علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

قبر هابیل پسر حضرت آدم که 7 متر طول دارد مورد زیارت مسلمانانی است که به سوریه می‌روند. هابیل فرزند آدم(ع) دارای مزار و مقبره ای در مرز بین سوریه و لبنان است. طبق روایات اسلامی وی به دست برادرش قابیل کشته شد.

 

 


[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 11:9 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

فرهادی پس از این تجلیل شبکه ضدانقلاب بی بی سی، به همراه خانواده اش از ایران خارج شده و به فرانسه رفته است. گفته می شود او به همراه خانواده اش در فرانسه ماندنی شده است.

به گزارش سه نسل به نقل از باشگاه خبرنگاران، فیلم سیاه جدایی نادر از سیمین برنده جایزه شبکه بی بی سی شد اما اصغر فرهادی، نویسنده و کارگردان فیلم، موفق نشد در مراسم اهدای جوایز که در لندن برگزار شد شرکت کند.

 

 

سرمایه گذار فیلم شامگاه پنجشنبه، 18 نوامبر، در حالی که این جایزه را دریافت کرد خوشحالی اصغر فرهادی از دریافت این جایزه از بی بی سی انگلیس را در مراسم اعلام نمود.

فرهادی پس از این تجلیل شبکه ضدانقلاب بی بی سی، به همراه خانواده اش از ایران خارج شده و به فرانسه رفته است. گفته می شود او به همراه خانواده اش در فرانسه ماندنی شده است.

گفتنی است فرهادی در آخرین فیلم خو "جدایی نادر از سیمین" با ارائه یک چهره سیاه و غیرواقعی از جامعه ایرانی، توانست نظر کشورها و جشنواره‌های غربی را به خود جلب کند و جوایز فراوانی را به دست آورد.


[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 11:8 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

قطه اوج حاشیه های این مربی به روز یکشنبه اول اگوست 2004 برمی گردد که گزارش داوید اسمیت و دنیس کامپل در سی ان ان، از روابط نامشروع اریکسون با یک زن مسلمان بنگلادشی به نام فاریا الام پرده برداشت.

اسون گوران اریکسون سرمربی 63 ساله سوئدی دوران پر فراز و نشیبی را در طول دوران زندگی شخصی خود سپری کرده است.

وی که به تازگی تبدیل به یکی از شانس‌های نشستن روی نیمکت مربیگری پرسپولیس شده، پیش از این دچار حاشیه‌های زیادی شد.

نقطه اوج این حاشیه‌ها به روز یکشنبه اول اگوست 2004 برمی گردد که گزارش داوید اسمیت و دنیس کامپل در سی ان ان، از روابط نامشروع اریکسون با یک زن مسلمان بنگلادشی به نام فاریا الام پرده برداشت.

فاریا متولد 1966 بود و سال 1970 به انگلیس کوچ کرد. او در قبال دریافت 8000 دلار به انجام رابطه نامشروع با اریکسون دست زد. این در حالی بود که اریکسون مدت زمان زیادی با نامزد خود نانسی دل اولیو زندگی می کرد.

باید دید مدیران پرسپولیس نسبت به این مساله چه موضعی اتخاذ می کنند.


[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 11:6 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

دیلی میل : به گزارش پلیس دو دانشجوی کالج به جرم برهنه‌گی در ملاء عام و داشتن رابطه در ساختمان دادگستری فدرال دستگیر شدند.

 
دانشجویان دانشگاه فلوریدا «جرد داچ» 21 ساله و «مایا مانسئور» 23 ساله از نرده ای 2 متری در حومه ی شهر «جکسونویل» بالا رفته و روی یک میز مخصوص گردشگران عریان شده اند.
به گزارش پلیس داچ قصد فرار داشت اما پلیس مانع وی شد.

این اتفاق در هفته ی گذشته موقع برگزاری یک مسابقه داخلی فوتبال بین فلوریدا و جورجیا رخ داد. زمانیکه افراد تیم فوتبال گیتورهای فلوریدا از رقیبشان «بولداگ های جورجیا» شکست خورده بودند.
چنین رفتارهای زننده ای از دانشجویان فلوریدایی که برای تعطیلات آخر هفته به شهر می آیند بسیار سر می زند.


[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 11:4 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

دیوار چین یکی از عجایب هفتگانه جهان همچنان مقصد بسیاری از توریستها است.
اما مسئولان این کشور دائما در پی ایجاد جاذبه های تازه برای میلیونها توریستی هستند که سالیانه از این کشور دیدن می کنند. یکی از این ابداعات مسیری شیشه ای است که در کنار صخره ای به ارتفاع 1432 متر ایجاد شده است.

تازه ترین و ترسناک ترین جاذبه توریستی در چین + عکس

تازه ترین و ترسناک ترین جاذبه توریستی در چین + عکس


توریستها به هنگام راه رفتن روی این مسیر می توانند زیر پای شان را به شفافیت هر چه تمامتر ببینند. این پل مدت کوتاهی است در منطقه کوهستانی تیان من در استان ژانگ جیاجی چین ساخته شده است.

تازه ترین و ترسناک ترین جاذبه توریستی در چین + عکس

تازه ترین و ترسناک ترین جاذبه توریستی در چین + عکس


البته همچون دیگر ساخته های چینی این مسیر هم تقلیدی از مسیر شیشه ای در گرند کانیون آمریکا است و ایده ساخت آن از آن چینی ها نبوده است.


[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 11:1 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
لباس نظامی، پوتین، یقلبی و ... تنها نشانه‌های سربازی نیستند، از این دوران دوستانی به جای می‌مانند که تا آخر عمر، لقب «هم‌خدمتی» را بر پیشانی خواهند داشت؛ نشانه ای مردانه از یک دوران مردساز؛ دورانی که گویا دیگر خواهان ندارد و کم نشنیده‌ایم که امروزی‌ها با شنیدن خبر «معافیت» سور می‌دهند و ... اصلا برخی مشمولان درس می‌خوانند تا خدمت نروند، برخی هم خارج رفتن را چاره می‌کنند و گویا، دیگر کسی نمی‌خواهد مرد بشود!
سرویس اجتماعی ـ سربازی از آن دسته داستان‌هایی است که برای عده ای کابوس است و پر از وحشت و برای کسانی که تجربه کرده‌اند، خاطره؛ حالا خوب و بدش بماند. اینجا هر که سربازی رفته، به نوعی بزرگ شده و از سدی سخت گذشته است، اما خیلی‌ها هستند که این را نمی‌خواهند و حاضرند به هر راهی شده، از زیر بار خدمت سربازی فرار کنند، البته از حق نگذریم که گاهی هم حق دارند.

نام سربازی که می‌آید، بزرگتر‌ها می‌گویند: «مردساز» است و سختی‌های شیرینی دارد، اما کسانی که به خدمت رفته‌اند، وقتی از آن حرف می‌زنند، همیشه آه و نفرین می‌فرستند برای کسانی که در مدت سربازی آزارشان داده‌اند.

به گزارش «تابناک»، مسئولین می‌کوشند تا جوانان مشمول خدمت سربازی را با استفاده از قوانین سفت و سخت و ایجاد محدودیت‌های اجتماعی، علمی و حتی با دستگیری و به زور، به سربازی بفرستند؛ اما نکته‌ اینجاست که چه مشکلاتی هست که برخی جوانان از سربازی فرار می‌کنند؟

در چند سال اخیر، تغییراتی در نظام وظیفه صورت گرفت و قوانین گوناگونی تصویب شد که هیچ کدام تمام و کمال اجرا نشدند. کاهش مدت زمان سربازی که بر پایه مدرک تحصیلی و منطقه خدمتی صورت گرفت، از این دست است که بسیاری از آن استقبال کردند؛ افزون بر این، در برخی قوانین مربوط به معافیت نیز اصلاحاتی صورت گرفت و موارد معافیت‌ها بیشتر از پیش شد.

شاید بارز‌ترین تغییر در موارد معافیت، معافیت سه برادری بود که از سال گذشته اجرایی شد و خیلی‌ها توانستند با استناد به آن معافیت بگیرند. اما جالب اینجاست که این قانون که تازه مصوب شده و به اجرا هم رسیده، دوباره راهی مجلس شورای اسلامی شده تا مورد بازنگری قرار گیرد.

داریوش قنبری، نماینده مجلس شورای اسلامی، در این‌ باره گفت: این قانون از سوی مجلس تصویب شده و نیازی به بازگشت نداشته است، اما به پافشاری مقامات نظام وظیفه، دوباره به مجلس ارایه شده است.

وی با تأکید بر اجرای این قانون افزود: قانون بسیار خوب و مفیدی است، چرا که خانواده‌هایی هستند که دو فرزندشان به سربازی رفته و دیگر واقعا نیازی برای رفتن نفر سوم نیست و باید به آن‌ها معافی تعلق بگیرد.

اما سردار صدرالسادات، رئیس سازمان نظام وظیفه ناجا در واکنش به این پرسش که چرا قانونی که اجرا می‌شده، به مجلس رفته است، در پاسخی عجیب گفت: این قانون اجرا نشده و اکنون هم در مجلس است تا تصویب شود و وقتی پس از تأیید شورای نگهبان به عنوان قانون به سازمان نظام وظیفه ابلاغ شد، می‌توان درباره آن سخن گفت!

این در حالی است که سردار کمالی، جانشین اداره منابع نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح، در کنفرانس خبری گفت: تا کنون 430 هزار نفر از معافیت سه برادری استفاده کرده و معاف شده‌اند و به موجب مصوبه قانون معافیت سه برادری تا سال 91 ادامه دارد.

سردار کمالی درباره معافیت دو برادری نیز گفت: مجلس تصمیم گرفت که این معافیت بر عهده ستاد کل نیروهای مسلح باشد. ما هم می‌گوییم که این طرح در صورتی اجرا خواهد شد که ستاد کل نیروهای مسلح با مشمول مازاد روبه‌رو باشد. البته با توجه به اینکه در صورت اجرا، در مرحله نخست، شامل پانصد هزار نفر می‌شود، ستاد کل نیروهای مسلح این مصوبه را اجرا نمی‌کند.

وی افزود: برخی از مشمولان برای این مصوبه مرتکب غیبت شده‌اند که از آن‌ها می‌خواهیم منتظر اجرای این بند از قانون نمانند و هر چه زود‌تر خود را معرفی کنند.

روز گذشته، سردار کمالی در حالی از تغییرات ریز و درشت در قوانین سخن گفت که ممکن است به زودی تغییر کنند؛ به عبارت دیگر، سخنان جانشین اداره منابع نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح، نشان می‌دهد که گویا اولویت نخست مشمولان، معافیت از خدمت شده که با طرح مباحثی مانند معافیت دو برادری ـ که نه به دار است و نه به بار ـ برخی حاضرند که پیه اضافه خدمت را به تن بمالند و در انتظار تصویب بنشینند.

در اینچنین شرایطی، آیا بهتر نیست که مسئولان امر، همه موارد مربوط به خدمت سربازی را یک بار و برای همیشه بررسی و مدون کنند تا تکلیف بر همه مشخص شود؟

چرا که شاید اگر شرایط خدمت سربازی بهبود پیدا کند، برخی از جوانانی که به دنبال یافتن راه گریز از آن هستند، با میل و رغبت از آن استقبال کنند، به ویژه آن دسته‌ای که بر این باورند که گاه خدمت آنقدر سخت و طاقت‌فرسا می‌شود که فرار را راحت‌تر از سربازی می‌توان تحمل کرد!

[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:17 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
«آمنه» در پی اعلام گذشت از قصاص چشمان مجید، برای همیشه از گرفتن دیه دو چشم خود محروم شد و این در حالی است که این دختر جوان ادعا می‌کند ندانسته اقدام به امضای رضایت‌نامه کرده است.

محمدهادی نجفی وکیل مدافع آمنه، در این زمینه اظهار کرد: زمانی که پرونده برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری استان تهران مطرح بوده، رییس شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران با درایت خاص خود متوجه شد که رضایت آمنه در زمان اجرای حکم، یک رضایت مشروط بوده و همچنان وی این حق را دارد که قصاص را انجام دهد. وی ادامه داد: به همین دلیل پرونده را به اجرای احکام دادسرای جنایی برگرداند که تکلیف این رضایت مشخص شود. اگر قرار است مبلغی پرداخت شود، دادسرا تکلیف را روشن کند و رضایت قطعی را برای دادگاه کیفری بفرستد؛ در غیر این صورت همچنان خانم بهرامی این حق را دارد که از قصاص استفاده کند.

وکیل آمنه بهرامی افزود: دادسرای جنایی برای تعیین تکلیف این موضوع از خانم بهرامی دعوت کرد که البته آن زمان بنده اعلام وکالت نکرده بودم و ایشان وکیلی نداشتند. این باعث شد حسب اطلاع رضایت‌نامه‌ای توسط آمنه بهرامی تنظیم شود که این رضایت‌نامه به این منجر شد که حتی ایشان نتوانند دیه چشمانشان را بگیرند. یعنی رضایت خانم بهرامی به این صورت است که حتی من از دیه چشمانم هم می‌گذرم. نجفی اظهار کرد: خانم بهرامی در گفت‌و‌گویی که با من داشتند، گفتند که به ایشان در دادسرای جنایی گفته‌اند که دادگاه کیفری استان تهران به این مطلب اشاره داشته است که شما نمی‌توانید دیه بگیرید.

وی یادآور شد: در مراجعه‌ای که به دادسرای جنایی داشتیم، متاسفانه مشخص شد که موکلم از سر بی‌اطلاعی حقوقی رضایت‌نامه را امضا کرده و باعث این شده است که از حقوق خود در خصوص دیه چشمانش صرف نظر کنند. این در حالی است که در جلسه قبل دادگاه کیفری استان تهران، هم متهم (مجید) و هم وکیلش به صراحت اظهار کرده بودند که حاضر به پرداخت دیه چشمان آمنه بهرامی هستند ولی متاسفانه این رضایت‌نامه باعث شد که این حق از موکلم ساقط شود.

وکیل مدافع آمنه خاطرنشان کرد: روز دوشنبه مطلع شدیم که دادگاه برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم برگزار شده است. ظاهرا دادگاه کیفری استان تهران زمانی که رضایت‌نامه واصله از دادسرای جنایی را مشاهده کرده، بر این امر واقف شده است که خانم بهرامی رضایت قطعی داده‌اند؛ لذا وارد رسیدگی به جنبه عمومی جرم شده‌اند. نجفی تاکید کرد: با توجه به شدت جرم و مسائل اجتماعی و حاشیه‌ای که این موضوع دارد و خواهد داشت، قضات دادگاه کیفری استان تهران با درایت و دقت نظری که داشتند مجازات متناسب را برای مجید که 10 سال حبس و 5 سال تبعید بود، در نظر گرفتند.

وی گفت: تا زمانی که متهم دیه صورت و اعضای بدن آمنه را پرداخت نکند، گر چه 10 سال حبس را هم بگذراند با اعمال ماده 696 قانون مجازات اسلامی همچنان در زندان باقی خواهد ماند. وکیل آمنه بهرامی یادآور شد: حضور بنده و خانم بهرامی در دادگاه کیفری استان تهران برای این بود که می‌خواستیم شرایط رضایت را بازگو کنیم؛ گرچه حضور ما تاثیری در این مسئله نداشت زیرا رای صادر شده بود و دادگاه کیفری استان تهران نیز به موجب رضایت‌نامه دریافتی از رسیدگی به جنبه خصوصی جرم فارغ شده بود.

نجفی در پایان اظهار کرد: پرونده در مرحله اجراست اما بحث گرفتن دیه چشمان آمنه بهرامی منتفی اما دیه دیگر اعضا به قوت خود باقی است.

«آمنه» نیز درباره نحوه اعلام رضایت خود گفت: زمانی که چشمان مجید را بخشیدم، گفتم که بدون قید و شرط از قصاص گذشتم. گرچه قبلا اعلام کرده بودم که 2میلیون یورو می گیرم و از قصاص می‌گذرم. منظورم از بدون قید و شرط این بود که 2میلیون یورو را نمی‌خواهم. وی یادآور شد: در آن زمان به مسئولان دادسرای جنایی و قاضی اجرای احکام گفتم که دیه چشم، دست و صورتم را به طور کامل می‌خواهم. من دیه‌ای را که می‌گویند دیه یک زن است، نمی‌خواستم بلکه دیه کامل را می‌خواهم. در آن زمان به من قول مساعد دادند و تایید کردند. مجید هم اعلام کرده بود که حاضر به پرداخت دیه است اما مسئولان دادسرا از مجید امضا نگرفتند و فقط از من امضا گرفتند.

آمنه ادعا کرد: متاسفانه به دلیل این که در آن زمان وکیل نداشتم و نمی‌دانستم، به من دروغ گفته شد. من هم ندانسته با اعتمادی که داشتم رضایت‌نامه را امضا کردم. وی در پایان از نورا... عزیزمحمدی رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به‌واسطه رسیدگی عادلانه به پرونده‌اش تشکر کرد.

[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:17 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
جوان سابقه‌داری که چند روز بعد از آزادی از زندان دست به قتل زده‌ بود، مدعی شد برای نجات جانش مجبور به ارتکاب این قتل شده‌است.

در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 71 دادگاه کیفری ‌استان تهران برگزار شد، نماینده ‌دادستان درخصوص کیفرخواست گفت: ماموران پلیس آذر سال گذشته باخبر شدند، جوانی به نام علیرضا در جریان یک درگیری جان خودش را از دست داده ‌است. پلیس تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کرد و متوجه ‌شد علیرضا با چند جوان به نام‌های حمیدرضا، امیر، محمد و مهران در این درگیری شرکت داشت. بنابراین همه متهمان بازداشت شدند و بعد از چندین جلسه بازجویی سرانجام حمیدرضا به قتل اعتراف کرد و گفت در جریان درگیری با علیرضا او را مقابل خانه‌اش به قتل رساند.

عطار ادامه داد: با توجه به مدارک موجود در پرونده درخواست صدور حکم قانونی را در این خصوص دارم. در ادامه اولیای ‌دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. سپس حمیدرضا متهم ردیف اول گفت: اتهام قتل را قبول دارم. روز حادثه سه روز بود که از زندان آزاد شده بودم و برای اینکه دوستانم را ببینم قرار شد به خانه مهران برویم. مهران خانه‌ای مجردی داشت و ما می‌خواستیم چند ساعتی با هم باشیم. بچه‌های دیگر هم آمدند. جوانی جلو در نشسته بود ما او را نمی‌شناختیم. اما متوجه شدیم در حال خوردن مشروب است.

متهم ادامه داد: آن پسر نگاهی به ما انداخت و ما وارد ساختمان شدیم. در را زدیم، کسی باز نکرد. با مهران تماس گرفتیم و مهران گفت در راه است و از ما خواست چند دقیقه‌ای منتظرش بمانیم. برای اینکه همسایه‌ها ناراحت نشوند از ساختمان بیرون رفتیم و جلو در منتظر مهران شدیم. همان جوان که بعدها فهمیدم اسمش علیرضاست هنوز جلو در نشسته بود. او یکدفعه شیشه نوشابه‌ای را شکست و لباسش را درآورد و به سمت ما حمله کرد.

حمیدرضا در ادامه دفاعیاتش گفت: علیرضا از ما خواست هرچه پول داریم بدهیم. او حمله کرد من هم چاقوی تزیینی را که در جیب داشتم بیرون آوردم تا از خودم دفاع کنم. من قصد کشتن او را نداشتم و یک ضربه هم بیشتر نزدم فقط می‌خواستم از خودم دفاع کنم.

در ادامه متهم دیگر پرونده که محمدرضا نام دارد در برابر قضات حاضر شد. او اتهام شرکت در نزاع را قبول کرد و گفت: بعد از مدت‌ها حمیدرضا از زندان بیرون آمد و ما می‌خواستیم جشن بگیریم. بهترین محل خانه مهران بود، چون او خانه‌ای مجردی داشت و ما می‌توانستیم راحت باشیم. خانه مهران طبقه چهارم بود. ما بالا رفتیم چون در ورودی ساختمان باز بود. وقتی به در واحد رسیدیم کسی در را باز نکرد. در تماسی که با مهران داشتیم او گفت زود می‌آید. ما از پله‌ها پایین آمدیم. من اول درگیری نبودم. وقتی بیرون آمدم دیدم مرد جوان که اول ورودمان او را دیدیم فریاد می‌زند و لباسش را درآورده است. او با شیشه نوشابه شکسته به سمت دوستانم حمله کرده بود. تا مرا دید به سمت من هم آمد.

متهم گفت: سر کوچه رفتم. آنجا یک کبابی بود. یک شیشه نوشابه برداشتم و آن را شکستم و به سمت متهم رفتم. مقتول فریاد می‌زد بیا با هم دعوا کنیم. البته من دیگر درگیر نشدم چون حمیدرضا او را زده بود. بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها هیات قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی وارد شور شدند و به جز مهران متهمان دیگر را مجرم تشخیص دادند. آنها حمیدرضا را به قصاص و سه سال حبس و سایر متهمان را به سه سال حبس محکوم کردند.

[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:16 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
جوان سابقه‌داری که چند روز بعد از آزادی از زندان دست به قتل زده‌ بود، مدعی شد برای نجات جانش مجبور به ارتکاب این قتل شده‌است.

در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 71 دادگاه کیفری ‌استان تهران برگزار شد، نماینده ‌دادستان درخصوص کیفرخواست گفت: ماموران پلیس آذر سال گذشته باخبر شدند، جوانی به نام علیرضا در جریان یک درگیری جان خودش را از دست داده ‌است. پلیس تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کرد و متوجه ‌شد علیرضا با چند جوان به نام‌های حمیدرضا، امیر، محمد و مهران در این درگیری شرکت داشت. بنابراین همه متهمان بازداشت شدند و بعد از چندین جلسه بازجویی سرانجام حمیدرضا به قتل اعتراف کرد و گفت در جریان درگیری با علیرضا او را مقابل خانه‌اش به قتل رساند.

عطار ادامه داد: با توجه به مدارک موجود در پرونده درخواست صدور حکم قانونی را در این خصوص دارم. در ادامه اولیای ‌دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. سپس حمیدرضا متهم ردیف اول گفت: اتهام قتل را قبول دارم. روز حادثه سه روز بود که از زندان آزاد شده بودم و برای اینکه دوستانم را ببینم قرار شد به خانه مهران برویم. مهران خانه‌ای مجردی داشت و ما می‌خواستیم چند ساعتی با هم باشیم. بچه‌های دیگر هم آمدند. جوانی جلو در نشسته بود ما او را نمی‌شناختیم. اما متوجه شدیم در حال خوردن مشروب است.

متهم ادامه داد: آن پسر نگاهی به ما انداخت و ما وارد ساختمان شدیم. در را زدیم، کسی باز نکرد. با مهران تماس گرفتیم و مهران گفت در راه است و از ما خواست چند دقیقه‌ای منتظرش بمانیم. برای اینکه همسایه‌ها ناراحت نشوند از ساختمان بیرون رفتیم و جلو در منتظر مهران شدیم. همان جوان که بعدها فهمیدم اسمش علیرضاست هنوز جلو در نشسته بود. او یکدفعه شیشه نوشابه‌ای را شکست و لباسش را درآورد و به سمت ما حمله کرد.

حمیدرضا در ادامه دفاعیاتش گفت: علیرضا از ما خواست هرچه پول داریم بدهیم. او حمله کرد من هم چاقوی تزیینی را که در جیب داشتم بیرون آوردم تا از خودم دفاع کنم. من قصد کشتن او را نداشتم و یک ضربه هم بیشتر نزدم فقط می‌خواستم از خودم دفاع کنم.

در ادامه متهم دیگر پرونده که محمدرضا نام دارد در برابر قضات حاضر شد. او اتهام شرکت در نزاع را قبول کرد و گفت: بعد از مدت‌ها حمیدرضا از زندان بیرون آمد و ما می‌خواستیم جشن بگیریم. بهترین محل خانه مهران بود، چون او خانه‌ای مجردی داشت و ما می‌توانستیم راحت باشیم. خانه مهران طبقه چهارم بود. ما بالا رفتیم چون در ورودی ساختمان باز بود. وقتی به در واحد رسیدیم کسی در را باز نکرد. در تماسی که با مهران داشتیم او گفت زود می‌آید. ما از پله‌ها پایین آمدیم. من اول درگیری نبودم. وقتی بیرون آمدم دیدم مرد جوان که اول ورودمان او را دیدیم فریاد می‌زند و لباسش را درآورده است. او با شیشه نوشابه شکسته به سمت دوستانم حمله کرده بود. تا مرا دید به سمت من هم آمد.

متهم گفت: سر کوچه رفتم. آنجا یک کبابی بود. یک شیشه نوشابه برداشتم و آن را شکستم و به سمت متهم رفتم. مقتول فریاد می‌زد بیا با هم دعوا کنیم. البته من دیگر درگیر نشدم چون حمیدرضا او را زده بود. بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها هیات قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی وارد شور شدند و به جز مهران متهمان دیگر را مجرم تشخیص دادند. آنها حمیدرضا را به قصاص و سه سال حبس و سایر متهمان را به سه سال حبس محکوم کردند.

[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:15 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
جسد دالما سالوادورا فرانکو ، مادر دیه گو مارادونا دیروز در حضور فرزندان و همسرش و عده ای از بستگان به خاک سپرده شد.

به گزارش «خبر آنلاین»، در این مراسم که در شهر کوچک بلا ویستا در حاشیه بوینس آیرس برگزار شد دیه گو به همراه دو خواهر و شش برادرش حضور داشتند. مارادونا با تماس یکی از برادرانش در دبی از وخیم بودن حال مادرش مطلع شد و تنها زمانی که در آسمان بود یکی دیگر از برادران خبر مرگ مادر را به او داد. کریستینا فرناندز، رئیس جمهور آرژانتین در تماس تلفنی مراتب همدردی اش را به مارادونا و خانواده اش ابراز کرد.















[ چهارشنبه 90/9/2 ] [ 9:13 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 255
بازدید دیروز: 392
کل بازدیدها: 1664612