سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه

ترک سیگار از ترک مواد مخدر سنتی هم سخت تر است. اما کارشناس مواد غذایی توصیه هایی برای ترک سیگار دارد.

به گفته او کشمش، انجیر خشک و بادام تمایل به سیگار را کم کرده، در نتیجه ترک سیگار را راحت تر می کند.

زارع به پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت گفته است: "سیگاری ها کشمش ، انجیر خشک و بادام بخورند. این مواد غذایی به راحتی قلیایی بودن بدن را افزایش می دهند، بنابراین تمایل به سیگار را کم کرده، در نتیجه ترک سیگار را راحت تر خواهند کرد. "

او همچنین گفت: "سیگاری ها اگر از آدامس های حاوی نیکوتین که مخصوص ترک سیگار است، استفاده می کنند، مواد اسیدی را (موادی که محیط بدن را اسیدی می کند) مصرف نکنند، زیرا خاصیت خنثی کننده خواهند داشت. مواد اسیدی شامل: انواع نوشابه ( کوکاکولا، قهوه، آبمیوه و ماءالشعیر )، گوشت قرمز، ماهی، تخم مرغ، بادام زمینی، حبوبات است. حداقل 15 دقیقه قبل از مصرف این آدامس ها، از خوردن مواد اسیدی خودداری شود."

 زارع با اشاره به مصرف سبزی های برگ سبز تیره در سیگار ی ها گفت: "سبزی های برگ سبز تیره از مهم ترین و مناسب ترین منابع تغذیه ای برای جلوگیری از سرطان به شمار می آیند بنابراین از خوردن برگ های سبز تیره مانند کاهو به دلیل خشن بودن، صرف نظر نکنید، زیرا حاوی مواد مغذی بی شماری نسبت به برگ های سبز روشن هستند."


[ یکشنبه 90/9/13 ] [ 8:45 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
اعتصاب بازاریان هند  به علت اجازه فعالیت دولت به شرکت زنجیره ای آمریکایی وال مارت

تایگر وودز قهرمان معروف گلف در رقابت های جهانی چورون

تصویری هوایی از خانه خدا  و ساخت و سازهای بسیار اطراف آن

چرخ و فلک پارک زورا در بغداد، عراقی ها پس از ده سال باید منتظر عراق بدون حضور اشغال گران باشند

بخشی از رودخانه دانوب خشک شده

فستیوال Horenball در هند با حرکات عجیب و غریب شرکت کنندگانش مورد توجه علاقه مندان قرار گرفته است

مشخص شدن نتایج اولیه انتخابات مصر و پیروزی اخوان المسلمین در این انتخابات

تور آسایی کلینتون در برمه همچنان ادامه دارد

نمایی از شهر ریو دوژانیرو و مجسمه معروف مسیح بر فراز کوه، نورپردازی قرمز رنگ مجسمه مسیح به علت یاداوری روز جهانی مبارزه با بیماری ایدز است

زندانی در سودان جنوبی

[ یکشنبه 90/9/13 ] [ 8:44 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

مزه پرانی های شوهرم نقل مجالس خانوادگی مان شده بود و مسعود با شوخی های مسخره اش اعصابم را خط خطی می کرد. او همیشه از تجدید فراش و ازدواج با خانم بیوه ای حرف می زد که خواهر یکی از دوستانش است.

زن 55ساله در دایره اجتماعی کلانتری 35مشهد افزود: من هر چه به او می گفتم دست از این حرف های چرت و پرت بردارد و شخصیت مرا جلوی دیگران خرد نکند فایده ای نداشت و مسعود با این شوخی هایش آن قدر مرا عصبی و افسرده کرده بود که واقعا فکر می کردم ریگی به کفش دارد و حتی نسبت به آن خانم نیز احساس تنفر و حساسیت زیادی پیدا کرده بودم.

مشکلات روحی و روانی من از حدود 6ماه قبل بیشتر شد چون بازنشسته شدم و هر روز مسعود که اهل خوشگذرانی و تفریح است با دوستانش به این طرف و آن طرف می رود و از ازدواج مجدد و این که می خواهد یک هووی خوب برایم بیاورد تا در خانه تنها نمانم حرف می زند.

صحبت های شوهرم حتی در رفتار 2 پسرم نیز تغییر ایجاد کرد و آنها نیز دچار بدبینی شده اند. من که دیگر واقعا حوصله ای برای شنیدن حرف های مسعود نداشتم یک روز به او گفتم خیلی مردانه برو و خواهر دوستت را بگیر تا تکلیف ما هم روشن شود. در این لحظه او قهقهه ای زد و گفت: اتفاقا همین کار را می خواهم به زودی انجام بدهم و سپس از خانه بیرون رفت.

خیلی دلم گرفته بود و با ناراحتی از خانه بیرون زدم و به پارک رفتم. روی صندلی نشسته بودم و با یادآوری خاطرات گذشته و این که مسعود برای جلب رضایت پدر و مادر خدا بیامرزم با ازدواجمان چقدر تلاش کرد چشمانم پر از اشک شد. در این لحظه مردی حدود 58ساله در کنارم نشست و به صورتم نگاهی کرد و گفت: اتفاقی افتاده، نکند شما هم مثل من تنها هستید. نمی دانم چرا با این سن و سال فکر احمقانه ای به سرم زد و گفتم شوهر ندارم و به این ترتیب بود که آشنایی ما آغاز شد.

من هر روز به پارک می رفتم و با آن مرد که البته فردی باوقار و سنگین است قدم می زدم و به نوعی می خواستم جای خالی مسعود را با حضور این فرد و صحبت های پدرانه اش پر کنم. اما شوهرم که نسبت به من مشکوک شده بود یک روز با پسرانم مرا زیرنظر گرفتند و زمانی که با آن آقا در پارک قدم می زدم جلو آمدند و سروصدا راه انداختند. مرد غریبه به شوهر و پسرانم گفت: این خانم مثل من تنهاست و شوهرش را چند سال قبل از دست داده است و شاید ما بخواهیم در آینده باهم ازدواج کنیم.

با این وضعیت آبرو و حیثیتم رفت و مسعود می گوید حاضر نیست یک دقیقه به این زندگی ادامه بدهد. پسرانم نیز مرا مایه ننگ خود می دانند. البته خودم می دانم که چه اشتباهی کرده ام ولی واقعیت این است که سال هاست من وهمسرم از نظر عاطفی همدیگر را از دست داده ایم. او دلخوش به دوستان خوشگذران خود است و من سرگرم کارم بودم که با بازنشستگی، احساس تنهایی عذابم داد و مرتکب چنین حماقتی شدم.


[ یکشنبه 90/9/13 ] [ 8:42 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
در حمله چند مرد مسلح افغان به افراد یک خانواده و ریختن اسید روی آنان پنج ساکن خانه به‌دلیل شدت سوختگی راهی بیمارستان شدند
کد خبر: 208012
تاریخ انتشار: 13 آذر 1390 - 08:16

به گفته پلیس افغانستان، این افراد مسلح با حمله به این خانه به صورت سه خواهر و والدین آنان اسید پاشیدند. این خانواده که با ازدواج دخترشان با یکی از مظنونان این حادثه مخالفت کرده بودند، مورد حمله قرار گرفتند.

به گفته قربانیان اسیدپاشی، مردان مسلح در یک حمله شبانه و برای ترساندن دختران این خانواده مرتکب این جنایت شدند تا دیگر شانسی برای ازدواج با فرد دیگری نیز نداشته باشند.

به گفته پلیس، بزرگ‌ترین دختر این خانواده که 18 سال دارد به خواستگاری این مرد جواب رد داد و به عقد یکی از اقوامش درآمد.

به گفته پلیس افغانستان، یکی از افراد مسلح، والدین این دختران را مورد ضرب و شتم قرار داد و دختران را تهدید کرد که صدایی از آنان بلند نشود.

در حالی که این سه دختر از ترس در حال مرگ بودند، مرد مسلح ظرف اسید را روی دستان مادر و پدر آنان ریخت. به گفته پلیس، قربانیان این حادثه به بیمارستان منتقل شدند و حال پدر و یکی از دختر‌ها که 40درصد دچار سوختگی شده، وخیم اعلام شده است.

همچنین مادر و دو دختر دیگر دچار جراحت‌هایی در صورت و دستانشان شده‌اند.

به گزارش روزنامه دیلی میل، پلیس در تلاش برای پیدا کردن این افراد مسلح است.


[ یکشنبه 90/9/13 ] [ 8:41 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
بعد از اینکه دیدیم او خود را از پنجره به بیرون پرت کرد به پلیس خبر دادیم اگر قتل کار ما بود این کار را نمی‌کردیم

دو برادر که متهم به قتل مردی جوانی شده‌اند یک‌بار دیگر در برابر قضات قرار گرفتند و تاکید کردند اتهامی که به آنها وارد شده بی‌اساس است و مقتول خودکشی کرده‌ است.

این دو برادر متهم هستند مرد مورد علاقه خواهرشان را به قتل رسانده‌اند. مرداد ماه پنج سال پیش وقتی که ماموران کلانتری نبرد در محل حادثه حاضر شدند، جسد مرد جوانی را دیدند که غرق در خون کنار پنجره خانه‌ای افتاده ‌بود. دو برادری که ماموران را باخبر کرده بودند در محل حضور داشتند. آنها مدعی شدند مقتول خودش را از پنجره طبقه سوم خانه آنها به پایین پرت کرده‌ است.

وقتی جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت، دو برادر مورد بازجویی قرار گرفتند. آنها مدعی شدند مقتول برای برقراری ارتباط با خواهرشان وارد خانه آنها شده و زمانی که متوجه حضور دو برادر شده خود را از پنجره طبقه سوم آپارتمان به پایین پرت کرده‌ است.

در حالی‌که دو برادر قصد داشتند مرگ مرد جوان را خودکشی جلوه دهند، فردی که خود را همسایه دو برادر معرفی می‌کرد، مدعی شد صحنه قتل را دیده‌ است. او گفت: من دیدم دو برادر، مرد مقتول را از پنجره به بیرون پرت کردند و بعد خون‌هایی را که در راهرو ریخته بود، پاک کردند. گفته‌های این مرد در حالی بود که پزشکی قانونی هم اعلام کرد مرد جوان بر اثر سقوط فوت نکرده بلکه این مرد به خاطر ضربه‌ای که به سرش خورده‌ جانش را از دست داده و بعد از اینکه ضربه به سرش برخورد کرده از پنجره به پایین پرت شده ‌است، هر چند دو برادر همچنان منکر قتل بودند.

پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه 74 دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده شد. متهمان همچنان منکر قتل شدند و گفتند قصد کشتن مرد جوان را نداشتند اما او ترسید و خود را از پنجره به پایین پرت کرد. این دو برادر در دادگاه گفتند: ما اتهام قتل را قبول نداریم. شب حادثه به صورت سرزده به خانه رفتیم. خواهرم در منزل تنها بود و متوجه شدیم مردی هم در خانه ‌است. او را دنبال کردیم. مرد جوان به سمت طبقه سوم دوید و ما هم پشت سرش رفتیم. وارد اتاق شد و وقتی دید نمی‌تواند فرار کند به سمت پنجره رفت و خود را از پنجره به بیرون پرت کرد. این دو برادر گفته‌های شاهد را رد کردند و گفتند که این حرف‌ها دروغ است. زمانی که شاهد پرونده برای بیان شهادت در دادگاه حاضر شد، گفته‌های قبلی‌اش را رد کرد و گفت: من در بازپرسی گفتم جسد را در کنار پنجره در خیابان دیدم و آنجا خون هم بود. من در مورد داخل خانه متهمان حرفی نزدم.

با این حال هیات قضات با اکثریت آرا دو برادر را به قصاص محکوم کردند. رأی صادره مورد اعتراض متهمان قرار گرفت و پرونده به دیوان‌عالی کشور فرستاده شد. هیات قضات دیوان‌عالی اعلام کردند با توجه به اینکه شاهد پرونده گفته‌های خود را پس گرفته و متهمان هم در هیچ‌یک از مراحل تحقیق به قتل اعتراف نکرده‌اند، همچنین با توجه به نظریه پزشکی قانونی که در آن معلوم نیست ضربه را کدام یک از متهمان به سر مقتول وارد کرده، رأی صادره نقض شده و رسیدگی به آن به شعبه دیگری موکول می‌شود.

با توجه به نظر دیوان‌عالی کشور روز گذشته شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برای رسیدگی به این پرونده تشکیل جلسه داد. در این جلسه که قاضی محمدی ‌کشکولی ریاست آن را برعهده داشت بعد از اینکه نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد برای دو متهم درخواست مجازات کرد و اولیای‌دم هم درخواست مجازات قصاص کردند. متهمان در جایگاه حاضر شدند آنها یک‌بار دیگر اتهام را رد کردند و گفتند نمی‌دانند ضربه چطور به سر مقتول وارد شده است و آنها در قتل هیچ ‌نقشی نداشتند و مقتول از ترس خودش را به بیرون پرت کرد. متهمان گفتند: ما می‌خواستیم او را بگیریم. مقتول مسیر خانه را به درستی بلند نبود و داشت فرار می‌کرد. وقتی در یک اتاق گیر افتاد دیگر نتوانست کاری کند البته به نظر نمی‌رسید قصد خودکشی دارد، او فکر می‌کرد می‌تواند از سه طبقه بیرون بپرد و آسیب‌ نبیند. ما هم بعد از اینکه دیدیم او خود را از پنجره به بیرون پرت کرد به پلیس خبر دادیم اگر قتل کار ما بود این کار را نمی‌کردیم.

بعد از دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها، هیات قضات شعبه 71 دادگاه کیفری‌ استان تهران برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.


[ یکشنبه 90/9/13 ] [ 8:40 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

پروفسور پیتر چلکوفسکی محقق آمریکایی در گفت‌وگویی با فارس درباره حادثه کربلا و ویژگی‌های آن سخن گفته است. او تشنگی کودکان و خواسته آب از حضرت عباس را دردناک ترین حادثه در کربلا می داند.

پروفسور پیتر ج. چلکوفسکی (Peter J. Chlkowski)، دانشمند آمریکایی لهستانی تبار، از دانشمندان متخصص فرهنگ ایران است که هم اکنون استاد رشته های مطالعات خاورمیانه، شرق شناسی و اسلام شناسی در گروه مطالعات اسلامی و خاورمیانه دانشگاه نیویورک است.
وی در گفت و گو با خبرنگار بین الملل خبرگزاری فارس، روایت جالبی از داستان کربلا دارد:
 
* شرق شناسی که جذب محرم شد

فارس: آقای چلکوفسکی لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید.
چلکوفسکی: من پیتر چلکوفسکی شهروند آمریکایی هستم. لیسانس خود را در سال 1958 در رشته واژه شناسی شرقی از دانشگاه جگیلونیان شهر کراکوف لهستان دریافت کردم و در مدرسه درام همان شهر به تحصیل در رشته هنرهای تئاتری بپرداختم. در سال 1959 به لندن رفتم و در سال 1962 در مقطع فوق لیسانس در رشته تاریخ خاورمیانه اسلامی از مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی فارغ التحصیل شدم. در حال حاظر هم بیش از 40 سال است که استاد مطالعات اسلامی و خاورمیانه در دانشگاه نیویورک هستم. بخش عمده ای از تحقیقات و مطالعات من مربوط به اسلام شیعی و به طور خاص محرم و واقعه کربلا است و در این حوزه تا کنون 3 کتاب و مقالات متعددی درباره امام حسین و واقعه کربلا نوشته ام.

فارس: علت سفر شما به ایران چه بود؟
چلکوفسکی: همانطور که گفتم در مقطع لیسانس زبان شناسی مشرق زمین خوانده بودم و در ادامه در یکی از دانشگاه های انگلیس مطالعات خاورمیانه را ادامه دادم و به همین دلیل با ایران آشنا شدم، به همین دلیل ایران را برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات زبان فارسی انتخاب کردم.

* جایی که با محرم آشنا شدم...

فارس: شما یکی از معروف ترین محققان غربی در حوزه محرم و عاشورا هستید. از آشنایی خود با محرم بگویید.
چلکوفسکی: درباره آشنایی با محرم و عاشورا باید بگویم که قبل از اینکه به ایران سفر کنم چیز زیادی درباره محرم نمی دانستم و زمانی که برای ادامه تحقیقاتم به شهر رشت سفر کردم مصادف بود با ماه محرم و انجا با یک اجرای تعزیه مواجه شدم. آنجا خیلی شیفته این مراسم شدم و باید اعتراف کنم که یک شبه عاشق محرم شدم. این نمایش برای من که هنرهای نمایشی در لهستان خوانده بودم فوق العاده بود. از آن زمان شروع کردم به تحقیق و نوشتن درباره تعزیه و محرم. از این نمایش به قدری هیجان زده و شگفت زده شده بودم که از آن روز به تحقیق درباره عاشورا و محرم پرداختم.

* هنر تعزیه مرا با محرم آشنا کرد

چیزی که در ابتدا من را به عاشورا و محرم علاقه مند کرد به دلیل اینکه اطلاعی از واقعه عاشورا نداشتم هنر تعزیه بود. رسم و اجرای فوق العاده ای است. اینکه نقش ها دیالوگ خود را با شعر بیان می کردند و رنگ هایی که آدم خوب ها و آدم بدها با آن تفکیک شده بودند. من درباره تعزیه تحقیقات گسترده ای در کشورهای مختلف دنیا کرده ام و ماحصل تحقیقاتم را در یکی از کتابهایم آورده ام.

* تعزیه امام حسین در منطقه کارائیب در قرن 19

فارس: امکان دارد یکی از مواردی که در که در مورد تعزیه و محرم در کشورهای دیگر بررسی کرده اید بگویید؟
چلکوفسکی: در قرن 19 میلادی در منطقه کارائیب، انگلیسی ها کارگران سیاه پوست را در مزرعه های نی شکر به خدمت گرفته بودند و آنها را استستمار می کردند و این کارگران سیاه پوست با انگلیسی ها درگیر شدند ولی از ادامه کار زیر سلطه انگلیسی ها که برای آنها به معنای بردگی بود کنار کشیدند و فرار کردند. به همین خاطر انگلیسی ها برای جبران نیروی کار در مزرعه های نی شکر هزاران نفر را از هند به این منطقه آوردند. جمعیت هندی هایی که به این منطقه آمده بودند مراسم عاشورا را برای دور هم جمع شدن و نشان دادن خود به مردم بومی منطقه انتخاب کردند با وجود اینکه اکثر آنها مسلمان و شیعه نبودند.
این مراسم در این منطقه رفته رفته بومی شد و به با نام تجا که شکل تغییر یافته تعزیه بود برگزار شده است. در این مراسم حسینه های خواصی که ارتفاع سقف آن بسیار بلند بود برپا می شود و از رنگ های متنوعی استفاده میشود.

*فرهنگ عاشورا ایران را در جنگ 8 ساله پیروز کرد

فارس: تاثیر محرم را در میان مردم ایران چگونه دیده اید؟
چلکوفسکی: مردم ایران و در کل شیعیان، واقعه عاشورا را بزرگترین مصیبت تاریخ بشریت می دانند. در ایران علاوه بر اینکه فرهنگ عاشور در تکیه ها و در ماه محرم گرامی داشته می شود در شئون مختلف زندگی مورد توجه قرار میگرد. جمله هر روز عاشوراست و هر روز کربلا است در جنگ 8 ساله تاثیر زیادی در مبارزه سربازان ایرانی داشت و همین مساله باعث انگیزه آنها برای ادامه مبارزه میشد. و اتفاقا همین فرهنگ بود که باعث پیروزی سربازان ایرانی شد. من مسلمان یا شیعه نیستم ولی خیلی مجذوب این فرهنگ شده ام.

فارس: آیا بررسی فرهنگ عاشورا تاثیری بر خود شما هم داشته؟
چلکوفسکی: با مرور واقعه کربلا بارها تحت تاثیر قرار گرفته ام و اشک درچشمانم جمع شده است ولی به خود اجازه نداده ام که گریه کنم چراکه من محقق هستم و نباید تحت تاثیر احساساتم قرار بگیرم.

* شیفته شخصیت حضرت عباس هستم

فارس: چه کسی در واقعه عاشورا شما را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است؟
چلکوفسکی: من به صورت خاص شیفته شخصیت "حضرت عباس" هستم. من مقالات زیادی را درباره ایشان نوشته و چاپ کرده ام و متون زیادی را درباره مراسمی که به حضرت عباس مرتبط می شود را جمع آوری کرده ام.

* حضرت عباس به روایت چلکوفسکی

فارس: اگر بخواهید حضرت عباس را برای مخاطبان آمریکایی معرفی کنید چه می گویید؟
چلکوفسکی: عباس جنگ آور، آزادی خواه و مدافع شجاع و بی باکی است که از حسین و خانواده اش محافظت کرد.
عباس فردی است که شما در فارسی به آن میگویید پهلوان. عباس پهلوان واقعی بود. او از حسین و خانواده او تا آخرین لحظه محافظت میکند. او زمانی که می رود برای کودکان آب بیاورد دستانش را از دست می دهد بعد مشک را به دهن میگیرد و زمانی که می بینند او ایستادگی می کند و به راه خود ادامه می دهد او را می کشند.

* دردناک‌ترین حادثه کربلا به روایت کارشناس آمریکایی

فارس: دردناک ترین حادثه کربلا از نظر شما کدام حادثه است؟
چلکوفسکی: تشنگی کودکان در خیمه ها و طلب آب از عباس داستان دردناکی دارد که مرا واقعا تحت تاثیر قرار می دهد.

فارس: مردم ایران همه علاقه زیادی به حضرت عباس دارند و مراسم زیادی با نام ایشان برگزار میشود...
چلکوفسکی: من عاشق مراسمی هستم که نذر حضرت عباس میکنند. مانند سفره حضرت عباس.من بسیار در آیین سفره حضرت عباس دقت کرده ام و مشاهده کرده ام که چقدر زنان شیعه و زنان ایرانی اعتقاد به این رسم دارند ولی متاسفانه من چون خانم نیستم هیچگاه نتوانستم در این مراسم شرکت کنم. چون این مراسم را زنان برپا می کنند. من شاهد بوده ام زنانی را که نذر سفره حضرت عباس کرده اند و حاجت گرفته اند. برای مثال زنی که بچه دار نمی شد و از این طریق توانست حاجت خود را بگیرد.


[ شنبه 90/9/12 ] [ 12:30 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
مشکل ما این نیست که ایران به بمب اتم دست پیدا کرده و از آن هم استفاده کند، بلکه مشکل این است که ایران به بمب هسته‌ای دست پیدا کند و از آن بهره نگیرد / اوباما تا کنون توانسته است، مستقیم 45 دقیقه با ایرانیان گفت‌وگو کند / آمریکا ماهیت اصلی جنگ با ایران را فراموش کرده است.

سرویس بین‌الملل ـ مشکل ما این نیست که ایران به بمب اتم دست پیدا کند و از آن هم استفاده کند، بلکه مشکل این است که ایران به بمب هسته‌ای دست پیدا کند و از آن بهره نگیرد!

به گزارش «تابناک»، این جمله بخشی از اظهارات «دانیل پالیتکا»، رئیس امور سیاست خارجی مؤسسه «آمریکن اینترپرایز» است.

وی در این باره گفته است: بزرگترین مشکل آمریکا این نیست که ایران به بمب هسته‌ای دست یابد یا بمب هسته‌ای آزمایش کند، بلکه بزرگترین مشکل این است که ایران به بمب هسته‌ای دست پیدا کند و از آن استفاده نکند، چون در این صورت همه خواهند گفت، دیدید که ایران چه دولت مسئولیت‌پذیری در عرصه جهانی است که به رغم داشتن بمب اتم از آن بهره نمی‌گیرد و جهانیان مشکلی با زندگی با یک ایران هسته‌ای احساس نخواهند کرد.

در همین حال، نشریه «ویکلی استاندارد» نیز گزارش داده است، متاسفانه آمریکا ماهیت نزاع با ایران را فراموش کرده و بی جهت بر برنامه هسته‌ای ایران متمرکز کرده است، حال آن که اصلا جنگ بر سر توازن قوا در خاورمیانه است و ایران می‌کوشد به نوعی توازن قدرت را در خاورمیانه نگه دارد.

در واقع، مقامات آمریکایی نیز می‌دانند که ایران به اسرائیل حمله نخواهد کرد، بلکه به دنبال توازن قوا هستند؛ مسأله‌ای که برخی در آمریکا نمی‌خواهند در خاورمیانه پدید آید؛ یعنی حمله به ایران برای ایجاد نشدن توازن قوا در خاورمیانه است، چرا که آنان همچنان می‌خواهند اسرائیل و عربستان، قدرت‌های منطقه‌ای باقی بمانند و با تغییر حکومت در ایران، حکومتی را مستقر کنند که در این راستا حرکت کند.

به همین دلیل است که برای برخی از نومحافظه‌کاران، حمله به ایران تنها راهکار است، چرا که در ایران از محافظه‌کاران گرفته تا اصلاح‌طلبان، هیچ کدام خواهان مداخله خارجی به سود آنان در درون کشور نیست و تنها راه برای هدف برخی مقامات آمریکا، حمله نظامی به قصد سرنگون کردن حکومت و حاکمیت است.

در این باره، «باربارا اسلیوین»، روزنامه‌نگار مطرح آمریکایی و متخصص مسائل ایران نیز نوشته است: برای حفظ قدرت منطقه ای اسرائیل چه میزان آمریکایی، ایرانی و اسرائیلی باید کشته شوند؛ تنها و تنها به دلیل اینکه توازن قدرت در منطقه شکل نگیرد؟!

وی همچنین می‌گوید: چرا ما تلاش نمی‌کنیم با ایران گفت‌وگو کنیم؟ اگر آنان گفتند گفت‌وگو نمی‌کنیم، نتیجه مشخص است، اگر گفت‌وگو کردیم و به نتیجه نرسیدیم، تلاش خود را کرده‌ایم.

این در حالی است که دولت اوباما تا کنون 45 دقیقه برای گفت‌وگوی مستقیم با ایران وقت گذاشته و دیگر کاری در این زمینه نکرده است. دولت آمریکا برای اینکه می‌ترسد کمک مالی برخی مؤسسات را از دست بدهد، نمی‌خواهد با ایران گفت‌وگو کند.


[ شنبه 90/9/12 ] [ 12:29 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
آیت الله مکارم شیرازی ار مراجع عظام تقلید با صدور پیامی نصایح پدرانه خود را خطاب به جوانان ایران اسلامی درخصوص حوادث و اتفاقات سفارت انگلیس در تهران بیان داشتند و در این پیام به بررسی این اتفاق پرداخته اند.
ک

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی به جوانان انقلابی ایران اسلامی توصیه کردند: فراتر از قانون گام برندارند و بدون اجازه رهبر معظم انقلاب و مقامات مسئول اقدامی نکنند.

به گزارش «تابناک» متن پیام این مرجع تقلید که در آن نصیحت پدرانه‌ای به فرزندان انقلابی خود کرده‌‌اند، بدین شرح است.

بسم الله الرحمن الرحیم

شک نیست که دولت انگلستان از دشمنان قدیمى ماست و همه ما خاطرات بسیار تلخى از دخالت‌هاى نارواى آنها در کشورمان داریم و همه مى‌دانیم اخیرآ شمشیر عداوت را از رو بسته، و نه تنها خودش پیشگام در تحریم‌ها شده که دیگران را نیز دعوت به این کار مى‌کند که اخیراً در بخشى از این فعالیت‌هاى موذیانه ناکام مانده است.

و نیز مى‌دانیم که هدف دولت‌هاى استکبارى جلوگیرى از پیشرفت‌هاى علمى ما و وادار ساختن ما به تسلیم در برابر منافع نامشروع آنهاست که بحمدالله تاکنون با شهامت ایستاده‌ایم و در آینده نیز به توفیق پروردگار شجاعانه خواهیم ایستاد.

ولى مهم این است که گاهى کارهایى فراتر از قوانین از سوى بعضى از جوانان عزیز احساساتى انجام مى‌گیرد، که بهانه مهمى به دست دشمن ماجراجو مى‌دهد و هزینه‌هاى زیادى باید براى آن بپردازیم، مانند همین حادثه اشغال سفارتخانه که سبب شد آنها با جنجال و هوچى‌گرى سعى کنند شکستى را که از مجلس خورده بودند، جبران کنند و إن‌شاءالله موفق نخواهند شد.

به احتمال بسیار قوى در این‌گونه موارد افراد نفوذى خود را به میان جوانان پاکباز مى‌فرستند تا دست به تخریب و اقدام‌هاى دیگرى بزنند و در سطح جهان بر ضد ما تبلیغات وسیعى راه بیندازند که انداختند.

اینجانب به همه این عزیزان نصیحت پدرانه مى‌کنم در این‌گونه موارد فراتر از قانون گام بر ندارند و بدون اجازه رهبر بزرگوار انقلاب و مقامات مسئول اقدامى نکنند، شرائط منطقه کاملا به نفع ما و به زیان آنهاست. آنها درصددند با بهانه‌هایى این شرایط را بر هم زنند، بسیار باید هوشیار باشیم و بهانه به دست آنها ندهیم.

مخصوصآ در آستانه انتخابات احتیاج به آرامش زیادى در داخل داریم تا بتوانیم شرکت حداکثرى مردم را إن‌شاءالله جلب کنیم. من به عنوان یک وظیفه شرعى در برابر سؤالات زیادى که در این ایام از دفتر ما شد لازم دانستم با صراحت با شما عزیزان گفتگو کنم. شما هم إن‌شاءالله به وظیفه شرعى خود عمل خواهید کرد.

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته


[ شنبه 90/9/12 ] [ 12:27 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

مریم مقدم از بیندگان «تابناک» در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشته است:

متاسفانه این روزها شاهد حضور تعداد زیادی متکدی در همه جای شهر تهران  هستیم .

متکدیانی که چهره شهر ما را زشت کرده اند و  متاسفانه در آمدهای خیلی خوبی هم دارند .

 اما آنچه برای من ناراحت کننده تر است حضور گدایان خارجی از دو سه کشور خارجی در ایران است .

چندی قبل به سامانه 137 شهرداری تهران زنگ زدم و آدرس چهارراهی را دادم که سر آن تعدادی کودک خارجی از کشور پاکستان با ظاهری فوق العاده نامرتب  در آن اسفند در دست داشتند و گدایی می کردند . 

در کمتر از 24  ساعت از سامانه 137 به من زنگ زدند و اعلان کردند که ( ماموران ما به محل اعزام و گداها متواری شدند) واقعا خنده دار بود آیا هدف فقط متواری کردن بود ؟

خب می روند جای دیگر . اتفاقا چند روزی جای دیگر بودند و دوباره به همان چهارراه برگشتند..

این مدل برخورد با گدایی در تهران و ایران ما را به جایی نمی رساند . تصور کنید یک عکاس خارجی از این کودکان گدای خارجی که حتی صورت خود را با آب نشسته بودند عکس بگیرد و به  نام ایران مخابره کند . دیگر آبرویی برای ایران می ماند.

گداهای ایرانی حداقل تمیز هستند چرا ایران بهشت گداهای برخی کشور های اطراف شده است .

 متاسفانه در تماس با 110 و سایت وزارت کشور هم نتیجه ای نگرفتم. مظلب دیگری که فکر می کنم باید به آن دقت کرد این است که فکر می کنم برای جلب ترحم مردم اینکه کودکان فال فروش و دستفروش دفتر مشقی جلوی خود در خیابان بگذارند و  مشق بنویسند  به یک روش  جدید تبدیل شده است .

 البته این کودکان اکثرا بی تقصیرند و تقصیر  با والدین انهاست  و هم چنین سازمانهای مسوول مقصرند و البته تک تک ما هم اگر در توانمان هست باید به مراکزی که این کودکان را تحت عنوان بد سرپرست تحت پوشش دارند مراجعه و هزینه ماهانه و منطمی برای این افراد پرداخت کنیم تا در  سظح شهر شاهد این صحنه های زشت نباشیم.

 به هر حال باید با برخورد قاطع جلوی گدایی اتباع غیر ایرانی را در کشور بگیریم. یادم می آید روزی یک زن گدای  خارجی  درب خانه ما را زد و در حالی که  بخوبی فارسی حرف می زد گفت  یک کمکی به من کمک کنید من مهمان کشور شما هستم. پیش خودم گفتم آیا در کشورهای دیگر هم گداهای خارجی براحتی زنگ در خانه ها را می زنند و ترسی از پلیس و گیر افتادن ندارند ؟


[ شنبه 90/9/12 ] [ 12:27 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

چرا دخترها همیشه مرد پولدار را ترجیح می دهند ؟!

باور عموم بر این است که دخترها مردها و پسرهای پولدار را دوست دارند. بعضی‌ها ادعا می‌کنند که این مسئله ژنتیکی است--یعنی بیولوژی دلیل این است که زن‌ها به مادیات بیشتر از چیزهای دیگر اهمیت بدهند.
برخی از مردم تصور می‌کنند که این مسئله به محیط بستگی دارد--یعنی به اشتباه به زنان در سن کم آموزش داده می‌شود که برای مادیات ارزش زیادی قائل باشند و اینکه فقط پول می‌تواند آنها را خوشبخت و راضی کند.


نمی‌توان انکار کرد که یکسری از دخترها مجذوب پول هستند. زنانی هستند که به طرز غیرقابل‌باوری مادی هستند. مسئله جالب این است که این زنان آسیب‌های شدیدی هم به دلیل این رویکرد خود می‌بینند. خیلی از آنها به این دلیل جذب پول می‌شوند که با مردهایی رابطه داشته‌اند که با آنها رفتار درستی نداشته‌اند و خرید کردن تنها راه شاد کردن آنها بوده است.

اما تعداد این دخترها واقعاً خیلی زیاد نیست. پس چرا به نظر می‌رسد که همه دخترها فقط و فقط به پول فکر می‌کنند؟ پاسخ آن به این سادگی که تصور می‌کنید نیست.

چه چیزهایی را می‌توان با پول خرید؟

بااینکه دخترها به آن اندازه‌ای که مردم فکر می‌کنند مجذوب پول نیستند، اما این به آن معنی نیست که مجذوب مردان پولدار نیستند. چیزی که باید درک کنید این است که این دو یکی نیستند--ممکن است مجذوب مردی پولدار باشید اما دلیل آن ممکن است پول او نباشد.
دلیل آن این است که مردان پولدار رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که دختران عاشق آن هستند. وقتی مردی پول داشته باشد، معمولاً همه موارد زیر را هم دارد:

** اعتماد به ‌نفس: قبل از هر چیز، مردان پولدار اعتماد به ‌نفس بالایی دارند. شغل خوبی دارند، می‌دانند که می‌توانند هر چیزی که بخواهند را بخرند و هیچکدام از مشکلات و استرس‌های مالی که بقیه مردها دارند را ندارند. وقتی بدانید پول کافی برای خریدن هر چیزی که بخواهید را دارید، راحت‌تر اعتماد به ‌نفس پیدا می‌کنید.


** آرامش: یکی دیگر از ویژگی‌های مردهای پولدار این است که تقریباً در همه موقعیت‌ها خونسرد هستند و آرامش دارند. وقتی پول زیادی دارید، چرا نباید آرام باشید؟ خیلی از استر‌س‌هایی که مردهای عادی دارند فقط به دلیل مسائل مالی است.


** بی‌علاقگی: زن‌ها مردهایی را که با آنها بدرفتاری می‌کنند را دوست ندارند اما از مردهایی که به آنها نیازی ندارند، خوششان می‌آید. درخواست رابطه از طرف مردانی که فقط عاشق ظاهر و قیافه آنها هستند خسته‌کننده است و یکی از دلایل اصلی رد کردن آن‌ها می‌شود. اما مردی که پول دارد می‌داند که به نوعی بر مردان دیگر برتری دارد. به همین دلیل به اندازه مردان دیگر برای به دست آوردن دختری جوش نمی‌زند. این مسئله باعث مجذوب شدن بیشتر دختر به او می‌شود.



همانطور که می‌بینید، این پول نیست که دختران مجذوب آن هستند. طریقه رفتار و برخورد مردان پولدار است که آنها را جذب می‌کند. و دلیل اینکه آن مرد آنگونه رفتار می‌کند هم فقط و فقط پول اوست. اگر مردی بتواند همان رفتارها را داشته باشد اما پولش به آن اندازه نباشد، هر دختر مورد علاقه اش را می‌تواند مجذوب خود کند.
مردان پولدار زیادی را می‌بینید که نامزد یا همسر چندان جالبی ندارند. مردهای پولداری می‌‌توانند بهترین دخترها را از آنِ خود کنند که پولشان باعث بالا بردن اعتماد ‌به ‌نفسشان شده باشد.


به دست آوردن دختر مورد ‌علاقه

رمز جذاب بودن داشتن پول زیاد نیست. بااینکه بودن پول ضرری ندارد، اما الزام هم نیست. کاری که باید بکنید این است که رفتارها و نگرش مردان پولدار را یاد بگیرید. اگر بتوانید دقیقاً همان رفتارها را انجام دهید، مطمئن باشید که می‌توانید دختر موردعلاقه‌تان را به دست آورید.



فقط یادتان باشد که این پول نیست که باعث می‌شود بتوانید دختری را به دست آورید. این اعتماد به ‌نفس، آرامش، اخلاق و زبان بدن شماست که شما را خواستنی می‌کند.


[ شنبه 90/9/12 ] [ 9:39 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 114
بازدید دیروز: 788
کل بازدیدها: 1642725