سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

همزمان با فرا رسیدن شب یلدا اولین سهمیه بنزین نیمه یارانه‌ای زمستان امشب 30 آذر ماه به کارت‌های هوشمند سوخت واریز می‌شود تا با توجه به آغاز سقوط آزاد مصرف این فرآورده نفتی، مردم از اولین روز زمستان ذخیره‌سازی بنزین 400 تومانی برای تعطیلات نوروز را آغاز بکنند.
 
به گزارش مهر، آمارهای رسمی شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی حاکی از آن است که پس از ثبت رکوردهای جدید مصرف بنزین در هفت ماهه نخست سالجاری، مصرف این فرآورده استراتژیک نفتی از نیمه پائیز سالجاری روندی نزولی را در پیش گرفته است.
 
از این رو هر چند در ایام نوروز و حتی شهریورماه مصرف بنزین ایران رکوردهای 90 تا 100 میلیون لیتری در روز را برای نخستین بار ثبت کرد اما هم اکنون متوسط مصرف بنزین کشور به حدود 68 میلیون لیتر در روز کاهش یافته است.
 
پیش بینی‌ها حاکی از آن است که متوسط مصرف روزانه بنزین کشور هم تا اوئاسط اسفند ماه به سیر نزولی خود ادامه دهد که با توجه به تثبیت قیمت و سهمیه‌های بنزین، مردم و خودروسواران از روزهای ابتدایی زمستان با کاهش مصرف بنزین 400 تومانی، به نوعی ذخیره‌سازی بنزین با قیمت نیمه یارانه‌ا‌ی را در کارت‌های سوخت برای نوروز 93آغاز کرده‌‌اند.
 
در همین حال مصطفی کشکولی مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران از آغاز ذخیره‌سازی بنزین نوروزی مردم در انبارها و مخازن ذخیره سازی فرآورده‌های نفتی کشور خبر داده است.
 
به گزارش مهر، اولین سهمیه بنزین نیمه یارانه‌ای زمستان تا ساعت 24 بامداد امشب شنبه 30 آذر ماه و همزمان با فرا رسیدن شب یلدا به کارت‌های هوشمند سوخت واریز می‌شود.
 
برای دی ماه امسال هر لیتر بنزین نیمه یارانه‌ای با قیمت 400 تومان و بنزین آزاد با نرخ 700 تومان عرضه می‌شود ضمن آنکه 25 لیتر بنزین به کارت سوخت موتورسیکلت‌‌ها با نرخ نیمه یارانه‌ای اختصاص می یابد.
 
در اولین ماه فصل زمستان سهمیه بنزین آزاد خودروهای شخصی بدون محدودیتی، در صورت اتمام سهمیه بنزین نیمه یارانه‌ای 400 تومانی خودروها از طریق کارت هوشمند سوخت خودرو قابل برداشت است.
 
از سوی دیگر با توجه به آغاز توزیع بنزین با استاندارد یورو 4 اتحادیه اروپا در برخی از کلانشهرها همچون تهران، اراک، کرج و اهواز، شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی پیشتر اعلام کرده است: با وجود افزایش هزینه‌های تولید اما تا اطلاع ثانوی بنزین اروپایی با قیمت‌های مصوب و تکلیفی دولت در جایگاه‌ها عرضه خواهد شد.
 
در همین حال مجتبی شفیعی رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت اخیرا از تثبیت قیمت بنزین تا پایان سالجاری خبر داد و اعلام کرده است: فعلا برنامه ای برای تغییر سهمیه بنزین نیمه یارانه ای خودروها وجود ندارد و سهمیه بنزین آذر مطابق با روال گذشته فردا شب به کارت های سوخت واریز می‌شود.
 
هم اکنون حدود 24 میلیون کارت فعال سوخت در کشور وجود دارد و صاحبان این کارت‌های هوشمند سوخت از سه هزار و 227 جایگاه در سراسر کشور سوخت‌گیری می‌کنند به طوری‌که روزانه نزدیک به پنج میلیون تراکنش در کشور ثبت می شود.
 
در حال حاضر بنزین به صورت 2 نرخی شامل بنزین معمولی یارانه ای 400 تومان، بنزین معمولی آزاد 700 تومان، بنزین سوپر نیمه یارانه ای 500 تومان و بنزین سوپر آزاد 800 تومان در سطح جایگاه‌های کشور عرضه می‌شود.
 
با این وجود پیش بینی می‌شود از بهار سال آینده برای نخستین بار پای بنزین 1000 تومانی به جایگاه‌های سوخت کشور باز شود.


[ شنبه 92/9/30 ] [ 10:29 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

دبیرکل جمعیت ایثارگران گفت:‌ من یکی از عوامل رأی نیاوردن اصولگراها را در انتخابات یازدهم، رفتار و کردار آقای احمدی‌نژاد می‌دانم، مواضع مدیریتی وی در 6 سال آخر فضا را برای رأی نیاوردن مهیا کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در ابتدای برنامه شناسنامه اظهارداشت: در ایام پیروزی انقلاب ما در زندان بودیم، ظهر روز 22 بهمن درب زندان توسط مردم باز شد و ما آزاد شدیم؛ قبل از باز شدن در زندان خیلی اجمالی و مبهم از وضعیت کشور باخبر بودیم. از 19 بهمن بود که در زندان حس کردیم صدای تیراندازی و رگبار در اطراف زندان قطع نمی شود.

وی گفت: صدای تظاهرات مردم هم از خیابان شنیده می شد. آن شب برخلاف اینکه چند ساعت به چند ساعت نگهبان ها عوض می شدند، تا صبح هیچ شیفتی تغییر نکرد و ما متوجه شدیم که اتفاقاتی افتاده است.

فدایی ادامه داد: صبح هم در سلول ها را باز نکردند تا اینکه با کمک دوستان و استفاده از میلگرد در سلول و بعد در اتاق افسر نگهبان را باز کردیم و دیدیم کسی در اتاق افسر نگهبان نیست، مسائلی که شاهد آن بودیم نشان می داد اتفاقات جدی در حال وقوع است اما نمی دانستیم این اتفاقات در چه موردی است.

این نماینده سابق مجلس در مورد علت زندانی شدنش اظهار داشت: ما گروهی مسلحانه تاسیس کرده بودیم که این گروه لو رفته بود و در نهایت محکوم به زندان شدیم.

وی همچنین گفت: وقتی از زندان آزاد شدیم، از چند منبع مختلف به ما اطلاع دادند حضرت امام(ره)، زمانی که در پاریس بوده اعتقاد داشتند گروه‌های مسلح مسلمان باید باهم یکی شوند. این خبر که آمد، تحقیق کردیم و دیدم حرف صحت دارد. به همین دلیل دوستانی که به توصیه امام دور هم جمع شده بودند تا بنیان مجاهدین انقلاب اسلامی را بگذارند ما را هم دعوت کردند. ما هم رفتیم و در نهایت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تشکیل شد.

فدایی با بیان اینکه سال اول متوجه یک سری مشکلات درون سازمانی شدیم گفت: متوجه شدیم که این سازمان یک دست و یکپارچه نیست. برخی ها امام را رهبر و ولی فقیه خود می دانند اما بعضی دیگر انتخاب امام را سیاسی کردند. از همان جا اختلاف نظرها مشخص شد. اما وجود منافقین و گروه های ضد انقلاب که اوایل پیروزی انقلاب هر گوشه ای از ایران فعالیت های خرابکارانه خود را پیگیری می کردند، فرصت نمی داد که به این مسائل توجه چندانی شود و روح و وجود بچه ها بیشتر متوجه برخورد با فعالیت های خرابکارانه ضد انقلاب و جهاد سازندگی بود.

دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی همچنین گفت: همه گروه ها اطراف آقای بنی صدر جمع شده بودند و دفتر پناهندگی که ایشان در استان ها تاسیس کرده بودند به کانون اقدامات ضد مردمی تبدیل شده بود. بچه های انقلاب هم با الهام از دیدگاه های امام و روحانیت برای سازندگی کشور و کار کردن بسیج بودند. اما وقتی حادثه 7 تیر و متعاقب آن فرار منافقین و بنی صدر پیش آمد کم کم در بین نیروهای انقلاب وحدتی ایجاد شد و فرصتی به دست آمد که این نیروهای انقلابی به خودشان هم بپردازند.

وی ادامه داد: در درون سازمان مجاهدین هم این اتفاق افتاد و به مسائل درون سازمانی بیشتر پرداخته شد. آقای راستی کاشانی نماینده امام در سازمان مجاهدین بودند که من به قم رفتم و خدمت ایشان اشکالاتی را که در درون سازمان می دیدم مطرح کردم و گفتم من عازم جبهه هستم و وظیفه خودم می دانستم شما به عنوان نماینده امام از اوضاع باخبر باشید.

فدایی همچنین گفت: اختلاف اصلی ما با طیف آقای نبوی بود. زمانی که در جبهه بودیم شهید اخوت به منطقه آمد و از طرف آقای راستی برای ما پیغام آورد. از قرار معلوم حضرت امام فرموده بودند جبهه شما اینجاست، برگردید. ما هم بنا به فرمایش امام از منطقه برگشتیم و در سازمان فعالیت خود را ادامه دادیم تا مسائل داخلی سازمان را به سرانجام برسانیم. در نهایت طیف آقای نبوی مجبور شدند مسیری که ما گفته بودیم را قبول کنند.

وی گفت: آنها در ابتدا اعلام همراهی کردند اما بعد از مدتی به صورت دسته جمعی از سازمان استعفاء دادند و رفتند و سازمان یکدست شد. آن ها (آقای نبوی، آقای الویری، آقای تاج زاده، آقای آرمین و...) از بیرون کارهای تخریبی انجام دادند. نوع نگاه این ها با ما تفاوت داشت. این ها اساساً ولی فقیه و روحانیت و اسلام را طوری که ما می گوییم و قبول داریم، قبول نداشتند. آن ها بر مواضع خود اصرار داشتند و ما نمی توانستیم این مسائل را بپذیریم.

وی افزود: البته این مسائل در ابتدا به بهانه دیدگاه اقتصادی ظهور و بروز داشت. آن ها می گفتند ما طرفدار محرومان و مستضعفین هستیم و به ما اتهام طرفداری از سرمایه داران را می زدند. این در حالی که ما می گفتیم اسلام را باید مد نظر قرار داد، البته مسائل جنبی هم وجود داشت که بعدها بیشتر بروز پیدا کرد. بعضی دیدگاه ها از روزهای اول نسبت به برخی افراد و شاخص آن ها وجود داشت که آیا آن ها سلامت سیاسی دارند یا خیر، از موضع رفتار سیاسی و اعتقادی شان دیدیم که آن ها با دیدگاه های اصیل جنگ فاصله دارند.

حسین فدایی در مورد حضور در ستاد فوریت های جنگ هم گفت: ستاد فوریت های جنگ در منطقه بود که مقر اصلی آن در شهر اهواز بنا شده بود. این ستاد فوریت های مهندس- صنعتی جنگ را فراهم می کرد. مثلاً نصب پل خیبر، سکوهای توپ، سنگرهای بتنی در منطقه، کنترل از راه دور بولدوزرها و... از جمله فعالیت های این ستاد بود. تنوع کار بالا بود و در برخی موارد کارها از سطح فنی بالایی برخوردار بودند و باید کار سنگین مهندسی در جنگ انجام می شد.

وی در مورد مساله ادامه جنگ هم گفت: هیچ چیز برای ما بن بست تلقی نمی شد. سیستم ما طوری بود که باید پول زیادی وارد آن می شد تا بتوانیم برای امور مختلف هزینه کنیم اما بارها اتفاق افتاد که حتی یک ریال هم در حساب من نبود اما هیچ وقت نشده بود که ما گیر کنیم. شرایط سخت بود اما راه باز می شد و به وضوح مشخص بود که خدا راه را باز می کند. ما وسیله بودیم و راه خدایی باز می شد.

فدایی ادامه داد: جبهه ها خالی نشده بود بلکه رفتارهایی کرده بودند که در جبهه ها اثراتی داشت. در مجلس سوم فضا خیلی سیاسی خطی شد. ریشه این جناح بندی های سیاسی وارداتی بود و با برنامه صورت گرفت. به نظر من عده ای تلاش می کردند اختلافات سیاسی در کشور اوج بگیرد تا بر مسائل مختلف از جمله جبهه و جنگ سایه بیاندازد.

وی گفت:‌در شرایطی که تلاش و نظر امام روی وحدت و انسجام و یکپارچگی بود عده ای برای رسیدن به قدرت سیاسی تلاش می کردند. چه کسانی فضای جنگ را با همان فضای موجود اداره کردند و چه کسانی فضای جنگ را آلوده کردند؟ خط و نظر امام جنگ، جنگ تا پیروزی و جنگ، جنگ تا دفع فتنه از عالم بود و روحیه بسیجی و مردم هم همین بود اما عده ای از خواص که موثر و تصمیم گیر بودند تلاش کردند جنگ را با تحلیل سیاسی اداره کنند و در نهایت هم به این نتیجه رسیدند که دیگر نمی توانیم بجنگیم و به همین دلیل هم ارز گفتمان امام، شروع به گفتمان سازی کردند. می گفتند ما می جنگیم تا به یک نقطه پیروزی دست پیدا کنیم و از این پیروزی برای پایان دادن به جنگ استفاده کنیم. این حرف امام و مردم و... نبود. مردم پیروی امام بودند و شعارشان هم شعار امام بود.

وی همچنین گفت: آثار این نوع نگاه بر فضای جنگ هم تاثیر گذاشت.

حسین فدایی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت: من اساساً تقسیم بندی چپ و راست را قبول ندارم و این را یک نوع توطئه و وارداتی می دانم. این جناح بندی ها ربطی به جبهه نیروهای امام ندارد.ریشه تقسیم بندی آرایش چپ و راست به معادلات قدرت در جهان باز می‌گردد که این تقسیم بندی در بین مسلمانان وجود ندارد. من فکر می کنم با تحمیل و فریب این چپ و راست را وارد کشور ما کردند. متاسفانه این تقسیم بندی ها بعداً تئوریزه شد. یکی از مشکلات جدی و اساسی که ما به تیم آقای بهزاد نبوی گرفتیم این بود که اختلافات را تئوریزه می کرد و در کشور صف آرایی بین نیروهای انقلاب درست می کرد که این صف آرایی منجر به فرسایش نیروهای انقلاب و به حاشیه رانده شدن مسائل اصلی انقلاب می شد.

وی افزود: متاسفانه هنوز بقایای این تقسیم بندی‌ها وجود دارد. تمام کسانی که کشور و انقلاب را دوست دارند باید دورهم جمع شوند و ریشه این تقسیم بندی ها را بزنند. البته تفاوت سلیقه وجود دارد و کسی نمی تواند آن را انکار کند.

فدایی در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد تشکیل شورای هماهنگی نیروهای انقلاب هم اظهار داشت: بعد از 18 تیر 78 که عده ای تحت عنوان توسعه سیاسی و جامعه مدنی و... قائله راه انداختند (که به نظرم یک نوع کودتای نرم بود که فتنه 88 ادامه آن است.) مقام معظم رهبری شورای مرکزی گروه های مختلف را احضار کردند و مطالبی را مطرح کردند. آقا مطالبی را مطرح کردند از جمله اینکه مسائل و اختلافات به کشور آسیب می زند، این اختلافات را جمع کنید. تمام کسانی که می گویند ما اسلام، انقلاب، امام و ولی فقیه و... را قبول داریم دور هم جمع شوند و دست از اختلافات بردارید. در این جلسه وقتی فرمایشات آقا به پایان رسید، همانجا با هم پیمان بستیم که حرف آقا را پیگیری کنیم. لذا یک گروه دوازده نفری بودیم که با هم گروه وفاق را تشکیل دادیم.»

دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی با بیان اینکه طی دو سال نزدیک به 80 ملاقات با مسولین سیاسی زمان داشتیم، گفت: تمام این افراد به اتفاق حرف ما را تایید کردند و گفتند باید دست به دست هم دهیم و اختلافات را کنار بگذاریم. حتی آقای خاتمی که در آن زمان رئیس جمهور بودند گفتند من باید یک جلسه بگذارم و عقلا را دور هم جمع کنم تا یک کاری انجام دهیم  اما متاسفانه بعد از 2 سال هیچ اقدام عملی صورت نگرفت. ما این موضوع را خدمت آقا گزارش دادیم، آقا فرمودند منتظر بقیه نشوید و آن هایی که قبول دارند دور هم جمع شوند. آنجا بود که هسته و ریشه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شکل گرفت.

وی همچنین گفت: آقای ناطق،آقای توکلی، آقای باهنر، آقای عسگراولادی من هسته اصلی این شورا بودیم و دوستان دیگری مثل آقای تقوی، رضایی، لاریجانی و.. هم برحسب مورد اضافه می شدند.

حسین فدایی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت: وقتی شورای هماهنگی شکل گرفت، در سطح کشور گسترش پیدا کرد. این یک نیاز گمشده بود که به وسیله آن بچه های انقلاب یکدیگر را پیدا کردند و دور هم جمع شدند. واقعاً بنا نداشتیم که رفتار حزبی داشته باشیم به همین دلیل فضای بازی را تشکیل دادیم که افراد وفادار به نظام بتوانند دور هم جمع شوند. بنای ما این بود که که کار فکری و گفتمانی انجام بدیم و تصمیمی برای انجام کارهای سیاسی نداشتیم. اما جریان دوم خرداد آنقدر بد عمل کرد و در اصول و ارزش ها ساختار شکنی کرد که ما مجبور شدیم وارد صحنه شویم.

وی افزود: ما در شورای هماهنگی یکسری سیاست داشتیم. مثلاً اینکه تصمیم داشتیم چهره های سیاسی معروف شده ای که تعلق سیاسی پیدا کرده بودند را به صحنه سیاسی نیاوریم و چهره های جدیدی را معرفی کنیم. ما به این اعتقاد داشتیم که نباید حزبی عمل کرد و باید جوانگرایی کرد. این اصول و سیاست ها مورد توافق همه بود و روی آن اجماع وجود داشت. البته برخی از آقایان که حتی بعدها به شورای مرکزی و هماهنگی ما هم آمدند، از این موضوع نا امید بودند و می گفتند با آمدن دوم خرداد دیگر کسی به فکر ارزش ها و دین نیست و باید فاتحه انقلاب را خواند.

فدایی ادامه داد: آرام آرام مشخص شد که اینطوری نیست و تحلیل ها اشتباه بوده، عملکرد بد افراد باعث شده بود رغبت مردم کاهش پیدا کند. مردم دین دار هستند و اسلام و رهبری و شهدا را می خواهند اما شمای مسئول که بد عمل کردی را نمی خواهند! این که تو را نمی خواهند معنایش این نیست که اسلام را نمی خواهند، اتفاقاً اینکه مردم تو را نمی خواهند یعنی اسلام را می خواهند چون رفتار تو با اسلام تنظیم نیست. این مباحث فکری بود که باید بازسازی می شد.

وی اظهار داشت: باهمین دیدگاه وارد بحث شوراها شدیم. در ابتدا برخی از دوستان تلاش کردند افراد حزبی را وارد کنند. اما در نهایت با صحبت هایی که انجام شد فکر می کنم شورای خوبی انتخاب و تشکیل شد. شورای دوم نسبت به شورای اول اصلاً قابل قیاس نبود و بچه هایی وارد شدند که واقعاً می خواستند کار کنند و  آدم های اجرایی بودند. در مورد انتخاب شهردار هم باید با همان فکر شهردار انتخاب می شد. در آن زمان لیست بلند بالایی برای شهرداری تهران وجود داشت و افرادی مثل آقای رضایی، توکلی، ولایتی، لاریجانی، قالیباف، احمدی نژاد و... در این لیست وجود داشتند. اما چون آقای احمدی نژاد در انتخابات شوراها مسئول شورای هماهنگی تهران بود دوستان ایشان را می شناختند.

فدایی ادامه داد: شورای هماهنگی نیروهای انقلاب دستاوردهای خوبی داشت اما نتوانست روی اصول و مواضع طراحی شده بایستد و چون برخی از این اصول و مواضع عدول کردند، ناخودآگاه آسیب هایی وارد شد.

دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد انتخابات نهم ریاست جمهوری گفت: ابتدا که می خواستیم برای معرفی کاندیدا، بررسی‌های خود را آغاز کنیم به یک لیست 14 نفره رسیدیم. البته قبل از آن فرآیندی را طراحی کردیم که برای رسیدن به نامزد نهایی باید چه مراحلی را طی کنیم و چه زمانی نامزد مورد نظر خودمان را معرفی کنیم. در بررسی های اولیه از بین آن 14 نفر به 7 نفر رسیدیم. یکی از آن 14 نفر هم آقای هاشمی بود که به اجماع به این جمع بندی رسیدیم که مصلحت نیست ایشان باشد.

وی گفت: قبل از اینکه این بررسی ها را آغاز کنیم به عنوان شورای مرکزی جمعیت ایثارگران به دیدار آقای هاشمی رفتیم و تحلیل یک ساعته ای را خدمت ایشان ارائه دادیم و گفتیم به نظر ما با حضور نسل اول انقلاب باید کادرسازی کنیم. نیروهای جوان را بیاوریم تا تجربه کنند و از این طریق برای آینده کشور سرمایه گذاری کنیم تا چرخش نخبگان و قدرت صورت بگیرد؛ آقای هاشمی در آن جلسه گفت تمام تحلیل شما را قبول دارم. معنای حرف ما هم این بود که امثال شما باید فضا را برای دیگران آماده کنید و این یعنی ما فردا برای انتخابات ریاست جمهوری از شما حمایت نخواهیم کرد.

فدایی همچنین گفت: افرادی نامشان در لیست باقی ماند، آقای حداد عادل، آقای رضایی، آقای ولایتی، آقای توکلی، آقای لاریجانی، آقای احمدی نژاد و آقای قالیباف بودند. ما جدولی را طراحی کردیم که سه مولفه اصلی داشت. مقبولیت مردم، ویژگی ها و صلاحیت های فردی، کارآمدی و امکان رای آوری این سه مولفه اصلی بود. بخش کارآمدی به برنامه و تیم فرد برمی گشت که قرار شد این افراد بیایند و برنامه خود را در شورا ارائه دهند و در نهایت با بحث و جمع بندی به تصمیم نهایی برسیم.

وی ادامه داد: در روزها اول یکی از آقایان تلاش کرد یکی از نامزدها را به عنوان نامزد خود معرفی کند و تاکید داشت نام او به عنوان نامزد نهایی در بیاید. از طرف دیگر آقای ولایتی موضع گیری کرد که اگر آقای هاشمی بیاید من نمی آیم. این موضع گیری باعث شد موقعیتش در شورا تضعیف شود.در مورد آقای حداد هم که رئیس مجلس بودند در شورا این بحث مطرح شد که چون ریاست مجلس به عهده ایشان است، مصلحت نیست که نامزد شوند و بهتر است مجلس را اداره کنند که این موضوع هم مورد توافق قرار گرفت. پس از بین آن 7 نفر،  5 نفر باقی ماندند. قرار شد این دوستان به جلسه دعوت شوند تا برنامه های خود را مطرح کنند و در ادامه همان مسیر از پیش طراحی شده را طی کنیم. جلسه ای هم در تاریخ 27 آذر برگزار کردیم که در آن نامزدها نظرات خود را برای اعضای شورای هماهنگی استان ها بیان کردند تا دوستان دیگر هم با این نامزدها آشنا شوند.

فدایی افزود: یک خباثتی در این جلسه صورت گرفت. ما فیلمبردار و خبرنگار به این جلسه دعوت نکردیم و فقط عکاسی و فیلمبرداری داخلی داشتیم اما یکی از آدم های سیاسی که در فتنه نقش زیادی داشت و مدت ها در انگلیس بود و به ایران برگشت، عکس جلسه را از یکی از این بچه ها 7 میلیون تومان خریده بود و به روزنامه شرق داده بود تا از این طریق شورای هماهنگی را به عنوان جناح راست معرفی کنند.

وی ادامه داد: تعجیل برخی از دوستان باعث شد داخل تشکیلات و شورا با اختلاف و چالش ایجاد شود. متاسفانه علی رغم اینکه رویکرد عمومی مردم نسبت به اصولگراها مثبت بود اما در نهایت تفاهم روی یک فرد صورت نگرفت و چهار نامزد بیرون آمد.

فدایی در بخش دیگری از «شناسنامه» گفت: اختلاف آقای ناطق و آقای احمدی نژاد از همین جا آغاز شد و ما هم از دست احمدی نژاد ناراحت شدیم. قرار این بود که همه دست به دست هم دهیم که یک نفر معرفی شود و همه به نفع یک نفر کنار روند و کمک کنند. باز هم قرار شد از بین چهار نفر یک نفر انتخاب شود اما بازهم این اتفاق نیفتاد.

وی ادامه داد: نقطه اختلافی آقای احمدی نژاد و آقای لاریجانی هم از سال 84 کلید خورد و این شکاف ها به وجود آمد. البته تلاش های زیادی برای کم کردن این شکاف ها انجام شد. شاید بخش زیادی از انرژی ما در مجلس هفتم برای ایجاد وحدت و وفاق بین نیروها گرفته شد. ما هشت سال به صورت شبانه روزی تلاش می کردیم اختلافات به حداقل برسد و به وحدت و وفاق برسیم. نقش افراد مختلف در این شکاف ها متفاوت است. آقای احمدی نژاد رئیس قوه بود و 95 درصد کشور دست وی بود و امکانات زیادی داشت و بیشتر می توانست موثر باشد. مثلاً در انتخابات مجلس هشتم ما با نظر ایشان جلسه ای را تشکیل دادیم و گروه 5+6 شکل گرفت اما ایشان خودشان لیست جداگانه ای دادند! خب این موضوع بی اعتمادی و آسیب زیادی ایجاد کرد.

دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در مورد تعامل گروه های مختلف اصولگرا در هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد گفت: یکی از کسانی که آقای احمدی نژاد از لیست تحت حمایتشان برای مجلس هشتم درآوردند نام من بود اما ما هیچ وقت این موضوعات را به روی ایشان نیاوردیم و حتی در افکار عمومی اینطور جا افتاده بود که ما هر دو، یکی هستیم. ما برای خدا و مصلحت کشور این کار را انجام می دادیم اما ببینید با ما و امثال ما چطور رفتار شد.

فدایی در بخش دیگری از «شناسنامه»گفت: من یکی از عوامل رای نیاوردن اصولگراها را در انتخابات یازدهم، رفتار و کردار آقای احمدی نژاد می دانم. مواضع مدیریتی ایشان در یکی دو سال آخر فضا را برای نیاوردن مهیا کرد. ایشان تصویر خوبی از اصولگرایی ارائه ندادند.

دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در مورد اتفاقات سال 88 هم گفت: آیا می توان بحث از امامت کرد و سقیفه و غدیر و عاشورا را مطرح نکرد؟ یک واقعیتی اتفاق افتاده و طی آن ظلم بزرگی به ملت ما شده و جایگاه و اعتبار نظام و انقلاب آسیب دید. فتنه 88 بین مردم تفرقه ایجاد کرد، برای کشور مشکلات اقتصادی ایجاد کرد و دشمن را علیه ما جری کرد. خب ما بیایم و بگوییم چون به دنبال وحدت هستیم این اتفاقات نیفتاده است؟ اتفاقاً ما می گوییم اگر می خواهیم وحدت اتفاق بیفتد، نباید کاری کنیم که وحدت بهم بخورد. چه چیزی وحدت را بهم زد؟ تبعیت نکردن از قانون.

وی ادامه داد: فتنه مدیریت شده و برنامه ریزی شده بود. از داخل یک عده ای فکر می کردند می‌توانند ظرفیت نظام سلطه را برعهده بگیرند و آن را مدیریت کنند. اما در نهایت این نظام سلطه بود که آن ها را مدیریت کرد. حالا کسانی که در این ماجرا نقش داشتند، به جای توبه از مردم طلبکار شده اند؟

فدایی در پایان برنامه هم گفت: من به عنوان خادم نیروهای خدمتگزار نظام و مردم می‌گویم باید به این سوالات جواب داد که اگر در این سی و چند ساله پیشرفت داشته ایم به خاطر دعواها و اختلافات بوده یا همبستگی؟ در این چند سال هرجا اختلاف کرده ایم ضعیف شده ایم یا قوی؟ دشمن از این اختلافات استفاده کرده یا مونین؟ این انقلاب به برکت خون شهدا و عنایت الهی درست شده و ما باید تقوای الهی را پیشه کنیم نه اینکه به دنبال قدرت باشیم.

وی ادامه داد:‌ قدرت ابزاری است برای انجام وظیفه و تکلیف. اگر قدرت باعث شود من از اصول و ارزش ها دست بردارم که با اهداف ما در تضاد است. اگر ما معیارهای دینی و ارزشی را در نظر بگیریم اختلافی به وجود نمی آید. اگر ما به ارزش های دینی و تبعیت از دین و عمل کردن در مسیر ولایت گام برداریم مشکلی پیش نمی آید. مشکل فاصله گرفتن از این ارزش هاست. وقتی فاصله گرفتیم اختلاف پیش می آید، البته بین دنیاگرایان تفاهم می شود که این تفاهم و توافق مانا نیست.


[ جمعه 92/9/29 ] [ 3:15 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 مقامات اطلاعاتی آمریکا مدعی هستند که کماندوهای ایرانی در حمله به کمپ اشرف دخالت داشته‌اند. در این حمله دهها تن از اعضای گروهک موسوم به مجاهدین خلق به هلاکت رسیدند و هفت تن از اعضای اصلی آن ناپدید شدند.

به گزارش «تابناک»، فارین پالیسی با طرح ادعای فوق، آن را نشانه آزادی روزافزون دست ایران در عراق پس از عقب‌نشینی آمریکا از این کشور دانسته است.

به نوشته فارین پالیسی در حمله اول سپتامبر (دهم شهریور) به کمپ اشرف حداقل پنجاه تن از اعضای سازمان کشته شدند پس از این حادثه، سازمان همراه با تعدادی از قانون‌گذاران آمریکایی هوادار خود مدعی شدند که نیروهای امنیتی عراق این عملیات را اجرا کرده‌اند.مقامات عراقی همواره این ادعا را تکذیب کردند و اکنون مقامات آمریکایی مدعی شده‌اند که گروه کوچکی از کماندوهای سپاه پاسداران به طراحی و اجرای حمله به کمپ کمک کرده‌اند. سه مقام آمریکایی که خواسته‌اند نام انها فاش نشود به فارین پالیسی گفته‌اند که اعضای دو گروه کتائب حزب‌الله و کتائب اصائب اهل الحق حمله نهایی را انجام داده‌اند. این اولین باری است که آمریکاییها به نقش ایران در این حمله اشاره می‌کنند.

به گفته مقامات آمریکایی، سربازان عراقی مانع حمله به اشرف نشده‌اند ولی خود انها نیز در آن نقشی نداشته‌اند. آنها مدعی هستند که کماندوهای ایرانی و مبارزان عراقی عامل ربودن هفت عضو ناپدید شده گروهک منافقین هستند. این حادثه نشانه روابط نزدیک نوری المالکی با ایران دانسته شده است. به گمان آمریکایی‌ها، مالکی تحت هدایت ایران در پاییز سه سال پیش قرارداد امنیتی با آمریکا را رد کرد.

این در حالی است که رهبر گروهک نفاق با روایت مقامات آمریکایی از حادثه مخالف است و مدعی هستند که کمپ اشرف دارای موانع حفاظتی متعددی است و حضور بیش از 1200 نظامی عراقی در اطراف آن، رسیدن مبارزین عراقی بدون همکاری موثر نیروهای عراقی را سخت می‌کند. بنا به ادعای انها، ایران فرمان حمله به اشرف را صادر کرده است و نیروهای وفادار به مالکی آن را اجرا کرده‌اند. انها به عربی حرف زدن نیروهای عمل کننده در حمله به کمپ اشاره می‌کنند.

این در حالی است که آمریکایی‌ها استدلال می‌کنند که احتمالا کماندوهای ایرانی نیز توانایی عربی حرف زدن را دارند و یا شاید آنها در بیرون محوطه کمپ منتظر مانده‌اند تا مبارزین عراقی کار خود را انجام دهند.

در حالی که گروهک منافقین مدعی است که اعضای ان برای بازجویی به ایران منتقل شده‌اند، دولت آمریکا موضع مشخصی در این باره نگرفته است ولی به نوشته فارین پالیسی، در یکی از جلسات استماع کنگره در اواسط ماه نوامبر، برت مک‌گورک از مقامات مسئول وزارت خارجه امریکا در امور عراق و ایران، اعلام کرده است که هفت فرد ناپدید شده، «در عراق نیستند».

در حالی که وزارت خارجه آمریکا در سال 1997، سازمان موسوم به مجاهدین خلق را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داد، این گروه در سال 2012 تحت فشار شدید هواداران خود در آمریکا از این فهرست خارج شد. ژنرال جیم جونز اولین مشاور امنیت ملی اوباما و مایک موکاسی دادستان کل پیشین آمریکا از جمله افرادی هستند که با دریافت پول به سخنرانی در حمایت از این گروه پرداخته‌اند. رابرت منندز رئیس تندروی کمیته روابط خارجی سنای امریکا و از اصلی‌ترین دشمنان ایران نیز از جمله افراد هوادار گروهک فوق در کنگره آمریکا است.

در روزهای پس از حمله به کمپ اشرف، این اعتقاد در مقامات دولتی آمریکا تقویت شده است که اعضای این گروهک تنها زمانی در امنیت خواهند بود که عراق را ترک کنند، ولی تاکنون کمتر کشوری پیدا شده است که حضور این افراد را در خاک خود بپذیرد.


[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 11:20 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

آیت الله ?علی اکبر هاشمی رفسنجانی? رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت وزیر خارجه امریکا با اعتراف به خلف وعده امریکا، قول داده است که واشنگتن جبران کند.

به گزارش ایرنا از روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام ،آیت الله ?علی اکبر هاشمی رفسنجانی ? عصر سومین روز سفر خود به کرمان در مصلای جمعه این شهر در دیدار با اقشار مختلف مردم از شهرهای گوناگون این استان افزود: وقتی وزیرخارجه آمریکا به وزیر خارجه ایران می گوید ما خلف وعده خود را جبران می کنیم و مذاکرات باید ادامه یابد؛ یعنی عزم قدرت های غربی برای گفت وگوهای دوستانه با ایران جدی است.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با ارائه تحلیلی از اتفاقات پس از مذاکرات و برخی پیمان شکنی ها؛ گفت: تغییر رویکرد غرب و آمریکا نسبت به ایران را بخاطر هوشیاری مردم است .

وی ادامه داد: شما مردم به گونه ای در انتخابات حاضر شدید و دولتی را آوردید که دنیا را مجبور و متقاعدکرد باید با ایران در فضای برابر مذاکره کند.

هاشمی رفسنجانی عصبانیت اسرائیل و صهیونیستها از رفتار احترام آمیز دنیا نسبت به ایران را به خاطر برباد رفتن تبلیغاتی خواند که از اول پیروزی انقلاب با همه قدرتها رسانه ای خویش در صدد القای آن به جهانیان بودند.

وی در ادامه این دیدار که همراه با شور و شوق کم نظیر مردم و به ویژه جوانان بود، پس از پاسخ به ابراز احساسات مردم، در سخنانی به سابقه کهن دیار کرمان در تاریخ ایران اشاره کرد و گفت: کرمان در تاریخ این سرزمین مثل ستاره ای می درخشد و همیشه سنگر نفوذ ناپذیر ایران زمین بود .

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با یادآوری مقاطع مختلف از تاریخ پرافتخار کرمان و با بیان اینکه شما مردم ؛ تاریخ را خوب ورق زدید؛ گفت: اتفاق مسجد جامع کرمان در مبارزات قبل از انقلاب و خط شکنی های لشکر 41 ثارالله در دفاع مقدس ؛اسنادی روشن از روحیات دینی و ملی مردم این استان است.

آیت الله هاشمی رفسنجانی با یادآوری سالگرد زلزله بم و گرامیداشت یاد جان باختگان آن حادثه دلخراش ؛ گفت: ارگ بم ریشه در قوم ایرانی دارد و شهر بم سپر دفاع ایران در شرق است و اگرچه در زلزله ویران شده، اما با همت مردم و مسوولان ؛بهتر از گذشته آباد خواهد شد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به آخرین سفر خویش به شهرستان بم و آشنایی با نیاز مردم آنجا گفت: امیدوارم دولت تدبیر و امید برنامه کاملی برای ساخت مجدد بم و استفاده از منابع آن داشته باشد.

آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از سخنان خویش با گرامیداشت سالروز شهادت آیت الله مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه گفت: برخی می خواستند بین حوزه و دانشگاه اختلاف بیاندازند که خون شهید مفتح در دانشکده معارف دانشگاه تهران نقطه وحدت طلبه ها و دانشجویان شد.

آیت الله هاشمی رفسنجانی در ادامه با بیان چند آیه و روایت که مسلمانان را دعوت به وحدت و همدلی می کند، گفت: نباید بگذارید اختلاف نظرها باعث ایجاد کینه و کدورت در دلها شود.

وی با یادآوری حدیث «اختلاف امتی رحمه» گفت:آنچه که مذموم قرآن است، نزاع می باشد ؛ اما اگر اختلاف نظرها مودبانه در رسانه ها و صدا و سیما مطرح شود ؛ مردم براساس شعور خود قضاوت و انتخاب می نمایند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی افزود: مهم این است که با حرفهای خود مردم را منحرف نکنیم که ناحق را انتخاب کنند ؛ چون در آن صورت پایه های اسلام را در دلها و پایه های کشور را در دنیا ضعیف می کنیم.

وی افزود: من به عنوان یک کرمانی تأکید می کنم که فضای استان را همیشه دوستانه نگه دارید.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این زمینه به روحیات وحدت آفرین آیت الله جعفری ؛ به عنوان نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمان اشاره کرد و گفت: ایشان نمونه خوبی در میان ائمه جمعه هستند که بدون جانبداری از جریانی خاص، همیشه با استدلال و منطق صحبت می کند.

عضو مجلس خبرگان رهبری در تقبیح تلاش برای ایجاد اختلاف بین مردم، دامن زدن به اختلافات مذهبی را نوعی بی صفایی در حق مسلمانان و بی مهری در حق اسلام دانست و گفت: چندی پیش رهبری معظم انقلاب در دیدار علما ؛ مشکلات جهان اسلام را برخاسته از گفتار و رفتار گروه های افراطی شیعه و سنی دانستند که همدیگر را تفکیر می کنند و با اقدامات تروریستی باعث خونریزی و کشتار می شوند.

وی دامن زدن به اختلافات مذهبی را برخاسته از جهالت محض دانست و گفت: قرآن کریم که کتاب مسلمانان است؛ پیروان همه ادیان آسمانی و اهل کتاب را دعوت به همدلی حول محور مشترکات می کند ؛ اما یک عده افراطی مدعی شیعه گری و اهل سنت خون همدیگر را مباح می دانند.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با ارائه تحلیلی از وضعیت دینی و مذهبی جمعیت ایران و پراکندگی جغرافیایی آنان گفت: شیعه و سنی در هر جای ایران اسلامی به سربلندی کشور خود می اندیشد و اگر کسی غیر از این تفکر داشته باشد؛ مطمئن باشید مزدور دشمنان اسلام و ایران است.

آیت الله هاشمی رفسنجانی با اسف بار توصیف کردن اختلافات مذهبی مسلمانان در پاکستان، عراق، سوریه و افغانستان گفت: این همان است که دشمنان برای تداوم اشغالگری خویش در کشورهای اسلامی می خواهند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی با تأکید بر این نکته که اختلافات باعث رخنه دشمنان در صفوف مردم می شود، به طرح مسائل اختلافی مربوط به اوضاع داخلی ایران در ماههای قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری پرداخت و گفت: دشمنانی که قبل از انتخابات صحبت از جنگ می کردند ؛ اکنون دم از مذاکره می زنند.

وی افزود: در هر جنگی پیروز و شکست خورده وجود دارد؛ اما اگر روابط در فضای گفت وگو شکل بگیرد ؛می تواند به شرایط برد ـ برد برسد که الان در مذاکرات ایران وغرب وآمریکا در جریان است.

آیت الله هاشمی رفسنجانی به تلاش جناحی یک گروه برای بهره برداری از منافع ملی در مسئله مذاکرات هسته ای اشاره کرد و گفت: رهبری معظم انقلاب با حمایت از تیم مذاکره کننده و تأیید و تشکر از تلاشهای آنان؛ راه را به مردم نشان دادند؛ اما آن گروه افراطی هنوز هم درصدد گمراهی مردم هستند.

آیت الله هاشمی رفسنجانی افزود: به حرفهای انحرافی گروههای افراطی در داخل و خارج نباید توجه کرد و مطمئن باشید جان کلام همان است که رهبری نظام گفتند: اعضای تیم مذاکره کننده مامور صدیق انقلابند.

قبل از سخنان آیت الله هاشمی رفسنجانی ؛آیت الله جعفری؛نماینده ولی فقیه و امام جمعه کرمان و مهندس رزم حسینی؛ استاندار کرمان و یک نفر به نمایندگی از طرف مردم بم ؛ گزارشی از اوضاع سیاسی و اقتصادی استان ارائه کردند و به نمایندگی از طرف مردم همه شهرهای استان؛ به آیت الله هاشمی رفسنجانی خیر مقدم گفتند.


[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 11:19 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

هم‌زمان با سومین سالگرد هدفمندی یارانه‌ها در ایران دولت و مجلس در حال رایزنی برای اجرای فاز دوم این قانون از سال آینده و حذف برخی دهک‌های غیرنیازمند یارانه‌بگیر هستند اما هنوز توافقی حاصل نشده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، 27 آذر 1389، محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری وقت با حضور در تلویزیون آغاز اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها را رسماً اعلام کرد و گفت: از صبح روز 28 آذر، حامل‌های انرژی، آب و نان در سراسر ایران با بهای جدید ارائه خواهند شد.

به‌دنبال گفت‌وگوی تلویزیونی احمدی نژاد ستاد هدفمندی یارانه‌ها با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد: از این پس قیمت بنزین آزاد لیتری 700 تومان، قیمت سی‌ان‌جی (گاز اتومبیل) متر مکعبی 300 تومان و قیمت گازوئیل آزاد هم لیتری 350 تومان خواهد بود.

از آن تاریخ تاکنون 3 سال گذشته و امروز (پنج‌شنبه 28 آذرماه 1392) قانون هدفمندی یارانه‌ها در ایران رسماً 3ساله شد؛ اما قانون هدفمندی یارانه‌ها در این سال‌ها با فراز و فرودهای بسیاری همراه بود و واکنش‌های تند و تیز مجلس و کارشناسان را به‌همراه داشت چراکه به‌اعتقاد فعالان اقتصادی آن‌طور که باید هدفمندی در ایران اجرا نشد و همین امر عواقبی را به‌دنبال داشت.

هدفمندسازی یارانه‌ها در ایران یکی از مهمترین بخش‌ها و نمایان‌ترین بخش طرح تحول اقتصادی است که به تغییر فرآیند پرداخت یارانه‌ها می‌انجامد. در این فرایند با حذف تدریجی یارانه‌ها‌ از مواد سوختی، مواد خوراکی، آب، برق و سایر اقلام در ایران نوع پرداخت تغییر می‌کند که بخشی از این یارانه‌های حذف‌شده (60 درصد در سال 1390) به‌صورت نقدی به مردم پرداخت شد و قرار بود سایر درآمد این کار صرف کارهای عمرانی و فرهنگی شود.

سرانجام دولت وقت قانون بزرگ‌ترین طرح تاریخ اقتصادی ایران (قانون هدفمند کردن یارانه‌ها) را در زمستان 1387 به‌صورت لایحه به مجلس ارائه کرد و بعد از جنجال فراوان و با اعمال تغییراتی به تصویب مجلس رسید. اما در آذر 1388، با بالاگرفتن اختلاف بین مجلس و دولت در خصوص نحوه در اختیار گرفتن درآمد ناشی از آزادسازی قیمت‌ها، این ماده به شورای نگهبان ارسال شد و با بررسی آن توسط این شورا، منابع مالی به وجود آمده در پی حذف یارانه‌های اجناس، می‌بایست در اختیار دولت قرار می‌گرفت. با تمام این کش و قوس‌ها دولت موفق به اجرای هدفمندی در آذر 89 شد.

براساس فرم‌های اطلاعات اقتصادی برای دریافت یارانه نقدی که تا مهر 1389 تکمیل شده از آن تاریخ تاکنون 68 میلیون و 482 هزار و 758 نفر در قالب حدود 20 میلیون خانوار ماهانه 45500 تومان یارانه می‌گیرند.

در طرح هدفمندی یارانه‌ها قیمت برخی از حامل‌های انرژی اصلاح شد و قرار بود افزایش قیمت بعدی در فاز دوم انجام شود ولی ازآن‌جایی که دولت وقت و مجلس با هم به توافق نرسیدند اجرای فاز دوم به تعویق افتاد. حامل‌های انرژی‌های مشمول اصلاح قیمت عبارت‌اند از: بنزین موتور، نفت گاز (‌گازوئیل)، نفت کوره، گاز مایع،گاز خودرو، نفت سفید، گاز طبیعی و برق.

مجلسی‌ها با اجرای فاز دوم حامل‌های انرژی در سال 92 مخالفت کردند و همین باعث شد که دولت دهم موفق به اجرای فاز دوم نشود و این مرحله از قانون به دولت یازدهم برسد؛ برهمین اساس کابینه حسن روحانی تصمیم گرفتند برای اجرای فاز دوم در سال 93 لایحه‌ای جدا از بودجه به مجلس ارائه دهند تا در نهایت نسبت به اجرای فاز دوم گامی بردارند.

ازآن‌جایی که دولت در تأمین اعتبار یارانه نقدی به مشکل خورده و با کسری بودجه همراه است مجلس و دولت به این تصمیم واحد رسیده‌اند که باید یارانه دهک‌های درآمدی بالا حذف شود و گروه نیازمندان یارانه ماهانه را دریافت کنند. البته ابتدا قرار بود این طرح تا پایان سال 92 اجرا شود ولی مجلس و دولت به جمع‌بندی واحد نرسیدند. بر همین اساس دولت سعی دارد تا این طرح را هم در لایحه هدفمندی یارانه‌ها به مجلس ارائه دهد.

امروز سومین سال از اجرای هدفمندی یارانه‌ها می‌گذرد ولی طبق اذعان کارشناسان اقتصادی اجرای اشتباه هدفمندی یارانه‌ها موجب بروز برخی مشکلات در اقتصاد ایران شد که لازم است در ادامه قانون‌گذار و دولت راهی را برای اجرای صحیح و کامل هدفمندی یارانه‌ها در پیش بگیرند. البته رئیس کابینه یازدهم و یاران وی به‌دفعات بر اجرای صحیح هدفمندی در سال آینده تأکید کرده‌اند ولی هنوز طرحی برای ادامه هدفمندی ارائه نداده‌اند.


[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 11:18 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

دختران مجرد، بالا رفتن سن ازدواج، آسیب های اجتماعی، بی‌بندوباری، مفاسد اخلاقی، ... اینها واژه‌هایی هستند که وقتی درباره ی زندگی مجردی دختران صحبت می‌کنیم، ناخودآگاه در ذهن شنونده تداعی می‌شود و با جستجوی ساده‌ای در فضای مجازی می‌توان انواع مطالب هشداردهنده درباره ی خطرات این سبک زندگی را یافت.

به گزارش فرارو، گویی این شکل از زندگی به هر دلیل و هر انگیزه ای که باشد، موقت باشد یا دائم، خودخواسته باشد یا از سر اجبار، دچار نوعی پیشداوری منفی است و انگ قضاوت منفی بر پیشانی اش خورده است.

هرچند در سالهای اخیر زندگی مجردی دختران در تهران وسیع تر شده است، ولی همچنان سوال برانگیز است و هربار که کسی بخواهد وارد این نوع از زندگی شود ناچار است که به نوعی مشروعیت عمل خود را توجیه کند.

تهران جذابیت زیادی برای مهاجران دائم و موقت دارد. سالانه هزاران نفر از نقاط مختلف ایران به منظور دستیابی به فرصت‌های بهتر کار، درآمد، تحصیل و زندگی به این شهر می‌آیند. بسیاری از این افراد که اغلب جوان، دانشجو، کارمند، و یا کارگرند، به تنهایی و دور از خانواده خود به صورت "مجردی" زندگی می‌کنند.

اگر در سالهای گذشته "خانه مجردی" مقوله ای بود که تنها به پسران اختصاص داشت، امروزه دختران زیادی نیز به این سبک زندگی روی آورده اند و به تنهایی یا همراه با دوستان همخانه ی خود زندگی مجردی را تجربه می‌کنند.

طوری که زندگی مجردی دختران در تهران به یک پدیده ی ملموس و روزمره تبدیل شده، از سوی برخی پذیرفته شده و از سوی دیگران با نگرانی و اعتراض مواجه شده است.

حال سوال این جاست که دلایل گرایش فزاینده ی دختران به زندگی مجردی چیست و این سبک زندگی چه چالش ها و آسیب هایی به دنبال دارد؟ چرا بسیاری از دختران حتی پس از اتمام دوره ی دانشجویی و فراغت از تحصیل و با وجود تمام دشواری های اقتصادی و اجتماعی که در زندگی مجردی با آن مواجهند، همچنان حاضر به برگشتن به شهر و زندگی همراه با خانواده ی خود نیستند؟

آمارها چه می‌گویند؟  
30 درصد از جوانان ایرانی ساکن شهرهای بزرگی چون تهران، تبریز، اصفهان، مشهد، اهواز و شیراز زندگی مجردی را انتخاب کرده اند.

طبق نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال 1390، در شهر تهران در گروه سنی 15 تا 39 سال 1062059 مرد مجرد (شامل بی‌همسر به دلیل فوت، بی‌همسر به دلیل طلاق، و هرگز ازدواج نکرده) وجود دارد و 789252 مرد دارای همسر. این ارقام برای زنان ساکن تهران در همین گروه سنی عبارت است از 843795  زن مجرد (شامل بی همسر به دلیل فوت، بی همسر به دلیل طلاق، و هرگز ازدواج نکرده) و 1043606 زن دارای همسر. اما همه ی مجردها به صورت مستقل و مجردی زندگی نمی کنند، بلکه بسیاری از آنها به همراه خانواده و در منزل پدری خود ساکن اند.

طبق نتایج همین سرشماری، خانوارهای ساکن در تهران به سه دسته تقسیم شده اند.

خانوارهای معمولی، خانوارهای گروهی  و خانوارهای موسسه ای. در سال 1390 تعداد زنانی که در خانوارهای معمولی زندگی می کنند 4071742 نفر، زنانی که در خانوارهای گروهی سکونت دارند 2909 نفر و زنانی که در خانوارهای موسسه ای ساکن اند 20099 نفر است.

این ارقام برای مردان عبارت است از 3994638 نفر در خانوارهای معمولی،  25125 نفر در خانوارهای گروهی، و 39538 نفر در خانوارهای موسسه ای.

به درستی مشخص نیست که چه تعداد از خانوارهای معمولی تک نفره اند و زندگی مجردی محسوب می شوند. آمار دقیقی نیز از تعداد خانه های مجردی دختران و پسران در تهران در دست نیست. اما طبق اظهار نظر وزارت ورزش و جوانان ایران در سال 1391، در شهرهای بزرگ بین 25 تا 30 درصد جوانان زندگی مجردی دارند.

انواع زندگی مجردی دختران

دخترانی که اغلب برای تحصیل و گاهی نیز برای کار به تهران می آیند معمولاً سه شکل زندگی مجردی را تجربه می کنند. یکی زندگی در خوابگاه است. خوابگاه های دانشجویی معمولاً بدون هزینه یا بسیار کم هزینه اند و دانشجویان در اتاق هایی 4 الی 5 نفری زندگی می کنند.

خوابگاه های دخترانه اغلب مقررات ویژه ای برای رفت و آمد دارد و مورد نظارت وکنترل قرار می گیرند. مسئولان خوابگاه با خانواده ی دختران دانشجو به شکل مستمر در تماس اند و تمامی تاخیرها و غیبت ها را به آنان گزارش می دهند.

شکل دوم زندگی در پانسیون است. پانسیون ها واحدهای مسکونی آپارتمانی ای خصوصی هستند که در هر اتاق آن به طور متوسط 10 تخت وجود دارد و معمولاً افراد به طور موقت به مدت چندماه در آن زندگی می کنند. هزینه ی کمی به صورت ماهانه برای اقامت در پانسیون می پردازند و از سرویس بهداشتی و حمام و آشپزخانه مشترک استفاده می کنند. هرچند که پانسیون نیز مقرراتی برای ورود و خروج دارد اما نسبت به مقررات خوابگاه سهل گیرانه تر است و غیبت ها و تاخیرها به خانواده افراد مقیم در پانسیون گزارش نمی شود.

شکل سوم نیز خانه ی مجردی است. دختران می توانند به صورتی تکی یا گروهی واحد مسکونی مورد نظر خود را اجاره کنند. این خانه ها ممکن است یک سوئیت بسیار کوچک یا واحدی چند اتاقه باشد. این شکل از زندگی اغلب از همه پرهزینه تر است و مبلغ رهن و اجاره حتی در بدترین نقاط شهر و حتی در کوچکترین و بی کیفیت ترین واحدهای مسکونی با مبلغ ماهیانه ی پانسیون و هزینه ی ترمی خوابگاه قابل مقایسه نیست.

شکل سوم زندگی مجردی تهران این روزها بیشتر شده است. صاحب یک آژانس معاملات املاک می گوید: "این چند سال خیلی درخواست خانه مجردی زیاد شده، هم دختر و هم پسر. قبلاً سخت گیری بیشتری برای اجاره دادن خانه به مجردها وجود داشت، مثلاً حدود پنج سال پیش بود که اداره اماکن ابلاغ کرد که به مجردها خانه ندهید، چون دوره ی گلدکوئست بود و به ظاهر خانه دانشجویی می گرفتند ولی در عمل از آن برای فعالیت های گلدکوئست استفاده می کردند. برای اینکه به کسی خانه مجردی بدهیم الان مقررات خاصی نیست و عملاً هم نمی شود کنترل کرد. ما حداکثر کاری که می توانیم بکنیم این است که طرف را احراز هویت کنیم."

می‌گوید نمی‌شود چک کرد، "ما معمولاً شناسنامه‌ها را نگاه می‌کنیم. اما در عمل بله چنین چیزی ممکن است. چون خیلی‌ها شناسنامه را نمی‌بینند. موقع امضای قرارداد فقط یک نفر لازم است و طرف می‌تواند بگوید فلانی خواهرم یا برادرم است ولی موقع امضای قرارداد او را با خود نیاورد."

می‌گوید: اما هستند کسانی که مایل باشند خانه را به مجرد اجاره بدهند. "حدوداً 5 تا 10 درصد مالک‌ها حاضرند که به مجرد خانه بدهند. دلیلش هم این است که زیاد اعتماد ندارند."

پدرم مخالف بود و مادرم تشویقم می‌کرد
الهام 24 ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد که در خانه‌ای مجردی زندگی می‌کند می‌گوید: "خانواده ما مذهبی و سنتی‌اند و من‌هم اصلاً عصیانگر نیستم، ترجیح می‌دهم که بدون رضایت پدر و مادرم کاری نکنم. پدرم اوائل مخالف زندگی مجردی من در تهران بود، به من اعتماد داشت و مخالفتش بیشتر به دلایل عاطفی بود و اینکه به جامعه اعتمماد نداشت. مادرم ولی زندگی در شهر کوچک را نمی‌پسندید و تشویقم می‌کرد که در تهران بمانم. بعد هم به تدریج پدرم را قانع کرد و من الان در خانه‌ای زندگی می‌کنم که ملک شخصی است و خود خانواده در اختیارم قرار داده‌اند. به نظرم این شیوه تعامل با خانواده خوب است و نباید آشوب کرد بلکه باید طی یک روند تدریجی از آنها پوئن گرفت که شکاف نسلی پیش نیاید."

همه بار بر دوش خودم است
نرگس فارغ‌التحصیل کارشناسی است و 26 سال دارد، او از تجربه زندگی کردنش در پانسیون می‌گوید: "خانواده‌ی من زورگو نیستند ولی وقتی که من درسم تمام شد به من می‌گفتند که باید برگردی، البته خودشان زیاد با زندگی من در اینجا مشکلی نداشتند ولی فشار اجتماعی فامیل و دوستان و آشنایان و همسایه‌ها که از آنها می‌پرسیدند دخترتان چرا برنمی‌گردد و مگر درسش تمام نشده، همین حرف ها باعث شد که آنها هم مخالفت کنند. پدر و مادرم هیچ کمکی به ماندن من در تهران و زندگی مجردی من نکردند. خودم همه بارش را به دوش کشیدم."

نرگس از مشکلات پانسیون می‌گوید: "همسایه ها گاهی اذیت می کنند. پسرها چون می دانستند که توی این ساختمان دخترهای مجرد زندگی می کنند شبها می آمدند پشت پنجره و بلوتوث می فرستادند، متلک می گفتند و اذیت می کردند!"

زندگی با یک مرد غریبه بدون تشریفات!
مرجان فارغ التحصیل کارشناسی ارشد اما که در کوچه پس کوچه های خیابان انقلاب با یک همخانه مَرد زندگی می‌کند، برخورد خانواده‌اش را خیلی آزاردهنده توصیف می‌کند. او می‌گوید: "خانواده ما وضع مالی خیلی خوبی دارند ولی اصلاً به من کمک نمی‌کنند. پدرم خیلی با ماندن من در تهران مخالف است، البته نمی‌دانند که من دارم با یک آقا زندگی می‌کنم. هر ده هفته یک بار زنگ می‌زنند به من و تخریبم می‌کنند. می‌گویند تو که درست تمام شده و کارت را هم که از دست داده‌ای دیگر چرا تهران می‌مانی؟ مادرم کمی بهتر برخورد می‌کند. مادرم گاهی به بهانه‌های مختلف از پدرم پول می‌گیرد و برایم می‌فرستد."

مرجان نحوه مخفی کردن زندگی با یک مرد را از خانواه‌اش این گونه تشریح می‌کند: "من چون دارم با یک آقا زندگی می‌کنم باید خیلی چیزها را رعایت کنم. مثلاً وقتی که می خواستم خانه بگیرم به خانواده ام گفتم که دارم با دوست خانمم همخانه می شوم. با او هم هماهنگ کردم و وقتی که خانواده ام به تهران آمدند او را به عنوان همخانه به آنها نشان دادم. هر وقت که پدر و مادرم می خواهند بیایند اینجا، باید از چند روز قبل دوست آقایم خانه را ترک کند و دوست خانمم وسایلش را می آورد مثلاً مانتوها، کتاب ها، دمپایی روفرشی و خلاصه صحنه سازی می کنیم طوری که انگار یک خانم دارد اینجا زندگی می کند! هر وقت هم که پدر و مادر دوست پسرم می آیند من مجبورم که خانه را ترک کنم و جایی دیگر بمانم. چون خانواده ام از من حمایت نمی کنند وضعیت خوبی ندارم، تغذیه ام افت کرده ولی باز هم حاضر نیستم که به خوابگاه برگردم. توی خوابگاه احساس می کنی که حیوانی، ولی در خانه مجردی با همه مشکلاتش احساس شخصیت می کنم."

دشمنی به نام صاحبخانه!

مورد آرزو اما بهتر بود. آرزو که 25 سال دارد می‌گوید: "خانواده ام به راحتی پذیرفتند که من با دوستم در تهران همخانه شوم. چون او دوست قدیمی من بود و از زمان دبیرستان خانواده ام او را می شناختند و به او اعتماد داشتند. "
 
آرزو در ادامه حرف‌هایش از صاحبخانه ها می‌کند. او می‌گوید: "صاحبخانه فعلی کاری به کار ما ندارد ولی مالک قبلی خیلی اذیت می‌کرد، چک می کرد، می پرسید که دوست پسرم کیه، به خانواده ام تلفن می زد و غیره. اما الان مالک اتریشه و ما کمی آزادتریم. البته برادر صاحبخانه گاهی مزاحم می شود. حتی یک بار هم به من پیشنهاد داد که با او به عراق و دوبی بروم."

می‌گوید: "ما سروصدای زیادی نداریم و همسایه ها را هم زیاد نمی بینییم. اصولاً برخورد خاصی پیش نیامده که بفهمم نگاه آنها چیست. البته همسایه ها هم آنقدرها خانواده هسته ای ایده آل نیستند، بعضی از آنها مطلقه و تنها هستند. سبک زندگی ما را هم پذیرفته اند. گاهی وقتی که تنها هستم از آنها می ترسم. ولی درکل همسایه ها با این موضوع کنار آمده اند."

زندگی مجردی در خانه ای که اختیارش به دست خود آدم باشد جذاب است. شاید همین موضوع باشد که بازار پانسیون‌ها و خوابگاه های دخترانه را از سکه انداخته است.

زندان هایی به نام پانسیون!
نازنین، دختری که نزدیک به یک سال را در پانسیونی در خیابان آزادی زندگی کرده بود، می گفت: "مقررات زندگی در پانسیون با فشار خانواده فرقی ندارد. اینجا مشکلاتی مثل خورد و خوراک، سرویس بهداشتی، و آشپزخانه وجود دارد. در پانسیون رنج های سنی مختلفی زندگی می کنند از دانشجوهای دانشگاه آزاد و پیام نور گرفته تا زنهای 40 سال به بالا که مطلقه یا بیوه اند، یا حتی زن هایی که صیغه می شوند! اغلب کسانی که به پانسیون می آیند به طور موقت مثلاً دو سه ماه می مانند ولی کسانی که دائمی در پانسیون زندگی می کنند وضع مالی خیلی بدی دارند و از لحاظ مالی خیلی ضعیف اند. پانسیون هایی که در مرکز شهر قرار دارند از لحاظ امکانات وضع خوبی ندارند و به مشکلات اجرایی و تعمیرات هم زیاد رسیدگی نمی کنند. پانسیون های بالای شهر کیفیت بهتری دارند. بدترین چیز پانسیون این است که خیلی فضای غم انگیز و غربت باری دارد. در خوابگاه الاقل بین هم نسلان خودت و همکلاسی هایت هستی و محیط شادی داری."

و اما خوابگاه دختران!
میترا دانشجوی سال سوم رشته فیزیک که در خوابگاه زندیگی می کند، از مشکلات خوابگاه های دانشجویی می گوید، میترا آرزو می‌کند، کاش آنقدر پول داشت که می‌توانست خانه‌ای اجاره کند.

میترا می‌گوید: "زندگی در خوابگاه دانشجویی سخت است. بعضی چیزها تحقیرآمیز است، ساعت خوردن، چک شدن با خانواده، اگر تاخیر داشته باشی به خانواده ات اطلاع می دهند. نحوه خبررسانی به خانواده هم چندان مودبانه نیست. وای به حال دختری که گزارشش به خانواده برسد. مثلاً می‌گویند که دخترتان را همراه یک پسر دیده‌ایم. البته خانواده ام به من اعتماد دارند و می دانند که من در ارتباط با همکلاسی ها و دوستانم خط قرمز هایی را رعایت می کنم و از من حمایت می کنند ولی در کل ایجاد بد دلی می‌کنند. اگر کسی حساسیت و ویژگی‌های وسواس گونه داشته باشد زندگی در خوابگاه برایش سخت می شود. چون در خوابگاه فضای خصوصی نداری. البته زندگی در خانه مجردی هم مشکلاتی دارد. اما در کل حسن زندگی مجردی این است که مدیریت اقتصادی زندگی به عهده خودت می‌افتد. شاید یک جور تمرین مدیریت و استقلال است."

چرا زندگی مجردی در تهران؟  
زندگی مجردی مشکلات زیادی دارد. از مشکلات مالی گرفته تا مسائل تعمیر و نگهداری خانه، زحمت پخت و پز و شست وشو و خرید، نگاهه همسایه‌ها، دردسر قرارداد امضا کردن و درگیری با صاحبخانه، دردسر اسباب کشی، رفت و آمد، تذکرها، فشار و مخالفت خانواده، دلتنگی و نیازهای عاطفی و غیره. اما با این حال بسیاری از دختران ترجیح می‌دهند که به تهران بیایند، به جای خوابگاه دانشجویی خانه مجردی بگیرند، و پس از فارغ‌التحصیلی هم هر طور که شده در تهران باقی بمانند. دلیل این امر چیست؟
در میان صحبت‌هایی که با برخی از این افراد شد، دلیل اصلی آنها برای ماندن در تهران امکانات تهران ارزیابی شد. آنها معتقدند که امکانات و فرصت‌های تهران مانند کتابخانه‌های بزرگ و مجهز، امکانات تحصیلی، ورزشی، تفریحی، فرهنگی، سینما، تئاتر، موسیقی، فرصت فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، فرصت‌های بهتر شغلی و درآمدی آنقدر برجسته است که به هیچ وجه با امکانت شهرستان کوچک خودشان قابل مقایسه نیست. آنها حاضر نیستند که به شهرستان برگردند چون حس می‌کنند باید همه این فضاها و امکانات عمومی را رها کنند و وارد فضای بسته و سوت و کور شهرستان شوند.
دلیل دیگر اما مشکلات خوابگاه‌های دانشجویی است. خوابگاه هیچ وقت به قدر کافی موجود نیست. دانشجوهای شبانه، دانشگاه آزاد، پیام نور و غیره از این امکان بی‌بهره‌اند. اما حتی اگر هم موجود باشد مشکلاتی دارد که تحت عنوان نبود تفکیک فضایی، نبود فضای شخصی و حوزه خصوصی، برخوردها و سختگیری های آزاردهنده، چک شدن، ساعت خوردن، برخورد بعضا بد مسئولان خوابگاه، سروصدا، نبود بهداشت کافی، و غیره از آن یاد کردند.

یکی دیگر از دلایل دختران برای زندگی مجردی در تهران روابط عاطفی آنان است. این دختران که اغلب جوان هستند نیازهای عاطفی خود را در رابطه با جمع دوستان مونث و مذکر خود جستجو می‌کنند و زندگی در خانواده یا تحت کنترل خوابگاه به آنها فرصت این نوع دوستی‌ها را نمی‌دهد.
به نظر می‌رسد ترکیبی از نیازهای عاطفی، میل به فردیت، استقلال‌طلبی، میل به رشد و پیشرفت تحصیلی و حرفه‌ای و توسعه‌ی نامتوازن تهران در مقایسه با شهرستان‌ها باعث گرایش فزانیده‌ی دختران به زندگی مجردی در تهران می‌شود.

این سبک زندگی عرصه کشاکش دو نیروی اجتماعی است. یکی نیروی نسل جوانی که می‌خواهد آزادی و فردیت خود را منفک و مجزا از خانواده تعریف کند و به جامعه بقبولاند و از تمام حقوق، آزادی ها، امکانات و احترام و تاییدی که جامعه به راحتی در اختیار خانواده ها قرار می دهد برخوردار باشد.

دیگری نیرویی که برای فرد مجزا از خانواده ارزش چندانی قائل نیست بلکه واحد بنیادین تشکل دهنده ی جامعه را خانواده می داند و فرد را، و به خصوص زن را، صرفاً در نسبت او با خانواده و تحت کنترل و نظارت خانواده می تواند بپذیرد و تحمل کند. عمده ی نگرانی ها و هشدارها و برخوردهایی که در این حوزه می بینیم محصول همین کشاکش است.


[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 11:17 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

نائب رئیس دوم مجلس در خصوص استعفای دسته جمعی نمایندگان برخی از استان‌ها در اعتراض به وضعیت بودجه گفت: استعفا چاره کار نیست و باید با خرد جمعی و اعتدال مشکلات را از پیش رو برداشت.

به گزارش فارس، محمدرضا باهنر پیش از ظهر امروز در نشست پرسش و پاسخ با اساتید حوزه و دانشگاه، طلاب و دانشجویان شهرستان بناب با تأکید بر اینکه توافق ژنو با رعایت چارچوب‌ها و خطوط قرمز نظام در قبال برداشته شدن تحریم‌ها و اعتمادسازی مورد موافقت هیئت مذاکره کننده قرار گرفت، اظهار کرد: متأسفانه آمریکایی‌ها از توافق صورت گرفته تفسیر عجیبی ارائه می‌کنند که هیچ فرد آگاهی آن را قبول نمی‌کند و این گونه رفتارها مؤیدی است بر ریشه‌های بی‌اعتمادی که ملت ایران نسبت به آمریکا و هم پیمانان آنها دارد.

با هیچ کس شوخی نداریم

این نماینده مجلس افزود: رئیس جمهور و وزیر امورخارجه آمریکا باید رفتارهای خود را اصلاح کنند، در غیر این صورت در اجرای مفاد توافقنامه ژنو با هیچ کس شوخی نداریم.

سرانه پرداختی به طلاب و دانشجویان

وی سرانه پرداختی به طلاب را در قبال سرانه دانشجویان بسیار ناچیز خواند و گفت: سرانه پرداختی به طلاب قابل مقایسه با سرانه پرداختی به دانشجویان نیست و با وجود اینکه بودجه‌های حوزه‌های علمیه در سال‌های اخیر تکان زیادی خورده، ولی باید کمک بیشتری به مراکز دینی کرد.

استعفا چاره کار نیست

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص استعفای دسته جمعی نمایندگان برخی از استان‌ها در اعتراض به وضعیت بودجه گفت: استعفا چاره کار نیست و باید با خرد جمعی و اعتدال مشکلات را از پیش رو برداشت.



وی گفت: به اعتقاد بنده نمایندگان مجلس نهم بدشانس‌ترین نمایندگان در طول 9 دوره گذشته مجلس شورای اسلامی هستند، ولی باید با مشکلات کنار آمد.

دولت نباید فضای سیاسی را تند کند

باهنر تصریح کرد: نمایندگان با توجه به دلسوزی‌هایی که به حوزه‌های انتخابیه خود دارند و کارهای انجام نشده زیادی که در حوزه‌های انتخابیه خود مشاهده می‌کنند، مجبور می‌شوند اعتراض کنند.

نایب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی حل مشکلات فرهنگی از قبیل موسیقی و حجاب را در گرو تلاش و کار فرهنگی و در کنار آن کار مدیریتی دانست و تأکید کرد: دولت نباید فضای سیاسی کشور را تند کند.

خنثی کردن نقشه‌‌های شوم دشمنان در تاسوعا و عاشورا

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین با بیان اینکه در سایه تلاش‌های نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ما معضل و مشکل اساسی در مقوله امنیت نداریم، خاطرنشان کرد: تاسوعا و عاشورای همین امسال دشمنان نقشه‌های زیادی برای اجرا داشتند که بچه‌های اطلاعاتی آن چنان بر مسائل امنیتی اشرافیت دارند که در همان مبداء حرکت چتر اطلاعاتی ما بر آنها سایه انداخته است و این جزو اقرارهای بسیاری از کشورهای منطقه است.

باهنر تصریح کرد: امنیتی که توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در کشور بوجود آمده، کاملاً بی‌نظیر است، ولی هیچ‌کس شاکر این نعمت نیست.


[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 11:16 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
صنعت جرم گیری و سفید سازی دندان صنعت بزرگی است. و از آنجا که مدل‌ها و سلبریتی‌ها دائما به ما یاداوری می‌کنند که ما برای زیبا بودن نیاز داریم تا دندان‌هایمان سفید باشد، این صنعت روز به روز بزرگ‌تر هم می‌شود.اگر شما هم تصمیم گرفته اید که دندان‌هایتان را سفید کنید اما به هر دلیلی نمی خواهید کلی پول خرج کنید، می توانید درباره‌ی روش سفید سازی در خانه فکر کنید. نوارهای سفید کننده را می توانید از داروخانه‌های محلتان با قیمتی حدود 55 دلار تهیه کنید، عمل جرم گیری قوی دندان هم می تواند چیزی حدود 500 تا 700 دلار برایتان خرج بر دارد.درست است که هر دوی این روش‌ها زحمتی برایتان ندارد، اما یک راه ارزان‌تر و دوست‌دار محیط زیست، این است که سفیدکننده‌ی دندان را خودتان در خانه بسازید.در تمام روش‌های شیمیایی از پروکسید (آب اکسیژنه) برای از بین بردن لک‌های دندان استفاده می‌شود، پس می‌توانید بجای نوارهای سفید کننده، پروکسید بخرید. سطح دندان‌های شما رنگ غذا و نوشیدنی‌ها را به خود جذب می‌کند و پروکسید می‌تواند آن رنگ‌ها را سفید کند.جوش شیرین ماده‌ی دیگری است که در از بین بردن رنگ دندان مفید است. یادتان باشد که این مواد برای از بین بردن لکه‌ها از سطح دندان خوبند، اما اگر لایه‌های داخلی دندان‌هایتان لک شده باشند، برای سفید کردن آن‌ها به روش‌های دیگر نیاز است.هیچ چیز جایگزین جرم گیری دندان‌ها در مطب دندان‌پزشکتان نخواهد شد، اما این راه خانگی می‌توانند لکه‌های بوجود آمده توسط غذا و نوشیدنی‌ها را از بین ببرد و احتمالا شما را از مراجعه به پزشک بی نیاز کند.می‌توانید پس از اینکه توسط این مواد دندان‌هایتان را مسواک کردید، یک رژ لب قرمز هم بزنید تا دندان‌هایتان حتی سفیدتر از آنچه شده بنظر برسد!چگونه خودمان جرم‌گیر دندان بسازیم:یک قاشق چای‌خوری جوش شیرین و چند قطره آب اکسیژنه را باهم مخلوط کنید.دندان‌هایتان را با یک مسواک و مخلوط بدست آمده مسواک بزنید، دقیقا مثل زمانی که از خمیر دندان استفاده می‌کنید.این کار را بیش از یک بار در هفته انجام ندهید، چرا که ممکن است با ساییده شدن بیش از اندازه، به مینای دندانتان آسیب برسد.و چیزی هم که بدیهی است، مخلوط را پس از مسواک کردن از دهانتان خارج کنید، قورتش ندهید!اگر این راه را در خانه امتحان کردید، بگذارید نتیجه‌اش را بدانیم، خوشحال خواهیم شد برایتان مفید باشد.
[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 2:25 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

عروس جوان به سلول خصوصی ملاقات با شوهرش در زندان پا گذاشت و به قتل رسید.مرد جنایتکار که با قتل برادر و پسرعمویش پشت میله‌های زندان ساری گرفتار بود یک روز پیش از جلسه محاکمه دست به سومین جنایت فامیلی زد.

به گزارش ایران، در قوی‌ترین فرضیه به نظر می‌رسد «سهیل» چون می‌دانست فاصله کمی با مجازات قصاص دارد همسرش را کشته تا با از سرگیری تحقیقات پلیسی و قضایی زمان بیشتری زنده بماند.

قتل در بازار

سهیل 26 ساله در جریان درگیری خونینی در بازارروز ساری، برادر 30 ساله و پسرعموی 29 ساله اش را که تره‌بار فروشی داشتند به قتل رساند.

ساعت 5/8 شب چهارشنبه 28 فروردین ماه سال جاری بود که غرفه داران و رهگذران در بازار دیدند سهیل و قربانیانش درباره چگونگی بساط کردن میوه و تره‌بارشان با هم دچار اختلاف شده‌اند و ناگهان سهیل در حالی که دو چاقوی بلند در دستانش داشت ابتدا برادر 30 ساله اش به‌نام سعید را مورد حمله قرار داد و با وارد آوردن ضربات کارد وی را نقش بر زمین کرد و وقتی پسر عمویش که مجتبی نام داشت برای میانجیگری جلو رفته وی را نیز هدف قرار داده است.

خیلی زود پس از وقوع این دو جنایت، سهیل از سوی مأموران پلیس آگاهی ساری بازداشت شد و پس از بازجویی در دادسرای ساری با صدور قرار مجرمیت، پرونده‌اش برای محاکمه به دادگاه کیفری استان مازندران فرستاده شد.به‌گزارش خبرنگار ما روند رسیدگی به پرونده به‌گونه‌ای بود که احتمال صدور حکم قصاص برای این قاتل وجود داشت، قرار شد دوشنبه 25 آذرماه وی برای دفاع از خود در برابر قاضی جنایی بایستد.

ملاقات در زندان

نوعروس که با تماس تلفنی شوهرش به زندان فراخوانده شده بود تا با هم ملاقات حضوری داشته باشند صبح یکشنبه 24 آذرماه، غذایی تهیه کرد و به ملاقات سهیل رفت.

 وقتی با اتمام ساعت ملاقات در سلول خصوصی مأمور زندان متوجه شد زن جوان هنوز از اتاق بیرون نیامده است نگران شده و ضرباتی را به در زد. دقایقی بعد مرد زندانی در حالی که پریشان و مضطرب بود در را به روی زندانبان باز کرد و گفت همسرش را کشته است.

بلافاصله همهمه‌ای در زندان به پا شد و مسئولان به همراه پزشکان خود را بالای سر جسد نوعروس رساندند، کار از کار گذشته بود و این زن از سوی شوهر جنایتکارش خفه شده و به کام مرگ فرورفته بود. با مخابره این جنایت به بازپرس ویژه قتل با دستور قضایی جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و همزمان سهیل برای بازجویی و رازگشایی از انگیزه‌اش در قتل نوعروس در اختیار تیمی از پلیس جنایی قرار گرفت.

گفت‌وگو با عموی نوعروس


عموی معصومه به شوک گفت: «معصومه بدشانس بود، وی مدتی به عقد مردی معتاد درآمد و زود طلاق گرفت تا این که دوسال قبل سهیل که در همسایگی برادرم خانه‌ای دارد به خواستگاری معصومه آمد، ظاهراً آدم موجهی بود، آنها با هم ازدواج کردند. سهیل در بازار روز دستفروشی می‌کرد تا این‌که فروردین ماه در جریان درگیری با برادر و پسرعمویش، هر دو را کشته و به زندان افتاد.

معصومه و سهیل خیلی به‌هم علاقه‌داشتند و در این مدت که او در زندان بود معصومه مرتب به ملاقاتش می‌رفت. حتی سهیل 300 متر زمینی که پدرش به او داده بود را به نام معصومه کرده بود.»

این عموی سیاهپوش گفت: گویا خانواده سهیل و خانواده پسرعمویش هنوز درباره ماجرای قتل‌ها رضایت نداده بودند. قرار بود آخرین جلسه دادگاه روز دوشنبه 25 آذر برگزار شود. سهیل روز شنبه به معصومه زنگ زد و خواست یکشنبه به ملاقاتش برود.

معصومه می‌دانست یکشنبه روز ملاقات نیست چرا که طبق اعلام زندان شنبه و دوشنبه می‌توانست به ملاقات برود. به هر صورت سهیل وقت ملاقات خصوصی گرفته بود. معصومه صبح زود غذایی تهیه کرده و به زندان رفت تا قبل از برگزاری آخرین جلسه دادگاه در کنار شوهرش باشد.معمولاً ملاقات‌ها ساعت 4 عصر به پایان می‌رسد.

 زندانبان وقتی متوجه شده بود با اتمام ساعت ملاقات هنوز زندانی و همسرش از اتاق بیرون نیامده‌اند، نگران شده و در زده بود. سهیل در را باز کرده و فقط یک جمله گفته بود «زنم را کشتم.»عموی قربانی حادثه می‌گوید: می‌خواهم بپرسم چرا در روزی که اصلاً زمان ملاقات اعلام نشده برای قاتل ملاقات خصوصی گذاشته‌اند.

 دوم این‌که چرا روند رسیدگی به پرونده را این‌قدر طولانی می‌کنند، اگر زودتر تکلیف این پرونده مشخص می‌شد برادر من هم وضعیت خود را مشخص می‌کرد.براساس این گزارش، سهیل وقتی درباره علت ارتکاب به سومین جنایتش از سوی مأموران تحت بازجویی قرار گرفت، حاضر به صحبت در این‌باره نشده و تنها قتل را به گردن گرفته است.

جنایت مشابه دیگر

در تاریخ جنایی ایران این دومین باری است که در ملاقات‌های خصوصی زندان زن به دست شوهرش کشته می‌شود.در جنایتی که 24 آذرماه سال گذشته رخ داد مردی تبهکار که سردسته باند سیندرلا بود 12 سال بعد از محکومیتش وقتی آزاد شد 10 روز بعد برای ملاقات خصوصی با همسرش به زندان رفت چرا که همسرش نیز به‌خاطر فروش 20 گرم کراک در بازداشت بود.در این ملاقات مرد 38 ساله که بدبین بود همسر 34 ساله‌اش را خفه کرد و به قتل رساند.


[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 12:53 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
لحظه ترور شهید مفتح

لحظه ترور شهید مفتح


[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 12:48 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
          مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 28
بازدید دیروز: 265
کل بازدیدها: 1638625