علی داودی | ||
|
این روزها در دیوار اطراف بیمارستانها پر است از آگهیهای فروش کلیه؛ موضوعی که در سالهای گذشته هم بوده و طبیعی است. آمار میگوید که بیش از 95 درصد پیوندهای کلیه ایران ناشی از خرید و فروش این عضو است. آماری که آن هم گویا طبیعی است آن چنان که گویا تا کنون تعجب هیچ مسئولی را بر نیانگیخته است!
بازار خرید و فروش پاره تن مثل گذشته داغ داغ است. مخصوصا حالا که داروهای خارجی بیماران دیالیزی کمیاب و گران شده و جسته و گریخته نارضایتیهایی از داروهای جایگزین تولید داخل به گوش میرسد. بیانیه استانبول چیست؟ در سال 2008 میلادى گروهى از کارشناسان برجسته پزشکى از سراسر جهان در شهر استانبول از کشور ترکیه گرد هم آمدند تا روش هایى را براى پیشگیرى از خرید و فروش پیوند اندام و گردشگرى پیوند بیابند. این گروه با آگاهى تمام از نیازمندى هاى بیماران براى پیوند اندام، شمارى از روشها و نیز پیشنهادها را مورد بررسى قرارداد و بیانیه اى را براى گسترش پیوند از جسد و همچنین دهنده زنده، به شکلى که تندرستى و بهزیستى دهنده و گیرنده اندام را در برداشته باشد، پیش روى جهانیان قرار دادند؛ به این شکل، بیانیهای شکل گرفت که به نام شهر میزبان اجلاس شناخته میشود. در سال 2010 میلادى، یک گروه نگهبان براى پیشبرد جهانى مبانى بیانیه استانبول شکل گرفت که موسوم بهDICG است و به وسیله دو سازمان «انجمن جهانی پیوند» (ITS) و «انجمن جهانى کلیه» (ISN) پشتیبانى میشود. همچنین بیش از 80 انجمن تخصصی ویژه و کارگزاران دولتى نیز تاکنون از بیانیه استانبول پشتیبانىکردهاند.
به گزارش «تابناک»، چه قبول کنیم و چه در صدد رد قضیه بر بیاییم، فشار مشکلات اقتصادی بر دوش برخی اقشار جامعه سنگین شده است و برخی عوامل دیگر هم به یاری این مشکلات شتافتهاند و فضایی را پدید آوردهاند که بر پایه آمار، بیش از 95 درصد پیوندهای کلیه، به صورت فروش عضو باشد. آن هم توسط فروشندگانی که بیش از نیمی از آنها، 25 یا 26 ساله هستند و به تازگی از سن رشد عبور کردهاند.
این در حالی است که رشد بیماریهای کلیوی در کشور به 20 درصد رسیده است و به این ترتیب، سیل افراد محتاج به پول از یک سو و نیازمندان دریافت عضو از سوی دیگر، بزرگترین عامل راه اندازی بازار سیاهی شده است که در آن برخی افراد پاره تنشان را به فروش میرسانند تا شاید بتوانند با مبلغ کسب کرده، گرهی از زندگیشان باز کنند؛ حتی اگر این کار به قیمت ناقص شدن همیشگی تا پایان عمر تمام شود. این در حالی است که بر اساس قانون، خرید و فروش اعضای بدن در کشورمان ممنوع است، اما مثل بسیاری از نقاط دنیا که خود را به اجرای بیانیه استانبول متعهد میدانند، مسئولان ما نیز توفیق زیادی در اجرای این قانون نداشتهاند و اینجاست که وقتی گذرتان به خیابانها و کوچه پس کوچههای دور و اطراف بیمارستانهای تخصصی میافتد، انبوه آگهیهای متقاضیان فروش و حتی خرید کلیه با معرفی گروه خونی چشمتان را خراش میدهد. ![]() به گفته یکی از مدیران انجمنهای خیریه بیماران کلیوی، برخی از ایرانیان خارج از کشور که دچار نارسایی کلیوی هستند و میبایست پیوند شوند، حاضرند به متقاضیان فروش کلیه مبالغی در حد پنجاه تا صد میلیون هم بدهند که البته این مبلغ را در قالب خرید خانه برای فروشنده کلیه پرداخت میکنند. اما این تنها یک روی سکه خرید و فروش کلیه است به طوری که در برخی استانها، به گفته یکی از مدیران انجمنهای خیریه حمایت از بیماران کلیوی، پای دختران جوان به بازار غیررسمی فروش کلیه باز شده و این افراد بنا به دلایل گوناگون که فقط مباحث مالی و اقتصادی است، متقاضی پرو پاقرص فروش کلیه هستند. مدیر انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی کرمانشاه نیز میگوید: متاسفانه کرمانشاه هنوز به عنوان یک شهر جنگ زده شناخته میشود و موقعیتی برای فعالیت اقتصادی جوانان در این استان وجود ندارد. همین مسئله باعث شده که برخی از این افراد برای تأمین هزینههای زندگی مبادرت به فروش کلیه خود بکنند که البته کار درستی نیست. البته ما تلاش میکنیم که این افراد از فروش کلیه خود منصرف شوند اما به دلیل نیاز به پیوند، ناچاریم که آنها را در لیست فروش کلیه قرار دهیم.
اوضاع به حدی بیخ پیدا کرده که برخی از آگهیها جنبه تبلیغاتی پیدا کردهاند و سن و سال و شرایط جانبی عمل جراحی و آزمایشهای لازم را هم در بر میگیرد و حتی رد این تبلیغات را در اینترنت نیز میتوان یافت. مثل صفحه نیازمندیهای روزنامههای مختلف که اغلب شماره تلفن همراه در آنها نوشته شده وگاه قیمت نیز در آن درج شده است؛ انگار که نه انگار این عمل غیر قانونی است و توانایی پیگرد قانونی هم دارد!
حالا کافی است تا معضلات اجتماعی دیگری مثل اعتیاد و کودکان کار و غیره را هم به یاد بیاوریم و کمی تامل کنیم تا کمی اوضاع و احوال بیشتر دستمان بیاید و عواقب ماجرا بیشتر برایمان روشن شود. جایی که ممکن است خدای ناکرده یک پدر نما از حق قیمومیت خود سو استفاده کند و به بهانه چند بار بیشتر به هپروت رفتن... این در حالی است که پیشتر، مسئولان برای این امر تدبیری اندیشیدهاند که شاید بتوانند این مقوله را مهار کنند و بدین ترتیب انجمن حمایت از بیماران کلیوی مامور شده تا بستری فراهم کند که خریداران و فروشندگان با حضور در دفاتر این انجمن در سراسر کشور، مبلغ مصوبی را رد و بدل کنند اما حجم روز افزون آگهیهایی از این دست، نشانه خوبی برای توصیف موفقیت این طرح نیست و چه بسا بر پیچیدگی شرایط افزوده باشد. بر پایه آمار، بیش از 35 هزار بیمار دیالیزی و پیوندی در کشور وجود دارند که ناچار هستند برای ادامه حیات، به 3300 دستگاه دیالیزی پناه ببرند که موجود است. ناگفته پیداست که برخی دستگاهها گاهی خراب میشوند، بعضی از بیماران شاغل هستند و محدودیت زمانی دارند، تعدادی ساکن مناطق محروم هستند و هزار و یک گرفتاری دیگر موجب میشود که در به در به دنبال پیوند کلیه بگردند و تنها راه خلاصی را در آن بجویند. ظاهرا گام نخست به خوبی برداشته نشده است و کم نیستند فروشندگانی که ارزش عضو واگذاریشان را بیش از نرخ مصوب میدانند و یا خریدارانی که پول زیادی ندارند و میخواهند بر سر نرخ عضو پیوندی چانه بزنند. به عبارتی بهتر، اکنون علاوه بر اینکه عدهای قصد دارند مستقیما با خریدار یا فروشنده عضو روبرو شوند و نرخ را خودشان تعیین کنند، بلکه کندی فرآیند تدارک دیده شده نیز تبدیل به عامل مضاعفی شده که متاسفانه پای دلالان را به ماجرا باز کرده است و طبیعتا تلاش مضاعفی برای سامان دادن به اوضاع بوجود آمده لازم است.
رئیس انجمن بیماران کلیوی کشور، در مورد تغییر جهت یارانه های تولید داروی سل سپت (که از اساسی ترین و فراگیرترین داروی بیماران کلیوی است) به سمت یک شرکت نوپا می گوید: این دارو 5 سال است که تحت لیسانس در کشور تولید میشود اما اکنون دو ماه است که چرخه تولیدآن خوابیده است. این داروی تولید داخلی، از کیفیت مناسبی برخوردار است و اکثریت بیماران بدون هیچ دغدغه ای از آن استفاده می نمایند ولی آنچه باعث تعجب است کمبود اختصاص یارانه وزارت کشور به شرکت سازنده است که برای 25 میلیون قرص، 15 میلیون یارانه در نظر گرفته و 10 میلیون قرص کمبود وجود دارد که قرار است که به یک شرکت داخلی تولید کننده سل سپت واگذار شود. حالا جای سوال است که وزارت بهداشت و درمان، به چه دلیل می خواهد داروهای تازه تولید شده را که هیچ سابقه ای ندارند و در هیچ کجا آزمایش میدانی نشده اند، مستقیما روی بیماران امتحان کند؟
به عبارتی بهتر، به نظر میرسد که بایستی هر چه سریعتر، مسئولان مربوطه وارد عمل شوند و شرایطی پدید بیاورند که رفاه متقاضیان دریافت کلیه را در پی بیاورد و با نظارت بیشتر بر اوضاع خرید و فروش، مانع سو استفادههای برخی سودجویان در این امر بشوند. اینجاست که چه بسا باید آموزشهای عمومی در این زمینه تدارک دید تا با این حجم روز افزون افراد نیازمند پیوند عضو، به جای خرید و فروش، فرهنگ اهدای عضو تسری پیدا کند.
آن هم در شرایطی که صدای برخی مسئولان استانی در آمده که برخی برای خرید کلیه و سایر اعضای بدن، به استان آنها مسافرت میکنند و در حجم جوانان محتاج و بیکار استانشان، متقاضیان فروش اعضای بدن در حال افزایش است. اینجاست که بیم آن میرود که چه بسا مشکلات معیشتی برخی از اقشار جامعه، راهی باز کند برای صادرات اعضای بدن از میهنمان؛ همانگونه که شاید در سالهای کمی دورتر، کمتر کسی تصور میکرد که روزی شاهد زباله گردی در کشورمان باشیم اما اکنون همین موضوع تبدیل به یکی از تلخیهای روزمره بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک ایرانمان شده است! ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() مطالب مرتبط [ چهارشنبه 90/11/26 ] [ 8:5 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |