علی داودی
 
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
این مهلت درحالی به احمدی‌نژاد اعلام شده است که این روزها قریب به اتفاق اصول‌گرایان منتقد دولت و حتی نمایندگان در اظهارنظرهای‌شان از حمایت‌های مالی جریان انحرافی از برخی کاندیداهای مجلس در شهرستان‌ها خبر می‌دهند.

روزنامه اعتماد نوشت:

تحرکات انتخاباتی جریان انحرافی باز هم نام وابستگانش در پاستور- اسفندیار رحیم‌مشایی و حمید بقایی - را بر سر زبان‌ها انداخته و سبب شده است که بحث برخورد با آنها که چند صباحی فروکش کرده بود، باز هم در دستور کار قرار گیرد.

خبر رسیده که به رییس‌جمهور اعلام شده‌است تا اوایل هفته آینده فرصت دارد بقایی را برکنار کند تا عزل وی فاکتوری باشد برای پایان دادن به شائبات ریز و درشت برنامه‌های انتخاباتی نزدیکان وی و هم عاملی باشد برای رفع بسیاری از ابهامات مطرح شده در کارنامه کاری سال‌های اخیر دولت.
 
این مهلت درحالی به احمدی‌نژاد اعلام شده است که این روزها قریب به اتفاق اصول‌گرایان منتقد دولت و حتی نمایندگان در اظهارنظرهای‌شان از حمایت‌های مالی جریان انحرافی از برخی کاندیداهای مجلس در شهرستان‌ها خبر می‌دهند.


[ سه شنبه 90/6/22 ] [ 8:44 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
 -

کریس آنجل شعبده‌باز قابلی است. اصلا شکی در این نیست. همین که جایی مانند انجمن شعبده‌بازان جهانی استاد شعبده‌های روز آمریکایی را به‌عنوان مرد سالشان انتخاب کرده و اسمش را جزو شش شعبده‌باز تاثیرگذار 25 سال گذشته‌می‌آورد یعنی اینکه مرد جوان خیلی بیشتر از باور همه کارش را بلد است و می‌داند که چطور ذهن و حواس بیننده را با خودش همراه کند.
همه مهارت تردست جوان همین است: اینکه جوری نمایش‌اش را اجرا کند که بیننده ذره‌ای به دیده‌هایش شک نکند و خیال برش دارد که هر چه هست و نیست یک ماجرای واقعی است و … ، .در ادامه به فاش شدن اسرار این شعبده باز خواهیم پرداخت .

 

 

آن کسی هم که دارد روبه‌رویش ژانگولر می‌زند نه یک تردست ماهر بلکه آخر همه کمالات و معنویات روحی و این‌جور چیزهاست. خواب خوش بیننده‌های مبهوت کریس آنجل زمانی از بین می‌رود که بفهمند همه کارهای او فقط یک شعبده است. تر دستی مردی که مهارتش خیره‌کننده است و باورنکردنی!

1? بلند شدن از روی زمین

می‌‌گویند در هندوستان مرتاض‌هایی هستند که روزهای متوالی می‌توانند بدون تکیه‌‌گاه یا به پشتوانه عصای ساده چهار زانو در هوا معلق بمانند و بدون اینکه لب به آب و غذا بزنند مدت‌ها همان بالاها سر کنند. این کار هم، دیگر پیچیدگی‌هایش را از دست داده. کریس آنجل شعبده‌باز مشهوری هست که بدون ریاضت مرتاض‌های هندی می‌تواند به ادعای خودش هروقت که خواست از زمین بلند شود و بر جاذبه زمین غلبه کند.

کریس آنجل حتی دیگر به چند سانتی‌متر بلند شدن از روی زمین هم رضایت نمی‌دهد و هرازگاهی در فاصله بین دو تا آسمان‌خراش بلندبالا نوک دماغش را راست می‌گیرد و جلو می‌رود بدون اینکه یک لحظه نگران خالی شدن زیر پایش باشد. یکی از مشهورترین کلیپ‌های او همین است. یکی دیگرش هم ماجرای پرواز او برفراز زمین گلف است که تا چشم کار می‌کند خالی از جنبنده است و فقط آقای شعبده‌باز است و دست‌هایی که مانند دو بال از هم باز کرده و هر لحظه بیشتر و بیشتر به آسمان می‌رود!

رازگشایی :

با روشی که کریس آنجل و دیوید بلین آمریکایی کشف کرده‌اند دیگر هر کسی می‌تواند برای خودش یک مرتاض هندی باشد. فقط کافی است کمی تمرین کرده باشد و از آمادگی جسمی خوبی هم برخوردار باشد. برای بلند شدن از روی زمین کارهای زیادی می‌شود انجام داد. جایی که ارتفاع زیاد است و دور و بر شعبده‌باز هم فقط فیلم‌بردار است و یک سری آدم از گروه خودش، کافی است فقط دنبال یک جرثقیل بزرگ بود و نوارهای نایلونی بسیار ظریف اما قوی که از هر طرف شعبده‌باز را گرفته‌اند و نمی‌گذارند پایین بیفتد. نوارهایی که آنجل در حقه راه رفتن بین دو ساختمان به کار گرفته بود آن قدر تابلو بود که تماشاچی‌های روی زمین به راحتی می‌توانستند آن را ببینند، مخصوصا زمانی که دم غروب شد و نورافکن‌ها روشن شدند. نوارهای نایلونی فقط زمانی کاملا ناپدید هستند که از پشت دوربین‌های فیلم‌برداری به آنها خیره شده باشید. در ماجرای به هوا رفتن آقای شعبده‌باز در زمین گلف هم داستان همین است.

یک جرثقیل معمولی و رشته‌های نایلونی که شعبده‌باز را به آسمان می‌کشند. سختی‌اش اینجاست که فقط بدن باید آمادگی خوبی داشته باشد تا با آن همه نخ و ریسمان آویزان بماند. آنجایی هم که شعبده‌باز در سالن است و جلوی چشم هزار تا تماشاچی مات و مبهوت، کار فقط با یک آهن‌ربای قوی انجام می‌شود و ماشین بالابری که پرده نمایش آهن‌ربای چسبیده به تن شعبده‌باز را بالا و پایین می‌برد! زمان‌هایی هم که آنجل تا نیم متری از زمین بلند می‌شود داستان دیگری در جریان است. اینجا فقط تجهیزات خاص به کمک شعبده‌باز می‌آید.

یک شلوار سبک و ساده که از پشت پا یک شکاف مخفی دارد و کفشی سبک‌تر که به راحتی به شلوار بچسبد. اگر هم کفش پایش نباشد که چه بهتر. معمولا در این جور صحنه‌ها حتما یک میز، چهار پایه یا صندلی کوتاه هم هست. شعبده‌باز اول یک پایش را پشت آن یکی قایم می‌کند و بعد در یک لحظه آن را روی صندلی یا چهارپایه پشت‌اش می‌گذارد و خودش را می‌کشد بالا. این وسط فقط شعبده‌باز باید یک ورزشکار حسابی باشد تا بتواند چنین کاری را انجام دهد. دقت کرده‌اید که بلین و آنجل هیکل‌های ردیفی هم دارند!

در محلی که شعبده‌باز برای پرواز انتخاب می‌کند همیشه باید دنبال پله یا چهارپایه‌ای باشید

شلوار شعبده‌باز جوری است که او راحت می‌تواند پایش را از آن درآورد در حالی که کفشش هنوز به آن چسبیده است

2? راه رفتن روی آب

راه رفتن روی آب همیشه برای مردم دنیا کار پیچیده‌ای بوده تا جایی که اگر کسی می‌توانست چنین کاری بکند و با وزن چند ده کیلویی‌اش روی آب راه برود – بدون اینکه آب از آب هم تکان بخورد- انگار کاری کرده بود در حد و اندازه معجزه. اما اینکه کسی در قرن بیست و یکم، آن هم با آن سر و شکل امروزش، بخواهد پابرهنه روی آب قدم بردارد جای حرف زیادی دارد.

آنجل با ترفند راه رفتن روی آب خیلی از مردم عامه جهان را که عشق ژانگولر زدن دارند با خودش همراه کرد. گل سر سبد برنامه‌های اول مجموعه «مایندفریک» هم همین راه رفتن روی آب بود؛ کلیپی که در آن نشان می‌داد مرد جوان در حالی روی آب به آرامی قدم برمی‌دارد که یک عالم آدم بالغ و عاقل دور و برش در استخر دارند بی خیال شنا می‌کنند.

رازگشایی:

قاعده بازی آبکی کریس آنجل خیلی زودتر از آنچه که انتظار می‌رفت فاش شد. کلیپ و عکس‌های زیادی که خبر از حقه ساده تردست جوان می‌داد و اینکه او به چه راحتی و فقط با کمک گرفتن از دو، سه لایه شیشه و یک فیلم‌بردار وفادار و چند نفری که همیشه از سیاهی لشکرهای او به حساب می‌آیند از خجالت هر چه شعبده‌باز و تردست دنیاست درآمده و برای مدت زیادی عالم و آدم را سر کار گذاشته بود. ماجرا ساده‌تر از این حرف‌هاست.

یک میز شیشه‌ای بسیار ظریف که البته از نمونه‌های دیگر محکم‌تر و سخت‌تر است و می‌تواند وزن 80 کیلویی آقای شعبده‌باز را تحمل کند جوری در استخر قرار گرفته که با زاویه‌ای که فیلم‌بردار از آنجل نمایش می‌دهد به هیچ صورتی دیده نمی‌شود و آن قدر هم ظریف است که حتی در نمای بسته‌ای که از کف پای آنجل هم گرفته شده هیچ اثری از پیچ و تاب‌های جنس شیشه‌ای میز نیست!

کریس آنجل برای واقعی‌تر شدن ماجرا کارهای دیگری هم کرده؛ اینکه بعضی از قسمت‌های میز را باز نگه داشته تا هرازگاهی آنهایی که داشتند زیرآبی می‌رفتند سری بیرون بیاورند، نفسی بکشند، تشویقی کنند و دوباره به آب تنی‌شان ادامه بدهند!

شعبده‌باز روی لایه‌ای از شیشه ظریف و محکم راه می‌رود.در حالی که همه تصور می‌کردند روی آب پا می‌گذارد

میز شیشه‌ای آنقدر ظریف ساخته شده که به‌راحتی قابل دیدن نیست

3? رد شدن نخ از گردن

کریس آنجل کارهای زیادی کرده است. از نصف کردن آدمیزاد وسط خیابان گرفته تا درآوردن پروانه از دل و روده خودش. همه‌اش را هم در چشم‌زدنی انجام داده بدون اینکه کسی لحظه‌ای بخواهد به حقیقت کارهای شعبده‌باز شک کند. کلیپ‌های هر کدام از این تردستی‌ها هم در اینترنت زیاد است.

این وسط رد کردن نخ از وسط گردن بدون اینکه ذره‌ای خون روی زمین بریزد از آن کارهایی بود که مو به تن همه سیخ کرد و خیلی‌ها همان‌جا به اوج کار شعبده‌باز پی بردند. در یکی از از کلیپ‌های مایندفریک، کریس آنجل رو به دوربین بدون اینکه بخواهد کار اضافه‌ای کند نخی را روی گردنش می‌کشد و آن قدر این کار را ادامه می‌دهد که نخ کم‌کم توی گلویش فرو می‌رود و دیگر دیده نمی‌شود. فقط دو سر نخ باقی می‌ماند و تلاش بیشتر شعبده‌باز برای در آوردن دوباره نخ از بیخ گلویش!

رازگشایی:

حقه است! آن هم به روشی که حل آن برای من و شمای بی‌‌خبر از همه جا کمی سخت است. البته اگر کمی با فوت‌و‌فن‌های شعبده‌بازی آشنا باشید متوجه می‌شوید!

شعبده‌باز قبل از انجام تردستی‌اش ماده‌ای خاص به گردنش مالیده که بعد از هر بار تکان نخ ضخیم‌تر شده و مانند خمیر و به رنگ بدن او نخ را به درون خودش راه می‌دهد بدون اینکه از پوست گردن جدا شود. اینجاست که تماشاچی فکر می‌کند خمیری که روی گردن شعبده‌باز است همان پوست برآمده اوست که با تکان‌های نخ دارد متورم می‌شود!

یک نخ پلاستیکی تنها وسیله‌ایست که شعبده‌باز با آن کارش را شروع کرد

خمیر پلاستیکی در مدت کوتاهی کاملا به رنگ پوست شعبده‌باز در‌می‌آید
ماده‌ای که آنجل برای فرو کردن نخ در گردنش استفاده می‌کند، فقط یک وسیله خاص شعبده‌بازها است

4? رد شدن غلتک از روی بدن

حتی کسی مانند کریس آنجل معروف هم با آن دک و پزش یک جاهایی برای اینکه حواس مردم کوچه و بازار ینگه دنیا را سمت خودش جلب کند به وسط خیابان می‌آید و با آن قد و قامت نه چندان پهلوانی‌اش خودش را به زیر یک غلتک چند صد تنی می‌اندازد. این اجرا یکی از پربیننده‌ترین کلیپ‌های آقای شعبده‌باز بود که یک روز تابستانی در نیویورک اجرا شد. برای کریس آنجل پارچه‌ای بزرگ روی زمین پهن کردند و رویش هم یک عالم خرده شیشه ریختند. غلطک را هم کمی عقب‌تر گذاشته بودند. کریس به وسط میدان آمد. روی پارچه دراز کشید و شکمش را به روی شیشه‌ها گذاشت.

بدون اینکه حتی یک قطره خون از بدنش بریزد. بعد هم غلتک آسفالت کاری راه افتاد و از روی انگشت‌های پای شعبده‌باز رد شد و تا کمر او جلو آمد. آه و ناله شعبده‌باز بود که بلند شد. مردم هم بدتر! بعد هم غلتک کنار می‌رود و کریس جوان خودش را از زیر آن بیرون می‌کشد. شعبده‌باز زنده است بدون اینکه حتی خراشی برداشته باشد!

رازگشایی:
کریس آنجل بیشتر از اینکه شعبده‌باز خوبی باشد داستان رد شدن غلتک از بدن شعبده‌باز هم یکی از آن ماجراهایی است که او به خوبی از پس آن برآمد. اولا که شیشه‌ها واقعی نبودند و از جنس همان شیشه‌هایی بودند که این روزها در تهیه فیلم‌های سینمایی و صحنه‌های اکشن آنها زیاد به کار گرفته می‌شود. آنجایی که بطری شیشه‌ای توی سر دشمن می‌شکند یا طرف از بالای یک برج چند طبقه با یک عالم شیشه خرده شکسته به پایین می‌آید.

این جور شیشه‌ها ساختگی هستند و هیچ آسیبی به بدن نمی‌زنند. اما اصل ماجرای غلتک اینجاست که قبل از اجرای شعبده‌باز‌ دار و دسته او به محلی که آنجل قرار بود در آن اجرا داشته باشد رفتند و مساحتی به اندازه بدن او را کندند. جایش را هم با یک اسفنج نرم و انعطاف‌پذیر پر کردند و رویش را هم پارچه کشیدند و خرده شیشه ریختند. با رد شدن غلطک از روی پاهای شعبده‌باز بدن او به پایین می‌رفت و هیچ آسیبی نمی‌دید

غلتک آسفالت‌کاری در حالی از روی تن شعبده‌باز رد شد که زیر بدن او پر از خرده‌شیشه بود

یک نوار اسفنجی پهن زیر بدن شعبده‌باز قرار می‌گیرد تا بافشار غلتک آسیبی به او نرسد


[ دوشنبه 90/6/21 ] [ 9:41 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

«سونیا توماس» در جشنواره «خوردن بال مرغ» توانست با خوردن 183 بال در مدت 12 دقیقه، رکورد این مسابقه قهرمانی را بشکند.

بنا بر این گزارش، رکورد سال قبل نیز متعلق به «سونیا توماس» بوده است.


همه ساله در تاریخ 4 سپتامبر در میدان کوکاکولا در مرکز شهر بوفالو در ایالت نیویورک آمریکا این مسابقه برگزار می‌شود.

این مسابقه که اولین بار در سال 2002 برگزار شده است، هر ساله در این تاریخ به مناسبت روز کارگر در آمریکا با تعداد زیادی شرکت کننده برگزار می‌شود.


[ دوشنبه 90/6/21 ] [ 9:39 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

چانتال اسبایر، یک معل بازنشسته بود که از esthesioneuroblastoma  رنج می‌برد. این نوع سرطان یکی از کمیاب‌ترین نوع سرطان می‌باشد که در 20 سال گذشته فقط 200مورد از آن گزارش شده است یعنی سالی 10 نفر!

این زن بازنشسته تمام تلاش خود را کرد که از قانون مرگ آسان استفاده کند چرا که درمانی برای بیماری او وجود نداشت.
 
او از انجام هرگونه جراحی و معالجه بخاطر نبود روش قطعی درمان خودداری کرد. در تاریخ 19 مارچ 2008 جسد او در خانه‌اش پیدا شد. در کالبد شکافی‌ای که دو روز بعداز مرگ او انجام شد، معلوم گشت که او بطور طبیعی نمرده است.
 
در پی این آزمایشات وجود باربیتورات (دارویی مسکن و خواب آور) در خون وی مشخص شد و معلوم گشت که او خودکشی کرده است.
 
 


[ دوشنبه 90/6/21 ] [ 9:38 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]


 

 

بررسی زندگی زنان همسو با دیکتاتور لیبی

“محافظ‌های شخصی زن”، “لباس‌های غیرعادی” و “خیمه عربی” تنها 3 نمونه از ده ها حرکت غیر معقول دیکتاتور فراری لیبی در 42 سال حکومتش به شمار می آید با این حال این روزها و به دنبال متواری شدن معمر قذافی بسیاری از خبرنگاران به دنبال 400 محافظ زن ویژه قذافی هستند. فراج اسماعیل در گزارشی برای العربیه می نویسد: “هنگامی که انقلابیون وارد مجمتع مسکونی رهبر لیبی در باب العزیزیه شدند، نه تنها قذافی و خانواده اش را در این قلعه کاملا مستحکم نیافتند بلکه حتی 400 زن محافظ وی نیز بخار شدند و به هوا رفتند . هم اکنون هیچ نشانه ای از محافظان زیباروی قذافی که بر اساس برخی گزارش ها شمار آنان به 400 تن می رسد در دست نیست . از سوی دیگر اخبار دستگیری زنان نزدیک به قذافی توسط انقلابیون لیبی روزانه در رسانه های جهان منتشر می شود. در مقاله پیش رو نگاهی جزئی تر به زندگی زنان نزدیک به قذافی داشته ایم.

“دعد شرعب”، بمب ساعتی لیبی

“دعد شرعب” زن اردنی الاصلی است که 22 سال به عنوان مشاور اقتصادی در کنار قذافی فعالیت می‌کرد و موسی کوسا، وزیر وقت خارجه قذافی بر او نام “بمب ساعتی لیبی ” را نهاده بود. شرعب که هفته گذشته از طریق فرودگاه “جربه” تونس به اردن بازگشته است، می‌گوید: از یک سال و 3 ماه گذشته توسط قذافی بازداشت شده بودم و قذافی تلاش داشت از من به عنوان اهرم فشار علیه دولت اردن استفاده کند. وی درباره نفوذ خود در قذافی می‌گوید:”به حدی به او نزدیک بودم که می‌توانستم بر تصمیم‌گیری‌های او تاثیر بگذارم و آن ها را تغییر دهم” و بنابر ادعایش وی دولت‌هایی را در رژیم قذافی روی کار می‌آورده و دولت‌هایی را برکنار می‌کرده است. دعد شرعب می‌افزاید: “نفوذ من در قذافی به گونه ای بود که موسی کوسا، وزیر خارجه وقت قذافی بر من نام “بمب ساعتی” را گذاشته بود و دلیل آن اطلاعاتی بود که من طی خدمت 22 ساله‌ام در کنار قذافی در اختیار داشتم”. او توضیح داد که در طول این 22 سال وی مشاوره‌های اقتصادی به قذافی ارائه می‌داده و حامل نامه‌های وی به روسای کشورهای دیگر بود.

بازداشتگاه ویژه مسئولان و فرزندان

شرعب درباره بازداشت خود می‌گوید که در محلی که به بازداشت مسئولان و مقامات رژیم و همچنین فرزندانش اختصاص داده شده بود، در بازداشت بودم. افزون بر این‌که وی تاکید می‌کند، قذافی بارها دست به بازداشت فرزندان و وزیران خود زده بود و در بسیاری از موارد با وساطت و میانجی گری وی آن ها آزاد می‌شدند. شرعب گفت که پیش از انتقال به محل سکونت خانواده قذافی که در این اواخر به شدت توسط ناتو بمباران می‌شد، طرابلس سقوط کرد و او توسط انقلابیون از زندان آزاد شد. وی همچنین درباره محافظان ویژه قذافی گفت: قذافی تنها به 3 نفر از نگهبانان زن شخصی خود اعتماد داشت و با توجه به خلق و خوی منحصر به فردش بعید نیست که آن ها را به قتل رسانده باشد، چون آن ها از جزئی‌ترین مسائل زندگی وی با خبر بودند و قذافی به حدی به آن ها اطمینان داشت که فقط از دست آن ها غذا می‌خورد.

هدی بن عامر؛ خطرناک‌ترین و بی رحم‌ترین زن خاورمیانه

زن دیگری که در حلقه نزدیکان قذافی نقش ویژه ای داشت “هدی بن عامر” است وی که به مدت 27 سال یکی از بزرگ ترین ارکان ایجاد رعب و وحشت در میان لیبیایی‌ها و مهم ترین جلاد نظام معمر قذافی، محسوب می‌شد، بعد از تسخیر پایتخت لیبی به دست انقلابیون در منطقه غربی طرابلس دستگیر شد. هدی بن عامر در اعدام بسیاری از شخصیت‌های مخالف نظام قذافی دست داشت و در ابتدا خود عامل اجرای احکام اعدام بود. وی هنگام اعدام الصادق حامد الشویهدی، یکی از مخالفان قذافی در سال 1984 مشهور شد. بن عامر ابتدا صندلی را از زیر پای الشویهدی مقابل چشمان هزاران تن از مردم لیبی کشید اما با مشاهده این که وی هنوز نمرده همانند دیوانه‌ها پاهای قربانی را به سمت پایین می‌کشید تا جانش را بگیرد.

ملکه اعدام لیبی

بعد از این ماجرا بن عامر به شدت به قذافی نزدیک شد تا آن جا که مراسم عروسی وی را خود قذافی برگزار کرد. بن عامر کم کم به عامل وحشت مردم لیبی و یک ابزار مهم در دست قذافی برای ایجاد رعب و وحشت تبدیل شد. وی تعداد زیادی از مخالفان قذافی را دار زد به گونه‌ای که در لیبی به «اعدام گر» مشهور شده بود. از جمله کارهای وی اعدام 7 دانشجوی مخالف قذافی در یک روز بود. شهرت بن عامر تا حدی بود که یکی از انقلابیون لیبی در مصاحبه‌ تلویزیونی خود اظهار کرد: اگر ما شکست بخوریم هدی بن عامر همه ما را دار خواهد زد.

بن عامر پست‌های کلیدی زیادی در لیبی به دست آورد که آخرین آن ها دبیرکل کمیته ملی سازمان بازرسی و مراقبت لیبی بود. وی همچنین در سال 2008 به عنوان معاون پارلمان لیبی برگزیده شد و در سال 2009 به ریاست پارلمان رسید. بن عامر 2 دوره به عنوان شهردار شهر بنغازی برگزیده شد هرچند به شدت با مردم این شهر دشمنی داشت. وی یک بار در سخنرانی‌های خود اعلام کرده بود: “در بنغازی هیچ مردی وجود ندارد و من تنها مرد این شهر هستم”. بن عامر کسی بود که در سال 2008 دستور شلیک به سمت تظاهرکنندگانی که در اعتراض به کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر(ص) از سوی دانمارکی‌ها به خیابان ها آمده بودند را صادر کرد . بن عامر در اعدام مخالفان قذافی بسیار بی‌رحم بود و در واقع هیچ کس به اندازه وی نمی‌توانست در دل مردم لیبی رعب و ترس ایجاد کند. نام بن عامر در فهرست 38 نفری بود که از سوی انقلابیون تحت تعقیب قرار داشتند و بالاخره در شهر طرابلس به دست انقلابیون افتاد.

روایت متفاوت “اوکسانا بالینسکایا”، پرستار 25 ساله اوکراینی

“اوکسانا بالینسکایا”، یکی از 5 پرستار اوکراینی دیکتاتور فراری لیبی است که از وی با عنوان “معشوقه معمر قذافی” یاد می‌شد، اوکسانا حالا در کشورش است. او قذافی را با بالا گرفتن درگیری‌ها در لیبی ترک کرد. وی فشار خون قذافی را کنترل و فعالیت قلب او را بررسی می‌کرده و از رگ‌های او خون می‌گرفته است. او به رغم آن که قذافی چندان بیمار نبوده به وی ویتامین و قرص‌های مکمل می‌داده است. بالینسکایا حتی قذافی را “بابا” خطاب می‌کرده است؛ در واقع همه پرستاران اوکراینی قذافی به وی بابا می‌گفتند.”بابا” در واقع نام مستعاری بود که آن ها از آن استفاده می‌کردند تا بدون جلب توجه دیگران، درباره قذافی در میان خود صحبت کنند. بالینسکایا تصریح می‌کند: “بابا” به ما شغل، پول و یک زندگی مناسب داد. وی می‌گوید: قذافی به ما توجه می‌کرد. از ما می‌پرسید آیا راضی هستیم و همه آن چیزی که لازم داریم را در اختیار داریم یا خیر. هر ساله در ماه سپتامبر و در سالگرد به قدرت رسیدن معمر قذافی در لیبی، وی به پرستاران اوکراینی خود و دیگر اعضای حلقه اطرافیانش هدایایی به رسم یادبود اعطا می‌کرد. بالینسکایا یک مدال و یک ساعت که تصویر خودش روی آن حک شده را به عنوان هدیه دریافت کرده است. وی به همراه دیگر پرستاران در سفرهای خارجی قذافی را همراهی می‌کرد و این سبب می‌شد که گاهی اوقات به شایعات در رسانه‌ها درباره این که قذافی حرمسرا دارد، دامن زده شود. به رغم همه آن چه که دیگر کارکنان حلقه درونی خانواده قذافی درباره مورد شکنجه و سوء استفاده واقع شدن، نقل کرده‌اند اما آن چیزی که بالینسکایا درباره قذافی نقل می‌کند با این روایات تضاد دارد. اومی‌گوید: قذافی همواره به خوبی با ما رفتار می‌کرد. پرستار اوکراینی اکنون در حالی که به خاطر جنگ داخلی، شغل خود را در لیبی از دست داده به حال ملت لیبی افسوس می‌خورد. بالینسکایا خاطرنشان می‌سازد: اگر قذافی لیبی را نساخته پس چه کسی آن را ساخته است؟ قذافی بود که لیبی را بازسازی کرد و لیبیایی‌های شتر سوار را به رانندگان اتومبیل تبدیل کرد! زمانی که قذافی در اکتبر 2009 به اوکراین سفر کرد بالینسکایا از دانشکده پرستاری کی‌یف فارغ التحصیل شده بود و 3 سال بود که در محل تولدش به کار مشغول بود. اما زندگی در اوکراین برای او چندان آسان نبود . او از فرصت‌های شغلی در لیبی آگاه بود و تقاضانامه‌ای را برای کار در آن جا پر کرد. زمانی که قذافی به اوکراین سفر کرد بالینسکایا یک ماه بود که منتظر پاسخ به تقاضانامه‌اش بود. نشستی برای قذافی در آن زمان ترتیب داده شد تا با 6 نامزد برای انتخاب به عنوان پرستار شخصی خود ملاقات کند. یکی از این نامزدها بالینسکایا بود. او اطلاعات کمی درباره قذافی داشت و در نخستین ملاقات کمی عصبی شده بود. 3 نفر از این 6 پرستار پیش از این در لیبی کار کرده بودند و با زبان عربی آشنا بودند. بالینسکایا تصور می‌کرد که شانسی برای انتخاب شدن ندارد. قذافی به آن ها خوش آمد گفت اما بالینسکایا هیچ اتفاق ویژه‌ای در فرآیند گزینش مشاهده نکرد. او می‌گوید: نمی‌دانم قذافی چطور دست به انتخاب زد. شاید او یک روان شناس خوب بود.

آرایش غلیظ یا لباس‌های نامناسب ممنوع بود

در مدت کمی بالینسکایا رهسپار طرابلس شد. شغل وی صرفا مداوای قذافی و خانواده بزرگ او بود. قوانین در محل کار وی سخت گیرانه بود. پرستاران اوکراینی حق نداشتند آرایش غلیظ یا لباس‌های نامناسب داشته باشند. او می‌گوید: ظاهر ما بسیار ساده بود تا نتوانیم جلب توجه کنیم. ما هیچ گاه زمانی که به خانه قذافی می‌رفتیم آرایش نمی‌کردیم و لباس‌هایی با رنگ‌های تند نمی‌پوشیدیم. بالینسکایا می‌گوید: هیچ کدام ازماباقذافی تنهانشدیم. او از شایعات درباره این که قذافی با پرستاران خارجی‌اش رابطه دارد، بسیار شگفت زده شده است.

“گالینا کولونیتسکایا”، یک زن بلوند هوسران

این در حالی است که اسناد دیپلماتیک آمریکایی که توسط وب‌سایت ویکی‌لیکس افشا شدند، از “گالینا کولونیتسکایا”، یکی از پرستاران کهنه‌کار اوکراینی که 10 سال برای قذافی کار کرده بود، به عنوان یک زن بلوند هوسران یاد کرده بودند. این اسناد خاطرنشان ساختند که دیکتاتور لیبی عمیقا به این زن وابسته بود، اما بالینسکایا درباره او می‌گوید: گالینا نیز یک پرستار همچون ما بود. البته او زنی جذاب و مهربان با قلبی رئوف بود. او بسیار به من کمک کرد. این سند می‌افزاید که «برخی منابع مدعی‌اند که این پرستار و معمر قذافی رابطه‌ای رمانتیک دارند.» بنابر گزارش های منتشر شده دیکتاتور لیبی حتی در سفرهای بین المللی خود، پرستارانش را همراهش می برد. آنان از کوچک ترین مسائل زندگی «قذافی» آگاه اند. گفته می شود، دیکتاتور لیبی به اندازه ای به پرستاران خود علاقه داشت که در یکی از سفرهای بین المللی خود به کشور پرتغال -که قرار بود پس از آن برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل به ایالات متحده آمریکا برود وقتی به دلایل اداری گذرنامه یکی از این پرستاران صادر نشده بود، ساعاتی بعد، «قذافی» هواپیمای شخصی خود را از پرتغال به لیبی فرستاد تا آن پرستار را پیش خود بیاورد. “عبدالسلام خلف ا… النداب” یکی از محافظان قذافی که به قبیله” القذاذفه” منتسب است،نیز اخیرا مدعی شده است که قذافی با پرستار اوکراینی خود روابط جنسی داشت و همیشه همراه وی بود.

عزیزه ابراهیم محافظی از لبنان

عزیزه ابراهیم در سال 1982، بعد از حمله اسرائیل به بیروت، به لیبی رفت و آنجا با قذافی دیدار کرد. او در اولین سفر قذافی به چین ، او را همراهی کرد. عزیزه ابراهیم در مصاحبه با خبرنگار شبکه الجدید گفت: محافظان زن قذافی باید از ازدواج کردن خودداری کنند.او به محافظان زنش می گوید راهبان انقلابی. و این راهبان نمی توانند ازدواج کنند. محافظان زن باید خیلی قوی باشند زیرا آن ها باید با حضور نیافتن در کنار خانواده خود کنار بیایند .وی افزود: آن ها شاید مجبور بشوند، حتی اعضای خانواده خود را هم بکشند. این محافظ سابق قذافی گفت: یک محافظ زنی به نام جمیله ابوغنیم وجود داشت که ما را می ترساند. او پسر خاله اش را کشت. سرهنگ حسن سکیر قذافی یک بار در پی درگیری لفظی صدایش را برای معمر قذافی بالا برد ، این محافظ، در مقابل همه ما به دلیل این که این سرهنگ صدای خود را بالا برد، او را کشت.

محافظان زن واقعی قذافی 2 سیاه پوست هستند

عزیزه ابراهیم می گوید: محافظان زن واقعی قذافی 2 سیاه پوست هستند. یک سرهنگ و یک کاپیتان. 10 محافظ دیگر به مانند من هستند. قذافی می خواست نشان دهد که او توسط زن‌ها حفاظت می شود نه مردان . وی در ادامه گفت: او می‌خواهد نشان دهد که زن ها با مردها یکسان هستند. قذافی در کتاب سبز خود نوشته است: زنان از جنس زن هستند و مردان از جنس مرد. زنان بچه به دنیا می آورند اما مردان نمی توانند این کار را انجام دهند. این تنها تفاوت بین مرد و زن است. این محافظ سابق قذافی افزود: یک روز قذافی دانشجویان دختر را در یک دانشگاه جمع کرد تا برای آن ها سخنرانی کند و ما هم در آن جا بودیم. او در واقع دانشجویان را به آن جا آورد تا آن ها را دار بزند. آن جا دانشجویی حضور داشت که متهم به زنگ زدن به یکی از خویشان خود در عراق بود. در آن جا 4 نفر را اعدام کردند. اولین نفری که به دار آویخته شد خیلی زود نمرد. عزیزه گفت: آن ها پای آن دانشجو را آن قدر کشیدند تا جان داد.

نسرین” 19 ساله، یکی از جلادان حکومت قذافی

“نسرین منصور الفرقانی”، دختر 19 ساله‌ای است که برای قذافی آدم‌کشی می‌کرده است. وی که در حمله انقلابیون به باب العزیزیه محل سکونت قذافی در طرابلس دستگیر شد می گوید شخصا 11 نفر از انقلابیون لیبی را کشته است. وی می‌گوید: خانواده‌ام از رژیم قذافی حمایت نمی‌کردند. من مجبور بودم انقلابیونی را که زندانی بودند، با شلیک تیر از پا درآورم؛ چرا که اگر این کار را نمی‌کردم آن ها مرا می‌کشتند. من 11 نفر را طی 3 روز کشتم و اصلا نمی‌دانستم آن ها چکار کرده بودند. وی گفت: اولین نفر را که کشتم، یکی دیگر را وارد اتاق کردند. مردی که وارد شده بود از جسد خونین افتاده بر روی زمین شوکه شد. با این حال به سمت او شلیک کردم و او را نیز کشتم. من 11 انقلابی را با خونسردی کامل از پای درآوردم. وی همچنین گفته که مورد سوء‌استفاده جنسی اعضای ارشد ارتش قذافی قرار گرفته است. این دختر جوان افزود: من تا پیش از شروع فعالیت‌های انقلابی آزارم به هیچ‌کس نرسیده بود، عادت کرده بودم که زندگی عادی و طبیعی داشته باشم. برادر نسرین نیز در گفت و گو با رسانه ها مدعی شد که خانواده‌اش تلاش کردند تا این دختر را از گارد ویژه حفاظت بیرون بیاورند، اما از جانب سربازان تهدید شدند. تمامی دختران در گارد حفاظت قذافی مورد تجاوز قرار گرفته و سپس آموزش می‌دیدند. نسرین منصور الفرقانی با سقوط طرابلس به دست انقلابیون زمانی که می‌خواست فرار کند از طبقه دوم ساختمانی که در آن انقلابیون را به قتل می‌رساندند، به پایین پرید و دست و پایش شکست.


[ دوشنبه 90/6/21 ] [ 9:36 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
ماجرا از این قرار است که فردی به نام «امیر منصور الف.خ» مشهور به «امیر منصور آریا» با تبانی و نفوذ به شعبه بانک صادرات در محل کارخانه فولاد، اقدام به صدور LCهای (اعتبار اسنادی ریالی داخلی) جعلی به مبالغ ده ها میلیارد تومان می کرده است و بدون آنکه وجه LCهای مذکور را به بانک بپردازد، آن ها را دریافت و به بانک های دولتی و خصوصی دیگر داخلی به قیمتی پایین تر از قیمت رسمی LC می فروخته است.

روزنامه کیهان درگزارشی مفصل به دست های پنهان در اختلاس 3000000000000 تومانی پرداخت.

 در بخشی از این گزارش آمده است:

*ماجرا از این قرار است که فردی به نام «امیر منصور الف.خ» مشهور به «امیر منصور آریا» با تبانی و نفوذ به شعبه بانک صادرات در محل کارخانه فولاد، اقدام به صدور LCهای (اعتبار اسنادی ریالی داخلی) جعلی به مبالغ ده ها میلیارد تومان می کرده است و بدون آنکه وجه LCهای مذکور را به بانک بپردازد، آن ها را دریافت و به بانک های دولتی و خصوصی دیگر داخلی به قیمتی پایین تر از قیمت رسمی LC می فروخته است.

*از آنجا که این LCها در سامانه اطلاعاتی بانک صادرات ثبت نمی شد، خریداران LC با استعلام از همان شعبه صادرکننده اقدام به خرید LC می کردند و در نهایت مبالغ LCهای مذکور به بیش از 2 میلیارد و 700 میلیون دلار یا معادل سه هزار میلیارد تومان می رسد. این اقدام «الف.خ» عاقبت پس از یک اشتباه، توسط بانک صادرات کشف و به نهادهای نظارتی گزارش می شود تا بزرگترین پرونده اختلاس کشور رقم بخورد. گفته می شود اگرچه رقم اختلاس این پرونده 2 هزار و 800 میلیارد تومان اعلام شده، اما این رقم تنها مربوط به بخشی از تخلفات «الف.خ» است و با ادامه تحقیقات، ابعاد این پرونده در بانکها و موارد دیگر افزایش یافته است.

*البته این تمام داستان نیست! زیرا «امیرمنصور آریا» طی فرآیندی که بدان اشاره می شود، بدون رعایت مراحل قانونی و از محل همین سوءاستفاده های مالی با پشتیبانی برخی مقامات دولتی وابسته به جریانی انحرافی، از محل دریافت وام از بانک صادرات به چنان ثروت سرشاری می رسد که اقدام به اخذ مجوز از بانک مرکزی برای بانک آریا می نماید که با افشاگری های کیهان و ورود نهادهای نظارتی به موضوع، بانک مرکزی ناگزیر به ابطال مجوز وی می شود.

*گروه توسعه سرمایه گذاری امیرمنصور آریا که تا پیش از حمایت های سخاوتمندانه باند انحرافی تنها در زمینه های محدود همچون تولید آب معدنی فعالیت می کرد، با بهره برداری آگاهانه از نیازهای! جریان انحرافی توانست با استفاده از امضاهای طلایی در گام اول خود، چندین شرکت کوچک و بزرگ از جمله کارخانجات عظیم فولادسازی کشور در منطقه خوزستان را در جریان واگذاری های سازمان خصوصی سازی تصاحب کند.

*با وجود همه تدابیر و ارتباطات ویژه «الف.خ»، سر زدن یک اشتباه از سوی وی، باعث به جریان افتادن این پرونده شده است.«الف.خ» در تماس با مدیر بانک صادرات خوزستان، از وی می خواهد به دلیل مشکل نقدینگی، تایید یک توافقنامه پرداخت ارزی (LC) به مبلغ 30 میلیارد تومان مربوط به شرکت وی در بانک صادرات را انجام دهد.

مدیر بانک ابتدا با توجه به اعتبار و گردش مالی بالای «الف.خ» در این بانک، موضوع را می پذیرد، اما وقتی به اسناد مراجعه می کند، متوجه می شود هیچ درخواست LC به نام وی و شرکتش ثبت نشده است. بنابراین به موضوع مشکوک شده و به بانک صادرات مستقر در شرکت فولاد مراجعه می کند و در بازرسی از آنجا و با بررسی شماره سریال قراردادها و همچنین بررسی و تحلیل حجم اعتبارات و تناسب میزان کارمزدها، کارکنان و مسئولان بانک صادرات متوجه این موضوع می شوند طی دو سال گذشته، حدود 2 هزار و 800 میلیارد تومان LC صوری توسط این شعبه برای «الف.خ» صادر شده که مبلغ پرداخت نشده آن به بانکها با 105 سند جعلی، یک هزار و 900 میلیارد تومان است.

این موضوع ساعت 13 روز پنجشنبه سیزدهم مرداد سال جاری کشف و بلافاصله ساعت 16 همان روز، وزارت اطلاعات و قوه قضائیه در جریان این موضوع قرار داده می شوند و 6 نفر از مدیران و کارکنان شعبه اختلاس کننده در خوزستان احضار و در مرحله نخست، 3 نفر از آنان بازداشت می شوند.

براساس اطلاعات به دست آمده از متهمان آغاز این اختلاس از سال 1386 بوده است. رقم این اختلاس در سال های 1386 و 1387 آنچنان بالا نبوده است، اما این رقم در سال 1388 به 80 میلیارد تومان بالغ می شود و در سال 89 به 800 میلیارد تومان و در نهایت سال 1390 به 2 هزار و 800 میلیارد تومان می رسد.


[ دوشنبه 90/6/21 ] [ 9:21 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
[ دوشنبه 90/6/21 ] [ 9:19 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
این شرکت دیروز جمعه کفش جدید خود با همین عنوان را به بازار عرضه کرده است که مثل فیلم سینمایی آن دارای درخشش خاصی است که هم اکنون در سایت فروش اینترنتی ایبی حدود 1500 جفت از این کفش جدید عرضه شده است.

شرکت تولیدکننده لوازم ورزشی نایک کفش کتانی منحصر به فرد خود را وارد بازار کرد.

به گزارش «24»، شرکت تولید کننده وسایل ورزشی نایک دیروز به شایعات گسترده درباره کفش کتانی جدید خود با الهام از فیلم بازگشت به آینده 2 پایان داد.

به گزارش تکنیوز دیلی، این شرکت دیروز جمعه کفش جدید خود با همین عنوان را به بازار عرضه کرده است که مثل فیلم سینمایی آن دارای درخشش خاصی است که هم اکنون در سایت فروش اینترنتی ایبی حدود 1500 جفت از این کفش جدید عرضه شده است.

این کفش مخصوص بیماران مبتلا به پارکینسون و کلاً کسانی که در اندامهای بدن خود لرزش دارند ساخته شده است و طوری طراحی شده که نیازی به بستن بندهای آن وجود ندارد چراکه به طور اتوماتیک بسته می شود. در حال حاضر این کفش ها به قیمت 4هزار دلار عرضه شده است


[ دوشنبه 90/6/21 ] [ 9:17 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
نیروگاه با یک سال به ضمانت روسها کار خواهد کرد و پس از آن تحویل به مهندسان ایر انی خواهد شد البته هم‌اکنون نیز مهندسان ایرانی در این نیروگاه کار می‌کنند اما به هر حال این کار با نظارت مهندسان روس انجام می‌شود.

وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه نیروگاه بوشهر به حدود 35 تا 40 درصد قدرت اسمی‌اش یعنی معادل 350 تا 400 مگاوات رسیده است ابراز امیدواری کرد: تا دو یا سه ماه آینده قدرت نیروگاه به حداکثر توانش بین 900 تا 1000 مگاوات برسد.

به گزارش واحد مرکزی خبر، آقای صالحی در نشست خبری مشترک با سرگئی اشماتکو وزیر انرژی روسیه در حاشیه نهمین اجلاس همکاریهای اقتصادی دو کشور با اشاره به برگزاری جشن راه اندازی نیروگاه بوشهر که فردا برگزار می شود افزود: وقتی نیروگاه به شبکه سراسری برق وصل شد پس از مدتی مجدداً از شبکه جدا خواهد شد تا یک سری ازمایش ‌های مربوط انجام شود، پس از این ازمایش ‌ها که ممکن است چند هفته‌ به طول بینجامد، دوباره نیروگاه قدرت می‌گیرد و به سمت قدرت 100 درصد که بین 900 تا 100 مگاوات است خواهد رفت.

اقای صالحی با ابراز امیدواری از اینکه تمام این طرح تا دو ـ سه ماه آینده انجام شود گفت: نیروگاه با یک سال به ضمانت روسها کار خواهد کرد و پس از آن تحویل به مهندسان ایر انی خواهد شد البته هم‌اکنون نیز مهندسان ایرانی در این نیروگاه کار می‌کنند اما به هر حال این کار با نظارت مهندسان روس انجام می‌شود.

رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر احتمال سفر سرگئی ریابکوف ، معاون وزیر امور خارجه روسیه به تهران گفت: سفر اقای ریابکوف در چارچوب رایزنی‌های مستمر بین دو کشور انجام می‌شود، ما این رایزنی‌ها را با وزارت امور خارجه روسیه داریم.

اقای صالحی با اشاره سفر اخیرش به روسیه افزود: در سفر به روسیه با وزیر امور خارجه این کشور صحبت‌های مفصلی در مورد روابط دو جانبه و مسائل منطقه‌ای و موضوعات هسته ای داشتیم و در ادامه این جلسه قرار شد معاونان وزیران خارجه دو کشور در رایزنی مستمر با یکدیگر باشند.

وی در پاسخ به پرسش خبرنگار روسی درباره روابط ایران و آمریکا و موضع ایران درخصوص حوادث 11 سپتامبر گفت: ایران بر اساس سیاست‌های اصولی خود و بر مبنای اعتقادات مذهبی و اخلاقی‌اش همواره هر حرکت تروریستی را که منجر به کشته شدن انسان‌های بی‌گناه شده تقبیح کرده است؛ بنابراین هر حادثه تروریستی که در جهان رخ می دهد و مردم بی‌گناه را هدف قرار می دهد از نظر ما محکوم است.

اقای صالحی اضافه کرد: درباره استفاده صلح‌آمیز از انرژی اتمی، همواره گفته شده که ایران عضو معاهده ان پی تی است و به تمامی تعهدات بین‌المللی خود در چارچوب این معاهده و نیز اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی عمل کرده است.

وزیر امور خارجه افزود: بر همین مبنا بوده که روسیه با ما در تکمیل نیروگاه بوشهر همکاری کرده است و این همکاری درچارچوب این معاهدات بین‌المللی قرار دارد.

وی تصریح کرد: ما موضع اصولی خود را در مورد منع اشاعه و خلع سلاح چندین بار اعلام کرده‌ایم و به همان شیوه ای که به دنبال خلع سلاح هستیم در پی منع اشاعه سلاحهای هسته ای نیز هستیم.

رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان گفت: مذاکرات ایران با جامعه بین‌المللی و همه کشورهای جهان به جز رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا انجام می‌شود و با حدود 140 کشور دنیا روابط سیاسی داریم، بنابراین رابطه ما با جامعه جهانی رابطه‌ای وسیع و عمیق است.

آقای صالحی همچنین با اشاره به مذاکرات ایران با گروه 1+5 گفت: نامه آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی برای خانم اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره این مذاکرات چند روز پیش ارسال شد که در این نامه اعلام شده است ایران همواره مانند گذشته آماده گفتگو درباره نقاط مشترک به منظور ایجاد تفاهم بین دو طرف است.

وزیر امور خارجه در پاسخ به پرسشی درباره قدرت نیروگاه بوشهر و راه‌اندازی آن گفت: راه‌اندازی یک نیروگاه هسته‌ای با راه‌اندازی یک نیروگاه فسیلی فرق دارد، به طور معمول راه‌اندازی نیروگاه هسته ایی بین نه ماه تا یک سال طول می‌کشد و گرنه از زمان انتقال سوخت به نیروگاه عملاً فرآیند راه‌اندازی آغاز شد.

وی افزود: از شهریور سال گذشته که سوخت را به نیروگاه انتقال دادیم یک سال گذشته است اما هنوز به 100 درصد توان نرسیده‌ایم و دو تا سه ماه نسبت به برنامه پیش‌بینی شده عقب افتاده‌ایم زیرا بحث ایمنی برای ما اولویت دارد.

آقای صالحی گفت: وقتی در جریان تست‌ها با مشکلی مواجه شویم حتی اگر آن مشکل قابل اغماض باشد ما اغماض نمی‌کنیم، به این علت حاضریم رساندن نیروگاه به 100 درصد قدرت را کمی به عقب بیاندازیم اما تمامی تست‌ها به نحو احسن انجام شود.

رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان افزود:‌ به علت بروز مشکل در یکی از توربین‌ها دو تا سه ماه برنامه زمان بندی شده به تاخیر افتاد اما امیدواریم بر اساس آزمایش‌هایی که انجام می‌دهیم در چند ماه آینده که زمان دقیق آن اعلام خواهد شد به 100 درصد قدرت این نیروگاه برسیم.

وی درپاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا برای راه‌اندازی نیروگاه دوم بوشهر اقداماتی انجام می‌دهید تصریح کرد: اگر منظور دو قلوی دومی است که آلمان‌ها قرار بود ایجاد کنند ما آن دوقلوی دوم را از کار خود کنار گذاشته‌ایم، بنابراین اگر در آینده طرحی برای ساخت نیروگاه هسته‌ای در سایت بوشهر داشته باشیم آن طرحی نو خواهد بود.

رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان همچنین درپاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران روس درباره مذاکرات ایران و روسیه درباره رژیم حقوقی دریای خزر گفت: درباره رژیم حقوقی دریای خزر صحبت‌های خوبی داشتیم، کارشناسان وزارتخانه های امور خارجه دو کشور در تماس مستمر هستند علاوه بر اینکه کشورهای حوزه دریای خزر نیز جلسات مستمر و مکرری دارند.

وی گفت: مواضع ایران و روسیه در این زمینه مواضع واحدی است.

وزیر انرژی روسیه نیز در پاسخ به سوالی درباره همکاریهای دو کشور در زمینه طرحهای نفتی گفت: باید راه حلهای فنی و کارشناسی خوبی را یافت که در این زمینه با وزیر نفت ایران گفتگو خواهیم کرد.

اقای اشماتکو درپاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخی کشورهای منطقه مدعی هستند که نیروگاه اتمی بوشهر ایمنی لازم را ندارد گفت: فرایندهای آژانس بین المللی انرژی اتمی آزمایش های این نیروگاه را تایید می کند که این موضوع حاکی از آن است که هیچ مورد خلاف استانداردی در نیروگاه بوشهر رخ نداده است.

وزیر انرژی روسیه تصریح کرد: معتقدیم که راه اندازی نیروگاه بوشهر دارای شفافیت دقیقی است و علتی وجود ندارد که فکر کنیم ایرادها یا خطرهای مخفی در این زمینه وجود دارد.

وی در زمینه راه اندازی کامل نیروگاه بوشهر گفت: باید فرایند کار در نیروگاه بوشهر را به طور کامل با استانداردهای بین الملللی همسان سازی کنیم و هر قدر زمان برای کنترل های ایمنی لازم باشد خرج کنیم تا نیروگاه با امنیت کامل کار کند.

آقای اشماتکو در پاسخ به سوالی درباره ایجاد سپر موشکی ناتو در ترکیه با بیان اینکه من کارشناس حوزه امنیت نظامی نیستم گفت: در این زمینه موضع اصولی روسیه تغییری نکرده است


[ دوشنبه 90/6/21 ] [ 9:15 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]

قهرمان یکی از رشته‌های ورزشی نصاب دیش ماهواره شد.

به گزارش خبرآنلاین؛ یکی از قهرمان‌های ورزش ایران به خاطر مشکلات مالی فراوان مجبور شد شغل دومی برای خود انتخاب کند. او که از کودکی ورزش کرده و حرفه خاصی نداشت، نصابی دیش‌های ماهواره را به عنوان شغل خود انتخاب کرد. این قهرمان که در یک رشته رکوردی ورزش می‌کند و در این رشته رکورددار ایران است، یکی از امیدهای کسب سهمیه المپیک لندن هم محسوب می‌شود.

این ورزشکار از خبرآنلاین درخواست کرده نامی از او برده نشود اما در پاسخ به این سوال که چرا این حرفه را انتخاب کرده می‌گوید: «فدراسیون که پولی به من نمی‌دهد. مجبورم خرج زندگی‌ام را از یک راهی درآورم.


[ دوشنبه 90/6/21 ] [ 9:15 صبح ] [ علی داودی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 436
بازدید دیروز: 320
کل بازدیدها: 1662052