علی داودی | |||||
|
فرمانده قرارگاه پدافند خاتم الانبیاء در نشست خبری با اعلام اینکه متخصصان داخلی ساخت سامانه ای را شبیه S300 که به مراتب قابلیت های آن بیشتر از این موشک است، آغاز کرده اند گفت: باور 373 جایگزین S300میشود. [ دوشنبه 91/6/13 ] [ 12:34 عصر ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
اظهارات سخنگوی رئیس جمهور مصر درباره مباحث مطرح شده در اجلاس تهران، اعتراض بحرین به وقوع اشتباه در ترجمه سخنان محمد مرسی، ادعاهای جدید نتانیاهو در رابطه با برنامه هسته ای ایران، هشدارهای معاون رئیس جمهور آمریکا درباره سیاست های جنگ طلبانه میت رامنی و انتقاد مقام سابق قضایی رژیم صهیونیسیتی از جنگ طلبی های این رژیم، از جمله مهمترین مطالب امروز مطبوعات جهان درباره ایران است. به گزارش «تابناک»، موضوع آینده روابط ایران و مصر و رویکرد سیاست خارجی محمد مرسی نسبت به ایران که از زمان تصمیم وی برای سفر به ایران به یکی از مباحث مهم رسانه ای تبدیل شده بود، همچنان جایگاه مهمی را در میان اخبار مربوط به ایران به خود اختصاص داده است. در این میان، رسانه هایی که رویکردهای چندان موافقی نسبت به ایران ندارند، درصددند اهمیت این مسئله را تا حد امکان کاهش دهند.
در همین راستا، اظهارات جدید سخنگوی محمد مرسی درباره عدم طرح مسائل دوجانبه در سفر مرسی به تهران، مورد توجه شماری از مطبوعات قرار گرفته است. «گالف تودی» امارات با اشاره به صحبت های «یاسر علی»، سخنگوی مرسی نوشته در سفر وی به تهران، موضوع از سر گیری روابط میان دو کشور به میان نیامده است. وی همچنین اظهار داشته در دیدار مرسی با احمدی نژاد، سخنی از ارتقای سطح روابط و یا بازگشایی سفارتخانه به میان نیامده است.
از سوی دیگر، موضوع وقوع اشتباهات متعدد در ترجمه سخنان مرسی در اجلاس جنبش عدم تعهد، همچنان مورد توجه برخی مطبوعات است. روزنامه «حریت» ترکیه ضمن اشاره به این موضوع، از درخواست دولت بحرین برای عذرخواهی ایران بر سر این ماجرا خبر داده است. بر این اساس، دولت بحرین با ارسال یادداشتی، مراتب اعتراض خود را نسبت به این موضوع به ایران اعلام کرده است. در جریان سخنرانی مرسی در اجلاس تهران، مترجم به جای نام سوریه از نام بحرین در ترجمه خود استفاده کرد.
اظهارات و ادعاهای جدید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی درباره برنامه هسته ای ایران نیز یکی دیگر از موارد مورد توجه رسانه ای طی 24 ساعت گذشته است. «گلوبال پست» از جمله مطبوعاتی است که این اظهارات را بازتاب داده و به نقل از نتانیاهو نوشته باید خط قرمز مشخصی در رابطه با برنامه هسته ای ایران تدوین شود که نشان دهد چه زمانی مداخله نظامی برای از میان بردن این برنامه مورد استفاده قرار خواهد گرفت. وی همچنین بار دیگر ضمن تکرار ادعاهای پیشین خود، اظهار داشته جامعه بین المللی اقدامات کافی برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته ای ایران انجام نداده است.
در همین حال، «جو بایدن»، معاون رئیس جمهور آمریکا درباره جهت گیری های کاندیدای جمهوری خواه این کشور، از جمله در رابطه با ایران هشدار داده است. به نوشته سایت شبکه خبری «سی. ان. ان»، بایدن اظهار داشته در صورت انتخاب میت رامنی، کاندیدای جمهوری خواه به عنوان رئیس جمهور آتی آمریکا، ممکن است این کشور درگیر جتگ با سوریه و ایران شود. وی همچنین ضمن اشاره به مخالفت رامنی با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، این امر را نشانه ای از سیاست های جنگ طلبانه وی دانسته است.
در نهایت، روزنامه «تایمز اسرائیل» از انتقاد شدید یکی از مقامات قضایی سابق رژیم صهیونیستی از سیاست های جنگ طلبانه نخست وزیر این رژیم خبر داده است. به نوشته این روزنامه، «الیاهو وینوگراد»، رئیس سابق دادگاه عالی رژیم صهیونیستی ضمن انتقاد از سیاست های نخست وزیر و وزیر جنگ این رژیم، تبعات حمله احتمالی به ایران را وسیع و پیش بینی ناپذیر دانسته است. وی همچنین اظهارات جاری در این رابطه را «بالاترین درجه از رفتار غیرمسئولانه» معرفی کرده است. [ دوشنبه 91/6/13 ] [ 9:7 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
خبرگزاری فارس: روایت آخرین فرد خارجشده از حوادث 11 سپتامبر او را از نگاه دولت آمریکا زمانی به قهرمان ملی و زمانی دیگر به فردی فریبکار تبدیل کرد. ![]()
به گزارش فارس، گاه گذشت زمان تنها عاملی است که اسرار و پیچیدگیهای حادثهای مرموز را آشکار میکند؛ زمان، با پردههایی که جسته و گریخته از ابعاد حادثهای کنار میزند، آرام آرام تکّههای جورچین حادثهای شگفتانگیز و مبهم را کنار هم قرار میدهد تا سر انجام بر آن پرتو حقیقت بتاباند. حادثه 11 سپتامبر نیز به عنوان یکی از بحثانگیزترین حادثههای دهه اخیر، از این قاعده مستثنی نبوده است. دولت وقت آمریکا در تبیینهای اولیه از این واقعه، این حملات را طرح تروریستها برای مخدوش کردن امنیّت ملّی آمریکا جلوه داد و با این توجیه بستر جنگ با افغانستان و عراق را فراهم آورد؛ امّا زمان، آرام آرام حائلهای ترس را از ذهنهای منتقد و علمی کنار زد تا آنها بتوانند با بررسیهای مستقل و مستند بار دیگر دست کسانی که چشمها را کور و گوشها را کر میخواهند رو کنند. کتابهای «دروغ بزرگ»، تألیف «تری میسان»، و «سیا و یازده سپتامبر» به قلم «آندراس فون بولو»، که هر دو در سال 2003 چاپ شدند را شاید بتوان اولین گامها در مخالفت با گزارشهای رسمی آمریکا در این موضوع دانست. پس از آن محققانی دیگر، تبیینهای رسمی دولت آمریکا را از زاویههای دید متفاوت به چالش گرفته و بر آنها خط بطلان کشیدهاند؛ با آنکه این اندیشمندان از لحاظ نگاههای تخصصی به شدت با یکدیگر متفاوت بوده و تخصصهایی از علوم و جغرافیای سیاسی تا علوم فیزیک و مهندسی و حتّی فیلمبرداری داشتهاند، همگی آنها در یک نتیجه به اتفاق نظر رسیدهاند: دولت آمریکا در گزارش شرح واقعه صادق نبوده است. یکی از پراهمیتترین مخالفتها با روایت رسمی دولت آمریکا توسط «ویلیام رودریگز» ابراز شده است. «رودریگز» نگهبان برج شمالی ساختمان تجارت جهانی (ساختمانی که در روز 11 سپتامبر اولین هواپیما به آن برخورد کرد) بود که در لحظه برخورد هواپیما به این ساختمان در زیر زمین آن بود. «رودریگز» پس از حادثه 11 سپتامبر هم تشویق و هم تنبیه شد و از او هم به عنوان «قهرمان ملّی آمریکا» و هم به عنوان «دروغگو» یاد شده است. رسانههای آمریکا تا قبل از مخالفت «رودریگز» با روایت رسمی آمریکا از 11 سپتامبر او را به عنوان قهرمان ملی آمریکا و قهرمان 11 سپتامبر معرفی میکردند تشویقها و قهرمانپروری دولت آمریکا از «رودریگز» تا قبل از آن زمان بود که وی گزارشهای رسمی دولت آمریکا درباره حوادث 11 سپتامبر را به چالش بکشد. «رودریگز» پس از حوادث 11 سپتامبر به خاطر کمک به نجات افراد زیادی از ساختمان تجارت جهانی و اینکه آخرین نفری بود که از ساختمان خارج شده بود، چندین جایزه از طرف دولت آمریکا گرفت. رودریگز آخرین فردی بود که از ساختمان تجارت جهانی خارج شد و نوشته پشت سر او به همین موضوع اشاره دارد شرح شجاعتها و رشادتهای رودریگز در روز حادثه 11 سپتامبر نقل محافل رسانهای آمریکا و دنیا بود؛ روزنامه «بیرمنگام میل» انگلیس درباره او نوشت: «او با شجاعت آتشنشانها را به بالای پلهها هدایت میکرد، قفل درها را برای آنها باز میکرد و به صدها نفر از کسانی که زنده ماندند، کمک کرد». روزنامه «لنکشیر تلگراف» انگلیس نیز به این توصیفها این موارد را اضافه کرد: «او سپس به داخل ساختمان برمیگشت تا دوستانش که در بالای برج یا طبقه 106 بودند را نجات دهد. اما او به افراد دیگری که به کمک وی نیاز داشتند نیز کمک میکرد». «رودریگز» در آمریکای لاتین هم به خاطر کمک به راهاندازی یک برنامه اقتصادی در حمایت از قربانیان 11 سپتامبر هم شهرتی به دست آورد. اما توصیف رشادتها و قهرمانیهای «رودریگز» تا آنجا طول کشید که او در سال 2004 از جورج دبلیو بوش و 155 نفر دیگر از مقامات آمریکا در دادگاه فدرال به خاطر دست داشتن در حملات 11 سپتامبر شکایت کرد. «رودریگز» در شکایتی که تقدیم دادگاه عالی آمریکا کرد موارد زیادی از آنچه در گزارشهای رسمی آمریکا به آنها استناد شده بود را به چالش کشید. در شکایتی که رودریگز علیه دولت آمریکا تنظیم کرده بود آمده است: «چنانکه در زیر خواهیم دید، برای اینکه بتوان روایت رسمی آمریکا را به عنوان روایت دست اول پذیرفت باید چشم بر بسیاری از شواهد مخالفی بست که باورنکردنی و غیرممکن هستند و تعداد قابل توجهی از رویدادهای عجیب و غریبی که همزمان روی دادند را نادیده گرفت.» «رودریگز» همچنین در این شکایت موضوع بسیار جالبی را مطرح میکند؛ وکیل او در شکایتی که مینویسد شرح میدهد پیش از این، دولت آمریکا و رسانههای جریان اصلی هر کس را که نظری متفاوت با گزارشهای رسمی آمریکا ارائه کرده به عنوان فردی «غیرعادی و مخالف آمریکا» معرفی میکردند، اما وی که به عنوان قهرمان بلامنازع حوادث این روز شناخته شده است شایسته برخورداری از تمامی ملزومات عدالت آمریکا خواهد بود. در آمریکا هر مخالفتکننده با روایت رسمی آمریکا به عنوان آمریکاستیز معرفی میشود؛ رودریگز فکر میکرد او که به عنوان قهرمان ملی آمریکا ستوده شده مشمول این قاعده نخواهد بود، اما شواهد بعدی نشان داد چنین نبود. شواهدی که رودریگز در دادگاه علیه دولت آمریکا مطرح کرد همگی بر پایه استدلالها و شواهد و مدارک مستند علمی استوار بودند. وی در این دادگاه گفت حاضر است هر یک از مواردی که ذکر میکند را با سند اثبات کند. موارد مطرح شده عبارت بودند از: الف) «شواهد علمی با قاطعیت نشان میدهند که ساختمانهای تجارت جهانی، از جمله ساختمان شماره 7 که کمتر درباره آن بحث شده است با انفجارهای مهندسیشده تخریب شدهاند و این انفجارها به گونهای بودهاند که آمادهسازی آنها به هفتهها یا ماهها زمان لازم داشته ـ این کار تنها با دخالت عوامل دولت امکانپذیر است. در بخشهای زیرزمین هر دو ساختمان برج دوقلو، مواد منفجره بزرگی جاسازی شده بود؛ ضمن اینکه مواد منفجره کوچکتری در آنها وجود داشتند که برای تخریب ساختمان مورد استفاده قرار گرفتند. هیچکدام از این دو برج تنها بر اثر آتشسوزی به خاطر برخورد هواپیما یا گرمای ناشی از سوختن بنزین هواپیما فرو نریختند». ب) «مقامات ارشد اداره آتشنشانی نیویورک بنا به دستورات رئیس سابق سازمان سیا، «جیمز وولسی» به کارمندان خود «دستور سکوت» داده و میدهند و آنها را از صحبت کردن درباره چندین انفجار در ساختمان تجارت جهانی در 11 سپتامبر منع میکنند». ج) «سازمان فدرال مدیریت در شرایط بحران» که شواهد فیزیکی مربوط به ساختمان تجارت جهانی را قبل از بررسیهای کارشناسان مستقل نابود یا تخریب کرد قصد دارد همچنان به سیاست تداوم جایگزین کردن هیئتی نامرئی به جای هیئت منتخب ما ادامه دهد». د) «تمام هواپیماها، غیر از هواپیمای شماره 11، بایستی قبل از رسیدن به مقصد مورد نظرشان متوقف میشدند و انجام این کار امکانپذیر بود». ه) «امکان اینکه طبق ادعای دولت آمریکا مسافران هواپیما بتوانند با موبایل، تماسهای زیادی به مدت طولانی برقرار کنند، از لحاظ آماری وجود نداشته است». و) «مانورهای پروازی نسبت داده شده به خلبان تروریستی که بنا بر ادعای دولت آمریکا هواپیما را به ساختمان پنتاگون کوبید، برای خلبانی که در امتحانات دانشکده آموزشی پرواز مردود شده است بسیار دشوار و پیچیده بوده است». پرواز با هواپیما در ارتفاع پایین، کاری نبود که یک خلبان آماتور از عهده آن برآید جای بال هواپیمای بوئینگ که به ادعای آمریکا به ساختمان پنتاگون برخورد کرد روی دیوار ساختمان نبود ز) «هیچ مدرک مستندی نام فردی عرب یا افرادی با اسامی عربی را در فهرست مسافران چهار هواپیمای ربوده شده نیاورده است». ح) «موشکی که به پنتاگون برخورد کرد هواپیمای بوئینگ مربوط به پرواز شماره 77 نبود. حفره ایجاد شده در ساختمان پنتاگون در 11 سپتامبر کوچکتر از آن بود که مربوط به هواپیمای بوئینگ باشد، ضمن اینکه تکههای هواپیما در اطراف این ساختمان دیده نمیشود.» حفره ایجاد شده در ساختمان پنتاگون به اندازه هواپیمای بوئینگ نبود ط) «بوش و مقامات ارشد آمریکا از این حملهها اطلاع روشن و واضح داشتند (اگر نگوییم خود آنها مسئول برنامهریزی و تأمین منابع مالی آن بودهاند)». ی) «مستندات فراوانی نشان میدهند به پرواز شماره 93 شلیک شده است و این هواپیما بر اثر درگیری بین هواپیمارباها و مسافران سقوط نکرده است». البته واضح است که شکایت رودریگز نتیجهای در بر نداشت، اما وی تا کنون از سمینارها و جلسات مختلف برای گفتن حقایق 11 سپتامبر استفاده کرده است. رودریگز بعداً درباره آنچه در 11 سپتامبر اتفاق افتاد گفت: «من در زیرزمین بودم که ناگهان صدای صدای انفجار آمد. بلافاصله بعد از این انفجار صدای انفجار دیگری در همین ساختمان آمد. من فکر کردم ژنراتور منفجر شده است. چند دقیقه بعد انفجار سومی رخ داد که من فکر کردم زلزله آمده است.» شاهدان عینی دیگر حوادث 11 سپتامبر نیز گفتهاند در این روز صدای سه انفجار شنیده شده است. صحبتهای رودریگز یکی از دهها ـ اگر نگوییم صدها ـ موارد بحثانگیزی است که در روایت های رسمی آمریکا از 11 سپتامبر وجود دارد. ما در قسمتهای قبلی این گزارش مواردی از مستندات علمی مغایر با روایتهای رسمی دولت آمریکا از این واقعه را بررسی کردیم. مخالفت کورتساننفیلد (فیلمبردار رسمی آمریکا) با روایت دولت بوش از این حادثه، پیدا شدن شواهدی از نوعی ماده منفجره قوی موسوم به نانوترمیت در نمونههای خاک آزمایششده از خرابههای برجهای دو قلو، ایجاد گودالهای عمیق غیر قابل توجیه در محل ساختمان شماره 6 تجارت جهانی، عدم وجود شواهدی از برخورد هواپیمای بوئینگ به ساختمان پنتاگون، شنیده شدن صدای سه انفجار به روایت تمامی شاهدان عینی حادثه، برخی شواهد نشاندهنده اصابت موشک به برجها قبل از برخورد هواپیماها، سقوط متقارن برجها ، مرگ مرموز شاهدان عینی تراز اول11 سپتامبر، خروج چاشنیهای انفجاری پر سرعت از برجهای دو قلو و تماسهای تلفنی جعلی مسافران هواپیماهایی که به ادعای آمریکا ربوده شده بودند، مخالفت خلبانها با روایت آمریکا از 11 سپتامبر و جوی آهن مذاب در مخروبههای برجهای دوقلو و حرکت سریع تودههای گرد و غبار بخشی از مهمترین مستنداتی هستند که حادثه 11 سپتامبر و تبیینهای آمریکا از آن را در شمار بحثانگیزترین رویدادهای جهان قرار میدهند [ دوشنبه 91/6/13 ] [ 9:5 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
خبرگزاری فارس: در مناطقی از قطب جنوب دانشمندان آبشارهایی را کشف کردهاند که به جای جاری شدن آب بیرنگ و بو، آب قرمزی از آنها جاریست که به خون شبیه است. به همین دلیل این آبشارها به «آبشار خون» معروف شدهاند. ![]()
به گزارش سرویس خواندنیهای خبرگزاری فارس، آیا تاکنون با پدیدهای تحت عنوان «آبشارهای خون» در طبیعت برخورد کردهاید یا نام آن به گوش شما رسیده است. در منطقه «ویکتوریا» در شرق قطب جنوب محققان و کاشفان مناطق مختلف قطب به آبشارهایی برخورد کردهاند که از آنها به جای آب بیرنگ و بویی که ما با آن برخورد داریم، آب قرمز مانند خون از برخی شکاف یخهای قطبی به بیرون فوران میکرد و همین موجب شد تا محققان به محض برخورد با این آبشارها بر آنها نام «آبشار خون» را بگذارند. دانشمندان دلیل قرمزی این آبها را ماده «اکسید آهن» موجود در این آبها میدانند. تحقیقات صورت گرفته توسط دانشمندان نشان داد که بیش از 17 نوع موجود میکروسکوپی از انواع باکتریها در این آبها زندگی میکردند. انتهای پیام/ [ دوشنبه 91/6/13 ] [ 9:2 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
خبرگزاری فارس: هدف تربیت باید آشنایی همه جوانان با حداکثر ارزشهای فرهنگی باشد که کنجکاوی و تنوع علائق این کار را آسان میکند.البته تربیت باید با توجه به تنوع علائق و مقتضای وقت صورت گیرد. ![]()
اشاره آگاهی از دورهها و منزلگاههایی که یک کودک جهت رسیدن به درجه رشد و کمال نیاز دارد، از سری مباحثی است که در علم تعلیم و تربیت همیشه مورد توجه بوده است. دستیابی به یک الگوی مناسب رشد و تربیت صحیح جسمی، عقلی و اخلاقی امکانپذیر نمیباشد، مگر با شناخت درست و صحیح از هدف متعالی زندگی و پی بردن به ظرفیتها و استعدادهای کودکانمان و پرورش و هدایت آنان به سوی کمال؛ از این رو در شماره پیشین به سه مرحله از مراحل تربیت از دیدگاه روانشناسی اشاره شد که عبارت بودند از: مرحله پیش از تولد، مرحله اول کودکی (دوره نوزادی) و مرحله دوم کودکی (دوره کودکستانی). در این شماره به سایر مراحل تربیت اشاره میشود. مرحله چهارم: دوره دبستانی در این دوره حافظه نقش مهمی را بازی میکند و مرحله عبور از فکر کودکانه به فکر منطقی است. از جهت تحول روانی، این مرحله نسبت به مراحل قبل و بعد، دوره ثبات و آرامش است.تکامل شخصیت در این دوران به طور منظم انجام میگیرد و فرد دچار بحران عمیق شخصیت نمیشود. این دوره به اعتقاد روانشناسان دوره ظهور مفهوم اجمالی، علاقه به کار، ظهور استعدادها، میل به زندگی اجتماعی و میل به فعالیت و دوره عقل و دانایی است. در این مرحله، مدرسه به محیط تربیتی کودک اضافه میشود و از ضروریات است. البته کودک در این دوره هنوز نیاز به محبت خانوادگی و مواظبت و تشویق دارد و این دو محیط مکمل یکدیگرند. وظایف اساسی تربیت در این دوره را میتوان در سه دسته خلاصه کرد: 1. تعلیم مفاهیم اساسی که شرط نیل به فکر منطقی و عملی است (آموزش مفهومهای عدد، مکان، زمان، علت و...)؛ 2. بیدار کردن ذوق که طلیعه تربیت حس زیبایی است (که به تعلیم ادبیات و کارهای هنری در مدرسه بستگی دارد)؛ 3. تربیت اجتماعی شخصیت که بر اخلاق مبتنی بر قاعده استوار است. تربیت منش با حیات اجتماعی بستگی بسیار نزدیک دارد. کودک دبستانی رفته رفته در خانه خود را عضو گروهی میبیند که هیأتی مخصوص به خود دارد. احساس تعلق که در حیات انفعالی فرد مانند حیات اجتماعی بسیار مؤثر است، نخست در دامان خانواده پرورش مییابد.امر مهم و اساسی در این دوره عادت دادن کودک به مدرسه و درس و تحصیل است؛ زیرا «مدرسه خانه دوم کودک و سازنده شخصیت و رشد دهنده طفل پس از پدر و مادر است و حتی در برخی جهات نقش مدرسه به مراتب مهمتر از نقش خانواده است. از آن بابت که کودک در مدرسه راه زندگی خود را انتخاب میکند و بر اساس آنچه که معلم، مدیر و ناظم ترسیم کردهاند، راه زندگی را بر میگزیند.رفتار و کردار معلمان به راه و روش انضباطی آنها، طرز برخورد و موضعگیریشان اثری قاطع در کودک بر جای میگذارد.کتب درسی، روشهای تربیتی، اهداف و مقاصد مدرسه همه و همه در شخصیت کودکان اثر میگذارد». مدرسه محیط مناسبی است که میتواند کودکان را کشف کند و استعدادهای آنان را شناسایی نماید؛«دوستیهای مشترک میان کودکان نیز قابل توجه است. گاه دوستان نزدیک یک طفل مهمترین "معلمین" او میباشند. دوستیهای متقابل پایدارتر در سالهای بالاتر زندگی کودک به وجود میآیند. ادامه دوستی بستگی به دارا بودن علائق مشترک و تقویت پاسخهای دوستانه دارد».
«مربیان، این دوره را دوره آموزش مقدماتی و یادگیری اصول و مبادی علم و دانش نامگذاری میکنند. همچنین از دید آنان در این دوره کودک باید مهارتهای ضروری مشخصی را فرا گیرد. همچنین این دوره یک مرحله مهم و حساسی برای میل به فعالیت و پیشرفت در فرد است».تفاوت دوره دبستانی با مرحله قبل را میتوان با دو صفت مهم مشخص کرد. اول اینکه شاگرد در این دوره با درس خواندن به معلومات خود اضافه میکند و اولین روش فکر کردن را میآموزد. دیگر اینکه کودک در این دوره، اجتماعی میشود؛ یعنی در میان عدهای از کودکان که او خود را در شمار آنان میداند، به سر میبرد و او این نوع زندگی را دوست میدارد. در این دوره، که تحصیل علم و دانشهای مختلف مقدم است، مربی خوب در یادگیری نخستین، شاگرد خود را با تشویق و با حوصله و مهارت رهبری میکند تا از این مرحله عبور موفقی داشته باشد. مرحله پنجم: دوره نوجوانی (دوره بلوغ) این دوره آخرین مرحله رشد و تربیت و از مهمترین و حساسترین مراحل آن است و با مراحل گذشته تفاوت زیادی دارد. روانشناسان این مرحله را دوره ولادت ثانوی مینامند؛ زیرا با تغییرات کلی در تمام ارگانیسم بدن همراه است. از نظر جامعهشناسی این دوره زمینه پذیرش در جمع بزرگسالان را فراهم میکند که این خود به دلیل یک سلسله کارآموزیهای اجتماعی و فرهنگی صورت میگیرد. از نظر زیستشناسی نیز این مرحله با بیداری عمل جنسی که از خلال پدیده بلوغ ظاهر میشود همراه است. به طور کلی نوجوانی، دوران تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی است.ادامه رشد شناختی که شامل آغاز مرحله عملیات صوری است، به نوجوان این امکان را میدهد که انتزاعیتر فکر کند، فرضیهها را فرمولبندی و آزمایش کند و بتواند به جای اینکه صرفاً آنچه را وجود دارد در نظر داشته باشد، احتمال را نیز در نظر بگیرد. این تواناییها معمولاً نوجوان را به انتقاد از ارزشهای والدین و ارزشهای اجتماعی سوق میدهد. تفکر و رفتار نوجوان نیز ممکن است خودمدارانه باشد. نوجوانان در این مرحله ممکن است چنین نتیجهگیری کنند که دیگران هم به اندازه خود آنها به رفتار و ظاهرشان توجه میکنند. از آنجا که پیوند نوجوانان با والدینشان به تدریج ضعیفتر میشود، همسالان در رشد روانی آنان نقش حساسی مییابند. بسیاری از عوامل در پذیرفته شدن نوجوانان از سوی همسالانشان تأثیر میگذارد؛ از جمله هوش، شکل ظاهری و مهارتها، موقعیت اجتماعی و استعدادهای خاص. به طور کلی نوجوانان همسالانی را ترجیح میدهند که بشّاش، انعطافپذیر، خوش طینت و مشتاق باشند. روابط ضعیف با همسالان در دوران کودکی و نوجوانی میتواند در ناسازگاری عاطفی دوران بزرگسالی، بزهکاری و سایر رفتارهای ناسازگارانه مؤثر باشد.
نوجوان در این دوره میخواهد یک زندگی مستقل را پیریزی کند. این وضع عمومی که معمولاً هم برای نوجوان و هم برای مربیانش نگران کننده میباشد، در عین حال از جهتی مثبت است؛ زیرا این آشفتگی لازمه به وجود آمدن یک نظم پایدار است.نقش آموزش و پرورش در این دوره بسیار حساس است. باید نوجوانان را یاری کرد تا به آسانی از این دوره پرآشوب بگذرند؛ لذا باید مربی با شاگردانش تماس داشته باشد. تربیت در این دوره بیش از هر دوره دیگر دوستی و محبت را میطلبد. اهمیت تربیت شخصیت شخصیت از نظر روانشناسان عبارت است از کل خصوصیات انسان. در این دوره، تربیت شخصیت از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا نوجوان در راه تشخیص طلبی است، تربیت بدنی و جنسی و مخصوصاً تربیت اخلاقی به پرورش شخصیت تازه بالغ کمک میکند و دشوارترین تربیت شخصیت در دوره بلوغ، تربیت اخلاقی است.در این دوره ارزشهای اخلاقی به اصول تبدیل نمیشود؛ بلکه در وجود سر مشقهای انسانی تجلی میکند. نوجوانان این اشخاص نمونه را آینه آرمانی میدانند که خود آنها را حس میکنند. مربی میتواند در این دوره آنان را وادار کند، به ندای پاکان و قهرمانان گوش دهند. «فعل و انفعالهای بلوغ منشأ بزرگترین تحول طبیعی در جسم و جان نوجوان است. پدیده بلوغ مزاج نو بالغان را آشفته و طوفانی میکند و بر اثر آن تمایلاتی گوناگون و متضاد و خواهشهایی حاد و ناپایدار در نهادشان شکفته میشود. هر تمایلی آنان را به تصمیمی وا میدارد و به راهی سوق میدهد، طولی نمیکشد که تغییر عقیده میدهند و همین تصمیمها و تغییر عقیدهها، پیشرویها و عقب نشینیها، قدرت سنجش و تشخیص نوجوانان را تقویت میکند، به فکر آنان نیرو میبخشد و بیش از پیش موجبات رشد شخصیتشان را فراهم میآورد». به دلیل تفاوت شخصیت باید بیش از پیش تربیت را با تنوع و تفاوت طبیعتهای فردی سازگار و متناسب نمود؛ بنابراین نمیتوان با همه نوجوانان به یک شیوه رفتار کرد. پس باید عمل تربیتی را با واقعیت خلقی منطبق ساخت که آن خود بینهایت متنوع و متفاوت است.در این دوره مربی باید مانند دوستی رازدار و برادری مهربان رفتار کند، زیرا بلوغ دورهای است که در آن به شرط یاری شاگرد و جلب اعتمادش میتوان او را از حد وسطی که غالب اشخاص بالغ از روی خودپرستی گرفتار آن میشوند، گذراند. مرحله ششم: دوره جوانی دوران جوانی پربارترین دورههای زندگی انسان به شمار میرود. جوان در این دوران، از استحکام و نیرومندی بیسابقهای برخوردار است و در عین حال به حد بالای قدرت یادگیری خود میرسد و به فراگیری مطالب مورد علاقهاش میپردازد. بیشتر استعدادهای او به ظهور رسیده و علائقش سمت و سویی خاص گرفته است.
او ارزشهای اجتماعی، اقتصادی، معنوی و... را درک کرده، احساس مسئولیت میکند و یک فرد اجتماعی است. مربی باید با در نظر گرفتن این واقعیتها از حرکت به دست آمده برای تکمیل شخصیت جوان و به خصوص برای تربیت فرهنگی او به خوبی استفاده کند و شور جوانی را در راه کسب خصائص عالی انسانی سوق دهد. «میل اظهار وجود و اثبات شخصیت برای جوانان یکی از طبیعیترین حالات روانی آنهاست که در نهادشان آفریده شده است. او حاضر نیست بدون قید و شرط از تمام روش بزرگسالان پیروی کند و کلیه صفات شخصیت خود را با آنان هماهنگ سازد؛ بلکه بر عکس در بین تمام ملل و اقوام همواره یکنوع تضاد بین نسل جوان و کهن وجود داشته و دارد». به طور کلی تربیت جوانان باید بر سه اصل استوار باشد: 1. استفاده از جاذبه ارزشهایی که جوانان را به تحصیل معلومات عمیق و یقینی وادار میکند؛ 2. اتکاء بر شور و التهابی که آنان را به تعالی و در گذشتن از حدود و شخصیت خود وادارد؛ 3. پرورش هوش و اراده به نحوی که جوانان را از روشنبینی و خویشتنداری لازم بهرهمند میسازد. تربیت در این دوره، نباید به علم به مفاهیم و تصورات محدود گردد؛ بلکه باید به صورت فرهنگ درآید، یعنی مربی باید هم دامنه شناساییها را توسعه دهد و هم بکوشد این معلومات را به هم بپیوندد و آنها را با ارزشهایی که پایه تمدن به شمار میرود، مربوط سازد.هدف تربیت باید آشنایی همه جوانان با حداکثر ارزشهای فرهنگی باشد که کنجکاوی و تنوع علائق این کار را آسان میکند. البته تربیت باید با توجه به تنوع علائق و مقتضای وقت صورت گیرد. نکته مهم در تمامی مراحل این است که هر توقعی هر چند معقول و عملی باشد، اگر قبل یا بعد از وقت مناسب خود از طرف مربی مطرح شود، تلاشهای مربی و متربی به نتیجه نخواهد رسید؛ بنابراین اگر مربی توقع معقولی را به موقع مطرح کند، به راحتی به نتیجه مطلوب میرسد. راضیه طبرسی [ دوشنبه 91/6/13 ] [ 9:0 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
کارشناس استراتژیک گفت: در رزمایش ماه آینده ایران،هواپیماهای بدون سرنشین و سامانه دفاع موشکی کشور شبیه سامانه روسی اس 300 حضور خواهد داشت و این رزمایش ها تهدیدی برای هیچ یک از کشورهای منطقه نیست. [ دوشنبه 91/6/13 ] [ 8:42 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
یک روزنامه نگار امریکایی میگوید برای سخنرانی علیه قرار گرفتن گروهک منافقین در لیست وزارت خارجه این کشور به عنوان یک گروه تروریستی، هزاران دلار دریافت کرده است. [ دوشنبه 91/6/13 ] [ 8:42 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
[ دوشنبه 91/6/13 ] [ 8:41 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
در حالی که تا همین یک هفته پیش، جو بیشتر رسانههای غربی به تهدیدآمیز بودن برنامه هستهای ایران، ضرورت توقف آن و همچنین تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه این برنامه اختصاص داشت، اینک پس از برگزاری اجلاس جنبش عدم تعهد، تغییراتی در رویکردها و تحلیلهای این رسانهها به چشم میخورد.
![]()
[ دوشنبه 91/6/13 ] [ 8:38 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
دادگاه های برخی شهرها در عربستان به تصمیم مجلس شورای سعودی برای بررسی موضوع صدور شناسنامه بانوان اعتراض کرده اند. [ دوشنبه 91/6/13 ] [ 8:37 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
||||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |