سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
یکی از اسرای واقعه تاسوکی که توسط گروه ریگی به اسارت در آمده بود به افشاگری‌ درباره جنایات این گروه تروریستی پرداخت.

به گزارش خبرگزاری فارس ، رضا لکزایی پیش از ظهر امروز در چهارمین یادبود شهدای تاسوکی که با عنوان همایش اقتدار و سرافرازی در سالن همایش‌های پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد، با اشاره به اسارت خود به مدت پنج ماه توسط گروه تروریستی عبدالمالک ریگی، اظهار داشت: 25 اسفند ماه ما از زاهدان به سمت زابل در حرکت بودیم که در منطقه تاسوکی که یک ریگزار است با ایست و بازرسی عده‌ای که لباس نیروی انتظامی بر تن داشتند، مواجه شدیم.

وی ادامه داد: آنها اتومبیل را به سمت جاده خاکی هدایت کردند و به ما اعلام کردند که باز هم در جاده خاکی به مسیر خود ادامه دهیم، زمانی که ما را از اتومبیل پیاده کردند دستان ما را از پشت بستند و به چشمان ما چسب زدند.

این اسیر حادثه تاسوکی تصریح کرد: زمانی که تعداد اسرا به بیش از 40 نفر رسید یکی از آن افراد تیر هوایی شلیک کرد و دوستان وی ایست و بازرسی را جمع کرده و به ما ملحق شدند.

وی بیان داشت: در این لحظه بود که عبدالمالک فریاد زد که من می‌خواستم 500 نفر را بزنم ولی فقط 23 نفر کشته شدند.

وی اضافه کرد: آنها هفت نفر از ما را جدا کردند و مدتی در یک چادر در افغانستان نگهداری کردند، بعد از آن دو ماه در یک غار در کشور پاکستان بودیم و بعد از آن نیز دو ماه در یک خانه در پاکستان زندانی بودیم.
لکزایی گفت: مدتی که ما در غار زندانی بودیم، دو نفر که یکی را حاج ظاهر و یکی را حمید نهتانی می‌نامیدند که هر دو از قاچاقچیان بنام سیستان و بلوچستان بودند و همچنین سه نفر از پاسداران انقلاب اسلامی را به شهادت رساندند.

وی افزود: عبدالمالک با ملا کمال که تنها یکی از جنایت‌هایش به شهادت رساندن بیش از 30 نفر از سربازان نیروی انتظامی در یک کمین بوده نیز ارتباط داشت.

وی گفت: یک بار آنها به ما گفتند که به خانواده‌های خود زنگ بزنید و بگویید که بروند استانداری و از دولت بخواهند که مقدمات آزادی شما را فراهم کند.

لکزایی ادامه داد: وقتی من با برخی از آنها صحبت می‌کردم، می‌گفتند که ما برای عملیات‌های انتحاری ثبت‌نام کردیم و زمانی که من به آنها می‌گفتم حیف نیست که خود را به کشتن می‌دهید، می‌گفتند نه و زمانی که من برای اینکه بفهمم کجا قرار است توسط آنها منفجر شود از آنها پرسیدم مگر جایی است که بخواهید منفجر کنید، می‌گفتند بله و آن مصلای تهران است.

*15 زندانی داشتیم که در زمان رئیس‌جمهور قبلی 10 نفر آنها را آزاد کردیم

وی گفت: آنها می‌گفتند که ما 15 زندانی داشتیم که در زمان رئیس‌جمهور قبلی 10 نفر آنها را آزاد کردیم ولی با تغییر رئیس‌جمهور، رئیس‌جمهور جدید گفت که ما اسرا را به شما نمی‌دهیم و ما هم شما هفت نفر را گرفته‌ایم تا پنج زندانی خود را آزاد کنیم.

این اسیر حادثه تاسوکی با بیان اینکه به جز قاچاقچیان عده دیگری هم با عبدالمالک همکاری می‌کردند، بیان داشت: زمانی که ما در غار زندانی بودیم آنها منطقه را بلد نبودند و چندین نفر از اهالی که از فقر و مشکلات مالی شدید رنج می‌بردند با او به عنوان راه بلد همکاری می‌کردند.

وی تصریح کرد: من یک بار به یکی از آنها گفتم شما چرا با دولت ما سر میز مذاکره نمی‌نشینید، پاسخ داد «ما گفتیم که عده‌ای از ما، عده‌ای از شما، عده‌ای از عربستان و با حضور تعدادی از خبرنگاران در یک کشور ثالث مذاکره داشته باشیم که این گفته آنها ارتباط آنها با عربستان را نشان می‌دهد.»

لکزایی ادامه داد: همچنین زمانی که تعدادی از آنها به تمرین تیراندازی می‌پرداختند با زبان عربی صحبت می‌کردند و زمانی که من این موضوع را سئوال کردم، گفتند که استاد ما عرب بوده است ولی اکنون توسط دولت ایران دستگیر شده است.

*فتواهایی که عبدالمالک می‌خواند به یکی از مفتی‌های وهابی شبیه بود

وی خاطرنشان کرد: همچنین شباهت فتواهایی که عبدالمالک می‌خواند با یکی از مفتی‌های وهابی سعودی ارتباط این گروه با عربستان را نشان می‌دهد.
[ چهارشنبه 88/12/26 ] [ 8:31 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 519
بازدید دیروز: 522
کل بازدیدها: 1641484