علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

سرنوشت مردی که 14‌سال پیش مفقود شده بود سرانجام فاش شد و دوست وی علاوه بر کشتن این جوان به دو فقره قتل دیگر نیز اقرار کرد. در همین حال مردی که از 18‌سال قبل به اتهام قتل تحت تعقیب بود نیز در تهران بازداشت شد.

به گزارش سه نسل به نقل از شرق، کارآگاهان پلیس آگاهی شاهین‌شهر اصفهان چندی قبل تصمیم گرفتند پرونده‌های راکد را بررسی و بار دیگر تحقیقات را پیرامون آنها آغاز کنند. یکی از این پرونده‌ها مربوط به ناپدید شدن جوانی به نام ولی‌الله بود.

ولی‌الله 14‌سال قبل در شامگاه نیمه شعبان از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته بود. کارآگاهان با مرور این پرونده فهمیدند در آن زمان تحقیقات گسترده‌ای انجام شده ولی پلیس به هیچ نتیجه‌ای نرسیده بود. افسران پلیس آگاهی در ادامه بررسی‌های خود فهمیدند دو نفر از دوستان ولی‌الله به نام‌های محمد و محسن نیز 9‌سال قبل به طرز مرموزی مفقود شدند و تاکنون هیچ اثری از آنها به دست نیامده است.

 

از آنجا که احتمال داشت سرنوشت این سه جوان به هم گره خورده باشد کارآگاهان دنبال حلقه ارتباطی بین آنها گشتند و فهمیدند هر سه این افراد با مردی به نام اکبر دوست بودند و محمد شوهر خواهر وی نیز بود. به این ترتیب اکبر در مظان اتهام قرار گرفت و کارآگاهان در تفحص‌های خود فهمیدند این مرد به هروئین اعتیاد دارد و از خلافکاران سابقه‌داری است که اکنون نیز به جرم دزدی در زندان به سر می‌برد. ماموران قبل از اینکه بازجویی از اکبر را شروع کنند، به پرس‌وجو از خواهر وی که همسر محمد بود، پرداختند.

این زن درباره سرنوشت همسرش اظهارات ضدونقیضی را مطرح و همین مساله ظن پلیس را نسبت به اکبر تقویت کرد، به همین سبب این مرد از زندان به پلیس آگاهی انتقال یافت و تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفت. او که ابتدا ادعا می‌کرد از سه مرد مفقود‌شده خبر ندارد در تحقیقات تکمیلی به کشتن هر سه نفر آنها اقرار کرد او گفت: «14‌سال قبل فهمیدم ولی‌الله برای خواهرم مزاحمت ایجاد می‌کند، به همین دلیل نقشه قتل او را کشیدم و موضوع را با محسن که از دوستانم بود در میان گذاشتم و او قبول کرد برای این قتل کمکم کند.

ما شب نیمه شعبان به بهانه‌ای ولی‌الله را به سمت چاه‌های قنات بیابان‌های محمودآباد کشاندیم و بعد از درگیری من در یک فرصت مناسب با کلت یک تیر به سینه او زدم، بعد بالای سر مقتول رفتم و هرچه گلوله در خشاب وجود داشت بر سر و بدن مقتول شلیک کردم و پس از آن جسد را با کمک محسن در یکی از قنات‌ها انداختیم.»

این متهم ادامه داد: «در سال 81 متوجه شدم محمد با خواهرم اختلاف دارد و از طرفی فهمیدم مدتی است رابطه محسن و محمد به دلیل مصرف موادمخدر بیشتر شده است و احتمال دارد محسن قتل ولی‌الله را برای محمد بازگو کرده باشد. به همین دلیل تصمیم گرفتم آن دو نفر را هم بکشم. من، محسن و محمد را به بهانه سرقت گوسفند از محمودآباد به بیابان‌هایی که ولی‌الله را در آن کشته بودم، کشاندم و در یک فرصت مناسب هر دو را کشتم و اجساد آنان را به درون قنات انداختم. بعد از آن خواهرم درباره شوهرش از من پرسید ولی جواب درستی ندادم و گفتم محمد و محسن را در حالی که قصد داشتند سوار اتوبوس بندرعباس شوند، دیدم.

خواهرم این حرف مرا باور نکرد و بالاخره بعد از مدتی از ماجرای قتل باخبر شد ولی در این‌باره حرفی به کسی نزد.»این متهم اکنون در اختیار بازپرس جنایی قرار دارد و تحقیقات از وی به پایان نرسیده است


[ چهارشنبه 90/9/9 ] [ 9:13 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 336
بازدید دیروز: 447
کل بازدیدها: 1662399