علی داودی | ||
|
همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسندهای، از این روز به بدی یاد نکردهاند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتابها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.
برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.
اما پس از حمله اعراب به ایران از این رو که اعراب هفت روز در هر ماه را نحس می دانستند و سیزدهمین روز از هرماه نیز جز این روزها بوده، روز سیزدهم فروردین را هم نحس خواندند.
از سویی دیگر پس از نفوذ فرهنگ سامی نوبت به رخنه فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد 13 را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند «داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، «احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا «شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»، «خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر دیده میشود.
اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره عدد سیزده پیدا کنیم، «بد قلق» بودن عدد 13 به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است. به قول "ویلدورانت" از آنجا که دوازده عددی بوده که به 2 و 3 و 4 و 6 بخشپذیر بوده و عدد کاملی به شمار میآمده و درست بعد از آن عدد سیزده است که به هیچکدام از آن اعداد بخش پذیر نیست، نحس شده است. از سوی دیگر مسیحیان؛ یهودای خیانتکار را سیزدهمین آن دوازده نفر میدانند.
از سوی دیگر گفته میشود که عداد خدایان در یونان باستان دوازده بوده اما وقتی سیزدهمی وارد میشود یکی از آنها را میکشد و خود به جای او مینشیند و از آن به بعد همه چیز به هم میریزد و اوضاع خراب میشود.
سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام اوست.
فروردین ماه هنگام جشن و سرور و شادمانی و زمان فرود آمدن فروهرها است؛ از سوی دیگر تیر روز از این ماه نخستین تیر روز از سال است که در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی بوده و پس از دوازده روز جشن که یادآور دوازده ماه سال است، روز سیزدهم را پایان رسمی روزهای جشن نوروز می دانستند و با رفتن به کنار جویبارها و باغ و صحرا و شادی کردن، جشن نوروز را با شادی به پایان میرساندند
همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که : «جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام میدهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند ...»
اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار هستند و گزارش به برگزاری سیزده به در در فروردین دادهاند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که این جشن بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد.
از سوی دیگر مراسم مشابهای که به موجب کتیبههای سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.
اما درباره نحسی روز سیزده و سیزدهبدر «میرجلالالدین کزازی» میگوید:« این جشن و آیین از آن روی نزد ایرانیان پایدار برگزار میشود که ماه فروردین، ماهیست سپند و گرامی. زیرا هم سال نو با آن آغاز میشود و هم بهار که خجستهترین رویداد کیهانی و گاهشمارانه که حراجمندی بهاری (اعتدال ربیعی) است در نخستین روز از آن روی میدهد، هنگامی که خورشید به باره بره (برج حمل) میرسد. سیزدهمین روز این ماه روزیست که دیگرگون شمرده میشود. ایرانیان این روز را خجسته نمیدارند و آن را به فال نیک نمیگیرند. پس از آن روی که از بیشگونی این روز برکنار بمانند به دامان دشت و دمن پناه میبرند و میکوشند که این روز را بام تا شام در دامن سبزه و درخت و در کنار آب روان بگذرانند، زیرا در باورشناسی ایرانی، سبزه و آب بسیار خجسته هستند و پدیدههایی پاک و اهورایی. ما این هر دو را در خوان آیینی نوروز نیز باز مییابیم. یکی از بایستههای این خوان یا هفت نملاد نوروزی که هفت سین نامیده میشود، سبزه است. افزون بر آن همواره جامی پر از آب نیز بر این خوان نهاده میشود که سیبی سرخ یا ماهیای سرخ و خرد در آن شناورند. یکی از رسم و راههای سیزده بهدر آن است که سبزه خوان نوروزی را ایرانیان به همراه میبرند تا آن را به آب روان بسپارند. پیوند این دو که هر دو همایون و بشگون هستند، خجسته و فرخنده است. ایرانیان بدین شیوه میکوشند که خود را از گزند گجستگی سیزدهمین روز از نوروز و فروردینماه برهانند تا سالی یکسره خرم و خجسته در پیش داشته باشند.»
همچنین کتایون مزداپور نیز درباره ریشههای این روز توضیح داد:« در نوروز، دوازده روز به نشانه دوازده ماه جشن گرفته میشود و آخرین روز آن که روز سیزدهم است، آشوب زمانه فرا میرسد و مردم برای آنکه این آشوب را برهانند، به طبیعت میروند.»
مزداپور درباره ریشههای راه و رسم سیزده بهدر به میراث خبر گفت:« دکتر ارفعی مفصلا درباره اسناد و مدارک بهجا مانده از نوروز گفته است. از نوروز در اسناد و مدارک بینالنهرینی چیزهایی بهجا مانده است که قدمت آن نشان میدهد. البته در ایران این رسم ماندگار مانده و امروز نیز جشن نوروز در آن گرفته میشود.»
همچنین آرش نورآقایی که تحقیق بسیاری روی اعداد انجام داده است میگوید: «13 نزد اغلب ملل، نحس، شوم و نامبارک شمرده میشود و در طول قرنها سعی شده از استفاده از این عدد پرهیز شود. اما عدد 13 سکهای است که دو رو دارد و در واقع یک نوشدن و زایش دوباره را تداعی میکند. میدانیم که سیستم شمارش در برخی از نقاط دنیای باستان دوازده دوازدهی بوده، بنابراین عدد سیزده میتواند مفهوم پایان یک دوره و شروع دورهای جدید را تداعی کند.»
[ چهارشنبه 92/1/14 ] [ 1:56 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |