علی داودی | ||
|
فوربس که بهترینها و گرانترینها را در مجله خود لیست میکند، نام 14 دانشگاه و کالج را به عنوان زیباترین محوطههای دانشگاهی جهان معرفی کرده است. محوطه و اطراف دانشگاه و حیاط و خوابگاه آن و نوع طراحی دلپذیر و متناسب با فضای آموزشی جهت یادگیری و یاددهی، فاکتورهای انتخاب بوده است. ![]() کنیون کالج در اوهایو آمریکا ![]() دانشگاه آکسفورد انگلیس ![]() دانشگاه پرینستون در نیوجرسی آمریکا (سبک کلاسیک آمریکایی) ![]() اسکریپس کالج در کالیفرنیا آمریکا ![]() دانشگاه استانفورد در پالو آلتوی کالیفرنیا ![]() کالج ترینیتی در دوبلین ایرلند ![]() دانشگاه تسینگ یوآ در پکن چین ![]() آکادمی نیروی هوایی آمریکا ![]() دانشگاه بولونا در ایتالیا ![]() دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در سناتا کروز ![]() دانشگاه سین سیناتی در اوهایو آمریکا ![]() دانشگاه ویرجینیای آمریکا ![]() کالج ولسلی در ماساچوست آمریکا ![]() دانشگاه ییل در کانکتیکات آمریکا [ دوشنبه 89/6/29 ] [ 8:55 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
مجله فوربس در طبقه بندی جدیدی به معرفی مکانهایی در روی سیاره زمین پرداخته است که دست نیافتنی هستند و در صورتی که پای کسی به آنها برسد میتواند برای همیشه مخفی شود. به گزارش خبرگزاری مهر، رمان خاطره انگیز «رابینسون کروزو» اثر «دنیل دفو» را به یاد میآورید. داستانی شگفتانگیز از دنیای دست نیافتی که در روزگار فوق فناوری امروز که همه فاصلههای بسیار دور میتوانند به هم نزدیک شوند، دستیابی به آن بعید به نظر میرسد؛ اما طبقهبندی جدید فوربس نشان میدهد که شاید هنوز هم مکانهای دست نیافتنی وجود داشته باشند که بتوان در آنها از دنیای پرهیاهوی قرن 21 دور شد. ![]() 1- رتبه اول به «تریستان کنها» مجمع الجزایر واقع در اقیانوس اطلس جنوبی اختصاص یافته است
![]() 2- مجمع الجزایر «سقطرا» سرزمینی واقعا دور؛ واقع در غرب اقیانوس هند که از چهار جزیره کوچک تشکیل شده است این مجمع الجزایر در حدود 300 کیلومتری خلیج عدن قرار دارند و جزء یمن است این جزایر به سبب توفانهای موسمی به مدت چهار ماه در سال غیرقابل دسترس هستند در این منطقه 45 هزار نفر ساکن هستند. 37 درصد از 825 گونه گیاهی این مجمع الجزایر در دنیا بی نظیر هستند. ![]() 3- «دارین گپ» جنگل بیکرانی که کلمبیا را از پاناما جدا میکند ![]() 4- قابل توجه افرادی که از سرما رنج نمیبرند: این افراد میتوانند به تالاب سن رافائل در پاتاگونیا واقع در شیلی پناه ببرند این تالاب از سال 1979 جز مناطق حفاظتی یونسکو قرار گرفته است ![]() 5- مکان شگفت انگیز و دست نیافتنی دیگری که در طبقه بندی این مجله آمریکایی قرار گرفته است سرزمینهای وسیع مغولستان است ![]() 6- قابل توجه افراد گرمایی! پارک ملی «آیوتیک» در کانادا در انتظار شما است این منطقه از ماه اکتبر به دلیل یخبندان بالا کاملا دست نیافتنی میشود اما در بهار میتوانید از دیدن خرسهای قطبی لذت ببرید ![]() 7- شبه جزیره «کامچاتکا» واقع در انتهای شرقی سیبری جمعیت این منطقه 450 هزار نفر است که در بیش 470 کیلومتر مربع گسترده شدهاند. این منطقه غنی از آتشفشانها، چشمههای آبگرم و جنگل است ![]() 8- این لیست با ایالت پاپوئا که در شرق جزیره گینه نو واقع شده است پایان مییابد برای رسیدن به منطقه میتوانید از استرالیا یک بلیت هواپیما بخرید [ دوشنبه 89/6/29 ] [ 8:54 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
گاهی از شبکههای VOA و BBC فارسی برای مصاحبه تماس گرفتند. اما با هیج کدام مصاحبه نکردم و گفتم با کسانی که به آرمانهای کشورشان خیانت میکنند، حرفی ندارم. گفتم اگر حرفی داریم در کشور خودمان حلاش میکنیم. متولد بندر دیر است و 24 ساله. عبدالمحمد شعرانی، یک روز وقتی سرباز معلم گمنامی بود تصمیم گرفت خاطرات مدرسه که نه، کلاس چهار نفرهاش را در وبلاگی بنویسد که نامش «دیرتش باد» بود و هست هنوز و او آنقدر نوشت و نوشت از مدرسه و خاطراتش که حالا همه دنیا او را و مدرسهاش را میشناسند. او هنوز هم معلم مدرسه روستای کالو است، قرار نبود آنجا بماند اما عبدالمحمد بعد از پایان خدمتش دیگر روستا را ترک نکرد، در کالو ماند و هر آنچه که توانست برای روستا انجام داد. ![]() * از خانواده ات بگو، چند نفره است؟ خانواده فرهنگی ای هستیم. هفت برادر و خواهر هستیم. سه برادر و دو خواهرم فرهنگی هستند. ششمین عضو خانواده ام هستم. * شاید پاسخ این سوال کمی تکراری باشد، اما برای کسانی که قصه مدرسه ات را نمیدانند، میگویی چطور شد به کالو رفتی؟ حدود 4- 5 سال پیش به عنوان سرباز معلم به روستای کالو رفتم، که دورترین نقطه در منطقه ماست و حدود 30 کیلومتر با شهرمان فاصله دارد. زمانی که رفتم آنجا کالو هیچ امکاناتی نداشت. بچهها در حسینیه درس میخوانند. تا اینکه آموزش و پرورش اتاقی خرید که پر از وسایل صیادی بود. سال اول گذشت. اتفاقات داخل مدرسه را در وبلاگم مینوشتم، تا ساکنان دهکده جهانی را جذب خود کنم. اولین بار کامران نجف زاده آن را دیده بود و گفته بود میخواهم بیایم کالو، گزارش بگیرم و آمد. البته خیلی از این گزارشها پخش میشود و بعد همه چیز تمام میشود. البته روال وبلاگ نویسی ام ادامه داشت. نه تنها ایرانیهای داخل، بلکه ایرانیهای خارج از کشور هم با مدرسه در ارتباط بودند. کلی ایمیل میزدند. نوشتههای وبلاگم به انگلیسی ترجمه شد. یک وبلاگ انگلیسی راه افتاد که خیلی تاثیرگذار بود. خانمی ایرانی که همراه شوهرش در استرالیا تحصیل میکرد، وبلاگم را ترجمه کرد و بعد رفت در" دویچه وله" آلمان به عنوان دومین وبلاگ برتر دنیا معرفی شد و وبلاگم باعث انجام کلی کار خیر در روستا شد. خیری بوشهری آمد و آنجا مدرسه ساخت. به دستور مستقیم ثمره هاشمی، دستیار ارشد رییس جمهور آسفالت شد. مشکل، آب، برق روستا حل شد. کتابخانه ساخته شد. کنار مدرسه مرکز فنی و حرفهای ساخته شده. * کتاب هم داری؟ کتابی نوشته ام به نام «کوچکترین مدرسه دنیا» که به چاپ چهارم رسید. کتابی جدید دارم که پاییز چاپ میشود. نامش «گیرنده: کالو» است که قصههای جدید مدرسه است، به اضافه نامهها و ایمیلهایی که از جاهای مختلف دنیا برای مدرسه آمده است. * هنوز هم میشود گفت «کالو» محروم است؟ نه، کالوی ما با 4-5 سال پیش خیلی فرق کرده. امیدوارم که روزی آنجا دانشگاه ساخته شود. خیلیها فکر میکنند مدرسه کالو به خاطر تعداد کم دانش آموزهایش معروف شد. شاید این هم باشد، اما فکر میکنم هزار تا مثل این مدرسه در کشور داریم، چرا آنها مطرح نمیشوند؟ به نظرم اینجا معجزه ارتباطات صورت گرفت. یک وبلاگ میتواند زندگی خیلیها را تغییر بدهد. روستایی که در بوشهر هم کسی آن را نمیشناخت، امروز به یک روستای بین المللی تبدیل شده، حتی توریستها هم به آنجا سرمی زنند. اگر همت مسوولین اینجا چند برابر شود، کالو میتواند قطب گردشگری بوشهر شود. در کنار این «CNN» هم گزارشی از این جا تهیه کرد. البته آنها همیشه مقاصد سیاسی خاص خودشان را دارند و خیلی دل خوشی از کشور ما ندارند. ولی موقعی که اتفاقات کالو را میبینند، مجبورند که بیایند و گزارش تهیه کنند. چون کالو نشان دهنده این است که آموزش و پرورش در دورترین نقاط کشور ادامه دارد، حتی برای 4 دانش آموز. * ایده جدیدی برای کالو در ذهنت داری؟ طرحی دارم به نام "بنیاد مدارس کوچک" که اجرایی شدنش به نظر و عنایت مسوولان آموزش و پرورش بستگی دارد. این طرح به کمک روستاهای کم جمعیت میآید. * چرا وبلاگت به چشم آمد و مطرح شد؟ هیچ وقت در وبلاگم از بدبختیها نمیگفتم. نمیآمدم از کسی چیزی بخواهم. حق مردم این است که بهترینها را داشته باشند و همه و همه این چیزهایی که به دست آمده به این راحتی نبوده، کلی مشقت و زحمت در کار بوده. * چرا کمک نمیخواستی؟ می توانید سطرسطر نوشتههای وبلاگم را بخوانید. شاید اگر میگفتم سقف کلاس ما چکه میکند، میخواستم بگویم داریم با آن زندگی میکنیم. بعضیها خوشبختی را در بهترین امکانات میبینند. ولی در این روستاها مردم با همه مشکلاتی که دارند، لذت زندگی کردن را میچشند. لذتی که شاید در کلان شهرهای بزرگ نباشد. * معلمی واقعا شغل انبیاء است؟ به این معتقدی؟ خیلی اعتقاد دارم. وقتی به این شغل به این چشم نگاه نکنی باید بگذاری و بروی. شهید جایی زیبا میگوید: معلمی شوق نیست، عشق است. اگر میخواهی به عنوان شغل به آن نگاه کنی بگذار و برو. من آنجا تنها معلم نبودم. شاید این گفتن اش تکراری باشد. اما برق کار و شهردار هم بودم. من رییس جمهور کالو بودم. * الان چی کم داری؟ هر چه از خدا خواستم به آن رسیده ام. مهم تر از اینکه امروز دنیا من و مدرسه ام را میشناسد. دعای یک روستا در زندگی به کمکم میآید، همراه من است. احترام و عزتی که مردم به من میگذارند برایم خیلی عظیم است. گرچه در اقیانوس معلمهای فداکار کشورم هیچ ام. حضرت علی(ع) در دعای کمیل خیلی زیبا میگوید که:" خدایا چقدر بدیها داریم و تو چشم پوشی میکنی و خوبیهای اندک ما را اینقدر بزرگ نشان میدهی" و اگرنه من که خوبی ای ندارم، همه اش لطف خداست. * وقتی فهمیدی نفر برگزیده جشنواره ملی جوان ایرانی شدی اولین چیزی که به ذهنت رسید چه بود؟ خوشحال بودم که انتخاب شدم و باور کنید، مهم تر از آن برایم این بود که با دیده شدنم ، جوانها برای کار انگیزه میگیرند. میگویند نسل ما نسل پاستوریزهای است. ولی مگر ما از کدام نسل ایم. ما همین نسل پاستوریزه ایم که این کارها را انجام میدهیم. گذشته خودمان را فراموش نمیکنیم. خیلیها فکر میکنند با جنگ، دفاع مقدس و آرمانهای انقلاب فاصله گرفته ایم. اما اینطور نیست. گاهی از شبکههای VOA وBBC فارسی برای مصاحبه تماس گرفتند. اما با هیج کدام مصاحبه نکردم و گفتم با کسانی که به آرمانهای کشورشان خیانت میکنند حرفی ندارم. گفتم اگر حرفی داریم در کشور خودمان حل اش میکنیم . * با چه عنوانی میخواستند با تو صحبت کنند؟ هفته معلم مرتب زنگ میزنند، میل میزنند. * به ادامه تحصیل فکر میکنی؟ بله. کارهایی که انجام شده ثمره داشته. هم روی بچههای مدرسه ام هم در مورد خودم. به شاگردانم گفته ام که مهم تر از دکتر مهندس شدن این است که انسانهای خوبی برای جامعه شان باشند. در هر لباسی که میخواهند باشد. * چه عیبی داری؟ من پر از عیب و ایرادم. اما گاهی فکر میکنم خیلی خوبم و این زیاد بودن خوبی گاهی به ضررم بوده. از آن سوءاستفاده شده. * مورد خاصی بوده که از تو سو استفاده شده؟ بله، مثلا مجلهای مطالب وبلاگ ام را بدون اجازه برمی داشت و چاپ میکرد. داشتم اینها را کتاب میکردم و بعد یک نویسنده مطلبم را برمی دارد و بدون اجازه آن را به نام خودش کار میکند. کسی که برای صدا و سیما مطلب مینویسد، نوشتههای وبلاگی ام را بدون اجازه استفاده کرده است. * جرقه راهانداختن این وبلاگ «وبلاگ دیرتش باد» از کجا آمده؟ که بعد به جایی رسید که دومین وبلاگ برتر دنیا شد؟ کتاب خیلی میخواندم. در زمینههای علوم اجتماعی و تاریخ مطالعه داشتم. خاطرات گذشته را زیاد میخواندم. این برایم خیلی جالب بود.سال اول سرباز معلمی ام خاطرات مدرسه را در دفتری مینوشتم،بعد گفتم به جای نوشتن برای مردم آینده برای مردم حالا مینویسم و نوشتم و کلی بازدیدکننده داشت. بیش از دوهزار وبلاگ به وبلاگ من لینک دادند. روزانه دو هزار نفر از طریق گوگل ریدر نوشتههای من را میخوانند. * اسمت را که در اینترنت جستجو کردم بعد از وبلاگت دومین چیزی که بالا میآید، نام و اطلاعاتی از تو در ویکی پدیاست، دیده ای؟ اطلاعاتش درست است؟ 6-7 ماه پیش بود که یکی از دوستان من تماس گرفت و گفت اطلاعاتی درباره تو را در ویکی پدیا گذاشته ام. من نگاه کردم و هر جا اشتباه بود را عوض کردم. چند تا از مصاحبه هایم را دیده بود و از آنها اطلاعات برداشته بود. اتفاقا چند تا ایراد هم داشت که برطرف شان کردم. * دیرتش باد یعنی چه؟ «دیر» که نام شهر ماست «تش» یعنی آتش، تش باد یعنی گرم باد «تش باد» باد گرمی است که در جنوب میآید. باد وحشتناکی است که آدم را میسوزاند. * تا به حال اسم خودت را در گوگل جستجو کردی؟ اسم خودم را نه، ولی اسم مدرسه را جستجو میکنم که اخبار مربوط به مدرسه را بررسی کنم. اما همین که پدرم که قبل ترها دریا میرفت و حالا بازنشسته است، وقتی میرود مسجد و همسایه و آشنا میگویند دیشب پسر فلانی را تلویزیون نشان داد و شادی او را که میبینم خیلی برایم لذت دارد. وقتی میبینم پدر و مادرم از من راضی اند کافی است. چون دعاشان خیلی تاثیرگذار است.صبح موقعی که میروم روستا نگران هستند. برای توریستی که یک روز یا شب در روستا بماند لذت بخش است. اما برای آدمی که یک سال این مسیر 30 کیلومتری را در گرما و سرما برود و بیاید سخت است. کتاب اولم را به پدر و مادرم تقدیم کردم. * چطور استخدام آموزش و پرورش شدی؟ با دستور مستقیم رییس جمهور. مرداد ماه سال گذشته در دیدار با رییس جمهور این اتفاق افتاد. آقای ثمره هاشمی من و مدرسه را میشناسد و خیلی به ما لطف دارد. چند بار تلفنی صحبت کرده ایم. پارسال بود زنگ زد و گفت: هر موقع آمدی تهران زنگ بزن که تو را پیش رییس جمهور ببرم. رفتم تهران و زنگ زدم و در نهاد ریاست جمهوری رییس جمهور را دیدم. آنجا که رفتیم از کارهایم گفتم. رییس جمهور گفت خوشحالم که در دولت من اینکارها انجام میشود و این افتخار من است. کلی نامه به رییس جمهور نشان دادم و گفتم اینها بروکراسی استخدام من است و جلوی فعالیت من را گرفته. هر چه حقوق معلمی میگرفتم، باید میدادم و میآمدم تهران. سریع دستور استخدام ام را دادند و مشکلم سه چهارماه بعد حل شد. آن موقع من کت ای پوشیده بودم که وقتی بلند شدم گفت: سرباز معلم کت ات هم احمدی نژادی است. *پیشنهاد کاری نداشتی؟ تا یکی دو هفته پیش تکلیف ماندنم در کالو مشخص نشده بود. دوستانی در آموزش و پرورش بوشهر از من خواسته بودند که آنجا بروم، اما فکر کردم اگر در یک جای کوچک بمانم و کارهای بزرگ انجام بدهم بهتر است تا به جای بزرگ بروم اما نتوانم کارهای کوچک هم انجام بدهم. بله. در کنار شرکتهای خصوصی جاهای دیگر هم بود. شرکت پارس جنوبی حقوقی میداد که معادل حقوق یک سال کار معلمی بود. اما نرفتم. چون افق نگاهم به سمت آموزش و پرورش است. گفتم دوست دارم نماینده شهرمان شوم و به مجلس بروم. نماینده شهرمان تا یک مدتی چپ چپ نگاهم میکرد. برای بازدید میهمانهای زیادی به کالو میآیند. سال گذشته مدیرعامل پارس جنوبی آمد. آن موقع یک کلاس بود و یک دفتر کتابخانه هم نداشتیم.گفتم آقای مهندس آدمهای بزرگ خواستههای بزرگ داریم دیگر به پاک کن و تراش قانع نیستیم. گفتم وضعیت این مدرسه که سمبلی برای کشور است نه در شأن ماست نه در شما. خیلی سریع دستور دادند حدود 50 میلیون آنجا هزینه شد؛ هزینه دیوارکشی و ساخت کتابخانه. گفتم آقای مهندس بچههایی که مدرسه راهنمایی میروند مشکل سرویس دارند. یک مینی بوس به خود مدرسه داد. تا بچههایی که برای مدرسه راهنمایی باید بروند شهر با سرویس بروند. * چند دانش آموز داری؟ 10 تا، 5 تا ابتدایی، 3 تا راهنمایی و 2 تا دبیرستان. این روستای 34 نفره 10 تا دانش آموز دارد. * دوران دانش آموزی چطور بودی؟ معلم انشایی داشتم همیشه میگفت شعرانی الهی خودت معلم شوی تا بفهمی ما چی میکشیم چون برای کل بچههای کلاس انشا مینوشتم. * از ماجرای پناهندگی و جایزه 200 هزار یورویی شرکت سوئدی بگو! تماس گرفتند و گفتند هر سال 200 هزار یورو به نفرات برگزیده که چهره فرهنگی سال هستند و گمنام هم هستند میدهند. پرسیدم شما من را از کجا شناختید، گفتند از کالو، کتابت را خوانده ایم، گزارش CNN و سایتهای مختلف را خواندیم. گفتم حاضرم به اسم شرکت شما با این پول چند مدرسه در مناطق محروم بسازم گفتند: نه این پول برای خود تو است خیریه نیست. بالاخره شماره حساب ایران ام را قبول نکردند و گفتند چون بانکهای ایران تحریم است یا باید در دبی یا در استانبول حساب داشته باشی. دبی فامیل داشتیم گفتند نه باید خودت بیایی دبی. مدتی گذشت و یک روز گفتند باید پاسپورتت را بفرستی. گفتند برای دادن این هدیه شرط داریم. شرط ما این است که تا یک مدتی پناهنده سیاسی سوئد شوی. گفتم این نهایت بی وجدانی است که آدم جایی را که پرورش یافته فراموش کند و دیگر جوابشان را ندادم. * سال 86 قهرمان اجتماعی سال شدی و سال 87سربلندترین چهره سال؟ روزنامه همشهری سال 86 انتخابم کرد و انتخاب بعدی از طرف رادیو ایران بود. * چه انگیزهای به حرکت کردن وادارت میکند ؟ طوری کار میکنم انگار صد سال دیگر آنجا هستم. از طرفی دیگر طوری کار میکنم انگار فقط همان روز آنجا هستم. اینها دو حس متضاد هستند که خیلی کمک میکنند. امروز کالو میتواند انگیزه خوبی برای آموزش و پرورش باشد. * سکههایی که از جشنواره ملی جوان ایرانی هدیه گرفتی چندتا بود ؟ سکهها را چه کردی؟ 6 سکه گرفتم، سکهها همین جاست توی بقچه! اگر موزه مدرسه مان راه بیفتد میگذارمشان در موزه مدرسه. * حرفی با مسوولی یا ارگانی داری؟ از مخابرات درخواستی دارم. کالو سمبل معجزه ارتباطات است، اما اینترنتی که در آن استفاده میشود Dial up است. فکر نمیکنم آوردن اینترنت وایرلس به روستا خرج آنچنانی برای مخابرات داشته باشد، اینقدر درآمد دارند که اصلا این چیزها به حساب نمیآید. دکل بزرگ مخابرات روبروی مدرسه هست که کلی هم ضرر دارد و بعد مدرسه اینترنت درست و حسابی ندارد. * خودت را جوان موفق میدانی؟ هر جوان ایرانی که قلبش به عشق ایران بتپد موفق است. * چقدر درآمد داری؟ 400، 500 هزار تومان حقوق میگیرم. کلی از حقوقم در دانشگاه خرج شد. بعضیها میگویند تو از زندگی عقبی. اما من اینطور فکر نمیکنم، مگر آدم از زندگی اش چه میخواهد. زیاد معتقد به زندگی کردن برای پول درآوردن نیستم. قانع هستم و بی دردسرترین آدم برای حسابداری آموزش و پرورش. * کلماتی دارم، احساست را در مقابل اینها میگویی؟ اینترنت: گاهی معجزه میکند وبلاگ: زندگی جدید من کالو: تمام زندگی ام معلم: عشق کت و شلوار: آنروی بچگی ام سکه: بی ارزش مخابرات: اینترنت دار کردن کالو احمدی نژاد: الگو ثمره هاشمی: دوست داشتنی، حق بر گردنم دارد مصاحبه: شیرین کامران نجف زاده: پر از فکر منبع: برنا [ دوشنبه 89/6/29 ] [ 8:54 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
شهرام شکیبا در خبرآنلاین نوشت: حمید بقایی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری - صنعتی و مشاور آسیایی رئیس که همه احکامش را از رئیسجمهور گرفته است، گفته: «اگر به کارهایی که آقای احمدینژاد انجام داده، دقت کنیم، میتوانیم بگوییم آقای احمدینژاد، کورش زمان است.» 1- بنابراین: کورش! آسوده بخواب که احمدینژاد بیدار است. 2- البته آقای بقایی با توجه به سمتهای گذشته و مسئولیتها و مقامات امروزشان حق دارند رئیسجمهور را «کورش زمان» بدانند هر چه باشد ایشان معاون رئیسجمهور هستند، نه معاون کورش کبیر. 3- در گذشته «ابوذر زمان»، «مالک اشتر زمان»، «مقداد زمان» و... داشتیم، حالا ظاهراً دور، دور «کورش زمان»، «داریوش زمان» و... است. 4- با این حساب قوم یأجوج و مأجوج چه کسانی هستند؟ معاون کورش زمان: «بنده حساب کردم، سه سال دیگر مردادماه بازنشسته هستم. یعنی درست قبل از تشکیل دولت بعدی؛ ضمن اینکه تا سه سال آینده خدا بزرگ است. یک سیب را به آسمان بیندازی، هزار چرخ میخورد تا به زمین برسد.» 1- نه تو رو خدا. شما حیفی بازنشسته بشی. تازه یه جانشین لایق برای اسفندیار رحیممشایی پیدا شده. 2- فقط حواستان باشد، قبلاً یک هلو را انداختند بالا، رفت افتاد گوشه دانشکده علومپزشکی. (وزیر بهداشت سابق) 3- یک بار هم مردم سیبی را بالا انداختند، زِرتی خورد توی سر خودشان. کوروش زمان در شبکه خبر جمعهشب کورش زمان در آستانه سفر به نیویورک با شبکه «خبر» سیما گفتوگو کرد. کورش زمان درباره اینکه چرا زمان افزایش قیمت بنزین اعلام نمیشود، گفت که ممکن است مردم شب قبلش بروند توی صف پمپبنزین و به زحمت بیفتند، یا بروند پیت 20 لیتری بنزین پر کنند و در خانه بگذارند و آتشسوزی شود، یا مثلاً کسی چهار تا 20 لیتری بنزین پر کند، بگذارد توی صندوقعقب ماشینش و در راه خانه یک ماشین دیگری از پشت به او بزند و انفجار صورت بگیرد و جان مردم به خطر بیفتد. کاملاً هم درست است. تازه چون وقت نبود، الباقی عواقب اعلام تاریخ دقیق گرانشدن بنزین نظیر گسترش اعتیاد، فحشا، ایدز، قتل، از هم پاشیدگی بنیان خانواده و... را توضیح ندادند. لذا گوشهای از این مسائل را خدمتتان بازگو میکنم. اگر این ماجرا زودتر اعلام شود، ممکن است پدر خانواده شب قبل از گران شدن بنزین ماشین را بردارد که برود توی صف پمپ بنزین آنجا یکی از دوستان قدیمی خودش را ببیند. غافل از اینکه طرف معتاد شده. آن وقت پدر خانواده درجا معتاد شود و در راه برگشت به خانه پشت فرمان چرت بزند و یک ماشین از عقب به ماشین او بزند. 20 لیتریها منفجر شود. پدر خانواده زنده زنده در آتش بسوزد. مادر خانواده از شنیدن خبر درجا سکته کند و بمیرد. بعد پسر خانواده که بزرگتر بالای سرش نیست، برود شیشه بکشد و کراک تزریق کند و از طریق سرنگ آلوده ایدز بگیرد. همة ثروت خانواده را بر باد بدهد و آخرش هم برای پول دست به سرقت بزند و حین سرقت یک قتل جزیی هم بکند. دختر هم که تنها شده، فریب بخورد و به فساد و فحشا کشیده شود و ... حالا خوب است که بیاییم زمان دقیق اجرای مهمترین طرح اقتصادی کشور را اعلام کنیم تا این همه فجایع به بار بیاید؟ کورش زمان در بخش دیگری از صحبتهایش درباره مجلس و تعبیر امام (ره) از اهمیت مجلس گفت: «جمله مجلس در رأس امور است، به شرایطی خاص در گذشته مربوط است». 1- حرف ایشان کاملاً صحیح است، جمله حضرت امام (ره) مال زمانی بود که نه کورشی در زمان داشتیم و نه چیزی. 2- امروز دیگر کورش در رأس همة امور است، نه چیز دیگری. حجتالاسلام در مرکز موسیقی طی حکمی از جانب رئیس سازمان صدا و سیما، حجتالاسلام والمسلمین حسین تقیپور به عنوان مدیر مرکز موسیقی و سرود صدا و سیما انتخاب شد. 1- با این حساب شهرام ناظری هم باید برود جامعالمقدمات درس بدهد. 2- لابد در دروس حوزوی علاوه بر مکاسب، طلاب بعد از این باید یک دوره ردیف میرزا عبدالله هم آموزش ببینند. 3- البته خبر عجیبی نیست. در دوره قبل از کورش کبیر این اتفاقات سابقه نداشته، بعد از این اشکالی ندارد. [ دوشنبه 89/6/29 ] [ 8:53 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
اخیرا تعدادی از نیروهای آمریکایی که قصد ورود به مرزهای جمهوری اسلامی ایران را داشته اند،هنگام ورود توسط نیروهای مرزبانی دستگیر شده اند.
به گزارش«جوان آنلاین»،شنیده شده است که تعداد7 تن از نیروهای آمریکایی به همراه دو ایرانی که قصد ورود به خاک جمهوری اسلامی ایران از مرز کوهک شهرستان سراوان را داشته اند با هوشیاری عوامل مرزبانی شناسایی و دستگیر شده اند. گفته می شود دو ایرانی همراه با نیورهای آمریکایی هنگام دستگیری موفق به فرار شده اند. [ یکشنبه 89/6/28 ] [ 1:57 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
واکنش یکی از سربازان عراقی به توهین نیروهای اشغالگر آمریکایی به شهادت این سرباز منجر شده است. به گزارش«جوان آنلاین»،اخیراً یک سرباز مسلمان کُرد عراقی به علت توهین سربازان اشغالگر آمریکایی به قرآن کریم و اهانت به اسلام در سمیناری در شمال عراق، به سوی سربازان اشغالگر تیراندازی نموده که در نتیجه سه سرباز اشغالگر کشته و چهار نفر دیگر را زخمی نمودهاست. گفتنی است فرد مذکور به دست آمریکایی ها به شهادت می رسد. [ یکشنبه 89/6/28 ] [ 1:56 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
معدنچی شیلیایی گرفتار در عمق 700 متری زمین اگر زنده از اعماق زمین بیرون بیایند، قطعا انسانهای خوش شانسی خواهند بود. به گزارش ایسنا، این 33 معدنچی شاید اگر الان در حال فکر کردن به موضوع خوبی باشند، آن موضوع شغل آینده آنها است. شغلی که آنها هماکنون دارند باعث شد تا در عمق 700 متری زمین گیر بیفتند و البته در سراسر جهان نیز معروف شوند! آنها شاید الان فکر میکنند که شغل بعدی آنها هرچه باشد بهتر است شغلی باشد که اگر باز هم در آن ریزش وجود داشت، دستکم افراد در عمق 700 متری گیر نیفتند! اما به نظر نمیرسد که آنها چندان از اخبار روی زمین اطلاع داشته باشند، چون تعداد بسیاری زیادی از شرکتهای معدنی فعال در شیلی بیش از هزار فرصت شغلی مناسب به این 33 معدنچی پیشنهاد دادهاند. البته در صورتی که آنها بتوانند زنده از زیر زمین بیرون بیایند. به گزارش آسوشیتدپرس، حتی اگر این افراد باز هم شغل معدنکاری را بپذیرند، دیگر قطعا زیر زمین کار نخواهند کرد و شغل مناسب با درآمد عالی به آنها داده خواهد شد. [ یکشنبه 89/6/28 ] [ 1:55 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
هیلاری کلینتون مدعی شد که افزایش قدرت نظامی در ایران نگرانکننده است. به گزارش ایسنا خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد که هیلاری رودهام کلینتون، وزیرامور خارجه آمریکا در گفتوگو با شبکه خبری ایبی سی گفت که آمریکا از افزایش قدرت نظامی در ایران، نگرانی فزایندهای دارد. به گزارش ایسنا این اظهارات در حالی است که محمود احمدینژاد، رییسجمهور کشورمان در گفتوگوی اخیرش با شبکه خبری ایبی سی در واکنش به اظهارات اخیر وزیر امور خارجه آمریکا درباره امور داخلی ایران گفت: ما به این خانم توصیه میکنیم قبل از هر صحبت درباره هر موضوع ابتدا مطالعه کند و پس از فکر کردن اظهارنظر کند. رییسجمهور در ادامه گفت: بودجه نظامی آمریکا با کل بودجه نظامی جهان برابری میکند و این به این معناست که ادعای آمریکاییها از نظامی بودن ایران درست نیست. احمدینژاد گفت: چگونه میشود ادعا کرد که در ایران نظامیها حاکم شدهاند درحالی که در انتخابات اخیر حدود 85 درصد واجدان شرایط مشارکت داشتند. آیا همه این افراد نظامی هستند؟ رییسجمهور تصریح کرد: ادعا مشکلی را حل نمیکند اگر تفکر جدید در آمریکا آمده است تا دوران بوش را نجات دهد باید روش قبلی را کنار بگذارد و اکنون توضیح بدهد که در افغانستان ،عراق ، آفریقا چه کار میکنند. [ یکشنبه 89/6/28 ] [ 1:55 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
رکود بازار مسکن گریبانگیر بازار دلالی خرید و فروش تسهیلات 18 میلیون تومانی مسکن هم شد و این نوع وام اکنون بین یک میلیون و 900 هزار تومان تا دومیلیون و 300 هزار تومان در بازار خرید و فروش میشود در حالی که در مهر سال 86 معادل 3 میلیون و 500 هزار تومان و در آذرماه سال گذشته حدود 3 میلیون تومان بود. به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس اعلام فعالان بازار خرید و فروش وام مسکن، تسهیلات 18 میلیون تومانی خرید مسکن، این روزها با کاهش قیمت مواجه شده است. گرچه بانک مرکزی خرید و فروش وام مسکن را مانند هر وام دیگری ممنوع اعلام کرده، اما واقعیت این است که وام 18 میلیون تومانی خرید مسکن که تنها توسط بانک دولتی مسکن پرداخت می شود، عملا در بازار به صورت رسمی خرید و فروش می شود. هم اکنون بانک مسکن، وام 18 میلیون تومانی خرید را تنها در قبال سپرده گذاری 9 میلیون تومانی غیرقابل برداشت به مدت یکسال به فرد متقاضی سپرده گذار پرداخت می کند. در مواردی برخی افراد به دلایلی مانند انصراف از خرید مسکن، عدم توان در تامین مبلغ خرید مسکن به غیر از وام و حتی سودجویی تسهیلات مسکن خود را به صورت وکالتی به افراد دیگر واگذار می کنند. فعالان بازار خرید و فروش مسکن مطرح می کنند که رکود بازار مسکن، بر خرید و فروش وام مسکن نیز رخنه کرده و افت شدید قیمت خرید و فروش وام 18 میلیون تومانی را در پی داشته است. افرادی که مبادرت به فروش وام 18 میلیون تومانی مسکن به سایر افراد می کنند علاوه بر واگذاری به روش وکالتی به روش واگذاری قانونی در خود شعبه بانک نیز انجام می دهند؛ به نحوی که فرد متقاضی باید در زمان انتقال وام، رقمی بین 10 تا 20 درصد کل تسهیلات را یکجا به بانک مسکن بپردازد تا از این طریق واگذاری و انتقال وام از یک فرد به فرد جدید صورت پذیرد. در حال حاضر تسهیلات 18 میلیون تومانی خرید مسکن در بازار بین 1میلیون و 900 هزار تومان تا 2 میلیون و 300 هزار تومان خرید و فروش می شود، این در حالی است که قیمت تمام شده برای خریدار وام 18 میلیون تومانی از بازار، نسبت به اینکه فردی 9 میلیون تومان پول خود را برای دریافت وام 18 میلیون تومانی یکسال در بانک سپرده گذاری کند، کمتر است. این موضوع باعث شده است تا متقاضیان وام مسکن تمایل بیشتری در خرید وام از افراد دیگر به جای سپرده گذاری داشته باشند؛ مگر اینکه بخواهند مسکن خود را در فاصله یکسال آینده بخرند که در این مورد خودشان سپرده گذاری خواهند کرد. در یک ماهه اخیر کمترین قیمت خرید و فروش وام 18 میلیون تومانی مسکن بیش از 2 میلیون و 100هزار تومان بود. به نظر می رسد رغبت مردم برای سپرده گذاری جهت دریافت وام 18 میلیون تومانی خرید مسکن در بانک مسکن کاهش یافته است و مردم سعی در خرید این وام از بازار با توجه به وفور آن می کنند. هم اکنون این موضوع توسط دفاتر مشاور املاک به صورت رسمی تبلیغ و به مشتریان خرید واحدهای مسکونی پیشنهاد می شود. آگهی های خرید و فروش وام مسکن این روزها بیش از سایر وامها در روزنامه ها منتشر می شود و دلالان بازار مسکن و مشاوران املاک در پی یافتن مشتری برای فروش وام 18 میلیون تومانی خرید مسکن هستند. محدودیت در پرداخت وام خرید مسکن به یکی از سیاستهای اصلی بانک مرکزی در بخش مسکن تبدیل شده است و این بانک سعی دارد منابع تخصیص داده شده خود را در این بخش به سمت ساخت سوق دهد. سیاست بانک مرکزی محدود کردن تسهیلات خرید مسکن به منظور کاهش قیمت مسکن است، زیرا در صورت آزاد گذاشتن میزان تسهیلات خرید، قیمت مسکن با افزایش شدید مواجه خواهد شد. براساس بسته سیاستی- نظارتی امسال بانک مرکزی 20 درصد تسهیلات قابل پرداخت به جامعه باید به بخش مسکن اختصاص می یافت. [ یکشنبه 89/6/28 ] [ 1:54 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
جام جم آنلاین ـ عکاسان مختلف اعم از حرفه ای یا آماتور عکسهایی را با دوربین خود ثبت میکنند که گاهی نیاز به توضیح نداشته و فقط اشارهای کوچک کافی است. اما برخی ابتکار به خرج داده و عکسها را از زاویهای میگیرند که جلوه دیگری به سوژه میبخشد. مگزین فتو نومریک 30 عکس را از میان عکسهای ارسالی کاربرانش از سوژههای مختلف با زاویهای دیگر انتخاب کرده است. ما نیز از میان این مجموعه 10 عکس دیدنیتر را انتخاب کردهایم. ![]() تصویر یک غاز در سنلیس در فرانسه. ![]() گلهای لاله در چیسینو در مولداوی. ![]() مجسمه آزادی در نیویورک. ![]() آزاد مانند پرنده. جزیره رودریگز در مجمعالجزایر موریس. ![]() کاخ زیبای خفته در رینیری ـ اوسه در منطقه اندر ـ اِ ـ لوار فرانسه. ![]() مسافران منتظر در ایستگاه مترو باستیل پاریس از زاویه ای دیگر. ![]() ابر و اشعه خورشید در آسمان کانتون واله در سوئیس. ![]() تصویر یک خیابان بندر بوردو در فرانسه. ![]() آسمان منطقه موره در اوت ـ گارون فرانسه. ![]() صخره نوردی با چشمانداز قله شامونیکس ـ مون بلان در آلپ فرانسه. [ یکشنبه 89/6/28 ] [ 1:52 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |