علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
یک روحانی هنگام امر به معروف و نهی از منکر در بیمارستانی در مرند بدست فردی شرور مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

به گزارش واحد مرکزی خبر، شامگاه سه شنبه 17 دی حجت الاسلام و المسلمین اکبر مرندی رییس دفتر سابق امام جمعه مرند در بیمارستان این شهر در حین امر به معروف و نهی از منکر بدست شرور سابقه دار مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

وی که برای عیادت پدرش از قم عازم مرند شده بود در بخش بستری بیمارستان رازی مرند در حالیکه قصد داشت چند نفری را که در حین جر و بحث با صدای بلند نظم بیمارستان را بهم زده بودند به آرامش دعوت کند از سوی یکی از این اشخاص با مشت و چاقو مورد حمله قرار گرفت.

در پی این حادثه وی دچار شکستگی دست و جراحت شدید از ناحیه سر گردید و در بیمارستان بستری شد.

فرد مهاجم با بیش از بیست مورد سابقه شرارت از افراد شرور منطقه است.

حجت الاسلام اکبر مرندی از جمله روحانیون بسیار با اخلاق و عالم منطقه و نیز برادر شهید محمد مرندی از شهدای به نام و مطرح شهرستان مرند است.

گفتنی است فرد مهاجم بازداشت شده است.

[ پنج شنبه 92/10/19 ] [ 12:48 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]


آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از این گفت و گو با پایگاه خبری «انتخاب»، گفت:  روابط ایران و عربستان در هیچ‌دوره‌ای اینقدر تیره نبوده است.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد سفر احتمالی اش به عربستان گفت: اصل سفر بنا بود که برای زیارت و مراسم عمره به حج بروم که  مشکلی نیست. مسأله این است که اگر بحث مذاکره برای حل مشکلات است ؛ باید اول در اینجا طرحی آماده شود که ما چه می‌خواهیم و آنها چه می‌خواهند.

ایشان افزود: باید بحث‌های کارشناسی شود تا هر کسی که می‌رود ؛ با برنامه برود و مذاکره کند.

آیت الله هاشمی در پاسخ به این سئوال که «فکر نمی کنید نیاز است در این برهه حساس، فردی چون حضرتعالی وارد میدان شده و ضمن سفر به عربستان، مشکلات را مرتفع سازید؟»، گفت:  اینگونه نه. بروم که چه بگویم. من مسئولیتی ندارم که بگویم با این کار موافق یا با آن کار مخالف هستیم.  این کار در درجة اوّل از اختیارات رهبری و سیاست‌های کلی نظام و بعد دولت است. باید اول طرحی مثل همین مذاکرات، تهیه و خطوط قرمز مشخص شود تا کسانی که برای مذاکره می روند؛ بدانندچه بگویند.

متن این بخش از گفت و گو در پی می آید:

? با توجه به تشدید درگیری های در سوریه وعراق و افزایش حمایت مالی وتجهیزاتی از سلفیون و تکفیری ها ، نقش عربستان را در این فعالیت‌ها چقدر می‌دانید ؟

? عربستان هم الان از همین نیروهای تندرو در آن قسمت‌ها حمایت می‌کند.

? درمورد سفر حضرت‌عالی به عربستان بحث‌هایی مطرح شده بود. آیا این امید وجود دارد؟

? اصل سفر بنا بود که برای زیارت و مراسم عمره به حج بروم که مشکلی نیست. مسأله این است که اگر بحث مذاکره برای حل مشکلات است ؛ باید اول در اینجا طرحی آماده شود که ما چه می‌خواهیم و آنها چه می‌خواهند. باید بحث‌های کارشناسی شود تا هر کسی که می‌رود ؛ با برنامه برود و مذاکره کند.

? فکر می‌کنم روابط ایران و عربستان در هیچ‌دوره‌ای اینقدر تیره نبوده است.

? بله. الان خیلی تیره است.

? فکر می‌کنید این حاصل تندروی‌های ما بوده یا آن طرف؟

? هر دو طرف

? فکر نمی‌کنید در اینجا نیاز به این است که شخصیتی مثل حضرت‌عالی ورود کند؟

?  اینگونه نه. بروم که چه بگویم. من مسئولیتی ندارم که بگویم با این کار موافق یا با آن کار مخالف هستیم. این کار در درجة اوّل از اختیارات رهبری و سیاست‌های کلی نظام و بعد دولت است. باید اول طرحی مثل همین مذاکرات، تهیه و خطوط قرمز مشخص شود تا کسانی که برای مذاکره می روند؛ بدانندچه بگویند.


[ چهارشنبه 92/10/18 ] [ 10:27 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]


به گزارش ایسنا، اگر قیمت خودروها در شش ماهه دوم سال گذشته روز به روز افزایش یافته و به موازات آن مراجعه خریداران به بازار خودرو بیشتر می‌شد در سال جاری این روند معکوس شده و با وجود افت اندک قیمت خودروها مراجعه خریداران به این بازار نیز به شدت کاهش یافته است.

در این میان اگرچه کارشناسان معتقدند افزایش شدید قیمت خودرو موجب افت قدرت خرید مصرف‌کنندگان شده است اما از آن سو نیز برخی دیگر از کارشناسان دلیل رکود بازار خودرو را قهر خریداران از این بازار می‌دانند.

یکی از فعالان بازار خودرو در این زمینه می‌گوید: سال گذشته فروشندگان خودرو قیمت این محصولات را روز به روز و به موازات رشد نرخ ارز افزایش می‌دادند.

وی با بیان این‌که در آن زمان دلیل منطقی برای رشد روزانه قیمت خودروها وجود نداشت، خاطرنشان می‌کند: بنابراین بسیاری از خریداران خودرو در آن زمان با رفتار غیر منطقی و سودجویانه فروشندگان خودرو مواجه بودند.

این فعال بازار خودرو ادامه می‌دهد: به موازات این وضعیت تولیدکنندگان خودرو نیز از عرضه نقدی محصولات خود با قیمت‌های منطقی خودداری کرده و بسیاری از مصرف‌کنندگان موفق به خرید مستقیم از خودروسازان نمی‌شدند.

وی اضافه می‌کند: در نتیجه رشد غیر منطقی قیمت‌ها در بازار آزاد خودرو در نهایت کاهش قدرت خرید مصرف‌کنندگان و در نتیجه افت خرید در این بازار را به دنبال داشته است.

این فعال بازار خودرو تصریح می‌کند:‌ علاوه بر آن بخشی از مصرف‌کنندگان نیز از رفتار سودجویانه فروشندگان خودرو ناراضی بوده و تا حد ممکن از خرید این محصول خودداری می‌کنند.


[ سه شنبه 92/10/17 ] [ 12:47 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

همسایگان شرقی ما در افغانستان که همچنان با رگه‌هایی از فارسی دری سخن می‌گویند، هنوز که هنوز است، به کشتی گرفتن دو تن «پهلوانی کردن» می‌گویند و کشتی را از ریشه پهلوانی کردن می‌دانند. واژه جهان‌پهلوان هم با همین پیشنه زبانی به قهرمان‌های کشتی داده شد؛ واژه‌ای که البته بعد‌ها مشتری‌های بیشتری یافت و به همه قهرمان‌های المپیکی ایران گفته شد؛ اما «جهان‌پهلوانی» که در ذهن‌ها ماند، همانی بود که نخستین طلای المپیک را برای ایران در تاریخ ثبت کرد؛ جهان پهلوان غلامرضا تختی!


به گزارش «تابناک»، چهل و شش سال از مرگ جهان پهلوان ایران در هتل آتلانتیک تهران می‌گذرد و هنوز ‌خاطره مردی که برای مردمش نماد امید بود، کهنه و قدیمی نشده! چه آن زمان که وقتی فوت کرد، قصابی در کرمانشاه خودش را به قناره انداخت و بر شیشه مغازه‌اش نوشت: «جهان بی‌جهان‌پهلوان ماندنی نیست» و چه حالا ‌که با گذشت نزدیک به نیم قرن باز هم در هفدهم دی‌ماه، مردم بسیاری به گورستان پیر ابن‌بابویه می‌روند تا یاد و خاطره تختی را گرامی بدارند.

هیمنه تختی در ذهن مردم زمان خود‌ش، چنان بود که نه چهار سال پایانی عمر ورزشی‌اش که بی‌هیچ موفقیتی پشت سر گذاشته شد، موجب کم شدن شدت محبوبیتش شد و نه شایعه خودکشی او توانست مردم را متقاعد کند که «آقا تختی» از زندگی سیر شده است.

مردم بیشتر دوست داشتند پای ساواک را در میان ببینید تا اینکه به خودکشی فکر کنند. جلال آل‌احمد درباره مرگ تختی می‌نویسد: «از آن همه جماعت هیچ کس، حتی برای یک لحظه، به احتمال خودکشی فکر نمی‌کرد‌».
 
با مرور حافظه تاریخی‌مان، می‌بینیم که جامعه ایرانی بیش از هر چیزی به فراموشکاری مبتلاست و همین‌ موجب می‌شود که قهرمان‌های ملی چند سال اخیر وقتی به سن بازنشستگی نزدیک می‌شوند، کم‌کم از یادهای می‌روند؛ اما همین حافظه معیوب و فراموشکار، نزدیک به نیم قرن است که تختی را از یاد نبرده است. یافتن رمز این جاودانگی را شاید بتوان در یک خاطره‌بازی جمعی دانست. سری به تاریخچه مطبوعات زدیم و خاطراتی از تختی ‌بیرون کشیدیم تا بار دیگر بازخوانی کنیم. 



پرچم‌داری که پرچم را به سلماسی داد


جعفر سلماسی، نخستین مدال‌آور ایران در تاریخ المپیک اینچنین می‌گوید: «در روز افتتاح بازی‌های المپیک که در سال 1960 در رم برگزار شد، رئیس تربیت بدنی وقت، پرچم ایران را برای رژه رفتن، ‌پیشاپیش ورزشکاران ایرانی در استادیوم به دست تختی داد، ولی او به طرف من آمد و گفت که برداشتن پرچم ایران حق شماست، چون نخستین قهرمان المپیک ایران هستی. من هر چه معذرت خواستم و از آن روح ورزشی بسیار بلند و از خودگذشتگی بی‌مانند او تشکر و سپاسگزاری کردم، منصرف نشد و من هم بناچار خواسته او را برآوردم و پرچم ایران را گرفته و برای رژه‌‌ آماده شدم. به جرأت می‌توانم بگویم که این از خودگذشتگی نه تنها در ایران بلکه در جهان بی‌سابقه است و تا زنده هستم مدنظرم خواهد ماند‌».
 
مدوید و آقا تختی


خیلی‌ها الکساندر مدوید را بهترین کشتی‌گیر قرن می‌دانند؛ چهره‌ای که دوران اوجش با سال‌های اوفول تختی همزمان شده بود. مدوید از تختی چنین ‌می‌گوید: «آشنایی با تختی برای من افتخار بزرگی است. آشنایی ما از سال 1961 در جریان مسابقات قهرمانی جهان در یوکوهاما آغاز شد. در آن میدان بزرگ تختی برنده مدال طلای وزن هفتم شد و من در فوق سنگین مدال برنز گرفتم. این نخستین حضور من در مسابقات جهانی بود. در همین جا بود که تختی را شناختم و از نزدیک به قدرت و بزرگی‌اش پی بردم. او همیشه مرا دوست می‌داشت. ملت خودش را هم دوست داشت.

به هنگام مسابقات جهانی تولیدو زانوی من ضرب خوردگی پیدا کرد. پزشک تیم باند زانو را باز کرده و مشغول تزریق مسکن بود، در همین لحظه تختی که از آنجا می‌گذشت، همه چیز را دید. یکی از مربیان به من گفت: بیا! او متوجه شده و در مسابقه به پای مصدوم تو خواهد پیچید. اما تختی اصلاً به پای مجروحم دست نزد. هر دو خسته شده بودیم و باید اذعان کنم، با اینکه او هفت سال از من پیر‌تر بود، ‌بیش از من جنبش و تحرک داشت. آن واقعه را تا آخر عمر به یاد خواهم داشت. او هرگز به حیله و نیرنگ متوسل نشد‌».
 
آنقدر زمین خوردم که پشتم بوی تشک گرفت!


غلامرضا تختی با اینکه بسیار دیر‌پای به دنیای قهرمانی گذاشت، در دنیای کشتی استمرار عجیبی داشت. او با ‌به دست آوردن هفت‌مدال از مسابقه‌های جهانی و المپیک هنوز پر مدال‌ترین کشتی‌گیر در تاریخ ایران است و پس از گذشت چهل سال، هنوز کسی نتوانسته ‌به این رکورد دست یابد. او مردی خود‌ساخته بود که از فقر به فخر و از گمنامی به شهرت و خوشنامی رسید، تا آخرین مسابقه‌اش برای سربلندی ایران تلاش کرد. تختی خود در مصاحبه‌ای با کیهان ورزشی، پرده از سختی عمیقی که در راه قهرمانی کشیده است، برمی‌دارد:

‌«در سرما و گرما در روی تشکی که حتی حیوانات هم حاضر نمی‌شدند ‌روی آن تمرین کنند فعالیت خود را آغاز کردم. شاید شما هیچ باور نکنید، اما این حقیقت محض است که من و امثال من در شرایط بسیار سختی تمرین می‌کردیم‌ و این ادعای مرا اهالی خیابان شاهپور که همیشه در ساعت معینی مثلاً دو بعدازظهر من را می‌دیدند، تصدیق می‌کنند. اما پس از یک سال تمرین کوچک‌ترین موفقیتی به دست نیاوردم و علاوه بر اینکه گل نکردم حتی ضعیف‌تر هم شدم. در اینجا و در همین موقع بود که باران استهزا بر سرم باریدن گرفت و همه به من می‌گفتند تو خود را بی‌سبب شکنجه می‌دهی، برو دنبال کارت تو اصلاً به درد کشتی نمی‌خوری... جوانی ناامید و دل شکسته بودم، دیگر هیچ کس نبود که قلب مرا از آن همه استهزا پاک کند. هیچ کس حاضر نبود مرا به کارم تشویق کند. همه مرا با دیده ترحم می‌نگریستند و می‌گفتند:‌ اینو ببین که لخت می‌شه و تمرین می‌کند».

اما همه این اتفاقات هم موجب نشد تا او از تمرین دست بکشد و به قهرمانی فکر نکند. او سال‌ها بعد در اوج شهرت و در بهترین زمان ورزشی‌اش در مصاحبه‌ای گفت: «روزگاری آنقدر از کشتی‌گیران دیگر زمین خوردم که پشتم بوی تشک گرفت‌».
 
خاطره حبیب‌الله بلور از غلامرضا


حبیب الله بلور مربی تیم ملی پس از مرگ جهان پهلوان در مصاحبه‌های تلویزیونی خاطره بسیار جالبی از قهرمانی تختی در المپیک ملبورن تعریف می‌کند. بلور گفت:‌ تختی وقتی که برای اولین بار در مسابقات المپیک ملبورن استرالیا بر کرسی افتخار قرار گرفت و سمت چپ و راستش قهرمان منتخب اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا بود، من خودم را به او نزدیک کردم و گفتم: تختی چپ و راستت را نگاه کن ببین چه کسانی هستند؟ تختی ضمن اینکه زیر لب سرود ایران را می‌خواند، به من گفت: از آن عمده‌تر اینکه به بالای سرمان نگاه کنیم. وقتی من نگاه کردم، دیدم پرچم ایران خیلی بالا‌تر از پرچم آمریکا و شوروی در حال بالا رفتن است و به اهتزاز درآمد. تختی بلافاصله گفت: بلور قهرمانی المپیک حائز اهمیت نیست، ولی آنچه ‌اهمیت دارد، رسیدن این خبر به گوش مردم است و شادی و خوشحالی آن‌ها برای من یک احساس غرورآمیز است. این حائز اهمیت است. ‌

آخرین مسابقه تختی


امروزه در میان ورزشکاران خداحافظی در اوج یک ارزش است، زیرا همه گمان ‌می‌کنند در صورتی که شکست بخورند اعتبار گذشته‌شان را هم از دست می‌دهند و قهرمانی‌های گذشته‌شان خدشه‌دار می‌شود و به اصطلاح به فکر آبروی ورزشی خود هستند. جهان پهلوان تختی پس از المپیک 1964 توکیو و با وجود توصیه برخی از دوستانش که او را از حضور دوباره در میادین برای حفظ اعتبارش منع می‌کردند برای شرکت در مسابقات 1966 تولیدو به میادین برگشت. به راستی چرا؟ آیا تختی می‌خواست به مدال‌هایش اضافه کند؟ آیا او تشنه افتخاری دیگر بود؟

گفته‌های مرحوم نبی سروری که خود از دلاوران کشتی و هم تیمی تختی بود، در پاسخ به این پرسش‌ها، راهگشا و ارزشمند است. سروری می‌گوید:‌ در آستانه سفر به تولیدو آمریکا (1966) بودیم که مهدی تختی از وضع غلامرضا از من پرسید. در پاسخش گفتم: تختی در سن و سالی نیست که بتوان انتظارات گذشته را از او داشت، ولی اگر قرعه چنان باشد که در دوره مقدماتی به آئیک و مدوید برخورد نکند، می‌توان انتظاراتی از او داشت... گویا این اظهارنظر من به گوش خدابیامرز رسیده بود. زمانی که از هیاهوی بدرقه‌کنندگان فاصله گرفتیم و در ‌هواپیما مستقر شدیم، من را به اسم صدا کرد و خواهش کرد کنارش بنشینم. وقتی در کنارش قرار گرفتم، بدون مقدمه گفت: سروری! الان که می‌بینی آمدم کشتی بگیریم، برای خودم محرز است که هیچی نمی‌شوم ولی چه کنم که نمی‌توانم روی خواست مردم ایستادگی کنم، می‌دانم غرورم در مقابل حریفان جوان شکسته خواهد شد، ولی شاد هستم که می‌توانم اسباب رضایت آنهایی را که به من هستی و اعتبار بخشیدند جلب کنم.

جوابی نداشتم که به او بدهم. از بد حادثه تختی در آخرین میدان از نقطه نظر قرعه با خوش اقبالی روبه‌رو نشد... . نخست حریف مجاری را که سا‌ل‌های بعد در کشتی آزاد و فرنگی صاحب مدا‌لهای متعددی شد، شکست داد و پس از اینکه مقابل احمد آئیک ترک مغلوب شد برای آخرین کشتی به دیدار قو‌ی‌ترین حریفش الکساندر مدوید رفت.

وقت اول پایان یافت. هنگام استراحت به من گفت: سروری، هیچ جا را نمی‌بینم. به او گفتم: اگر واقعاً نمی‌توانی کشتی بگیری ادامه نده. سری تکان داد و گفت: من اینجا آمده‌ام که کشتی بگیرم، حرفش را هم نزن. به واقع در آخرین کشتی تختی با همه مشکلات مرد و مردانه جنگید و با مسابقات قهرمانی وداع کرد.



[ دوشنبه 92/10/16 ] [ 9:43 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
یک استاد دانشگاه گفت: «در جامعه ای که شادی نیست ازدواج به تاخیر می افتد، روحیه طلاق بالا می رود، اقتصاد آسیب می بیند چراکه مردم با روحیه پژمردگی سر کار می روند و میزان بازدهی افراد کاهش پیدا می کند.»
نشریه فوربس اخیرا در گزارشی شادترین کشورهای جهان در سال 2013 را معرفی کرده است. در این گزارش 142 کشور جهان در هشت زمینه اصلی اقتصاد، کارآفرینی و فرصت‌ها، دولت، آموزش، سلامت، اطمینان و امنیت، آزادی‌های فردی و سرمایه اجتماعی و بر اساس 89 متغیر مورد مطالعه قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شده‌اند که در نتیجه آن ایران در رتبه 101 دنیا قرار گرفته است.
دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو گفت: «هشت موردی که در این تحقیق برای بررسی میزان شادی کشورها شاخص سازی شده است کاملا درست است. وقتی بیکاری وجود دارد، اقتصاد خراب است، تامین اجتماعی خوبی وجود ندارد، امید به آینده و زندگی کم است، تورم و گرانی و احساس ناامنی در جامعه وجود دارد مسلما میزان شادی کاهش خواهد یافت.»
وی ادامه داد: «لذا هشت شاخصی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند به درستی عوامل ایجاد شادی در جامعه هستند.»
وی افزود: «شادی و نشاط امری تزریقی نیست و وقتی تورم وجود دارد، دخل و خرج مردم برابر نیست، دلار هر روز بالا و پایین می رود و ناامنی اقتصادی بوجود می آورد، دخترها ترس دارند که در خیابان مزاحم آنها شوند و برنامه های تلویزیون رضایت مردم را جلب نمی کند همگی باعث می شود شادی و نشاط در جامعه رخت بر بندد.»
این جامعه شناس اظهار کرد: «برخوردهای نامناسب، بگیر و ببندها، نطق برخی نمایندگان در مجلس و ... همگی باعث ایجاد غم در جامعه می شود.»
وی ادامه داد: «کاهش شادی و نشاط در جامعه حتی باعث می شود ما به لحاظ نظامی و امنیتی نیز در کشور با مشکل مواجه شویم. بنده سال ها قبل و در جمع استادان دانشگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی سخنرانی داشتم و به این موضوع اشاره کردم.»
قرایی مقدم گفت: «شادی و نشاط به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های اجتماعی، پدیده ای تام و کامل است که عوامل متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و دینی، پدیده های طبیعی همچون دریا، جنگل، رودخانه، سرسبزی و خشکی و همچنین سرمایه اجتماعی، توسعه و رفاه و تامین اجتماعی، آرامش و توسعه عدالت و کاهش اختلاف طبقاتی، ارتباطات مناسب اجتماعی یعنی ارتباطات معنوی به جای ارتباطات صوری و ظاهری، قوانین و مقررات قضایی همچون به کار گرفتن حقوق ترمیمی به جای حقوق تنبیهی، قوانین و مقررات اداری در بورکراسی حاکم بر جامعه، نحوه برخورد مسئولان و وسایل ارتباط جمعی، برنامه های رادیو و تلویزیون، پوشش و لباس زنان و مردان و همچنین پیرایش آنها، در و دیوار خیابان ها و نوشته های روی آنها، نوع رنگ ماشین ها، پیرایش و نگهداری درختان خیابان ها، پاکیزگی و مناسب بودن پیاده روها و معابر و هزاران عامل دیگر در آن موثر هستند و از آن تاثیر می پذیرند.»
وی ادامه داد: «بنابراین نشاط و شادی از همه عوامل اجتماعی و طبیعی تاثیر می پذیرد و در همه پدیده های اجتماعی چون بروز یا جلوگیری از انواع آسیب های اجتماعی همچون طلاق، فرار دختران، اعتیاد به مواد مخدر، قتل و جنایت، بیماری روحی و روانی، ضعف های دینی و اخلاقی، نوع رفتار و کردار و ارتباطات مردمی با یکدیگر، بالا بردن بهداشت جسمی و روحی، افزایش میزان متوسط طول عمر، موقعیت تحصیلی و شغلی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تاثیر می گذارد.»
وی افزود: «در جامعه ای که در آن شادی و نشاط وجود ندارد یا کمرنگ است توان اقتصادی، بهره وری و بازدهی در حداقل است، خلاقیت و نوع آوری و شکوفایی استعداد (خودیابی) بروز نمی کند، پژمرده می شود و می میرد. فرار مغزها صورت می گیرد و نارضایتی و آشوب های اجتماعی افزایش می یابد.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «در جامعه ای که نشاط و شادی در آن کمرنگ است و غم و اندوه و مصیبت زدگی از اشعار و لطایف آن بر می خیزد حتی نیروی نظامی و انتظامی در دفاع از کشور و سرزمین بی تفاوت و تسلیم پذیر می شوند.»
وی ادامه داد: «از این رو از نظر جامعه شناسان شادی و نشاط نه تنها در بعد اجتماعی، بلکه در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، تربیتی، نظامی و غیره تاثیر همه جانبه دارد و زیر ساخت بسیاری از مسائل و نیروهای محرکه جامعه است.»
وی افزود: «در جامعه ای که شادی نیست ازدواج به تاخیر می افتد، روحیه طلاق بالا می رود، اقتصاد آسیب می بیند چراکه مردم با روحیه پژمردگی سر کار می روند و میزان بازدهی افراد کاهش پیدا می کند.»
قرایی مقدم تصریح کرد: «لذا در یک جمله باید گفت شادی و نشاط اساس جامعه است و جامعه ای که در آن شادی وجود ندارد هیچ چیز ندارد.»

[ دوشنبه 92/10/16 ] [ 9:42 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

احمدرضا غنی در مطلبی در روزنامه «شرق» نوشت: «شاد باش و دیر زی.» همین نیم‌مصراع دعایی رودکی برای بخارا، دنیایی از حرف و عمل در خود دارد. شاید به ظاهرش نیاید، اما این مصراع یکی از سیاست‌های اصلی کشورهای پیشرفته است. «شادبودن» مردم، یکی از نیروهای محرکه اصلی کشورها در رسیدن به اهدافشان اعم از فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و... است وقتی که آسایش خاطر، احساس امنیت، شادی‌های جمعی و... باعث می‌شوند تا چرخ مملکت بدون نقص بچرخد و انسان را به سر منزل مقصود برساند. نشریه فوربس، چندی پیش فهرست شادترین کشورهای جهان را در‌سال 2013 منتشر کرد؛ فهرستی که مطالعه جزییات آن نشان می‌دهد شادبودن، فقط در گرو تفریحات و سرگرمی نیست؛ بلکه ارتباط بسیار تنگاتنگ و محکمی با اقتصاد، صنعت، فرهنگ، دولت و... دارد؛ تاثیر می‌گیرد و تاثیر می‌گذارد.


گزارش امسال نشریه فوربس از جهاتی نسبت به سال‌های پیش، حایز اهمیت بیشتری است. موسسه تحقیقاتی لگاتوم که هرسال در ارایه و انتشار این فهرست دست‌اندرکار بوده، حالا بعد از پنج‌سال فعالیت مداوم روی این موضوع، گزارش جامعی منتشر کرده که در واقع جمع‌بندی وضعیت پنج‌سال گذشته کشورهاست. این موسسه از ‌سال 2009 میلادی اقدام به کار در این زمینه کرده و حالا بعد از پنج‌سال، به نظر می‌رسد که نتایج آن با وضعیت موجود همخوانی داشته باشد. در این گزارش 142 کشور جهان در هشت زمینه اصلی اقتصاد، کارآفرینی و فرصت‌ها، دولت، آموزش، سلامت، اطمینان و امنیت، آزادی‌های فردی و سرمایه اجتماعی و بر اساس 89 متغیر مورد مطالعه قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شده‌اند.

این موسسه برای جمع‌آوری اطلاعات خود در هر کشور،‌ سالانه به‌طور متوسط با هزارو588نفر مصاحبه کرده و از 13 مرکز جهانی اطلاعاتی که سازمان سلامت جهانی، موسسه نظرسنجی گالوپ، بانک جهانی و... از جمله آنها هستند، کمک گرفته است. همچنین این گزارش 96‌درصد جمعیت جهان را تحت پوشش می‌گیرد. در این گزارش ابتدا وضعیت کشورها در هر متغیر بررسی شده و سپس وضعیت آنها با یک معیار واحدِ قابل سنجش، تعریف می‌شود. این معیار‌ها سپس تبدیل به نمراتی می‌شوند که وضعیت هر کشور را در هر زمینه مشخص می‌کند. مجموع نهایی نمرات در هشت زمینه اصلی، مشخص‌کننده رتبه نهایی کشور در رده‌بندی شادترین کشورهاست.

شمال اروپا؛ شادترین جای جهان

از میان هفت‌میلیاردو 193‌میلیون‌نفر جمعیت فعلی جهان، تنها پنج‌میلیون‌نفر شامل لقب«شادترین» یا«دارنده بیشترین میزان شادی» می‌شوند. پنج‌میلیونی که در کشور نروژ زندگی می‌کنند. کشوری که در پنج‌سال گذشته، به طور مداوم جایگاه شادترین کشور جهان را به خود اختصاص داده. اما به طور کلی شاید بتوان شبه‌جزیره اسکاندیناوی و شمال اروپا را شادترین جای جهان برای زیستن دانست وقتی که هفت کشور از این منطقه، در میان 20 کشور شاد جهان حضور دارند. از طرف دیگر به طور کلی کشورهای نیمکره شمالی شادتر از کشورهای نیمکره جنوبی هستند.

در بین 20 کشور بالای جدول، تنها سه کشور استرالیا، نیوزیلند و سنگاپور از نیمکره جنوبی و بقیه تماما از نیمکره شمالی هستند.

ریزشدن در آمار خروجی موسسه لگاتوم، نتایج جالبی به همراه دارد. کشورها در رده‌بندی نهایی این موسسه به چهار دسته «رده بالا»، «بالاتر از میانگین»، «پایین‌تر از میانگین» و «رده پایین» تقسیم‌بندی می‌شوند. ایالات متحده که در این رده‌بندی رتبه 11 را به خود اختصاص داده، در بخش«اطمینان و امنیت» رتبه 31 جهان را دارد که برخلاف انتظار رتبه خوبی نیست و بین کشورهای «بالاتر از میانگین» دسته‌بندی می‌شود. فرانسه نیز که در رتبه بیستم این فهرست قرار دارد، رتبه 42 «سرمایه‌های اجتماعی» را به دست آورده و در این زمینه در ردیف کشورهای «رده بالا» نیست.

ژاپن به‌عنوان یک کشور صنعتی و یک غول اقتصادی شرایط پیچیده‌ای در این فهرست دارد. این کشور در حالی‌که در زمینه «دولت» و «سلامت» در میان 10 کشور برتر جهان قرار دارد، در«آزادی‌های فردی» رتبه پایین 48 را دارد و در دیگر زمینه‌ها نیز رتبه‌هایی بین 20 تا 30 را به خود اختصاص داده. ژاپن که تا ‌سال‌ها، بالاترین آمار خودکشی را در جهان داشت، حالا در رتبه 21 کشورهای شاد جهان قرار دارد. در این فهرست همچنین امارات‌متحده‌عربی در رتبه 28، ایتالیا 32، آرژانتین 45، برزیل 46، عربستان‌سعودی 50، چین 51، روسیه 61، آفریقای‌جنوبی 77 و لبنان 98 هستند.

کشوری با مردمانی طناز که شاد نیستند!

غالبا وقتی بحث «شادی» پیش می‌آید، فکرها به سمت جشن‌های چنین و چنان، سرگرمی، خندیدن و... در یک کلام تفریح می‌رود. اما این عامل تنها یکی از عوامل برای شادی است. شادی را قبل از هر چیز دیگر، آسایش و امنیت خاطر تامین می‌کند که در این تحقیق، در هشت‌عامل در نظر گرفته شده لحاظ شده است. ایران، کشوری که طنازی مردمان آن زبانزد است، در این فهرست جایگاه 101 را دارد.

مردمی که از هر اتفاق روزمره یا سیاسی یا... لطیفه می‌سازند و آن را دستمایه شادی و خنده خود قرار می‌دهند، مردمی که در فرهنگ و سنت خود بیشترین میزان جشن‌های عمومی و مناسبتی را دارند، کسانی که تعداد بسیار زیادی مکان‌های دیدنی، آثار باستانی و مناطق توریستی در یک کشور چهارفصل دارند، مردم چندان شادی نیستند. رتبه 101 ایران را در دسته کشورهای «پایین‌تر از میانگین» و در رده کشورهایی چون مصر، بنگلادش، گواتمالا، آلبانی، جمهوری‌آذربایجان، السالوادور و... قرار می‌دهد. در این فهرست ایران در دو زمینه «اقتصاد» و «کارآفرینی و فرصت‌ها» به ترتیب رتبه 91 و 93 را دارد که ایران را در دسته «پایین‌تر از میانگین» قرار می‌دهد.

در چهار زمینه «دولت»، «اطمینان و امنیت»، «آزادی‌های فردی» و «سرمایه‌های اجتماعی» ایران به ترتیب با رتبه‌های 120، 123، 126 و 120 در ردیف کشور‌های«رده پایین» قرار می‌گیرد. اما ایران در دو زمینه نیز از کشورهای جهان سوم فاصله گرفته و خود را به کشورهای در حال توسعه می‌رساند. ایران با کسب رتبه 57 در «آموزش» و همچنین 67 در «سلامت» جایگاه خود را بهبود بخشیده و اندکی خود را به چهره کشوری که در ‌سال 2010 با آمار هزاردرصدی افزایش تولید علم و تکنولوژی در جهان، عنوان سریع‌ترین رشد‌سالانه در علم و تکنولوژی دنیا را به خود اختصاص داده بود، نزدیک کرده است. ایران همچنین در میان 16 کشور خاورمیانه و شمال‌آفریقا، رتبه یازدهم را دارد.

مقایسه با چند کشور جهان

مطالعه مجرد وضعیت یک کشور، شاید تصویر درستی از شرایط آن به دست ندهد. برای همین هم هست که همیشه پژوهش‌هایی از این دست، به شکل مقایسه بین کشورها، منتشر می‌شوند. برای اینکه ما هم تصویر بهتری از شرایط کشورمان داشته باشیم، بد نیست نگاهی مقایسه‌ای بیندازیم به وضعیت ایران با کشورهای همسایه و هم‌رده ایران، کشورهای درجه دو اروپایی، کشورهایی که روزگاری مدل و الگویمان بودند و کشورهایی که همین‌سال‌ها با برنامه‌ای جامع و دقیق، وضعیت خود را بهبود بخشیدند و به سمت توسعه حرکت کردند. در نمودار بالا وضعیت ایران را با کشورهایی از جمله ترکیه، امارات متحده عربی، مالزی، ونزوئلا، ژاپن، کرواسی و... مقایسه کنید.

... و راه‌حل؟

خردادماه امسال برای مردم ایران برخلاف‌سال‌های قبل، ‌خردادماه خوبی بود. ابتدا انتخابات ریاست جمهوری و شادی‌های خیابانی پس از آن، سپس راهیابی تیم‌ملی فوتبال ایران به جام جهانی، بلافاصله بعد از آن موفقیت‌های پیاپی تیم‌ملی والیبال در لیگ جهانی و... شادی را به جامعه ایرانی بازآورد. اما همانطور که می‌دانیم شادی تنها منحصر به این مسایل نبوده و درواقع محصول نهایی کارخانه‌ای است که عوامل متعددی از جمله امنیت شغلی، امنیت اقتصادی و... آن را می‌سازند.

اگرچه اخیرا اقداماتی برای افزایش سطح شادی و نشاط جامعه به صورت زیرساختی انجام شده از جمله راه‌اندازی رشته مدیریت اوقات فراغت در برخی دانشگاه‌ها چون علم و صنعت، واردشدن بخش خصوصی برای افزایش سطح نشاط جامعه با همراهی هنرمندانی مثل حبیب رضایی و رامبد جوان و اقداماتی از این دست، اما تمام این اقدامات - باوجود ارزشمندبودن - مانند مسکنی است که به طور موقت درد را تسکین می‌دهد. حال اینکه شادی واقعی آنجاست که کسی نگرانی از هزینه‌های درمانی، نگرانی از آینده و شبیه به آنها نداشته باشد. اگرچه عموما در فرهنگ فعلی ایرانیان غم نقش پررنگی دارد و نمی‌توان تمام مساله را متوجه دولت دانست اما کنترل و ارتقای کیفی مواردی که برای شادی یک کشور در نظر گرفته شده، مطلقا در اختیار دولت و حاکمیت است؛ مساله‌ای که به‌عنوان یک نتیجه، ناظر به تمامی عملکرد دولت‌ در عمل به وظایف و وعده‌هایش است. بنابراین شاید رتبه ایران در‌ سال‌های آینده در میان شادترین کشورها، بتواند تعیین‌کننده موفقیت دولت در انجام کارها و پیشرفت همه‌جانبه کشور باشد.


[ دوشنبه 92/10/16 ] [ 11:4 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

رئیس دادگاه کیفری استان تهران : امروز وقت رسیدگی به پرونده احمدی نژاد نبوده است.

به گزارش فارس افتخاری رئیس دادگاه‌های کیفری استان تهران در جمع خبرنگاران گفت: امروز زمان رسیدگی به پرونده احمدی نژاد نبوده است.

افتخاری گفت: هنوز برای برگزاری جلسه دوم رسیدگی به این پرونده تعیین وقت نشده است.

این در حالی است که یک منبع آگاه قضایی گفت: امروز زمان نظارت بر پرونده بوده است.


[ دوشنبه 92/10/16 ] [ 11:4 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

دادگاه کیفری استان تهران برای بار دوم محمود احمدی‌نژاد را برای بیان دفاعیاتش در مورد شکایت کمیسیون اصل 90 مجلس و شاکیان خصوصی احضار کرده است.

شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران در روزهای پایانی خرداد 92 با ارسال احضاریه‌ای برای محمود احمدی‌نژاد رییس‌جمهور وقت ایران وی را برای پاسخگویی به اتهامات مطرح شده علیه وی در روز 5 آذر ماه به دادگاه فراخوانده بود.

به گزارش ایسنا، اولین جلسه رسیدگی به اتهامات محمود احمدی‌نژاد در پنجم آذر ماه در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران تشکیل شد، اما وی به دلایل نامعلوم از حضور در دادگاه امتناع کرد. این در حالیست که سیامک مدیرخراسانی قاضی رسیدگی‌کننده به پرونده محمود احمدی‌نژاد بیان کرده بود که به دلیل اینکه پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی قرار دارد، حضور متهم در دادگاه الزامی است.

قاضی محسن افتخاری سرپرست دادگاه‌های کیفری استان تهران در اولین جلسه دادگاه با برگزاری نشست خبری این چنین توضیح داد که جلسه‌ رسیدگی به اتهامات محمود احمدی‌نژاد در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران بدون حضور وی برگزار شد و در این جلسه هیات قضایی اظهارات شکات را استماع کرد.

وی تاکید کرد: اطلاع‌رسانی در مورد تصمیم هیات قضایی برای این پرونده از طریق سخنگوی قوه قضاییه انجام می‌شود.

پس از آن حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی‌اژه‌ای در نشست خبری درباره اینکه آیا عدم حضور احمدی نژاد در دادگاه باعث می‌شود که وی بازداشت شود؟ گفت: در رابطه با این پرونده باید بگویم در برخی رسانه‌ها گفته شده که چرا به این پرونده اینقدر سریع رسیدگی کردید، اما روند رسیدگی به این پرونده سریع نبوده است؛ زیرا با توجه به شکایت مجلس و شاکیان خصوصی این زمان رسیدگی سریع نبوده است.

وی با بیان این که در قانون آیین دادرسی رسیدگی به اتهامات مقامات مسئول از نحوه رسیدگی به دیگر افراد متفاوت است، ادامه داد: پرونده‌ای برای رسیدگی به دادگاه می‌رود،‌ پرونده‌ای به دیوان عالی، پرونده دیگری به دادسرا یا به دادگستری می‌رود.

سخنگوی قوه قضاییه خاطرنشان کرد: همچنین در‌ قانون آیین دادرسی کیفری پیش‌بینی شده است که اگر فردی به دادگاه احضار شد و حضور نیافت در این راستا دادگاه می‌تواند چه اقداماتی انجام دهد. در اینجا باید گفت که اگر فرد احضار شده به دادگاه نیامد و قاضی مطلع بود که دلیل عدم حضورش موجه است، در اینجا یک تکلیف دارد و در موارد دیگر ممکن است متهم در دادگاه حاضر نشود و اعلام نکند که به چه دلیل حضور نیافته و در اینجا قاضی با علم خود می‌گوید عدم حضورش غیرموجه بوده و در اینجا تکلیف دیگری دارد.

وی افزود: در حال حاضر در مورد پرونده آقای احمدی‌نژاد خودشان در دادگاه حاضر نشدند و وکیل وی به دادگاه مراجعه نکرده است؛ لذا قاضی نمی‌داند عذرش موجه است یا خیر؛ بنابراین وی را دوباره در تاریخ 16 دی ماه به دادگاه احضار کرده‌ است.

محسنی‌اژه‌ای تصریح کرد: در قانون آیین دادرسی کیفری پیش‌بینی شده مواردی که دادگاه تشخیص دهد که متهم نیامده است و لایحه هم داده نشده است دادگاه می‌تواند غیابی محاکمه کند و حکم دهد.

بر اساس این گزارش، پیگیری‌های خبرنگار ایسنا برای دریافت آخرین اخبار پیرامون این پرونده از مقامات قضایی بی‌پاسخ ماند و قاضی رسیدگی کننده به این پرونده نیز از هرگونه اظهارنظر در این زمینه خودداری کرد.

از آنجا که دوشنبه - 16 دی ماه - احمدی‌نژاد برای بار دوم به دادگاه احضار می‌شود باید منتظر ماند که آیا وی در دادگاه حضور می‌یابد یا خیر؟


[ یکشنبه 92/10/15 ] [ 1:48 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی در حوزه سیاسی از دیگر هم لباسنش نظرات متفاوت تری دارد. آن چنان که اصراری بر توبه موسوی و کروبی ندارد و معتقد است «آنها توبه نمی کنند.»

محمود عزیزی در خبرآنلاین نوشت: به سراغ او با یک سوال مشخص رفتیم؛ راه حل پایان دادن به رخدادهای سال 88 در فضای سیاسی و عقب گرد نکردن جریانهای سیاسی به آن سال چیست؟طباطبایی بهترین راه برای پایان دادن به فتنه 88  را محاکمه موسوی و کروبی می داند و تاکید می کند که« ادامه حصر درست نیست، این دو باید علنی محاکمه شوند.» دلیلش هم برای این استدلال تبعات ادامه این حصر است. طباطبایی تاکید می کند:«ادامه حصر اینها اگر به مرگشان منجر شود، پیراهن عثمان برای مخالفان می شود.طول کشیدن این  حصر هم به نفع آنهاست.»مشروح گفت وگو با این عضو جامعه روحانیت مبارز به شرح زیر است:

8 سال گذشته، کشور فضایی را پشت سر گذاشت که تحمل و شرح صدر در جامعه ما کم شد؛این امر خصوصا در فضای سیاسی و بین قوای کشور خیلی برجسته بود.زمینه های شکل گیری این فضا را چه می دانید؟

 اصولا حوصله و سعه صدر یک قسمتی اش از تحمل ناملایمات شروع می شود. عدم تحمل ناملایمات بخشی اش به جثه مربوط می شود و یک قسمتش هم به ضعف روحی ارتباط دارد.در 8 سال گذشته هم جسم مردم ضعیف شد و هم روحشان. از نظر جسمی کارهای خلاف بهداشت روحی مردم به اسم حرکتهای انقلابی انجام شد. یک نمونه اش مساله سفرهای استانی بود که وقت و هزینه هایی زیادی به کشور تحمیل کرد.با سفر رئیس جمهور به یک استان، خیلی از کارها تعطیل می شد، خوب این به رزق و روزی یک عده از مردم آسیب می زد. خوب شما باشید ناراحت نمی شوید؟ به جسم هم فشار می آید.

یا نمونه دیگر، استفاده از بنزین نامطلوب در کشور بود.آلودگی هوا یک بخش زیادش مربوط به این مساله بود که این امر هم در مسائل روحی و کم شدن شرح صدر ها موثر بود. مساله دیگر  هم یک سلسله مواردی بود که مردم می شنیدند و حقیقت نداشت؛ این امر فشار روحی مردم می آورد.

در فضای سیاسی چطور. در سالهای دور اگر بین قوا هم اختلافی بود، اما طرفین قواعد بازی سیاسی را رعایت می کردند، اما در 8 سال گذشته جدال های کلامی و رسانه ای زیادی بین دولت ،مجلس و قوه قضائیه به وجود آمد.

علت دارد؛ آدم وقتی سیاسی نباشد و لغات سیاسی بشوند، یک مقدار زجر روحی می برد.انسان سیاسی با غیر سیاسی فرقش این است که می فهمد چه اتفاقی در حال رخ دادن است.مثلا کسی که مکانیک است تشخیص می دهد که موتور خراب است، در حالی که راننده اگر ده بار هم استارت بزند، ممکن است متوجه نشود که اشکال از موتور ماشین است.سیاستمدار وقتی کار غلط از مسئولان می بیند، خوب شب تاصبح خوابش نمی برد یا اگر هم می خوابد، از این مساله ناراحت است.متاسفانه در این 8 سال گذشته سعه صدر سیاسی مردم خیلی پائین آمد.الان هم که مقداری آرامش در کشور حاکم شده، گروهی می خواهند آن احساس ناملایمت را به گونه ای جبران کنند.یعنی افرادی که خود شان در به وجود آمدن تنگناهای کنونی کشور موثر بودند، حالا جوری صحبت و اظهار نظر می کنند که وضعیت کشور به همان وضع سابق کشیده شود.

به نظرتان اصولا امکان تحقق شرح صدر در میان سیاسیون ما وجود دارد؟

بله هست. راهش این است که به آنها این مساله تفهیم شود  و خودشان هم سعی کنند خبره را به کار بگیرند. واقعیت این است که برخی ها به درد مسئولیت نمی خورند، ممکن است در پست دیگری آدم موثری باشند، اما گذاشتن آنها در یک پست حساس ممکن است اشتباه باشد.

فرهنگ سیاسی خودش یک روشی دارد. کلمات سیاسی  خودش یک روشی دارد.حتی وقتی یک چهره سیاسی ما به کشوری می رود، مترجمش باید سیاست بداند.اگر  آن مترجم به کلمات سیاسی آشنا نباشد، ممکن است روند  یک مذاکره یا دیدار سیاسی را مختل کند.یادم هست یک بار در طول سالهای جنگ آقای هاشمی به عنوان رئیس ستاد دفاعی کشور در یک مصاحبه ای گفت که ما این موشک هایی راکه برای دفاع از کشور استفاده می کنیم، خودمان می سازیم. مترجم این حرف را بد ترجمه کرد. «می سازیم»، «می سازند» ترجمه شد. بعد خبرنگار سوال کرد: موشک ها راکجا{کدام کشور} برای ایران می سازد!

نکته سوم هم در این مساله این است نداشتن خط و مسیر است. باور کنید عقل و تشخیص خیلی خیلی مهم است. برخی از کسانی که مسئولیت بر عهده داشتند، جامعه را نمی شناختند. این مختص دولت قبل هم نیست.فرقی ندارد. در دولتهای قبل تر هم بوده اند کسانی که اصلا تشخیص نداشتند.

در فضای سیاسی ایران، جناح ها  یکدیگر را به رسمیت نمی شناسند. 9 دی  هم که پشت سر گذاشتیم، بهانه ای شد برای تشدید این اختلاف ها.فکر می کنید راه حل اینکه پرونده سال 88 بسته شود و فضای سیاسی ما  مدام به عقب بر نگردد چیست؟

من معتقدم کسانی که عاقل هستند، دنبال تکرار این مساله نیستند؛کسانی به این فضا دامن می زنند که منافعشان ادامه این تنش ها است. دولت هم باید بداند که نباید به این مساله دامن بزند. اصلا این چیزی که عرض کردم دستور دین است. شما هر چه را تکرار نکردید، خود به خود فراموش می شود. دولت آقای روحانی  نباید  خیلی شعار بدهد و به این فضا بدمد.اگر هم می خواهند کاری بکنند و ماجراهای سال 88 را تمامش کنند، بروند آن دو نفر را محاکمه کنند.

فکر نمی کنید این کار هم به التهاب سیاسی می انجامد ومثل زحم کهنه ای می ماند که هر چند وقت یک بار   دوباره سر باز می کند. به نظرتان راه حل بهبود این زخم چیست؟

 نه، این زخم نیست؛ ببینید. به طور کلی سرشت انسان به گونه ای است که توفق و برتری دیگری را بر خود بر نمی تابد.آنهایی که یک مقدار تندهستند، انتقادشان انتقام است. این وضعیت به مرور خود به خود  اگر دولت بتواند آرامش اقتصادی را در کشور فراهم کند، قطعا باقی نمی ماند و تمام می شود.

یعنی معتقد هستید راه حل، بهبود شرایط اقتصادی است و از این طریق التهابات سیاسی می خوابد؟

شک نکنید. مردم چیزهایی می خواهند. بهبود وضعیت معیشتی یکی از آنهاست.معتقدم این دولت می تواند این وضعیت را بهبود بخشد.راه میانبرش هم رفع تحریم ها است.

چون بحثمان به اینجا کشید می پرسم. در مورد حصر موسوی و کروبی دو- سه گونه نظر وجود دارد. یک گروه می گویند  این دو باید توبه کنند،کسی مثل علی مطهری می گوید که این دو باید  به همراه آقای احمدی نژاد محاکمه شوند.نگاه دیگری هم می گوید حصر اینها موثرترین شیوه  برای خاتمه مسائل سال 88 بوده است. نظر شما چیست. باید به سمت رفع حصر اینها رفت یا اینکه فکر می کنید تلاش برای رفع حصر اینها یک میدان مین برای دولت است؟

به طور کلی درباره حصر اینها، حتما بهترین راه، محاکمه این دو نفر است. با شناختی که از موسوی و کروبی دارم فکر می کنم آنها راضی به توبه نمی شوند. خوب وقتی هر دو طرف روی حرفشان می مانند، چیزی حل نمی شود.

به نظرتان در مورد آقای منتظری  با تدبیر رفتار شد؟

در چه مورش؟

در حصر آقای منتظری وی قبول مسئولیت کرد .

اگر موسوی و کروبی  را همان سال 89 یا 90 آزاد می کردند، شاید می شد، اما الان  میسر نیست و آزاد کردن این دو توهین به حکومت است. بهترین راه محاکمه است. چون ادامه حصر اینها اگر به مرگشان منجر شود، پیراهن عثمان برای مخالفان می شود.طول کشیدن این  حصر هم به نفع آنهاست.

فکر نمی کنید محاکمه کردن اینها منجر به التهاب مجدد جامعه شود؟

نه، دیگر جامعه نمی پذیرد.کش دار شدن یک مساله را جامعه قبول نمی کند. سال 88 هم یک بخشی از اعتراض مردم به حوادث آن سال به این دلیل بود که امنیت از جامعه رفته بود،کسب و کارها ثبات نداشت و امنیت روانی در جامعه حاکم نبود . هر چند وقت یک بار  هم یک آشوب به وجود می آمد. الان هم مردم از آن فضا عبور کردند.البته من در مورد شیوه محاکمه این دو نفر حرف دارم. اگر بنا باشد مثل گذشته باشد، فضا بدتر می شود. چون خواه ناخواه اینها هنوز طرفدارانی دارند.

به نظرتان در چند ماه سال جاری  و سال 93  در عرصه سیاسی دولت باید چه مسیری را طی کند؟

 فضا به جایی رسیده است که اگر بتوانیم تحریم ها را هر چه زودتر لغو کنیم، به نفع کشور است، دلیلش هم این است که ما توانستیم این علم را بومی کنیم. بنابراین اگر چند ماه هم فعالیت های ما کند شود، اتفاقی نمی افتد.

اینکه می گوئید باید زودتر تحریم ها را لغو کنیم،خط قرمز ندارد؟

چرا.حتما دارد؛ خط قرمز این است که منافع ملی ما لطمه نخورد.

پس شما 100 درصد  موافق توافق ژنو هستید؟

غیر از این نمی تواند باشد. ببینید! جامعه الان  چه می خواهد؟ به جز اینکه  مشکلات اقتصادی کم شود. تورم کاهش یابد. رونق اقتصادی به وجود بیاید. حالا من یک حرفی دارم. نمی دانم چقدر برای شما مفید است.بینش سیاسی عمیق است.  مثل فهم دینی است. اگر واقعا عقیده ما این است که آمریکا می خواهد نظام ما را سرنگون کند، پس ضعیف نیست. اعتراف به قدرت طرف مقابل و اعتراف به عجز هر دو بد است.  معنی ندارد که ما بگوئیم ما ضعیف هستیم. معنی این حرف ما این می شود که آمریکا در امور جزئی ما هم دخالت می کند؟ خوب این حرف خوبی است؟بعد از 34 سال از انقلاب اسلامی این چه حرفی است که برخی در تریبونهای عمومی می زنند.

یعنی حتی در شعارهایی که مثلا در 22 بهمن سر می دهیم می گوئید نباید این فضا باشد؟

 نه، آن یک چیز دیگر است؛ اینکه می گوئیم آمریکا  ایران را تا لبه پرتگاه برد و بعد می گوئیم آنها کاری نتوانستند بکنند، با هم جور در نمی آید. بالاخره  آمریکا قدرتمند هست یا نیست؟ این جور حرف زدن توهین به شعور مردم است. اصولا تناقض در زندگی بد است. در زندگی فردی هم همین است. در زندگی مرد نباید به زنش بگوید امروز بگوید:« نه» و فردا  بگوید:« بله.» کسی که هوشمند است می گوید: «ببینم شرایط چطور می شود.» خدا اموات شما را رحمت کند. همسر بنده می گفت من در این سالهایی که با تو زندگی کردم یک بار نه از تو نشنیدم. مدام می گفتی ببینم چه می شود!

پس نسخه شما برای مختومه کردن پروند سال 88 رفع مشکلات اقتصادی است. در حوزه سیاسی نفرمودید مشخصا نظرتان چیست؟

دولت باید تا جایی که می تواند وارد درگیری های گذشته نشود تا بتواند از طریق اجماع همه خبره های کشور، کار را تمام کند. یا محاکمه یا رهایی یا عذرخواهی. من به نظرم موسوی و کروبی عذرخواهی نمی کنند. اگر می شد، از دو راه دیگر بهتر بود.در مورد سوال شما درباره این دو نفر هم باید بگویم اینجا این دو فرد مطرح نیستند. باید کشور را نجات داد. هیچ وقت یک اتوبوس به خاطر یک نفر نباید به دره برود. بحث همه ما این است که نظام نباید تضعیف شود. در مورد 9 دی شما دیدید که تلویزیون خیلی مایه گذاشت.در شبکه های مختلف بارها  تصاویر 9 دی را پخش کردند. پرداختن بیش از حد به مساله اشمئزاز می آورد . خیلی ها به حوادث آن سال  احساسی  نگاه کردند.  اجمالا هم به شما عرض می کنم این حوادث از بین نمی رود  و به مرور کهنه می شود. یکی از نکاتی که من به دولت فعلی گفتم و دوباره هم توصیه می کنم این است که مدام به گذشته نپردازید. اگر ما به مسائل اختلافی دامن بزنیم، بر فشارها به مردم افزودیم.من به آقای روحانی پیش از این عرض کردم:« خیلی وارد پاسخ و جواب دادن به انتقادها نشو.» کار خودتان را بکنید. این که مدام گذشتگان را تخریب کنیم، خطر است.


[ یکشنبه 92/10/15 ] [ 1:47 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
عمو حاجی 80ساله که در روستای دژگاه از توابع بخش دهرم شهرستان فراشبند در استان فارس زندگی می‌کند، حدوداً 60 سال حمام نرفته است. پیپ او یک زانویی سه اینچی فلزی است که سرگین (فضولات) حیوانات در آن می‌ریزد و پک می‌زند.

ارتباط با صفحه عکس
photo@tabnak.ir


[ یکشنبه 92/10/15 ] [ 1:46 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 45
بازدید دیروز: 175
کل بازدیدها: 1651975