برای امروز عکسهایی از جدیدترین نوع دکوراسیون اتاق خواب دخترونه رو قرار دادیم با رنگ آمیزی های زیبا و جذاب امیدواریم این دکوراسیون نیز مورد استقبال عزیزان قرار گیرد.
برای دیدن تصاویر در اندازه واقعی بر روی ان کلیک نمائید
علی داودی | ||
|
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() عکس: محبوبه یوسفی [ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:11 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
به گفته پزشکان صورت اهدا شده شباهتی به چهره فردی که آن را اهدا کرده ندارد و صورت با استخوانهای صورت خانم نش پیوند خورده و تغییر شکل خواهد داد.
زنی که چهره اش را پس از حمله یک شامپانزه به کلی از دست داده بود، 6 ماه پس از جراحی پیوند کامل صورت برای اولین بار تصاویر صورت جدیدش را نمایان کرد. به گزارش مهر، زنی که پس از حمله ای وحشتناک از جانب یک شامپانزه کل صورت خود را از دست داده بود، نتایج شگفت انگیز جراحی که بر روی صورتش انجام گرفته است را برای اولین بار به نمایش گذاشت. «چارلا نش» دو سال پیش پس از حمله این شامپانزه با مرگ دست و پنجه نرم می کرد. نش که تلاش داشت این حیوان خانگی که به رئیسش تعلق داشت را پس از گریختن از لانه اش دوباره بازگرداند، مورد هجوم شامپانزه قرار گرفت و این میمون 14 ساله نر تمامی صورت و دستهای او را از بین برد. در حدود 6 ماه پیش خانم نش تحت جراحی 20 ساعته ای که در حدود 30 پزشک و پرستار و متخصص در آن حضور داشتند، قرار گرفت که طی آن صورت و دستهایی جدید و چشمهایی مصنوعی به وی اهدا شد. با وجود اینکه عفونتهای شدید منجر به از دست رفتن دستهای او شد، اما نش اکنون می تواند بوها را احساس کند و می گوید صورت جدید زندگی را به او بازگردانده است. او می گوید با چهره جدیدش دیگر کسی از او نمی ترسد. به گفته پزشکان صورت اهدا شده شباهتی به چهره فردی که آن را اهدا کرده ندارد و صورت با استخوانهای صورت خانم نش پیوند خورده و تغییر شکل خواهد داد. پزشکان با مقایسه پروتئینهای موجود در پوست اهدا کننده و دریافت کننده توانستند صورت مناسب را برای نش بیابند، سپس کل صورت اهدا کننده را به همراه ماهیچه ها و اعصاب مرتبط با آن برداشته و پس از پاکسازی صورت نش از اندامهای آسیب دیده آن را پیوند زدند. در این جراحی تمامی اعصاب، عروق و ماهیچه های صورت اهدا کننده با استفاده از سوزنهای کوچک به صورت نش دوخته شدند. نش اکنون هیچ ذهنیتی از چهره خود ندارد و قادر نیست بخش میانی چهره، لب بالایی و دماغ خود را احساس کند زیرا اعصاب این بخشها از چهره او به کلی از بین رفته اند. روند بهبود خانم نش برای یک سال دیگر ادامه دارد و وی امیدوار است با پیوند دوباره دستهایش بتواند برای ادامه زندگی از یک سگ راهنما استفاده کند. ![]() چهره نش پیش از حمله شامپانزه ![]() چهره نش مدتی پس از جراحی پیوند صورت ![]() روند پیوند صورت اهدا کننده به صورت دریافت کننده ![]() چهره کنونی خانم نش 6 ماه پس از جراحی پیوند، او بینایی و دستهایش را از دست داده است [ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:10 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
بین سال 2009 تا مارس 2010، از این کاوشگر به عنوان یک ایستگاه تحقیقاتی ساکن استفاده میشد تا این که ناسا در آن زمان تمام ارتباطات خود را با «روح» از دست داد.
کد خبر: 205437
تاریخ انتشار: 01 آذر 1390 - 16:18
ناسا در یک فیلم ویدیویی به نمایش 3500 تصویر مختلف از سیاره مریخ پرداخته که توسط کاوشگر «روح» طی سفر در این سیاره ثبت شدهاند. به گزارش ایسنا، کاوشگر مریخ «روح»، مدت پنج سال و سه ماه و 27 روز را در یک ماموریت اکتشافی بر روی سیاره سرخ گذرانده و در آخر در میان خاک آن گیر افتاده است. بینندگان میتوانند تصویر کاملی از ماموریت «روح» را از لحظه بیداری آن در ژانویه 2004 تا زمان خاموشی در آوریل 2009، در یک ویدئوی 167 ثانیهای با 24 فریم در ثانیه، مشاهده کنند. ![]() در این ویدئو که سفر این کاوشگر را بر روی سیاره مریخ به تصویر کشیده، میتوان لحظات آزمایش سنگها توسط این کاوشگر، بالا و پایین رفتن آن از تپه هاوزبند (که به یاد «ریک هاوزبند»، فرمانده شاتل کلمبیا نامگذاری شده)، عبور از دهانه گوسف و ترکیب کردن خاک روشن سیاره را مشاهده کرد. یکی از بزرگترین دستاوردهای کاوشگر «روح»، کشف شواهدی از وجود آب در خاک مریخ پس از کشف خاک غنی از سیلیکا در آن بود که تنها در حضور مایعات شکل میگیرد. امسال سازمان ناسا به طور رسمی مرگ این کاوشگر را پس از دو سال تلاش بسیار برای احیای آن از خواب زمستانی اعلام کرد. در زمان فرود کاوشگر «روح» بر روی مریخ، قرار بود مأموریت آن تنها برای سه ماه به طول انجامد؛ اما پس از پایان موفق این دوره، «روح» به همراه کاوشگر «فرصت» برای دستیابی به اهداف بیشتر به کار خود ادامه داد. اگرچه کاوشگر «فرصت» به کار خود ادامه داده و هنوز در حال عملیات اجرایی است، اما «روح» با آسیبهایی مواجه شده و به دلیل شکسته شدن چرخ جلویی آن تا مدتها به سمت عقب حرکت میکرد که در آخر در خاک نرم این سیاره گیر افتاد. بین سال 2009 تا مارس 2010، از این کاوشگر به عنوان یک ایستگاه تحقیقاتی ساکن استفاده میشد تا این که ناسا در آن زمان تمام ارتباطات خود را با «روح» از دست داد. در این زمان، زمستان مریخ آغاز شد و کاوشگر «روح» با تاریکی و دمای زیر منفی 55 درجه سلسیوس روبهرو شد و تلاشهای بعدی این سازمان برای ارتباط مجدد موفق نبود. ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() [ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:8 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
با رفع ابهام صورت گرفته مقرر شد حداکثر تا مدت زمان یک ماه، جلسه هیات امنای دانشگاه آزاد تشکیل شده و رییس پیشنهادی جدید این دانشگاه برای تایید به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از تصمیم این شورا برای تعیین مهلت حداکثر یک ماه به منظور تشکیل جلسه هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی و معرفی رییس پیشنهادی جدید این دانشگاه خبر داد. به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا به نقل از دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، "محمدرضا مخبردزفولی" سه شنبه شب پس از پایان جلسه 701 شورای عالی انقلاب فرهنگی، اظهار داشت: در ابتدای جلسه امشب به ریاست دکتر "محمود احمدی نژاد"، این مساله مطرح شد که وزیر علوم که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی مامور تشکیل این جلسه شده بود در خصوص کم و کیف این جلسه ابهاماتی داشت. وی افزود: با رفع ابهام صورت گرفته مقرر شد حداکثر تا مدت زمان یک ماه، جلسه هیات امنای دانشگاه آزاد تشکیل شده و رییس پیشنهادی جدید این دانشگاه برای تایید به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شود. مخبر دزفولی درخصوص دیگر مصوبات این جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: در این جلسه پیرو جلسات گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی گزارش آسیبشناسی و بررسی وضعیت فرهنگی کشور که ذیل تصویب سند مهندسی فرهنگی است، در دستور کار قرار گرفت. به گفته وی، در جلسه امشب گزارشی درخصوص تحولات جمعیتی کشور ارائه شد که بیانگر آسیبها، ضعفها، قوتها و تغییرات بهوجود آمده در جمعیت کشور بود و نگاهی که باید در این تغییرات جمعیتی، برای رسیدن به یک جامعه پویا و فعال در چشمانداز سند توسعه باید وجود داشته باشد ارائه و درخصوص آن مباحثی مطرح شد. مخبردزفولی تصریح کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی مقرر کرد که این سند تکمیل شده و سیاستهای جمعیتی کشور بهعنوان یک سند منتشر شود. عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در ادامه از آماده بودن گزارش وضعیت نخبگان برای ارائه در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد و گفت: بهعلت ارائه گزارش تحولات جمعیتی امکان بررسی این گزارش در جلسه امشب فراهم نشد. وی ابراز امیدواری کرد که این گزارش در جلسه آینده شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه شود و سند جامع نخبگان بزودی در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب برسد. دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه به تصویب سند تحول نظام آموزش و پرورش در جلسات اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد و از رونمایی این سند مهم نظام آموزشی کشور به همراه فلسفه تعلیم و تربیت در سالگرد شورای عالی انقلاب فرهنگی در آذرماه توسط دکتر احمدی نژاد خبر داد. وی تصویب متن کامل اساسنامه دانشگاه ویژه فرهنگیان را از جمله مصوبات جلسه شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد. [ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:4 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
برترینهای فوتبال آسیا در سال 2011 امروز چهارشنبه در مالزی معرفی میشوند. ایران پنج نامزد در بخشهای مختلف دارد برای انتخاب بهترین فوتبالیست سال قاره کهن فقط هادی عقیلی از ایران و سرور جباراف از ازبکستان نامزدهای نهایی هستند. بازیکنانی ژاپنی و کرهای به دلیل غیبتشان در مراسم فردا از این فهرست خط خوردند. عقیلی 30 ساله که در العربی قطر توپ میزند چنانچه موفق به کسب جایزه برتر سال بشود بعد از عزیز ، دایی، مهدوی کیا و کریمی پنجمین بازیکن ایرانی خواهد بود که به این افتخار میرسد. براساس اعلام AFC محمدکشاورز و علیاصغر حسنزاده برای انتخاب بهترین بازیکن فوتسال نامزد هستند. فدراسیون فوتبال ایران در بخش بهترین فدراسیون قاره و تیم شهید منصوری قرچک در میان نامزدهای برترین تیم فوتسال آسیا قرار دارند.
کد خبر: 205521
تاریخ انتشار: 02 آذر 1390 - 01:07
سرویس ورزشی - در طول تاریخ برگزاری مراسم انتخاب بهترین بازیکن فوتبال آسیا، فوتبال ایران چهار بار این عنوان را به خود اختصاص داده است.
به گزارش تابناک ؛ از آغاز اهدا جوایز سالیانه AFC به بهترین بازیکن سال آسیا ژاپنیها، ایرانیها و بازیکنان عربستان سعودی نقش فعالتری در این میان داشتهاند و هر کدام چهار بازیکن را به عنوان بهترین های آسیا معرفی کرده اند.
1994: سعید العویران (عربستان)
1995: ماسامی ایهارا (ژاپن)
1996: خداداد عزیزی (ایران)
1997: هیده توشی ناکاتا (ژاپن)
1998: هیده توشی ناکاتا (ژاپن)
1999: علی دایی (ایران)
2000: نواف التمیاط (عربستان)
2001: فان زهی (چین)
2002: شینجی اونو (ژاپن)
2003: مهدی مهدوی کیا (ایران)
2004: علی کریمی (ایران)
2005: حمد المنتشری (عربستان)
2006: ابراهیم خلفان (قطر)
2007: یاسر القحطانی (عربستان)
2008: سرور جپاروف (ازبکستان)
2009: یاسو هیتو اندو (ژاپن)
رهآورد ایران از جوایز بهترین های سال آسیا:
1994: بهترین کمک داور( محمد فنایی)
1995: ---
1996: بهترین بازیکن (خداداد عزیزی) و جایزه بازی جوانمردانه
1997: بهترین بازیکن جوان (مهدی مهدوی کیا)، بهترین گل سال (مهدی مهدوی کیا) و بهترین تیم ملی سال
1998: بهترین تیم ملی سال و جایزه بازی جوانمردانه
1999: بهترین بازیکن (علی دایی)
2000: ---
2001: ---
2002: بهترین تیم ملی فوتسال
2003: بهترین بازیکن (مهدی مهدوی کیا)، بهترین داور(مسعود مرادی) و بهترین تیم ملی فوتسال
2004: بهترین بازیکن (علی کریمی) و بهترین تیم ملی فوتسال
2005: بهترین تیم ملی فوتسال
2006: ---
2007: بهترین تیم ملی فوتسال و بهترین بازیکن فوتسال (وحید شمسایی)
2008: بهترین فدراسیون، بهترین تیم ملی فوتسال و بهترین بازیکن فوتسال (وحید شمسایی)
2009: ---
2010: محمد طاهری( بهترین بازیکن فوتسال)، بهترین تیم ملی فوتسال
2011: ؟
همه جوایز ایران / مهدوی کیا و شمسایی رکوددار جوایز انفرادی
از سال 1994 که جوایز فوتبال آسیا بصورت رسمی اهدا می شود، فوتبال ایران 23 جایزه را بدست آورده است که 10 جایزه توسط فوتسالی ها کسب شده است.
مراسم اهدا جوایز سالیانه فوتبال آسیا فردا شب در مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا در مالزی برگزار می شود. امسال نیز هفدهمین دوره جوایز سالیانه فوتبال آسیاست و فوتبال ایران نیز هر سال سهمی از جوایز را به خود اختصاص می داده است. از سال 1994 که جوایز فوتبال آسیا بصورت رسمی اهدا می شود، فوتبال ایران 23 جایزه را بدست آورده است که 10 جایزه توسط فوتسالی ها کسب شده است. در سالهای 1995، 2000، 2001 و 2009 هیچ جایزه ای به ایران تعلق نگرفته است.
مهدی مهدوی کیا 3 جایزه انفرادی را به خود اختصاص داده است که در میان ایرانی ها رکوردار است. همچنین وحید شمسایی نیز دو بار بازیکن سال فوتسال آسیا شده است که او هم در بین فوتسالی ها رکورد است.در سال 2009 هیچ جایزه ای در بخش فوتسال اهدا نشد و بنابراین جایزه ای به ایران نرسید.
در ادوار قبلی، جوایز زیر نصیب فوتبال ایران شده است :
1994: محمد فنایی( بهترین کمک داور)
1996: خداداد عزیزی( بهترین بازیکن)، جایزه بازی جوانمرادنه
1997:مهدی مهدوی کیا( بهترین بازیکن جوان)، مهدی مهدوی کیا( بهترین گل)، بهترین تیم ملی سال
1998: بهترین تیم ملی سال، جایزه بازی جوانمرادنه
1999: علی دایی( بهترین بازیکن)
2002: بهترین تیم ملی فوتسال
2003: مهدی مهدوی کیا( بهترین بازیکن ) ، مسعود مرادی( بهترین داور)، بهترین تیم ملی فوتسال
2004: علی کریمی( بهترین بازیکن)، بهترین تیم ملی فوتسال
2005: بهترین تیم ملی فوتسال
2007: وحید شمسایی( بهترین بازیکن فوتسال)، بهترین تیم ملی فوتسال
2008: وحید شمسایی( بهترین بازیکن فوتسال)، بهترین تیم ملی فوتسال، بهترین فدراسیون فوتبال سال
2010: محمد طاهری( بهترین بازیکن فوتسال)، بهترین تیم ملی فوتسال
[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:2 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
[ سه شنبه 90/9/1 ] [ 9:3 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
وقتی شخصی دچار برقگرفتگی میشود، عبور جریان الکتریکی از طریق بدن ممکن است وی را از هوش برده، منجر به توقف تنفس و حتی ضربان قلب وی شود. جریان الکتریکی میتواند هم در محلی که وارد بدن میشود و هم در محلی که برای تخلیه به زمین از بدن خارج میشود، سوختگی ایجاد کند. در بعضی موارد، جریان برق، گرفتگی عضلانی هم ایجاد میکند که این موضوع، مانع از قطع ارتباط مصدوم با منبع برق میشود. بنابراین وقتی به صحنه حادثه میرسید، امکان دارد که هنوز جریان الکتریکی در بدن مصدوم برقرار باشد. آسیبهای الکتریکی معمولا در منزل یا محل کار و در اثر تماس با منابع برق با ولتاژ پایین رخ میدهند. همچنین ممکن است این آسیبها در اثر تماس با منابع برق با ولتاژ بالا (مثل خطوط انتقال نیروی افتاده روی زمین) هم رخ دهند. افرادی که با جریان ولتاژ بالا دچار برقگرفتگی میشوند، به ندرت زنده میمانند. صاعقه و نور را منتقل میکند. صاعقه، تماس خود را با زمین از طریق نزدیکترین ساختارهای بلند محوطه و احتمالا هر شخصی که نزدیک آن ساختار ایستاده باشد، برقرار میکند. اصابت صاعقه میتواند به آتش گرفتن لباسها، زمین خوردن مصدوم و حتی مرگ آنی منجر شود. هرچه سریعتر تمام افراد را از محل اصابت صاعقه دور کنید. جریان ولتاژ بالا مرگ فوری منجر میشود. افرادی که زنده میمانند، سوختگیهای شدیدی خواهند داشت. از این گذشته، این شوک میتواند با ایجاد اسپاسم عضلانی، مصدوم را به اطراف پرتاب کرده، آسیبهایی مثل شکستگی ایجاد کند. جریان برق با ولتاژ بالا میتواند تا 18 متر جهش داشته باشد. اشیایی مثل چوب خشک یا لباس نمیتوانند از شما محافظت کنند. قبل از نزدیک شدن به مصدوم، منبع جریان برق باید قطع شده باشد؛ در صورتی که خطوط نیروی هوایی در راهآهن آسیب دیده باشند ، قطع منبع برق بسیار حیاتی خواهد بود. مصدوم احتمالا بیهوش است. پس از آنکه از بیخطر بودن محل مطمئن شدید، راه تنفسی مصدوم را باز کرده، تنفس وی را بررسی کنید؛ آماده باشید تا در صورت لزوم احیای تنفسی و ماساژ قفسه سینه را آغاز کنید. در صورتی که مصدوم در حال نفس کشیدن است، وی را در وضعیت بهبود قرار دهید. علایم حیاتی (سطح پاسخدهی، نبض و تنفس) را مرتبا کنترل و ثبت کنید. در جریان برق با ولتاژ بالا ناظران را از محل حادثهای که در اثر جریان ولتاژ بالا رخ داده است، دور کنید. فاصله ایمن، بیش از 18 متر از منبع برق است. جریان ولتاژ پایین حوادث معمولا ناشی از کلیدهای برق خراب، سیمهای برق لخت شده یا وسایل برقی دارای نقص هستند. خصوصا کودکان کمسن و سال در معرض خطر هستند (کودکان بهطور طبیعی کنجکاو بوده، ممکن است انگشتان خود یا سایر اشیا را به داخل پریزهای دیواری برق فرو کنند). آب (که یک هادی قوی و خطرناک الکتریسیته است) میزان خطر را افزایش میدهد. تماس با یک وسیله برقی بیخطر با دستهای خیس یا در شرایطی که کف اتاق خیس باشد، خطر شوک الکتریکی را به مقدار زیادی افزایش میدهد. هشدارها و شما هم در معرض برقگرفتگی قرار بگیرید. هرگز از وسایل فلزی برای قطع تماس الکتریکی استفاده نکنید. روی یک ماده خشک نارسانا ایستاده، از یک وسیله چوبی استفاده کنید. آماده باشید تا در صورت توقف تنفس مصدوم، احیای تنفسی یا ماساژ قلبی را تا رسیدن کمکهای اورژانس آغاز کنید. در صورتی که به محل انشعاب اصلی یا کنتور برق به سهولت دسترسی دارید، تماس بین مصدوم و منبع برق را از طریق خاموش کردن آن، قطع کنید. در غیر این صورت، دوشاخه را خارج کنید یا کابل را درآورید. اگر به کابل، پریز یا محل انشعاب اصلی دسترسی ندارید، به موارد زیر عمل کنید: برای محافظت از خود، روی یک ماده خشک نارسانا مثل یک جعبه چوبی، یک کفپوش پلاستیکی یا یک دفترچه راهنمای تلفن بایستید. با استفاده از یک وسیله چوبی (مثل یک جارو)، اندامهای مصدوم را از روی منبع الکتریکی کنار بزنید یا منبع الکتریکی را از مصدوم دور کنید. اگر قطع تماس (مصدوم با منبع برق) با یک وسیله چوبی مقدور نیست ، ضمن آنکه کاملا مراقب هستید تا به مصدوم دست نزنید، طنابی را به دور مچ پای مصدوم یا بازوان وی حلقه کنید و وی را از منبع جریان الکتریکی دور کنید. تنها در صورتی که ضرورت دارد، مصدوم را با کشیدن بخشهایی از لباس که شل و خشک هستند، (از منبع برق) دور کنید. این کار را تنها به عنوان آخرین تلاش انجام دهید، زیرا ممکن است مصدوم همچنان برقدار باشد. گردآوری: تهران98 منبع: روزنامه شرق [ سه شنبه 90/9/1 ] [ 9:2 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
[ سه شنبه 90/9/1 ] [ 9:0 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
زنی که متهم است با همدستی دو مرد، شوهرش را به قتل رسانده است میگوید هر چند شوهرش مدام او را کتک میزده ولی وی راضی به کشته شدن وی نبوده است.آغاز گر محاکمه سیدرضایی نماینده دادستان تهران بود که با خواندن کیفرخواست سه متهم حاضر در دادگاه گفت: 7 سال قبل زنی به نام اکرم به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد همسرش به نام ایرج ناپدید شده است. چند ماهی از مراجعه این زن به پلیس گذشته بود که برادر ایرج به اداره آگاهی آمده و گفت احتمال میدهد اکرم از سرنوشت ایرج و بلایی که احتمالا سر او آمده باشد خبر دار باشد. برادر ایرج به پلیس گفت: آنطور که من با خبر شدم اکرم مدتی پس از گم شدن ایرج یکی از خانههای او را فروخته و هیچ توضیح قانع کنندهای درباره نحوه خرج کردن این پول نمیدهد.من به او خیلی مشکوکم. کشف جسد مقتول در یک چاه با این اطلاعات پلیس اکرم را مورد بازجویی مجدد قرار داد که به اعتراف وی مبنی بر به قتل رسیدن همسرش منجر شد. اکرم به کارآگاهان گفت دو مرد به نامهای سعید و خدارحم را برای کشتن همسرش اجیر کرده است و خانه شوهرش را هم فروخته تا اجرت آنها را بدهد. چند روزی از این اعترافات گذشته بود که مردی ناشناس با پلیس تماس گرفته و گفت از محل دفن جسد ایرج خبر دارد. وی گفت جنازه داخل یک چاه عمیق در یک باغ در اطراف شهر دفن شده است. ماموران پس از مراجعه به محل و حفر چاه به درستی حرفهای شخص تماس گیرنده که بعدها مشخص شد خدارحم یکی از متهمین حاضر در دادگاه است پی بردند. با پیدا شدن جسد مقتول و اعترافات همسر وی دستگیری خدارحم و سعید در دستور کار قرار گرفته ومدتی بعد هر دو متهم در گرگان بازداشت شدند. آنها با اعتراف به کشتن ایرج تحویل پلیس تهران داده شدند و صحنه وقوع قتل را نیز بازسازی کردند. پاداش 9 میلیونی برای قتل شوهر در ادامه دختربزرگ مقتول به جایگاه آمده و گفت: من و خواهرانم نه قصاص متهمین را میخواهیم و نه دیه خون پدرمان را. ما آنقدر سر افشای مسئله قتل پدرمان آبرویمان پیش در و همسایه رفته است که فقط و فقط میخواهیم هر چه زودتر ماجرا خاتمه پیدا کند. پس از اظهارات اولیای دم دادگاه از سعید متهم ردیف اول خواست به جایگاه آمده و به دفاع از خود بپردازد.وی گفت: من با همدستی خدارحم و اکرم مقتول را کشتم و آنرا هم گردن میگیرم. من کاسبم و مغازهام روبهروی خانه اکرم و ایرج بود. اکرم چند باری که به مغازه من آمد با خدارحم که از دوستان من بود آشنا شد. اکرم مدام از رابطه بدش با شوهرش ایرج گله میکرد و میگفت از سر بچگی به ازدواج با وی درآمده است و هیچ علاقهای به او ندارد. او میگفت ایرج به عناوین مختلف او را آزار میدهد و به او به چشم یک کلفت نگاه میکند نه یک زن و مدام او را به باد مشت و لگد میگیرد.به واسطه همین حرفها کم کم او و خدارحم با یکدیگر رابطه پیدا کردند و یواش یواش نقشه قتل ایرج کشیده شد.اکرم به ما قول داد اگر شوهرش را بکشیم 9 میلیون تومان پول نقد به ما میدهد و ما هم موافقت کرده و نقشه قتل را کشیدیم. اکرم برای همین دستگاه گنج یابی را که ایرج خریده بود پنهان کرده و ما هم با گفتن این دروغ به ایرج که دستگاه گنج یابش توسط چند تن از دوستانش ربوده شده و در یک باغ پنهان شده ایرج رابه آن باغ کشاندیم. وقتی ایرج وارد باغ شد ابتدا خدارحم یک ضربه به گردن وی زد و بعد هم من چند ضربه چاقو به مقتول که روی زمین افتاده بود زدم و در پایان هم خدارحم با چاقو ضربهای به گردن مقتول زد.بعد از آن هم از اکرم پول گرفتیم تا خود را به نقطهای دور برای پنهان شدم برویم. حق السکوت گرفتم بعد از اظهارات متهم ردیف اول خدارحم به عنوان متهم ردیف دوم به جایگاه آمده و گفت: من فقط شاهد این قتل بودم و هیچ نقشی در آن نداشتم. ضمنا من ارتباطی با اکرم نداشتم. وقتی وی موضوع قتل شوهرش را مطرح کرد و سعید هم آنرا به من گفت به این فکر افتادم که موضوع را به ایرج بگویم اما از ترس اینکه مبادا ایرج سر این قضیه اکرم را بکشد از آن صرف نظر کردم.روز حادثه به اجبار سعید همراه آنها به باغ رفتم. سعید چاهی را به ایرج نشان داد و گفت دستگاه گنج یابش داخل آن است وقتی ایرج سرش را به سمت چاه گرفت سعید ضربهای به پشت سر وی زد. ایرج شروع به خواهش کرد و گفت به خاطر دخترهایم هم که شده مرا نکشید و به من رحم کنید اما سعید با ضربات دیگری که بهوی وارد کرد او را از پا درآورد. من از اکرم پول هم گرفتم اما ابتدا قرار بود این پول را به خاطر انجام قتل بگیرم ولی چون نقشی دراین جنایت نداشتم وی این پول را به عنوان حقالسکوت به من داد. در ادامه اکرم متهم ردیف سوم به جایگاه آمده و گفت: من هیچ نقشی در این جنایت نداشتم هر چند واقعا ایرج را دوست نداشتم. من 13 سال بیشتر نداشتم که خانوادهام مرا به عقد ایرج درآوردند. او لات محل بود و نوچههای زیادی داشت. ایرج مدام نوچههایش را دور و بر خود جمع کرده و با دعوت آنها به خانهاش با تریاک از آنها پذیرایی میکرد. زحمت پذیرایی از آنها هم که روی دوش من بود. تازه یک سال از ازدواج ما گذشته بود که بچه دار شدیم. اما این هم رابطه ما را بهتر نکرد و ایرج مدام مرا کتک میزد. ایرج زیاد ناپدید میشد و من هر بار به کلانتری میرفتم و خبر گم شدن وی را به پلیس میدادم. آن روز هم من خبر ناپدید شدن وی را به پلیس دادم. ایرج مرد خوبی نبود و همیشه مرا آزار میداد. او حتی میخواست دختر بچه کوچکمان را که 10 سال بیشتر نداشت به یک پیرمرد بفروشد. چند ماهی از ناپدید شدن او گذشته بود که خدارحم و سعید به من گفتند شوهرم زنده است و برای نجات دادن وی پول میخواهند. روی همین حساب هم من خانه را فروخته و پولش را به آنها دادم. ضمنا من هیچ رابطهای با این دو نفر نداشتم. در پایان دادگاه وارد شور شد تا رای خود را درباره پرونده صادر کند. [ سه شنبه 90/9/1 ] [ 8:58 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
زنی در دادگاه گفت: همسرم از حجاب من ناراضی است و دوست ندارد حجاب پوشیدهای داشته باشم و بر این اساس دنبال طلاق دادن من است. زن جوان ادامه داد: من و همسرم هر دو در خانواده مذهبی بزرگ شدیم و زمانی که همسرم به خواستگاری من آمد از این موضوع اطلاع داشت که حجاب من چگونه است و من تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم آن را تغییر دهم. وی با بیان اینکه همسرم از ابتدا حجاب من را پذیرفته بود، اظهار کرد: بعد از گذشت مدت کوتاهی از شروع زندگی مشترکمان، مرتب از من ایراد میگرفت که چرا حجاب من اینقدر پوشیده است در حالی که حجاب خانواده خودش نیز همانند حجاب من است. زن جوان که 25 سال سن داشت، عنوان کرد: همسرم از من میخواست تا حجابم را مطابق میل او تغییر دهم و در مهمانیهایی که من هرگز نمیتوانم در آن حضور داشته باشم شرکت کنم. اوایل فکر کردم شاید بعد از گذشت مدت کوتاهی از حرفهای خود پشیمان شود اما اصرار او هر روز پررنگتر میشد. شوهر این زن جوان نیر گفت: این درست است که من جزء خانواده مذهبی و معتقدی هستم اما افکار و عقاید شبیه آنها نیست و همسرم در واقع انتخاب پدر و مادرم است نه انتخاب خودم. زیرا من دوست ندارم همسرم حجاب داشته باشد. وی در پاسخ به پرسش قاضی مبنی بر اینکه اگر افکارت اینگونه است چرا این دختر را به عقد خود درآوردی؟، گفت: همسرم از لحاظ ظاهری بسیار زیباست و زمانی که او را دیدم به او علاقمند شدم و فکر کردم میتوانم او را از افکارش دور کنم و پوشش او را به آنچه که خود میخواهم تغییر دهم. مرد 29 ساله مدعی شد: همسرم از نظر ظاهری بسیار زیبا است و به نظر من باید تا زمانی که زنده است از این زیبایی استفاده کند در حالی که او خود را در پوششی پنهان کرده است که نمیتواند از آن لذت ببرد. پدر مرد که در دادگاه حضور داشت نیز گفت: پسرم لیاقت چنین دختری را ندارد، زیرا همه آرزوی داشتن چنین همسری را دارند اما پسر من آنقدر بیغیرت است که نمیداند از همسرش که ناموس او است چه چیزی را میخواهد. وی ادامه داد: پسر من باید برای همیشه فراموش کند که پدر و مادری دارد. قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین با صادر کردن حکم طلاق به زندگی یکساله این زوج پایان داد. گردآوری: تهران98 منبع: ایسنا [ سه شنبه 90/9/1 ] [ 8:58 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |