به گزارش وبگردی 20:30،کاویانی ادامه می‌دهد که شاهزاده به من گفت که من نیازمند کمک افرادی مثل شما هستم، افرادی که بفهمند من چه می گویم و حرف‌هایم را منعکس کنند.

از جمله نکات دیگری که کاویانی از قول ربع پهلوی بیان کرده است:

- مشکل من آن است که بسیاری از افرادی که دورم هستند، از افراد پیر و فرتوت نسل قبلی هستند که هیچ چیز از تحولات روز را نمی‌فهمند در حالی‌که جامعه امروز ایران، جامعه جوانی است و دوست دارد با نسل جوان‌ها کار کند نه با دایناسورهایی که حتی در زمان پدرم هم پیر بودند چه رسد به حالا که 33 سال از آن روزها گذشته است.

- موضوع شکنجه را که در مورد زمان حکومت پدرم می‌گویند، من اصلاً قبول ندارم. در ساواک اصولاً نمی‌گذاشتند آدم‌های بد وارد بشوند. حتی می‌توانم بگویم که در آن سازمان، اغلب قریب به اتفاق افرادش آدم‌های وطن پرستی بودند که کارهای‌شان را به بهترین نحو انجام می‌دادند. حداکثر آن است که یکی دو نفر تندروی کرده باشند که برای سازمانی با آن عظمت، خیلی طبیعی بود. اما موضوع شکنجه اصولاً حرف مفتی است. مثلاً وقتی الآن در همین کشورهای دموکراتیک غربی یک عمل تروریستی انجام می‌شود و فرد تروریست را دستگیر می‌کنند، تلاش می‌کنند حقایق را از او دربیاورند تا از مرگ افراد بیشتر جلوگیری کنند. به نظر من به هر ترتیب و با هر روشی از او اطلاعات بگیرند کاملاً درست و موجه است و نمی‌توان لفظ شکنجه را برای آن به‌کار برد. در حکومت پدرم هم همین بود! و پرویز ثابتی جز همین نگاه و همین خدمت، گناهی نداشت اما این همه علیه او جوسازی می‌کنند و او هم برای دفاع از خودش مجبور می‌شود بعضی حرف‌های احمقانه را بزند.

- من روی نیروهای ایرانی مقیم امریکا خیلی نمی‌توانم حساب کنم چون اکثر قریب به اتفاق آن‌ها یا منفعت طلب، یا کار چاق کن یا عیاش و زن‌باره و الکلی یا جمع همه‌ی این‌ ویژگی‌ها را یک‌جا دارند. تازه از سیاست هم هیچ نمی‌فهمند. به‌همین خاطر از کادر سیاسی اروپا استفاده می‌کنم. 90 درصد کادر من در اروپاست و البته حلقه اول من محدود است به اکتیویست‌ها و ژورنالیست‌ها. شما ببینید که بی‌بی‌سی فارسی هیچ‌وقت ادعا نمی‌کند که عاشق و شیفته‌ی ماست اما خدمتی که به ما می‌کند، هیچ‌یک از این تلویزیون‌های فارسی زبان احمق و نفهم که در امریکا هستند نمی‌توانند بکنند. بگذریم که آن‌ها جز فحش و بدبختی برای خانواده‌ی ما هیچ نفعی ندارند. البته علاوه بر تن‌پرور بودن ایرانیان ساکن امریکا، مشکل دیگر قابلیت‌های بالای نفوذ رژیم در این جماعت است که چون در امریکا سفارت خانه و دم ودستگاه ندارد، تا توانسته از این جماعت خائن، جاسوس استخدام کرده. شما مطمئن باشید که رژیم در امریکا بیشتر از اروپا بین ایرانیان نفوذی دارد. بخصوص با آمدن این اطلاح‌طلب‌ها که بعضی‌هاشان نفوذی تمام عیار هستند و کشور میزبان (بخوانید CIA) هم نسبت به نفوذی بودن بعضی از آن‌ها به ما هشدار جدی داده است.

- البته افراد مطمئن هم بین آن‌ها زیاد هست. این مجتبی واحدی، بی‌سواد و بدبخت است اما فرد کاملاً مطمئنی است. امریکایی‌ها هم او را تأیید کرده‌اند و به‌همین خاطر من به او وقت ملاقات دادم. جلسه‌ی خوبی با هم داشتیم و بعدش هم اطلاح‌طلبان دیگری را هم با من مرتبط کرد. از طریق این نوع ارتباطات مستقیم فهمیدم که ما با اصلاح‌طلبان ایرانی هم می‌توانیم تفاهم کنیم و فعالیت مشترک داشته باشیم.

- ما معتقدیم که همه مخالفین رژیم را باید با هم متحد کرد. قبلاً فقط با مجاهدین خلق (بخوانید منافقین) حاضر به همکاری نبودیم که امروز با آن‌ها به توافق رسیده و همکاری داریم. هم تئوری‌های اطلاح‌طلبان برای مبارزه با جمهوری اسلامی قابل استفاده است هم روش‌های مجاهدین خلق. ضمن اینکه این‌ها به اطلاعات بسیار خوبی از رژیم دسترسی دارند که حتی امریکایی‌ها هم از اطلاعات آن‌ها استفاده می‌کنند (البته در این‌جا مشخص نیست که مراد رضا پهلوی، اطلاعات منافقین است یا اطلاح‌طلبان که مورد استفاده امریکا قرار می‌گیرد)

- من امروز شبکه وسیعی از وبلاگرها و فعالیت‌های اینترنتی دارم که حلقه سلطنت‌طلب‌های قدیمی اصلاً این حوزه از فعالیت سیاسی را نمی‌فهمند و هنوز به فکر مبارزه با روش قرن گذشته هستند. این‌ها هیچ‌وقت "به روز" نخواهند شد. مرده‌اند اما خودشان باور نمی‌کنند! این‌ها به خاطر پول پدرم به من چسبیده‌اند و خودشان را رسماً شریک آن پول‌ها می‌دانند در حالی‌که آن پول‌ها که نامحدود نبود. بخش عظیمی از آن سرمایه‌ها را تا به حال صرف مبارزه با جمهوری اسلامی کرده‌ایم! مادرم هم مواجه با همین توقعات است. این جماعت سلطنت طلب مادرم را هم ... (به دلیل رکیک بودن لفظ به‌کار برده شده از درج آن معذوریم).

- مادرم هم خیلی پیر و شکسته و هم از دست این جمع دورویی که دورش جمع شده اند، کاملاً بریده و روحیه‌اش را از دست داده؛ لذا مرتباً به من می‌گوید و برایم پیغام می‌فرستد که وارد فعالیت علیه رژیم نشو چون برایت خطرناک است. بیچاره نمی‌داند که حالا دیگر من مجبورم که این راه را ادامه بدهم- حتی اگر فقط تظاهر کنم- چون برای من شرط گذاشته‌اند که وارد این نوع فعالیت‌ها بشوم.

- امریکایی‌ها و برخی دوستان اسرائیلی بر همکاری و انسجام اپوزیسیون خیلی تأکید دارند و بعضی از اعراب حاشیه‌ی خلیج فارس هم قول کمک مالی و رسانه ای داده‌اند. من هم "طراحی شورای ملی" را نوشته‌ام و به بعضی گروه‌ها داده‌ام اما متأسفانه برخی از این‌ها هنوز در عصر پارینه سنگی به سر می‌برند، به ویژه اتحاد جمهوری خواهان و چپ‌ها که احمق بین آن‌ها زیاد است مثلا این بابک امیر خسروی نادان.

- ما با اصلاح‌طلبان در تاکتیک‌های زیادی به توافق رسیده‌ایم. "نافرمانی مدنی" یکی از این تاکتیک هاست. اعتصابات سراسری کارگری با پشتوانه کمک های بین المللی یکی دیگر از آن‌هاست. حتی من پیشنهاد کرده‌ام یک صندوق بین‌المللی برای کمک مالی به سندیکاهای کارگری ایرانی تأسیس شود و اسرائیلی‌ها قول داده‌اند که از جهت مالی برای آن کم نخواهند گذاشت.

- ما با کشور اسرائیل نه تنها مشکلی نداریم بلکه در مقاطع زمانی مختلف، کمک‌های بزرگی به همدیگر کرده‌ایم. ما تنها کشور مسلمانی بودیم که به تمام پناه جویان یهودی که از دست هیتلر فرار کردند، پناه دادیم و بعداً به آن‌ها پاسپورت و شناسنامه دادیم. خوب آنها هم بعداً جبران کردند و بسیار کمک کردند، امروز هم می‌خواهند زحمات ما را جبران کنند و به ما هر کمکی بتوانند می‌کنند. چرا باید از گرفتن کمک از آن‌ها شرم بکنیم؟

- نظام سیاسی گذشته (پهلوی) اصلاح پذیر بود اما مردم نفهمیدند و رفتند به سوی انقلاب. از طرف دیگر نظام فعلی اصلاً اصلاح پذیر نیست اما عده‌ای اصرار دارند به اصلاح آن! البته اصلاح طلبانی که به امریکا و اروپا آمده‌اند، دیگر معتقد به اصلاح پذیر بودن جمهوری اسلامی نیستند و می‌گویند اکثر قریب به اتفاق اصلاح طلبان داخل هم به همین نتیجه رسیده‌اند اما به‌خاطر شرایط داخل کشور، نمی‌توانند آن‌را بیان کنند و به همین خاطر امروز اشتراک استراتژی و تاکتیک پیدا شده بین کلیه‌ی اپوزیسیون اعم از اصلاح‌طلبان و مجاهدین خلق و سلطنت‌طلبان و چپی‌های دو آتشه تا بهائیان و جمهوری خواهان و ملی مذهبی‌ها و... و این وضعیت، نوید آینده‌ی روشنی را به ما می‌دهد.
منبع : رجا نیوز

به گزارش پرداد به نقل از یاهو: یک مادر اهل فلوریدا به خاطر اقدام به کتک زدن خفه کردن پسری که در فیس بوک دخترش را اذیت میکرد دستگیر شد. او سعی داشت در وسط فروشگاه در حالیکه دخترش شاهد صحنه بود با دستانش پسری که او را اذیت میکرد خفه کند.

او در مصاحبه اش گفته است: به او گفتم از حرف زدن در مورد دخترم در فیس بوک دست بردارد و گرنه او را میکشم و زمانیکه دیدم او چنین قصدی ندارد حرفم را عملی کردم.
"پیسبی تلا" 46 ساله و دخترش "مک کنا" 13 ساله در حال خرید در مرکز خرید سن پطرزبورگ بودند که ناگهان با پسری که باعث اذیت و آزار دخترها در فیس بوک بود ربرو شدند و این اتفاق همانجا رفم خورد.
این زن میگوید این پسر حرفهای بسیار زشتی در مورد دختر وی گفته است که او را آزرده و او قصد داشته به خاطر این آسیب روحی به خود صدمه بزند و این مسئله من را که یک مادر هستم به شدت آزرد.
این زن و پدر "مک کنا" تصمیم گرفتند خودشان دخترشان را از این مهلکه نجات دهند. آنها به مدرسه ، آموزش و پرورش و حتی اداره پلیس رفتند اما هیچ کس کمکی به آنها نکرد.
او به والدین پیشنهاد میکند از این اتفاق درس بگیرند، بچه هایشان را کنترل کنند و بدانند آنها در فیس بوک چه میکنند.

این خاطره برگرفته از سخنرانی آن مرحوم درباره تبلیغ، خطاب به طلاب و روحانیت حوزه های علمیه است.

به گزارش خبرآنلاین آیت الله مشکینی با اشاره به روایتی می گوید: "... در روایت آمده: «اذکر اللّه عند همّک اذاهممت و عند لسانک اذا حکمت و عند یدک اذا قسمت ؛بحارالانوار 24/173 » زمانى که تصمیم مى‌گیرید به تبلیغ بروید و خدا و دین خدا را براى مردم معرفى کنید، در قصدتان اخلاص باشد؛ همه چیز را کنار بگذارید، جز او.

در تاریخ آمده: نادرشاه پس از حمله به منطقه‌اى و فتح آن، جواهرات گوناگونى را به غنیمت گرفته بود. در بین راه یکى از صندوق‌ها افتاد و جواهراتش پراکنده شد. نادرشاه گفت: هر‌کس هر چه برداشت، مال خودش است. در این لحظه که هر کس به طریقى مشغول به ‌دست‌آوردن جواهرات بود، یکى آمد و نادرشاه را محکم در آغوش گرفت. او در برابر اعتراض شاه و دیگران جواب داد: همه سراغ جواهرات رفتند، ولى من پرقیمت‌تر از تو پیدا نکردم. این تاریخ است، ولى براى امثال ما درس است. در روایت آمده: خدایا، مرا از کسانى قرار بده که هر چه مانع رسیدن آن‌ها به تو بوده را براى آن‌ها قطع کردى.

شما نیز همه چیز را ترک کنید و او را بگیرید. با اخلاص به درس و تبلیغ بروید و این اولین قدمى است که ان‌شاءاللّه باید بردارید.

یادم است که استاد شهید‌مطهرى در اوایل طلبگى براى تبلیغ به شهرى رفته بودند. روز قبل از عید فطر، اهالى محل متوجه شدند که ایشان ماشینى کرایه کردند و رفتند. فکرش این بود که آن‌چه مى‌خواستم بگویم را به سمع مردم رساندم و دیگر چیزى باقى نمانده، مگر انتظار فلوس!( مبلغ پولی) البته دریافت آن با اخلاص منافاتى ندارد، ولى ایشان چنین مصلحت دیدند و تشخیص دادند. بالأخره انسان باید توجهاتى به خدا داشته باشد، تا مطالب اثر کند. پروردگارا، توفیق تبلیغى که رضایت تو در آن باشد را به ما عنایت بفرما!» والسلام علیکم و رحمةالله.

سیاست‌های جدید دولت اوباما در مقابل ایران و تلاش‌های آمریکا برای ایجاد اخلال در برنامه هسته‌ای ایران، هر روز شکل و ابعاد جدیدی به خود می‌گیرد. این روند تا جایی ادامه پیدا کرده که امروز عملاً سخن از اعلام جنگ آمریکا علیه ایران به میان می‌آید.

به گزارش «تابناک»، پس از افشاگری چند روز پیش روزنامه «نیویورک تایمز» در مورد وجود برنامه‌ای گسترده در دولت آمریکا برای حمله سایبری به تأسیسات هسته‌ای ایران، گمانه‌زنی‌ها درباره ابعاد سیاسی و حقوقی این اقدام در محافل گوناگون شکل گرفته است.

در همین رابطه، نشریه آمریکایی «فوربس» امروز ضمن انتشار تحلیلی، نتیجه گرفته که با توجه به تعاریف موجود از جنگ در خود آمریکا، انجام چنین کاری از سوی دولت اوباما در واقع به منزله اعلان ورود به یک جنگ از سوی آمریکا تعبیر خواهد شد.

فوربس به گفته یکی از کار‌شناسان این حوزه اشاره می‌کند که بر این باور است، جالب‌تر از موضوع دست زدن آمریکا به حمله سایبری علیه دیگر کشور‌ها، بررسی این نکته است که آیا چنین حملاتی، اقدام جنگی به شمار می‌روند یا خیر. اگر چنین باشد، برنامه کاخ سفید اثرات بسیار عمیق‌تری از صرف اخلال در برنامه هسته‌ای ایران خواهد داشت.

فوربس به یک تحقیق انجام شده توسط کاخ سفید در سال گذشته اشاره می‌کند که با نام «استراتژی بین‌المللی برای فضای سایبری» انتشار یافته است.

در این سند که به تأیید کاخ سفید رسیده، آمده:

«دولت‌ها حقی ذاتی برای دفاع از خود دارند که می‌تواند در رویارویی با اقداماتی در فضای سایبری انجام گیرد... اقدامات خصمانه معین که در فضای سایبری انجام شود، می‌تواند موجب برانگیختن واکنش‌هایی شود که ما بر پایه تعهداتمان با شرکای نظامی خود به آن متعهدیم... زمانی که چنین چیزی اثبات شود، ایالات متحده با اقدامات خصمانه در فضای سایبری همانند هر گونه تهدید دیگر به این کشور برخورد خواهد کرد».

به این ترتیب، یکی از نکاتی که در گزارش فوربس به آن اشاره شده، این است که اگر به جای حمله سایبری آمریکا به ایران، حمله‌ای از سوی یک کشور به آمریکا انجام می‌گرفت، این کار به عنوان حرکتی خصمانه و شریرانه و نمادی از تروریسم معرفی می‌شد.

این خط تحلیلی فوربس در روزهای گذشته در شماری دیگر از مطبوعات غربی نیز بازتاب یافته است. در حقیقت، آنچه مسلم است، این که در شرایط جدید جهانی و با تغییر مفهوم متداول جنگ، انجام حمله علیه یک کشور در فضای سایبری نیز می‌تواند به مثابه اعلان جنگ علیه آن کشور در نظر گرفته شود.

مدت هاست که دیگر در خصومت خاندان آل سعود با ایران جای هیچ تردیدی باقی نمانده است. اما آنچه این روزها تازگی دارد، اظهارات گاه و بیگاه مقامات سعودی است که به طور علنی در ضدیت با ایران مطرح می شود.

روزنامه‌های کشور پس از چندین روز تعطیلی، سرانجام در گیشه‌های روزنامه فروشی‌ها خودنمایی کردند.

به گزارش «تابناک»، تیتر یک بیشتر روزنامه‌های امروز، سخنرانی رهبر انقلاب در چهاردهم خرداد و بزرگداشت بیست و سومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی است.

در همین زمینه، روزنامه اعتماد از میان سخنان ایشان عبارت هر گونه خودمحوری و تلاش برای به دست آوردن محبوبیت برای مسئولان ممنوع است را برگزیده است. این روزنامه عکس یک خود را به سخنرانی رئیس جمهور در حرم امام و حواشی آن اختصاص داده و نوشته است: اصلاح‌طلبان تماشاگر غربت رقیب. البته رئیس جمهور هم چندان بی‌میل نیست که در روزگار آینده، چنین تیتر‌هایی را برای وی برگزینند.

و البته امیدواری آژانس برای توافق با ایران و آغاز دور جدید مذاکرات، مسأله‌ دیگری است که در روزنامه اعتماد برجسته شده است.

روزنامه تهران امروز به خشم مصری‌ها از حکم دادگاه مبارک پرداخته‌ است و همچنین سخنان مقام معظم رهبری در حرم حضرت امام را برجسته نموده و در یادداشت خود نیز از حکم دادگاه مبارک انتقاد کرده است.

رسالت دیگر روزنامه اصولگرا، همچون تهران امروز علاوه بر سخنان رهبر انقلاب به انتقاد از حکم دادگاه مبارک پرداخته است؛ اما بر خلاف این دو، ملت ما افشاگری کرده و از حضور نیروهای ویژه انگلیسی در سوریه خبر داده است.

روزنامه‌های فرهیختگان و هفت صبح از هشدار وزارت نیرو به دارندگان کولر‌های گازی نوشته‌اند.

همچنین روزنامه تهران امروز با پرداختن به سخنان رهبری در حرم امام، به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 پرداخته و یادداشتی با تیتر بازگشت خط سازش، بلوغ خط مقاومت به این انتخابات پرداخته است.

روزنامه همشهری دوباره با تیتری درباره عدم افتتاح بزرگراه تهران ـ شمال به دولت انتقاد و بلافاصله از این نوشته که شهرداری دو برابر دولت به مترو یارانه پرداخت کرده است.

روزنامه آفتاب یزد از نخستین مصاحبه علی اکبر محتشمی‌پور پس از خروج از ایران نوشته و مصاحبه وی با یکی از سایت‌های خبری را درباره امام منتشر کرده است. محتشمی‌پور پس از رخدادهای سال 88 از ایران رفته و اکنون در نجف اشرف ساکن است.

وی در این مصاحبه به یادآوری نکاتی درباره حضرت امام در زمان مبارزه و پس از آن در دوران حکومتگری پرداخته است؛ گویا، محتشمی‌پور بهترین موقعیت را برای انجام نخستین مصاحبه پس از خروج از ایران برگزیده است! وی در این مصاحبه از دیدارهای حضرت امام با آیت‌الله حکیم برای انجام اقداماتی علیه شاه در ایران سخن می‌گوید.

روزنامه شرق نیز با انتشار سخنرانی مقام معظم رهبری در حرم امام، در صفحه دوم خود در مطلبی از محمود علیزاده طباطبایی با نام  دادستان مستقل، به ذکر خاطراتی از آقای هادوی، نخستین دادستان کل انقلاب اسلامی پرداخته است؛ کسی که بر پایه این خاطره در سال 42، در مقام رئیس دادگستری قم، زیر فشار مقام‌های امنیتی برای بازداشت حضرت امام نرفته و در پایان هم حکمی برای بازداشت امام در سال 42، صادر نکرده است.

روزنامه آرمان نیز مانند دیگر روزنامه‌ها، گزارش مفصلی از مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام منتشر کرده و همچنین از ناکامی اخلال در مراسم سخنرانی سید حسن خمینی سخن گفته است.

دیپلماسی - جمهوری اسلامی نوشت:

مفتی لیبی ادعا کرده است که ایران درحال شیعه کردن جوانان لیبیایی است و از مردم لیبی برای سفر مجانی به ایران و اقامت در هتل‌های مجلل دعوت می‌کند.

"صادق بن عبدالرحمن الغریانی"، مفتی لیبی ادعا کرد: "ایران فعالیتهایی مشکوک داخل لیبی دارد... این کشور درحال انتشار کتاب و برگزاری نمایشگاه و دعوت مردم به تشیع است؛ ایرانی‌ها به بهانه کمک به لیبی، جوانان و کل مردم این کشور را برای سفر مجانی به ایران و اقامت در هتل‌های مجلل دعوت می‌کنند"!

مفتی لیبی هیچ مصداق و مورد مشخصی از آنچه ادعا کرده ارائه نداده و معلوم نیست این اطلاعات ادعائی را از چه منبعی به دست آورده است.

عکس: مصطفی کاظمی

روزنامه دیلی‌میل به مناسبت تاجگذاری ملکه انگلیس در شصتمین سالگرد نشستن او بر اریکه فرمانروایی انگلیس نگاهی داشته است به پاره‌ای از اسرار زندگی اشرافی ملکه انگلیس.در این گزارش آمده است: «آیا تا به حال توجه کرده‌اید که چرا ملکه در ملا عام عطسه نمی‌کند؟ و یا اینکه چرا او هیچوقت زکام نمی‌گیرد؟ یا اینکه جریان چیست که وقتی او از هواپیما یا هلیکوپتر پیاده می‌شود وزش باد هیچوقت موهایش را به هم نمی‌ریزد؟»
و یا «چرا وقتی که او از اسب یا از ماشین پیاده می‌شود، هیچوقت اتفاق نمی‌افتد که زانوی او معلوم شود؟»

دیلی‌میل پاسخگویی به این سؤالات را با سؤال آخر شروع می‌کند و می نویسد تمامی لباس‌های ملکه نوعی لباس زیر دارند که قطر آنها از لباس‌های عادی بیشتر است و بنابراین احتمال اینکه آنها وزش باد باعث حرکت آنها شود، کمتر است.

این گزارش به سفر ملکه به بیش از صد کشور در طول دوران 60 ساله سلطنتش اشاره می‌کند و می‌نویسد در طی این شصت سال ملکه همواره سالم و خونسرد بوده است.

این گزارش می‌افزاید ملکه برای اینکه در هنگام انجام کارهای رسمی احساس ناراحتی نکند و یا گرمش نشود، اصرار دارد لباس‌های آزاد بپوشد.

تمام لباس‌های ملکه از الیاف طبیعی ساخته می‌شوند: لباس‌هایی که از نخ یا پشم خالص و 100 درصد ساخته می‌شوند؛ در ضمن جنس هیچکدام از لباس‌های ملکه از کتان یا پلی‌استر نیستند.

«آنجلا کلی»، معاون شخصی ملکه و نگهبان ویژه صندوقچه لباس او می‌گوید برای هر دست لباس ملکه یک دست لباس دیگر عین آن وجود دارد تا اگر چیزی روی لباس ملکه ریخت یا هر اتفاق دیگری افتاد، ملکه سریعا بتواند لباسش را بدون اینکه کسی متوجه شود، عوض کند.

هیچکدام از لباس‌های موجود در صندوقچه لباس ملکه، به خشکشویی فرستاده نمی‌شوند، بلکه یکی از سه نفری که مسئول لباس ملکه هستند تمام لباس‌ها را با دست می‌شویند، آنها را بخار می‌دهند و اتو می‌کنند تا بوی مواد شیمیایی روی لباس‌ها نماند.

«آنجلا کلی» می گوید او برای آرایش چهره ملکه از فرمول خاصی استفاده می‌کند که باعث می‌شود چهره ملکه به خاطر استفاده از کرم و مواد آرایشی بیش از اندازه براق نشود.

راز دیگر چهره ملکه انگلیس، ژلی است که موهای ملکه را محکم نگاه می دارد و کارکنان خانواده سلطنتی به شوخی به آن نام «بتن مایع» داده‌اند.

گفته می‌شود تا به حال کسی حتی به تصادف ندیده است ملکه انگلیس در میان جمع کلاهش را از سر بردارد. او همیشه صبر می کند تا وارد فضای خانه شده و سپس کلاهش را برمی‌دارد.

روزنامه دیلی‌میل می‌نویسد چهره پاکیزه و مرتب ملکه حاصل کار تیمی است که روی چهره او کار می‌کنند.

غذاهای ملکه در سفر

دیلی‌میل همچنین به غذاهای ویژه‌ای که ملکه در طول سفر خود مصرف می‌کند اشاره کرده است.

قبل از هر سفر طولانی مدت ملکه به کشوری دیگر تیمی متشکل از معاون خصوصی، ندیمه مخصوص ملکه، معاون مطبوعاتی و افسر پلیس او از محل مورد نظر بازدید به عمل می آورند تا برنامه‌های ملکه را تنظیم کرده و هر گونه مشکل احتمالی را از بین ببرند.

یکی از مواردی که این تیم موظف به بررسی آن است آب و هوای احتمالی آن منطقه و غذاهایی است که ملکه میل می‌کند.

تمام لیست غذاهای پیشنهاد شده به شخص ملکه تحویل داده می‌شود تا خود او آنها را تأیید کند.

پرسنل مخصوص ملکه باید اطمینان حاصل کنند که هیچکدام از غذاها یا نوشیدنی‌هایی که ملکه می‌خورد و می نوشد دمای بدن او را بالا نمی‌برند.

در صورتی که معده ملکه ناراحت باشد، غذاهای محلی سفارش داده نمی‌شوند. غذاهایی مانند خرچنگ، صدف، میگو و غذاهایی از این قبیل نیز جزو غذاهایی هستند که ملکه اصلا نمی‌خورد.

اما حتی با این برنامه‌ریزی‌های دقیق، گاهی اوضاع بر وفق مراد پیش نمی‌رود. در اولین سفر ملکه به بلیز در سال 1985 به وی یک غذای مخصوص محلی به نام «جیبنات» پیشنهاد شد.

ملکه بعد از اینکه یک یا دو گاز به غذا زده بود متوجه شد که غذای مورد نظر یک موش بزرگ بوده است.ملکه هنگام سفر چندین بسته آب منطقه «مالورن» با خود حمل می‌کند. ضمن اینکه وی مقادیر زیادی چای «ارل گری» با خود همراه می‌برد که چای مورد علاقه‌اش است و شرکت «تویینینگز» آن را به طور اختصاصی برای ملکه ساخته است.