سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

دانشگاه تهران مدعی است که نفرات برتر کنکور دکترای امسال ـ که به این دانشگاه معرفی شده بودند ـ دانش علمی لازم را نداشته‌اند و این کمبود کیفیت، ایشان را مجبور کرده که سرانجام ظرفیت از پیش تعیین شده‎‌شان را به روش‌های دیگری پر کنند؛ اکنون شاید بد نیست، نگاهی به ملاک‌های در نظر گرفته شده برای مصاحبه داوطلبان ورود به مقطع دکترا بیندازیم و چگونگی کشف «ضعف علمی داوطلبان» در دانشگاه تهران را بازخوانی کنیم.


به گزارش «تابناک»، در شرایطی که اعتراضات گسترده داوطلبان ورود به مقطع دکترای دانشگاه های سراسری در سال جاری، نهایتا به تغییر وزن مصاحبه و برابری آن با وزن آزمون کتبی در آزمون سال آتی منجر شد، اکنون چند روزی است که رئیس سازمان سنجش آموزش کشور در گفت‌وگو با خبرگزاری‌های مختلف، از درخواست اکثریتیِ داوطلبان این مقطع برای کاسته شدن سهم مصاحبه در پذیرش‌شان سخن گفته و در ادامه با تاکید بر ضرورت شفاف سازی مصاحبه، از بررسی، تعیین و نهایتا ابلاغ ملاک‌های مصاحبه به دانشگاه‌ها در هفته پیش رو خبر می‌دهد.

خبر خوش سازمان سنجش برای ابهام‌زدایی از پذیرش سال بعد

دکتر ابراهیم خدایی در تشریح ماجرا به مهر می‌گوید: در آزمون دکترای سال 91 یک نظرسنجی از 130 هزار داوطلب کنکور دکترا انجام دادیم که 58 درصد بر این باور بودند که وزن مصاحبه در پذیرش دکترا، باید کمتر از 50 درصد باشد و 23 درصد می‌گفتند که مصاحبه نباید در پذیرش دخیل باشد (روی هم رفته 81 درصد مخالف با شیوه سال 91)؛ در این میان تنها 5 درصد افرادی که در نظرسنجی شرکت کردند، موافق بودند که وزن مصاحبه باید بیش از 75 درصد در پذیرش دکترا مؤثر باشد و بقیه با تأثیر 50 تا 75 درصدی موافق بودند.

وی در ادامه با تأکید بر شفاف بودن مصاحبه می‌افزاید: باید ملاک‌های مصاحبه در دکترا روشن باشد تا داوطلب بداند، در صورتی که در مصاحبه شرکت می‌کند، با چه مواردی روبه‌رو می‌شود و خلاقیت یا اطلاعات کلی وی ارزیابی می‌‌شود؛ هر زمان که داوطلب احساس اغنایی در روند پذیرش داشته باشد و با یک فرآیند روشن و شفاف روبه‌رو باشد، می‌تواند حتی در صورت پذیرفته نشدن هم آن را به آسانی بپذیرد. به این دلیل هفته آینده ملاک‌های مصاحبه در آزمون دکترا را بررسی کرده و پس از نهایی شدن به دانشگاه‌ها ابلاغ خواهیم کرد تا بر پایه آن رفتار شود.

تعیین ملاک‌ها، حکم نوعی استانداردسازی را دارد که می‌تواند هم منویات سیستم آموزشی را در بر بگیرد و هم داوطلبان را از معرض قرار گرفتن در برابر سلیقه افراد در امان بدار؛ خبر خوبی که برای داوطلبان ورود به دوره دکترا در سال‌های بعد، شفاف سازی را در پی خواهد آورد، چراکه سخن گفتن از لزوم شفافیت در مراحل گزینش داوطلبان، بی‌گمان از ابهاماتی سرچشمه گرفته که نحوه گزینش برخی دانشگاه‌ها و نمرات عجیب و غریب فرستاده شده به سازمان سنجش پدیدار شد؛ نمراتی بسیار پایین و‌ گاه «-0-» که نه تنها توانست مانع قبولی برخی از دانشجویان ممتاز در آزمون کتبی شود، بلکه شگفتی مسئولان سازمان سنجش و حتی وزیر علوم را نیز رقم زد!

بدین ترتیب، رخدادهایی رقم خورد که پر نشدن ظرفیت دانشگاه، شاید کم اهمیت‌ترین آن‌ها باشد، چراکه مدیران دانشگاه تهران، پذیرای یک دهم دانشجویان دوره دکترا در هر سال، بر این باورند که این نمرات بسیار درست بوده و کیفیت علمی پایین داوطلبان آن را پدید آورده و ایشان سهمی در پایین بودن نمرات نداشته‌اند؛ به عبارتی بهتر، برگزیدگان کنکور سراسری دکترا به زعم مدیران این دانشگاه، افرادی ضعیف هستند که به دلیل آزمون بدون کیفیت سازمان سنجش ممتاز شده‌اند و از دید مجموعه حاکم بر دانشگاه تهران، اینقدر سطح نازلی دارند که جذب دانشجویانِ آزمون نداده بورسیه به جای ایشان توجیه دارد.

چرا خواسته 81 درصدی متقاضیان با تأیید مدیران دانشگاه تهران روبه‌رو نشد؟

اینجاست که تغییراتی در نحوه پذیرش سال آینده در نظر گرفته می‌شود، ولی گویا امثال دانشگاه تهران از این تغییرات خرسند نبوده و حتی خواستار معافیت از شمول آن شده‌اند؛ اما چرا به اینجا رسیده‌ایم که 81 درصد داوطلبان مقطع دکترا خواستار کاهش وزن مصاحبه هستند، حال آن که مدیران نخستین دانشگاه کشورمان از این تصمیم استقبال نمی‌کنند؟!

برای پاسخ به این پرسش، به سراغ پیشنهادهای دریافتی به خبر «دانشگاه تهران: ظرفیت دکترا را جور دیگری پر کردیم!» و آرای ثبت شده برای دیدگاه‌های گوناگون رفتیم؛ جایی که برخی همراستا با 81 درصد ذکر شده، اتفاقات رخ داده در گزینش دکترای گذشته را عین بی عدالتی دانسته بودند؛ اما در مقابل، برخی به دانشگاه تهران حق می‌دادند که به دنبال انتخاب دانشجویان مورد نظر خودش با تکیه بر مصاحبه بوده و راهی را برود که بسیاری از دانشگاه های معتبر جهان می‌روند؛ برگزیدن دانشجوی دکترا با مصاحبه و بدون وجود آزمون کتبی و کنکور که شاید ملاک خوبی برای سنجش داوطلبان دکترا نباشد.

یکی از داوطلبان ممتاز کنکور سال گذشته که در مصاحبه دانشگاه تهران پذیرفته نشده، در این باره می‌وید: من کار‌شناسی ارشدم را از دانشکده فنی دانشگاه تهران گرفتم و بعد در کنکور ارشد حقوق شرکت کردم و از دانشکده حقوق تهران دوباره کار‌شناسی ارشد گرفتم. امسال در کنکور دکترای حقوق رتبه سوم بودم و بهترین رتبه‌ای بودم که به مصاحبه دانشگاه تهران رفتم و البته رد شدم! با وجود این، در مصاحبه دانشگاه شهید بهشتی نفر دوم شدم و هم‌اکنون در دوره دکترای حقوق این دانشگاه مشغول به تحصیل هستم.

کاشانی که از جمله معترضان به نتایج آزمون دکترای سال 91 است، در پاسخ به کسانی که پذیرش دکترا در جهان را تنها وابسته به مصاحبه دانسته و سلیقه دانشگاه را در آن کارآمد می‌دانند، می‌گوید: یکی از مهمترین مشکلات ما، مقایسه بدون در نظر گرفتن همه جوانب بین مثلا دانشگاه‌های ایران و دانشگاه‌های آمریکاست. روش پذیرش دانشجوی دکتری در دانشگاه‌های خوب آمریکا ـ که بیشتر خصوصی هستند ـ نمی‌تواند حتما روش مناسبی برای دانشگاه‌های ایران باشد. نخستین و مهمترین تفاوت در دولتی و خصوصی بودن است؛ یعنی کسی نمی‌تواند به دانشگاهی مانند هاروارد به دلیل پذیرش نداشتن اعتراضی داشته باشد، چون این دانشگاه خصوصی است، ولی دانشگاه تهران، دولتی است و با هزینه بیت‌المال اداره می‌شود. البته مسأله دیگری هم در این میان مطرح است و آن این که در کشورمان در سطوح گوناگون، تعادل بین متقاضی و ظرفیت‌ها نیست و نمی‌توان با استناد به این موضوع که در دیگر کشورهای جهان آزمون دکترا وجود ندارد، این نسخه را برای ایران هم پیچید چراکه اساسا آن‌ها چنین آزمونی برای مقطع کار‌شناسی هم ندارند.

وی با یادآوری آزمون‌های دانشگاه کشورمان پیش از سراسری شدن کنکور دکترا می‌گوید: در شرایطی که دانشگاه‌های بسیاری از نقاط جهان با تکیه بر ارزیابی سوابق متقاضیان و ‌گاه پس از یک مرحله مصاحبه با ایشان نسبت به انتخاب دانشجویان دکترا تصمیم می‌گیرند، دانشگاه‌های ایران پیش از برقرار شدن کنکور سراسری دکترا هم بدون آزمون کسی را برای راه یافتن به مرحله مصاحبه برنمی‌‌گزیدند؛ اما سخن اینجاست که مصاحبه باید مبتنی بر اصول و استانداردهایی باشد؛ شخصا دیده‌ام که دو روز تعیین شده برای مصاحبه در برخی گروه‌های دانشگاه تهران، تبدیل به یک روز شد و دانشجویان تا دیروقت منتظر شدند و با خستگی در مصاحبه شرکت کردند تا یک وقت استادی مجبور نشود برای روز دوم تشریف بیاورد. ارزیابی سوابق هم به یکی دو نفر سپرده شد.

آیا این مصاحبه است یا زمانی که ارزیابی توسط تمام اعضای گروه و یا دست کم یک تیم مثلا هفت نفره از اساتید و با رأی‌گیری و شور آن‌ها (به مانند دانشگاه‌های مطرح جهان) انجام شود؟

علوم انسانی و فنی را به یک چوب می‌رانیم

کاشانی در ادامه می‌گوید: یکی از موارد مهم در مصاحبه‌های علمی در سطح جهان، توجه به نکاتی است که انگار ما به کل فراموش کرده‌ایم؛ مثلا مصاحبه را در هیچ جا مبتنی بر حافظه فرد دایر نمی‌کنند، چراکه خطای این امر زیاد است؛ یعنی استانداردهایی در نظر می‌گیرند که نتیجه رقم خورده در آن در فواصل مکانی و زمانی تا اندازه بسیاری مشابه باشد، نه اینکه امثال من را در یک دانشگاه رد کنند، ولی در یک دانشگاه دیگر به عنوان نفر دوم پذیرفته شوم! برون‌داد روش‌های ارزیابی استاندارد، انحراف قابل قبولی خواهد داد.

وی می‌افزاید: نکته مهم دیگری که در کشورمان از یادها رفته، تصمیم‌گیری درباره حوزه‌های گوناگون به شیوه واحد است؛ مثلا ـ به عنوان کسی که هم در دانشکده فنی و هم دانشکده حقوق تحصیل کرده می‌گویم ـ مسائل فنی و تجربی عینی هستند، ولی در حوزه علوم انسانی مسائل ذهنی است. فیزیک در همه دنیا یکی است، ولی در علوم انسانی هر کس یک نظر دارد و خیلی اوقات آزمایشگاهی برای سنجش درستی نظریه‌ها نیست؛ یعنی در مهندسی و ریاضی نمی‌توان به زور دکترا گرفت، چون باید پژوهش به نتیجه برسد، ولی در علوم انسانی هر کسی می‌تواند با داشتن رابطه با اساتید دکتر شود. البته بخشی از این مشکل، ناشی از جدی نگرفته شدن علوم انسانی در دانشگاه‌های ماست و بخشی دیگر هم ناشی از همین مرزبندی علوم انسانی است که بر خلاف رشته‌های فنی، حتی ترکیب دولت‌های گوناگون در ترکیب بورس‌های دکترای علوم انسانی اثر می‌گذارد!

بدین ترتیب، مجموعه دیدگاه‌های بیان شده به اینجا می‌رسد که گویا هم‌اکنون گریزی از برگزاری آزمون سراسری برای متقاضیان دکترا نخواهیم داشت؛ اما از آن مهمتر، ارزیابی‌ها و مصاحبه‌هایی شفاف است که نتیجه نهایی این آزمون را رقم می‌زند؛ موضوعی که جای خالی آن در انتخاب اساتید و مدیران دانشگاه‌هایمان هم دیده می‌شود و چه بسا ریشه اصلی مشکلات کنکور دکترا را در آن باید جست.

چگونه می‌توان در مصاحبه و ارزیابی «صفر» گرفت؟

ماجرای اعتراض برخی داوطلبان کنکور دکترای امسال به نتایج، فارغ از همه دفاعیاتی که دو طرف برای محق بودن خود مطرح می‌کنند، از این روی باورناپذیر و حتی مشکوک است که نمره صفر (از صد نمره) در مقابل نام برخی از داوطلبان معرفی شده به دانشگاه‌ها درج و در مکاتبات رسمی به سازمان سنجش تسلیم شده است؛ هرچند نام دانشگاهی که این کار را انجام داده، گفته نشده، ولی شواهد و قرائن انگشتشان را به سمت دانشگاه تهران نشانه رفته‌اند. اینجاست که فارغ از درستی سنجش ماجرا، ملاک‌های این دانشگاه در مصاحبه را ارزیابی کردیم.

بر پایه دستورالعمل دانشگاه تهران در خصوص نحوه گزینش دانشجوی دکترا (اینجا)، مصاحبه این دانشگاه در دو مرحله (ارزیابی تخصصی عمومی و ارزیابی سوابق و مدارک) هر کدام با بارم بندی پنجاه نمره (معادل نمره آزمون کتبی) طراحی شده است.

مرحله نخست، خود به دو مرحله ارزیابی تخصصی و عمومی بخش شده و در رویکری ناباورانه، هیچ بارم‌بندی خاصی برای آنها به چشم نمی‌خورد! البته این ماجرا زمانی عجیب‌تر می‌شود که در ارزیابی تخصصی، برای برخی پردیس‌های وابسته میانگین نمرات چند درس دوره کار‌شناسی و کار‌شناسی ارشد ایشان، ملاک سنجش تخصص شناخته شده، حال آن که دیگران باید با آزمون کتبی و ارزیابی حضوری سنجیده شوند؛ تفاوتی ماهوی که بررسی آن در این مجال نمی‌گنجد.


اما در ارزیابی عمومی، «انگیزه فردی، تمام‌ وقت بودن، موضوع مورد علاقه برای رساله دکترا، تسلط به زبان و گفتار فارسی، کیفیت پایان‌نامه کار‌شناسی ارشد و...» ملاک‌های مؤثر در نمره داوطلبان آمده که همگی با پرسش و پاسخ‌های انتزاعی تعیین تکلیف شده و تا اندازه بسیاری وابسته به سلیقه پرسگر است، چرا که «انگیزه فردی» و «موضوع مورد علاقه برای رساله» (!) به اندازه‌ای شخصی و سلیقه‌ای است که قابلیت ارزش داوری ندارند؛ کیفیت پایان‌نامه مقطع قبلی هم که پیشتر با روش نمره گذاری سنجیده شده، مگر اینکه این سطح‌بندی هم برای دانشگاه تهران بی‌اهمیت باشد؛ تسلط به زبان و گفتار فارسی هم شاید مهم باشد؛ اما قطعا حق خواهید داد که داوطلبان مقطع دکترا تفاوت چندانی در این زمینه نخواهند داشت و البته جذب دانشجویان خارجی در این دانشگاه و تسلط ایشان به فارسی هم نشان‌دهنده حساسیت بسیار پایین این آیتم است؛ البته این آیتم‌ها با گذاردن چند نقطه در پایان،ملاک‌های اعلام شده ادامه می‌یابند تا پرسش ارزیابان به گواه بسیاری از داوطلبان به مسائلی مانند پوشش رایج در خانواده و گرایش‌های سیاسی هم برسد!

حالا تصور کنید که سهم این ارزیابی از 50 نمره در نظر گرفته شده برای ارزیابی تخصصی و عمومی، حد وسطی مانند 25 نمره و یا حتی کمینه‌ای مانند 15 نمره باشد؛ یعنی ارزش‌گذاری طراحان برای این آیتم، بسیار بالا‌تر از تألیف کتاب و حتی اختراع و اکتشاف در سطح جهانی قرار گرفته (ادامه دستورالعمل را بخوانید) و همه این ارزیابی بسته به تشخیص پرسگر رسیده و وجود نمرات صفر در مصاحبه، حکایت از این دارد که برخی داوطلبان از دید ممتحنان، نه انگیزه ادامه تحصیل مناسبی داشته‌اند، نه پایان نامه مقطع قبلیشان حتی یک نمره دریافت می‌کرده، نه تکلم فارسی می‌دانسته‌اند و نه...!

از اینها که بگذریم، نیمی دیگر از نمرات در نظر گرفته شده برای مصاحبه را «ارزیابی سوابق و مدارک» داوطلبان در بر گرفته که فعالیت‌های گذشته ایشان (مقالات داخلی و جهانی، مقالات چاپ شده تخصصی، تألیف و ترجمه کتاب، اکتشاف و اختراع و تئوری‌پردازی، آثار هنری و تشویق نامه‌های بین‌المللی) را در بر گرفته و با جزییات بارم‌بندی شده است اما «بنا به نظر هیأت ممتحنه» به تک تک موارد آن سنجاق شده تا شایبه اعمال سلیقه در بند بند مصاحبه دکترا به چشم بخورد.

 


نگاهی به بارم‌بندی شش ردیف در نظر گرفته شده برای ارزیابی سوابق داوطلبان از یک سو و نمرات صفر لحاظ شده برای برخی از ایشان، ثابت خواهد کرد که برخی از نفرات بر‌تر کنکور دکترا، حتی یک مقاله در سطح داخلی هم در کارنامه نداشته‌اند؛ اکنون چگونه می‌شود که حتی از دریافت نمره حاصل از ترازبندی معدل کار‌شناسی و کار‌شناسی ارشدشان هم برنیامده‌اند، حکم پرسشی را دارد که تنها پاسخش را برخی ممتحنان می‌دانند!

در ادامه دستورالعمل، هیأت ممتحنه معرفی می‌شود که دایره مشمولیت خاصی داشته و هیأتی هفت نفره به دست می‌دهد؛ اینجاست که باید از داوطلبان مراجعه کرده به این دانشگاه پرسید که آیا با اینچنین هیأتی روبه‌رو شده‌اند یا این آیین‌نامه هم نوشته شده که بایگانی کامل باشد؟

البته این آیین نامه از یک نظر دیگر هم عجیب است و آن این که در شرایطی که سازمان سنجش، هزینه مصاحبه را بیست و پنج هزار تومان اعلام کرده بود، دانشگاه تهران هم سال گذشته و هم امسال، این مبلغ را برای متقاضیان دو برابر کرده تا ثابت کند تافته‌ای جدا بافته در سیستم آموزش عالی کشورمان است و هچ ملاکی غیر از خواسته‌‌های مدیرانش ندارد!

با این تفاسیر، بد نمی‌بینیم که از مسئولان سازمان سنجش درخواست کنیم که اگر به دنبال استانداردسازی و تعیین ملاکی به مانند دستورالعمل دانشگاه تهران هستند، اقدام نکردنشان موجه‌تر خواهد بود، مگر اینکه ریز جزییات را تعیین کرده و هیچ جای اعمال سلیقه‌ای باقی نگذارند.


[ یکشنبه 91/9/12 ] [ 9:16 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 

گزارش های جدید حاکی از آن است که امریکا قصد داشته کره ماه را منفجر کند.
به گزارش خبرآنلاین ، اسکای نیوز نوشت: بر اساس مدارک فوق سری فاش شده؛ ایالات متحده در طول جنگ سرد قصد داشته ماه را منفجر کند. بر این اساس در رقابتهای فضایی میان ایالات متحده و شوروی سابق در هنگام جنگ سرد، و برای نمایش قدرت غرب علیه شرق، امریکا این نقشه را کشیده بود. قرار بوده از نقطه ای از کره زمین موشکی اتمی به سوی ماه و به صورت مستقیم شلیک شود. پروازهای تحقیقاتی به قمر نام این پروژه فوق سری بوده است که به سال 1959 بر می گردد.
این طرح را ظاهرا سران نظامی امریکا در آن زمان هنگام رقابتهای فضایی طراحی کرده بودند.موشک حامل بمب اتم از نقطه ای نامعلوم قرار بوده به سوی ماه شلیک شود. این طرح بعد از آنکه مورد بحث قرار گرفت و کارشناسان در آن زمان گفتند ممکن است حیات مردم در کره زمین را به طور کلی مورد خطر قرار دهد، معلق شده و ناکام ماند.
دولت امریکا هرگز به صورت رسمی چنین طرحی را مورد تایید قرار نداد.

[ یکشنبه 91/9/12 ] [ 9:15 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 

با وجود طوفان و بارندگی شدید در خلیج فارس و ایجاد حالت آماده باش، تخلیه تاسیسات، مخازن و اسکله‌های پایانه نفتی خارگ از آب باران به ‌طور کامل انجام و صادرات نفت ایران پس از وقفه‌ای چند ساعته از سرگرفته شد.
به گزارش خبرنگار مهر، به دنبال بارندگی شدید در خلیج فارس و اطراف پایانه نفتی خارگ که در 40 سال گذشته بی سابقه گزار شده است، مدیران و کارکنان شاهراه صادرات نفت ایران به حالت آماده باش درآمده اند.
سیدپیروز موسوی امروز در گفتگو با مهر با بیان اینکه در حال حاضر صادرات نفت خام ایران در پایانه نفتی خارگ به طور عادی و طبیعی در حال انجام است، گفت: طوفان و بارش شدید باران در منطقه خلیج فارس مشکلاتی را در پهلوگیری نفتکش ها در اسکاه های پایانه خارگ به وجود آورد.
 
مدیرعامل شرکت پایانه های نفتی ایران با اعلام اینکه جزیره خارگ به دلیل ماهیت مرجانی بودن خاک آن با بارش شدید باران دچار مشکلاتی می شود، تصریح کرد: با این وجود در 48 ساعت گذشته به طور پیوسته هفت ساعت به طور دائم باران در جزیره خارگ باریده است.
 
وی با اشاره به آب گرفتگی شدید در مناطق مختلف جزیره خارگ، اظهار داشت: برای رفع این مشکل، ساکنان مناطق مسکونی و منازل تخلیه و در جای امن تری اسکان داده شدند، عده ای هم در مهمانسراها و از طریق خدمات پشتیبانی تغذیه آنها تأمین شد.
 
این مقام مسئول با یادآوری اینکه با راه اندازی تیم های ویژه ای به طور پیوسته از مخازن دذخیره سازی نفت این پایانه بازرسی و سرکشی انجام شده است، بیان کرد: احتمال آن وجود داشت که بیشترین مشکل و خسارت در سقف مخازن شناور نفت ایجاد شود اما با اقدامات به موقعی که انجام شد و همچنین همکاری و هماهنگی تیم‌های حاضر با استفاده از پمپ‌های تخلیه آب به طور منظم آب‌های جمع شده تخلیه و به جای دیگری هدایت شدند.
 
به گفته وی، همچنین خطوط لوله جریانی و اسکله‌های صادراتی و سایر تأسیسات به طور مستمر مورد بازرسی قرار گرفتند و در ناحیه مخازن نفت که در اثر جمع شدن آب باران و گرفتگی خطوط تخلیه مشکل مقطعی ایجاد شده بود شرایط به حالت عادی برگشت و به هیچ یک از مخازن خسارتی وارد نشد.
 
موسوی با بیان اینکه تاکنون هچگونه گزارشی مبنی بر تلفات جانی ارائه نشده است، یادآور شد: در حال حاضر پهلودهی و جداسازی کشتی های نفتکش به صورت منظم و مطابق با برنامه در پایانه نفتی خارگ در حال انجام است.
 
به گزارش مهر، در حال حاضر حدود 98 درصد صادرات نفت خام ایران از طریق پایانه نفتی خارگ انجام می‌شود که در این شاهراه اصلی صادرات نفت خام ایران بیش از 40 مخزن با ظرفیت ذخیره سازی حدود 22 میلیون بشکه نفت خام ایجاد شده است.
 
بر اساس سند چشم انداز 20 ساله باید با ساخت و توسعه مخازن جدید ذخیره سازی در مجموع ظرفیت ذخیره نفت خام در این پایانه به حدود 31 میلیون بشکه افزایش یابد.
 
با توجه به برنامه شرکت ملی نفت برای افزایش ظرفیت تولید نفت ایران به بیش از پنج میلیون بشکه در روز تا پایان برنامه پنجم توسعه هم اکنون ساخت مخازن جدید نفت در پایانه جزیره خارگ آغاز شده است.
 
ساخت 4 مخزن جدید ذخیره سازی نفت خام با مجموع ظرفیت چهار میلیون بشکه نفت در پایانه جزیره خارگ آغاز شده است. هدف از ساخت این مخازن جدید افزایش ظرفیت عملیات ذخیره سازی و رسیدن به استانداردهای بین المللی از برنامه های تعریف شده در  شرکت پایانه های نفتی ایران است.

[ چهارشنبه 91/9/8 ] [ 6:52 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

در شرایطی که در روزهای اخیر، تنش‌های سیاسی میان ایران و ترکیه بر سر استقرار موشک‌های ناتو در مرز ترکیه با سوریه افزایش یافته، مقامات دولت آنکارا به ادعاها و بهانه‌جویی‌های جدید علیه ایران متوسل شده‌اند. در این راستا، وزیر کشور ترکیه مدعی شده ایران از گروه ترویستی «پ.ک.ک» حمایت می‌کند.

به گزارش «تابناک»، «ادریس نعیم شاهین»، وزیر کشور ترکیه امروز در اظهاراتی، ایران را به حمایت از گروهک ترویستی «پ.ک.ک» متهم کرد.

روزنامه «حریت» ترکیه به همراه انتشار این خبر به نقل از شاهین نوشته: «ما از حمایت ایران از «پ.ک.ک» آگاهی کامل داریم».

این روزنامه اشاره کرده، این سخنان در حالی گفته می‌شود که علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، به تازگی در سفر به ترکیه، با مقامات این کشور دیدار کرده است.

وزیر کشور ترکیه در ادامه مدعی شده است: «ما می‌دانیم آن دسته از اعضای «پ.ک.ک» که مجروح می‌شوند، در بیمارستان‌های ایرانی تحت درمان قرار می‌گیرند».

البته این ادعای شاهین، موضوع جدیدی نیست و مشابه آن پیش از این نیز چندین بار از زبان برخی مقامات دولت آنکارا گفته شده است.

با این حال، آنچه جالب توجه است، این که مقامات ترکیه‌ای با چشم بستن بر همه واقعیات منطقه‌ای و مواضع دیگر کشور‌ها نسبت به منافع ملی‌شان، چنین ادعاهایی را مطرح می‌کنند.

در این باره باید گفت، ایران، خود سال‌هاست با شاخه ایرانی «پ.‌ک.‌ک»، یعنی گروهک تروریستی «پژاک» درگیر بوده و منطقاً نمی‌تواند هیچ حمایتی از این گروهک داشته باشد. از سوی دیگر، ایران همواره از نخستین کشورهایی بوده که حملات تروریستی «پ.‌ک.‌ک» در درون خاک ترکیه را محکوم کرده است.

افزون بر این، مقامات دولت آنکارا تاکنون هیچ گونه سند و مدرکی درباره ادعاهای این چنینی خود ارائه نداده و صرفاً در مقاطع گوناگون، آنها را تکرار آن‌ها کرده‌اند.

به نظر می رسد اکنون نیز آنچه سبب شده این افراد بار دیگر دست به دامن این گونه بهانه جویی‌ها شده و سعی در بر هم زدن فضا علیه ایران داشته باشند، مخالفت صریح ایران با استقرار سامانه موشکی «پاتریوت» ناتو در مرز ترکیه با سوریه است.

ایران بر این باور است که استقرار این سامانه نه تنها به حل مسائل منطقه‌ای مرتبط با بحران سوریه کمکی نمی‌کند، بلکه در عمل، معادلات منطقه‌ای را پیچیده‌تر نیز خواهد کرد. این پیامی است که علی لاریجانی نیز در سفر خود به ترکیه، به مقامات دولت آنکارا انتقال داده است.

لاریجانی در بازگشت از سفر منطقه‌ای خود ـ‌ که در آن از سوریه، عراق و ترکیه بازدید کرده بود، گفت: «در ترکیه درباره سپر موشکی و اثرات تشدید کننده این سپر بحث کردیم. امیدواریم این مذاکرات به نتیجه برسد و به همکاری بیشتر ایران و ترکیه بینجامد».

وی همچنین به آشکارا گفته بود: «استقرار این سامانه در منطقه، اثرات منفی دارد و مسائل منطقه را تشدید خواهد کرد».

افزون بر این، گفته می‌شود لاریجانی در دیدار با مقامات ترک، می‌خواسته به آن‌ها بفهماند که ترکیه در موضوع سوریه اشتباه می‌کند و ایران آمادگی دارد ترکیه را از این مشکل بیرون آورد.

اما در پایان، جالب‌تر از همه اینکه به نظر می‌رسد، مقامات ترکیه، اتهام حمایت از «پ.‌ک.‌ک» را به همه کشورهای غیرهمسو با خود نسبت می‌دهند؛ زیرا شاهین به جز ایران، ارمنستان و عراق را نیز به حمایت از این گروه متهم کرده است!


[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 9:1 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

فضیلت و آثار و برکاتی که برای تربت حسینی است، برای هیچ تربتی و قطعه‏‌ای از قطعات زمین نیست. خاک کربلا قطعه‏‌ای از بهشت است که خداوند قادر متعال به واسطه قدردانی از یک فداکار در راه دین که تمام هستی خود را فدا کرده، در آن خاک، برکت و فضیلت و شفا قرار داده است.

کربلایش قطعه‌‏ای از جنت است‏ باب نور و باب لطف و رحمت است‏


چرا تنها این خاک دارای چنین ویژگی‌ها و آثار و برکات است؟

باید گفت: هر چیزی که در این عالم، شرافت ظاهری و یا معنوی پیدا می‏‌کند، یا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتی است، و یا به خاطر وقوع امر خارق العاده و مهمی است که به آن شرافت و برکت داده است.

در تربت کربلای سیدالشهدا (ع) هر دو امر محقق شده است، زیرا خاک کربلا بنا بر روایاتی، هم شرافت ذاتی و خدا دادی، و هم امر عظیم و واقعه‏‌ای مهم در آنجا واقع گردیده که آن شهادت حسین بن علی (ع) و یاران وفادارش است، لذا دارای فضیلت و آثاری خاص است.

آمده است که چون بر قبر امام حسین (ع) آب بستند، پس از چهل روز آب فرو نشست و اثر قبر محو گردید، یکی از اعراب بنی اسد آمد و از خاک قبضه قبضه برداشت و بویید تا بر قبر حسین رسید، و چون او را می‏‌بوسید گریه می‏کرد و می‌‏گفت: پدر و مادرم به فدایت، چه اندازه خوشبویی که قبر و تربت تو چنین خوشبو است، سپس شروع کرد به سرودن: خواهند نهان سازند قبرش ز حبیبش‏ خوشبویی خاک قبر گردیده دلیلش‏

آری خاک مزار حسین (ع) سرمه چشم عاشقان و شیفتگانش بوده و ایشان را مجنون وار به سوی خود می‌‏کشاند.

آثار و برکاتی که می‌توان برای تربت پاک حسینی برشمرد عبارتنداز:

1- تأثیر تماس اعضای بدن با تربت

یکی از آثار و برکات تربت سیدالشهدا (ع) این است که متبرک نمودن بدن و صورت با آن تربت شریف تأثیر معنوی زیادی بر انسان خواهد گذاشت، از این رو از بعضی بزرگان دین و امامان معصوم نقل شده که بعد از نماز ، بدن و صورت خویش را با مهر کربلا متبرک می کنند. و نیز دستور داده‏اند که قبل از خوردن تربت جهت شفا گرفتن، آن را بوسیده و با اعضای بدن تماس داده شود.

امام صادق (ع) فرمود: «خداوند متعال تربت جدم حسین (ع) را شفای هر درد، و ایمنی از هر خوفی قرار داده است؛ پس هرگاه یکی از شما خواست از آن خاک تناول کند، ببوسد و آن را به چشم گذارد و بر سایر اعضای بدنش تماس دهد...» (1)

2- سجده بر تربت


یکی دیگر از برکات و آثار خاک مزار امام حسین (ع) این است که سجده بر آن تربت پاک حجابهای ظلمانی را کنار زده و در توجه حق تعالی به نمازگزار مؤثر است. امام صادق (ع) در این باره می‏فرماید: «همانا سجود بر تربت حسین (ع) حجابهای هفتگانه را پاره می کند»(2)

لازم به ذکر است که مراد از «حجاب» در کتاب و سنت، همان حجاب‌هایی است که بین بنده و خالق حایل شده و او را از شهود خداوند محجوب می سازد که در مرحله اول، حجاب‌های ظلمانی و در مرحله دوم ، حجابهای نورانی بر طرف می‏شود اما مراد از حجابهای هفتگانه، ظاهراً حجابهای ظلمانی است . سجده بر تربت حضرت سیدالشهدا(ع) این خاصیت را دارد که در صورت معرفت به حق حضرت و ولایت او، حجابها را دریده و راهگشای وصول به کمالات انسانی باشد.

سجده بر خاک سرکوی تو آرند خلایق‏ جان فدای تو که هم قبله و هم قبله نمایی‏

و اما در خصوص اینکه در میان شیعه معمول است از خاک مقدس کربلا یعنی تربت کنار قبر سیدالشهدا (ع) خاک برداشته و با آن مهر درست کرده و غالباً در نماز، به آن سجده می‏کنند بدین خاطر است که از خاک زمین بوده و به تمامی خاکها می‏توان سجده کرد، و از طرفی خاک کربلا به لحاظ شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفایش شرافت پیدا کرده است ، به طوری که اهل بیت (ع) نیز به ما فرموده‏اند در هر نمازی که سجده بر تربت کربلا باشد خداوند آن نماز را به خاطر آن حضرت قبول می‏‌کند. چنانکه حضرت صادق (ع) از خاک کربلا درون کیسه‏ای ریخته و در سجاده همراه داشت، در هنگام نماز آن کیسه را باز می‏کرد و بر آن سجده می‏نمود.

3- شفا یافتن

از جمله آثار و برکات قطعی تربت پاک سیدالشهدا (ع) شفا بودن آن برای دردهاو آلام انسان است. روایاتی که دلالت بر این امر دارند به سه دسته تقسیم می‏شوند:

دسته اول: روایاتی است که شفا بودن را برای تربتی که از خود قبر شریف برداشته شود مخصوص کرده است ، چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «به درستی که نزد سر حسین (ع) تربت سرخی است که شفای هر دردی غیر از مرگ می باشد» (3)

دسته دوم: روایاتی است که با تعبیرات مختلف توسعه‏ای از بیست ذراع تا پنج فرسخ و یا ده میل را برای آن قائل است. چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «حریم مزار حسین (ع) پنج فرسخ از چهار جانب قبر است »(4)

دسته سوم: روایاتی است که به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نموده‏اند . چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «خاک مزار امام حسین (ع) برای هر دردی شفاست». (5)

تا شفا بخشد روان و جسم هر بیمار را در حریم وصل خود خاک شفا دارد حسین‏

و نیز امام رضا (ع) فرمود: «خوردن گل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوک، حرام است مگر گل مزار حسین (ع) ، بدرستی که در آن شفای هر درد و امنیت از هر ترسی است» (6)

حکایت: عالم زاهد پرهیزگار حجةالاسلام و المسلمین مرحوم آقای حاج شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی قدس سره نقل فرمودند: «من در زمان مرجعیت مرحوم آیة الله آخوندی خراسانی (ره) که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم مریض شدم و این بیماری مدتی طول کشید و پرستاری مرا بعضی از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند . پس از چندی بیماری من به قدری شدید شد که اطبا از شفا یافتنم مأیوس شدند و دیگر برای معالجه‏ام نیامدند، و من در حال تب شدید گاهی بیهوش می‏شدم و گاهی به هوش می آمدم.

یکی از رفقا که مرا پرستاری می‏کرد شنیده بود که عالم زاهد مرحوم آیة الله آقای حاج علی محمد نجف آبادی قدس سره مقداری از تربت اصلی حضرت سیدالشهدا (ع) را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وی خواسته بود که قدری از آن تربت را بدهد که به من بخورانند تا شفا یابم. ایشان فرموده بود : من به قدر یک عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام که بعد از مرگم در کفنم بگذارند . آن آقا ناراحت شده و گفته بود : حالا که ما از همه جا مأیوس شده و به شما پناه آورده‏ایم شما هم از دادن تربت خودداری می‏کنید؟ این بیمار در حال احتضار است و می‏میرد.

مرحوم آیة الله آقای حاج علی محمد، دلش به حال بیمار سوخته و قدری از آن تربت که از جان خودش عزیزترش می داشت به آن شخص داده بود . تربت را با آب مخصوصی که وارد شده در آب حل کرده و به حلق من ریخته بودند . من که در حال بیهوشی به سر می‏بردم ، ناگهان چشمان خود را باز کرده و دیدم رفقا اطراف بسترم نشسته‏اند ، خوب دقیق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را که به حلقم ریخته بودند برایم شرح دادند.

کم کم در خود احساس نیرو و نشاط کردم و حرکتی به خود داده نشستم ، دیدم نشاط بیشتری دارم برخاستم و ایستادم ، و چون یقین کردم که به برکت ترتبت مقدس امام حسین (ع) شفا یافتم حال خوشی پیدا کردم و به رفقا گفتم : از شما خواهش می کنم که از حجره بیرون بروید، چون می‏خواهم زیارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بیرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشی که قابل و صف کردن نیست مشغول خواندن زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) شدم » (7)

آری ، شفای بیماران به وسیله تربت آن حضرت یکی از برکاتی است که خداوند متعال در عوض شهادت امام حسین (ع) به وی عطا فرموده است .

تربتت راز شفای همه درد است حسین تن و جان را نبود مثل تو آگاه طبیب‏

4- تأثیر کام برداشتن اطفال با تربت

کام برداشتن اطفال با تربت امام حسین (ع) موجب ایمنی کودک می شود چنانکه امام صادق (ع) فرمود:

«کام فرزندانتان را با تربت حسین (ع) باز کنید که آن امان است » (8)

5- تأثیر تربت حسین، همراه جنازه


صاحب کتاب «مدارک الاحکام» می نویسد: در زمان حضرت صادق (ع) زن زاینه‏ای بود، بچه‏هایی که از زنا بدنیا می آورد در تنور می‏انداخت و می‏سوزانید. وقتی که مرد، پس از غسل و کفن او را به خاک سپردند، اما زمین جنازه‌‏اش را بیرون انداخت. جای دیگر او را دفن کردند باز زمین او را نپذیرفت تا سه مرتبه، آنگاه مادرش به امام صادق (ع) متمسک شد: ای پسر پیغمبر به فریادم برس.

فرمود: کارش چه بود؟ عرض کردند زنا و سوزاندن بچه‌‏های حرامزاده. فرمود: هیچ مخلوقی حق ندارد مخلوقی را بسوزاند، سوزاندن به آتش مخصوص خالق است عرض کرد حالا چه کنم؟ فرمود: مقداری از تربت حسین (ع) با او در قبر بگذارید. تربت حسین (ع) امان است. همراهش گذاشتند زمین او را پذیرفت.

در توقیع مبارک حضرت حجة بن الحسن (عج) نیز اذن داده شده است . یکی از شیعیان به حضرت (در زمان غیبت صغری توسط نایب خاص حضرت ) می‏نویسد: آیا جایز است ما تربت حسین (ع) را با میت در قبر بگذاریم، یا با تربت حسین روی کفن بنویسیم؟

حضرت در پاسخ مرقوم می‏فرمایند: هر دو کار پسندیده است . البته باید رعایت احترام تربت بشود . مهر یا تربت، مقابل یا زیر صورت میت باشد ، بلکه به برکت خاک قبر حسین (ع) قبر میت محل امنی از هر بلا و آفت و عذابی گردد (9)

6- تسبیح تربت


از حضرت صاحب الزمان (عج) روایت شده که فرمود: «هر کس تسبیح تربت امام حسین (ع) را در دست گیرد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر برای او نوشته می‏شود». (10)

و امام صادق فرمود: «یک ذکر یا استغفار که با تسبیح تربت حسین (ع) گفته شود برابر است با هفتاد ذکر که با چیز دیگر گفته شود»(11)

------------------------------
پی نوشتها:


1- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 4 ص 1033
2- کافی، مرحوم کلینی، ج 4 ص 588
3- کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 272
4- مکارم الاخلاق، طبرسی، ج 1 ص 360
5- کافی، مرحوم کلینی، ج 1 ص 360
6- تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج 6 ص 74
7- نقل از کتاب سید الشهدا آیت الله شهید دستغیب، ص 166
8- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 4 ص 1033
9- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 4 ص 1033
10- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 44 ص 280
11- نقل از کتاب درسی که حسین (ع ) به ما آموخت شهید هاشمی نژاد، ص 4


[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 9:0 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 

در میان برترین دروازه‌بان تاریخ فوتبال دنیا نام پنج دروازه‌بان ایران مشاهده می‌شود.
به گزارش ایسنا، در فاصله یک ماه تا پایان سال 2012 میلادی سایت فدراسیون جهانی تاریخ و آمار فوتبال فهرستی از برترین دروازه‌بانان تاریخ فوتبال دنیا منتشر کرد که در این فهرست نام «بهرام مودت»، «رضا قفل ساز»، «ناصر حجازی» ، «احمدرضا عابدزاده» و «محمدرضا مهربانی» مشاهده می‌شود.
مرحوم ناصر حجازی که بر اساس فهرست قبلی فدراسیون جهانی تاریخ و آمار دومین دروازه‌بان فوتبال آسیاست، در این فهرست در رده 134 جهان قرار گرفته و احمدرضا عابدزاده دیگر دروازه‌بان به یاد ماندنی فوتبال ایران در جایگاه 164 دنیا ایستاده است.
بر اساس این فهرست دی ماتئوس، دروازه‌بان تیم واسکادوگامای برزیل بهترین دروازه‌بان دنیاست.
نکته جالب این که در میان 10 دروازه‌بان برتر دنیا تنها نام ادوین فان درسار دروازه‌بان سابق منچستر یونایتد و تیم ملی هلند اسم نام آشنایی در فوتبال دنیا است.

[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 8:56 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 

 

سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به ثبت رسمی نامه شکایت ایران از امریکا در سازمان ملل متحد و شورای امنیت گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره از قلمرو حاکمیتی خود با قاطعیت، صیانت و حفاظت می کند.
رامین مهمانپرست در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر افزود: در ماه اکتبر (10 مهر تا 10 آبان) شاهد هشت مورد نقض قلمرو هوایی کشورمان ازجانب ناوگان نظامی امریکا بودیم که این موارد را جداگانه به سازمان ملل منعکس‌ و البته اعتراض شدید خود را نیز به امریکا اعلام کرده‌ایم.
وی گفت: جمهوری اسلامی ایران در اعتراضهای شدید خود از امریکا خواسته است تا به تعهدات بین‌المللی خود در رعایت اصول و موازین حقوق بین‌الملل و اصل حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی کشورمان پایبند باشد.
مهمانپرست در عین حال افزود: ایران در دو نامه جداگانه به دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت، موارد نقض قلمرو هوایی ایران ازجانب نظامیان امریکایی را منعکس کرده و از این مجامع بین المللی خواسته است که این موضوع به مقامات امریکایی تذکر داده شود تا در آینده شاهد تکرار چنین اقدامات و نقض حریم هوایی ایران نباشیم.
سخنگوی وزارت امور خارجه تصریح کرد: معتقدیم که پایبند نبودن کشورها به اصول و موازین بین المللی، می تواند ثبات و امنیت را در سطح منطقه و بین الملل مخدوش کند.
وی افزود: ایران حق طبیعی خود می داند که در مقابل موازین بین‌المللی، در خصوص موضوعی که به صیانت از حریم هوایی کشورمان مربوط می شود، پاسخ لازم را بدهد.
مهمانپرست گفت: آخرین مورد در یکم نوامبر بود که پهپاد امریکایی حریم هوایی ایران را نقض کرد و با هشدار مقامات نظامی کشورمان و واکنشی که نشان داده شد، مجبور شدند حریم هوایی کشورمان را ترک کنند.
وی رعایت حقوق و موازین بین المللی را ازجانب همه کشورها یک اصل دانست و افزود: رعایت حریم و قلمرو هوایی، دریایی و زمینی کشورهای مختلف اصلی است که باید همه کشورها به آن پایبند باشند.
مهمانپرست گفت: وقتی کشورهایی این قلمرو را نقض کنند، شاهد اعتراضاتی رسمی به مجامع بین المللی خواهیم بود که این اعتراضات به عنوان سند، ثبت رسمی می شود؛ در عین حال باید به کشورهای نقض کننده تذکر و هشدارهای لازم داده شود تا از تکرار آن در آینده جلوگیری شود.
وی در پاسخ به این سوال که پاسخ دستگاه دیپلماسی کشورمان در صورت نقض مجدد حریم هوایی ایران ازجانب نیروی نظامی امریکا چه خواهد بود، افزود: ایران از حریمهای هوایی و دریایی خود با قاطعیت حفاظت می کند و این هشدار را قبلا به تمام کشورها و رژیم جعلی صهیونیستی داده‌ایم که همه باید به حریم هوایی و دریایی و مسائل مربوط به حاکمیت ملی ایران احترام بگذارند.
مهمانپرست گفت: هر کشور و جریانی هم که قصد زیر پا گذاشتن حریم کشور ما را داشته باشد، با واکنش جدی ایران مواجه خواهد شد.
وی اضافه کرد: برای افکار عمومی و مردم دنیا بسیار مهم است که بدانند چه کسانی ناقض مقررات بین المللی هستند و سعی در مخدوش کردن ثبات و امنیت مناطق مختلف دنیا دارند.
مهمانپرست گفت: شکایتهایی هم که برای ثبت رسمی به مجامع بین‌المللی ارائه می شود به عنوان اسناد، حفظ می گردد و در هر مرجعی، قابلیت استناد دارد.
وی افزود: اسناد فوق یادآور این است که موارد نقض مقررات بین‌المللی سابقه و زمینه داشته است و نوعی هشدار تلقی می شود تا کشورهایی که مقررات بین‌المللی را نقض می کنند از تکرار آن اجتناب کنند.
سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین ساختار سازمان ملل و شورای امنیت را برای ضمانت صلح، ثبات و امنیت در جهان دچار اشکالات متعدد و ناعادلانه دانست و گفت: متأسفانه شورای امنیت نتوانسته است به اهداف تعریف شده خود برای صیانت از صلح و امنیت برسد و ساختار ناعادلانه این شورا موجب شده است که کشورهای مستقل نتوانند از حقوق بین المللی خود به خوبی دفاع کنند.
مهمانپرست همچنین عدم نقض مقررات بین المللی و احترام به افکار ملتها را شاخصه های اصلی احترام متقابل برشمرد و افزود: متأسفانه شورای امنیت از آن توانایی لازم برای برقراری ثبات و امنیت در سطح جهانی برخوردار نیست و حق وتوی پنج کشور عضو دائم شورای امنیت برای تامین امنیت به کار گرفته نمی شود بلکه عموماً از این حق وتو برای حمایت از اقدامات جنایت‌بار رژیم صهیونیستی به صورت ناعادلانه استفاده می شود.

[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 8:55 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 

وقتی مسئولان رسمی وزارت بهداشت از رشد 10 برابری انتقال جنسی ایدز و شیوع 20 درصدی آن در موارد جدید و آمار تخمینی 100 هزار مبتلا سخن می‌گویند، معلوم است که باید نگران بود مبادا سرنوشت تایلند، چین و هند اینجا تکرار شود.
 
به گزارش فارس، ویروس نقص سیستم ایمنی بدن انسان یا همان HIV عامل بیماری ایدز را تقریباً همه می‌شناسند و راههای انتقال چهارگانه آن از طریق مادر آلوده به جنین، انتقال از طریق خون آلوده، سرنگ مشترک به خصوص در بین معتادان و رابطه جنسی را بسیاری شنیده‌اند.
ویروسی که بعد از ورود به بدن یک انسان مدتی پنهان می‌ماند و تا مدتی گاه چندین ماه از طریق آزمایشهای معمول خون قابل تشخیص نیست و بعد از آن هم ممکن است سالها طول بکشد تا علایم بیماری آشکار شود( ورود به فاز بیماری ایدز) و فرد مبتلا (که HIV مثبت خوانده می‌شود) در تمام این مدت می‌تواند در جامعه مثل یک انسان سالم به نظر برسد و البته ویروس را به دیگری به خصوص از طریق رابطه جنسی انتقال دهد. 
مهمترین نگرانی از شیوع بیشتر ایدز در کشور همین انتقال جنسی است که به خصوص به علت بالارفتن سن ازدواج، جوان بودن جمعیت کشور، نارضایتی جنسی در خانواده، وجود روابط جنسی غیر متعارف خارج از حریم خانواده باید آن را جدی گرفت. دوران انکار به سر رسیده است.
وزارت بهداشت طبق یک روال معمول هر 3 ماه یکبار آخرین آمار موارد شناسایی و ثبت شده مبتلا به HIV را اعلام می‌کند اما آخرین آماری که اعلام کرده مربوط به آمار ثبت شده تا پایان سال 90 است که 24 هزار و 290 نفر مبتلا را نشان می‌دهد.
بر اساس این آمار 90.8 درصد این مبتلایان مرد و 9.2 درصد زن هستند. از اینان 3455 نفر مبتلا به بیماری ایدز ( وارد فاز بیماری شده) شده و 4722 نفر از افراد مبتلا نیز فوت کرده‌اند. حدود 46 درصد از این مبتلایان به HIV در زمان ابتلا در گروه سنی 34-25 سال قرار داشته‌اند که بالاترین نسبت در بین گروههای سنی را به خود اختصاص می‌دهند.
گزارش رسمی وزارت بهداشت می‌افزاید علل ابتلا به HIV در بین کل مواردی که از سال 1365 تاکنون در کشور به عنوان مبتلا به ثبت رسیده‌اند به ترتیب تزریق با وسایل مشترک در مصرف کنندگان مواد «69.6 درصد»، رابطه جنسی «10.1 درصد»، دریافت خون و فرآورده‌های خونی «1درصد» و انتقال از مادر به کودک «1درصد» بوده است. راه انتقال در 9/17درصد از این گروه نامشخص مانده است که البته حدس زده می‌شود بیشتر این افراد از طریق رابطه جنسی مبتلا شده‌باشند.
اما در مورد موارد شناسایی شده جدید آمار، اندکی فرق می‌کند. اعتیاد تزریقی 62.5 درصد، برقراری روابط 21.2 درصد و انتقال از مادر مبتلا به کودک 9/3 را تشکیل داده است.
در 4/12درصد از موارد شناسایی شده در این آمار راه انتقال نامشخص بوده و هیچ مورد جدید ابتلا از راه خون و فرآورده‌های خونی گزارش نشده است.
اما مدتی بعد از این آمار رسمی، مینو محرز، عضو کمیته کشوری ایدز و رئیس مرکز تحقیقات ایدز وزارت بهداشت گفت که این آمار رسمی بیانگر وضعیت واقعی این بیماری در کشور نیست و به جز 23 هزار بیمار شناخته شده، حدود 100 هزار مبتلای ناشناخته داریم و تأکید کرد: «از بین بیماران مراجعه کننده به بنده نیز 99 درصد موارد جدید از طریق رابطه جنسی مبتلا شده‌اند».
او گفت:‌ مسئله دیگر این است که آمار وزارت بهداشت فقط موارد شناسایی شده عفونت HIV/AIDS را نشان می‌دهد و به علت آگاهی کم مردم درباره این بیماری و روشهای پیشگیری و درمان آن و با توجه به اینکه سیستم شناسایی فعال این بیماری به خصوص در بین روسپی‌ها نداریم آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت بیانگر وضعیت واقعی این بیمای در کشور نیست.
وی تأکید کرد: از بین بیمارانی که به بنده مراجعه می‌کنند، اگر نگویم 100درصد،‌99 درصد از طریق رابطه جنسی به این بیماری مبتلا شده‌اند و واقعاً اگر مسئولان نسبت به گسترش شیوع جنسی ایدز حساس نشوند و اطلاع رسانی و برنامه ریزی کافی نداشته باشند،آینده نگران کننده‌ای خواهیم داشت.
عضو کمیته کشوری کنترل ایدز وزارت بهداشت افزود: بر اساس فرمولهای سازمان بهداشت جهانی و با توجه به موارد شناسایی شده و رشد این بیماری، می‌توان گفت بین 100 تا 120 هزار مورد ابتلا به ویروس ایدز در کشور ما رخ داده یعنی اکنون بین 80 تا 100 هزار فرد مبتلا به این ویروس و ناقل آن بدون اینکه حتی خودشان بدانند، به این عفونت مبتلا هستند و می توانند عامل انتقال آن به دیگران باشند.
رشد 20 درصدی انتقال جنسی ایدز در ایران
درست 4 ماه بعد از این اظهارات بود که عباس صداقت، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت با اشاره به افزایش ابتلا به HIV در زنان کشور چنین گفت:‌70 هزار فرد مبتلا به HIV در کشور از بیماری خود خبر ندارند و از حدود یکسال پیش با رشد 20درصدی ابتلای جنسی ایدز در کشور مواجه هستیم.
نکته‌ای که شاید بارها از زبان کارشناسان و پزشکان درمانگر ایدز بیان شده بود اما بیان آن از زبان مقام مسئول این بیماری در وزارت بهداشت نشانگر نگران کننده بودن اوضاع بود.
وی افزود: در این زمینه ابتلا به HIV در زنان نیز افزایش یافته است و ما سعی می‌کنیم علاوه بر ادامه برنامه‌های کاهش آسیب در حوزه HIV به خصوص معتادان تزریقی توجه ویژه‌ای نیز به پیشگیری از ابتلا به HIV از طریق ارتباطات جنسی ناسالم داشته باشیم.
صداقت با اشاره به تهدید ابتلا به HIV در بین جوانان به خصوص با توجه به افزایش مصرف روانگردان‌ها که می‌تواند عامل غیرمستقیم در افزایش HIV به حساب آید، تصریح کرد: آخرین آمار تعداد HIV طبق آمار سال جاری بالغ بر 24 هزار نفر مبتلا به HIV در کشور است که برنامه‌های مراقبتی، مشاوره و آزمایش آنان به صورت محرمانه و رایگان صورت می‌پذیرد.
صداقت ادامه داد: البته بر اساس تخمین‌‌های مدل‌های ریاضی نیز برآورد داریم که تعداد موارد HIV در کشورمان بالغ بر 93 هزار نفر هستند که اگر این تعداد را منهای 24 هزار نفر HIV ثبت شده کنیم. بالغ بر 70 هزار نفر از وضعیت HIV خود اطلاع ندارند و وزارت بهداشت تمام تلاش خود را انجام می‌دهد تا با راه‌اندازی مراکز مشاوره در تمام استان‌ها و خطوط تلفنی مشاوره به این افراد خدمات رایگان ارائه دهد.
وی اظهار داشت: بیش از 104 مرکز مراقبت HIV به همراه 90 پایگاه مشاوره به افرادی که احتمال ابتلا به بیماری HIV دارند. خدمات رایگان و محرمانه ارائه می‌دهد که در این زمینه احتیاج است که خانواده‌ها برای مراقبت از جوانان خود با این مراکز آشنا شوند.
او تأکید کرد: هیچ درمانی برای HIV وجود ندارد ولی می‌توان برای جلوگیری از این بیماری پیشگیری‌های لازم را انجام داد و افراد باید مراقب رفتارهای نامناسب اجتماعی خود باشند و از مصرف مواد مخدر، روانگردان‌ها و در نهایت روابط ناسالم جنسی پرهیز کنند.
صداقت هشدار داد: به دلیل جوان بودن کشور ما مانند همه کشورهای جهان ،جوانان رفتارهای پرخطر بیشتری دارند که می‌تواند خطر ابتلای افراد به بیماری HIV را افزایش دهد.
صداقت تصریح کرد: از سال 1365 تا سال 1390 آمار تجمیع مبتلایان به HIV از طریق جنسی 7 درصد بود که امروز با آمار 10 درصدی رشد جنسی مواجه هستیم یعنی در سال 90 اگر به صورت جدا بخواهیم ابتلا به HIV از طریق موارد جنسی را بررسی کنیم با رشد 20 درصدی مواجه می شویم که این باعث نگرانی است.
مسعود مردانی، عضو کمیته کشوری ایدز نیز در این باره گفت: مسئله حذف روز جهانی ایدز از تقویم ملی ایران که اول دسامبر مصادف با 11 آذر است یک بدسلیقگی بود که درصددیم این روز را به تقویم ملی بگردانیم زیرا این بیماری رو به گسترش است و برای جلب توجه عمومی و آگاه کردن مردم نسبت به خطری که در انتظارشان است لازم است.
او اضافه کرد: آمار رسمی وزارت بهداشت وجود حدود 24 هزار موارد ثبت شده ابتلا به HIV را نشان می‌دهد که از این تعداد برخی فوت کرده و برخی وارد فاز بیماری شده‌اند اما سازمان بهداشت جهانی برای تخمین میزان واقعی فرمول 4 یا 5 برابر کردن آمار ثبت شده را اعلام کرده که بر اساس آن می‌توان حدس زد که حدود 100 هزار فرد آلوده به ویروس ایدز در کشور داریم که بیش از 75 هزار نفر آنها یا از بیماری خود خبر ندارند یا آن را پنهان می‌کنند و می‌توانند این بیماری را به دیگران انتقال و گسترش دهند.
مردانی گفت: البته برخی‌ها آمار مبتلایان به این ویروس را در ایران بیش از این میزان و تا 300 هزار نفر اعلام می‌کنند که به نظر می‌رسد که غلو است و صحت ندارد و افرادی هم که از بروز 90 درصدی موارد جدید از طریق رابطه جنسی سخن می‌گویند نیز احتمالاً فقط مطب خود را می‌بینند و نمی‌توان این آمار را به کل کشور تعمیم داد.
شیوع 10 برابری ایدز جنسی
وی اضافه کرد: اما واقعیت این است که بروز موارد جنسی ایدز طی 15 سال گذشته 10 برابر شده و از 2 درصد به حدود 20 درصد رسیده است و اگر مواردی که علت ابتلا ناشناخته است را هم عامل جنسی بدانیم این میزان بیشتر هم می‌شود‌.
این فوق تخصص بیماریهای عفونی ادامه داد: واقعیت این است که بروز ایدز به طرف عامل جنسی تغییر کرده است و وزن این عامل بیشتر از گذشته شده است، که یک علت آن ناآگاهی مردم از این عامل مهم و لزوم آموزش عمومی در این زمینه آشکار است. بنابراین ما برای اولین بار امسال در سمینار کشوری روز جهانی ایدز آ‌موزش عمومی به مردم را هم با حضور خود بیماران شروع کرده‌ایم.
فاجعه‌ای شبیه تایلند
وی گفت: اگر همین روند ادامه پیدا کند، ممکن است فاجعه‌ای شبیه تایلند، هند یا چین در انتظار ما باشد.
مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت هم نگران آینده این بیماری در کشور است.
به گفته او رشد انتقال ایدز از طریق روابط جنسی غیر متعارف و مصرف روانگردانهایی مثل شیشه که تمایلات جنسی را 8 تا 10 برابر می‌کند اگر به همین روال ادامه پیدا کند، در آینده آتشفشان بیماری ایدز در کشور شعله ور می‌شود.
وزیر بهداشت معتقد است: رشد تزریقی ایدز را در کشور تقریباً کنترل کرده‌ایم و مشکلی نداریم و در همان حدی که قبلاً بوده باقیمانده است. ولی رشد انتقال ایدز از طریق جنسی خیلی بیشتر شده و خطرناک شده است.
او به خبرنگار فارس گفت: اگر همین روند رشد ایدز از طریق روابط جنسی ناسالم طی شود یک دفعه 10سال آینده می‌بینیم، 50 درصد مبتلایان به ویروس ایدز در کشور ما از طریق جنسی مبتلا شده‌اند. چون هر فردی به خصوص از بین زنان خیابانی می‌تواند به طور متوسط 5 نفر را مبتلا کند.
وزیر بهداشت گفت: آماری که ما داریم این است که 50 درصد این افراد از روش‌های معمولی پیشگیری مثل کاندوم استفاده نمی‌کنند. به همین خاطر افرادی که با اینها تماس دارند مبتلا می‌شوند. این افراد ممکن است بعداً ویروس ایدز را با افراد دیگری حتی همسرانشان منتقل کنند. بنابراین آمار ایدز از این بابت خیلی خطرناک و نگران کننده است.
آتشفشان ایدز
به گفته او مواد محرک و روانگردان مثل شیشه، کراک و ... نیز وجود دارد. این مواد حالت‌هایی را در افراد ایجاد می‌کند که تمایلات جنسی را 8 تا 10 برابر می‌کند و باعث می‌شود مراقبت از خودشان را از دست بدهند و اگر قبلاً از پوششی استفاده می‌کردند تا مبتلا نشوند. حالا دیگر آن را از دست می‌دهند.به این ترتیب این افراد دیگر نمی‌توانند از ابتلا به ایدز جلوگیری کنند.
وی گفت: حتی گاهی می‌بینیم که این افراد مرتکب قتل و جنایت و اعمال خلاف حتی با محارمشان می‌شوند. بنابراین این دو مسئله یعنی روابط جنسی غیرمتعارف و مواد روانگردان مثل شیشه می‌تواند آتشفشان ایدز را در کشور شعله‌ور کند.

[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 8:54 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 

 حسین شریعتمداری یادداشتی با عنوان «بازی در تیم گرگ‌ها» در کیهان نوشت:
  • شکست اخیر و 8 روزه اسرائیل در جنگ غزه و برخی اخبار پیرامونی آن مخصوصا حمایت تسلیحاتی و آموزشی جمهوری اسلامی ایران از جنبش مقاومت فلسطین پرده های دیگری از پشت صحنه فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 را نیز بالا زده است.
  • در جریان فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 به گواهی اسنادی که بارها در کیهان مطرح شده است، ائتلاف مدعیان اصلاحات، منافقین، بهایی ها، مارکسیست ها، ملی مذهبی ها، و تمامی گروهها و جریانات مخالف نظام تحت مدیریت و برنامه اعلام شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس شکل گرفته بود و شعارهای اصلی سران و عوامل فتنه دقیقا با اهداف این مثلث همخوانی داشت، تا آنجا که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در اقدامی بیرون از عرف شناخته شده دیپلماتیک، حمایت از جنبش سبز(!) را یکی از اهداف استراتژیک آمریکا معرفی کرد و نخست وزیر انگلیس، با اعلام این که ماهیت جنبش سبز(!) بازگشت به حاکمیت سکولار و غیردینی است، حمایت دولت انگلیس از فتنه 88 و سران و عوامل آن را پنهان نکرد. در جریان فتنه 88، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرد که «اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند»! و شیمون پرز، رئیس جمهور رژیم کودک کش اسرائیل گفت «اصلاح طلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران می جنگند»!
  • چرا مدعیان اصلاحات نسبت به اظهارات نتانیاهو و شیمون پرز کمترین واکنشی نشان نداده و حتی به طور شفاهی و نه فقط به تصریح بلکه به تلویح و کنایه نیز اظهارات آنها را نفی نکردند؟!
  • آنچه نتانیاهو و شیمون پرز درباره هویت سران و عوامل فتنه مطرح کرده بودند دقیقا با مواضع و عملکرد فتنه گران همخوانی داشت. و به بیان دیگر، چنانچه این اظهارات نیز مطرح نمی شد، مواضع و عملکرد سران و عوامل فتنه به تنهایی برای اثبات همراهی و همخوانی آنها با اهداف رژیم اشغالگر قدس کافی بود.
  • مگر حذف قید «اسلام» از «جمهوری اسلامی ایران» اهانت به ساحت مقدس امام حسین(ع)، پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام(ره)، شعار به نفع آمریکا در روز مبارزه با استکبارجهانی، شعار به نفع اسرائیل در روز قدس، ائتلاف با منافقین و بهایی ها و مارکسیست ها و نهضتی ها و ملی گراها و کلان سرمایه داران و... دهها نمونه دیگر از این دست نشانه غیرقابل تردیدی از همخوانی با اسرائیل و آمریکا و متحدان اروپایی آنها نبود؟! گفتنی است که سران فتنه حتی امروزه نیز حاضر به مرزبندی با مثلث یاد شده نیستند، چرا؟!
  • شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»! که فتنه گران در روز قدس سال 88 سر داده بودند و باز هم مثل بقیه موارد کمترین اعتراض و یا انتقاد سران و عوامل اصلی فتنه را در پی نداشت.
  • رژیم صهیونیستی از کمک ها و حمایت های تسلیحاتی و آموزشی جمهوری اسلامی ایران به حزب الله و مقاومت فلسطین باخبر بود، مخصوصا آن که جنگ های 33 روزه و 22 روزه قبل از فتنه 88 اتفاق افتاده بود و بسیار طبیعی بود که قطع این کمک ها یکی از ایده آل های رژیم کودک کش اسرائیل باشد، که بود و هست. در شعاری که از سوی فتنه گران به کار گرفته شده بود دقت کنید«نه غزه، نه لبنان»! یعنی دقیقا همان نقطه ایده آل اسرائیل. آیا غیر از این است؟!
  • میرحسین موسوی در تبلیغات انتخاباتی خود حمایت جمهوری اسلامی ایران از ملت های لبنان و فلسطین را زیرسوال برده و به بهانه اینکه، ابتدا باید خودمان قدرتمند شویم، حمایت از لبنان و فلسطین را بیرون از برنامه خود دانسته بود. باز هم دقت کنید؛ دقیقا ترجمه همان شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»! است! که در حاشیه و همین جا باید گفت؛ حمایت از جنبش های مقاومت در لبنان و فلسطین، دفاع از جمهوری اسلامی ایران نیز هست، چرا که دو خط آبی روی پرچم رژیم اشغالگر قدس به معنای از نیل تا فرات است بنابراین نیروهای مقاومت در لبنان و فلسطین به نمایندگی از سوی همه کشورهای اسلامی و از جمله ایران اسلامی با اسرائیل درگیر هستند، یعنی آنها خاکریز اولند. آیا شایسته بود در جریان جنگ تحمیلی ادعا کنیم که عراق، خرمشهر را اشغال کرده و دفاع در مقابل این اشغالگری وظیفه مردم خوزستان است!! آیا چنانچه ارتش بعثی به سایر شهرها می رسید همان جنایات فجیع که در خرمشهر مرتکب شد را نسبت به جان و مال و ناموس مردم دیگر شهرها روا نمی داشت؟ و درباره «جانم فدای ایران»! که باید گفت؛ آیا همراهی آشکار شما با دشمنان این مرز و بوم نشانه دفاع از ایران است یا دفاع از ایران را مردم و رزمندگان جان بر کفی بر عهده داشتند که در جریان فتنه 88 نیز مانع وطن فروشی شما شدند؟!
  • اکنون که ماجرای حمایت تسلیحاتی و آموزشی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران از جنبش های مقاومت لبنان و فلسطین آشکار شده است به آسانی می توان فهمید که شعار «نه غزه نه لبنان» و سکوت سران و عوامل فتنه در مقابل اظهارات نتانیاهو و شیمون پرز و ... از کجا آب می خورده است!

[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 8:53 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 

بنا به هر سال، لیست صد متفکر برجسته جهان از دید نشریه آمریکایی «فارن پالیسی» منتشر شد؛ لیستی که به نظر می‌رسد، این بار بیش از همیشه بر پایه ملاحظات سیاسی تدوین شده است؛ لیستی که در آن بنیامین نتانیاهو، دوشادوش بیل گیتس قرار دارد و امیر قطر با اختلافی چشمگیر از «یورگن هابرماس» پیشی می‌گیرد!

به گزارش «تابناک»، لیست صد متفکر بر‌تر جهان در سال 2012 که امروز در نشریه «فارن پالیسی» منتشر شده، نکات بسیار جالب توجه و بعضاً خنده‌داری در خود دارد. این نکات تا اندازه‌‌ای در گزارش امسال برجسته است که اصولاً لفظ «متفکر» را برای افراد مورد اشاره بی‌معنا ساخته است.

جایگاه نخست این فهرست، مشترک به «آنگ سان سوچی» رهبر مخالفان میانمار و «تین سین»، رئیس جمهور این کشور اختصاص داده شده است. فارن پالیسی در بیان دلیل این انتخاب می‌نویسد: «برای نشان دادن این که تغییر در هر جایی می‌تواند رخ دهد؛ حتی در سرکوب‌گر‌ترین دولت‌های جهان».

بی‌گمان، این موضوع اتفاقی نیست که انتخاب این دو تن در صدر فهرست نامبرده با سفر اوباما به میانمار  که نخستین سفر یک رئیس جمهور آمریکا به این کشور بود ـ همزمان شده است. دولت آمریکا در سال‌های اخیر، همواره ضمن حمایت از سوچی تلاش داشته با ارتقای وی به جایگاه یک رهبر واقعاً دمکراتیک، چهره میانمار را به سود سیاست‌های خود تغییر داده و احتمالاً پایگاهی جدید را در شرق دور و نزدیکی رقیب بزرگش ـ چین ـ برای خود دست و پا کند.

این در حالی است که نه دولت آمریکا و نه فارن پالیسی، هیچ یک اشاره‌ای به کشتار وحشیانه مسلمانان در میانمار در سال جاری نکرده‌اند که تاکنون با حمایت کامل تین سین و سکوت سوچی همراه بوده است!

اما کمی که در این فهرست پایین‌تر برویم، نکات جالب‌تری نیز به چشم می‌خورد:

مقام سیزدهم این فهرست مشترک به «ایهود باراک»، وزیر جنگ و «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی اختصاص داده شده است. دلیل فارن پالیسی برای این انتخاب نیز کاملاً ساده و سرراست است: «برای وادار کردن جهان به مقابله با برنامه هسته‌ای ایران»!

«مئیر داگان» و «یووال دیسیکین»، مقامات امنیتی سابق رژیم صهیونیستی نیز از رحمت این نشریه بی‌نصیب نمانده و به طور مشترک رتبه چهاردهم را از آن خود اختصاص کرده‌اند.

تلاش بی‌وقفه دولتمردان ترکیه در جبهه ضد سوریه نیز توانسته رتبه 28 را برای «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر و «احمد داوداوغلو»، وزیر خارجه این کشور به دست ‌آورد.

در این میان، رتبه سی و سوم این فهرست، کسی نیست جز «سلمان رشدی»؛ به دلیل «دفاع از آزادی بیان، به گونه‌ای که گویا زندگی خودش و ما به آن وابسته است»!

اما شاید خنده‌دار‌ترین انتخاب در میان این صد نفر، گنجاندن نام «حمد بن خلیفه آل ثانی»، امیر قطر، به عنوان پنجاه و نهمین متفکر سال 2012 باشد! فارن پالیسی دلیل این انتخاب را «پر کردن خلأ رهبری در منطقه خاورمیانه» دانسته و در تعریف از او تا آنجا پیش رفته که وی را «هنری کیسینجر عرب» خطاب کرده است.

این در حالی است که فلاسفه سیاسی شناخته شده‌ای همچون «یورگن هابرماس» و «اسلاوی ژیژک» به ترتیب در رتبه‌های 88 و 92 این فهرست جای دارند.

همان گونه که می‌توان حدس زد، چهره‌های اپوزیسیون چین و روسیه، رقبای بین‌المللی آمریکا نیز جایگاه‌های خوبی را در فهرست متفکران امسال به دست آورده‌اند.

در مجموع، فهرست صد نفره فارن پالیسی به هر چیزی شبیه است، جز نام مجموعه‌ای از «متفکران». شاید نام پیش برندگان سیاست آمریکا در جهان برای آن مناسب‌تر باشد!

[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 8:50 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 165
بازدید دیروز: 64
کل بازدیدها: 1655578