علی داودی | ||
|
خراسان در سرمقاله خود نوشت:
آقای رئیس جمهور اساسی ترین خواست و مطالبه مردم از مجموعه حاکمیت و خصوصا دولت، اشتغال است گرچه مبارزه با غول گرانی و شکستن شاخ تورم، دیگر انتظار جدی مردم است اما شما و اعضای دولت و نمایندگان مجلس به خوبی می دانید که ایجاد اشتغال و پایین آوردن نرخ بیکاری و رونق فضای کسب و کار نه تنها می تواند بر مهار تورم و گرانی موثر باشد بلکه اشتغال عامل اساسی امید جوانان به آینده، ترغیب آنان به ازدواج و تشکیل خانواده است. همچنین کاملا بدیهی و روشن است که استفاده از سرمایه عظیم و گرانقدر جوانان در جهت رشد تولید، توسعه و پیشرفت کشور، علاوه بر افزایش احساس مفید بودن جوانان و تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس آنان موجب کاهش بسیاری از ناهنجاری ها و کاهش گرایش به مصرف موادمخدر و اعتیاد می شود. بر این اساس موضوع مهم اشتغال باید به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای جامعه مورد توجه دولت و مجلس قرار گیرد و اگرچه مسئله یارانه ها بر سر بسیاری از مسائل و موضوعات کشور سایه انداخته است، اما رونق فضای کسب و کار و کاهش آمار بیکاری علاوه بر منافع پیش گفته می تواند تا حدودی سایه سنگین یارانه ها را از سر مسائل اساسی کشور بردارد. البته مسلم است که معضل بیکاری به سادگی قابل حل نیست و نیازمند برنامه های اساسی و اجرای طرح های موثر و کارآمد میان مدت و بلندمدت است، اما پرواضح است تا این مسئله اساسی کشور و خصوصا نسل جوان برای مسئولان به دغدغه ای بسیار جدی تبدیل نشود مشکل همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. بنابراین لازم است دولت و مجلس با عزمی جزم و همفکری تمامی نخبگان و استفاده از ظرفیت و تجربه کارآفرینان و صاحبان طرح ها و ایده های نو و کارآمد برای فائق آمدن بر مشکل بیکاری طرحی نو دراندازن د که قطعا افزایش اشتغال ثمرات بسیاری برای کشور و جامعه به دنبال خواهد داشت. 1 - در این راستا لازم است برای جذب سرمایه گذاران خارجی در کنار ایجاد و تقویت احساس امنیت هرچه بیشتر برای تولیدکنندگان و سرمایه گذاران داخلی و همچنین برای هزاران ایرانی دارای سرمایه های کلان که به دلایلی در خارج از کشور زندگی می کنند از جمله چند هزار تاجر و سرمایه گذار ایرانی که در شیخ نشین امارات مشغول فعالیت هستند و هزاران ایرانی سرمایه داری که در آمریکا، آلمان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی مشغول فعالیت اند، تلاش جدی تر و موثرتری انجام شود. 2 - گرچه کشور ما در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد و بخش زیادی از آن با کم آبی مواجه است، اما در صورت استفاده بهینه از همین آب و جلوگیری از هدررفت هفتاددرصدی از نوددرصد آب کشور که در بخش کشاورزی مصرف می شود، می توانیم علاوه بر خودکفایی در تولید بسیاری از محصولات و حتی تبدیل شدن به صادر کننده محصولات کشاورزی، هزاران فرصت شغلی را در کشور ایجاد کنیم این در حالی است که در حال حاضر به خاطر غفلت از این ظرفیت گران بها تعداد قابل توجهی از کشاورزان دست از این کار کشیده اند و به سکونت در حاشیه شهرها و انجام کارهای کاذب تن داده اند. 3 - اگر صنعت کشورمان در رشته های گوناگون مورد توجه اساسی قرار گیرد و مشکلات نقدینگی و مصرف بهینه انرژی در آن به دغدغه ای جدی تبدیل شود و افزایش کیفیت تولیدات داخلی وجهه همت تولیدکنندگان قرار گیرد، این بخش عظیم نیز می تواند علاوه بر تأمین بسیاری از نیازهای کشور، اشتغال قابل توجهی ایجاد کند در صورتی که بر اساس آمار، تعداد زیادی از واحدهای بزرگ و کوچک تولیدی با پنجاه درصد و حتی یک سوم ظرفیت خود مشغول به کارند. این وضعیت تا کی می تواند ادامه پیدا کند؟ وضعیتی که به خاطر نامناسب بودن شرایط و کارآمد و موثر نبودن برخی طرح ها و برنامه ها، بسیاری از تولیدکنندگان خرد و کلان از تولید دست کشیده اند و به سفته بازی و دلالی رو آورده اند. 4 - آقای رئیس جمهور، شما، مسئولان و نمایندگان به خوبی از جایگاه کشورمان در برخورداری از منابع عظیم طبیعی مطلع هستید. گذشته از این که ایران مقام دوم جهان در برخورداری از ذخایر عظیم گاز و رتبه سوم برخورداری از ذخایر بزرگ نفتی را نیز دارد. اما متأسفانه پس از گذشت سال ها همچنان به جای فرآوری و تولید فرآورده های متنوع و با ارزش افزوده چند صد برابری نه تنها در بخش نفت و گاز در «خام فروشی» ید طولایی داریم، بلکه بسیاری از منابع طبیعی کشور نیز خام فروشی می شود این در حالی است که با ترغیب سرمایه گذاران داخلی و خارجی می توانیم کارخانه های متعددی برای فرآوری منابع طبیعی احداث کنیم تا نه تنها جلوی خام فروشی و «مفت فروشی» گرفته شود، بلکه با فرآوری این منابع پرارزش می توانیم هزاران فرصت شغلی برای جوانان و متخصصان کشور فراهم آوریم. 5 - هیئت محترم دولت و نمایندگان محترم مجلس آیا واقعا نمی توان چاره ای اندیشید تا از ورود این همه کالای مصرفی و بی کیفیت از چین و برخی کشورهای دیگر به کشورمان جلوگیری کرد آن هم در شرایطی که تولیدکنندگان داخلی ما توان تولید با کیفیتِ تقریبا تمامی این کالاها را دارند؟ اما ظاهرا عزمی برای جلوگیری از واردات این حجم انبوه کالاهای بی کیفیت چینی و غیرچینی وجود ندارد واردات بی رویه ای که موجب تعطیل شدن برخی واحدهای تولیدی و بیکاری عده ای از شاغلان این واحدها شده و سرمایه تولید کنندگان نیز بیشتر به فضای دلالی و سفته بازی وارد شده است. 6 - رئیس جمهور محترم گرچه برای رونق ساخت و ساز، کارهایی انجام شده اما به نظر می رسد باید طرح های موثرتری برای این بخش که بنا به اظهار کارشناسان باعث رونق بیش از چهارصد شغل به طور مستقیم و غیرمستقیم و ایجاد هزاران فرصت شغلی در کشور می شود، سامان یابد. روشن است که رونق ساخت و ساز نه تنها باعث کاهش نسبی قیمت مسکن و اجاره بها می شود، بلکه موجب می شود هزاران فرصت شغلی برای مهندسان، کارگران ماهر و غیرماهر فراهم آید و حتی زمینه صدور دانش فنی و تخصص کارشناسان کشورمان به دیگر کشورها و خصوصا کشورهای همسایه فراهم شود. 7 - بدون تردید اگر وام های کلانی که در اختیار بعضی ها قرار می گیرد به بدنه صنعت، تولید، کشاورزی و کارآفرینی کشور تزریق شود، نه تنها شاهد شکوفایی این بخش ها خواهیم بود بلکه فرصت های فراوان شغلی برای جوانان کشورمان فراهم می شود. این در حالی است که سال هاست وام های کلان به این و آن داده می شود و از دل آن وام های کلان، فسادهای سه هزار میلیاردی و غیره بیرون می آید اما سهم صنعت، کشاورزی و تولید و کارآفرینی از حمایت های موثر دولت و وام های بانکی همچنان اندک است. 8 - آقای رئیس جمهور از ظرفیت کم نظیر کشورمان در ترانزیت کالا و دسترسی به آب های آزاد جهان و ده ها و صدها مزیت کم نظیر دیگر که بگذریم حتی اگر از ظرفیت گردشگری ایران عزیز که به لحاظ برخورداری از جاذبه های توریستی جزو ده کشور مطرح جهان است و همچنین اگر از ظرفیت صنایع دستی وطن عزیزمان درست استفاده شود، علاوه بر سرازیر شدن مبالغ قابل توجهی ارز، فرصت های فراوان شغلی برای جوانان ایجاد می شود، ولی متأسفانه امروز سهم ما از ارزآوری چندصد میلیارددلاری گردشگری در جهان بسیار اندک و در مقایسه با بسیاری از کشورها در حد صفر است. به هر صورت جناب آقای دکترروحانی، هیئت محترم دولت و نمایندگان محترم مجلس، شما هم از آمار و ظرفیت های کشورمان در عرصه های گوناگون اطلاع دارید و هم امکان و قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی دارید و هم از بخشی از مشکلات و نارضایتی های جوانان و خانواده های آنان به خاطر بیکاری مطلع هستید، اما بدانید که آن چه از بیکاری و تبعات آن به گوش شما می رسد بسیار کمتر از واقعیت های عینی موجود جامعه است، پس از نگارنده به عنوان یکی از اعضای خانواده و جامعه بزرگ ایرانی و یکی از نمایندگان افکار عمومی بپذیرید که بیکاری همچون موریانه بلکه خوره به جان جوانان و خانواده های آنان افتاده است و حل این معضل جدی، مطالبه و خواست اساسی جامعه، خانواده ها و جوانان از شما و قانون گذاران است. امیدواریم همان طور که با تدبیر و جدیت شما و دکترهاشمی وزیر لایق، کاربلد، دلسوز، مصمم و مردمی بهداشت، اقدامات اساسی برای حل مشکل بهداشت و سلامت و درمان مردم انجام شده، شاهد اقدامات جدی و موثر دولت تدبیر و امید در رفع معضل بیکاری نیز باشیم. [ سه شنبه 93/3/20 ] [ 11:30 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
اتحادیه عرب امروز ( سه شنبه ) ضمن اعلام حمایت از تلاش های دولت عراق در مبارزه با تروریسم ، اقدام های تروریستی سازمان تروریستی داعش در عراق را محکوم کرد .
به گزارش ایرنا به نقل از پایگاه خبری ? المسله ? عراق ، ? نبیل العربی ? دبیر کل اتحادیه عرب در بیانیه ای گفت : اتحادیه عرب با دولت و مردم عراق در مقابله با این مشکلات همبستگی خود را اعلام کرده و از تلاش های دولت عراق برای مبارزه با تروریسم حمایت می کند . وی در ادامه تاکید کرد که در این شرایط توافق ملی در عراق ضروری است زیرا در حال حاضر امنیت و ثبات عراق در معرض تهدید قرار گرفته است . وی همچنین نسبت به افزایش عملیات تروریستی گروه های تروریستی ضد شهروندان عراقی ابراز ناراحتی و نگرانی شدید کرد . العربی در ادامه با محکوم کردن اقدام های تروریستی داعش در عراق ، خواستار تلاش همه نیروهای سیاسی عراقی برای مبارزه با تروریسم شد و گفت : یکپارچگی عراق باید حفظ شود. نوری المالکی نخست وزیر عراق امروز سه شنبه از سازمان ملل ، اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب خواسته بود از عراق در جنگ با تروریسم حمایت کنند. [ سه شنبه 93/3/20 ] [ 11:28 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
*کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام دکتر سیروس نظری ،معاون عمرانی دانشگاه آزاد واحد اهواز دارفانی را وداع گفت خبردرگذشت دکتر سیروس نظری عزیز چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور مینشیند، ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چارهای جز تسلیم و رضا نیست خداوند قرین رحمتش فرماید. کاش آن شب را نمی آمد سحر کاش گم در راه پیک بد خبر ای عجب کان شب سحر اما به ما تیره روزی آمد و شام دگر دیده پر خون از غم هجران و او با لب خندان چه آسان بر سفر ای دریغ از مهربانی های او دست پر مهر آن کلام پرشکر غصه ها پنهان به دل بودش ولی شاد و خرم چهره اش بر رهگذر در ارزان زان ما بود ای دریغ گنج پنهان شد به خاک و بی ثمر در اینجا لازم است از طریق این وبلاگ این مصیبت دردناک را خدمت خانواده آن عزیز وایل بزرگ و داغدار بختیاری و دیگر بستگان تسلیت گفته و آرزوی مغفرت و آمرزش برای مرحوم و صبر جزیل برای بستگان وی از درگاه خداوند متعال مسئلت نماییم. مدیر وبلاگ مهندس حاج علی داودی [ سه شنبه 93/3/20 ] [ 11:8 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
خواننده هتاک به امام زمان که چندی پیش نیز با ادبیاتی لمپنگونه، مفاخر فرهنگ و هنر ایران را به واسطه حضور در دیدار با رئیس جمهور نواخته بود، در کنسرتش در کانادا روی صحنه و جلو چشمان حاضران به همراه گروهش برهنه شد و به تکرار هتاکیهای گذشته پرداخت تا علت برخی رفتارهای پیشینش قابل درک باشد!
به گزارش «تابناک»، کمتر کسی است که با رفتارهای ناهنجارش او را نشاسند. به قول خودش «شر» است! زمان طولانی از دورهای نگذشته که شاهین نجفی، آهنگهای گوشخراشش را با الفاظی جنسی همراه کرد و به امام علی النقی (ع)، امام دهم شیعیان و سپس امام زمان به عنوان اعتقاد مذهبی دویست میلیون انسان توهینهایی کرد که طبیعتاً از سوی هیچ روشنفکری آزادی بیان تلقی نمیشود، چرا که عقلانیت حکم میکند، آزادی بیان را آزادی توهین و تحقیر و... متصور نشد. چندی پیش این، خواننده در راستای همین رفتارهای غیرطبیعی، پس از دیدار بخش گستردهای از جامعه هنری با دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی در تالار رودکی، برای آنکه فرصت هتاکی را از دست ندهد، بلافاصله جملاتی مملو از عبارات جنسی را حواله برخی هنرمندان کرد و عبارات مشمئزکنندهای را مسلسلوار کنار هم چید که مخاطب را به شدت متأثر میساخت؛ رویدادی انتحاری که از سوی این هتاک علیه اکثریت هنرمندان کشور بود. متن نوشته آکنده از توهین خطاب به جمعی بود که شهرام ناظری، لوریس چکناواریان، کامبیز درم بخش، محمود دولت آبادی، هوشنگ مرادی کرمانی، قطب الدین صادقی، رخشان بنی اعتماد، پوران درخشنده، محمد سریر، شاهین فرهت، علیرضا قربانی، عبدالجبار کاکایی، تهمینه میلانی، هادی مرزبان، یدالله صمدی، ابراهیم حقیقی، مجید میرفخرایی، کیانوش عیاری، علی نصیریان، داوود رشیدی، شهاب حسینی، پیمان قاسم خانی، محمدرضا فروتن، فریبرز عربنیا، پانتهآ بهرام، مهناز افشار، افسانه بایگان، ویشکا آسایش، حبیب رضایی، اشکان خطیبی، ترانه علیدوستی، هانیه توسلی، منوچهر محمدی، همایون اسعدیان، فرهاد توحیدی، باران کوثری، صابر ابر، فرشته طائرپور، رضا امیرخانی، منوچهر والیزاده، محسن یگانه، فرزاد فرزین، عبدالله اسکندری در میانشان بودند! این کار برای این جوان بسیار گران تمام شد و بسیاری از حامیانش که تا پیش از آن، به نام آزادی بیان از او دفاع میکردند، دریافتند که با انسان متعادلی روبه رو نیستند. او ادامه داد و پس نکشید تا نشان داد چشمش را بسته و هر آنکس را پیش روی ببیند، با فحاشی از او استقبال میکند و البته با حرکت تازهای که انجام داد، ثابت کرد چیزی برای از دست دادن ندارد! او به تازگی در کنسرتش در کانادا با تکیه بر این ادعا که برخی در یکی از زندانهای کشور برهنه شدهاند، یکباره روی صحنه به همراه گروهش برهنه شد و آهنگ توهین آمیزش را بازخوانی کرد! این رفتار ناهنجار که باعث شد در همان دقایق گروهی اقدام به ترک کنسرت با اعتراض به این رفتار جاهلانه و جنون آمیز نمایند، ظاهراً با این توجیه این جوان همراه بوده که اگر یکی از ما را برهنه کنید، همه برهنه میشویم که البته اگر قرار باشد این نوع اعتراض شکل بگیرد و به مسائل دیگری تسری یابد، باید ورود اشخاص هجده سال و کمتر را در این کنسرتها ممنوع کرد! متأسفانه فضای مجازی و اعتماد به نفس کاذبی که لایکها و پیامها برای چنین اشخاص مجنونی پدید میآورد، زمینه شکل گیری چنین پدیدههایی را فراهم میسازد و وصلههای ناچسبی را پیش روی موسیقی ایران به وجود میآورد. خوشبختانه استمرار چنین رفتارهایی، منجر به خالی شدن انسانهای عاقل و متعادل از دایره حامیان چنین مجانینی میشود و طرد این اشخاص، کار خودش را کرده تا آنجا که برای جلب توجه، روی صحنه برهنه میشوند و تلاش میکنند این رفتارشان را نیز با برچسب سیاسی، مقدس جلوه دهند! [ دوشنبه 93/3/19 ] [ 4:26 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
وزیر علوم دولت دهم، خبر بورسیه 3 هزار نفر به صورت غیرقانونی در دولت گذشته را یک فضاسازی برای درگیر کردن اذهان مردم خواند.
به گزارش خبرگزاری فارس، کامران دانشجو وزیر سابق علوم تحقیقات و فناوری در حاشیه عیادت از آیتالله مهدوی کنی در پاسخ به سؤالی درباره خبر مطرح شده در خصوص 3 هزار بورسیه غیرقانونی در دولت قبل گفت: خط خطی کردن کارنامه دیگران کار درستی نیست. وی اظهار داشت: دیروز مسئولان وزارت علوم به مجلس رفتند و در این باره صحبت کرده و مشکل خاصی هم نبوده است و من میخواهم که دولت جدید کارنامه خود را ارائه دهد. وی با بیان اینکه ما در دولت قبل 19 هزار عضو هیأت علمی ایجاد کرده و 5 هزار نفر را بورسیه کردیم، تصریح کرد: این دولت نیز بیاید و بگوید چه کار کرده؛ در زمان ما از نظر علمی رتبه 13 متوسط رشد علمی دنیا را داشتهایم و در منطقه اول شدهایم. آنها بیایند بگویند از نظر علمی رشد بیشتر شده و چه میزان عضو هیأت علمی جذب کردهاند. وی با تاکید بر اینکه در همه موارد بهترین کار ارائه کارنامه خود افراد است، اظهار داشت: ما وقتی وارد وزارت علوم شدیم کارنامه قبلیها را غلطگیری نکردیم و اساسا غلطگیری کارنامه دیگران کار دولتهای ضعیف است و دولت قوی کارنامه خود را با دیگران مقایسه میکند. وزیر سابق علوم ادامه داد: ما اعلام کردیم در طول 4 سال 140 هزار مقاله علمی ثبتشده داشتیم ولی این رقم در طول دوران اصلاحات 9 هزار مقاله ارائه شده است. دانشجو با اشاره به برخی مشکلات اقتصادی و گرانیهای موجود در کشور، بر لزوم پاسخگویی دولت افزود: به هر حال مردم این گزارشات را از دولت طلب خواهند کرد. وی مطرح کردن بورسیه 3 هزار دانشجو به صورت غیرقانونی را یک فضاسازی برای درگیر کردن اذهان مردم خواند و تصریح کرد: کار یک مجموعه قوی این نیست که دولت قبلی را خراب کند و بر روی خرابههای آن، خود را آباد نمایند. وزیر سابق علوم با اشاره به طرح مواردی نظیر دانشجویان ستارهدار در ماههای گذشته گفت: بعد از مطرح کردن بحث دانشجویان ستارهدار آنها دیدند این موضوع پس از توضیحات ما نگرفت و حالا پس از آنکه 6 ماه پیش این مسئله را مطرح کردند دوباره آن را طرح میکنند و ظاهرا قرار است هر 6 ماه یک بار این مسئله ارائه شود. وی در پایان خاطرنشان کرد: شاید با این مسئله میخواهند ضعفهای خود را بپوشانند. [ دوشنبه 93/3/19 ] [ 4:24 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
«اشهدم را خواندم و سرم را روی بالش گذاشتم». این را «عباس خواجه» مرد 94 ساله میگوید. این مطلب در مورد پیرمردی است که آنقدر حالش وخیم بوده که حتی خودش هم میدانسته سحر روز بعد را نخواهد دید. او آن شب مرد اما به طور عجیب و باورنکردنیای دوباره زنده شد. این پیرمرد بعد از بازگشت به زندگی، حالش خوب خوب شده و دیگر نشانی از بیماری و درد در او دیده نمیشود.
همشهری سرنخ نوشت: بیوقت میآید و ناگهانی. بی برو برگرد. همین غافلگیری، یکی از ویژگیهای مرگ است. ماجرای مرگ، رفتنی است که بازگشتی ندارد اما روزگار است دیگر. آدمیزاد روی این کره خاکی دستخوش حوادث و اتفاقات عجیب و دور از ذهنی میشود که اگر در این مورد بگوییم «غیرممکنها، ممکن میشود» اغراق نکردهایم. عباس خواجه هم جزو افراد انگشتشماری است که چند روز قبل ممکن شدن کار غیرممکنی را تجربه کرده است. بگذارید پای صحبتهای خودش بنشینیم تا برایمان از شبی بگوید که مُرد! معلوم بود میمیرم «حرف یک یا دو روز نبود که روی تخت افتاده بودم. ماهها بود که سراغ این پزشک و آن متخصص میرفتم. میرفتم که نه، نای حرکت کردن نداشتم، مرا میبردند. پسرم این زحمت را میکشید. خودم میدانستم اوضاع وخیمی دارم. درد مثل خوره افتاده بود به جانم. با این سن و سالم، توقع بهبودی هم نداشتم. از برخورد پزشکان هم میشد فهمید که کجا و در کدام مرحله از زندگی هستم.» روزها سپری میشد و حال آقای خواجه روز به روز بدتر و بدتر. «چند روز پیش، بعدازظهر حالم خیلی بد شد. پسرم مرا به بیمارستان برد و طبق روال همیشه، اولش با معاینه شروع شد، آخرش هم با یک سرم ختم شد.» وقتی آقای خواجه با پسرش به خانه رسیدند، هوا تاریک شده بود. پیرمرد میگوید: «در و دیوار کوچه و خیابان را خوب نگاه میکردم. البته چند روزی بود که همه چیز را طور دیگری میدیدم؛ طوری که انگار آخرین بار است. این احساس تنها در وجود من نبود. اطرافیانم هم طور دیگری به من نگاه میکردند. آن شب حادثه دیگر چه بسا بدتر. حق داشتند. آن شب اشهدم را خواندم و سر به بالش گذاشتم.» ساعت نزدیک 4 صبح بود. اهل خانه هنوز نخوابیده بودند. میدانستند امشب پیرمرد حال خوشی ندارد و باید بیدار بمانند تا اگر حالش بد شد، او را به بیمارستان برسانند. پیرمرد نفسهایش به شماره افتاده بود. اهل خانه با اورژانس تماس گرفتند. دختر آقای خواجه میگوید: «وقتی پدرم را در حال احتضار دیدم فریاد زدم که دیگر بس است، پیرمرد بیچاره را رها کنید، با آمپول و سرنگ تکهپارهاش نکنید. آخر امیدی نداشتیم. با خودم فکر میکردم پدر بیچارهام حداقل در این لحظات آخر، زیر آمپول و سرنگ نرود.» نفسهای پیرمرد به شماره افتاده بود اما هنوز قطع نشده بود. به همین خاطر ماموران اورژانس، بیمار را به بیمارستان ولیعصر (عج) خرمشهر منتقل کردند. چند دقیقهای میشد که بیمار روی تخت بخش اورژانس بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم میکرد که ناگهان آمد «مرگ». بازگشتی که غیرممکن بود پیرمرد مرد اما تیم پزشکان بیمارستان ناامید نشدند و برای احیای بیمار تلاش کردند. با دستگاه و دستانشان به میت شوک وارد میکردند. این کاری است که در هنگام ایست قلبی هر بیماری انجام میشود. دختر پیرمرد در مورد آن لحظات میگوید: «ما خارج از اتاق منتظر نشستیم و تنها از پشت در بسته شاهد تلاش و تکاپوی پزشکان بودیم. پزشکان زیادی از دو طرف سالن اورژانس، دوان دوان خودشان را به اتاق پدرم میرساندند. 2 ساعت گذشت تا اینکه پزشکی از اتاق خارج شد و گفت تبریک میگویم پدرتان برگشت.» خانواده آقای خواجه باورشان نمیشد. از بابت این اتفاق آنقدر خوشحال بودند که یکباره همگی به طرف اتاق حرکت کردند اما اجازه ملاقات با پدر را نداشتند. بعد از دقایقی، پزشکان آمدند و ماجرا را برای خانواده آقای خواجه شرح دادند. واقعیت این بود که آقای خواجه کلیهاش از کار افتاده بود. بعد مشکل کلیهها باعث شده بود که ریهاش هم عفونت کند. عفونت ریه قلب را از کار انداخته بود و ... تیم پزشکی بیمارستان ولیعصر (عج) خرمشهر در اینباره میگوید: «ما متوجه شدیم که ایست قلبی به خاطر عفونت ریه بوده. در این مدت هم سعی کردیم آب را از ریه میت خارج کنیم که بعد از این کار، با اولین شوک، قلبش به طپش افتاد و بیمار به زندگی بازگشت.» زندگی دوباره این روزها آقای خواجه سالم و قبراق دارد به زندگیاش ادامه میدهد. پیرمرد با این ریاستارت و تولد دوباره حالش بهبود یافته. آقای خواجه میگوید: «اگر خدا نخواهد مرگ هم دست و بالش بسته میشود. آن شب را خوب به خاطر دارم. البته تا وقتی که ماموران اورژانس 115 بالای سرم بودند، هوش و حواس داشتم اما در این دو ساعتی که میگویند مرده بودم، هیچ چیزی در خاطرم ثبت نشده است. برای من که همه چیز مثل برق و باد گذشت. وقتی چشمانم را دوباره باز کردم احساس کردم تازه متولد شدهام. نمیدانستم که چه اتفاقی افتاده. اولش فکر کردم که به خاطر مسکن است که دیگر درد ندارم اما وقتی ماجرا را تعریف کردند، از ته دل خوشحال شدم. نه برای اینکه کمی بیشتر زندگی میکنم بلکه برای اینکه خداوند به من فرصت دیگری برای زنده ماندن و زندگی کردن داده است.» آقای خواجه در ادامه با خوشحالی میگوید: «بعد از آن اتفاق، سرحالتر شدهام. دیگر خبری از درد و رنجهای قبل از مرگم نیست. شبها آسوده و راحت میخوابم. راستش را بخواهید اینطوری مردن خیلی هم بد نیست» (خنده). [ دوشنبه 93/3/19 ] [ 4:23 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
مطالعات و آزمایشاتی توسط پزشکان نشان داده است که درمان مشکلات دندان با لیزر، کم هزینه، بیدرد و مفیدتر است.
[ یکشنبه 93/3/18 ] [ 2:21 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
«جذب توریست به قیمت بیغیرتی + تصاویر»؛ همین تیتر برای آنها که به یک اشاره جان کلام را میگیرند، کافی به نظر میرسد، چراکه مگر میشود برای نشان دادن بی غیرتی برخی، رویداد قبیح رخ داده را همراه با تصویر روایت کرد و خود را غیرتمند نشان داد؟! در تازهترین کارها از این دست، گزارشی با تیتر «جذب توریست به قیمت بی غیرتی / دریاکنار و خزرشهر خارج از نقشه ایران/تصاویر» در یک سایت منتشر شده که به شکلی عجیب، موهن است؛ اینقدر که تصاویر به ظاهر شطرنجی شده از ساحل دریا در آن نشر شده که اگر در سایتی در آن سوی مرزها منتشر شود، هم واکنش برانگیز خواهد بود، چه برسد به سایتی که تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکند و باید در چهارچوبهای نظام حرکت کند. [ یکشنبه 93/3/18 ] [ 2:19 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید اگر نقش اول فیلمها افراد باحجاب باشند تأثیرگذار است نه اینکه در فیلمها افراد باحجاب کلفت و یا آشپز باشند.
به گزارش ایسنا علی جنتی در حاشیه نشست صبحانه کاری اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران که صبح روز یکشنبه 18 خردادماه برگزار شد در پاسخ به سؤالی درباره رسیدگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وضعیت حجاب، با اشاره به نهادهای مسئول دیگر در این زمینه عنوان کرد: کاری که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه انجام میدهد کار فرهنگسازی است و ما اگر در این زمینه فرهنگسازی کنیم طبیعتا نتیجه بهتری میگیریم. برای نمونه اشاره میکنم در نمایشگاه کتاب تهران که هر سال فضای نمایشگاه مورد اعتراض بسیاری از شخصیتهای روحانی متدین و افراد دلسوز بود امسال فضای نمایشگاه در اثر کار فرهنگی به گونهای بود که همه کسانی که از آن بازدید میکردند میگفتند فضای نمایشگاه از خیابانها بسیار بهتر است. این نشان میدهد کار فرهنگی خیلی مؤثرتر است.
او در ادامه در پاسخ به این سؤال که سازمان سینمایی در این زمینه چه کاری انجام میدهد گفت: هنوز که این کار به این صورت انجام نشده است اما جهتگیری سازمان سینمایی ما به همین سمت است. مثلا اینکه وقتی فیلمی ساخته میشود آن کسی را که باحجاب است یک کلفت و یا آشپز معرفی میکنند، در حالیکه باید شخص بارز یا شخص اول فیلم یک خانم باحجاب و باعفت باشد که این موضوع اثرگذار باشد.
وزیر ارشاد در پاسخ به سؤالی درباره اینکه با انتخاب علیرضا مختارپور به عنوان دبیرکل نهاد و عضو هیات امنای نهاد کتابخانههای عمومی تعداد اعضای این نهاد از حد نصاب بیشتر شده است و باید یک نفر حذف شود، گفت: تعداد اعضا افزایش نیافته است. هیأت امنای نهاد کتابخانهها مجموعهای از شخصیتهای حقوقی هستند و همچنین پنج شخصیت حقیقی. این پنج شخصیت به عنوان عضو هیأت امنا از رییسجمهور حکم میگیرند و یکی از آنها توسط وزیر ارشاد به عنوان دبیرکل نهاد معین میشود. در حال حاضر هم همین اتفاق رخ داده است. پیش از این آقای ملکمحمدی ابتدا با حکم رییسجمهور به عضویت هیأت امنا درآمد و سپس با حکم وزیر ارشاد به عنوان دبیرکل معرفی شد. در حال حاضر هم آقای مختارپور به همین نحو از رییسجمهور به عنوان عضو هیأت امنا حکم دریافت کردند و از طرف وزیر ارشاد به عنوان دبیر کل معرفی شدند.
جنتی سپس در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت نظام جامع صنفی هنرمندان گفت: رسیدگی به این موضوع در حال بررسی است.
او همچنین در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت نامهای که جمعی از نویسندگان درباره بنیاد ادبیات داستانی به رییسجمهور نوشتهاند پاسخ داد: این نامه هنوز به من نرسیده است؛ وقتی برسد به آن رسیدگی میشود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره آییننامهای که اختیار ممیزی کتاب را به تشکلهای نشر واگذار میکند گفت: در این زمینه اولا هیات نظارت، نظارت کامل دارد و بخش عمده کار توسط وزارت ارشاد انجام میشود اما مواردی به تشکلهای ناشران پیشنهاد شده است که اگر موافقت کنند این موارد به آنها واگذار میشود.
او افزود: در حال حاضر تشکلهایی داریم که خودشان شورای کتاب دارند و میتوانند در زمینه مجوز رسیدگی کنند و حتی یک بار هم تخلف نداشتهاند. بعضی از این تشکلها و شوراها خودشان صاحبنظر هستند از اینرو میتوان بخشی از کار را به آنها واگذار کرد.
جنتی همچنین اظهار کرد: میخواهیم تا حد ممکن برنامهها و جشنوارههای فرهنگی را به بخش خصوصی واگذار کنیم و ظرف دو سه سال آینده کلیه جشنوارهها و نمایشگاههای فرهنگی را به بخش خصوصی بسپاریم. [ یکشنبه 93/3/18 ] [ 2:18 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
عکسی که «جف وایدنر» 5 ژوئن 1989 از مرد ایستاده در برابر تانکها ثبت کرد، به نماد سرکوب جنبش آزادیخواهی در میدان تیانآنمن بدل شد. او از شرایط گرفتن این عکس و تاثیر آن بر سرنوشتش میگوید.
به گزارش ایسنا به نقل از دویچهوله، از اواسط آوریل سال 1989 جنبشی اعتراضی در چین شکل گرفت که هدفش مبارزه با فساد، تأمین آزادی مطبوعات، ایجاد تشکلهای مستقل و تأمین بیشتر مشارکت مردم در تعیین سرنوشتشان بود.
با گسترش دامنه اعتراضها و تظاهرات نهایتا دولت وقت چین، تانک و زرهپوشهای ارتش را به مصاف مخالفان فرستاد. روز 4 و 5 ژوئن 1989 اوج سرکوبها و بازداشتها در چین بود.
دولت همچنان از دادن آمار درباره کشتهشدگان و مجروحان آن وقایع و درگیریها امتناع میکند؛ اما به طور غیررسمی شمار کشتهشدگان بین صدها تا 3000 نفر عنوان میشود. نزدیک به 50 اعدام، هزاران حکم زندان و آوارگی سیاسی، سرنوشتی بود که برای فعالان آن اعتراضها رقم خورد.
در بحبوبه سرکوبها و هرج و مرج در میدان تیانآنمن مردی که بعدها به "مرد تانکی" معروف شد، در برابر ستونی از تانکها که به سوی میدان در حال حرکت بودند، ایستاد و حتی با بالارفتن از یک تانک با خدمه آن مشغول صحبت شد. اندکی بعد اما چند نفر او را از محل دور کردند.
جف وایدنر، عکاس آمریکایی، با دوربین خود ثبتکننده لحظه ایستادن این مرد در برابر تانکها بود؛ عکسی که بسیاری را در جهان میخکوب کرد و رویداد میدان تیانآنمن بیش از پیش در ذهن جهانیان نشست. در بیست و پنجمین سالگرد رویدادهای میان تیانآنمن پکن و برداشتهشدن این عکس، سایت آلمانی دویچهوله با ویدنر درباره چند و چون گرفتن آن گفتوگو کرده است:
آقای وایدنر از ماجرا و رمز و راز پشت این عکس برایمان بگویید.
اوائل ژوئن 1989 خبرگزاری آسوشیتدپرس از من خواست که از میدان تیانآنمن پکن که حالا ارتش آن را اشغال کرده بود، عکس بگیرم. بهترین جا برای ایستادن و عکس گرفتن هتل "بیجینگ" (پکن) در نزدیکی میدان بود. با کمک یک دانشجوی آمریکایی توانستم وارد هتل شوم و به بالکنی در طبقه پنجم بروم. در آنجا بود که توانستم با یک لنز 800 میلیمتری عکس شفافی از مرد ایستاده در برابر تانکها بردارم.
فکر میکنید که چه چیزی آن مرد را به این کار سوق داد؟
کاری که او انجام داد غیرقابل باور و میخکوبکننده بود. همه میگویند که او شجاع بوده و من هم طبیعتا همین را میگویم. ولی بعضی مواقع از خودم میپرسم که او در آن لحظه چه احساسی داشته و چه فکری در سرش بوده. اگر او احتمالا از مرگ دوست دخترش یا یکی از بستگانش در جریان سرکوبها برآشفته بوده، طبعا در لحظه ایستادن در برابر تانکها به خودش فکر نمیکرده است. شاید او تنها واکنشی احساسی به شرایط لحظه نشان داده است. در چنین شرایطی هیچ چیز برای انسان مهم نیست، به جز فکر و تأثر از دستدادن عزیزی که دوست داشته.
بعد از این که "مرد تانکی" به وسیله چهار مرد از جلوی تانکها به دور شد، چه اتفاقی میتواند برایش افتاده باشد؟
این را شاید ما هیچگاه مطلع نشویم. ولی من عقیده دارم که کسی این راز را میداند، ولی آن را فاش نمیکند.
روزی که عکس را گرفتید شرایط در پکن چگونه بود؟
هیچکس جرأت آمدن به خیابان را نداشت. رویدادهای روزهای قبل همه را به ترس انداخته بود. من هم زمانی که کامیونی حامل سربازان از کنارم رد شد و آنها شروع به تیراندازی کردند، به شدت ترسیدم و مثل دختربچههای دبستانی به اولین کوچهای که در آن نزدیکی بود پناه بردم. ولی در نیمه راه مجبور شدم بایستم، چون نفسم یاری نمیکرد. به قدری به نفس نفس افتاده بودم که فکر میکردم در آستانه مرگ هستم. این یکی از بدترین تجربههای من در آن روزها بود. بالاخره توانستم خودم را به سفارت آمریکا برسانم. وقتی که کارمندان سفارت گذاشتند داخل شوم به شدت میلرزیدم. به هر صورت آن چه برایم اتفاق افتاد به معجزه شبیه بود.
این اولین بار نبود که شما در گرماگرم مناقشهای مشغول عکاسی شدید. آیا کار در شرایط بحرانی و خطرناک برایتان راحت است؟
من سالها در بیش از 100 کشور از ناآرامیها، جنگها و معضلات اجتماعی عکس گرفتهام. ترس و بیم و رفتن به مناطق خطرناک را همیشه دوست داشتهام. فقط احساس وقتی که آماج تیراندازی میشوم برایم ناخوشایند است. ولی خب، از طرف دیگر، برایم خوشایند است که عکسهایم مورد توجه قرار میگیرند.
وقتی که عکس "مرد تانکی" را میگرفتید به چه فکر میکردید؟
اولین چیزی که در فکرم بود این بود که از این مرد عکس بگیرم. ولی همزمان مثل بسیاری دیگر دچار شوک شده بودم. تصور میکردم که او را (بلافاصله) خواهند کشت. ولی این اتفاق نیفتاد، برای همین تصمیم گرفتم از لنز قویتری استفاده کنم، چون از صحنه خیلی دور بودم. برداشتن این عکس برایم تجربهای غیرقابل باور بود.
آیا همان اول برایتان مشخص بود که عکسی تاریخی گرفتهاید؟
من خیلی سریع متوجه شدم که عکس تاثیرگذاری بالایی داشته است. روزنامهها و مجلاتی در سراسر دنیا آن را در فرمت بزرگ منتشر کردند. ولی زمانی به اهمیت واقعی عکس پی بردم که ای او ال (AOL) آن را به عنوان یکی از 10عکس مشهور همه دورانها انتخاب کرد. نشستن انسان بر سطح ماه یا سقوط کشتی هوایی زپلین از دیگر عکسهای این فهرست بودند. این موقع بود که متوجه شدم اثری ویژه خلق کردهام.
نمایش این عکس در چین همچنان ممنوع است. در این باره چه فکر میکنید؟
این باید مایه شرم باشد. راستش من نمیدانم که چرا دولت این کشور نمیگذارد که در باره اتفاقات سال 1989 صحبت شود. در آن روزها هر دو طرف ماجرا اشتباه کردند، چیزی که همه آن را میدانند. این تقریبا مسخره است که این عکس همچنان در چین ممنوع است، آن هم در حالی که همه آن را میشناسند.
در مورد شماری از تراژدیهای بزرگ انسانی کشورهای دخیل بالاخره زمانی به مسئولیت و تقصیر خود اذعان کردهاند و از بابت آن عذر خواستهاند. دولت چین ظاهرا هنوز در این خطها نیست. شاید زمانی به این ضرورت برسد.
این عکس روی زندگی خود شما چه تاثیری داشته؟
عکس مرد ایستاده در برابر تانکها برای من، هم نعمت بوده و هم نکبت. به عنوان عکاس، انسان تمایل دارد عکسهای بعدیاش هم معروف شوند و مورد توجه قرار گیرند و شاخص کارنامهاش تنها یک عکس نباشد. امیدوارم روزی سایر عکسهای من هم ارج و قرب پیدا کنند. با این همه، قطعا قصد ندارم از این که این عکس به ارتقای موقعیت و معروفیت من کمک بزرگی کرده و درهای زیادی را برایم گشوده، شکوه و شکایت کنم. عکس مرد تانکی زندگی شخصی من را نیز به نحو تعیینکنندهای متاثر کرده است، زیرا باعث آشنایی من و کورینا (همسرم) شد. در بیستمین سالگرد رویدادهای میدان تیانآنمن، من به سفارش بی بی سی به پکن رفتم تا یک مستند تهیه کنم. در حال قدمزدن در بولوار چانگان پکن بودم که دیدم یک زن آلمانی در کنار خیابان نشسته است. من با او گرم صحبت شدم و به دلیل بدی هوا به یک چایخانه رفتیم. بعد از 5 ساعت هر دوی ما متوجه شدیم که عاشق هم شدهایم. سال بعد به هاوایی رفتیم و آنجا ازدواج کردیم. اگر سال 1989، کسی در گرماگرم آن درگیریهای خونین به من میگفت که تو 20 سال بعد به همین جا برمیگردی و با همسر آیندهات آشنا میشوی، باور نمیکردم. [ شنبه 93/3/17 ] [ 10:50 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |