سایت فرارو به نقل از روزنامه "الخلیج" چاپ امارات  نوشت:

"سعد محیو"، علت خیانت روسیه به ایران در جریان قطعنامه اخیر شورای امنیت را مورد بررسی قرار داده است.

زیان ایران با از دست دادن روسیه ی " پوتین" به از دست رفتن چین از اتحاد شوروی سابق در دهه 70 قرن گذشته شباهت زیادی دارد.
چرا؟

کمی بعد به این پرسش پاسخ خواهیم داد ؛ اما ابتدا باید دلایل خیانت ناگهانی روسیه به سرزمین [ امام ] خمینی [ ره ] را بدانیم.

اولین نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که روسیه پوتینی کشوری سرمایه داری است  و دین و دنیای این کشور، سود مادی و منافع خودی است .

در اتحاد شوری سابق ، هر از گاهی اصول عقیدتی بر منافع اقتصادی برتری می یافت ؛ولی در روسیه کنونی این حالت کاملا معکوس شده است .

کشور سرمایه داری روسیه کنونی به کشورهای در حال توسعه به عنوان « برگ برنده » نگاه می کند تابتواند از موقعیت آن ها برای بهبودی وضعیت خود در نظام جهانی بهره برداری کند .

این وضعیت بر ایران به طور کامل منطبق می باشد ؛ زیرا مسکو از تمایل شدید غرب نسبت به ایران به دلیل داشتن موقعیت راهبردی و نفتی کاملا آگاهی دارد .

واقعیت امر این است که روسیه در سال گذشته به حد سرمستی از برگ برنده ایران بهره برداری کرد و اکنون در حال جمع آوری محصول است . روسیه ، هر بار که غرب تلاش می کرد مجازات های جدیدی بر ایران تحمیل کند ، اعلام می کرد که خواستار فروختن سلاح های پیشرفته به ایران است ؛ اما هیشه در آخرین لحظه پا پس می کشید و کشتی ایران را بی یار و یاور در میان موج های سرکش بین المللی تنها می گذاشت .

در زیر به برخی بهره برداری های مسکو اشاره می کنیم :

- دریافت وعده از سوی واشنگتن مبنی بر اجازه یافتن برای ترکتازی در محدود? جغرافیایی اتحاد جماهیر شوروی سابق ( گرجستان بهترین نمونه است ) .

- اعتراف واشنگتن مبنی بر این که روسیه ، یک کشور بزرگ در آن منطقه است .

- تسهیلات امریکا برای ادغام روسیه در نهادهای اقتصادی جهانی و دست یافتن به فن آوری های پیشرفته غیر نظامی .

- وعده امریکا به روسیه مبنی بر برخورد با این کشور همانند یک ابر قدرت . ادامه مذاکرات « سالت » بهترین نمونه است .

در مقابل این هدایا و امتیازها ، مسکو نیز بهترین پاسخ ها را داد:

- متوقف ساختن موشک های « اس 300 » . وجود این موشک ها می توانست هرگونه تهاجم هوایی اسرائیل و امریکا(به ایران) را با دشواری های بسیار مواجه سازد .

- متوقف ساختن تکمیل نیروگاه بوشهر .

- همراهی با امریکا و دادن رأی موافق به تحمیل مجازات های جدید بر ضد ایران .

پس از دادن رأی موافق ، برای اولین بار میان روسیه و تهران حمله رسانه ای سختی آغاز شد .

به پرسش اولیه خود باز می گردیم و می گوییم که کودتای روسیه برای امریکا سودی عظیم و برای ایران زیانی عظیم تر بر جای گذاشت .

این تحول جدید باید موجب گردد که در تهران ، زنگ ها [ ی هشدار ] با قدرت به صدا در آیند ؛ زیرا بیم آن می رود که ایران در این جنگل پرغوغا ، با وجود گرگ گرسنه امریکا ، که هیچ گاه از نفت سیراب نمی شود ، و اسرائیل « وحشی » ، که غریزه خون ریزی در او بیش از حد معمول است ، تنها گذاشته شود .

این درست است که ایران هم چنان می تواند بر همدردی و همراهی نسبی چین اتکا داشته باشد ؛ ولی ایران نباید زیاد به این مسأله دلخوش باشد ؛ زیرا این امکان وجود دارد که چین هم رفتاری همانند روسیه بروز دهد . چین گر چه « سوسیالیستی » است ولی تمایلات سرمایه داری اش از تمایلات روسیه متفاوت نیست . چین در این روزها برای مشخص ساختن موضع خود نسبت به هر کشور و یا مسأله ای ، فقط منافع مادی خود را در نظر می گیرد .

به این مورد خوب توجه کنید :  از یک مسئول بلند پایه چینی خواسته شد که کشورش برای آسان سازی حل و فصل مسأله فلسطین دخالت کند و او فورا گفت : دخالت ما چه منافع اقتصادی را در پی خواهد داشت ؟ » .

بله کودتای روسیه به امریکا پیروزی ای عطا کرد که به پیروزی ای تاریخی نزدیک شده است . این پیروزی تا اندازه زیادی به پیروزی « جورج بوش » پدر در آستانه جنگ کویت شباهت دارد ؛ زیرا او در آن موقع توانست برای روانه ساختن نیم میلیون سرباز امریکایی به سوی جبهه های جنگ ، جامعه جهانی را با خود همراه کند .