علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

مصائب ‌‌آلامد بودن !!

می‌گویند در جایی از سرزمین چین،‌ مردم به پای دختربچه‌های خردسال چوب‌هایی می‌بندند که مانع زیاده از حد بزرگ شدن قطر پای آنها شود. مردم هر جامعه و سرزمینی تصوری از زیبایی دارند؛ زیبایی چهره، ‌زیبایی اندام،‌ زیبایی پوشش و لباس و خیلی چیزهای دیگر که فرهنگ یک جامعه تعیین‌ می‌کند.

چینی‌هایی که چوب به پای دختربچه‌های خردسال می‌بندند، معتقدند پای کوچک و کم‌قطر زیباتر از پای بزرگ و زمخت است. تصوری که از زیبایی داریم، ما را وا می‌دارد بدن و پوششمان را طوری مدیریت کنیم که مطابق با معیارهای عمومی جامعه، زیبا به نظر برسیم.


پوشیدن لباس‌های تنگ یا گشادی که خیلی اوقات با آنها راحت نیستیم، رژیم‌های غذایی عجیب و غریب که گاهی سلامتی‌مان را به مخاطره می‌اندازند، شیوه‌های مختلف اصلاح مو و... هیچ‌کدام اموری بدیهی و طبیعی نیستند. همه این امور بر اساس یک تعریف فرهنگی اجتماعی رایج از زیبایی تعیین و تثبیت می‌شوند.



اما هیچ پدیده اجتماعی جاودانی وجود ندارد. همان‌طور که جامعه با شتاب یا آرام‌آرام تغییر می‌کند، تعریف آدم‌ها از زیبایی هم عوض می‌شود. این‌که مردمی به زیبایی پاهای کوچک و ظریف باور داشته باشند، نباید باعث شود تصور کنیم این که آنها روزی پاهای زمخت را زیبا بینگارند، غیر ممکن است.


مد در وهله اول‌ با عمومیت یافتن یک برداشت یا یک تعریف از زیبایی فردی شکل می‌‌گیرد و با همگانی شدن یک روش در آرایش و پوشش مطابق با این تعریف و برداشت تثبیت می‌شود. این همگانی شدن می‌تواند در سطح یک گروه کوچک، یک طبقه اجتماعی یا در کل جامعه اتفاق بیفتد. وقتی تعداد زیادی از مردم یک شهر باور کنند مردانی که موهایشان را از ته می‌تراشند زیبا و جذاب هستند و عده‌ای هم در عمل موها را بتراشند، می‌توانیم بگوییم پدیده‌ای به نام مد در این شهر در حال وقوع است.


مدها با نوعی فشار هنجاری از سوی جامعه حمایت یا طرد می‌شوند. روزگاری در همین تهران پوشیدن شلوار پاچه گشاد و گذاشتن سبیل کلفت مد بود. امروز اگر کسی با این سر و شکل توی شهر پیدا شود، انگشت‌نمای خاص و عام خواهد شد و مسخره‌اش خواهند کرد. این تمسخر چشمه‌ای از همان فشارهای هنجاری است و به همین دلیل این روزها بندرت کسانی ممکن است پیدا شوند که با شلوار پاچه‌گشاد در خیابان‌های تهران قدم بزنند.


مهم‌تر از همه خصوصیاتی که درباره مد گفته شد، ویژگی متمایزکننده مد است. مدها معمولا وسیله‌ای برای تمایز و تشخص بخشیدن به یک گروه، یک طبقه یا یک قشر اجتماعی هستند. هیپی‌ها عده‌ای از ساکنین محله ‌هِیت اَشبری‌ سان‌فرانسیسکوی آمریکا بودند. آنها صاحب خرده‌فرهنگی بودند که با حاشیه‌گرایی، مصرف مواد مخدر، داشتن موی بلند، جمع‌های قبیله مانند، شعار برای صلح، ستایش از دنیای عشق و آزادی، پرورش گل و علاقه به موسیقی راک مشخص می‌شد. آنها شیوه ویژه‌ای برای آرایش و پوشش داشتند که از دیگران متمایزشان می‌کرد.



تقلید از یک مد در واقع تلاش خودآگاه یا ناخودآگاه افراد برای نشان دادن تعلقشان به یک گروه، طبقه یا سبک زندگی است. اگر ثروتمند بودن در جامعه‌ای ارزشمند باشد، بسیاری از افراد آن جامعه خواهند کوشید از نحوه پوشش و آرایش طبقه ثروتمند تقلید کنند یا اگر سبک زندگی مردمان طبقه متوسط کشور آمریکا در جای دیگری از دنیا ارزشمند تلقی شود، بسیاری از افراد در سرزمین‌های دور از آمریکا از ظاهر و قیافه آنها تقلید خواهند کرد.



هر چه یک مد عمومی‌تر و همگانی‌تر شود، خاصیت تمایزآفرینی‌اش را برای گروه یا طبقه‌ای که آن را به وجود آورده،‌ بیشتر از دست خواهد داد. وقتی همه به شکل گروه و طبقه‌ای که می‌خواهد متفاوت جلوه کند در بیایند، طبقه‌ یا گروه تمایزخواه مد جدیدی خواهد آفرید.


مدها بسته به سرعت تحولات جامعه تغییر می‌کنند. گاه سرعت تحولات آن‌چنان زیاد است که معیارهای 2نسل از زیبایی فردی به طور کامل متفاوت از آب درمی‌آید. وقتی که پدران و پسران، مادران و دختران هیچ درکی از مدهای پوششی و آرایشی هم ندارند.
به نظر پدر و مادرها لباس‌هایی که فرزندانشان می‌پوشند،‌ شیوه‌هایی که مو و رویشان را می‌آرایند مسخره و شایسته مؤاخذه است. فرزندان هم از آرایش و پوشش والدین چنین درکی دارند و گاه حتی از این‌که مادر و پدر با چنین آرایش و پوشش از مد افتاده‌ای در جمع رفقای آلامدشان ظاهر شوند، خجالت می‌کشند.



در مواجهه با چنین تضادی چه باید کرد؟ پدرها و مادرهای زیادی چاره را اعمال فشار بیشتر بر جوانان می‌دانند و فکر می‌کنند باید کنترل بیشتری روی نوع پوشش و آرایش فرزندانشان داشته باشند. از سوی دیگر جوان‌ها هم کوتاه نمی‌آیند. هر روز با مدهای عجیب و غریب‌تری در سطح شهرها روبه‌رو هستیم و این موضوع مایه دردسر و جنگ و جدل در خیلی از خانواده‌ها شده است.



شاید بد نباشد بزرگ‌ترها به این نکته توجه کنند که آنها جوانیشان را در زمانه و روزگار دیگری گذرانده‌اند. آن روزها نوع دیگری از پوشش و آرایش مد بوده و تعریف دیگری از زیبایی رواج داشته است. به حکم آن‌که روزگار عوض شده است، جوانان هم حق دارند درباره این مقوله‌ها طوری دیگر بیندیشند و روش‌هایی متفاوت از چیزی که والدین می‌پسندند، برای پوشش و آرایششان انتخاب کنند.



توجه جوان‌ها هم به این مساله ضروری است که هر جامعه شئونات خاص خودش را دارد. گرایش به مدهای تازه فی‌نفسه بد نیست، اما وقتی پوشش و آرایش آنها باورها، هنجارها و شئونات فرهنگی


[ دوشنبه 90/6/14 ] [ 9:21 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 95
بازدید دیروز: 202
کل بازدیدها: 1666167