علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
دکتر امیدوار رضایی رئیس فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی در دوره هشتم کاندیدای مجلس نهم در تهران شد ، وی که نایب رئیس هیئت مدیره باشگاه بزرگ استقلال است، از سوی اعضای هیئت مدیره، فتح الله زاده مدیرعامل این باشگاه و تمامی بازیکنان استقلال مورد حمایت همه جانبه قرار گرفت، در ضمن اکثر اهالی ورزش از جمله میر اسماعیلی قهرمان جودو جهان، قلعه نوعی، هاشمی مدیرعامل سابق باشگاه، مرفاوی ،منصوریان و بسیاری از بزرگان ورزش به طور علنی حمایت خود را از دکتر رضایی اعلام نمودند

امیدوار رضایی متولد دی 1335 در مسجدسلیمان، (برادر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص نظام و فرمانده سابق سپاه پاسدارن) و نماینده? مجلس شورای اسلامی در دوره? هشتم است و از اعضای اصولگرای مجلس به شمار می‌رود. وی پیش‌تر نماینده? دوره‌های پنجم، ششم، و هفتم مجلس شورای اسلامی بوده است. 

به گزارش «تابناک»، نماینده شاخص مجلس هشتم که کاندیدای مجلس نهم از حوزه انتخابیه تهران است کار برای مجلس نهم را سخت‌‌تر از مجلس هشتم پیش بینی کرد .
نظر دکتر امیدوار رضایی در مورد انتخابات مجلس شورای اسلامی
حاکم کردن جو بد اخلاقی، تهمت و تخریب؛ زمینه ساز توطئه دشمنان
نماینده مردم مسجد سلیمان،لالی و هفتگل و اندیکا در مجلس هشتم با اعلام اینکه حاکم کردن جو بد اخلاقی، تهمت و تخریب زمینه ساز توطئه دشمنان خواهد بود، ادامه داد: در چنین فضای غبار آلودی دشمنان همانند سال‌های گذشته با غبار آلود کردن فضا موج سواری خواهند کرد.
این نماینده مردم در مجلس هشتم درباره طرح موضوعات تخریبی در آستانه انتخابات و تلاش برای تاثیرگذاری آن ،یادآور شد: طرح چنین موضوعاتی بیش از آنکه تحت تاثیر انتخابات آینده مجلس باشد عقده‌گشایی بوده و بر جنبه شخصی استوار است، افرادی که با بداخلاقی، تهمت و جوسازی‌ در صدد تخریب مجلس برمی‌آیند به دنبال تامین منافع نفسانی بوده، چنین افرادی در طول زندگی و مسئولیت خود همواره به دنبال فرصت بودند که انتخابات این فرصت را برای آن‌ها فراهم کرده است.       
عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه گروه‌ها به جای تخریب و تهمت بهتر است به طرح برنامه‌هایی خود بپردازند، تاکید کرد: پیشنهاد ما به آن دسته از افرادی که در تلاش بودند تا هیئت رئیسه مجلس را به دست گرفته و موفق نشدند و همچنین به افرادی در دولت در صدد در دست گرفتن مجلس بودند آن است که به جای تخریب، تهمت، بد اخلاقی، نیش و کنایه زدن‌های تحریک آمیز و زیر سوال بردن عملکرد مجلس، فضای عادلانه، اخلاقی و رقابتی سالم را که زمینه ساز مشارکت حداکثری است را فراهم کرده و تصمیم گیری نهایی را به مردم واگذار کنند.
 بیانیه امیدوار رضایی در آستانه انتخابات مجلس نهم
از شما عزیزان تمنا دارم از پرداخت هرگونه هزینه‌های مادی و اسراف و تبذیر جهت انجام تبلیغات برای اینجانب اجتناب نموده و از بداخلاقی‌های انتخاباتی و رقابت منفی در راستای حفظ آرامش و رعایت قوانین و مقررات پرهیز نمائید.
باعرض سلام و ادب
از اینکه 16 سال در چهار دوره مجلس بنده را به نمایندگی خود در کانون قانون‌گذاری مملکت انتخاب نمودید کمال تشکر و سپاس را دارم و از آنجا که نتوانستم به همه مطالبات به حق شما و برنامه‌های خودم برای توسعه و آبادانی و رشد و تعالی منطقه جامه عمل بپوشانیم از شما ملت صبور، هوشمند و قدرشناس عذرخواهی کرده و از خداوند متعال و آن ملت عزیز طلب بخشش ،دارم .
خداوند آگاه و حکیم می‌داند که هرچه در توان داشتم صادقانه در طلب اخلاص گذاشته و تقدیم شما عزیزان و کشور عزیزم ایران اسلامی نمودم و حتی از آبروی خودم در بسیاری از موارد بخاطر اسلام، شما مردم عزتمند و شهرهای اولین‌ها در کشور که حق آنها خیلی بیش از وضع موجود آنهاست گذشتم.هم اکنون از همه اقشار مردم عزیز به ویژه خانواده معظم شهدا ، ایثارگران ، جانبازان، دوستان و بزرگان قوم بختیاری و همه طوایف و صنوف که زحمات زیادی برای بنده متحمل شدند و ابراز لطف و محبت نمودند تشکر و قدردانی می‌نمایم و تقاضا دارم با تمام توان در انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی حضور با شکوه داشته باشید. همه کاندیداهای مورد تأیید مراجع قانونی محترم هستند و چنانچه آزادانه و با آگاهی کامل به هر کدام از آنها رأی بدهید و انتخاب شوند مورد حمایت ما نیز خواهند بود.
اگر اینجانب نیز از جانب شما انتخاب شوم، همچون گذشته تلاش می‌کنم تا ضمن برآورد مطالبات به حق شما، قدردانی این اعتماد نیز باشم.
از شما عزیزان تمنا دارم از پرداخت هرگونه هزینه‌های مادی و اسراف و تبذیر جهت انجام تبلیغات برای اینجانب اجتناب نموده و از بداخلاقی‌های انتخاباتی و رقابت منفی در راستای حفظ آرامش و رعایت قوانین و مقررات پرهیز نمائید. اگر کسی به اینجانب توهین نمود، سلام و درود مرا به او ابلاغ کنید و بر فضای دوستی و همدلی بیفزائید و از هرگونه تنش و درگیری دوری گزینید.
با آرزوی سلامتی ، موفقیت و سربلندی شما ملت بزرگوار.
دکتر امیدوار رضایی
بیوگرافی و خاطرات جالب دکتر امیدوار رضایی
یکی از ایلات قدیمی و اصیل ایرانی ایل بختیاری است، این مردم در رشته کوههای زاگرس مخصوصاً ناحیه مرکزی قرنهاست که به صورت ییلاق و قشلاق در حال زندگی هستند.
پدربزرگم سبزوار نام داشت که در میان این ایل فردی بزرگ و مورد اعتماد بود. برادرش امیدوار از بزرگان طایفه بابادی بود که همراه سایر طایفه در حوالی کوهرنگ و شهر چلگرد زندگی می کردند و زمستانها و در هوای بسیار سرد و یخبندان این ناحیه راهی دامنه جنوبی زاگرس و نواحی شمال شهرستان لالی در منطقه تنگ حتی و جاستون شَهِ شده، به زندگی عشایری خود ادامه می دادند.
در همان روزها که درگیری و فشار عوامل رژیم شاه از یک طرف و سختی زندگی و طبیعت منطقه، سیر قهقرائی اقتصادی را بر طایفه افزون نموده بود، پدربزرگ فوت کرد وپدرم که نجف نام داشت پس از مرگ پدر به زندگی سخت چوپانی روآورد. جوان بختیاری در سختی متولد می شود. و با دشواری بر طبیعت خشن ولی زیبای زاگرس، با اراده غلبه می نماید. با دختری از این ایل ازدواج می نماید، طولی نمی کشد که توقعات همسر بالا می رود و پدر دیگر جوابگوی نیازهای اقتصادی و فراهم کردن یک زندگی راحت و با رفاه برای او نیست، به ناچار پدرم از او جدا می شود و سالها به زندگی تنها در میان طایفه ادامه می دهد و با همان شغل چوپانی زندگی می کند تا اینکه زنی از فامیل از تیره میرکاد (یکی از تیره های طایفه بابادی) که شوهرش فوت نموده بود و بی بی زنان نام داشت و سالی از فوت شوهر وی می گذشت را به عقد خود در آورد. با آگاهی و شناختی که بی بی زنان از زندگی سخت پدر داشت، با هم زندگی مشترک خودشان را شروع می کنند و حاصل این پیوند تولد فرزندانی است که متأسفانه به علت سختی، گرسنگی و بیماری یکی پس از دیگری سقط می شوند و مجالی برای ادامه زندگی نمی یابند.
 مادر که به سوی امامزاده ای در اطراف شهرستان لالی به نام باباروزبهان می رود راه سخت و کوهستانی، ساعت ها پیاده روی و با هر سختی که بود به بارگاه امامزاده می رسد بست می نشیند و دست ها را به سوی خدا بلند می کند و با حالت گریان و زاری و اشک ریزان امازاده را واسطه قرار می دهد که برایش پسری بماند و گردنش را هم نذر امامزاده کند. دعای مادر مستجاب می شود، پسری متولد می شود و سالم می ماند تا نامش را رنجوکی می گذارند ولی پس از مدتی پسر بزرگ می شود و پدر و مادر احساس می کنند که یک فرزند تنها کافی نیست نه برای خانواده و نه برای فرزندشان، دوباره راهی همان امامزاده می شوند، و از خدا رفیقی برای پسر اول می خواهند.
چندسالی می گذرد، زندگی سخت چوپانی آن هم در کوهستان و طبیعت خشن با صخره ها و رودخانه های پرآب بدون پل، که هرچند ماه یکبار باید از منطقه ای به منطقه دیگر جابه جا می شدند. زندگی عشایری در زیر سیاه چادرهایی که از پشم بز بافته می شد در میان باد و باران و حمله حیوانات وحشی چندان ایمن نبود. در مسیر کوچ وقتی در آغاز بهار از منطقه اندیکا به سمت لالی در ناحیه ای که امامزاده بابازاهد اندیکا قرار دارد، غروب روزی سخت برای مادر است: روز تولد پسر دوم خانواده. او در حین زایمان به دلیل نبودن امکانات پزشکی و حتی قابله ای در محل ناچار خود اقدام به بریدن بند ناف و جداکردن جفت از نوزاد متولد شده می کند. پس از پوشاندن نوزاد از شدت ضعف جسمی از حال می رود و حالت بیهوشی به مادر دست می دهدو همسایه ها پس از مدتی متوجه موضوع می شوند ولی پدر هنوز در بیابان مشغول چوپانی بود و گوسفندان را از چراگاه بر می گرداند..... (امیدوار متولد می شود)
حالا خانواده نجف دو پسر دارد و صبح از زمان طلوع فجر باید به سمت شهرستان لالی حرکت نماید. سیاه چادرها را جمع کرده و همراه با گوسفندان و سایر اهالی کوچ را آغاز می کنند. مادر وفرزند کوچکش بر پشت الاغ جای گرفته و پدر و دیگر فرزندش دوان دوان به دنبال گوسفندان به حرکت خود ادامه می دهند و هرازچندگاهی به رودخانه که می رسند پدر فرزند بزرگ خود را بر دوش گرفته و گاه بچه گوسفندی که خطر غرق شدنش در آب رودخانه وجود دارد را نیز در بغل می گیرد و به آنسوی رودخانه هدایت می کند.
سیاه چادرها از چند نقطه سوراخ داشته و پاره شده اند، باران شدیدی که می بارد از پارگی های چادر به داخل راه یافته و پتوها و بالش ها را خیس و سرد کرده وفضای بسیار مناسبی را برای سرماخوردگی فراهم کرده است. شاید این بیماری ساده ترین و مأنوس ترین بیماری بچه های عشایر است.
متأسفانه عمو هم فوت می کند و بچه هایش که یک دختر و سه پسر بودند به همراه دو دختر مادر که از شوهر اول به جا مانده مجبور می شویم که در این زندگی سخت که تنها از راه چوپانی پدر تأمین می شود گذران حیات نمائیم. سختی زندگی آنقدر زیاد می شود که دیگر اداره زندگی به صورت کوچ نشینی امکان ندارد و پدر مجبور می شود به دلیل آبادانی و رونق صنعت نفت در منطقه عنبل یا عنبر در حوالی لالی سکنی گزیند. ولی شغل چوپانی را با محل زندگی ثابت ادامه دهد. دختر بزرگ مادر و سپس دختر کوچکتر خیلی زود به عقد دو نفر از اهالی منطقه در می آیند و در سنین کوچکی زندگی مشترک خود را شروع می کنند و دختر عمو نیز با خواستگاری یکی از پسرهای طایفه راهی زندگی مشترک را آغاز می کند و می ماند سه پسرعمو و دو پسر که مدتی است با هم زندگی می کنند.
در سال 1341، پسر بزرگ 7 ساله و پسر کوچک که من باشم 5 ساله می شود، در این زمان سجلی که هر چند سال یک بار به محل می آمد برای ما شناسنامه صادر کرد و برادر بزرگ را به نام سبزوار و مرا نیز امیدوار بر حسب نام های پدربزرگ و برادرش نامگذاری کرده و مأمور سجلی که از شهر مسجدسلیمان آمده بود تاریخ تولد برادرم و مرا با نظر خود در شناسنامه جدید ثبت کرد بطوریکه تاریخ تولد من را که به قول مادرم در آغاز بهار سال 1336 به دنیا آمده بودم، در شناسنامه اول دی ماه 1335 ثبت کرده و تقدیر حکم کرد که شب تولد من شب یلدا ثبت شود.

[ یکشنبه 90/12/7 ] [ 8:17 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
اگر شما نگاهی به نقشه ایران بیندازید، خواهید دید که ما 45 پایگاه نظامی در پیرامون ایران ساخته‌ایم؛ این آمار به غیر از زیردریایی‌های ما در اطراف ایران است. ایرانیان به کسی حمله نخواهند کرد، آن وقت ما از وجود یک بمب هسته‌ای نگران شده‌ایم.

«ران پال»، کاندیداهای جمهوری‌خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بار دیگر مخالفت خود را با حمله نظامی آمریکا به این کشور اعلام کرد.

به گزارش «تابناک»، وی که در مناظره‌ای در ایالت آریزونا سخن می‌گفت، در این باره گفت: ما نمی‌دانیم که ایران سلاح هسته‌ای دارد! ما مدرکی در این زمینه نداریم. من نمی‌خواهم ایران سلاح هسته‌ای داشته باشد؛ اما آنقدر ایران را تهدید کرده‌ایم که آنان تشویق می‌شوند تا سلاح هسته‌ای داشته باشند.

وی افزود: اگر شما نگاهی به نقشه ایران بیندازید، خواهید دید که ما 45 پایگاه نظامی پیرامون ایران ساخته‌ایم. این آمار به غیر از زیردریایی‌های ما در اطراف ایران است. ایرانیان به کسی حمله نخواهند کرد، آن وقت ما از وجود یک بمب هسته‌ای نگران شده‌ایم.

«ران پال» همچنین افزود: اتحاد جماهیر شوروی سه هزار بمب اتم داشت؛ اما ما با این کشور گفت‌وگو کردیم و جنگی هم رخ نداد.

وی خطاب به دیگر کاندیداهای جمهوری‌خواه گفت: تنها نکته‌ای که من با شما می‌گویم، این که رفتن به جنگ یعنی کشتن مردم و اگر هم می‌خواهید، بجنگید از مردم بپرسید و از کنگره اجازه بگیرید.
 وی خطاب به مردم گفت: مردم جنگ یعنی کشته شدن شما.

این کاندیدای جمهوری‌خواه همچنین گفت: وقتی ما می‌توانیم با اتحاد جماهیر شوروی صحبت کنیم، چرا با کشوری که علیه او هیچ مدرکی نداریم، چنین کاری را انجام نمی‌دهیم؟

گفتنی است، هم‌اکنون در آمریکا هفت کاندیدای جمهوری‌خواه در حال رقابت هستند تا سرانجام یک نفر از آنان، خود را برای رقابت با باراک اوباما در اواخر سال جاری میلادی آماده کند.


[ یکشنبه 90/12/7 ] [ 8:15 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

این خبر قطع کردن نفت ایران به اروپا و در واقع انگلستان و فرانسه آن هم در شرایطی که آنها پیشاپیش عملا”خرید خود را متوقف کرده بودند از آن ماجراهایی است که وقتی در صدا و سیما می بینید احساس می کنید در یک دنیای مجازی که در آن ایران با نهایت درایت نفت خود را بر روی اروپا بسته است زندگی می کنید. دنیای که در آن برد و توان اقتصادی و سیاسی ایران به طرز چشمگیری بالاتر از واقعیات بوده و همیشه این ایران است که صحنه گردان اصلی بازی است.

البته نباید فراموش کرد که حرکت نسبتا”خوب ایران در اقدام پیش دستانه برای قطع نفت حرکت بدی (هر چند غیر فعال و انفعالی) محسوب نمی شود اما در نهایت این موضع به نفع کشور ما نیست. بحث بر سر میزان خرید اروپا از کل نفت صادراتی ایران که حدود 20 درصد نیست. بدون شک ولو به قیمتی زیر قیمت بازار نفت ایران به فروش خواهد رفت و مشتری خواهد یافت و از این جهت نگرانی خاصی اقلا”در میان مدت شاید وجود نداشته باشد اما مشکل آنجاست که قدم به قدم به سمت راه های بسته تر پیش می رویم. این موضوعی است که پر دردسرتر از تحریم نانوشته نفتی است. معاملات اقتصادی با کشور ما با وضعیت فعلی و احتمال قطع دسترسی بانکهای ایرانی به سوئیفت که شبکه تبادل بین بانکی جهانی محسوب می شود روز به روز سختتر می شود. شاید معاملات پایاپای و یا بر اساس ارز کشور مبداء کالا و یا کالاهایی گرانبها مانند طلا راهکارهایی بسیار ابتدایی برای حل مشکلات تبادلات تجاری باشند اما اثرات این نوع بایکوتهای بین المللی در بعد روانی و همچنین سودجویی مشتریان نفتی هم قابل توجه است.

به وضوح در شرایط فعلی در وضعیت کاملا”سرد با همسایگان عرب و غیر عرب خود هستیم  تقریبا”یک نوع اجماع کلی بر علیه ایران وجود دارد و این موضوع در کشورهای عربی به صورت آشکارتری نمود پیدا کرده است که به طور علنی در حال تلاش برای جایگزینی بازارهای نفتی ایران هستند و مطمئن هم هستند که برد سیاسی و اقتصادی کشور جز تهدیدات کلامی بیشتر نمی تواند باشد و آن هم یک دلیل واضح دارد:در گروه های فشار منطقه ای و بین المللی همیشه گروهی از کشورها به نوعی اتحاد فشار تشکیل می دهند که کشور ما فاقد قابلیت چنین سازماندهی است.

نکته دیگر اینکه قطع نفت عملا”به نوعی راهی بازگشت ناپذیر محسوب میشود زیرا با تغییراتی مصرف کننده خود را نفتی با ترکیب درصد جدید وفق خواهد داد و با پایدار شدن صعنت میل به مهاجرت دوباره کم می شود و از این رو بدون شک این تصمیم نتیجه این استنباط در مسئولان بوده است که هیچ راهی برای حل و رفع و رجوع وجود نداشته که چنین تصمیمی برای خروج شرافتمندانه تر از بازی فروش نفت اتخاذ شده است.

قطع فروش نفت به اروپا عملا”باعث کاهش بیشتر روابط اقتصادی هم خواهد شد که اگرچه برای اروپاییان هم خسارت بار است اما باز هم شاید صنعت ما آسیب بیشتری پذیرا باشد. در نقطه مقابل مشتریان نفتی فعلی ایران در موضع بازی و چانه زنی قرار خواهند گرفت. شاید کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی پس از مدتی از خرید نفت ایران منصرف شوند اما در مورد هند و چین این موضوع بعد سیاسی وسیعتری دارد و اگر قرار به این رخداد باشد باید غرب امتیازات بیشتری به آنها بدهد که در اقلا”در کوتاه و میان مدت توافق سهل الوصول خیلی در دسترس نیست.

قطع نفت حرکتی در زمانهای تلف شده بازی محسوب می شود. حرکتی که هر یک از طرفین ماجرا که ایران و اروپا هستند خود را بازیگردان آن میدانند اما در واقعیت این بازی بازیگرانی در شرق آسیا دارد. بازیگرانی که تاکنون نتایج توافقات غربیها را تا حد زیادی موازنه کرده اند. بازیگرانی مانند چین و روسیه که اکنون تا حدی ایران یکی از آخرین دژهای حضورشان در صحنه گردانی بازیهای بین المللی محسوب می شود.

با این اوضاع کنونی مذاکرات آتی در ترکیه هم بدون شک بی ثمر به پایان خواهد رسید و برون رفتی حاصل نخواهد شد. اکنون اروپاییهان فکر میکنند که نقره داغی شدید بر ایران کرده اند و ایران نیز عملا”رابطه افتصادی را تا حد زیادی تمام شده می بیند و از این رو شانس رخداد یک نوع توافق در این مذاکرات آتی بسیار کم و در حد رخداد دور از ذهن است. اگرچه زمینه آن با ادامه داشتن داشتن جریان نفت به سمت مابقی اروپا وجود دارد اما رویکرد تهاجمی اروپا عملا”آن را در موضعی در برابر ایران قرار داده است که بیش از سه دهه است که امریکا در آن قرار دارد. یخهای بین ایران و اروپا هم در این زمستان بیشتر شد. یخهایی که بدون شک مانع بهبود و پیشرفت در مذاکرات آتی می شود.


[ شنبه 90/12/6 ] [ 3:16 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

ایسنا نوشت:

سردار نبی‌الله حیدری، رییس پلیس فرودگاه‌های کشور از کشف 506 کیلوگرم انواع موادمخدر و دستگیری چهار هزار و 452 قاچاقچی و حمل کننده مواد در یازده ماه امسال توسط پلیس فرودگاه‌های کشور خبر داد و گفت: مخدر شیشه با 223 کیلوگرم و تریاک با 244 کیلوگرم بیشترین کشفیات موادمخدر طی این مدت را تشکیل می‌دهد.

به گفته رییس پلیس فرودگاه‌های کشور، 80 درصد کشف موادمخدر در پروازهای خارجی و 20 درصد آن در پروازهای داخلی از سوی پلیس صورت می‌گیرد: برابر مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام، چنانچه هر تبعه ایرانی در پروازهای خارجی با هر قصدی اقدام به حمل یا قاچاق مواد مخدر به هر میزان کند و در فرودگاه‌های کشور دستگیر شود گذرنامه وی باطل و از یک سال تا 5 سال ممنوع‌الخروج می‌شود.

حیدری ‏‌تحقق امنیت اخلاقی و اجتماعی را یکی از مطالبات مردم عنوان کرد و افزود: متاسفانه موضوع بدحجابی در برخی رفتارها مصداق مجرمانه دارد مانند اینکه افراد از علائم و ابتذال غربی با پوشش نامناسب استفاه کنند که خواسته مردم برخورد با این افراد است.

رییس پلیس فرودگاه های کشور افزود: پلیس نسبت به ارشاد کسانی که پوشش اسلامی را رعایت نمی‌کنند، اقدام خواهد کرد و قطعا تا زمانی که فرد مزبور پوشش خود را اصلاح نکنند اجازه ادامه سفر داده نمی‌شود.

به گفته حیدری پلیس با مردانی که لباس نامناسب مانند لباس‌های چسبان یا دارای علائم غربی داشته باشند نیز برخورد می‌کند.

وی با بیان اینکه بیش از 95 درصد مسافران با پوشش و حجاب مناسب هستند، گفت: وظیفه پلیس این است که با آن عده اندک برخورد کند.

حیدری رضایتمندی مردم در نوع برخورد پلیس با مردم و مسافران را از برنامه‌های شاخص پلیس فرودگاه عنوان کرد و گفت: براساس نظرات اعلام شده از سوی شهروندان به سامانه‌های 197، تقریباً 80 درصد مردم از برخورد پلیس فرودگاه راضی هستند.

رییس پلیس فرودگاه‌های کشور با اشاره به تعطیلات نوروزی از آماده‌باش پلیس فرودگاه از 25 اسفند تا پایان تعطیلات نوروز خبرداد و درباره برنامه‌های پلیس فرودگاه در سال آتی نیز گفت: داشتن اخلاق و رفتار اسلامی پلیس با مردم، برخورد قاطع نسبت به پیشگیری از جرائم درحوزه فرودگاه‌ها، جلوگیری از حمل مواد مخدر و کالای قاچاق در صنعت هوانوردی، ارتقاء امنیت اخلاقی در سطح فرودگاه‌ها را از برنامه های پلیس فرودگاه در سال 91 است.


[ شنبه 90/12/6 ] [ 3:9 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

انسان‌ها به طور ذاتی دوست دارند که زندگیشان همیشه به دقت طراحی شود مثلاً یک شغل خوب و موفق، روابطی هماهنگ و بادوام و زندگی امن و راحت داشته باشند. ما زندگی می‌خواهیم که همیشه بتوانیم احساسات و عواطف خود را تحت کنترل داشته باشیم. دوست داریم زندگیمان متعادل و همراه با آرامش باشد. به همین دلیل است که وقتی موقعیت‌های غیرقابل‌پیش‌بینی به طور ناگهانی برنامه‌هایی که به دقت طراحی کرده‌ایم را برهم می‌زند، نمی‌دانیم چه باید بکنیم. معمولاً واکنشی منفی خواهیم داشت. خیلی وقت‌ها این موانع را علائم هشداری که توسط خداوند برایمان فرستاده می‌شود تا از گرفتن تصمیمات نادرست و رفتن به راه اشتباه جلوگیری کنیم، نمی‌بینیم.

می‌بینید؟ خداوند به ما اراده و اختیار داده است تا هر طور که دوست داریم زندگی کنیم، اما با مسئولیتی که مکلف می‌کند زندگیمان را در جهت شکوه و جلال بیشتر خداوند پیش ببریم. بااینحال در اکثر مواقع بدون توجه به هدفی که خداوند برای ما تدارک دیده است، هر طور که دوست داریم زندگی می‌کنیم. همیشه بر چیزهایی که می‌خواهیم اصرار می‌ورزیم و اگر آن را به دست نیاوریم، خدا را زیر سوال می‌بریم. ادعا می‌کنیم که خدا عادل نیست و همیشه می‌خواهد اول رنج بکشیم و فطرتمان را ثابت کنیم. اما در آخر بعد از همه آن عذاب‌ها و سختی‌ها، می‌فهمیم که خداوند دلایل خود را دارد و دلایل او همیشه به صلاح ماست.

من چنین تجربه‌ای داشتم، تجربه‌ای که به خاطر آن و رابطه مصیبت‌بارم خدا را زیر سوال بردم. من زنی شاغل هستم و زندگیم به آرامی و با برنامه پیش می‌رفت. با مردی که چون از نظر مالی کاملاً باثبات بود و خوب با هم راه می‌آمدیم، باور داشتم که سرنوشت من است یک رابطه عاشقانه داشتم. حتی برنامه ازدواج هم داشتیم. اما از بازی روزگار او برای ماموریت کاری مجبور به رفتن به کشوری خارجی شد و همانجا ماندگار شد. به نظر می‌آمد خدا روزگار را بر علیه من می‌چرخاند. با تصور اینکه او هیچوقت راضی نخواهد شد، از سر ناچاری تصمیم گرفتم با او رابطه‌ام را تمام کنم. اما در کمال تعجب دیدم که او هم قبول کرد. مجبور بودم سر تصمیمم بایستم. باید می‌گذشتم و زندگیم را پیش می‌بردم. این تجربه‌ای بود که به من ثابت کرد نباید هیچوقت در عصبانیت و ناچاری تصمیم بگیرم. اما فرصت پشیمانی نبود چون تصمیم خودم بود. روزها و شب‌ها به درگاه خدا دعا می‌کردم و از او می‌خواستم که مداخله کند و اوضاع را برایم درست کند. در قلبم ترس و شک ریشه دوانده بود. بعد از این چه بر سرم می‌آمد؟ اما خدا ساکت بود. دو هفته تمام افسرده و بدبخت بودم. فقط با خواندن قرآن و دعا بود که کمی قدرت پیدا می‌کردم. گاهی‌اوقات نیمه‌شب بخاطر ترس از تنها ماندن و تنها مردن لرزان از خواب می‌پریدم. آن روزها زمانی بود که تیرگی همه نگاه و فکر من را گرفته بود. از تنها زندگی کردن، از اینکه هیچ مردی دوستم نداشته باشد، می‌ترسیدم. زمان برای من خیلی زود می‌گذشت. روزی با آیه‌ای در قرآن مواجه شدن که باعث شد بفهمم خداوند هیچوقت هیچکس را در زمان درد و اندوه به حال خود رها نمی‌کند. فقط باید همه چیز را به خدا بسپارید و خواهید دید که بارتان را سبک‌تر می‌کند. این دقیقاً همان اطمینان‌خاطری بود که به دنبال آن بودم. این پاسخ همه شک‌ها و تردیدهایم بود. مطمئناً اگر قدرت تحمل آن را نداشتم خداوند هیچوقت این درد را نصیب من نمی‌کرد.

خداوند اگر عشقی برای جایگزین کردن نداشته باشد، هیچوقت اجازه نمی‌دهد عشقی را از دست بدهم. وقتی بالاخره این خقیقت را پذیرفتم که بین من و آن مرد هیچ چیز دیگری باقی نمانده است، به این عقیده رسیدم. این زمانی بود که تصمیم گرفتم همه چیز را به خدا واگذار کنم تا من را با معجزات خود غافلگیر کند. این همان زمانی بود که به این نتیجه رسیدم که خدا برنامه‌های بیشتری برای من دارد. بعد از آن بود که روحم تازه شد و دیگر از ترس و شک و تردید رنج نمی‌بردم. وقتی فردی مردد باشد، هیچوقت نمی‌تواند به آرامش برسد. اما وقتی تصمیم می‌گیرد که ترس و تردید خود را رها کند، کم‌کم اطمینان پیدا می‌کند و درهای فرصت‌های جدید را به سمت خود باز می‌کند. من بالاخره این واقعیت که آن مرد دیگر هیچوقت برنمی‌گشت و من باید با این مسئله کنار بیایم و آن را فراموش کنم را قبول کردم. من این فرصت را که خدا اراده کرده بود به هر دلیلی برای من اتفاق بیفتد را قبول کردم. آن دلایل ممکن است برای من مشخص نباشند اما می‌دانستم که زمانی خواهد رسید که بتوانم قدردان آن تجربه دردناک باشم. به همین ترتیب بود که زندگی من سپری شد، با ذوقی تازه عشق به کارم را دوباره به دست آوردم. به خاطر این دیدگاه‌های تازه توانستم خیلی زود او را فراموش کنم. دیگر آماده بودم که با آدم‌های جدیدی آشنا شوم که ممکن بود دوستشان داشته باشم.

اما خداوند هیچوقت به شما نمی‌گوید که کدامیک از آن افرادی که با آنها آشنا می‌شوید بالاخره بخشی از زندگی شما خواهند شد. گاهی‌اوقات، حتی ممکن است آن افراد را نبینید چون هیچوقت انتظار نداشته‌اید به سمت شما بیایند. متوجه نمی‌شوید که خدا دوباره اتفاقاتی کاملاً غیرقابل‌انتظار برایتان تدارک دیده است. خدا همین است! هیچوقت راه را به شما نشان نخواهد داد. باید خودتان با دعاها، نیایش‌ها و امیدهایتان راه را کشف کنید.  و گاهی‌اوقات انتخاب خدا برای شما ممکن است آن انتخابی نباشد که خودتان می‌خواهید. اما در آخر، اگر خدا خواسته باشد، سرنوشت زندگی‌های شما را به هم می‌رساند تا بتوانید همدیگر را دوست داشته باشید.

بله، من هم درست در غیرقابل‌انتظارترین جای ممکن با عشقم روبه‌رو شدن. این عشق اعتماد و ایمان من به خدا را محکم‌تر می‌کند زیرا می‌دانم اتفاقات خوب هم ممکن است بیفتد. باید بگویم با فردی آشنا شدم که بسیار بهتر از آن فرد قبلی بود. حقیقتاً خدا نمی‌خواسته که من با آن عشق بمانم زیرا عشق بزرگتری برای من داشته که رضایت و خوشبختی را برایم به ارمغان آورده است.

درواقع خدا همیشه به ما نظر دارد و هیچوقت ما را به حال خود رها نمی‌کند.


[ شنبه 90/12/6 ] [ 3:8 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

در این تصویر همه پسران رهبر معظم انقلاب در کنار مرحوم آیت الله مجتهدی دیده میشوند.

به گزارش «24 آنلاین» این تصویر که به ترتیب از سمت راست: «میثم، مصطفی، آیت الله مجتهدی، سیدمجتبی و سید مسعود» پسران رهبر معظم انقلاب را نشان میدهد در شماره 124 هفتهنامه پنجره منتشر شد. البته این هفتهنامه نام فرد سمت چپ عکس را به اشتباه سید محسن درج کرده است.

13299250021

.فان پاتوق


[ شنبه 90/12/6 ] [ 3:3 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

گروهی سارق در انگلیس موسوم به "باند موش‌های کور دیواری" برای ربودن دستگاه خودپرداز ATM بانک برای سومین بار در پنج سال اخیر تونل حفر کردند اما عملیات پرزحمت آنان ناموفق به اتمام رسید!

گروه جهان- گروهی سارق در انگلیس موسوم به "باند موش‌‌کور دیواری" برای ربودن دستگاه خودپرداز ATM بانک برای سومین بار در پنج سال اخیر تونل حفر کردند اما عملیات پرزحمت آنان ناموفق به اتمام رسید!
به گزارش قانون به نقل از روزنامه دیلی‌میل، عملیات باند موش‌‌کور دیواری در منچستر پس از آن با شکست مواجه شد که به دلیل اشتباه دزدان در حفر شبانه تونل، سیستم امنیتی فروشگاهی در نزدیکی این دستگاه خودپرداز به دلیل ارتعاشات ناشی از حفر زمین به صدا درآمد و دزدان مجبور شدند که فرار را بر قرار ترجیح دهند.
گفته شده که استفاده از این روش مشابه برای سومین بار در چند سال گذشته گارآگاهان را به این نتیجه رسانده باندی که پلیس و رسانه‌ها به آن‌ها لقب موش‌کور دیواری را داده‌اند این سرقت‌ها را طراحی و اجرا می‌کند.

آخرین دزدی این باند در منچستر، ماه گذشته گزارش شده بود.

نمایی از تونل. سارقان حفر این تونل را از پشت ریل‌‍آهن آغاز کردند.

سارقان قصد داشتند با حفر تونل از پشت ریل‌آهن به دتسگاه خودپرداز برسند.

در سرقت گذشته پلیس با جای خالی دستگاه خودپرداز روبه رو شده بود.

پلیس معتقد است که حفر تونل جدید هم‌زمان با تونلی که ماه گذشته (تصویر) در سرقت از آن استفاده شده بود، آغاز شده است.

 


[ شنبه 90/12/6 ] [ 3:2 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

اگر یک روز صبح بخواهید کار را تعطیل کنید و چرخی در شهر بزنید یا مهمان تازه از فرنگ برگشته‌تان را میزبانی کنید، چه گزینه هایی دارید؟

bbb04f8d4ab858ab0f4cef623a0be8070000001.

 یک سایت تبلیغات فعالیت‌های فرهنگی، برای تبلیغ کنسرت یک خواننده زن، از تصویر بی‌حجاب او در سال‌های قبل از انقلاب استفاده کرد.این کنسرت که ویژه بانوان است با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت اجرا خواهد شد.

در توضیحات این سایت از اهداف راه اندازی آن آمده است: اگر یک روز صبح بخواهید کار را تعطیل کنید و چرخی در شهر بزنید یا مهمان تازه از فرنگ برگشته‌تان را میزبانی کنید، چه گزینه هایی دارید؟

عدم رسیدگی به نحوه تبلیغات فعالیت‌های فرهنگی و هنری،‌ آسیب‌های جبران ناپذیری را به این عرصه وارد خواهد آورد


[ شنبه 90/12/6 ] [ 3:0 عصر ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

 

نوازندگان به چه بیماری‌هایی مبتلا می‌شوند؟

بیماری‌های شغلی را می‌توان روی دیگر هر کار و فعالیتی دانست. مشکلاتی که به مرور زمان در جسم و روح افراد به وجود می‌آید و با گذشت زمان و تغییر شغل و نحوه زندگی به یک بیماری مزمن تبدیل می‌شود. نوازندگان ساز‌ها از افرادی هستند که همه به آنها غبطه می‌خورند. همه ما زمانی که به موسیقی گوش می‌دهیم، حسرت نوازنده‌هایی را می‌خوریم که در تولید یک اثر نقش داشته‌اند.
همه ما دوست داریم مثل «موتزارت» پیانو و ویلون را به زیبایی «ویوالدی» و گیتار را به مهارت «خولیو»، بنوازیم اما خیلی از ما نمی‌‌دانیم که مثلاً آرتروز، شایع‌ترین بیماری در بین موسیقیدانان است. نوازندگان با توجه به نوع سازی که می‌نوازند، بیماری‌ها و مشکلات مختلفی دچار می‌شوند. اگر شما یک نوازنده حرفه‌ای هستید یا سازی در کنج خانه دارید که هر از گاهی سری به آن می‌زنید، بهتر است از مشکلاتی که ممکن است برایتان اتفاق بیفتد، مطلع باشید.
 
کرامپ نویسندگان و نوازندگان
کرامپ نویسندگان؛ این بیماری به نام نویسندگان شهرت پیدا کرده است اما نوازندگان زیادی به آن دچار می‌شوند. در این بیماری، دست‌های فرد هنگام انجام فعالیت شغلی به نوعی از کار می‌افتد. دست‌ها در حالت عادی سالم هستند و نوازنده می‌تواند به راحتی کار‌های روزمره و شخصی خود را انجام دهد اما به محص آنکه شروع به نواختن ساز می‌کند، درد شدید، خواب‌‌رفتگی، حس باد کردن و حالت برق گرفتگی در دست‌های خود احساس می‌کند.
مبتلایان به این کرامپ نمی‌توانند کار‌های ظریف انجام دهند زیرا کنترل دست‌های خود را از دست داده‌اند. ابتلا به این بیماری برای برخی افراد مانند نوازندگان سنتور، به دلیل ظریف بودن مضراب‌ها، به معنای پایان عمر حرفه‌ای به حساب می‌آید. این بیماری معمولاً با نوعی بی‌حسی در انگشت‌ها آغاز می‌شود. سپس استخوان‌های پشت دست دردناک و مفاصل پشت دست نسبت به ضربه حساس می‌شوند. گاهی درد به شکل یک‌نوار ممتد تا کتف و شانه هم ادامه پیدا می‌کند. از آنجا که معمولاً ام‌آر‌آی و آزمایش خون نمی‌تواند این بیماری را نشان دهند، افراد به اشتباه گمان می‌کنند که ریشه‌ای عصبی و روانی دارد و اهمیتی به درمان آن نمی‌دهند پس بیماری مزمن می‌شود و عملاً بدون درمان قطعی می‌ماند.
 
آرتروز، بهایی است که نوازندگان برای هنر می‌پردازند
ابتلا به این بیماری با توجه به نوع ساز به اشکال مختلف بروز پیدا می‌کند. انگشتان دست، مچ، کمر، کف‌دست، گردن و حتی آرنج نقاط حساسی در بدن نوازنده‌ها هستند که به مرور زمان دچار آسیب و آرتروز می‌شوند.
از طرفی نوازنده‌ها برای خواندن نت‌ها یا کنترل بیشتر روی ساز، بیشتر اوقات به سمت جلو خم می‌شوند، بنابراین آرتروز گردن در آنها رواج زیادی دارد. آویزان ماندن گردن و تحمل سنگین سر باعث تحلیل ماهیچه‌های گردن و آسیب به مهره‌های 5، 6، 7 کمر می‌شود. تنها کاری که نوازنده‌ها برای پیشگیری از این مشکل می‌توانند انجام دهند، مراقبت‌‌هایی است که معمولاً به همه مردم توصیه می‌کنند نوازنده‌ها، مانند ورزشکاران حرفه‌ای قبل از شروع به کار و تمرین، حرکات ورزشی خاصی را برای گردم کردن و پس از آن هم نرمش‌هایی را برای سرد کردن بدنشان انجام دهند.
 
گوش‌هایی که دیگر هیچ نتی را نمی‌شنوند
در جولای 2010، دکتر محمد‌رضا فتح ‌العلومی، جراح و متخصص گوش و حلق و بینی و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تحقیقی انجام داد که مشخص می‌کرد نوازنده‌ها به مرور زمان دچار کم‌شنوایی می‌شوند. خلاصه‌ای از این تحقیق در خبرگزاری‌های داخلی منتشر شد که نتایج آن قابل توجه بود. در این پژوهش، 50 نوازنده حرفه‌ای ساز‌های زهی، بادی و ضربی شاغل در تالار وحدت به عنوان گروه آزمون و 30 نفر دیگر که شغلی به غیر از نوازندگی داشتند اما در تهران زندگی می‌کردند و از نظر متغیر‌های زمینه‌ای و مداخله‌گر و گروه سنی، با گروه آزمون مشابه بودند، به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند.
گروه آزمون شمال 31 مرد (62 درصد) 19 زن در محدوده سنی 20 تا 55 سال با سابقه نوازندگی 3 تا 44 سال بودند. معدل آستانه شنوایی نوازندگان در 88 درصد موارد در محدوده طبیعی، 6 درصد کاهش شنوایی در حد خفیف و 6 درصد در حد متعادل بود. در فرکانس 8000 هرتز، 30 درصد نوازندگان در گوش چپ و 24 درصد در گوش راست دچار کاهش شنوایی به میزان 3/25 دسی‌بل و 28 دسی‌بل بودند.
در فرکانش چهار هزار هرتز، 16 درصد نوازندگان در گوش چپ و 10 درصد در گوش راست دچار کاهش شنوایی به میزان 5/25 و 27 دسی‌بل بودند. براساس نتایج این تحقیق تمام کسانی که 15 تا 20 سال سابقه نوازندگی داشتند، در تمام فرکانس‌ها از شنوایی کمتری برخوردار بودند. شنوایی نوازندگان ساز‌های بادی و زهی با یکدیگر تفاوتی نداشت.
 
عفونت‌های ناشی از استفاده از ساز‌های مشترک
استفاده از ساز‌های مشترک، مهم‌ترین عامل انتقال بیماری‌های عفونی در بین نوازنده‌هاست. عاملی که معمولاً افراد توجهی به آن ندارند و رعایت اصول بهداشتی را به تمسخر می‌گیرند. این امر در میان ساز‌های بادی مانند فلوت، شیپور، ساکسیفون و نی‌ انبان بیشتر است. حتی انتقال ایدز و هپاتیت هم با استفاده از ساز‌های مشترک امکان‌پذیر است کافی است فرد ناقل و نفر دوم زخمی در دهان داشته باشند!
عدم استفاده از ساز‌های مشترک، اهمیت زیادی در حفظ سلامت جسمی و کاری نوازنده‌ها دارد. استفاده مشترک از ساز‌ها ممکن است افراد را به بیماری‌های پوستی و قارچی هم مبتلا کند. سیستم ایمنی بدن انسان‌ها با یکدیگر متفاوت است و اگر فردی، سالم و قبراق به نظر می‌رسد به معنای این نیست که از سلامت کامل برخوردار است در بدن افرادی که در ظاهر سالمند هم میکروب‌هایی وجود دارد که برای خود آنها خطرناک نیست اما برای دیگران می‌تواند عاملی مهم برای ابتلا به بیماری‌های مختلف باشد.

[ جمعه 90/12/5 ] [ 9:42 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

شوی چادر جنجالی برج میلاد با مانکنهای ایرانی؟

منبع : ارسالی اعضا


[ جمعه 90/12/5 ] [ 9:41 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 77
بازدید دیروز: 118
کل بازدیدها: 1652125