علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
این روزها که دیگر تقریبا رایانه ها جای قلم و کاغذ را گرفته اند، مهارت تایپ و سرعت در آن یکی از لازمه های کاری بسیاری از کاربران است و حتی تایپ کلمات بیشتر در یک دقیقه به معنی پول بیشتر برای برخی از کاربران است. در این جا اس که سرعت بخشیدن به مهارت تایپ یکی از مهمترین ملزومات کار با رایانه محسوب میشود.

به گزارش «تابناک» مهارت تایپ یکی از مهارتهای پایه رایانه است و در حالی که همه کاربران به نوعی توانایی تایپ کردن با رایانه را به خوبی میدانند، اما سرعت تایپ یکی از مهمترین فاکتورها برای کاربران رایانه است.

پنج وب سایت رایگان برای سرعت بخشیدن به مهارت تایپ

در حالی که برخی از آموزشگاه های علوم رایانه ای، آموزش این مهارت را به عنوان یک مهارت پایه در سر فصلهای خود دارند و همچنین نرم افزارهای آموزشی برای این منظور در بازار وجود دارد، اما وب سایتهایی نیز هستند که به شکل رایگان و روشهای ابتکاری و خلاقانه سعی در بهبود سرعت تایپ کاربران دارند. در اینجا شما را با چند نمونه از این وب سایتها آشنا میسازیم.

TypingWeb

پنج وب سایت رایگان برای سرعت بخشیدن به مهارت تایپ

این وب سایت یکی از با سابقه ترین نمونه ها و شناخته شده ترین آنها در حوزه آموزش تایپ است. در اینجا میتوانید بعد از ساختن یک حساب کاربری جدید، هر کدام از سطوح آموزشی را از مبتدی تا پیشرفته انتخاب کنید و یا سرفصلهای ویژه را امتحان کنید.

در این وب سایت هر کدام از ردیف کلیدها بر روی صفحه کلید درس و سرفصل مربوط به خود را دارد. نکته جالب در خصوص این وب سایت این است که در حین آموزش تشخیص میدهد که شما در کدام قسمت از صفحه کلید دچار مشکل تایپ هستید و بر همان اساس دروسی مخصوص به این قسمتها برای شما تدوین میکند.

این وب سایت تمرینات متفاوتی را برای سطوح مختلف تدوین میکند. در ابتدا با کلمات و ترکیبات ساده شروع میکند تا چگونگی حرکت انگشتان بر روی صفحه کلید و جایگاه کلیدها برای کاربر مشخص شود و در سطوح پیشرفته تر جملات بلند و پاراگرافهای طولانی را در اختیار کاربران میگذارد.

لینک ورود به وب سایت

TypeDown

پنج وب سایت رایگان برای سرعت بخشیدن به مهارت تایپ

این وب سایت در اساس در قالب یک بازی طراحی شده است که کاربر باید در آن اقدام به تایپ کلمات و ترکیباتی کند که در حال حرکت هستند. کلمات و ترکیبات از پایین به بالا حرکت میکنند و قبل از انکه ستون کلمات به بالای صفحه برسد، کاربر باید با تایپ هر کلمه آن را حذف کند.

هرچند این وب سایت با وب سایت قبلی یعنی TypingWeb از لحاظ ساخت آموزشی متفاوت و کمتر حرفه ای است، اما در واقع با ساختار بازی مانند خود، تاثیر به سزای در سرعت بخشیدن به تایپ در حالت ناخودآگاه دارد

لینک ورود به وب سایت

Typeracer

پنج وب سایت رایگان برای سرعت بخشیدن به مهارت تایپ

این وب سایت نیز مانند TypeDown در قالب یک بازی سعی در آموزش و بهبود سرعت تایپ دارد. اما در اینجا یک رقابت نیز در میان است. در اینجا شما با تایپ خود پشت فرمان خودرویی هستید که هرچه قدر سرعت تایپ شما سریعتر باشد، سریعتر حرکت میکند.

در اینجا کاربر با کاربران دیگر به شکل اتفاقی رقابت میکند و با ساخت حساب کاربری میتواند امتیاز خود را ثبت کرده و در مقایسه با سایر کاربران قرار دهد:

پنج وب سایت رایگان برای سرعت بخشیدن به مهارت تایپ

اگر جزو آن دسته از کاربران هستید که رقابت جویی جزوی از ویژگیهای شما است، این وب سایت کمک زیادی در بهبود سرعت تایپ شما خواهد داشت.

لینک ورود به وب سایت

TypeOnline

پنج وب سایت رایگان برای سرعت بخشیدن به مهارت تایپ

اما به همان اندازه که واژه ها در مهارت تایپ مهم هستند، اعداد نیز از اهمیت خاصی برخوردارند. این وب سایت دقیقا به این منظور طراحی شده است که مهارت تایپ اعداد را برای کاربران بهبود دهد.

در این وب سایت کاربران میتوانند هشت درس و سر فصل را برای آزمون دقت و سرعت در تایپ اعداد پشت سر بگذارند که شامل اعداد و علامت (+) است. همچنین دستورالعملی را برای آموزش استفاده از انگشتان برای فشردن هر کلید در بر دارد.

لینک ورود به وب سایت

Keybr

پنج وب سایت رایگان برای سرعت بخشیدن به مهارت تایپ

این وب سایت یکی از زیبا ترین و سر راست ترین نمونه ها در آموزش تایپ است. این وب سایت از امکانات فوق العاده ای نظیر انتخاب بین هفت زبان مختلف، سه سطح مهارتی متفاوت و همچنین قابلیت انتخاب بین تایپ کلمات و ترکیبات اتفاقی، متن دلخواه و یا محتوی یک وب سایت، برخوردار است.

همچنین از جلوه های بصری برای کاربران نو آموز برای نشان دادن کلیدهای لازم و شناسایی آنها بر روی صفحه کلید استفاده میکند و در پایان هر آزمون، کلیدهایی که اشتباه فشرده شده را با رنگ قرمز و کلیدهای صحیح را با رنگ سبز به کاربر نشان میدهد.

از سوی دیگر کاربران قادر هستند تا با ایجاد حساب کاربری در رتبه بندی این سایت شرکت کرده و یا با دوستان خود در شبکه اجتماعی فیس بوک، رقابت کنند.

لینک ورود به وب سایت

سخن آخر اینکه کاربران در هر سطحی از مهارت تایپ، میتوانند با مراجعه به این وب سایتها مهارت خود را در تایپ به معرض آزمون گذاشته و به بهبود سرعت تایپ خود کمک کنند.


[ چهارشنبه 92/10/4 ] [ 11:23 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
دختر دانشجو وقتی در فیس‌بوک با پسر جوان آشنا شد، نمی‌دانست گرفتار سرنوشت شومی خواهد شد.به گزارش ایران، این دختر دانشجو در دادسرای یافت‌آباد پیش‌روی بازپرس ایستاد و گفت: مدتی پیش در فیس‌بوک خیلی اتفاقی با پسری که مدعی بود رامین نام دارد و دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه رامسر است، آشنا شدم.چندباری از طریق چت در فیس‌بوک با هم در ارتباط بودیم تا این‌که رامین پیشنهاد داد برای آشنایی بیشتر از نزدیک یکدیگر را ببینیم.به‌همین خاطر پس از گذشت یک ماه در فرودگاه مهرآباد با هم قرار ملاقات گذاشتیم.هنوز دقایقی از آمدن رامین نگذشته بود که وی موبایلش را از جیبش درآورد و سرگرم شد. وقتی پرسیدم چه می‌کنی؟! در جواب شنیدم وارد فیس‌بوک شده است و من نیز می‌توانم با موبایلم به فیس‌بوک ورود کنم. خیلی تعجب کردم چرا که من نمی‌دانستم با موبایل هم می‌توانیم به فیس‌بوک دسترسی پیدا کنیم.دختر جوان افزود: از رامین توضیح بیشتری خواستم. او گوشی‌ام را گرفت و گفت باید یک برنامه روی آن نصب کند. نزدیک 10 دقیقه با موبایلم سرگرم شد، سپس آن را به من داد و گفت این برنامه روی گوشی‌ام نصب نمی‌شود.این دختر که آشفته بود، ادامه داد: نزدیک دو ساعت با هم بودیم، از آنجا که هوا تاریک شده بود و از سویی سابقه نداشت که من دیروقت به خانه بروم از رامین خداحافظی کردم و به خانه‌مان رفتم.همین که به خانه رسیدم زنگ موبایلم به‌صدا درآمد، وقتی گوشی را برداشتم آن‌سوی خط رامین بود، حرف‌های عجیبی می‌زد. وقتی گفت تعدادی عکس از من در اختیار دارد فهمیدم پسر مهربان یک شیاد است، خیلی شوکه شدم چرا که من هیچ عکسی به رامین نداده بودم. وقتی گفتم دروغ می‌گوید و هیچ عکسی در اختیارش نیست پی به شگردش بردم.رامین با خونسردی گفت: زمانی که در فرودگاه کنار هم نشستیم وی به بهانه نصب برنامه فیس‌بوکی گوشی را از من گرفته و عکس‌های خصوصی‌ام را به گوشی خودش بلوتوث کرده است.خیلی عصبانی شدم و نسبت به این عمل زشت وی اعتراض کردم اما رامین با خنده گفت باید دو میلیون تومان به وی بدهم وگرنه عکس‌هایم را در دانشگاه و بین همسایه‌ها پخش خواهد کرد و آبروی چندین ساله‌ام را می‌برد.من هم از ترس این‌که آبروریزی نشود تسلیم خواسته‌اش شدم، دو میلیون تومان را به حسابش واریز کردم و خواستم عکس‌هایم را پاک کند اما این پسر تبهکار نه تنها عکس‌هایم را پاک نکرد بلکه دوباره با من تماس گرفت و این‌بار پول بیشتری خواست تا به حسابش واریز کنم و حتی گفت عکس‌ها را در اینترنت منتشر می‌کند، به‌خاطر همین تصمیم به شکایت گرفتم حالا از رامین به خاطر اخاذی و تهدید، شکایت دارم و خواستار رسیدگی هستم.با ادعاهای دختر دانشجو، بازپرس پرونده به تیمی از مأموران پلیس دستور داد مرد اخاذ را ردیابی و دستگیر کنند.
[ سه شنبه 92/10/3 ] [ 2:32 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
سایت پارسینه مدعی شد دکتر حسن روحانی رئیس جمهور به همراه همسرش در یک دیدار غیررسمی و بدون اطلاع قبلی به منزل محمدرضا شجریان استاد آواز موسیقی کشور رفته و با وی دیدار کرده است.محمدرضا شجریان در این دیدار به شوخی به روحانی گفته بود: حالا که شما منزل ما آمدید، ما هم می توانیم سرزده خانه شما بیاییم؟!به گزارش پارسینه، این دیدار سه هفته قبل انجام شده است.گفتنی است صدای محمدرضا شجریان با تایید خودش در فیلم انتخاباتی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 92 قرار داده شده بود و روحانی نیز در آن فیلم اظهار می کند که صدای شجریان را دوست دارم.
[ سه شنبه 92/10/3 ] [ 2:30 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

به گزارش "تابناک" به نقل از سرویس علم و فن آوری خبرگزاری ایسنا این تصاویر میکروسکوپی به تمرکز بر روی زیبایی مسحورکننده جهان پرداخته‌اند.

تصویر تله، در حال خمیازه کشیدن یک گیاه گوشتخوار نمونه جالبی از این واقعیت است که چگونه روشهای میکروسکوپی می‌توانند زیبایی پنهان جهان را نمایش دهند. 
این تصویر گیاه گوشتخوار مثانه‌ای که توسط ایگور سیوانوویکس از موسسه پزشکی هیوز، ثبت شده، توانست جایزه اول رقابت Olympus Bioscapes را بدست بیاورد. این تصویر هم‌کانونی، از میان بیش از 2100 تصاویر ثبت شده انتخاب و سیوانوویکس موفق به کسب جایزه تجهیزات علمی با ارزش 5000 دلار شد. 
این گیاه گوشتخوار آبزی، شکار خود را تنها پس از چند میلی ثانیه از لمس موهای محرک آن به داخل تله خود کشیده و آن را می‌بلعد.
سیوانوویکس همچنین توانست جایزه سوم را برای تصویر هنری خود از جلبکهای سبز تک‌سلولی (algae desmids) کسب کند. 
برندگان امسال از پنج قاره و 23 کشور بودند؛ شرکت‌کنندگان بطور کلی از 71 کشور در این رقابت شرکت کرده بودند. 
جایزه دوم رقابت Olympus Bioscape به تصویر خارق‌العاده‌ای از یک جنین خفاش سیاه mastiff اهدا شد که در حال زیرچشمی نگاه کردن از زیر بال‌هایش است. 
از دیگر تصاویر برجسته، یک موجود آب شیرین موسوم به «پارامسیوم» (Paramecium) بوده که از فیلم ثبت شده توسط رالف گریم از استرالیا گرفته شده است. 
آب اضافی در هر انتهای موجود جمع و منجر به متورم شدن آن و بیرون راندن آب از میان شکافی در غشای سلولی می‌شود. 
تصویر لارو حشره? موی‌بال (Caddisfly) توسط فابریس پارایس از نورماندی فرانسه همچنین موفق به کسب جایزه شد. Sericostoma گونه‌ای از حشرات در آمریکای شمالی و اروپا هستند که لاروی آن‌ها در آب شیرین، شن و ماسه یا سنگ زندگی می‌کند. 
حشره موی‌بال ماده به ساخت یک لوله متحرک از دانه‌های شن برای حفاظت از بدنش پرداخته و از ضایعات گیاهان و بی‌مهرگان کوچک تغذیه می‌کند. 
تصویر یک لاروی پشه فانتوم که به کرم شیشه‌ای نیز شهرت داشته، جایگاه هفتم را در این رقابت از آن خود کرد. ساختمان عضلانی لارو معمولا شفاف و بی‌رنگ بود اما در این تصویر با نورافشانی خاص به شکل مرئی درآمده است. 
در همین حال، تصویری موسوم به «حشرات برادر» به نمایش دو حشره box bugs پرداخته که تنها دو ساعت از عمر آن‌ها گذشته و اندازه آن‌ها سه میلیم‌تر است. 
تصویر هر نوع دانش زیستی برای ارسال این رقابت آزاد بوده و موارد ارسالی بر اساس دانشی که نشان می‌دادند، زیبایی آن‌ها و نیز تخصص فنی دخیل در ثبت تصاویر، مورد قضاوت قرار می‌گرفتند. 
رقابت سال آینده که در 30 سپتامبر 2014 پایان خواهد یافت، ‌ از هم‌اکنون برای ارسال تصاویر باز است. 
شرکت‌کنندگان می‌توانند تا پنج تصویر ثابت، متوالی یا فیلم از موضوعات دانش زیستی را که با هر اندازه بزرگنمایی با استفاده از یک میکروسکوپ نوری ترکیبی ثبت کرده‌اند، ارسال کنند.
تصویر برادران حشره، برنده جایزه ششم
تصویر برادران حشره، برنده جایزه ششم
تصویر تله در حال خمیازه گیاه گوشتخوار مثانه‌ای ایگور سیوانوویکس، برنده جایزه اول
تصویر تله در حال خمیازه گیاه گوشتخوار مثانه‌ای ایگور سیوانوویکس، برنده جایزه اول
تصویر جنین خفاش سیاه mastiff از دوریت هکمان، دانشگاه آکسفورد، برنده جایزه دوم
تصویر جنین خفاش سیاه mastiff از دوریت هکمان، دانشگاه آکسفورد، برنده جایزه دوم
تصویر ترکیبی از جلبکهای سبز تک‌سلولی آب شیرین که رنگ قرمز نمایشگر فلورسانس ذاتی کلروفیل است
تصویر ترکیبی از جلبکهای سبز تک‌سلولی آب شیرین که رنگ قرمز نمایشگر فلورسانس ذاتی کلروفیل است
تصویر میکروسکوپی از سطح مقطع یک جوانه گل زنبق از اسپایک والکر، برنده جایزه چهارم
تصویر میکروسکوپی از سطح مقطع یک جوانه گل زنبق از اسپایک والکر، برنده جایزه چهارم
تصویری از یک مگس لنگ‌دراز از لوری نایت
تصویری از یک مگس لنگ‌دراز از لوری نایت
تصویر موجود آب شیرین موسوم به پارامسیوم از رالف گریم، استرالیا
تصویر موجود آب شیرین موسوم به پارامسیوم از رالف گریم، استرالیا
تصویر فیبروبلاستهای جنینی موش با نمایش دی‌ان‌ای به رنگ آبی و درون میتوکندری به رنگ سبز
تصویر فیبروبلاستهای جنینی موش با نمایش دی‌ان‌ای به رنگ آبی و درون میتوکندری به رنگ سبز
تصویر سلولهای بنیادی دم موش به رنگ سبز از بارون فوچز، نیویورک، برنده جایزه هشتم
تصویر سلولهای بنیادی دم موش به رنگ سبز از بارون فوچز، نیویورک، برنده جایزه هشتم
لاروی حشره‌ی موی‌بال از فابریس پارایس، فرانسه، برنده جایزه نهم
لاروی حشره‌ی موی‌بال از فابریس پارایس، فرانسه، برنده جایزه نهم

تصویر لاروی پشه فانتوم موسوم به کرم شیشه‌ای، برنده جایزه هفتمی تصویر لاروی پشه فانتوم موسوم به کرم شیشه‌ای، برنده جایزه هفتمی


[ یکشنبه 92/10/1 ] [ 11:40 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

تحلیل واقعه عاشورا و زمینه‌های سیاسی اجتماعی که به رخداد آن واقعه عظیم انجامید نیازمند بهره بردن از نگاهی جامع و با توجه به تمامی ابعاد موجود در آن حادثه شگفت انگیز است.

به گزارش «تابناک»، شهید دکتر بهشتی از جمله عالمان دینی بود که در سخنرانی‌های خود پیرامون واقعه شهادت امام حسین (ع) تلاش می‌کرد تا ابعاد انسان ساز، تربیتی، سیاسی، دینی و انسانی این حماسه را با زبانی واقع‌گرا و طبیعی برای مخاطب خود به طور همزمان بگشاید و تفسیر کند.

این سخنرانی که در واقع آخرین بخش از سخنان ایشان پیرامون واقعه عاشوراست در تاریخ نهم اردیبهشت 1345 در مسجد مرکز اسلامی هامبورگ ایراد شده و به مناسبت ایام اربعین حسینی تقدیم تام می‌شود. شهید آیت الله بهشتی در این سخنرانی چنین می گوید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

قبل از شروع عرایضم نکته‏‌ای را لازم می‌دانم با برادران و خواهران عزیز مسلمان این‌طور در میان بگذارم. در قرآن کریم به مسلمانان چنین دستور داده شده که وقتی قرآن خوانده می‏‌شود به آن گوش دهید و ساکت و آرام باشید و به احترام قرآن از هر نوع گفت‌وگو خودداری کنید. تصدیق می‏‌کنم که اگر وقتی قرآن خوانده می‏‌شود ما می‏‌توانستیم بفهمیم، این گوش‌دادن و سکوت، مطلوب‌تر وطبیعی‏‌تر بود ولی باز این نکته را هم تصدیق می‏‌کنیم که هرچند بسیاری از آقایان و بانوان عربی ندانند و وقتی قرآن کریم خوانده می‏‌شود به معنای آن نتوانند توجه کنند، ولی به احترام قرآن می‌‏شود دقایقی ساکت نشست.

بنابراین امیدوارم در هم? جلسات مذهبی دیگر که خواهیم داشت، به‌طور کلی در موقع تلاوت قرآن، همه ساکت و آرام باشیم. توجه به این نکته مخصوصاً در مجالس ختم بیشتر ضرورت دارد، چون معمولاً در مجالس ختم نوار قرآن گذاشته می‏شود یا قاری قرآن را با صدای بلند تلاوت می‏کند. ممکن است تلاوت قرآن برای مدت نیم ساعت یا یک ساعت به‌طور متناوب در برنام? مجالس ختم باشد و شاید کسانی که می‏نشینند حوصله نکنند برای مدت طولانی ساکت باشند. برای همین اولاً در مجالس ختم، تلاوت قرآن به‌طور دائم نباشد و هر وقت خواستند قرآن خوانده شود اعلام کنند تا چند دقیقه با صدای بلند تلاوت شود، بعد نوار خاموش شود که اگر آقایان یا خانم‌ها، که با هم در جلسه‌ای برخورد کرده‌اند، خواستند صحبتی کنند فرصتی باشد تا این برنامه عملی‏‌تر شود.

اتفاقاً یکی از خرده‌هایی که برادران سنی ما به شیعه می‏‌گیرند همین است. می‏‌گویند شیعه آنچنان که باید و شاید احترام قرآن کریم را نگه نمی‌‏دارد و من گمان می‌کنم آن‌ها بی‌احترامی دیگری از شیعه نسبت به قرآن ندیده باشند. گمان می‏‌کنم تنها تفاوتی که دیده‌اند همین است که در مجالس ختم یا مجالس مذهبی وقتی قرآن خوانده می‏‌شود مردم هم مشغول صحبت خودشان هستند. البته این تذکر لازمی بود و خوش‌وقتم که امشب فرصتی پیش آمد که در یک جلس? عمومی این مطلب لازم را با همه طرح کنم و درمیان بگذارم و امیدوارم همیشه از این به بعد کاملاً رعایت کنیم.

امروز صبح دو اردوگاه مجهز و آماده‌شده خود را برای یک پیکار آماده می‏‌کنند. مجموع? نفرات مسلح یک اردوگاه هفتاد و دو یا کمی بیشتر است ولی از نظر رعایت نظامات جنگی با یک اردوی پانصد هزار نفری فرقی ندارد. در این اردوگاه کوچک فرماندهی هست؛ فرماندهی‏‌های کوچک‌تر، پرچم، پرچمدار، تعیین خط‌‌‌‌‌مشی و نقشه جنگ، با رعایت همه سنت‌های جنگی آن موقع. یک اردوگاه بزرگ هم هست بین ده تا سی هزار نفر مسلح و مجهز. آنجا هم فرماندهی هست، تجهیزات و نظامات جنگی از هر جهت رعایت شده و حساب هم ظاهرا روشن است. برای اینکه یک عد? هفتاد نفری در مقابل یک عد? ده یا سی هزار نفری قرار گرفته‌اند. معلوم است که این‌ها کشته می‏‌شوند و از بین می‏‌روند، اما میان این دو اردوگاه از نظر جهات دیگر تفاوت از زمین تا آسمان است.


مردان حق و فضیلت در قتلگاه‌ها و گوش? زندان‌ها پیروز و سربلندند


در آن اردوگاه کوچک، فرمانده امام حسین است؛ فرزند بزرگوار علی‌بن‌ابیطالب و فاطمه زهرا (س)، کسی که نه ‌فقط امروز، بلکه در همان دوره در مناطقی که با خاندان پیغمبر و تعالیم وی آشنایی نزدیک داشتند به‌عنوان عالی‏‌ترین نمون? فضیلت و کمال شناخته می‏‌شد.

فریب‌خوردگان تبلیغات بیست سال? معاویه به علی (ع)، امام حسین و خاندان رسول اکرم ناسزا می‏‌گفتند. خیال نکنید که این‌ها وقتی به علی ناسزا می‏‌گفتند با او خصومت شخصی داشتند. نخیر! معاویه با تمام قوا در سرتاسر منطق? نفوذش، به‌خصوص شام که شاید بیش از سی و پنج سال منطقه فرمانروایی و نفوذ او بود، چنین در گوش مردم فرو کرده بود که علی نماز نمی‌‏خواند! نویسند? کتاب صفین می‏‌گوید: در جنگ صفین چند تن از قراء و دانشمندان زبده در سپاه علی (ع) در یک جناح جنگ می‏‌کردند. یک جوان شامی جلو آمد که با آن‌ها جنگ کند. شروع کرد به دشنام‌دادن به آن‌ها و امام و پیشوایشان.

یکی از این قاریان دانشمند و پرهیزکار، که عد? آن‌ها در سپاه علی خیلی بود، به آن جوان گفت: آخر جوان حرفت را بفهم، بفهم داری به کی دشنام می‏دهی! آخر فکر نمی‌‏کنی این حرفی که از دهانت درمی‏‌آید در روز رستاخیز حساب و کتاب دارد؟ اگر روز قیامت و محاسب? الهی به تو گفتند روی چه حسابی به شخصیت برجست? اسلامی چون علی دشنام می ‏دهی آن‌وقت چه جواب می‏ دهی؟ جوان گفت عجب! من آنچه می‏ دانم این است که آمده ‏ام به جنگ کسانی که نه امامشان نماز می‏ خواند و نه خودشان. من این طور فهمیدم و آمدم به جنگ.

در منطقه‌های دیگر اسلامی سیدالشهدا حسین‌بن‌علی عالی‏ترین نمون? کمال و فضیلت بود. فرماند? این سپاه کوچک حسین‌بن‌علی است. فرمانده آن سپاه کیست؟ فرماندهی عالی آن سپاه، یعنی آن کسی که فرمان اول را صادر کرده، یزید بن معاویه است؛ جوانی است که در شرح زندگی او صفحات سیاه خیلی زیاد است.

من دو مورد را نقل می‏ کنم: در زمان پدرش، معاویه او را با عد? زیادی از مسلمان‌ها به جنگ در سرزمین روم شرقی فرستاده بود؛ یعنی درسرحدات محل حکومت معاویه؛ شام و سوریه و ترکیه و لبنان و فلسطین و اردن و قسمت‌های کنونی که آن موقع همه با ‌عنوان شام خوانده می ‏شد. یزید با عد? زیادی از سپاه مسلمان‌ها در یک مرز حساس اتراق کرده و باید آماده باشد که هر وقت دشمن حمله کرد، کاری کند این‌ها بجنگند و دفاع کنند یا احیاناً حمله کنند.

محل اقامت یزید در یک ده بسیار باصفا در کنار یک دیر است. سپاهیان هم در مناطق مختلف بیابان پراکنده‌اند. یزید در چنین موقعی سرگرمی‌اش مشروب‌خواری، ساز و آواز، مجالس لهوولعب و یک معشوقه به نام ام‌کلثوم است. سرگرمی این فرمانده این است! در همین موقع بیماری آبله و حصبه در میان سپاه و لشگری که تحت فرماندهی یزید است پیدا شد. سپاهیان اسلام مثل برگ خزان روی زمین می ‏ریختند و می‌مردند. آمدند به یزید گفتند آقا سپاهیان و لشگریان تحت فرماندهی تو دارند روزی صد تا دویست نفر می‏ میرند.

یزید طبع شعری داشت و خیلی خوب شعر می‏ گفت. اشعاری گفت در پاسخ به آن‌ها که خلاص? آن این است که به من چه که سپاهیان اسلام می‏ میرند؟! خوب بمیرند، من که زندگی‌ام به‌راه است. فعلاً منم و ام‌کلثوم و شراب کهنه و مجلس عیش‌و‌نوش؛ سربازها بمیرند، به درک! فکر نکنید که این‌ها را مورخین شیعه در زندگی یزید نوشته‌اند. این‌هایی که عرض می‏ کنم عموماً از مآخذ برادران سنی است.

معاویه در سال 60 مرد و در سال 62 یزید فرماندار حجاز ولید بن عقبه را عوض کرد. حالا چطور عوض کرد، این هم داستانی دارد. به جای او جوانی به نام عثمان بن محمد بن ابوسفیان پسر عمویش را فرمانروای حجاز کرد. عثمان پسر عموی یزید جوانی بود خام و بی‌تجربه و به محض اینکه در مدینه فرماندار حجاز شد،


مردان حق و فضیلت در قتلگاه‌ها و گوش? زندان‌ها پیروز و سربلندند


عده‏‌ای از افراد سرشناس و برجست? مدینه را فرستاد به شام که خلیف? مسلمین یزید را ملاقات کنند. در میان افرادی که رفتند، چند نفر سرشناس ممتازی که خیلی مورد توجه مردم بودند وجود داشتند. از جمله در درج? اول عبدالله ابن حنظله که به‌عنوان غسیل الملائکه و جزو ستارگان درخشان صدر اسلام و جنگ‌های مسلمین در زمان پیغمبر اکرم و شهدای بزرگ تاریخ اسلام بود. عبدالله مردی بود بسیار معروف، خوش‌نام، سرشناس و مورد اعتماد همه. این‌ها آمدند به دمشق. یزید وقتی شنید که این‌ها از مدینه آمدند و بزرگان مدینه هستند تشریفاتی برای آن‌ها قائل شد و خیلی به آن‌ها و عبدالله احترام گذاشت. نقل می ‏کنند صد هزار درهم صله و جایزه داد و بعد از مدتی که آن‌ها ماندند با سلام و صلوات و تشریفات برگرداند. این هیأت نمایندگی، وقتی به مدینه برگشتند، دربار? یزید چه قضاوت کردند و چه گزارشی از مسافرت خود برای اطلاع عموم رساندند؟

ابن اثیر در کامل می‏ نویسد وقتی این‌ها برگشتند با این جمله‌های کوتاه یزید را معرفی کردند: قبلنا من عند رجل لیس له الدین یشرب الخمر و یضرب بالتنابیر و یفضف عنده الاعصیان و یلعب بالکلاب و یثمر عنده البراب و لهم الطوف.

ما از پیش مردی می‏ آییم که دین ندارد شراب می‏ نوشد. کار او این است که ساز بنوازد و جوانان خوش آواز پیش او بخوانند. سرگرمی او سگ‌بازی است و هم‌نشین‏ها و هم‌صحبت‌های او دزدان و راهزن‌های سرشناش هستند. این است مشخصات مردی که ما رفتیم او را ببینیم و برگردیم. از این سطرها و صفحه‌های تاریک در تاریخ زندگی این آقا پسر تا بخواهید فراوان است. این دو را برای نمونه نقل کردم.

فرماندهی عالی، کسی که فرمان اول جنگ از او صادر شده است، چنین شخصیتی است. فرماند? عالی این طرف، امام حسین، کسی است که سر تا پای او را ایمان به خدا فرا گرفته. کسی است که ظاهر و باطن زندگی او یکی است. کسی است که موفقیت را برای خودش قطعی می داند، چه کشته شود و چه فرمانروای سرتاسر سرزمین اسلام گردد. هر کس در راه به امام حسین رسید گفت آقا این کوفی‏ها قابل ‌اعتماد نیستند، خواهش می‏ کنیم برگردید.

از موقعی که امام از مدینه می‏ خواست حرکت بکند و بعد از مکه، ناصحان دلسوز دائماً این نغمه را در گوش امام حسین می‏ خواندند: آقا این مردم کوفه قابل‌اعتماد نیستند. خواهش می‏کنیم شما به دعوت این‌ها ترتیب اثر ندهید! همین‏طور وقتی در راه خبر کشته‌شدن مسلم و عبدالله بن یقطر و بعد قیس بن مصحر زیداوی نماینده خاص و پیک مخصوص امام حسین به کوفه رسید، هر که وسط راه به امام حسین برخورد می‏ کرد می‏ گفت آقا برگرد، به کجا می‏ روید؟

در آن لحظات آخر که دیگر این توصیه‌ها خیلی زیاد شده بود امام حسین فرمود من می‏ روم -این را از آن اول می‏ فرمود- اما اینجا دیگر خیلی روباز فرمود: من می‏ روم و می دانم کشته می‏ شوم ولی باید بروم، برای اینکه از جدم پیغمبر شنیده ‏ام یا برایم روایت شده که هر کس فرمانروای ستمگری را ببیند که حلال خدا را حرام می‏ شمارد و حرام خدا را حلال می ‏شمرد و قوانین خدا را زیر پا می‏ گذارد و به حقوق مردم تجاوز می‏ کند، در برابر او با زبان یا با عمل به‌پا نخیزد و قیام نکند، در پیش خدا حجت و آبرو ندارد. حالا دیگر به من چه می‏ گویید؟ باز هم می‏ گویید برگرد؟

مردان حق و فضیلت در قتلگاه‌ها و گوش? زندان‌ها پیروز و سربلندند


این آخرین پاسخ قاطع دندان‌شکن امام حسین بود به پیشنهادهای برگشتن. امام حسین در راهی که انتخاب کرده قاطع و مصمم و روشن بود. نقش? کار امام حسین این بود: من می‏ روم تا نزدیک‌ترین نقطه به کوفه یا تا خود کوفه. از دو حال خارج نیست؛ یا مردم کوفه با رسیدن من هوشیار می‏ شوند و واقعاً من می توانم این قیام را در زمان خودم به ثمر برسانم و مجرای حکومت اسلامی را عوض کنم و شیو? فرمانروایی بر ملت مسلمان را همان شیو? جدم و پدرم قرار دهم یا خودم و هم? همراهانم کشته می‏ شویم. موفقیت قطعی است اما یزید هر آن متزلزل است.

وقتی که بازماندگان و خاندان حسین‌بن‌علی را به شام بردند سر مقدس ابا‌عبدالله را آوردند پیش یزید گذاشتند. اهل بیت ابا‌عبدالله، زینب کبری (س)، خواهرانش، بستگانش و حضرت سجاد علی‌بن‌حسین را با آن وضع بسیار ناروا به مقر فرمانروایی یزید وارد کردند. یزید در حضور عموم گفت خدا لعنت کند ابن زیاد را که مرا رسوا کرد! من هرگز به این کار راضی نبودم. اگر من خبر داشتم، اگر من بودم، حتماً به هر ترتیبی بود طوری عمل می‏ کردم که حسین‌بن‌علی کشته نشود! این مرد متزلزل است چون هدف او حفظ سیادت و آقایی‌اش است و هر آن این سیادت در معرض خطر است. خودش می ‏فهمد کشته‌شدن حسین‌بن‌علی به آن وضع برای او خطرهایی خواهد داشت؛ ناراحت است. نکت? جالب اینجاست که یزید این‌طور به ابن‌زیاد فحش می‏ دهد!

دو سال بعد در مدینه انقلابی رخ داد. سرکرد? این انقلاب همان عبدالله‌بن‌غسیل الملائکه است که گفتم پیش یزید رفت و برگشت. محرک اول انقلاب اوست؛ به‌عنوان انتقام از یزیدی که خون حسین‌بن‌علی، بهترین مسلمان زمان خود را ریخته است. نخستین انقلاب بزرگ اساسی، که علیه یزید در زمان خود او به‌عنوان عکس‌العمل حادثه عاشورا رخ داد، انقلاب مدینه بود. یزید به دو سه نفر گفت بروید انقلاب مدینه را آرام کنید و دستور داد که با یک سپاه مجهز اول به آن‌ها اعلام کنید که دست از انقلاب بردارند.

اگر شنیدند که هیچ؛ اگر نشنیدند، سه روز به آن‌ها مهلت دهید. بعد از سه روز،‏ مدینه را بگیرید و از سران انقلاب، هر کس هست، بکشید و در آنجا سه روز آزادی برای سربازان اعلام کنید تا هر کس هر چه دلش می ‏خواهد بکند. خون و ناموس و جان و مال همه مباح و بعد از سه روز دست بکشند. به دو سه نفر پیشنهاد کرد که نپذیرفتند و هرکس عذری آورد. گفت خوب است این مأموریت را به ابن‌زیاد بدهم که یک بار دیگر در کربلا برای من آن کار را انجام داد.

ابن اثیر نقل می‏ کند که وقتی پیام یزید به عبیدالله‌بن‌زیاد در کوفه رسید، که به مدینه برود و قائل? عبدالله زبیر را در مکه خاتمه بدهد، گفت من برای این فاسق تبهکار دست خودم را به دو کار زشت نمی آلایم، همان یکی که کردم بس! ببینید تزلزل در هدف و روی? این طرف تا کجاست. در زمان حکومت یزید که هنوز عبیدالله‌بن‌زیاد از جانب او فرمانروای تقرییاً نیمی از کشور پهناور اسلامی است می‏ گوید من به خاطر این فاسق تبهکار خودم را بیش از این آلوده نمی‏ کنم. یزید آنجا به این فحش می‏ دهد؛ این اینجا به او فحش می‌دهد! چرا؟ چون هدف مشخص و اصیلی در کار نیست.

این مشخصات دو فرماندهی بزرگ، بیاییم سراغ فرماندهی‏ های کوچک. عبیدالله که یک نمونه‌اش بود. نمون? دیگر عمربن سعد است که فرماند? سپاه کربلاست. او قبلاً از جانب عبیدالله فرمانی دریافت کرده که با چهار هزار سرباز مسلح برای فرونشاندن یک غائله در سرزمین ری، نزدیکی تهران کنونی، حرکت کند. عمر سربازهایش را انتخاب کرده و بیرون کوفه اردوگاهی زده و آماد? حرکت است. رسم آن موقع این بود که وقتی یک امیر یا فرمانده مأمویت پیدا می‏ کرد به سمتی برود، قبلاً چادرش را بیرون شهر می‏ زدند تا سربازهایی را که او انتخاب می‏ کند مجهز و آماده شوند و در آن اطراف چادر بزنند.


مردان حق و فضیلت در قتلگاه‌ها و گوش? زندان‌ها پیروز و سربلندند


ناگهان دستور مجددی از جانب عبیدالله به عمربن‌سعد رسید که فعلاً به‌طور موقت از این مأموریت خودداری کنید چون قبل از انجام آن، کار لازم‌تری هست. باید به کربلا بروی و غائل? حسین‌بن‌علی را خاتمه دهی. عمر خیلی ناراحت شد و ته دلش اصلاً نمی‏ خواست با حسین‌بن‌علی روبه‌رو شود. به عبیدالله نوشت که من از این مأموریت عذر می‏ خواهم، اجازه بدهید من سراغ مأموریت خودم بروم. عبیدالله سرسخت و لجوج به او پاسخ داد که نخیر! شما اگر می‏ خواهید بروید.

اگر حاضر نیستید به کربلا بروید، آن فرمان را هم برای ما پس بفرستید. عمر مردد بود چه کند. فرمانروایی ری را بگیرد، ولو بعد از غائل? کربلا، یا اینکه از این فرمانداری صرف‌نظر کند و به جنگ حسین نرود. حل‌کردن این دو برایش خیلی مشکل بود. فرصتی خواست و شروع کرد به فکر‌کردن در درون خود. بالاخره نتوانست از فرمانروایی و منصب فرمانداری ری صرف‌نظر کند. نوشت: بسیار خوب، من خودم خواهم آمد. آمد به کربلا ولی این تزلزل تا آخرین لحظات جنگ با ابا‌عبدالله در عمربن‌سعد وجود داشت.

فرماند? این طرف حسین‌بن‌علی و فرمانده‌های کوچک‌تر مثل حبیب‌بن‌مظاهر، مسلم‌بن‌عوسجه ودیگران همه دل و دست و چشم و زبان‏شان یک‌جور کار می‏کند. همه به سمت یک هدف، ذره‌ای تزلزل ندارند. با اینکه مرگ، گرفتاری و اسارت زن و بچه را در مقابل چشم خودشان می‏بینند، با دلی بانشاط و اراده‏‌ای آهنین و نیرومند به هدف ایمان دارند.

اما عمربن‌سعد با آن سپاه ده یا سی هزار نفری تزلزل داشت و تا آن لحظ? آخر هم ناراحت بود. حالا چه شد؟ عمربن‌سعد نتوانست به جنگ ری برود و به این مقام هم نرسید. در سال 66 یعنی 5 سال پس از واقع? عاشورا هم به‌دست عمال مختاربن‌ابی‌عبید? ثقفی در کوفه به انتقام واقع? کربلا کشته شد.

حالا برسیم به مقایس? دو سپاه. در این سپاه کوچک، از آن سرباز عادی گرفته تا فرماند? کوچک و بزرگ، همه از یک قماش‌اند و همه یک‌جور فکر می‏کنند. مشخصاتی که من برای امام حسین، فرمانده بزرگ، عرض کردم مقداری کمتر کنید؛ تا سرباز عادی همه این مشخصات را دارند. اما در اردوگاه دیگر ده یا سی هزار نفر افراد فریب‌خورده و پژمرده بودند. صرف‌نظر از آن هیجانی که مخصوصاً برای اعراب جنگجو در حالت جنگ دست می‏داد و تا پای کشته شدن می‏ رفتند. هر آنی که به خود می‏ آمدند، وجدانشان ناراحتشان می‏کرد. عده زیادی از این‌ها چنان اغفال و چنان غافلگیر شده بودند که دیگر فرصت تصمیم‌گیری صحیح نداشتند.

بد نیست من چند جمله‏‌ای دربار? مشخصات مردم کوفه برای دوستان عرض کنم. مردم شام تربیت‌شده‌های یکسر? معاویه بودند. سرشان به زندگی گرم بود. از اسلام فقط مسجد می‏ شناختند و لا اله الا الله محمد رسول الله و از حکومت اسلامی هم دربار با شکوه معاویه و یزید. مقررات برای آن‌ها این بود که هر کدام به وسیل? چاپلوسی و خودنمایی هرطور شده خودشان را به این دستگاه نزدیک کنند و هرچه بیشتر از این خوان یغما بهره‏‌مند شوند. مردمی که در سرزمین پر نعمت شام زندگی کرده بودند بسیار نیرومند و پرقدرت و جنگجو بودند.

مورخین می ‏نویسند که غالباً معاویه و یزید و عمال او هرجا انقلاب می‏ شد مردم را از سپاه شام می‏ ترساندند. می‏ گفتند هان! آرام بگیرید والّا سپاه شام می‏ آید. سپاه شام لولویی شده بود برای همه! اما دیگر در میان این مردم فکر عدالت اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر خیلی کم وجود داشت. «آنچه استاد ازل گفت همان می‏ گفتند». اما مردم کوفه و عراق این طور نبودند. این‌ها مدتی از زندگی را با سلمان فارسی‏ ها و مدتی را تحت فرماندهی عالی علی‌بن‌ابیطالب (ع) گذرانده بودند و شیو? حکومت علی را دیده بودند. دنیادوست‌‏ترین آن‌ها وقتی به یاد شیوه و رفتار علی‌بن‌ابیطالب با خُرد و کلان مردم می‏افتاد دلش می‏ تپید. اما وجدان آن‌ها نیمه بیدار بود.

از یک طرف هم مثل مردم شام دلشان برای زندگی دنیا غش می‌‏رفت می‏خواستند این‌ها هم مثل آن‌ها زندگی داشته باشند. این‌ها مردمی بودند نیمه‌رشید و نه رشید. نه یکسره نادان و غافل شده بودند و نه یک جامع? ماشینی و نه یک جامع? هوشیار رشدیافته. همین مردم کوفه تا روز هشتم ماه ذی‌الحجه، موقعی که عبیدالله‌بن‌زیاد به دستور یزید وارد کوفه شد، هجده هزار نفر مرد سپاهی کنار مسلم‌بن‌عقیل، نمایند? مخصوص امام حسین، آماده برای جنگ بودند. توجه بفرمایید روز هشتم ذی‌الحجه، عبیدالله ناشناس نقاب انداخته وارد شد و یکسره به دارالاماره رفت.

همه خیال می‏ کردند ابا‌عبدالله الحسین است و شادی می کردند. عبیدالله به دارالاماره رفت و عده‏‌ای از اعیان و اشراف را خواست. گفت ما چقدر نیرو داریم؟ گفتند شمایی و همین عده‌‏ایی که توی دارالاماره هستند. 50 یا 60 نفر. بقیه همه با مسلم‌بن‌عقیل‌اند. می‏‌خواهی نگاه کنی؟ بله. بیا مسجد را نگاه کن. آمد از آن بالا نگاه کرد دید جمعیتی پست و بلندِ مسجد کوفه و اطرافش و کوچه‌ها را گرفته است که همه طرفداران حسین‌بن‌علی هستند. آمده‌اند با مسلم بیعت کرده‌اند و پیمان یاری بسته‌‌اند.

عبیدالله‌بن‌زیاد عده‏‌ای از سرشناسان و سران اقوام را خواست و آن‌ها را تطمیع کرد. بعد این‌ها را فرستاد بیرون گفت بروید بین مردم و بدون اعلام عمومی هرکدام بروید به چهار پنج نفر از آن‌ها که آماده‌‏ترند بگوید بروید دنبال کارتان و دست بردارید که توسط سپاه شام کشته می‏ شوید! آمدند از بین مردم عده‌ای را این‌طور کشیدند و بردند. هر کس نگاه کرد، دید انگار بغل‌دستی‌اش نیست! کمی که جمعیت خلوت‏‌تر شد، گفت بروید اعلام عمومی کنید که امیر عبیدالله‌بن‌زیاد از طرف یزید آمده و اعلام می‏ کند که هر کس به خان? خودش رفت یا به دارالاماره آمد در امان است.

مادرها و خواهرها دست جوان‌ها را گرفتند و گفتند: بیا برویم بچه‏ جان کشته می‏ شوی عزیز من! هرکس به ترتیبی آمد و کسی را برد. غروب روز هشتم مسلم‌بن‌عقیل با سی نفر در مسجد کوفه ماند یعنی از صبح تا غروب سی نفر شدند! مسلم که از مسجد می‏ خواست بیرون بیاید، پشت سرش را نگاه کرد و دید هیچ کس نیست؛ حتی آن سی نفر هم نبودند!

همین مردم در سپاه عمربن‌سعد به جنگ اباعبدالله آمدند ولی مگر در همین راه توانستند بمانند؟ وقتی خاندان اباعبدالله را بعد از روز عاشورا از کربلا به کوفه حرکت دادند، عبیدالله‌بن‌زیاد هنوز در کوفه بود. وقتی زینب کبری (س) آنجا ایستاد به صحبت‌کردن، همین‏‌ها شروع کردند های‌های گریه‌کردن و دشنام دادن به عبیدالله بن زیاد و یزید.

طولی نکشید که در خانه سلیمان‌بن‌صرد‌ خزایی، که از صحاب? پیغمبر و از افراد سرشناس کوفه بود، نهضت سرّی آغاز شد. همین‏‌ها تصمیم گرفتند توبه کنند و پس از سه سال بلافاصله بعد از مرگ یزید، در سال 64، سلیمان‌بن‌صرد خزایی با چهار هزار نفر با سپاهیان عبیدالله‌بن‌زیاد و مروان‌بن‌حکم جنگید.

این جنگ از نظر قدرت روحی شبیه جنگ سربازان حسین‌بن‌علی بود. ملاحظه کنید مردم کوفه چنین مردمی هستند. شاید بعضی‏ها بگویند مردم کوفه تلون مزاج داشتند که تعبیر بسیار غلطی است. بهترین تعبیری که به فکر من می‌رسد این است: مردم کوفه مثل مردم بسیاری از جامعه‌های امروزی دنیا، نیمه رشدیافته‌اند نه یکسره رشید و نه یکسره فرمانبردار و فرمانبر. هرچه بخواهند از گرده‌شان می‌کشند! واقعاً جامعه‌های نیم‌بند و نیمه‌رشد‌یافته جامعه‌های بدبختی هستند. اگر همیشه در آن حالت بمانند، نه این طرف‌اند و نه آن طرف. نه زنگی زنگ و نه رومی روم! بنابراین سپاهیان عمربن‌سعد در کربلا، در عین اینکه دارند جنگ می کنند و به روی ابا‌عبدالله و سربازان و خاندان او شمشیر می‏کشند، ناراحتی وجدان دارند و متزلزل‌اند.

یکی از سرکرده‌های جزئی در سپاه عمربن‌سعد، سر مقدس ابا‌عبدالله حسین را پیش عمربن‌سعد آورد و گفت: من افتخار می‏ کنم که در کشتن کسی اقدام کردم که خودش و پدرش و پدربزرگش و مادرش با فضیلت‏‌ترین مردم روی زمین بودند. عمربن‌سعد به او پرخاش کرد گفت واقعاً چه احمقی! تو می‏دانستی که این با فضیلت‌‏ترین مردم روی زمین است و او را کشتی؟ اگر این حرف را جلوی امیر عبیدالله‌بن‌زیاد در کوفه بزنی همانجا دستور می‏ دهد گردنت را بزنند دیگر این حرف را نزن!

در آن طرف، اردوگاه صبح روز عاشورا ابا‌عبدالله حسین (ع) و سربازان همه قبل از اینکه مسلح شوند خودشان را تمیز می‏ کنند. خیمه‌ای زده‌اند برای اینکه سربازان خودشان را تمیز کنند چون می‏ خواهند با نظافت و تمیزی کشته شوند. (من نمی‏دانم واقعاً با این توجه عمیق به نظافت و پاکیزگی در اسلام چطور در ممالک اسلامی و شهرهای اسلامی نظافت این‌قدر ضعیف است؟) خود امام داخل خیمه دارد خودش را تمیز می‏ کند و دو تا پیرمرد درِ خیمه ایستاده‌اند و می‌خواهند نوبت ‏ بگیرند. چون رفتار امام و سربازان مثل رفتار علی است با کارمندان و سربازان. اینجا دیگر برای فرمانده چادر مخصوص و تشریفات و سراپرده‌دار و سرباز محافظ و گارد مسلح نیست.

امام در همان خیمه خودش را تمیز می‏کند که سربازانش. تا این‌ها منتظرند امام حسین از خیمه بیرون بیاید، یکی از این دو نفر، که به خاطرم می‏ آید نامش بریر است، شروع می‏کند به شوخی‌ و مطایبه‌ و خندیدن. آن دیگری می‏گوید آخر برادر! حالا چه وقت شوخی و خنده است؟ در پاسخ می‌گوید، برادر عزیز! کسانی که با من از جوانی زندگی کرده‌اند می‏ دانند که من در جوانی‏‌هایم هم اهل شوخی و مزاح نبودم ولی می‏دانی چرا این قدر بانشاطم و می‏ خندم؟ چون می ‏دانم میان من و سعادت و جاودانی فقط یک فاصله هست آن هم کشته‌شدن. کشته شدن همان و رسیدن به سعادت جاودانی همان! چرا نخندم؟ این هم از روحی? سرباز عادی اردوگاه این طرف.

نتیج? جنگ این شد که تمام افراد این اردوگاه کوچک به‌استثنای سه نفر کشته شدند. این سه نفر یکی علی‌بن‌حسین (ع) است، یکی جوان کوچک‌تری است که نام‌های او را گوناگون نقل کرده‌اند و داستانی در مقابله با خالد پسر یزید در بارگاه یزید برایش نقل می‏ کنند و یکی هم یک سرباز نیمه‌جانی که خیال کرده بودند کشته شده و اتفاقاً جان به سلامت برده بود.

یک نفر حاشیه‌نشین هم از این اردوگاه جان به سلامت برد و آن مردی بود که با ابا‌عبدالله پیمان بسته بود که در اردوگاه ایشان باشد ولی قرار و مدار گذاشته بود که آنجا که پای کشته‌شدن است کنار برود. جالب اینجاست اباعبدالله که مصمم بود اردوی خودش را تسویه کند و از این نمونه سربازها در آن نباشد چرا به این یکی اجازه داد؟

مورخین بیشتر حادثه‌های تاریخ عاشورا را در طرف اردوگاه حسینی از قول این مرد نقل کرده‌اند. این مرد باید به‌عنوان وقایع‌نگار تاریخ عاشورا زنده بماند و آنچه دیده است بگوید و دیگران بنویسند بدون اینکه امام بخواهد استثنایی در فداکاری قائل شود. تمام افراد دیگر این اردوگاه کشته شدند و سرهای آن‌ها را یک یک جدا کردند.

حتی ابن‌اثیر در کامل می ‏نویسد که عبیدالله به عمربن‌سعد دستور داد که بعد از شهادت حسین دستور بده بدن او را زیر پای اسب له کنند. خیمه‌های حرم ابا‌عبدالله را قبل از شهادتش آتش زدند ولی محصول این شهادت، انقلاب‌های پی‌در‌پی در قلمرو حکومت یزید شد تا روزی که یزید مرد و بعد هم تا چندین قرن، قبر مطهر اباعبدالله‌الحسین میعادگاه جانبازان راه عدالت و حق بود.

مورخین نقل می‏ کنند که در بیشتر نهضت‏ های ضدحکومت‏های بیدادگر در سه-چهار قرن اول اسلام وقتی می‏ خواستند ببینند قول و قرار نهضت ضدحکومت کجا گذاشته شده، می‏ دیدند سر مرقد و خاک مطهر اباعبدالله‌الحسین بوده است. بله، تربت پاک حسین قرن‌ها این خاصیت را داشت و به همین جهت بود که چه خلفای اموی و چه خلفای عباسی مکرر مزار مقدس حسین‌بن‌علی را خراب کردند و به آب بستند و از رفتن اشخاص به زیارت اباعبدالله جلوگیری ‏کردند. چون اینجا برای حکومت‌های بیدادگر خان? خطر بود و هم‌اکنون در بسیاری از کشورهای سرزمین اسلام و در بسیاری از جاهایی که با اسلام رابطه دارد، هر چند مردمش مسلمان نیستند، نام مقدس ابا‌عبدالله برجسته‌‏ترین و پرافتخارترین قیام‌کننده در راه حق و عدالت برده می‏ شود.

اما حتی از گور یزید و دستگاهش در مقر حکومتش شام امروز اثری قابل اعتماد وجود ندارد و در سرتاسر بلاد اسلامی، لعن بر یزید تقریباً در همه جا مجاز و مباح و مستحسن شمرده می‏شود. این است عاقبت راه خدا از آن طرف و راه خودخواهی و خودکامگی و هوا از این طرف. باید و شاید چنین باشد و سنت خدا همین است.

ألم تر کیف ضرب الله مثلا کلمة طیبة کشجرة طیبة أصلها ثابت وفرعها فی السماء. تؤتی أکلها کل حین بإذن ربها ویضرب الله الأمثال للناس لعلهم یتذکرون . ومثل کلمة خبیثة کشجرة خبیثة اجتثت من فوق الأرض ما لها من قرار. سوره ابراهیم آیات 24 تا 27

مردان حق و فضیلت در قتلگاه‌ها و کشتارگاه‌ها و گوش? زندان‌ها پیروز و سربلندند. باطل همواره سر به زیر و سرافکنده است، هر چند بر اریک? فرمانروایی‏‌ها تکیه زند. این سنت جاودان? خداست و این است درسی که حادثه کربلا به ما دوستداران حسین‌بن‌علی و همه دوستداران حق و فضیلت و راه خدا می‌آموزد.

سلام و درود بی‌پایان خدا بر شهیدان پاک کربلا و واقع? عاشورا

لعن جاودانه خدا و لعن جاودانه همه بندگان خدا بر کسانی باد که در واقعه کربلا برای خاموش‌کردن حق می‏ کوشیدند و سلام علینا و علی عبادالله الصالحین.»


[ یکشنبه 92/10/1 ] [ 11:33 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
خبرگزاری رویترز تصویری از زندگی مردم شهر آنتاناناریوو در جزیره ماداگاسکار منتشر کرده که نشان می دهد آنها در کنار کانال فاضلاب و انبوهی از زباله، زندگی عادی تجربه می کنند!

 

ساکنان خانه ای نشسته بر بستر کانال فاضلاب در پایتخت ماداگاسکار REUTERS/Thomas Mukoya
ساکنان خانه ای نشسته بر بستر کانال فاضلاب در پایتخت ماداگاسکار REUTERS/Thomas Mukoya
ادامه اعتراضات ضد دولتی در اکراین REUTERS/Maxim Zmeyev
ادامه اعتراضات ضد دولتی در اکراین REUTERS/Maxim Zmeyev
بستگان یک فلسطینی 22 ساله کشته شده در بیت حنون در شمال نوار غزه به دست اشغالگران رژیم صهیونیستی REUTERS/Suhaib Salem
بستگان یک فلسطینی 22 ساله کشته شده در بیت حنون در شمال نوار غزه به دست اشغالگران رژیم صهیونیستی REUTERS/Suhaib Salem
کودکی در اردوگاه نگهداری آوارگان جمهوری آفریقای مرکزی REUTERS/Andreea Campeanu
کودکی در اردوگاه نگهداری آوارگان جمهوری آفریقای مرکزی REUTERS/Andreea Campeanu
پَت کوئین فرماندار ایلینوی در حال نشان دادن برگه ای که به همجنس گرایان اجازه داده شده با هم  قانوناً ازدواج کنند و از سویی آزادی هرگونه مذهبی در این ایالت محترم شمرده شده است REUTERS/Jim Young
پَت کوئین فرماندار ایلینوی در حال نشان دادن برگه ای که به همجنس گرایان اجازه داده شده با هم قانوناً ازدواج کنند و از سویی آزادی هرگونه مذهبی در این ایالت محترم شمرده شده است REUTERS/Jim Young
تیم اچ کی یو دانشگاه هنگ کنگ در حال تست ربات دونده در فلوریدا Joe Raedle / Getty Images
تیم اچ کی یو دانشگاه هنگ کنگ در حال تست ربات دونده در فلوریدا Joe Raedle / Getty Images
ربات حمل کننده بار که برای خدمت به تفگنداران دریایی ایالات متحده و سربازان پیاده برای پشتیبانی و تدارکات طراحی شده است Andrew Innerarity / Reuters
ربات حمل کننده بار که برای خدمت به تفگنداران دریایی ایالات متحده و سربازان پیاده برای پشتیبانی و تدارکات طراحی شده است Andrew Innerarity / Reuters
صحن علنی مجلس شورای اسلامی
صحن علنی مجلس شورای اسلامی
مراسم پوش کشی در مسجد جامع یزد با نزدیک شدن اربعین حسینی هر ساله اهالی محله مسجد جامع یزد با کمک همدیگر پوش بزرگ این مسجد را نصب می کنند،این سنت دیرینه پوش کشی نام دارد
مراسم پوش کشی در مسجد جامع یزد با نزدیک شدن اربعین حسینی هر ساله اهالی محله مسجد جامع یزد با کمک همدیگر پوش بزرگ این مسجد را نصب می کنند،این سنت دیرینه پوش کشی نام دارد
دیدار وزیر خارجه ایتالیا با رئیس جمهور
دیدار وزیر خارجه ایتالیا با رئیس جمهور
کنسرت شهرام ناظری در قونیه ترکیه
کنسرت شهرام ناظری در قونیه ترکیه
راهپیمایی زائران و عزاداران اربعین حسینی از مرز ایران به سمت کربلا - عراق
راهپیمایی زائران و عزاداران اربعین حسینی از مرز ایران به سمت کربلا - عراق
معلولان آسایشگاه خیریه کهریزک طولانی ترین شب سال را جشن گرقتند
معلولان آسایشگاه خیریه کهریزک طولانی ترین شب سال را جشن گرقتند
دسته عزاداری اربعین حسینی
دسته عزاداری اربعین حسینی
اولین سالگرد مرحوم آیت‌ الله مجتبی تهرانی در مسجد جامع بازار تهران
اولین سالگرد مرحوم آیت‌ الله مجتبی تهرانی در مسجد جامع بازار تهران
پیکر شهید اسماعیل علی‌محمدی جانباز 70 درصد گرگانی، با حضور نماینده ولی فقیه در استان گلستان و مقامات لشکری و کشوری و مردم متدین شهر گرگان تشییع شد
پیکر شهید اسماعیل علی‌محمدی جانباز 70 درصد گرگانی، با حضور نماینده ولی فقیه در استان گلستان و مقامات لشکری و کشوری و مردم متدین شهر گرگان تشییع شد
دیدار وزیر خارجه ایتالیا با رئیس مجلس شورای اسلامی
دیدار وزیر خارجه ایتالیا با رئیس مجلس شورای اسلامی

[ یکشنبه 92/10/1 ] [ 11:33 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
در آستانه وداع فصل پاییز و فرارسیدن بلند ترین شب سال، مردم خیّر ، نیک اندیش و نوع دوست تهران به کمک جمعیت دانشجویی امام علی(ع) متشکل از فرزندان نیک سرشت این سرزمین در قالب طرح «یلدا در کوچه‌های فقر» ضمن شناسایی کودکان بی پناه و مظلوم کار، با نثار هدایایی به یاری کودکان کار شتافتند.
به گزارش "تابناک" این کودکان که وضعیت تأثر برانگیزشان به لحاظ محرومیت از بهداشت، آموزش و تغذیه مناسب از یک سو و از سویی دیگر مواجهه با انواع سو استفاده ها توسط والدین و یا باندهای مختلف، سرنوشت تاریک و نامعلومی را برای آنها رقم زده، نیاز به رسیدگی ویژه از سوی دست اندرکاران امر دارند.جایی که در غیاب سازمانها و نهادهای متولی، گروههای مردم نهاد، جور این عدم احساس اضطرار و مسئولیت پذیری را با کمترین بضاعت متحمّل می شوند.

[ یکشنبه 92/10/1 ] [ 11:32 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
داشتن خواب خوب و کافی برای حفظ سلامت جسم و روان انسان ضروری است و کیفیت زندگی شخصی و اجتماعی او را نیز بهبود می‌بخشد.

به گزارش ایسنا، کارشناسان سلامت تاکید دارند که با رعایت کردن سه قانون ساده می‌توانید هم خواب خوبی داشته باشید و هم از مزایای آن برای حفظ سلامت خود بهره‌مند شوید.

به گزارش خلیج تایمز، این سه قانون ساده اما در عین حال مهم برای داشتن خواب خوب عبارتند از:

1- داشتن برنامه منظم خواب هفتگی: یکی از اصول مهم در یک الگوی خواب سالم این است که برای تمام اوقات حتی در روزها و شب‌های تعطیل نیز ساعت مشخصی برای خوابیدن داشته باشید و در ساعت معینی نیز از خواب بلند شوید. همچنین در شبانه روز هر فرد به هشت ساعت خواب نیاز دارد.

2- عدم مصرف مواد کافئین‌دار پس از ساعت 14: اغلب افراد در اواخر روز احساس خستگی دارند به همین دلیل از مواد خوراکی کافئین‌دار مصرف می‌کنند در حالی که این کار خواب شب را مختل می‌کند.

3- خاموش کردن تمام وسایل الکترونیکی قبل از خواب: بسیاری از افراد عادت دارند پیش از خوابیدن صفحات اجتماعی خود را در اینترنت چک کنند و یا عادت به ارسال پیامک دارند اما نور ساطع‌شده از این وسایل شما را از خواب آرام و خوب محروم می‌سازد.

[ یکشنبه 92/10/1 ] [ 11:31 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
<< مطالب جدیدتر           

.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 118
کل بازدیدها: 1652078