خبرگزاری فارس: یک هفتهنامه آمریکائی با اشاره به تلاشهای آمریکا برای تداوم حضورش در عراق نوشت: نتایج جنگ عراق مغایر خواستههای آمریکا و اسرائیل بوده و رویاهای آنها را به باد داده است.

به گزارش فارس، هفتهنامه "امریکنفریپرس " طی مقالهای با اشاره به نزدیکی زمان تعیین شده برای خروج نظامیان آمریکائی از عراق نوشت: 31 آگوست 2010 همه نیروهای نظامی آمریکا میباید از عراق خارج شده باشند. البته حدود 50 هزار سرباز و تعداد مشابهی "پیمانکار " آمریکائی همچنان در عراق باقی خواهند ماند و هدف این امر نیز تسهیل انتقال قدرت به عراقیها تا زمان خروج کامل آمریکائیها از این کشور در پایان سال 2011 خواهد بود.
"ریچارد واکر " روزنامهنگار صاحبنام آمریکائی در ادامه این مقاله مینویسد: اگرچه این زمانبندی توافقاتی است که انجام گرفته اما لزوما نتیجهای که در پایان سال 2011 بدست میآید، با این زمانبندیها تطابق ندارد. برای مثال، واشنگتن امیدوار است تا در رابطه با توافقنامه امنیتی جدیدی با عراقی مذاکره کند تا شاید آنها اجازه حضور تعداد قابل توجهی از نیروهای نظامی آمریکا در عراق را برای دهههای آینده نیز بدهند.
این گزارش با اشاره به آنکه بزرگترین سفارتخانه آمریکا در جهان، سفارت این کشور در بغداد است، میافزاید: در حال حاضر پرسنل و تجهیزات ارتش آمریکا طی عملیاتی که دهها میلیارد دلار هزینه دارد، از جنوب و غرب عراق در حال جابجائی به اردن هستند.
واکر ادامه میدهد: این عملیات احتمالا تا بهار 2011 ادامه خواهد داشت و حتی اگر فرض کنیم که همه این سربازان سرانجام عراق را ترک کنند، باز هم تعداد آنها تنها برابر 60 درصد تعداد سربازانی است که از سال 2003 وارد عراق شدهاند.
گزارش امریکنفریپرس با بیان این مطلب که برنامه خروج آمریکائیها از عراق بدون هیچ مانعی در حال پیشرفت بوده و چندان هم توجه رسانهها را جلب نکرده مینویسد: کشورهای خاورمیانه که مشتاق پایان یافتن حضور وسیع نظامی آمریکا در عراق هستند، این برنامه را نیز زیر نظر دارند. آنها نگران این هستند که خروج آمریکائیها تنها یک حرکت تبلیغاتی باشد و پنتاگون قصد داشته باشد که جای پای خود را برای سالها در کشورهای عربی تثبیت کند.
واکر ادامه میدهد: چیز زیادی در مورد نوع ترتیب و آرایشی که در پایان آگوست و با در دست گرفتن مسئولیتهای امنیتی توسط عراقیها بوجود خواهد آمد گفته نمیشود. این در حالی است که عراقها برای اولینبار پس از نزدیک به دو دهه، کنترل حریم هوائی خود را بدست خواهند گرفت. اما مسئله مشخص این است که عراقیها قطعا دارای هواپیماهای شکاری و یا دیگر انواع هواپیماهای جنگنده و اکتشافی نخواهند بود.
گزارش امریکنفریپرس میافزاید: کردها هم که همچنان به دنبال خودمختاری هستند، نگرانیهای خود را از شنیدن گزارشهائی در مورد قصد دولت عراق برای خرید 100 هواپیمای جنگی به عنوان بخشی از بستهای که شامل یک میلیارد دلار دیگر برای خرید هواپیماهای آموزشی نیز میشود، به واشنگتن ابراز داشتهاند.
واکر مینویسد: واشنگتن به کردها نگفته که کارخانههای آمریکائی تولید بمب هماکنون نیز مشغول مذاکرات محرمانه با دولت عراق هستند تا بخشی از هزینه عظیمی را که دولت عراق قصد دارد برای ساخت یک نیروی هوائی طی سالهای آینده به مصرف برساند را بدست آورند.
این گزارش با اشاره تحولات سیاسی عراق مینویسد: واشنگتن و تلآویو بیشتر بر روی تغییرات سیاسی که احتمالا پس از خروج نیروهای آمریکائی در عراق رخ خواهد داد، متمرکز شدهاند. برای مثال "مقتدی صدر " که چند سالی است خود را از صدر توجهات دور نگه داشته، در تلاش برای تقویت فعالیتهای سیاسی خود است. از سوی دیگر وی از حمایت تعداد زیادی از طبقات متوسط و فقیر عراقی برخوردار بوده و برخی کشورهای قدرتمند منطقه نیز از او حمایت میکنند.
از سوی دیگر، صدر هیچگاه مورد پسند واشنگتن نبوده و ظهور ناگهانی او در صحنه سیاست هم موجب ناراحتی دولت اوباما و رژیم صهیونیستی شده است.
این گزارش میافزاید: در مقابل برخی ناظران هوشمند خاورمیانه با رد ادعاهای واشنگتن مبنی بر اینکه صدر دستنشانده ایران است، تاکید میکنند که سابقه خانوادگی صدر نشان میدهد که وی به شدت وطنپرست بوده و مستقل و به سود عراق عمل خواهد کرد.
در همین حال، رژیم صهیونیستی در پشت درهای بسته سعی دارد تا اوباما را متقاعد کند که صدر در حال الگوبرداری از سید حسن نصرالله رهبر حزبالله لبنان است.
واکر توضیح میدهد: صهیونیستها ادعا میکنند که صدر در آینده قدرت را در عراق بدست خواهد گرفت و آمریکا میباید برای جلوگیری از این رخدادها، خروجش از عراق را به تاخیر انداخته و یا دستکم بر حضور گسترده نیروهایش طی دوره بعد از سال 2011 اصرار کند.
این روزنامهنگار آمریکایی در ادامه گزارش خود مینویسد: اما چیزی که اسرائیل فراموش کرده این است که خود این رژیم موجب شد تا آمریکا، صدام را سرنگون کند. تاثیرات حذف صدام هم موجب شد تا مردم عراق، کسانی را به رهبری خود انتخاب کنند که همراه با آمریکا نیستند.
واکر مینویسد: سران اسرائیل و نومحافظهکاران آمریکائی دوران بوش، تصمیم گرفته بودند تا صدام را سرنگون کرده و شکست صدام را نیز به عنوان عنصر حیاتی طرحشان برای شکلدهی مجدد خاورمیانه میدیدند. در حقیقت آنها تسلط بر عراق را به عنوان سکویی برای مقابله با ایران، سوریه و حزبالله لبنان میدیدند.
این گزارش ادامه میدهد: این رویای آمریکا و اسرائیل شکست خورد و اکنون همه کاری که اسرائیلیها میتوانند انجام دهند این است که با ترساندن واشنگتن، آمریکا را وادار کنند تا خروج خود از عراق را به تعویق بیاندازد. و یا اینکه توافقنامه امنیتی جدیدی را با عراقیها امضا کنند تا بر اساس آن تعداد قابل توجهی از نظامیان آمریکائی برای چند دهه دیگر در مرزهای عراق باقی بمانند