علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

دبیر کمیسیون حمل و نقل کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین‌المللی (ICC) با گلایه از تردد خودروهایی که استاندارد‌های لازم برای تردد در جاده‌ها را ندارند، تصریح کرد: کامیون‌های جدید وارداتی استاندارد لازم را ندارند و برخی سواری‌های شخصی از جمله پراید نباید در جاده‌ها تردد کنند چون خودروی مناسبی برای تردد در جاده نیستند.

به گزارش ایسنا، محمود رستم افشار تاکید کرد: یکی از مهم‌ترین دلایل سوانح جاده‌ای به سیستم مهندسی ساخت جاده‌ها و علائم و تابلوهای راهنمایی و رانندگی مربوط می‌شود.

وی اظهار کرد: تابلوها و علائمی که در جاده‌ها نصب می‌شوند کافی نیستند یا در برخی مواقع به دلایلی نامعلوم برخی از تابلوها در جاده‌ها برداشته می‌شوند.

این کارشناس از افزایش آمار تلفات مرگبار جاده‌ای در کشور‌های در حال توسعه اظهار تاسف کرد و گفت: آمار تلفات در کشور‌های صنعتی در حال کاهش است در حالی که این آمار در کشور‌های در حال توسعه، از جمله کشور‌های خاورمیانه رو به افزایش است.

رستم افشار پیچ‌ و شیب‌های نامناسب در جاده‌ها را از دیگر عوامل مهم وقوع سوانح برشمرد و افزود:‌ برخی شیب‌ها در جاده‌ها ساخت اصولی ندارند و سانحه‌آفرین هستند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه برخی از خودروهای موجود در جاده‌ها استاندارد‌های لازم را ندارند، گفت: به عنوان مثال کامیون‌های جدید وارداتی استاندارد لازم را ندارند. همچنین برخی سواری‌های شخصی از جمله پراید نباید در جاده‌ها تردد کنند چون خودروی مناسبی برای تردد جاده نیستند.

وی تصریح کرد: روش‌های علمی تجربه شده‌ای که منجر به کاهش سریع و چشم‌گیر تصادفات شده‌اند باید منتشر شود و در اختیار همگان قرار گیرد.


[ یکشنبه 92/10/15 ] [ 12:18 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

سالروز شهادت امام رضا(ع) شاید بهانه مناسبی باشد برای مرور عکسهای قدیمی و کمتر دیده شده از حرم مطهر امام هشتم شیعیان در مشهد،

به گزارش مجله مهر، عکسهایی به قدمت تاریخ یک حرم. دیدن تصاویرکمیاب و کمتر دیده شده از بارگاه آفتاب هشتم، شاید بهتر بتواند تاریخ دلدادگی ایرانیان به هشتمین امام شیعیان را نمایان کند. به مناسبت سالروز شهادت امام رضا(ع) سری زدیم به آرشیو عکس های آستان قدس رضوی و مجموعه ای از ناب ترین و قدیمی ترین عکس های این بارگاه نورانی را انتخاب کرده ایم. شما هم اگر دلتان هوایی مشهدالرضا(ع) شده این عکس های قدیمی و کمیاب  را ببینید:

قدیمی ترین عکس حرم


این قدیمی‌ترین عکسی است که از حرم مطهر رضوی ثبت شده و در مجموعه‌ی آستان قدس رضوی موجود است. اینجا نهر خیابان و صحن سقاخانه‌ی عتیق (انقلاب فعلی) حرم امام رضا(ع)  در سال 1233 هجری شمسی است. یعنی حدود 160 سال پیش. آنتونیو جیانوزی، از عکاسان خارجی عصر قاجاریان عکاس این عکس است.

قدیمی‌ترین عکس‌های حرم امام رضا(ع)

در صحن کهنه‌ی حرم مطهر رضوی تا سال‌ 1330 هجری شمسی نهری جاری بود که آب آن از شش فرسنگی مشهد مقدس از جائی به نام چشمه‌ی کلاسب در شمال مشهد مقدس سرچشمه گرفته و پس از طی مسافتی وارد شهر می‌شد. آب این نهر پس از عبور از بالاخیابان وارد صحن کهنه شده و از آن‌جا نیز از پائین‌خیابان می‌گذشت و در بیرون شهر به مزارع کشاورزی می رسید.

قدیمی‌ترین عکس‌های حرم امام رضا(ع)
این هم یک نمای دیگر از همان نهر جاری قدیمی در صحن عتیق


سقاخانه در سال 1352


صحن عتیق و سقاخانه معروفش، در طول سالهای مختلف، تغییراتن زیادی داشته اند. شاید این عکس که در سال 1352 از صحن عتیق (انقلاب فعلی) گرفته شده بتواند  معیار خوبی برای شناسایی این تغییرات باشد.

قدیمی‌ترین عکس‌های حرم امام رضا(ع)

صحنی که رواق شد

نمای موزه‌ی قدیم آستان قدس رضوی و صحن قدیمی امام خمینی(ره) حرم مطهر امام رضا(ع) در سال 1348 شمسی.

 صحن پهلوی که بعدها به صحن امام خمینی(ره) تغییر نام داد در فرآیند گسترده‌سازی و عمران حریم حرم مطهر رضوی به رواق سرپوشیده‌ی امام خمینی(ره) تغییر پیدا کرد.

قدیمی‌ترین عکس‌های حرم امام رضا(ع)

«محمد صانع» عکاس این عکس قدیمی است.

 

وقتی صحن آزادی درخت داشت

شاید قدیمی ترها، این نما از صحن آزادی را به خاطر داشته باشند.این عکس در سال 1346 هجری شمسی عکاسی شده و تصویر صحن آزادی یا همان صحن نو آن زمان را نشان می‌دهد.در آن سال وسط صحن نو با باغچه و آب‌نما به همراه درختان توت، درختان تزیینی و نیز درختان کاج تزئین شده بود.  پایه‌های چراغ برق قدیمی هم در وسط صحن دیده می‌شود.

قدیمی‌ترین عکس‌های حرم امام رضا(ع)

برج ساعت که بر سردرب غربی صحن سقاخانه واقع شده و در تصویر مشهود است، برجی حلبی است که از سال 1335 برچیده شده و به جای آن برج فعلی ساعت ساخته شد.سمت راست عکس هم نقاره‌خانه به صورت یک شیروانی و اسکلت چوبی دیده می‌شود.
 
تعزیه‌خوانی در صحن عتیق

این عکس در سال  1267 هجری شمسی گرفته شده است.پایین این عکس هم این جملات را می شود دید: «دورنمای گنبد مطهر حضرت رضا(ع) در روز عاشورا، صحن عتیق هشتاد و شش ذرع عرض و شصت و دو ذرع طول دارد. نهر چشمه‌ی کیلاس از بالاخیابان میاید وارد صحن می‌شود و از صحن وارد پایین خیابان شده و به سمت طرق جاری می شود.»

قدیمی‌ترین عکس‌های حرم امام رضا(ع)

 گوشه سمت راست تصویر هم «عکاسباشی»، عکاس مشهور دربار قاجار، این طور خودش را معرفی کرده است:« عکاس مخصوص اعلی‌حضرت قدرقدرت شاهنشاهی ارواحنا فداه/ خانه‌زاد عبدالله قاجار دارالخلافه‌ی ناصری»

ایوان نقاره خانه

این عکس که دقیقا 40 سال پیش یعنی در سال 1352 ثبت شده، نمای داخلی بست پائین خیابان وایوان نقاره خانه حرم را نشان می دهد. نمایی که دیگر الان اثری از مغازه ها و دوچرخه و جزئیات دیگر این عکس در آن نیست.

قدیمی‌ترین عکس‌های حرم امام رضا(ع)

 
خادمان قدیمی حرم


این هم یک عکس قدیمی و خاطره انگیز دیگر، این بار از خادمان حرم امام رضا(ع) که وظیفه دربانی حرم را به عهده داشتند.

قدیمی‌ترین عکس‌های حرم امام رضا(ع)

 

مجموعه حرم، 40 سال قبل

و این هم عکس هوایی دیدنی از مجموعه حرم نورانی امام رضا(ع). عکسی که حدود 40 سال پیش عکاسی شده و می شود با مقایسه با تصاویر هوایی فعلی بارگاه امام هشتم(ع) روند تغییرات این حرم نورانی را دقیق تر متوجه شد.

قدیمی‌ترین عکس‌های حرم امام رضا(ع)





[ پنج شنبه 92/10/12 ] [ 6:12 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]


طعم تلخ لحظه‌ای غفلت


به گزارش ایران، حال و هوای عجیبی در فضای آسایشگاه سربازی سایه افکنده بود، کم‌کم بهار از راه می‌رسید و شوق سفر امید تازه‌ای را در دل سربازها زنده کرده بود. این امید بویژه در دل سربازهایی که زن و بچه‌ای داشتند، پررنگ‌تر می‌شد و برای رفتن به تعطیلات عید لحظه‌شماری می‌کردند. چند روز به تعطیلات عید مانده بود که مرتضی برگه مرخصی‌اش را گرفت و منتظر شد تا صبح زود آسایشگاه را به سمت خانه‌شان ترک کند.

آن شب هر ثانیه ساعت برای مرتضی اندازه یک عمر سپری می‌شد، چند ماهی بود که دختر کوچولویش را در آغوش نگرفته بود و دلتنگ خانواده کوچکش بود، اما غافل از این‌که یک اشتباه کوچک چقدر زود کانــون کوچک‌شان را تار و مار خواهد کرد. صبح زود وقتی برای نماز صبح بیدار شد، کیف دستی‌اش را آماده کرد و عیدی خانواده‌اش را در آن گذاشت. خودش را برای رفتن به تعطیلات آماده می‌کرد که در این میان رضا یکی از هم‌خدمتی‌هایش خواست تا با خودرویش به شهر آن‌ها بروند. مرتضی که به نظر میزبان خونگرمی می‌رسید از پیشنهاد رضا استقبال کرد و با این رفیق نه چندان صمیمی‌اش راه خانه را در پیش گرفتند. مرتضی که مرد کم‌حرفی بود درباره این‌که زن و بچه‌ای هم دارد تقریباً به کسی چیزی نگفته بود و رضا با تصور این‌که چند روزی را مهمان خانه مرتضی خواهد شد از رفیق هم‌خدمتی‌اش خواست تا در چند روز مانده به عید از گوشه و کنار شهر دیدن کنند. نزدیک غروب بود که خودروی رضا جلوی در خانه‌ای توقف کرد، هر دو سرباز جوان از آن پیاده شده و وارد خانه شدند. دقایق زیادی نگذشته بود که زن جوانی با چادری رنگی برای پذیرایی از مهمان همسرش وارد اتاق شد، این پذیرایی ساده از یک مهمان ناخوانده و غریبه نقطه عطفی در زندگی مرتضی شد. وی که هیچ حرفی درباره خانواده‌اش به رضا نزده بود قربانی یک لحظه غفلت شد چرا که رضا با تصور این‌که آن دختر، خواهر مرتضی است به وی علاقه‌مند شد و راز دلش را نزد دوستش فاش کرد و گفت قصد دارم از خواهرت خواستگاری کنم. مرتضی آنچه را که می‌شنید باور نداشت، با نگاهی حیرت‌زده به رضا چشم دوخته بود و با صدایی لرزان گفت این دختری که تو از آن دم می‌زنی همسرم است و دختر کوچولویی نیز دارم که در اتاق خوابیده است. رضا ابتدا با تصور این‌که مرتضی شوخی می‌کند، حرف‌هایش را جدی نگرفت. رضا با سماجت‌بازی‌ها و رساندن پیام به زن جوان و دادن وعده خانه ویلایی و خودروی لوکس با زندگی رویایی در حالی که پدرش به حمایت مالی از وی پرداخته بود توانست مهسا را وسوسه به طلاق و جدایی کند.

این در حالی بود که رضا جرأت رفتن به شهر هم‌خدمتی قدیمی‌اش را نداشت و برادران مهسا با حمله به خانه ویلایی وی در شمال تهران اعتراض خود را نشان داده بودند اما دیگر ثروت میلیاردی پسر یکی یکدانه، چشم و دل مهسا را که جز یکبار هیچ‌گاه رضا را ندیده بود کور کرده بود و وی بدون این‌که به غم فراق دختر کوچولویش فکر کند، تصمیم گرفت به خانه بخت جدید برود غافل از این‌که این خوشبختی چندان دوام نخواهد آورد و لاابالی‌گری‌های رضا و غم‌دوری دخترش در مدت نه چندان زیادی لذت رسیدن به ثروت میلیاردی را در دلش کور خواهد کرد و وی پشیمان خواهد شد.

عاقبت یک تصمیم اشتباه

مهسا بعد از این‌که از همسر نخست خودش جدا شد، راه تهران را در پیش گرفت و با رویای رسیدن به خوشبختی پای در خانه ویلایی گذاشت اما هر زمان از دختر 8 ســــــــــاله‌اش می‌خواست تا وی را از نزدیک ببیند دخترک با صدای غم‌انگیزی پیشنهاد مادرش را رد می‌کرد و تمایلی برای دیدن مهسا نشان نمی‌داد.

وی که از تصمیم اشتباه خود پشیمان شده بود در یک تماس ناگهانی از مرتضی خواست تا زندگی‌شان را از نو شروع کنند غافل از این‌که جدایی‌اش از مرتضی داغ سنگینی به دل این مرد و دختر کوچولویشان گذاشته است.


[ چهارشنبه 92/10/11 ] [ 2:10 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم استان کرمان گفت: عدم ثبت ازدواج دائم جرم بوده و تا یک سال حبس در پی دارد.

حمید خالقی امروز در گفت‌وگو با فارس در کرمان با اشاره به وضعیت مبهم و بسیار اسفناک فرزندان ازدواج‌های با اتباع بیگانه در کرمان اظهار داشت: به لحاظ اینکه این فرزندان شهروند ایران محسوب نمی‌شوند و همچنین تا سن 18 سالگی نمی‌توانند تابعیت کشور جمهوری اسلامی را بپذیرند و بی‌هویت از منظر نداشتن شناسنامه هستند، این افراد مجهول‌الهویه محسوب می‌شوند.

وی خاطرنشان کرد: تبعات این ازدواج‌ها به واسطه عدم امکان تحصیل، خدمات بیمه، درمان و یارانه، بسترساز بسیاری از معضلات و بی‌انضباطی‌های اجتماعی بوده و رشد آمار جرائم در این اقشار  را در پی دارد.

 خالقی بیان داشت: تحصیل این فرزندان امکان‌پذیر نیست و البته به تبع ازدواج فرزندان آنها نیز در آینده در هاله‌ای از ابهام قرار دارند، چون فرزندان نیز شناسنامه ندارند.

 وی تصریح کرد: البته فرزندان این افراد از منظر عدم بهره‌مندی از حقوق شهروندی از بیمه خدمات درمانی و  یارانه نیز محروم هستند.

معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان کرمان گفت: ازدواج با اتباع بیگانه معضلی است که تبعات زیاد و ماندگاری را برای کشور به بار می‌آورد.

 خالقی افزود: ازدواج با اتباع بیگانه در صورت عدم وجود منع شرعی، موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت است که در صورت اجازه دولت از تبعات آن چندان کاسته نمی‌شود.

 وی عمده ازدواج با اتباع بیگانه را ازدواج زنان و دختران ایرانی با مردان افغان ذکر کرد و ابراز داشت: بخش کثیری از این ازدواج‌ها ثبت نمی‌شود و به دلیل ثبت نشدن، پیگیری بسیاری از مسائل حقوقی آن با دشواری‌های زیادی همراه است.

 معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان کرمان عنوان کرد: عدم ثبت ازدواج دائم جرم بوده  و تا یک سال حبس در پی دارد.

 این مقام قضائی عدم امکان مطالبه زوجه از حق و حقوق خود مثل نفقه و مهریه از جمله تبعات این نوع ازدواج‌ها دانست و اذعان داشت: به لحاظ عدم ثبت این ازدواج‌ها به صورت معمول امکان مطالبه حق و حقوق زوج بسیار مشکل است.

 خالقی اظهار داشت: همچنین مسائل دیگری مثل اصرار زوج به زوجه به خروج زوجه و مهاجرت به کشور متبوع و همچنین ترک کشور توسط زوج به کشور خود و عدم بازگشت از دیگر مسائل مبتلابه ازدواج با اتباع بیگانه است.

 معاون اجتماعی دادگستری استان کرمان تفاوت فرهنگی زیاد را در ازدواج با اتباع بیگانه از دیگر معضلات این ازدواج ها برشمرد و خاطرنشان کرد: تفاوت فرهنگی زیاد از همان ابتدا عامل بسیاری از اختلافات در اینگونه ازدواج‌هاست که خود زمینه‌ساز بسیاری از مشکلات بعدی است.

 وی گفت: اکثراً این فرزندان از نعمت پدر نیز محروم می شوند، چون اکثر مواقع پدر این فرزندان پس از یک دوره زمانی منزل را ترک و بی‌خیر به کشور خود باز می‌گردند.


[ چهارشنبه 92/10/11 ] [ 2:6 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

روزنامه قدس در سالروز حماسه نهم دی به سراغ دکتر روح الامینی، فرد نام آشنایی رفته که در سال هشتاد و هشت از دو منظر کانون توجه قرار گرفت؛ از یک‌سو همراهی با دکتر رضایی و حضور در عرصه نخست انتخاباتی و پس از آن، نمایندگی این کاندیدا در بازشماری آرا، و دوم از دست دادن فرزند در حوادث پس از انتخابات که به پرونده معروف بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک ختم شد و البته هنوز رسیدگی به آن خاتمه نیافته است.

به گزارش «تابناک»، عبدالحسین روح الامینی در تشریح چرایی شکل گیری حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری هشتاد و هشت به تقاضاهای خود پیش از آن انتخابات اشاره کرد و گفت: اوایل خرداد ماه 88 چند هفته قبل از برگزاری انتخابات تقاضا کردم آقای احمدی نژاد به انتخابات ورود نکند چراکه از نگاه من، دولت اول ایشان دستاوردها و حرکتهای خوبی داشت که می توانست برای همیشه الگوی دولتهای دیگر قرار گیرد، اما در آن زمان احساس کردم تفرقه‌ای که در اصولگرایان در حال شکل گیری بود، اجازه نمی‌داد دولت احمدی نژاد در فصل دوم کاری خود هم خوب عمل کند و درنتیجه به نظر می‌رسید او باید کنار می رفت و پرچم را به دست اصولگرای دیگری می‌داد.

وی افزود: اگر ایشان می‌پذیرفت که نیاید، می‌شد به توافق نزدیک شد اما سماجت و اصرار ایشان برای ماندن در صحنه و ادامه شیوه‌های خاصی که داشت، به یک فرقه و نحله خاصی متکی شد و همین تفرقه‌ای که در جبهه اصولگرایی ایجاد شد، شاید ام المصایب بود. دوره دوم احمدی‌نژاد باید توسط فرد دیگری اداره می‌شد تا برای نسل‌های آینده کادرسازی شده و فرصتی می‌شد برای انتقال بین نسلی، اما بعد از اینکه آقای احمدی نژاد وارد صحنه شد، شرایط توسط دیگران بدتر شد و متأسفانه رقیب آقای احمدی نژاد هم متوجه اشتباه خود نبود و در واقع آگاهانه، راه لجاجت و عناد در پیش گرفت.

روح الامین در ادامه مظلوم اصلی فتنه را انقلاب، مردم و رهبری دانست و گفت: همه آنهایی که به نحوی احساسات و عواطف مردم را تحریک کردند مقصرند ولی آنهایی که دعوت به شورش خیابانی کردند، قاعده بازی انتخابات و سیاست را زیر سؤال بردند و سهم بیشتری در فتنه دارند. آنهایی که با هر روشی اصرار به ماندن در صحنه داشتند و آنهایی که از هر روشی برای کنار زدن رقیب خود استفاده کردند،  همه با تفاوت مراتب، مقصر بودند، اما در همه حال مظلوم اصلی این فتنه، انقلاب، مردم و رهبری بودند.

وی عمل نکردن برخی نخبگان به وظیفه و حتی نقش تشدیدکنندگی بعضی از ایشان را در وقوع فتنه را از دلایل شکل گیری آن دانست و گفت: در آن ایام برخی از اینها را نصیحت می‌کردیم که دست از تندروی بردارند، اما به هیچ وجه توجه نکردند. تأکید می‌کردیم اول اینکه از راه قانون قابل حل است و دوم اینکه اساساً این مسایل در برابر اصل نظام که مورد هجوم دشمنان واقع شده است، فرع است و نباید بزرگ شود. تاکید می‌کردیم موجی که ایجاد کرده‌اید، به دست شما کنترل نخواهد شد و دشمن و رسانه های آن بر روی آن سوار هستند اما بازهم این افراد توجه نمی‌کردند.

روح الامین که به عنوان یکی از نمایندگان دکتر رضایی در بررسی مسائل مطرح شده حضور داشت، افزود: ما هیچ سندی مبنی بر تقلب گسترده نیافتیم. من خودم در اصفهان فرآیند انتخابات را با مراجعه به نمایندگی شورای نگهبان و اسناد انتخابات و شورای اجرایی انتخابات در فرمانداری با حضور فرماندار مورد بررسی قرار دادم، اما هیچ موردی از تقلب سیستماتیک که در سرنوشت انتخابات تأثیر بگذارد، ندیدم. درنتیجه وقتی ما موضوع را به اطلاع آقای رضایی رساندیم، ایشان فوری از شکایت انصراف داد. البته قصد ایشان هم این نبود که نظام را به چالش بکشد، بلکه ایشان می خواست دیگر رقبا را هم به حرکت در مسیر قانون و پیگیری موارد مشکوک از طریق قانون ترغیب کند.

وی در بخش دیگری از گفت‌وگوی تفصیلی خود (متن کامل گفت‌وگو را اینجا بخوانید) قبیله گرایی قشر نخبه و خواص را عامل بسیاری از اتفاقاتی که بشر را تهدید می‌کند خواند و گفت: ما در کشورمان ضعف روحیه کار جمعی داریم و در دویست سیصد سال اخیر که آماج حمله بوده‌ایم، این روحیه تقویت شده است، بخصوص این روحیه در دوران قاجاریه که قومیت گرایی بسیار نهادینه شد و بعد پهلوی هم نتوانست از شدت آن بکاهد و بلکه آن را تقویت کرد. در حوادث فتنه 88 هم همین قبیله گرایی باعث شد تا کار گره بخورد؛ عده‌ای با اینکه می‌دانستند سران فتنه دروغ می‌گویند، بازهم حاضر نبودند از قبیله آنها جدا شوند.

روح الامین که به رغم از دست دادن فرزند خود در حوادث پس از انتخابات اصل را بر نظام گذاشت، درباره گفت: این از لطف خدا بود که در اوج آن بلایا ما کنترل خودمان را از دست ندادیم. بعد هم ما موضوع را اصلی و فرعی کردیم و اصل برای ما نظام بود. ما حاضریم جان مان را فدای نظام کنیم و سالها شعار «ان الحیات، العقیده و الجهاد» را تکرار می‌کردیم و در نتیجه در مواقع امتحان باید به این شعار پایبند باشیم. در موضوع خانواده نیز همه تلاشمان بر این بود که ضمن حفظ آرامش و ضربه نزدن به نظام، مسأله را با جدیت پیگیری کنیم و اتفاقا این پیگیریها به شدت کارآمد بود.

وی افزود: پیگیری ها در بازه زمانی طولانی هم اثرات خوبی داشت. شما نگاه کنید به تغییر رفتار و رویه‌ای که در نیروی انتظامی اتفاق افتاد. مسؤولان آن اتفاق، اشتباهات و تقصیرات خود را پذیرفتند، متهمان یا استعفا دادند یا برکنار و یا تعلیق شدند، عذر خواهی انجام شد و در دادگاه پاسخگوی اتهامات خود شدند. سردار احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی به صراحت گفت، ما با کهریزک مخالف بودیم، اما دادستان وقت تهران اصرار به آن داشت. مسئولی که یک زمانی ستون‌های کاخ دادگستری زیر پایش می‌لرزید، امروز شرایط خاصی را دنبال می‌‌کند. البته برخی تا الان نه عذرخواهی کردند و نه مسئولیت کار را پذیرفتند اما قوه قضاییه آنها را تعلیق کرد.

روح الامین در پایان با تاکید بر اینکه تاریخ، مردم و دادگاه عدل الهی درباره ما قضاوت می‌کنند، گفت: اگرچه آتش فتنه خاموش شده است، اما برخی‌ها همچنان مایل هستند آتش فتنه حتی زیر خاکستر هم روشن بماند، چون کاسب فتنه هستند. مردم و نظام از این فتنه عبور کرده‌اند.


[ دوشنبه 92/10/9 ] [ 10:17 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

  تصاویر ریزش یک اتوبان در تیخوانا در غرب مکزیک یکشنبه شب 29 دسامبر منتشر شد.

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از لومتن، بیش از 300 متر از این شاهراه که در منطقه ای زلزله خیز قرار دارد بر اثر بارش باران های سیل آسا و رانش زمین ریزش کرد.

این حادثه، همان گونه که در تصاویر پیداست، هنگامی رخ داد که اتومبیل ها و به ویژه وسایل نقلیه سنگین در این اتوبان در حال تردد بودند.

نکته باورنکردنی اینکه  خوشبختانه این حادثه هیچ کشته و مجروحی نداشت.
تصاویر آخرالزمانی از مکزیک

تصاویر آخرالزمانی از مکزیک

تصاویر آخرالزمانی از مکزیک

تصاویر آخرالزمانی از مکزیک


[ دوشنبه 92/10/9 ] [ 10:16 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 حضرات آیات عظام شبیری زنجانی،موسوی اردبیلی،روحانی ،مکارم شیرازی ،صانعی،جعفر سبحانی، به پرسش شفقنا درباره  نسبت فسق دادن به دختران و پسرانی که با هم راه می روند پاسخ گفته اند.


به گزارش شفقنا، متن پرسش مطرح شده و پاسخ این مراجع تقلید شیعه بدین شرح است:

دختران و پسرانی که بایکدیگر در حال راه رفتن هستند و فسقی مرتکب نمی شوند، آیا کسی مجاز است نسبت فامیلی یا محرمیت آنان را مورد پرسش قرار دهد؟

حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی

باسمه تعالی

حمل فعل آنها برفساد وتجسس در این راستا جایز نیست،مگراین که فعل و امر اهمی مانند جلوگیری از اشاعه فساد درجامعه برآن متوقف باشد که با تشخیص حاکم شرع بلا مانع است.




حضرت آیت الله العظمی صادق روحانی

خیر کسی مجاز نیست فامیلی یا محرمیت آنان را مورد پرسش قراردهد.



حضرت آیت الله العظمی  موسوی اردبلیی

بسمه تعالی
پرسیدن نسبت فامیلی اشکالی ندارد ولی آنها ملزم به جواب دادن نیستند و سوال کننده حق الزام آنها بر جواب را ندارد البته اگر به خاطر رعایت مصالح عمومی در این رابطه قوانینی وضع شده به قوانین مربوطه عمل شود.



حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

تجسس در این گونه موارد جایز نیست مگر اینکه سوئ ظن شدیدی باشد وسبب جریحه دار شدن عفت عمومی شود.


حضرت آیت الله العظمی صانعی
بسمه تعالی

امور عرضی و ناموسی، حسب مذاق شرع بر ستر و پوشیده نگه  داشتن آن هاست تا جایی که نبی مکرم و امیر المومنین صلوات الله علیها امر به درء و دفع حدود نموده اند، یعنی حاکم، بلکه همه مردم، موظف اند تا با ایجاد شبهه، از تعقیب قضایای عرض و اتهام ها و احتمال های آن، خودداری نمایند. بنابراین هیچ کس حق سوال وتفتیش و تفحص و تجسس از افراد مانند پسر و دختر یا مرد وزنی که در ملاء عام راه می روند نداشته و ندارد و الزام آن ها به نشان دادن مدرک محرمیت که دخالت در سلطه دیگران است حرام و غیر جایز است.آری؛ اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی قانونی در موارد خاص حسب شرایط خاص زمان و مکان برای جلوگیری از یک فساد عمومی تصویب نمودند و آن هم خلاف موازین شرعی نبود آن قانون مانند بقیه قوانین مجلس شورای اسلامی لازم العمل است.


حضرت آیت الله العظمی سبحانی
بسمه تعالی

تا علائم خلاف از آنها ظاهر نشود نباید متعرض آنها شد. والله العالم

[ دوشنبه 92/10/9 ] [ 10:16 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
به گزارش خبرگزاری فارس، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روزهای پایانی برخی اوقات به مسجدى مى‌‌رفت و با مردم نماز مى‌‌گزارد و برخى از موضوعات را تذکر مى‌‌داد.
ماجرای قصاص از پیامبر اکرم (ص)
در یکى از روزهاى بیمارى، در حالى که سرش را با پارچه‌‌اى بسته بود و امام على علیه‌السّلام و فضل بن عباس زیر بغلش را گرفته بودند وارد مسجد شد و روى منبر قرار گرفت و شروع به سخن فرمود و گفت: مردم! وقت آن رسیده است که من از میان شما غایب شوم. اگر به کسى وعده‌‌اى داده‌‌ام آماده‌‌ام انجام دهم و هر کس طلبى از من دارد بگوید تا بپردازم.
در این موقع مردى برخاست و عرض کرد: چندى قبل به من وعده دادید که اگر ازدواج کنم، مبلغى به من کمک کنید.
پیامبر فوراً به فضل دستور داد که مبلغ مورد نظر او را بپردازد و از منبر پایین آمد و به خانه رفت.
سپس روز جمعه سه روز پیش از وفات خود، بار دیگر به مسجد آمد و شروع به سخن کرد و در طى سخنان خود فرمود: هر کسى حقى بر گردن من دارد برخیزد و اظهار کند، زیرا قصاص در این جهان آسان‌‌تر از قصاص در روز رستاخیز است.
در این موقع، «سوادة بن قیس» برخاست و گفت: موقع بازگشت از نبرد «طائف» در حالى که بر شترى سوار بودید، تازیانه خود را بلند کردید که بر مرکب خود بزنید، اتفاقا تازیانه بر شکم من اصابت کرد. من اکنون آماده گرفتن قصاصم.
پیامبر دستور داد، بروند همان تازیانه را از خانه بیاورند. سپس پیراهن خود را بالا زد تا «سواده» قصاص کند.
یاران رسول خدا با دلى پرغم و دیدگانى اشک بار و گردن‌‌هایى کشیده و ناله‌‌هایى جان‌‌گداز منتظرند که جریان به کجا خاتمه مى‌‌پذیرد. آیا «سواده» واقعا از در قصاص وارد مى‌‌شود؟ ناگهان دیدند سواده بى‌‌اختیار سینه پیامبر را مى‌‌بوسد. در این لحظه، پیامبر او را دعا کرده، گفت: خدایا! از «سواده» بگذر، همان طور که او از پیامبر اسلام درگذشت. (مناقب آل ابى طالب، ج ?1?، ص ?164?)
البته ذکر این نکته لازم است چون اصابت تازیانه بر شکم سواده، عمدى نبوده است؛ از این نظر حق قصاص نداشته است، بلکه با پرداخت دیه‌‌اى جبران مى‌شد. با این حال پیامبر، خواست، نظر وى را تأمین کند.
وخامت حال پیامبر اکرم (ص)/ فاطمه زهرا (س) در کنار پیامبر (ص)
گزارش‌‌‌هایى که از داخل خانه به بیرون مى‌‌رسید، از وخامت وضع مزاجى آن حضرت حکایت مى‌‌کرد و هر نوع امید به بهبودى را از بین مى‌‌برد و مطمئن مى‌‌ساخت که جز ساعاتى چند، رحمت جهانیان در دنیا نیست.
گروهى از یاران آن حضرت علاقه‌‌مند بودند که از نزدیک رهبر عالى قدر خود را زیارت کنند، ولى وخامت وضع پیامبر اجازه نمى‌‌داد در اطاقى که وى در آن بسترى گردیده بود، جز اهل بیت وى، کسى رفت و آمد کند.
دختر گرامى و یگانه یادگار پیامبر فاطمه علیها‌السّلام، در کنار بستر پدر نشسته بود و بر چهره نورانى او نظاره مى‌کرد. او که مى‌دید که عرق مرگ، بسان دانه‌هاى مروارید، از پیشانى و صورت پدرش سرازیر مى‌شود.
فاطمه زهرا علیها‌السلام با قلبى فشرده و دیدگانى پر از اشک و گلوى گرفته، شعر زیر را که از سروده‌‌هاى ابو طالب درباره پیامبر عالى قدر بود زمزمه مى‌‌کرد:
و ابیضّ یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامى عصمة للأرامل
چهره روشنى که به احترام آن، باران از ابر درخواست مى‌‌شود، شخصیتى که پناهگاه یتیمان و نگهبان بیوه‌‌زنان است.
در این هنگام، پیامبر دیدگان خود را گشود و با صداى آهسته به دختر خود فرمود:
این شعرى است که ابو طالب درباره من سروده است، ولى شایسته است به جاى آن، آیه زیر را تلاوت کنند: «وَ م?ا مُحَمَّدٌ إِلاّ? رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ اَلرُّسُلُ أَ فَإِنْ م?اتَ أَوْ قُتِلَ اِنْقَلَبْتُمْ عَلى? أَعْق?ابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى? عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اَللّ?هَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اَللّ?هُ اَلشّ?اکِرِینَ»
محمد پیامبر خدا است و پیش از او پیامبرانى آمده و رفته‌‌اند. آیا هرگاه او از دنیا برود و یا کشته شود، به آیین گذشتگان خود بازمى‌‌گردید؟ هر کس به آیین گذشتگان خود بازگردد، خدا را ضرر نمى‌‌رساند و خداوند سپاس‌‌گزاران را پاداش مى‌‌دهد.
سخن در گوشی پیامبر اکرم (ص) به دخترش فاطمه (س)
در تمام روزهایى که پیامبر بسترى بود، حضرت فاطمه علیها‌السلام در کنار بستر پیامبر نشسته و لحظه‌‌اى از ایشان دور نمى‌‌شد. در یکی از ساعات، پیامبر به دختر خود اشاره کرد که با او سخن بگوید.
دختر پیامبر قدرى خم شد و سر را نزدیک پیامبر آورد. آن‌‌گاه پیامبر با او به طور آهسته سخن گفت. کسانى که در کنار بستر پیامبر بودند، از حقیقت گفت و گوى آن‌‌ها آگاه نشدند.
وقتى سخن پیامبر به پایان رسید، فاطمه زهرا سخت گریست، ولى مقارن همین وضع، پیامبر بار دیگر به او اشاره نمود و آهسته با او سخن گفت. این بار زهرا با چهره‌‌اى باز و قیافه‌‌اى خندان و لبان پرتبسم سر برداشت.
وجود این دو حالت متضاد در دو وقت مقارن، حاضران را به تعجب واداشت. آنان از دختر پیامبر خواستند که از حقیقت گفتار پیامبر آگاهشان سازد و علت بروز این دو حالت مختلف را، براى آنان روشن سازد. زهرا فرمود: من راز رسول خدا را فاش نمى‌‌کنم.
پس از درگذشت پیامبر، زهرا علیهاالسّلام روى اصرار «عایشه» آنان را از حقیقت ماجرا آگاه ساخت و فرمود: پدرم در نخستین بار مرا از مرگ خود مطلع کرد و اظهار نمود که من از این بیمارى بهبودى نمى‌‌یابم. براى همین جهت، گریه و ناله به من دست داد، ولى بار دیگر به من گفت که تو نخستین کسى هستى از اهل بیت من، به من ملحق مى‌‌شوى. این خبر به من نشاط و سرور بخشید و فهمیدم که پس از اندکى به پدر ملحق مى‌‌شوم. (الطبقات الکبرى، ج ?2?، ص ?247? و الکامل فی التاریخ، ج ?2?، ص ?219?)
وصیت‌‌هاى پیامبر اکرم (ص)
پیامبر در دوران بیمارى خود، به تذکر امور لازم بیشتر اهمیت مى‌‌داد و در آخرین روزهاى بیمارى خود، نماز و رعایت حال بردگان را زیاد سفارش مى‌‌کرد و مى‌‌فرمود:
با بردگان (خادمان و زیر دستان) به نیکى رفتار کنید و در خوراک و پوشاک آن‌‌ها دقت کنید و با آنان به نرمى سخن بگویید و حسن معاشرت را پیشه خود سازید.
روزى «کعب احبار» از خلیفه دوم پرسید، پیامبر در موقع احتضار چه گفت. خلیفه به امیر مؤمنان علیه‌السّلام که در آن مجلس حاضر بود، اشاره کرد و گفت: از او بپرسید. امام علی علیه‌السلام فرمود: پیامبر در حالى که سر او روى شانه من بود، مى‌‌فرمود: «الصلاة الصلاة» (نماز، نماز)  در این موقع، کعب افزود که پیامبران گذشته نیز بر همین روش بودند. (الطبقات الکبرى، ج ?2?، ص ?254?)
پیامبر در آغوش چه کسی از دنیا رفت؟
بزرگترین رسول خدا صلی الله علیه و آله در آخرین لحظه‌‌‌‌هاى زندگى، چشمان خود را باز کرد و گفت: برادرم را صدا بزنید تا بیاید در کنار بسترم بنشیند.
همه فهمیدند مقصودش على (ع) است. امام على علیه‌السلام در کنار بسترش نشست، ولى احساس کرد که پیامبر مى‌‌خواهد از بستر برخیزد. على، پیامبر را از بستر بلند نمود و به سینه خود تکیه داد. (همان، ص 263)
چیزى نگذشت که علایم احتضار، در وجود شریف او پدید آمد. شخصى از ابن عباس پرسید، پیامبر در آغوش چه کسى جان سپرد. ابن عباس گفت: پیامبر گرامى در حالى که سر او در آغوش على بود، جان سپرد. همان شخص افزود که یکی از زنان پیامبر مدعى است که سر پیامبر بر سینه او بود که جان سپرد. ابن عباس گفته او را تکذیب کرد و گفت: پیامبر (ص) در آغوش على (ع) جان داد، و على و برادر من، «فضل» او را غسل دادند. (همان، ص 263)
امیر مؤمنان، در یکى از خطبه‌‌هاى خود به این مطلب تصریح کرده مى‌‌فرماید: «و لقد قبض رسول اللّه و إنّ رأسه لعلى صدری. . . و لقد ولّیت غسله و الملائکة أعوانی»
پیامبر در حالى که سر او بر سینه من بود، قبض روح شد. من او را در حالى که فرشتگان یارى‌‌ام مى‌‌کردند، غسل دادم.
آخرین جمله پیامبر اکرم (ص) در دنیا چه بود؟
گروهى از محدثان نقل مى‌‌‌کنند که آخرین جمله‌‌‌اى که پیامبر در آخرین لحظات زندگى خود فرمود، جمله «لا، مع الرفیق الأعلى» بوده است.
گویا فرشته وحى ایشان را در موقع قبض روح، مخیر ساخته است که بهبودى یابد و بار دیگر به این جهان بازگردد و یا پیک الهى، روح شریفش را قبض بکند و به سراى دیگر بشتابد. پیامبر با گفتن جمله مزبور، به پیک الهى رسانیده است که مى‌‌خواهد به سراى دیگر بشتابد و با کسانى که در آیه زیر به آن‌‌ها اشاره شده، به سر ببرد. «فَأُول?ئِکَ مَعَ اَلَّذِینَ أَنْعَمَ اَللّ?هُ عَلَیْهِمْ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلصِّدِّیقِینَ وَ اَلشُّهَد?اءِ وَ اَلصّ?الِحِینَ وَ حَسُنَ أُول?ئِکَ رَفِیقاً»
آنان با کسانى‌‌اند که خداوند به آن‌‌ها نعمت بخشیده است: از پیامبران، صدیقان، شهیدان و صالحان و این‌‌ها چه نیکو دوستان و رفیقانى هستند.
پیامبر این جمله را فرمود و دیدگان و لب‌‌هاى وى روى هم افتاد. (اعلام الورى، ص ?83?)
وفات پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، بزرگترین مصیبت تاریخ دنیاست. بهترین مخلوق عالم امکان، از دنیا رفت تا دیگر موجودی، با چشم دنیوی، پیامبر و فرستاده‌ای از طرف خدا نتواند ببیند!
روز رحلت پیامبر اعظم (ص)/ اولین کسی که بر پیامبر اکرم (ص) نماز خواند
روح مقدس و بزرگ آن سفیر الهى، نیم‌‌روز دوشنبه، ?28? ماه صفر، از بدن شریفش پر کشید.
نخستین کسى که بر پیامبر گرامى نماز گزارد، امیر مؤمنان بود. سپس یاران پیامبر، دسته دسته بر پیکر پاک و مطهر ایشان، نماز گزاردند و این مراسم تا ظهر روز سه شنبه ادامه داشت.
سپس تصمیم بر این شد که جسد مطهر پیامبر را در همان حجره‌‌اى که درگذشته بود، به خاک بسپارند.
قبر آن حضرت را «ابو عبیده جراح» و «زید بن سهل» آماده کردند و امیر مؤمنان مراسم دفن را به کمک فضل و عباس انجام داد.
سرانجام، آفتاب زندگى شخصیتى که با فداکاری‌هاى خستگى‌‌ناپذیر خود، سرنوشت بشر را دگرگون ساخت و صفحات نو و درخشانى از تمدن به روى انسان‌‌ها گشود، از دنیای ظاهری غروب کرد. (فروغ ابدیت، آیت الله جعفر سبحانی، ص 940)
چگونه فاطمه زهرا (س) خبر وفات پیامبر را اعلام کرد؟
پس از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، فاطمه علیهاالسلام در اجتماع زنان با بیان غم آلودی فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ انْقَطَعَ عَنَّا خَبَرُ السَّمَاءِ؛ همه از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم. وحی و خبر آسمانی از ما قطع شد.»
از معاذ بن جبل نقل شده است که فاطمه علیهاالسلام پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله فراوان می‌گریست و می‌فرمود: «یَا أَبَتَاهْ إِلَی جَبْرَئِیلَ نَنْعَاهُ اِنْقَطَعَتْ عَنَّا اَخْبَارُ السَّمَاءِ یَا اَبَتَاهْ لَا یَنْزِلُ الْوَحْیُ اِلَیْنَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اَبَدا؛
ای پدر! پس از تو باید شکوه‌‌های دل را به جبرئیل گفت. [با وفات تو] خبرهای آسمانی قطع شد. ای پدر! دیگر برای همیشه از طرف خدا وحی فرو فرستاده نمی‌شود.»
و گاهی این اشعار را می‌خواند:
«اِذَا مَاتَ یَوْماً مَیِّتٌ قَلَّ ذِکْرُهُوَ ذِکْرُ أَبِی مُذْ مَاتَ وَ اللَّهِ أَزْیَد
تَاَمَّلْ اِذَا الْاَحْزَانُ فِیکَ تَکَاثَرَتْ اَعَاشَ رَسُولُ اللَّهِ اَمْ ضَمَّهُ الْقَبْرُ؛
هر کس بمیرد، یادش کم می‌شود، به جز پدرم که هر روز یاد او فزونی می‌گیرد.
بیندیش هنگامی که غم و اندوه در جانت فراوان می‌شود، آیا رسول خدا زنده است یا از دنیا رفته و در عالم قبر (برزخ ) است.»

[ دوشنبه 92/10/9 ] [ 10:15 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

در روز 6 دی 1313 شمسی دولت ایران طی اعلامیه‌ای رسمی از کشورهای خارجی خواست در مکاتبات رسمی خود از واژه‌های پرشیا، پرس و پرسه به جای واژه ایران استفاده نکنند.

به گزارش تاریخ ایرانی، تا اوایل قرن بیستم، مردم جهان کشور ما را با عنوان رسمی پارس یا پرشین می‌شناختند اما در دوران سلطنت رضاشاه که بحث رجعت به ایران باستان و تاکید بر ایران پیش از اسلام قوت گرفته بود، حلقه‌ای از روشنفکران باستان‌گرا مانند سعید نفیسی، محمدعلی فروغی و سیدحسن تقی‌زاده در حکومت پهلوی اول با حمایت مستقیم رضاشاه گردهم آمدند که به این منظور اقداماتی را انجام دادند.

سعید نفیسی از مشاوران نزدیک رضاشاه به وی پیشنهاد کرد نام کشور رسما به «ایران» تغییر یابد. این پیشنهاد در دی‌ماه 1313 شمسی رنگ واقعیت به خود گرفت. این تصمیم بعد از 76 سال هنوز هم محل مناقشه است. مخالفان این تغییر معتقدند که ایران نمی‌تواند آن بار معنایی، فرهنگی و تمدنی‌ای را که در اصطلاح «پرشیا» نهفته است و غیر ایرانیان از دیرباز با آن آشنایی دارند، منتقل کند.

گروهی معتقدند که رضاشاه فقط به دلیل سیاسی برای تثبیت حکومت اقتدارگرایانه خود چنین تصمیمی گرفته است. این دسته از تحلیلگران می‌گویند اصل اقدام را باید متوجه جمعی از نخبگان فرهنگی و سیاسی آن دوره از جمله افراد ذکرشده دانست که در اقتدار حکومت رضاخانی منافع خاص خود را نیز جستجو می‌کردند.


[ یکشنبه 92/10/8 ] [ 1:25 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

رئیس‌جمهوری چین در اقدامی بی‌سابقه به رستورانی رفته و در آنجا در میان مردم عادی در صف ایستاد و یکی از غذاهای سنتی و ارزان قیمت کشورش را سفارش داد.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، برای رهبران چین که معمولا تحت حفاظت شدید امنیتی قرار دارند و به جز مراسم برنامه‌ریزی شده، در میان مردم عادی ظاهر نمی‌شوند، این اقدام شی جینپینگ، رئیس‌جمهوری چین بسیار بی‌سابقه است.

این رستوران میزبان صف طولانی از مردم چین بود که برخی از آن‌ها مشغول عکس گرفتن با شی جینپینگ بودند و برخی دیگر همان غذایی را که وی سفارش داده بود، درخواست کردند.

مدیر این رستوران گفت، شی جینپینگ و گروه کوچکی از همراهانش ظهر شنبه بدون اطلاع قبلی وارد رستوران شدند. شی جینپینگ برای غذایش 21 ین (3.40 دلار) پرداخت کرد.

وی افزود: در زمانی که رئیس‌جمهوری در این رستوران بود، هیچ اقدام امنیتی ویژه‌ای وجود نداشت. مشتریان می‌توانستند آزادانه وارد رستوران شده و رستوران را ترک کنند و بسیاری با رئیس‌جمهور عکس گرفتند.


[ یکشنبه 92/10/8 ] [ 1:23 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 72
بازدید دیروز: 175
کل بازدیدها: 1652002