علی داودی | ||
|
آژانس بینالمللی انرژی در آخرین گزارش خود که مربوط به پیش بینی وضعیت بازار جهانی نفت است، دست به پیش بینیهایی زده است که باید گفت بر اساس چند فاکتور این پیش بینیها چندان صحیح نیست. در میان ادعاهایی که این گزارش مطرح کرده البته یک ادعا بسیار جالب تو.جه است و آن اینکه ایالات متحده آمریکا تا سال 2020 به بزرگترین تولید کننده نفت در جهان تبدیل خواهد شد و تا سال 2030 نیز به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت جهان به شمار خواهد رفت. به گزارش تابناک، آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی برای سال 2012 چندی پیش منتشر شد که در میان پیش بینیهای مختلف آن از وضعیت بازار نفت طی سالهای آینده، این ادعا نیز مطرح شده بود که آمریکا تا سال 2020 به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت در جهان شناخته خواهد شد. این ادعا بر اساس سناریو "سیاستهای جدید" آمریکا در بخش انرژی مطرح شده است و شکل زیر در واقع بر اساس اطلاعاتی است که آژانس ارائه کرده است: این شکل نشان میدهد که آنچه آژانس پیش بینی کرده در بخش تولید نفت گاز طبیعی است و نه صادرات نفت. آنچه فراموش کرده آن است که تبدیل شدن آمریکا به یکی از صادرکنندگان نفت بستگی بسیار زیادی به تقاضای بازار جهانی دارد، زیرا طبق آمار خود آژانس در گزارش، طی سالهای آینده تقاضای جهانی نفت به شدت کاهش خواهد یافت. در واقع پیش بینی بهای نفت این ادعا را رد میکند و تقریباً باقی پیش بینیهای مطرح شده در گزارش نیز به همین ترتیب: یکی از دلایلی تخمین گزارش آژانس را غیر منطقی میکند این است که بهای نفت نسبت به پیش بینی میزان تولید نفت به شکل غیر واقعبینانه ای پایین ارزیابی شده. این اتفاق از آن روی رخ داده است که گویا آژانس مشکل کاهش تولید را نادیده گرفته است. از آنجا که روز به روز دسترسی به نفت و میادین نفتی که با هزینه های پایینتر قابل استخراج هستند کاهش میابد، هزینه های تولید نفت افزایش یافته که خود منجر به کاهش تولید میگردد. در واقع شواهدی وجود دارد که هم اکنون نفت در دسترس آمریکا برای استخراج به محدودیتهای تولیدی خود نزدیک شده است، و تولید آن با این بهای فعلی صرفه اقتصادی ندارد. تنها راه مقرون به صرفه بودن استخراج نفت از میادین خارج از دسترس نیز بالا رفتن بهای نفت است، بهایی بیش از آنچه آژانس در گزارش خود پیش بینی کرده. از سویی بهای بالای نفت، به دلیل تبعات منفی که بر اقتصاد جهانی دارد مشکل زا است. آژانس نیز در گزارش خود به این موضوع اشاره کرده است که بهای بالای فعلی نفت ترمزی برای اقتصاد جهانی است. بهایی بالاتر از بهای فعلی نیز خود به معنی افزایش هزینه های سرمایه گذاری برای استخراج نفت است که خود پیش بینی آژانس از تبدیل شدن آمریکا به بزرگترین تولید کننده در سال 2020 را زیر سؤال میبرد. چنانچه بهای بالای نفت منجر به رکود اقتصاد کشورهای واردکننده باشد، خود به خود این امر بهای نفت را کاهش میدهد و در نتیجه این امر انگیزه برای سرمایه گذاری در زیرساختهای جدید تولید نفت را پایین میآورد. در واقع آمریکا به "قله نفت" میرسد –جایی که از آن به بعد تولید نفت به سراشیبی خواهد رفت- و این امر به دلیل یک معضل اقتصادی خواهد بود: چنانچه بهای نفت استخراجی آمریکا به دلیل هزینه های بالای تولید افزایش داشته باشد، ناخودآگاه یا تولید باید متوقف شود یا اینکه برای رقابت با سایر تولید کنندگان بهای نفت تولیدی کاهش یابد. نتیجه تقریباً مشخص است. (این آینده تمام تولیدکنندگان نفت از جمله عربستان و ایران است البته با تفاوتهای زمانی). شکل زیر به سادگی خلاصه مطالب بالا را بیان میکند: با توجه به شکل در واقع، تولید کنندگان بیش از همه ابتدا به سراغ تولید و استخراج از میادینی میروند که هزینه تولید کمتری در پی دارد و در واقع نفت تولیدی از آن به لحاظ خواص فیزیکی و شیمیایی کیفیت بالاتری دارد. به مرور و با حرکت به سمت قاعده مثلث هم کیفیت نفت تولیدی کاهش پیدا میکند و هم هزینه های تولید افزایش میابد. تا جایی که بهای نفت تولیدی باید به حدی بالا رود که اساساً مصرف کننده قادر به پرداخت آن نبوده و تولید مقرون به صرفه نیست. با توجه به این امر، پیش بینی آژانس از تبدیل شدن آمریکا به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت در جهان تا سال 2020 و بزرگترین صادرکننده تا سال 2030 حتی با استفاده از اعداد و ارقامی که در خود گزارش آمده است چندان واقعگرایانه نیست. از سویی نباید نقش انرژیهای جایگزین نفت همچون انرژی هسته ای و انرژیهای تجدید پذیر، و علاقه کشورهای توسعه یافته به اینگونه از انرژیها را فراموش کرد. [ دوشنبه 91/8/29 ] [ 11:39 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |