پرونده مردی که متهم است 30 زن را به عنوان مسافر سوار خودرواش کرده و مورد تجاوز قرار داده است، برای بار سوم در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت و متهم به اعدام محکوم شد.
پرونده این مرد 30 ساله که صادق نام دارد، سال 86 به جریان افتاد. در آن زمان تعدادی زن به پلیس مراجعه کردند و مدعی شدند راننده یک پراید آنها را مورد آزار قرار داده است. در حالیکه تحقیقات آغاز شده بود ماموران حین گشتزنی به ماشین پرایدی که به نظر میرسید زن و مردی در آن درگیر هستند مشکوک شدند و آنها را بازداشت کردند. در بررسیها مشخص شد مرد جوان که راننده ماشین بود قصد تجاوز به زن مسافر را داشت. این زن گفت: من به صورت دربستی سوار ماشین شدم اما بعد از پیمودن مسافتی این مرد به من گفت بیا جلو بشین. من از کارهایش متوجه شدم قصد بدی دارد و میخواستم فرار کنم که او به من حمله کرد و بعد ماموران آمدند.
وقتی مرد جوان به دادسرا منتقل شد شاکیان دیگر هم او را شناسایی کردند و متهم مجبور به اعتراف شد. او در حالیکه به 30 فقره تجاوز متهم شده بود اعتراف کرد 20 زن را به همین شیوه مورد آزار قرار داده است. در ادامه پرونده برای تحقیقات بیشتر به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و مرد جوان محاکمه و به رغم اینکه اعترافات خود را پس گرفت به اعدام محکوم شد.
رای صادره مورد اعتراض قرار گرفت و به دیوان عالی کشور رفت. اعتراض صادق مورد قبول واقع شد چرا که در این فاصله چند نفر از این زنان اعلام رضایت کردند. با نقض رای صادره پرونده به شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و این بار هیات قضات با اکثریت آرا حکم بر شلاق و زندان دادند و او را درخصوص تجاوز به عنف مجرم نشناختند. در این مرحله یکی از قضات متهم را در مورد تجاوز به یکی از شاکیان مجرم دانست و یکی دیگر از قضات در مورد دو نفر از شاکیان متهم را گناهکار دانست اما سه قاضی دیگر اعلام کردند متهم را در تجاوز به عنف مجرم نمیدانند و به نظر آنها این شاکیان خودشان به برقراری رابطه راضی بودند.
با صدور این رای و انعکاس آن در مطبوعات و مصاحبههای پیدرپی شاکیان رای صادره با دستور رییس قوهقضاییه و اعتراض دادستان تهران در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت و نقض شد و پرونده دوباره به شعبه 79 برگشت. در ابتدای جلسه محاکمه که دیروز برگزار شد چهار شاکی که برای توضیح شکایت خود به دادگاه آمده بودند یک به یک در جایگاه حاضر شدند.
اولین کسی که حادثه را توضیح داد زن جوانی بهنام الهام بود. او گفت: ماشین متهم را به صورت دربستی از خیابان پیروزی کرایه کردم متهم در راه به من خرمای نذری داد وقتی خرما را خوردم گیج شدم او من را به بیابانی برد و مورد آزار جنسی قرار داد و هرچه داشتم سرقت کرد. او گفت: متهم من را با لنگی بست و رهایم کرد. بعد از چند ساعت توانستم خودم را رها کنم و به خانه برگردم.
بعد از این، زن شاکی دوم در جایگاه حاضر شد او گفت: من هم بهعنوان مسافر سوار ماشین شدم میخواستم به جنوب شهر تهران بروم، در راه مرد راننده گفت سر راه میخواهد پولی را که از دوستش طلب دارد بگیرد و بعد من را میرساند. او خیلی مودبانه در اینباره از من خواهش کرد من هم قبول کردم. به من گفت بیا روی صندلی جلو بنشین تا من برگردم، فکر نمیکردم قصدی داشتهباشد، با این حال قبول نکردم و گفتم میخواهم پیاده شوم او میخواست درهای ماشین را قفل کند فهمیدم قصدی دارد تقلا میکردم او به من تعرض کرد و میخواست مرا بدزدد اما همچنان تقلا میکردم که ماموران آمدند و متهم را بازداشت کردند.
در ادامه شاکی دیگر در جایگاه حاضر شد او گفت: من هم مثل شاکیان دیگر به صورت دربستی سوار ماشین متهم شدم. ابتدا با من رفتار بدی نداشت تا اینکه مقابل داروخانه شوهرم رسیدیم من در داروخانه با شوهرم کاری داشتم رفتم و کارم را انجام داد و بعد برگشتم وقتی سوار ماشین شدم احساس کردم بوی الکل داخل ماشین پیچیدهاست. وقتی سوار شدم فهمیدم مرد راننده قصدی دارد یک لحظه چیزی نفهمیدم و از حال رفتم وقتی به هوش آمدم که ماشین روی تپهای بود. این مرد میخواست به من تجاوز کند خیلی سعی کردم فرار کنم اما نتوانستم او مرا مورد آزار قرار داد و بعد داخل گودالی انداخت لحظههای سختی را میگذراندم تلاش میکردم بیرون بیایم اما نمیتوانستم خیلی فریاد زدم اما کسی آن اطراف نبود بعد از چند ساعت یک نفر صدای من را شنید و به کمکم آمد اما گودال خیلی عمیق بود و نتوانست من را بیرون بیاورد به ماموران آتشنشانی خبر داد و وقتی ماموران آمدند مرا بیرون کشیدند. متهم هر چه داشتم سرقت کرد و مرا مورد تجاوز قرار داد و حالا هم زندگیام از هم پاشیده است و من خواستار مجازات او هستم.
در ادامه دیگر شاکی پرونده هم جزییات ماجرا را تعریف کرد. سپس به دستور قاضی محمدیکشکولی، صادق از خودش دفاع کرد. او اتهام تجاوز را نپذیرفت و گفت این شاکیان دروغ میگویند. او گفت: من قبول دارم از این زنان سرقت کردم و آنها سوار ماشین من شدند اما به زور به آنها تجاوز نکردم و اگر رابطهای بین ما بود با خواست خود این زنها بود من به زور آنها را مورد تجاوز قرار ندادم و چون از آنها سرقت کردم از من شکایت کردند.
او گفت: چندین بار محاکمه شدهام و اگر حکم اعدامی صادر شده از سوی دیوان عالی کشور نقض شده است بار آخر هم اکثریت قضات تایید کردند که من به زور به این زنان تجاوز نکردهام اگر حرف آنها واقعی بود همه با هم میآمدند نه اینکه فقط چهار نفر از آنها به دادگاه بیایند. این زنان به دلیل اینکه تاوان سنگینی بابت رابطه دادهاند میخواهند از من انتقام بگیرند و من این را قبول نمیکنم.
سپس وکیل مدافع متهم در جایگاه حاضر شد و دلایل خود را برای اثبات بیگناهی متهم مطرح کرد.
هیات قضات شعبه 79 دادگاه کیفریاستان تهران بعد از اخذ آخرین دفاع از متهم وارد شور شدند و به اتفاق آرا متهم را در تجاوز به عنف مجرم شناختند و به اعدام محکوم کردند.
منبع: شرق