سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
 جدید !

بخون و بخند سری جدید !

 

یارو شبا یه پارچ آب خالی بالا سرش میذاشته و می خوابیده ازش می پرسن آخه خنگ چرا اینجوری می کنی؟
میگه : خوب یه موقع نصفه شب از خواب پا پیشم می بینم تشنم نیست .. اونوقت چیکار کنم؟


دوتا درسخون حوصله‌شون سر رفته بود. یکی از آنها گفت: بیا شیر یا خط بیندازیم. اگر شیر شد میریم دوچرخه سواری، اگر خط شد میریم فیلم نگاه می‌کنیم و اگر سکه روی لبه‌اش ایستاد میریم درس می‌خونیم!


پلیس ماشین مسافر کشی را که با سرعت در خیابان میراند ، متوقف کرد و گفت : هشت تا مسافر داری و با این سرعت هم میرانی راننده با عجله گفت : آخه اگه تندتر نرم ، اون سه نفری که توی صندوق عقبند خفه میشند!


طرف اسم بچه اش رو میزاره اس ام اس میگن این چه اسمیه ؟ میگه چیه از پیام که با کلاس تره!


یارو از برج میلاد بالا میرفته
میگن کجا میری؟
میگه : سر برج قراره وام بدن!!!


به یارو می گن چرا سی دیت اینقدر خش داره می گه:آخه زیر قسمتهای مهمش خط کشیدم!!


طرف 2000 تومنی پیدا می کنه میگه ما از این شانسا نداریم بعد پارش می کنه!


از یارو می پرسند: چرا جورابت یه لنگه اش آبیه، یه لنگه اش قرمز؟ میگه : والله خودمم توش موندم. یه لنگه مثل همینم تو خونه دارم!!!

[ سه شنبه 89/1/31 ] [ 10:54 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 190
بازدید دیروز: 75
کل بازدیدها: 1654575