علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نقش و وظیفه آقای سفیر و مسوولان ایرانی ساکن امارات که با خرج ملت شهید داده ایران در آن دیار رحل اقامت افکنده اند چیست؟آیا مسوولیت آنان تنها تمشیت امور تجاری و دادو ستد کالا و بهره مندی حداکثری از سود های تجاری و سرمایه گذاری بازرگانی با شیوخ دوبی،شارجه و ابوظبی است یا حفاظت و پاسداری همه جانبه و مسوولانه از هویت ملی ایرانی ،نام خلیج فارس و تمامیت ارضی ایران در جزایر سه گانه همیشه ایرانی؟
سرویس سیاست خارجی ـ همزمان با روز ملی خلیج فارس ، در حالی که افکار عمومی ملت ایران دربرابر حرمت شکنی ها ی پی در پی اخیر اماراتی ها از جمله وزیر خارجه این شیخ نشین به ایرانیان و نیز تکرار توهین به هویت ایرانی توسط ناظر عرب بازی ذوب آهن و همراهی مسوولان ایرانی با این فرد و پایین آوردن پارچه نوشته مزین به نام خلیج فارس در کشور خودمان، همچنان به شدت آزرده و ملتهب است،سکوت پر رمز و راز دست اندرکاران ایرانی در تهدید نام خلیج همیشه فارس و بی تفاوتی مسوولان ایرانی در برابر این گستاخی ها پرسش های بسیاری را در اذهان ایرانیان غیرتمند ایجاد کرده که ضرورت باز نگری در سیاست های کلان نسبت به همسایه های جنوب خلیج فارس را در این برهه تاریخی بیش از پیش اجتناب نا پذیر می نماید.

 
به گزارش "تابناک"، در حالی که مسوولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی در برابر تشدید تهدید دولت های عربی همچنان دم فرو بسته اند و آن گونه که پیش بینی می شود احتمالا مثل همیشه صدور یک بیانیه نرم و خنثی از سوی سخنگوی محترم وزارت خارجه را شاهد خواهیم بود در سطح مسوولان نظام، نایب رئیس مجلس ورای اسلامی ،حجه الاسلام ابوترابی با رشادت و صلابت به روشنی ضرورت تجدید نظر در روابط با امارات را برای پاسخ گویی به این یاوه گویی ها متذکر شد.

 
در این میان چند پرسش در اذهان ایرانیان وطن دوست و به ویژه خانواده های شهیدان جان بر کف هشت سال دفاع مقدس مطرح می شود.

1-در تساهل و مدارا و سعه صدر افسار گسیخته و توجیه ناپذیر مسوولان ایرانی نسبت به حرمت شکنان عرب جنوب خلیج فارس دیگر هیچ شک و شبه ای وجود ندارد.آیا این مساله فقط به سیاست لزوم صدور مجدد کالا از دوبی ناشی از قطع رابطه با آمریکا مربوط می شود؟آیا در این شهر ایرانی تبعید گاه زندانیان ایرانی دوره کریم خان که تا دهه نود میلادی بیابانی بی آب و علف بوده و تنها و تنها ما سبب رونق و شکوفایی آن شدیم باید همچنان شاهد توهین به تاریخ و هویت ملی ایرانی باشیم و دم فرو بندیم؟
 
دستگاه سیاست خارجی ایران که داعیه مبارزه با استکبار جهانی به سر پرستی آمریکای جهان خوار را دارد، چرا در برابر گستاخی های نوکران دست چندم آمریکا این گونه ضعیف و منفعل عمل می کند؟
 
بزرگ ترین پرسش ملت ایران این است که آیا شرافت و ناموس ایرانی با چندین میلیارد گردش سرمایه ایرانی در دوبی قابل معامله است؟ آیا این ارتباطات ارزش این را دارد که هر روز و به شیوه ها و روش های گوناکون سیاسی،ورزشی،رسانه ای و... از سوی مسوولان اماراتی شاهد حرمت شکنی به هویت ایرانی خلیج فارس و تمامیت ارضی ایران در جزایر سه گانه همیشه ایرانی که به مثابه ناموس ملی ایرانیان تلقی می شود باشیم؟

2- نقش و وظیفه آقای سفیر و مسوولان ایرانی ساکن امارات که با خرج ملت شهید داده ایران در آن دیار رحل اقامت افکنده اند چیست؟آیا مسوولیت آنان تنها تمشیت امور تجاری و دادو ستد کالا و بهره مندی حداکثری از سود های تجاری و سرمایه گذاری بازرگانی با شیوخ دوبی،شارجه و ابوظبی است یا حفاظت و پاسداری همه جانبه و مسوولانه از هویت ملی ایرانی ،نام خلیج فارس و تمامیت ارضی ایران در جزایر سه گانه همیشه ایرانی؟

 
در بازی سه شنبه شب سپاهان ایران و العین امارات، مسوولان اماراتی در جلوی چشم مقام های سفارت و کنسولگری ایران در امارات با نصب پارچه نوشته بزرگی در برابر دوربین‌های تلویزیونی که در آن نام خلیج فارس جعل شده بود و نمایش چندین باره آن در برابر میلیون ها بیننده تلویزیونی، توهین آشکاری به هویت ملی ایرانیان کردند،که انتظار می رفت مسوولان سفارت و فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی به این اقدام اعتراض نموده و خواهان توقف بازی تا پایین آوردن این پارچه نوشته شوند ولی متاسفانه مسوولان همچنان در جایشان راحت نشستند و خوردن تنقلات و تماشای ادامه فوتبال را به خورد شدن غرور ملی یک ملت بزرگ تاریخی ترجیح دادند. این اقدام نابخردانه مسوولان ایرانی حاضر در ورزشگاه امارات در هنگام اهتزاز پارچه نوشته منقش به نام مجعول برای خلیج فارس چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ آیا بهتر نبود مسوولان ایرانی از ادامه بازی صرف نظر می کردند تا هویت ایرانی که ناموس ملی هر کس که خود را ایرانی می داند تلقی می شود بیش از این مورد تحقیر قرار نگیرد؟آیا این موضوع با رهنمود رهبر انقلاب در خصوص حفظ عزت و اقتدار ایرانی در عرصه بین الملل در تعارض نیست؟ 
 
آیا آقایان مسوول سیاست خارجی جمهوری اسلامی و مقامات ساکن امارات و سایرکشور های عربی می دانند مسوولیت دیپلماتیک آنان و رفاه حاصل از آن ثمره خون صد ها هزار شهید میهن دوست به خون خفته ای است که اجساد مطهر هزاران نفر آنها هنوز در اعماق آب های اروند رود و خلیج فارس باقی است و خانواده های داغدار آنان همچنان در حسرت دیدار اجساد پاکشان به سر می برند؟

 
آیا آقایان مسوول و دیپلمات فراموش کرده اند که دولت امارات به دلیل حمایت های مالی تجاری پشتیبانی میلیاردی از صدام حسین در جنگ تحمیلی علیه ایران در کشتار صد ها هزار ایرانی سهیم بوده و جهت احقاق حقوق ملت ایران باید مورد بازخواست و محاکمه بین المللی و دریافت غرامت از سوی ملت ایران قرار گیرد؟

 
آیا دم فرو بستن و نادیده گرفتن تخریب و انتقال منابع طبیعی و ثروت ملی ایرانیان از جمله سنگ ها و صخره های ایران از خراسان گرفته تا کرمان و فارس و انتقال آن ها به دوبی برای به کار گیری در خشک کردن آب خلیج فارس (که این نیز بر خلاف موازین بین المللی محیط زیستی است) و ساخت پروژه های چند میلیاردی شهر های "نخل" در درون آب ها ی خلیج فارس که بسیاری از مردم عادئ ایرانی از آن آگاه هستند به اطلاع مسوولان ایرانی رسیده است؟آیا مسوولیت مقابله با قاچاق لایه های خاک های ارزشمند "پت" کنده شده از منطقه حاصلخیز مغان و اردبیل و سایر مراتع سرسبز ایران و بسته بندی و انتقال آن ها به امارات برای به کارگیری در پارک ها و فضای سبز پروژه های خوشگذرانی دوبی با کیست؟آیا از خود پرسیده اید کشور و ملت ایران چرا باید هزینه آباد سازی بیابان بی آب و علف دوبی را بپردازند؟آیا پاسخ ما به شهیدانمان به تاریخمان به نیاکانمان جز شرمندگی چیزی است؟

3- همکاری تنگاتنگ مسوولان سیاسی و ورزشی عرب در تحریف نام خلیج فارس و هویت ایرانی سال ها است که در دستور کار کشور های عربی قرار دارد ولی پرسش این است که چرا بین مسوولان سیاسی و ورزشی ایران این گونه ناهماهنگی و بی توجهی به منافع ملی ایران در خلیج فارس صورت می گیرد ؟

برگزاری هرساله مسابقات فوتبال کشور های خلیج فارس(با نام جعلی) با مجوز کنفدراسیون فوتبال آسیاو جلو گیری از کاربرد نام خلیج فارس در بازی های کشور های اسلامی در ایران و معرفی بو علی سینا ،ابوریحان بیرونی و دیگر مشاهیر ایرانی به عنوان مشاهیر عرب در افتتاحیه بازی های آسیایی قطر تنها بخشی از اقدامات هماهنگ سیاسی ورزشی اعراب علیه ایران بوده است ، ولی آیا در ایران هماهنگی بین مسولان سیاسی و ورزشی در حفظ منافع ملی ایرانیان وجود داشته است؟
 
 به راستی دلیل کوتاه آمدن غیر قابل توجیه مسوولان ایرانی در برابر خواسته بی جای آن ناظر عرب ، اقدام ضد ایرانی گزارشگربازی ذوب آهن الاتحاد( که نه تنها از کوچک ترین اشاره ای به اقدام ارزشمند تماشاگران غیرتمند اصفهانی در حفظ نام خلیج فارس خودداری کرد بلکه حتی به هنگام شعار پر معنای تماشاگران"عرب باید بدونه خلیج فارس میمونه" تعمدا آن چنان با صدای بلند و بیان مطالب بی ربط تلاش می کرد صدای تماشاگران غیرتمند اصفهانی به گوش میلیون ها بیننده تلوزیونی نرسد) و نیز عملکرد بسیار نامطلوب کارگردان تلوزیونی این بازی در مورد نشان ندادن پارچه نوشته خلیج فارس چه بوده است؟ چرا در برابر این مسامحه و دیگر موارد مشابه گذشته همانند خطای نابخشودنی آقای ح. م. در بازی های اسلامی و حذف نقشه و نام خلیج فارس از آن بازی ها و نیز عدم اعتراض به تحریف تاریخ ایران و مشاهیر آن در افتتاحیه بازی های آسیایی ودر برابر افراد به ظاهر ایرانی که منافع ملی را به راحتی فدای منافع شخصی خود می کنند برخوردی در خور صورت نمی گیرد؟

ملت هوشیار ایران این توقع به جا را دارد که کسانی که به این سادگی در مقابل خواسته غیر منطقی و غیر اخلاقی بیگانگان تسلیم می شوند در اسرع وقت از کار برکنار و به کوتاهی آنها رسیدگی شود تا درس عبرتی برای سایرین و تجربه ای برای اتفاقات بعدی باشد.

4- آیا با اقدامات یک پارچه عربی علیه تمامیت سرزمینی ایران جای آن نیست که با هماهنگی بین سیاست و ورزش جمهوری اسلامی همزمان با برداشتن موانع و آزاد گذاشتن رفت و آمد ملت ایران به جزایر سه گانه ابو موسی و تنب بزرگ و تنب کوچک جهت اقامت و سرمایه گذاری در این بخش ابدی از خاک پاک ایران، فدراسیون فوتبال با احداث اماکن بزرگ ورزشی هرساله یک تورنمنت بین المللی در این جزایر همیشه ایرانی به نام خلیج همیشه فارس بر گزار کند تا ضمن تحکیم و تثبیت هر چه بیشتر حاکمیت ملی ایران بر خلیج همیشه فارس،جزایر و کرانه های آن، تیر دشمنان قسم خورده تاریخی ایرانیان بر سنگ بخورد؟

5- آیا مسوولان ایرانی به چه قیمتی حاضرند روابط ایران با امارات را همچنان پایدار نگاه دارند؟ آیا گاه آن نرسیده که در پاسخ به یاوه سرایی های وزیر خارجه امارات و سایر مقامات این کشور و اقدامات خصمانه سیاسی ورزشی کشور های عربی در چشمداشت به تمامیت ارضی ایران، سطح روابط دو کشور تغییر یابد تا ورشکستگی اقتصادی ناشی از این اقدام درس عبرتی برای این شیخ نشین کوچک و سایر متحدان عرب آن باشد؟آیا زمان آن نرسیده که میلیاردها دلار سرمایه گذاری و ده ها هزار شرکت ایرانی از کشور متخاصم امارات خارج و به مناطق ایرانی چون چابهار، قشم وکیش و در بد ترین شرایط به مناطق هم جوار عمان منتقل شود؟

بی تردید قاطبه ملت ایران از موضع نمایندگان به حق ایرانیان از جمله آقای ابوترابی فرد در ضرورت بازنگری دستگاه سیاست خارجی در سطح روابط با امارات قاطعانه حمایت خواهند کرد.

[ شنبه 89/2/11 ] [ 8:40 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 117
بازدید دیروز: 209
کل بازدیدها: 1667929