سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
اگر بخواهیم مقوله‌ پوشش زن و مرد در جامعه ماندگار و فرهنگی باشد و با عامل بیرونی شکل نگیرد، باید این لایه‌های فرهنگی را دنبال بکنیم. ابتدا باید ببینیم چه مشکلی در ایجاد معرفت و آگاهی در جامعه داریم و چرا نمی‌توانیم این آگاهی و معرفتی که از راه سازمان‌ها و نهادهای آموزشی و تربیتی به جوانان کشور القا می‌شود، تبدیل به اعتقاد و باور کنیم.

به گزارش برهان، تهاجم فرهنگی در کشور ما بسیار جدّی است و تلاش می‌شود که این تخریب فرهنگی، به خصوص از راه دعوت به بدحجابی، در نسل جوان صورت گیرد. به همین دلیل هم بیش از 110 شبکه‌ی ماهواره‌ای فارسی زبان داریم که اگر مستقیم هم بدحجابی را تبلیغ نکنند، نفس برنامه‌هایشان قبح موضوع را می‌شکند. در این ارتباط با «دکتر حسن بنیانیان» استاد دانشگاه و رییس سابق حوزه‌ی هنری گفت و گویی را ترتیب دادیم تا ضمن طرح مسئله به دنبال کشف راه‌کاری برای برون رفت از شرایط موجود باشیم.
 
ریشه‌های پدیده‌ی بد‌حجابی در جامعه را از لحاظ روان‌شناختی و جامعه‌شناختی چه می‌دانید و تأثیرات منفی این پدیده بر جامعه چیست؟
 
پدیده‌ی حجاب با لایه‌های مختلف فرهنگ مرتبط است. دانش، آگاهی و معرفت ممکن است در درون فرد تبدیل به اعتقاد و باور شود. تا اینجا تحول در حیطه‌ی ذهن اتفاق می‌افتد. بعد از اینکه تمایل برای انجام یک رفتار در درون فرد به وجود آمد، در صورتی که محیط مساعد باشد، آن رفتار شکل می‌گیرد و به مرور تثبیت می‌شود. وقتی آن رفتار به صورت الگو درآمد، می‌گوییم در وجود فرد نهادینه شده و به فرهنگ تبدیل شده است.
 
بنابراین اگر بخواهیم مقوله‌ی پوشش زن و مرد در جامعه ماندگار و فرهنگی باشد و با عامل بیرونی شکل نگیرد، باید این لایه‌های فرهنگی را دنبال بکنیم. ابتدا باید ببینیم چه مشکلی در ایجاد معرفت و آگاهی در جامعه داریم و چرا نمی‌توانیم این آگاهی و معرفتی که از راه سازمان‌ها و نهادهای آموزشی و تربیتی به جوانان کشور القا می‌شود، تبدیل به اعتقاد و باور کنیم.
 
وقتی ما در این باره صحبت می‌کنیم، در واقع تلویحاً این معنا را پذیرفته‌ایم که بخشی از جوانان ما اعتقاد و گرایش لازم برای داشتن پوشش مناسب در جامعه‌ی اسلامی را ندارند. اینکه این پدیده و واقعیت تلخ از کجا ناشی می‌شود، یک بحث است و اینکه این موضوع چه آثار و پیامدهایی به دنبال خواهد داشت، بحث دیگری است.
 
متأسفانه همان طور که می‌دانید، از دهه‌ی 70 به بعد، روند بی‌حجابی شدت گرفت. می‌خواهیم بدانیم منشأ این پدیده چه بوده است؟
 
به نظر بنده به صورت کلی، 6 عامل بر این موضوع مؤثر بوده است. اولین عامل نارسایی‌ها و کاستی‌هایی است که در سازمان‌ها و نهادهای مسئول فرهنگی می‌توان آن‌ها را شناسایی کرد. عامل دوم بی‌توجهی به پیامدهای فرهنگی سازمان‌ها و نهادهای غیرفرهنگی است. برای مثال، وقتی درباره‌ی مقوله‌ی حجاب مطالعه می‌کنید، می‌بینید نقش اصناف در این زمینه مخرب بوده است. رفتار فروشندگان بعضاً به صورت ناخودآگاه مشوق بدحجابی است. در بسیاری مواقع، شکل ظاهری مغازه‌هایی که برای فروش لباس خانم‌ها و جلب مشتری سازماندهی می‌شوند زمینه‌های تخریب فرهنگ را به وجود می‌آورند.
 
بنابراین بخش اقتصادی هم می‌تواند بر فرهنگ مؤثر باشد. همین موضوع را در سازمان‌های مختلف دولتی و غیردولتی هم می‌توانیم ببینیم. باید بررسی کنیم که فضای عمومی داخل سازمان‌ها، شرکت‌ها و کارخانه‌‌ها به زنان با وقار و محجبه بیشتر احترام می‌گذارد یا برعکس. می‌خواهم توجه‌تان را جلب کنم به این موضوع که اگر سازمان‌های فرهنگی هم کارشان را به خوبی انجام بدهند، تا زمانی که سازمان‌های غیرفرهنگی درک درستی از تأثیرگذاری‌های خودشان بر فرهنگ نداشته باشند، مسئله حل‌شدنی نیست.
 
باید به توسعه‌ی شهرها و شکلی که از غرب اقتباس کرده‌ایم توجه کنیم. به عنوان نمونه، 500 خانه در یک برج می‌سازیم و هیچ نهاد فرهنگی در درون آن پیش‌بینی نمی‌کنیم. در صورتی که اگر این 500 خانه روی زمین قرار داشت، چندین مسجد و نهاد فرهنگی در بین آن‌ها بود. بنابراین پیشرفت، توسعه ای که در معماری شهرها و جابه‌جایی جمعیت اتفاق می‌افتد تأثیرات فرهنگی به دنبال دارد.
 
اینجا اهمیت پیوست فرهنگی که مقام معظم رهبری فرمودند، مشخص می‌شود. عزیزانی که سرمایه‌گذاری می‌کنند و یک پاساژ با 200 یا 300 مغازه می‌سازند، می‌توانند یک نفر را بیاورند تا مطالعه کند و بگوید که فضای فرهنگی این پاساژ چه ارزش‌هایی را به جوانان ما القا می‌کند. آیا ارزش‌های بومی و اصیل دینی ما را به جوانان منتقل می‌کند؟ ‌باید همه‌ی جوانب، از جمله آرایش ظاهری‌ فروشندگان و حرف زدن آن‌ها، را مد نظر داشته باشیم. ممکن است، در کنار بعضی از پیامدهای منفی، پیامدهای مثبتی هم شناسایی شود. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، نمی‌توانیم تک‌تک کارکردهای فرهنگی درون جامعه را به نفع ارزش‌های خودمان اصلاح کنیم.
 
عامل سوم، نفس تحولات، پیشرفت و توسعه‌ای است که در کشور اتفاق می‌افتد. باید به توسعه‌ی شهرها و شکلی که از غرب اقتباس کرده‌ایم توجه کنیم. به عنوان نمونه، 500 خانه در یک برج می‌سازیم و هیچ نهاد فرهنگی در درون آن پیش‌بینی نمی‌کنیم. در صورتی که اگر این 500 خانه روی زمین قرار داشت، چندین مسجد و نهاد فرهنگی در بین آن‌ها بود. بنابراین پیشرفت، توسعه و تغییر و تحولاتی که در معماری شهرها و جابه‌جایی جمعیت اتفاق می‌افتد تأثیرات فرهنگی به دنبال دارد. در گذشته چون شهرسازی از فرهنگ و داشته‌های خودمان الگو می‌گرفت، به طور طبیعی به مسائل فرهنگی جامعه توجه داشت. به همین دلیل ما امروز میراث فرهنگی ماندگاری داریم.
 
اما متأسفانه هرچه با تمدن غرب آشنا می‌شویم و تغییر و تحولات در کشور ما شکل می‌گیرد، به پیامدهای فرهنگی این تحولات توجه نمی‌شود. برای مثال، در 200 متری حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) دارند پاساژهای مدرن غربی می‌سازند، در حالی که در شهرهایی مثل مشهد و قم باید معماری اصیل اسلامی تجلی پیدا کند و گرایش‌های اخلاقی و دینی آدم‌ها تقویت شود. شکل این پاساژها تلویحاً این موضوع را به افراد مذهبی منتقل می‌کند که آنجا جای این افراد نیست.
 
بنابراین سه عامل داخلی بر این موضوع تأثیر دارند:
 
1. کارکردهای ناقص سازمان‌های فرهنگی؛
 
2. کارکردها و پیامدهای فرهنگی سازمان‌ها و نهادهایی که در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، قضایی، نظامی و... کار می‌کنند؛
 
3. نفس تحولات و توسعه‌ای که در کشورمان با الگوگیری از غرب تعقیب می‌کنیم.
 
در کنار این 3 عامل داخلی، 3 عامل دیگر از سوی غرب ما را تحت فشار گذاشته است:
 
1. تهاجم فرهنگی؛
 
یعنی، دشمن به صورت آگاهانه و مدیریت ‌شده در جهت متلاشی کردن نهاد خانواده در ایران تلاش می‌کند. از آنجایی که خانواده در جوامع غربی متلاشی شده است، به طور طبیعی آن‌ها بحران‌های زیادی در روابط اجتماعی‌شان دارند، اما چون دنیا را استثمار می‌کنند، کشورشان ثروتمند است و بنابراین اجازه نمی‌دهند بحران‌هایشان به مرحله‌ی انفجار برسد. برای آن‌ها راه‌حل‌های مقطعی پیدا می‌کنند.
 
آن‌ها وقتی جوامع ما را مطالعه می‌کنند تا بفهمند چگونه کشوری با 70 میلیون جمعیت در مقابل استکبار جهانی ایستاده است، به این نقطه می‌رسند که مذهب در اینجا عنصر کلیدی مقاومت است. دنبال این را می‌گیرند و متوجه می‌شوند که مفهومی به نام نهاد خانواده در اینجا بسیار قدرتمند عمل می‌کند و تخم دین‌باوری در خانواده‌ها شکل می‌گیرد. بنابراین وقتی آن‌ها به کارکرد نهاد خانواده در کشور ما پی می‌برند، سیاست محوری‌شان را معطوف به تخریب خانواده می‌کنند. به طور طبیعی یکی از عوامل کلیدی تخریب خانواده این است که روابط جنسی را از درون خانواده به سطح جامعه بکشانند. به این ترتیب طلاق‌ها زیاد می‌شود، مهر و محبت افراد به محیط خانواده کاهش می‌یابد، بچه‌ها از خانه فرار می‌کنند و محیط خانواده پر از تشنج می‌شود.
 
به هر حال این تهاجم فرهنگی در کشور ما بسیار جدّی است و تلاش می‌شود که این تخریب فرهنگی، به خصوص از راه دعوت به بدحجابی، در نسل جوان صورت گیرد. به همین دلیل هم بیش از 110 شبکه‌ی ماهواره‌ای فارسی زبان داریم که اگر مستقیم هم بدحجابی را تبلیغ نکنند، نفس برنامه‌هایشان قبح موضوع را می‌شکند. قصه‌هایی که در سریال‌های این شبکه‌ها روایت می‌شود در پی متزلزل‌کردن نهاد خانواده است. تقریباً همه‌ی سریال‌های این شبکه‌ها مضامین این‌چنینی دارند. بنابراین همه‌ی آن‌ها نمی‌توانند اتفاقی باشند.
 
2. علوم انسانی غربی که در فرآیند جهانی شدن و توسعه‌‌ی ارتباطات به طور طبیعی وارد فضای ذهنی جامعه‌ی ما می‌شود؛
 
برای مثال، دانشجویی که جامعه‌شناسی می‌خواند، نیاز دارد بداند نظر دانشمندان غربی چیست؟ وقتی نظرهای آن‌ها را می‌خواند، طبیعتاً اندیشه‌ها، اعتقادها و جهان‌بینی آن‌ها وارد ضمیر دانشجو می‌شود و او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
 
بعضی وقت‌ها ما به این جمع‌بندی می‌رسیم که اثر تخریبی علوم انسانی غرب از تهاجم فرهنگی بیشتر است. در مقابل تهاجم فرهنگی افراد مقداری مقاومت می‌کنند، چون می‌دانند دشمن در حال برنامه‌ریزی است. اما در مقابل علوم انسانی مقاومتی وجود ندارد، چون افراد به ظاهر دنبال علم هستند. این علوم وارد فضای ذهنی ما می‌شوند و طبیعتاً بسیاری از آن‌ها با اندیشه‌های بنیادین ما در تضاد است.
 
3. پیشرفت علم و تکنولوژی در سطح جهان.
 
همان طور که می‌دانید، علم و تکنولوژی مرز نمی‌شناسد و با یک تأخیر فاز از محل تولدش به سایر کشورها منتقل می‌شود. از آنجا که محوریت این علوم تأمین نیازهای حیوانی انسان است، کمتر به نیازهای انسانی افراد می‌پردازد. ما هم به طور طبیعی تحت تأثیر علم و تکنولوژی بی‌هویت غربی قرار می‌گیریم.
 
در مجموع این 6 متغیر داخلی و خارجی در جامعه‌ی ما نقش‌آفرینی می‌کنند. خوشبختانه مقام معظم رهبری با شناخت کامل، جامع و عمیق این پدیده‌ها، رهنمودهایی ارائه می‌دهند که حلّال این مشکلات هستند. منتها متأسفانه به دلایلی مدیران اجرایی جامعه این رهنمودها را مد نظر قرار نمی‌دهند.
 


[ سه شنبه 91/4/6 ] [ 8:59 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
نجلا محمود در طول تبلیغات انتخاباتی، محمد مرسی را همراهی می کرد. وی دختردایی مرسی و متولد سال 1962 در قاهره است.

پس از اعلام پیروزی محمد مرسی نامزد اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری مصر، اکنون خانواده وی نیز که باید برای نقل مکان به کاخ ریاست جمهوری آماده شود، کانون توجه رسانه ها قرار گرفته است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه العالم، با وجود آن که اکنون بیشتر توجه ها به رییس جمهوری است که برای نخستین بار با رأی مردم انتخاب شده است، خانم نجلا محمود همسر وی نیز از کانون توجه رسانه ها دور نبوده است.

نجلا محمود در طول تبلیغات انتخاباتی، محمد مرسی را همراهی می کرد. وی دختردایی مرسی و متولد سال 1962 در قاهره است.

محمد مرسی و نجلا محمود در سال 1979 ازدواج کردند .. حاصل این ازدواج 4 پسر و یک دختر است.

نجلا محمود در زمان تحصیلات مرسی در آمریکا، به گروه اخوان المسلمین پیوست، و پس از بازگشت به مصر بعنوان یک عضو فعال در کارهای خیریه و آموزش این گروه به فعالیت پرداخت.

بر اساس گفت و گویی که وی اخیرا با یکی از مطبوعات مصر داشته، خانم نجلا محمود تمایلی ندارد که او را بانوی اول بنامند .. وی گفته است: بر اساس تعالیم اسلام، رییس جمهور خادم ملت است بنابراین همسر وی نیز خادم مصر به شمار می آید.

وی همچنین در مصاحبه ای دیگر، اعلام کرده که تمایلی به زندگی در کاخ ریاست جمهوری ندارد.
نجلا اظهار داشته که تلاش دارد منزل بزرگتری را در قاهره خریداری کند، زیرا با توجه به تحولاتی که در خانواده صورت گرفته، منزل فعلی با وجود یک خانواده 5 نفره برای پذیرایی از میهمانان که شمار آنها در حال افزایش است، کافی نیست.


[ سه شنبه 91/4/6 ] [ 8:40 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

به گزارش سایت خبری تیک Tik.Ir ، او اولین ملکه زیبایی ایران بوده، در سال 1896 توسط مجله ” ایلوستراسیون” فرانسه که برای نخستین بار مسابقه زیباترین ملکه دنیا را برگزار می کرد، رعنا به عنوان “نخست ملکه زیبایی جهان” انتخاب شد.

 
 او خواننده اپرا و مشهورترین مانکن عصر خویش بود. رعنا در سال 1326 در تربت حیدریه خراسان به خاک سپرده شد تک و تنها بدون آنکه کسی در کنارش باشد. زمانی شهرتش بیشتر ازنیکی کریمی بود

[ دوشنبه 91/4/5 ] [ 9:24 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

www.patoghkade.com | تن فروشی دختران در هند

در برخی از روستاهای هندوستان، دختران نوجوان توسط خانواده هایشان مجبور به تن فروشی می شوند.

لطفا به ادامه نوشته مراجعه نمایید

 

این سنتی است که به عنوان یک تکلیف مذهبی در میان مردم برخی از نقاط هندوستان مرسوم شده اما اکنون بیش از آنکه یک آئین مذهبی به حساب آید، به عنوان شیوه امرار معاش خانواده های فقیر و پرجمعیت مورد استفاده قرار می گیرد.
پوجا، دختری است که در منطقه بهاراتپور، هندوستان حدود 13 سال سن دارد. مانند تمام هم سالانش به مدرسه می رود و به بازیهای کودکانه علاقه دارد. در میان خنده های معصومانه اش، او از آرزوهایش می گوید و اینکه چگونه می خواهد در آینده یک هنرپیشه شود.
اما در پس لبخندهای کودکانه اش، اراده ای پولادین و عزمی راسخ نهفته است. او اولین دختر خانواده است که به مدرسه رفته و مصمم شده این رسم غلط را زیر پا بگذارد. دختران بسیار کمی در اطراف او هستند که شهامت انجام چنین کاری را داشته اند.
مادر پوجا این شانس را نداشته است. پریا، اکنون در انتهای سی امین دهه از زندگی خود قرار دارد. او وقتی همسن پوجا بود مجبور به تن فروشی شد.

داستانهای اینچنینی، سرنوشت مشابه بسیاری از دختران منطقه بهاراتپور در ایالت راجستان واقع در غرب هندوستان است. جایی که دختران نوجوان به محض رسیدن به سن بلوغ به بهایی اندک فروخته می شوند.
مقامات “برنامه هندوستان”، بنیاد خیریه ای که در این منطقه برای ریشه کن کردن این سنت فعالیت می کند می گویند، این سنت پیش از این در بین روستائیان منطقه بسیار رایج بوده اما اکنون دیگر خانواده های معدودی هستند که دست به این سنت غیرانسانی می زنند.
هنرمند نام آشنای سینمای هندوستان، آنیل کاپور، که یکی از حامیان این بنیاد است، می گوید: “زنانی که توسط بنیاد، مورد توانبخشی قرار گرفته اند، می خواهند اطمینان یابند که دختر دیگری از خانواده آنها به این کار مجبور نخواهد شد.این اقدام هرچند کوچک، مطمئنا گامی است که در مسیر صحیح برداشته می شود. اصلاح طرز فکر روستاییان اصلی ترین هدف ماست.حالا که زنان و دختران، خودشان تشکلی را علیه این سنت شیطانی تشکیل داده اند، من امیدوار و خوشبینم که موفق به از بین بردن این سنت غلط خواهیم شد.”
اغلب دختران جوان و نوجوان توسط پدران و برادرانشان وادار به تن فروشی می شوند. از نظر آنان این کار هیچ اشکالی ندارد.

آنها معتقدند، این یک سنت کهن است که از نسل های گذشته برای آنها به ودیعه گذاشته شده است. قدمت این عمل به فرهنگ دِوداسی برمی گردد.( دِوداسی به معنای خادم خداوند است.)
بر اساس نظام دوداسی، دختران به نام مذهب، زندگی خود را وقف ارتباطات جنسی می کردند.آنها موظف بودند، زندگی خود را صرف ارائه خدمت به مردانی از طبقه بالاتر نمایند. دختران باید از شاهزادگان و اشراف زادگان با رقص و آواز پذیرایی می کردند. رفته رفته، این سنت به وسیله امرار معاش تبدیل شد.
در این میان، پول عاملی تعیین کننده است. در این روستای خواب زده، تعدادی از اهالی از طریق کشاورزی و عده دیگری نیز از طریق کارگری امرار معاش می کنند. درآمدها بسیار پایین است و گذران زندگی برای اهالی بسیار مشکل.
در واقع اینجا یکی از محرومترین مناطق هندوستان به شمار می رود. فرستادن یکی از دختران خانواده برای تن فروشی به نوعی خلاص شدن از شر یک نان خور اضافه نیز هست و از نظر مادی برای خانواده های پرجمعیت مفید به نظر میرسد.

یکی از زنانی که وادار به این کار شده می گوید، برای هر روز کار حدود 20 دلار درآمد دارد. این مقدار پول، برای خانواده ای که گاهی حتی روزی یک دلار هم درآمد ندارد، مبلغ زیادی به حساب می آید.
مقامات بنیاد خیریه “طرح هندوستان” می گویند، اقداماتی انجام داده اند که در سایه آنها پدیده شوم اجبار دختران به تن فروشی به تدریج در حال کاهش است. این بنیاد اخیرا چهار مدرسه را در این منطقه راه اندازی کرده است.
بگیاشیری دنگل، مدیر اجرایی بنیاد خیریه “طرح هندوستان” می گوید: “بازگرداندن زنانی که به تن فروشی آلوده شده اند، کار بسیار سختی است، زیرا آنها به درآمد حاصل از این کار عادت کرده اند.”

بنیاد برای آنها جلسات مشاوره برگزار می کند و آنها را به انتخاب راه های دیگر کسب درآمد تشویق می کند. در برخی از موارد، بنیاد به بعضی از آنها برای تامین حداقل درآمد لازم برای گذران زندگی کمک می کند. مثل خریدن گاو برای زنان بی سرپرست، تا این افراد بتوانند با فروش شیر حاصل از گاو و کسب درآمد ناچیز امرار معاش نمایند.

پوجا می گوید، از اینکه می تواند به مدرسه برود خیلی خوشحال است. در تمام مدتی که ما مشغول بازدید از روستا بودیم، این پوجا بود که ما را راهنمایی می کرد. او با غرور و افتخار کلاس های درس روستا را به ما نشان می داد. امیدواریم پوجا و دیگر کودکان این سرزمین گرفتار سنت جاهلی پدران و مادران خود نشوند و برای رسیدن به رویاهایشان تلاش کنند، تا بلکه بلای هستی سوز جهل و نادانی از دیارشان رخت بربندد که نادانی مادر همه مصائب است.


[ دوشنبه 91/4/5 ] [ 9:22 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

موضع ایران در قبال سرنگونی هواپیمای ترکیه، سفر خاورمیانه ای ولادیمیر پوتین، نشست مشترک شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا، اقدامات ایران در دور زدن تحریم نفتی اتحادیه اروپا و بازداشت چهار تبعه ژاپن در ایران به جرمم قاچاق مواد مخدر، از جمله مهمترین اخبار امروز رسانه های جهان درباره ایران است.

به گزارش «تابناک»، دو روز پس از سرنگونی هواپیمای ترکیه توسط سوریه، بحث از ابعاد و نتایج این ماجرا همچنان مطرح است. روزنامه «تودی زمان» امروز در مطلبی با اشاره به موضع ایران نسبت به این واقعه، نوشته علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران از دو طرف خواسته تا در این موضوع از خود شکیبایی نشان دهند. در این مطلب همچنین اشاره شده که نشانه ها حاکی از آن است که نه سوریه و نه ترکیه، هیچ یک خواهان تقابل نظامی نیستند. 
با این حال، همین روزنامه در مطلب دیگری به بیان دیدگاه یکی از کارشناسان مسائل استراتژیک ترکیه در این رابطه پرداخته است. «محمد صیف الدین ارول»، رئیس مرکز مطالعات امنیتی و استراتژیک آنکارا عقیده دارد که سرنگونی هواپیمای ترکیه یک اقدام یک جانبه نبوده است. وی مدعی شده در این ماجرا، کشورهای زیادی از جمله روسیه، چین، ایران و عراق در طرف سوریه و در نقطه مقابل ترکیه قرار داشته اند.
سایت نشریه «فوربس» با اشاره به سفر خاورمیانه ای پوتین که قرار است از امروز آغاز شود، نوشته از جمله مباحث موردنظر پوتین در این سفر، می توان به مسئله فلسطین و اسرائیل، ناآرامی های سوریه و برنامه هسته ای ایران اشاره کرد. پوتین طی سفر دو روزه خود از اسرائیل و اردن دیدار خواهد کرد. «یوری یوشاکف»، دستیار پوتین در این رابطه گفته انجام این سفر، نشان دهنده اهمیت خاورمیانه در اولویت های سیاست خارجی روسیه است.
«عرب نیوز»، مطلبی را درباره نشست مشترک شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا منتشر کرده است. به نوشته این پایگاه خبری، در نشست مذکور که امروز در لوکزامبورگ و در سطح وزیران برگزار می شود، موضوعاتی از جمله بحران سوریه و برنامه هسته ای ایران نیز مورد بحث قرار می گیرد. ریاست این نشست را سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان و کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به طور مشترک بر عهده خواهند داشت.
روزنامه «دیلی استار» لبنان به جدیدترین سیاست های ایران برای دور زدن تحریم های نفتی غرب پرداخته و نوشته در این راستا، ایران نام بسیاری از کشتی های نفتکش خود را به نام های انگلیسی تغییر داده و پرچم آن ها را نیز عوض کرده است. بدین منظور، به عنوان مثال، نام نفتکش «نسا» به Truth و «سیما» به Blossom تغییر پیدا کرده است. علاوه بر این، پرچم کشورهای قبرس و مالت که پیش از این مورد استفاده ایران قرار می گرفت، به دلیل تحت فشار بودن این دو کشور برداشته شده و جای خود را به پرچم «جزایر تووالو» (کشوری در اقیانوس آرام) و تانزانیا داده است.
در نهایت، روزنامه «ژاپن تودی» به دستگیری چهار تبعه این کشور در ایران به جرم قاچاق مواد مخدر اشاره کرده است. روز گذشته، سرتیپ علی مویدی، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ایران گفته بود در سه ماه گذشته، چهار ژاپنی به جرم مذکور در ایران بازداشت شده اند. این روزنامه نوشته سفارت ژاپن در ایران در حال پیگیری این موضوع است.

[ دوشنبه 91/4/5 ] [ 9:8 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
با بالا گرفتن تهدیدات غرب علیه ایران بر سر برنامه هسته‌ای و در زمانی که هر یک از کشورهای غربی، منافع مورد نظر خود را در این ماجرا دنبال می‌کنند، عربستان سعودی نیز درصدد ماهی گرفتن از آب گل آلود برآمده است. در این راستا، این کشور راهبردی سه محوری تنظیم کرده که هر یک از محورهای آن، اقداماتی خاص علیه ایران را شامل می‌شود.

با ادامه مباحثات پیرامون برنامه هسته‌ای ایران و تداوم اعمال راهبرد فشار و مذاکره از سوی غرب، هر یک از کشورهای رقیب و مخالف ایران در عرصه منطقه‌ای و جهانی، درصدد به دست ‌آوردن منافع موردنظر خود از این شرایط برآمده‌اند. در این میان، منافع عربستان سعودی نیز مانند همیشه خصمانه و در عین حال، متفاوت از دیگران بوده است.

به گزارش «تابناک»، پایگاه تحلیلی «آسیا تایمز» به تازگی با انتشار مطلبی به بررسی اهداف موردنظر سعودی‌ها از تطویل بحران جهانی بر سر برنامه هسته‌ای ایران پرداخته و ابعاد گوناگون سیاست عربستان را در این زمینه بررسی کرده است. به نوشته آسیا تایمز، هدف عربستان، نه تغییر نظام، بلکه ضعیف کردن تدریجی و بیش از پیش ایران است.

بر پایه این تحلیل، عربستان از حمله احتمالی آمریکا یا اسرائیل به ایران خشنود نخواهد شد، زیرا انجام چنین کاری با افزایش وحدت میان مردم ایران، موجب حمایت بیش از پیش آن‌ها از دولت و نظام خواهد شد. از سوی دیگر، چنین حمله‌ای می‌تواند موجب تقویت وجهه ایران در میان شیعیان جهان شود و چنین امری به هیچ وجه برای عربستان پسندیده نیست.

اما از سوی دیگر، عربستان با طرح‌های موجود میان برخی کشورهای غربی جهت به اصطلاح «تغییر رژیم» در ایران نیز موافق نیست، زیرا از دید سعودی‌ها، هر نظام و دولتی که در ایران بر سر کار باشد، بالقوه خطری ژئوپلیتیک و نیز مذهبی برای عربستان به شمار می‌رود.

به این ترتیب، هیچ یک از این سناریو‌ها از نظر سعودی‌ها خوب نیست، زیرا دشمن این کشور را با میزان چشمگیری از قدرت، منابع و پتانسیل‌‌ رها می‌کند. عربستان سعودی توان نابود کردن ایران را ندارد. ارتش پر خرج این کشور تنها حالت نمایشی دارد و تلاشش برای تحریک عراق جهت ضربه زدن به ایران نیز، پس از هشت سال نتوانست نتیجه‌ای به بار بیاورد.

بر این اساس، عربستان یک سیاست سه محوری را دنبال می‌کند که هدف نهایی آن، تضعیف تدریجی ایران است:

نخست؛ ایران به واسطه تحریم‌های همیشگی، کاهش بهای نفت در نتیجه افزایش تولید از سوی عربستان و همچنین دستکاری‌های ارزی که موجب افزایش هزینه‌های وارداتی می‌شود، آسیب خواهد خورد.

دوم؛ ایران به طور مستمر هدف حملات تروریستی و بمب گذاری‌ها و احتمالاً حملات هوایی مقطعی از سوی اسرائیل و آمریکا قرار می‌گیرد. احتمال دارد هواپیماهای عربستان سعودی و دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز در این حملات شرکت کنند.

و سوم؛ ایران به واسطه تقویت گروه‌های مخالف و تجزیه‌طلب که از بیرون کشور حمایت می‌شوند، مورد تهدید قرار خواهد گرفت.

به این ترتیب، عربستان می‌خواهد با انجام این اقدامات و اعمال این راهبرد، ایران را در یک فرایند طولانی مدت تضعیف کرده و خود به قدرت نخست منطقه تبدیل شود.

با این حال، تحلیلگر آسیا تایمز اشاره می‌کند که این راهبرد دارای مشکلاتی است که می‌تواند عملاً نتیجه‌ای عکس برای عربستان به همراه بیاورد:

نخست؛ کاهش قیمت‌ها بر اثر افزایش تولید عربستان، نه تنها به ایران، بلکه به همه تولیدکنندگان نفت آسیب می‌رساند. این امر در مورد خود عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس نیز مصداق دارد. تزریق درآمدهای نفتی به جامعه به یکی از منابع مشروعیت این دولت‌ها تبدیل شده و قطع آن می‌تواند خطراتی جدی برای آن‌ها داشته باشد.

دوم؛ دولت‌هایی که موفق به کسب هژمونی و قدرت برتر منطقه‌ای می‌شوند، همواره به گونه‌ای عاقلانه و منطقی رفتار نمی‌کنند، بلکه رفتاری نابخردانه، متکبرانه و خصمانه نسبت به دولت‌های درون و بیرون منطقه از خود بروز می‌دهند. سیطره عربستان بر منطقه خلیج فارس نیز می‌تواند به نمونه جدیدی از این امر تبدیل شود.

سوم؛ ترویج تروریسم و تقویت گروه‌های متخاصم در ایران، می‌تواند اقدامات تلافی جویانه ایران نسبت به عربستان و هم پیمانانش را در پی داشته باشد. همه کشورهای سنی مذهب خلیج فارس، جمعیت چشمگیری از شیعیان را در خود دارند که همگی از تبعیض‌ها و فرصت‌های محدود در نظر گرفته شده برایشان ناراضی هستند. در همین رابطه، نکته مهم اینجاست که منابع نفتی عربستان سعودی در یک منطقه شیعه نشین تمرکز پیدا کرده است.

به این ترتیب، هرچند عربستان راهبردی خصمانه را علیه ایران آغاز کرده و به آن ادامه می‌دهد، اما بعید به نظر می‌رسد این راهبرد نتیجه‌ای مثبت و اثربخش برای این کشور به همراه داشته باشد.


[ دوشنبه 91/4/5 ] [ 9:7 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

خبر سرنگونی هواپیمای جنگنده ترکیه در حریم هوایی سوریه، از شب گذشته تاکنون به یکی از مهمترین اخبار مربوط به خاورمیانه تبدیل شده است. جدید‌ترین جزییات به دست آمده از این ماجرا، نشان می‌دهد که ابعاد این ماجرا از آنچه گمان می‌شد، گسترده‌تر و در حقیقت، دربردارنده تقابل روسیه و ناتو است.

به گزارش «تابناک»، شب گذشته، منابع خبری از سرنگونی یک هواپیمای جنگی ترکیه بر فراز خاک سوریه خبر دادند.

منابع خبری سوری و ترک اندکی بعد درستی این خبر را تأیید و تصدیق کردند که این هواپیما وارد حریم هوایی سوریه شده است.

اما در این میان، آنچه ناگفته ماند، این بود که چه کسی بواقع در پشت پرده سرنگونی این هواپیما بوده است؟

بنا بر این گزارش، جدید‌ترین گزارش‌های منابع نظامی غربی ـ که البته به صورت گسترده منتشر نشده ـ حکایت از آن دارد که این هواپیما از سوی یک سامانه دفاع ضدهوایی پیشرفته به نام Buk-M2 آماج قرار گرفته که به تازگی توسط روسیه در اختیار دولت سوریه گذاشته است.

این سامانه که در میان کار‌شناسان ناتو به SA-11 شهرت دارد، توانایی هدف گرفتن هواپیماهای جنگی تا ارتفاع 14 کیلومتر و سرعت 3 ماخ (هر ماخ برابر با 1224 کیلومتر در ساعت) را داراست.

اما ماجرا به اینجا پایان نمی‌یابد، زیرا بر پایه این گزارش‌ها، از آنجا که این سامانه تنها چند هفته پیش در اختیار سوریه قرار گرفته و نظامیان سوری هنوز دقیق با شیوه کار با آن آشنا نیستند، بی‌گمان، موشکی که شب گذشته از سوی این سامانه به سوی هواپیمای ترکیه پرتاب شده، توسط خود روس‌ها شلیک شده است.

اما مهمترین نکته در این میان، آن که برای نخستین بار در پانزده ماه ناآرامی‌های سوریه، روسیه تقریباً مستقیم وارد میدان شده و یک سلاح روسی، یکی از اعضای ناتو را هدف گرفته است.

به این ترتیب، ترکیه که در ماه‌های اخیر، همواره از امکان دخالت ناتو در سوریه به استناد «ماده 5» منشور این سازمان سخن می‌گفت، اینک در شرایط فوق‌العاده پیچیده و حساسی قرار گرفته است.

بهت و سردرگمی مقامات ترکیه از این ماجرا را می‌توان به خوبی از اظهارنظر‌ها و موضع‌گیری‌های مقامات این کشور در مقابل این واقعه دریافت. دولتمردان ترکیه که مدت‌ها با شور و حرارت از لزوم دخالت در سوریه سخن می‌گفتند، موضع‌گیری‌هایی بسیار خنثی در ازای این ماجرا از خود نشان دادند.

رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه تنها به این بسنده کرد که بگوید این کشور «پس از روشن شدن ابعاد واقعه»، «قدم‌های ضروری» را در پاسخ به آن برخواهد داشت.

عبدالله گل، رئیس جمهور این کشور نیز با اذعان به اینکه هواپیمای مذکور، حریم هوایی سوریه را شکسته، گفت: غیرممکن است که هدف گرفته شدن هواپیمایمان در سوریه را نادیده بگیریم.

به این ترتیب، واقعه شب گذشته را باید بیش از هر چیز هشداری بسیار جدی از سوی روسیه به اعضای ناتو در نظر گرفت، مبنی بر اینکه این کشور اجازه نخواهد داد، غرب در موضوع سوریه پای خود را از مرز مشخصی فرا‌تر بگذارد.

از سوی دیگر، با توجه به گزارش‌های تأیید شده مبنی بر اینکه هواپیماهای ترکیه در ماه‌های اخیر همواره مشغول جاسوسی از خاک سوریه بوده‌اند، می‌توان چنین نتیجه گرفت که ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو، نقش پیش قراول را در ورود این سازمان به ماجرای سوریه داشته است؛ اما اکنون با آشکار شدن حمایت قاطع روسیه از سوریه، دیگر اعضای ناتو هم در قبال متحد خود راه سکوت در پیش گرفته‌اند.

در همین باره، «ویکتوریا نولند»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، تنها به این جمله بسنده کرده که بگوید: «ما گزارش‌ها را دیده‌ایم... ما به طور قطع با متحد ترک خود در تماس بوده‌ایم... تا جایی که من می‌دانم، آن‌ها تاکنون این موضوع را در قالب ناتو مطرح نکرده‌اند».

به این ترتیب، واقعه شب گذشته را می‌توان تحولی مهم در رابطه با بحران سوریه در نظر گرفت. بی‌گمان، اکنون کشورهای غربی در تلاشند تا با همراه تجزیه و تحلیل ابعاد این ماجرا، راه گریزی برای سیاست‌های خود در قبال این کشور بیابند.


[ دوشنبه 91/4/5 ] [ 9:7 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

معاون حقوقی معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی رییس‌جمهور با تاکید بر توجه به مناطق کمتر توسعه یافته به‌منظور جلوگیری از مهاجرت به تهران و کاهش جمعیت آن، تصریح کرد: کاهش ظرفیت پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی در تهران، انتقال برخی پادگان‌ها از پایتخت و توسعه دولت الکترونیک از جمله اقداماتی است که برای تمرکززدایی از تهران در دستور کار قرار دارد.

عبدالعلی تاجی در گفت‌وگو با ایسنا درباره جزئیات اقدامات انجام شده برای کاهش جمعیت تهران اظهار کرد: علاوه بر انتقال کارمندان از تهران کارگروه تصمیمات دیگری اتخاذ کرده که از جمله آنها می‌توان به انتقال سازمان‌ها، موسسه‌های آموزشی و پژوهشی و همچنین شرکت‌ها اشاره کرد.

وی در ادامه با بیان اینکه بیش از 100 موسسه پژوهشی و آموزشی وجود دارد که هریک به وزارتخانه خاصی اختصاص دارند، گفت: بنا به تصویب شورای‌عالی اداری همه این موسسات از وزارتخانه‌ها جدا شده و به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری واگذار شدند.

تاجی افزود: همچنین وزارت علوم در حال پیگیری است که موسساتی را که در پایتخت واقع شده‌اند، بر اساس فعالیتشان به استان‌های دیگر منتقل شوند.

وی با بیان اینکه خانوارهای تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد و همچنین مراکزی که توسط این دو سازمان اداره می‌شوند نیز باید به خارج از تهران منتقل شوند، ادامه داد: بنا شده دولت تسهیلاتی را در اختیار این دو سازمان قرار دهد.


[ دوشنبه 91/4/5 ] [ 9:3 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
رییس کانون عالی شوراهای اسلامی هماهنگی کار کشور با اشاره به اینکه باید در قانون کار به حمایت از نیروی کار توجه شود، تاکید کرد: باید قانون کار صیانت‌کننده کارگران باشد.

به گزارش ایسنا، اولیاء علی‌بیگی در جلسه مجمع و انتخابات بازرسان کانون شوراهای اسلامی هماهنگی کار کشور که در محل سالن اجتماعات هتل فردوسی مشهد برگزار شد، افزود: اگر قانون کار از نیروی کار حمایت نکند این قانون دیگر قانون کار نخواهد بود.

وی با اشاره به اینکه در پیش‌نویس اصلاح قانون کار عیدی کارگران حذف شده بود، بیان کرد: تنها نقطه امید کارگران عیدی آنان است چرا که اگر این عیدی بر اساس عیدی کارمندان دولت تعیین شود کارفرمایان زیر بار پرداخت پاداش پایان سال کارگران نخواهند رفت.

وی با بیان اینکه پس از اعتراض‌های انجام شده توسط نمایندگان کارگری توانستیم نظرات نمایندگان کارگری در پیش‌نویس قانون کار را اعمال کنیم به توافق بین تشکل‌های کارگری و کارفرمایی در اصلاح قانون اشاره و تاکید کرد: اگر توافق انجام شده بین کارگران و کارفرمایان در خصوص اصلاح قانون کار اعمال شود این تضمین را خواهیم داد که اجازه ندهیم کارگران در خیابان‌ها و واحدهای کارگری اعتراض کنند.

وی با اشاره به اینکه در بحث افزایش حقوق دستمزد کارگران باید به سه اصل نرخ تورم، سبد معیشت خانوار و شرایط اقتصادی کشور توجه شود، عنوان کرد: این در حالی است که در افزایش حقوق دستمزد کارگران فقط به شرایط اقتصادی کشور و به ویژه شرایط اقتصادی بنگاه‌های تولیدی توجه می‌شود و نرخ تورم و سبد معیشت خانوار را در افزایش حقوق و دستمزد لحاظ نمی‌کنند.

رییس کانون عالی شوراهای اسلامی هماهنگی کار کشور با اشاره به اینکه حقوق کنونی دستمزد کاگران ایده آل نیست ولی رضایت بخش است، یادآور شد: حقوق کنونی کارگران تنها جوابگوی هزینه 10 روز اول زندگی آنان در یک ماه است.

علی‌بیگی ادامه داد: البته اگر حقوق کارگران هم در حد یک میلیون تومان باشد به آنان کمک نکرده‌ایم و باید افزایش حقوق دستمزد کارگران منطقی باشد.

وی به ماده 10 نوسازی صنایع اشاره و تصریح کرد: بر اساس این ماده، کارگران دارای 25 سال سابقه کار می‌توانند با پرداخت 50 درصد حقوق پنج سال آخر از سوی کارفرما و 50 درصد دیگر از سوی دولت، بازنشسته شوند که از ابتدای مهر 89 تاکنون برغم وعدهای داده شده، این ماده اجرایی نشده است.

وی با اشاره به اینکه با اجرای این ماده می‌توانیم به اشتغال کشور کمک کنیم، افزود: در حال حاضر 20 هزار نفر از جامعه کارگری در انتظار اجرای این قانون هستند، انتظاری که از مرگ برای آنان بدتر است.

اولیاء علی‌بیگی به وعده رییس جمهوری مبنی بر عضویت نمایندگان کارگری در هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی اشاره و عنوان کرد: از شهریور 90 تاکنون این وعده اجرایی نشده است و کارگران نماینده‌های در هیات مدیره تامین اجتماعی ندارند.

رییس کانون عالی شوراهای اسلامی هماهنگی کار کشور در خصوص شرکت‌های پیمانکاری، اظهار کرد: شرکت‌های پیمانکاری به صورت نوین از کارگران برده‌برداری می‌کنند.

اولیاء علی‌بیگی با اشاره به اینکه در حال حاضر بسیاری از کارمندان از مزایایی نظیر حج عمره بهره‌مند هستند، خواستار تخصیص سهمیه حج به کارگران شد.

وی با تاکید بر اینکه جامعه کارگری از وفادارترین نیروها به نظام هستند، تاکید کرد: با توجه به شرایط تحریمی که دشمنان برای کشور ایجاد کرده‌اند، جامعه کارگری برای گذر از شریط کنونی در اقتصاد کشور، بنگاه‌های اقتصادی را همراهی خواهد کرد.


[ شنبه 91/4/3 ] [ 10:8 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
با گذشت سه ماه از انجام آزمایشات DNA هنوز نتایج از سوی طرف لبنانی منتشر نشده است. ما معتقدیم که قذافی از امام موسی صدر خواسته است تا برخی مفاهیم اسلامی را تحریف کند و تغییر دهد.

رئیس شورای ملی انتقالی لیبی با تاکید بر اینکه نتایج تحقیقات به عمل آمده نشان می‌دهد امام موسی صدر و همراهانش لیبی را در سال 1978 ترک نکرده‌اند، عنوان داشت که دیکتاتور سابق لیبی از امام موسی صدر خواسته بود تا برخی مفاهیم قرآنی و اسلامی را تحریف کند.

به گزارش ایسنا، مصطفی عبدالجلیل، رئیس شورای ملی انتقالی لیبی در گفت‌وگو با شبکه العربیه عنوان داشت: اطلاعات بسیار زیادی در خصوص امام موسی صدر داریم که نمی‌توانیم آنها را منتشر کنیم.

وی در ادامه افزود: تحقیقات همچنان برای دستیابی به نتایج آزمایشات DNA بر روی پیکری که گفته می‌شود متعلق به امام موسی صدر است در لبنان ادامه دارد.

عبدالجلیل همچنین تاکید کرد: هیات لبنانی به لیبی آمد و از پیکر امام موسی صدر نمونه برداری کرد و به لبنان برد.

وی در ادامه افزود: نمی‌توانیم قاطعانه بگوییم که امام موسی صدر کشته شده است و چه بسا زنده باشد اما مطمئن هستیم که وی خاک لیبی را ترک نکرده است.

عبدالجلیل همچنین تاکیدکرد: معتقدیم که مذاکرات صورت گرفته میان امام موسی صدر و معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی دوستانه نبوده است و این را تحقیقات صورت گرفته نشان می‌دهد.

وی در ادامه افزود: در روابط قذافی و امام موسی صدر هیچ مداخله خارجی صورت نگرفته و اختلافات آنها کاملا شخصی بوده است.

عبدالجلیل همچنین تاکید کرد: نمی‌دانم ماهیت اختلافات این دو چه بوده و نتایجی که تاکنون به آن دست یافته‌ایم براساس سخنان مسئولان نظام معمر قذافی بوده است.

رئیس شورای ملی انتقالی لیبی همچنین تاکید کرد: قذافی قرآن را تحریف کرد و بعید نیست که چنین درخواستی از امام موسی صدر کرده باشد.

عبدالجلیل در ادامه افزود: مطمئنا کسانی که در سپتامبر 1978 لیبی را به قصد ایتالیا ترک کرده‌اند امام موسی صدر و دو تن از همراهانش نبوده‌اند و فردی شبیه وی لیبی را ترک کرده است. ما ماهیت افرادی که خود را به جای امام موسی صدر جازده‌اند، شناسایی کرده‌‌ایم.

وی همچنین تاکید کرد: با گذشت سه ماه از انجام آزمایشات DNA هنوز نتایج از سوی طرف لبنانی منتشر نشده است. ما معتقدیم که قذافی از امام موسی صدر خواسته است تا برخی مفاهیم اسلامی را تحریف کند و تغییر دهد.


[ شنبه 91/4/3 ] [ 10:7 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 85
بازدید دیروز: 140
کل بازدیدها: 1618813