علی داودی | ||
|
![]() ازدواج مثبت ترین اتفاق زندگی است که گاهی وقت ها به خاطر اشتباهات به ظاهر کوچک به تعویق می افتد و شانس ازدواج را کاهش می دهد. اگر فکر می کنید کم کم دارید به جمع دختران مجرد سخت گیر می پیوندید، این مطلب را بخوانید تا متوجه اشتباهات ناخواسته خود شوید. اشتباه شماره 1: ملاک های خود را با شرایط دیگران تعیین می کنند تعجب نکنید هنوز هم بسیارند دخترانی که ملاک ها و معیارهای خود را برای ازدواج از روی چشم و هم چشمی و برای تایید دیگران انتخاب می کنند . به عنوان مثال چنین می گویند: “وای ببین دختران فامیل با چه شرایطی و چه سطح سوادی چه ازدواج هایی کرده اند، آن وقت من با یک شخص کم سواد تر از خودم ازدواج کنم؟ این طوری همیشه احساس حقارت می کنم. مگه من چی کم دارم؟ نه تنها دختران بلکه همه جوان ها باید بدانند که هر کس باید به فراخور حال خود معیارهایش را برگزیند. مقایسه خود با دیگران و تعیین ملاک ها باعث می شود تا شما را از واقع بینی دور کند و نتوانید در شرایط خود بهترین انتخاب را داشته باشید. برخی از دختر ها سعی می کنند دور کلیه خصوصیات رفتاری یک فرد نابهنجار در زندگیشان خطی بکشند و در مواجهه با هر یک از این ویژگی ها در فرد دیگر، نگاهی غیر اصولی به او خود داشته باشند . به عنوان مثال اگر مردی بد اخلاق همراه با اعتقادات دینی را در زندگی اطرافیان خود مشاهده کرده اند و شاهد آسیب های وارده از او به همسرش بوده اند ،تلاش میکنند خواستگاری هر شخص با اعتقادات دینی را رد کنند و به او با نگرشی منفی بنگرند. در حالی که نابهنجاری اخلاقی فرد ربطی رفتارهای دینی او ندارد. اگر چه فرد دیندار باید در کلیه منش های خود اصول دینی را رعایت کند و اخلاق یکی از شاخه های اصلی دین است، اما نداشتن اخلاق مناسب در شخصی مذهبی نشان از زیر سئوال بردن اعتقادات دینی نیست. بارها و بارها مشاهده کردهایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید وقتی یک دختر مجرد باور میکند که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد، همه چیز پیرامونش روی این موضوع صحه میگذارد. ما به همه کسانی که فکر میکنند همه مردان خوب ازدواج کردهاند پیشنهاد میکنم که این احساس را کنار بگذارند و به جای آن، به شادی، خوشبختی و تمایلشان توجه کنند. امید همیشه منشا تلاش و موفقیت است . پس بنا را بر این نگذارید که با ناامیدی آینده خود را بیهوده و یکنواخت تصور کنید. اشتباه شماره 4: آنها پا به فرار میگذارند بارها و بارها مشاهده کردهایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید. اشتباه شماره5: اجازه میدهند که کار حسابی مشغولشان کند دختران زیادی را می بینید که به شدت در کارشان غرق شده اند و موفقیت در کار را در اولویت همه مسایل دیگر زندگی می دانند. با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیتهای فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با آنها بسته است، چرا که تمام زندگی شان در کار خلاصه می شود. بعضی دختران فکر میکنند اگر مردی به آنها علاقهمند شده اند، حتما مشکلی در آنها وجود دارد. این افکار باعث میشود که مردهای مناسب زیادی را از دست بدهند، قبل از اینکه حتی یکبار به آنها فرصت داده باشند تا به خواستگاری بیاید. اشتباه شماره 6: تجربه را به بدبینی تبدیل می کنند اشتباه شماره 7: آنها باور کردهاند که زمان مناسب برای آنها تمام شده است دختران زیادی تا چهل- پنجاه سالگی ازدواج خود را به تاخیر میاندازند، اما واقعیت این است که ما هیچوقت اسیر اعداد و ارقام نیستیم. ما هر لحظه در مناسبترین زمان زندگی خود هستیم. بله، درست است که بیولوژی بدن همیشه ما را همراهی نمیکند، اما اگر شما واقعاً میخواهید صاحب خانواده شوید و بدن شما دیگر این اجازه را به شما نمیدهد که بچههای خودتان را داشته باشید، به این معنا نیست که این خواسته شما برآوردهشدنی نیست. میتوانید با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، تشکیل خانواده دهید. [ سه شنبه 91/2/26 ] [ 8:34 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
هدف و پیام بی بی سی فارسی از این استخدام ها چه می تواند باشد؟
1- با توجه به اینکه “بی بی سی، بازیگر جنجالی سریال «نرگس» را استخدام کرد.” تصور می کنید معیار بی بی سی برای استخدام افراد در این شبکه چیست؟! گزینه اول: خوشگل باشند! شکار بعدی در بی بی سی؟ تصاویر" width="360" border="0" />
2- به نظر شما نفر بعدی که در بی بی سی فارسی استخدام خواهد شد کیست؟! 3- به نظر شما کدام گزینه صحیح تر می باشد؟! گزینه اول: به زودی شاهد فیلم های خصوصی دیگری با حضور افراد دیگری(؟!) خواهیم بود! شکار بعدی در بی بی سی؟ تصاویر" width="360" border="0" />
4- پیام بی بی سی فارسی با این کارش چیست؟! گزینه اول: پیام؟! پیام دیگه چیه؟! [ سه شنبه 91/2/26 ] [ 8:34 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
در این جا شما را با 5 تکنیک آشنا می کنیم که به واسطه آن هم تاثیر خنده در رابطه ی زناشوییمی توانید حس شوخ طبعی خود را ارتقا بخشید و هم سلامت روابط خود را تضمین کنید.
1- با تمرکز بر روی موضوعات جالب سعی در بیدار کردن حس شوخ طبعی خود داشته باشید. این امر در مراحل اولیه قدری دشوار به نظر برسد، اما چیزی نخواهد گذشت که تمام اطراف خود را مملو از چیزهایی خواهید دید که باعث بیدار کردن حس خوشحالی در شما می شوند. با اتکا به این شیوه از زندگی خود نیز لذت بیشتری خواهید برد. 2- اگر احساس می کنید که به تازگی خیلی کمتر از گذشته می خندید، شاید بهتر باشد که ارتباط خود را با افراد شوخ و با مزه بیشتر کرده و از افراد بی حوصله و غمگین فاصله بگیرید. 3- یاد بگیرید که به برخی از کارهای خودتان هم بخندید. اگر این کار را نکنید، این حق را به دیگان می دهید تا به شما بخندند. بسیاری از افراد به دلیل ناامنی ها و ترس هایی که در وجود خود احساس می کنند، قادر به انجام یک چنین کاری نیستند. آنها از این می ترسند که در نظر دیگران احمق و فاقد صلاحیت جلوه کنند. به هر حال همه افراد در زندگی خود دچار اشتباه می شوند، اگر به اشتباهات خود بخندید آنها را کم اهمیت جلوه می دهید. همچنین این امر از جمله خصیصه های فطری انسان نیز قلمداد میشوند. 4- عکس های جالب و جوک های بامزه را جمع کنید و بر روی در یخچال یا تابلوی اعلانات بچسبانید تا همه بتوانند آنها را ببینند و لذت ببرند. البته باید از انواع جوک های نژاد پرستانانه، برانگیزاننده جنسی و پلید صرف نظر کنید. باور کنید که بدون وجود یک چنین مسائلی باز هم می توانید بخندید. من به شخصه ارزشی برای مقوله های زشت قائل نیستم. 5- از حس شوخ طبعی برای حل مشکلات در روابط خود بهره بگیرید. وقتی که در رابطه خود به بن بست می رسید، سر شوخی را باز کنید. یکی از دوستانم تعریف میکرد که چندی پیش با همسر خود مشاجره ای داشت. در گرماگرم بحث همسرش ناگهان حرف بدی به او زد، دوست من هم با شنیدن آن عبارت به همسرش گفت تو با بیان یک چنین عبارات زننده ای کمر مرا شکستی! ناگهان همسرش شروع به خندیدن کرد و خودش هم همین کار را ادامه داد. چیزی نمی گذرد که هر دو یادشان می رود که چرا با هم دعوا می کردند و همه چیز به حالت عادی باز می گردد. تذکر: توجه داشته باشید که شوخ طبعی ذاتی نیست و یک امر کاملاً اکتسابی میباشد. شما اگر بخواهید به راحتی می توانید حس شوخ طبعی خود را افزایش دهید. زمانی که این کار را انجام دهید به این نتیجه می رسید که روابطتتان غنی تر و مستحکم تر می شوند. مردم هم به چشم یک فرد جذاب تر به شما نگاه می کنند. این موضوع هم به نوبه خود سبب می شود که حس شوخ طبعی شما باز هم بیشتر ارتقا پیدا کند. [ سه شنبه 91/2/26 ] [ 8:33 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
امروز در نشست کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، عربستان میخواهد بحرین را رسما به خاک خود پیوند زند. مقامات ایران همچنان ماجرا را خاموش دنبال میکنند؛ اینها همه در حالی است که بحرین تکهای از ایران بود که محمد رضا پهلوی تقدیم انگلستان کرد.
قرار است امروز سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در ریاض گرد هم آیند تا تصمیمی بیرون از همه معیارهای موجود جهانی گرفته و با پیوستن بحرین به پادشاهی سعودی، عملاً حاکمیت خاندان آل سعود بر مجمعالجزایر بحرین را رسمیت بخشند. [ سه شنبه 91/2/26 ] [ 8:16 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
فرمانده ناجا تاکید کرد: پلیس اکنون با کشف حجاب و حمل حیوانات برابر قانون در طرح امنیت اجتماعی برخورد می کند.
رئیس پلیس کشور با اعلام اینکه خودرو طبق قانون حریم شخصی نیست گفت: با بدحجابی و کشف حجاب در خودرو برابر قانون برخورد میشود. [ سه شنبه 91/2/26 ] [ 8:13 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
عروس خونبس که اجرای حکم قصاصش به طور موقت متوقف شدهاست، جزییات زندگیاش و آنچه را از او یک متهم به قتل ساخت، توضیح داد. به گزارش شرق مریم، زن 28ساله که از سال 85 در زندان مرکزی شیراز به سر میبرد بعد از متوقف شدن حکم قصاص، تلاش خود را برای جلب رضایت اولیایدم آغاز کرده است اما به خاطر اصرار خانواده خودش بر اجرای حکم، هنوز نتوانسته اولیایدم را راضی به گذشت کند. مریم متهم است شش سال قبل دختری جوان را که فکر میکرده با شوهرش رابطه دارد و باعث هتکحرمت خواهرش شده، به قتل رسانده است. او در اعترافات اولیهاش گفت: قرار بود این دختر را به خانه بکشیم و مردی که همجرم من است با او رابطه داشته باشد و ما فیلمبرداری کنیم اما من با او دعوا کردم و هلش دادم. دخترک بیهوش شد و بعد همجرمم او را با دست خفه کرد. من هم خانه را آتش زدم و فرار کردم. این زن بعد از مدتی اعترافش را پس گرفت و گفت به تنهایی دست به قتل زدهاست اما در دادگاه یکبار دیگر نام مرد جوان را آورد و او را همدست خودش معرفی کرد. عروس خونبس در 16سالگی برای پایان دادن به درگیریهای خونبار دو قبیله، به اجبار ازدواج کرد. او در گفتوگویی با خبرنگار ما، در مورد چرایی اصرار خانوادهاش بر قصاص و ازدواجش در زندان توضیح داد. البته این پرونده پیچیدگیهای زیادی دارد و آنچه میخوانید روایت متهم از ماجراست. روزهایت را در زندان چطور میگذرانی؟ فکر میکنید آدمی که باید هر یکشنبه و چهارشنبه منتظر اجرای حکم قصاصش باشد و چشمش به بلندگوی زندان باشد که اسمش را بخوانند، چه حالی میتواند داشته باشد. اولیایدم به اجرای احکام میآیند و اصرار دارند حکم اجرا شود. من اینجا زندگی ندارم. چرا خانوادهات اصرار دارند تو اعدام شوی؟ آنها میگویند چرا در دادگاه اسم جاری و برادرشوهرم را به عنوان متهم پرونده نیاوردم تا آنها بتوانند انتقام بگیرند. تنها به من فشار میآوردند این کار را بکنم چون قبول نکردم میگویند باید اعدام شوی. این دو نفر چه نقشی در قتل داشتند؟ نقشی در قتل نداشتند، جاریام فقط مردی را که همجرمم است به من معرفی کرد. برادرشوهرم هم اصلا در این ماجرا دخالت نداشت. پس اصرار خانوادهات برای معرفی آنها به خاطر چیست؟ من عروس خونبس بودم. من را به قبیلهای دادند که با قبیله من درگیری داشتند و در سالهایی که این درگیری ادامه داشت، خیلی آدم از هر دو قبیله کشته شدند. وقتی که قتل اتفاق افتاد، مادرم گفت: باید اسم جاریات و شوهرش را هم بیاوری اما من قبول نکردم. اگر اسم آنها را میآوردم دوباره کشتار شروع میشد. قبیله من خونخواهی میکرد و میگفت دختر ما را شما به زندان انداختید و به این راه کشاندید. بنابراین تصمیم گرفتم سکوت کنم. ضمن اینکه شوهرم من را طلاق داده بود و این سرشکستگی بزرگی برای خانواده من و پدرم که بزرگ قبیله بود، محسوب میشد. وقتی که من در دادگاه اسم برادرشوهر و جاریام را نیاوردم، آنها بهانهای برای انتقامگیری نداشتند و مجبور به سکوت شدند همین موضوع خانوادهام را ناراحت کرد. چرا آن دختر را کشتی؟ من نمیخواستم بکشمش. فقط میخواستم کاری کنم که پایش را از زندگیام بیرون بکشد. البته جاریام مردی را که از اقوامش بود، به من معرفی کرد و گفت: او حاضر است کمک کند تا آن دختر را به خانه بکشیم و از او فیلمبرداری کنیم. خانوادهام میگفتند: باید اسم جاریات را بیاوری و بگویی او تو را تشویق کرد در حالیکه این درست نبود. جاریام فقط آن مرد را به من معرفی کرد. مرد جوان در قتل نقش داشت، اما جاریام هیچ نقشی نداشت و من هم نمیخواستم بیدلیل اسم او را در پرونده مطرح کنم. البته در اداره آگاهی نامش را آوردم و مواجهه حضوری هم شدیم اما در دادگاه نامش را نیاوردم. گفته میشود برادرت در زندان به تو حمله و شلیک کردهاست، چرا او این کار را کرد؟ وقتی من زندانی شدم خانوادهام من را طرد کردند. من خیلی تنها شدم. خانوادهام میگفتند باید اعدام شوی چون مطابق خواسته ما عمل نکردی. برای زنده ماندن دستوپا میزدم و دنبال کسی میگشتم که کمکم کند تا اینکه دوست پدرم که رقابتی هم با او داشت، از من خواستگاری کرد. او مرد ثروتمندی بود و از قاضی ناظر زندان خواسته بود که پیام خواستگاریاش را به من برساند. آن مرد سیسال از من بزرگتر بود و میدانستم با او خوشبخت نخواهم شد. در نهایت با این شرط که او برایم از اولیایدم رضایت بگیرد، قبول کردم که با آن مرد ازدواج کنم. او هم مقابل قاضی ناظر زندان قول داد از اولیایدم رضایت بگیرد و قبول کرد تا یکمیلیارد تومان هم دیه بپردازد. پدرم که ماجرای ازدواج من را شنید عصبانی شد و به برادرم گفت: به زندان برو و خواهرت را بکش، اینطوری سرمان را بالا میگیریم و میگوییم خودمان کشتیمش و این بیآبرویی را از بین میبریم. من و برادرم رابطه خوبی با هم داشتیم، برادرم تنها کسی بود که گاهی به دیدنم میآمد. وقتی آمد، خوشحال شدم و به طرفش رفتم، او به من شلیک کرد و تا پای مرگ رفتم و برگشتم. بعد از آن دیگر هیچکدام از اعضای خانوادهام را ندیدم. آنها میخواستند من کشته شوم چون مطابق خواستهشان عمل نکردم تا بتوانند از قبیله مقابل انتقام بگیرند و از طرفی ازدواج کردم تا با کمک شخصی دیگر از قصاص نجات پیدا کنم. در حال حاضر مدعی هستی قاتل فرد دیگری است، چرا این حرفها را در دادگاه نگفتی؟ من در دادگاه گفتم همدست داشتم و آن مرد را معرفی کردم اما چون در مرحله دادسرا یکبار گفته بودم این مرد در قتل نقشی نداشته، دادگاه او را تبرئه کرد. برای قاضی دادگاه سوال نبود که چرا برادر بزرگم به این مرد حمله کرده و شش گلوله به او زده است و چرا این مرد شکایت نکرد و بعد با هویت جعلی به زندگیاش ادامه داده است. چرا تو در مرحله دادسرا از اعترافت برگشتی و گفتی همدستت نقشی در قتل نداشت؟ افراد خاصی به دیدنم آمدند. آنها صاحب منصب بودند و این مرد هم با آنها نسبت داشت و من فکر میکردم آنها به من کمک میکنند. به همین خاطر به خواسته آنها خودم قتل را گردن گرفتم. چرا خودت با اولیایدم صحبت نکردی تا بتوانی رضایت بگیری؟ با برادر بزرگ مقتول که در واقع بزرگ خانواده است و همه حرفش را قبول دارند صحبت کردم. گفتم: بیا رضایت بده تو که میدانی من قاتل خواهرت نیستم. گفت: میدانم و به اندازهای که برای خواهرم ناراحتم، برای تو هم ناراحت هستم اما حداقل یکبار خانوادهات از ما بخشش بخواهند بعد ما میبخشیم. هرچه من اصرار کردم فایده نداشت. او گفت: کافی است یکبار خانوادهات بگویند، آن وقت ما میبخشیم. یعنی مادرت هم میخواهد تو اعدام شوی؟ مادرم را عاشقانه دوست دارم. او تنها کسی است که برای من گریه میکند و ناراحت است اما باز میگوید نمیشود تو اعدام نشوی. چرا اسم جاریات را نیاوردی و کاری کردی که ما نتوانیم انتقام بگیریم پس باید اعدام شوی. یعنی اگر تو اعدام شوی، قبیلهات راضی میشوند؟ اگر من اعدام شوم، دوباره کشتار شروع میشود و قبیلهام به قبیله شوهرم حمله میکنند و دوباره ازهر دو طرف افرادی کشته میشوند و کسی هم جلودارشان نیست. هر دو قبیله میدانند من قاتل نیستم و یک مرد، دخترک را کشته است اما میگویند اگر پای مرد وسط بیاید، بیآبرویی میشود. اگر هم آزاد شوم، خودم را میکشند. بهترین حالت این است که در زندان بمانم اما من دیگر طاقت ندارم. فکر میکنی کار درستی کردی اعترافاتت را پس گرفتی؟ من اعترافم را پس گرفتم و همین باعث شد همجرمم تبرئه شود اما همه واقعیت را نمیتوانم بگویم چون میدانم مادرم نابود میشود. او تنها کسی است که من به خاطرش زندگی میکنم. پدرم فوت شده و اگر مادرم هم بمیرد، من نمیدانم باید چه کنم. به همین دلیل هم واقعیتهایی را فقط به وکیلم گفتهام. [ سه شنبه 91/2/26 ] [ 8:11 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
قائم مقام وزیر بهداشت در شورای سیاستگذاری این وزارتخانه گفت: باید به طور جدی وارد بحث مبارزه با مصرف الکل و اعتیاد آن شویم. [ سه شنبه 91/2/26 ] [ 8:10 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان گفت: سن آرایش در پنج سال اخیر از 19 سال به 13 سال کاهش یافته است. [ سه شنبه 91/2/26 ] [ 8:10 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
اقدامات خصمانه عثمانی های نوجوان علیه ایران به اوج خود رسیداگر مسئولان وزارت خارجه ایران بزرگ از خواب گران بیدار شوند ، متوجه می شوند که امروز عثمانی های نوجوان در ترکیه ، شورایی جهت تلاش در جهت فتنه انگیزی و تجزیه طلبی تشکیل داده اند. ای کاش وزارت خارجه ایران فقط در خواب بود. دوستان متاسفانه در خواب نیستند!
سیاست های خصمانه ترکیه نسبت به همسایگانش هر روز شکل جدیدی به خود می گیرد. دولت ترکیه که داعیه دار حل تنش های منطقه ای و به صفر رساندن مشکلات با همسایگان است، اکنون علاوه بر دخالت های آشکار و پنهان در امور کشورهای همسایه، به محملی برای گروه های جدایی طلب نیز تبدیل شده است. به گزارش «تابناک»، دولت ترکیه که همواره در پی پیش بردن سیاست های نژاد پرستانه موردنظر خود بر اساس رویکرد نوعثمانی گرایی بوده، روز دوشنبه میزبان افرادی بود که با اعلام هدف جدایی آذربایجان از ایران بزرگ، کانونی برای توطئه در این کشور تشکیل داده اند.
روزنامه «تودی زمان» ترکیه گزارش داد افرادی با عنوان به اصطلاح نمایندگان آذری های ساکن در ایران بزرگ، امروز تشکیل مجمعی را با عنوان «شورای ملی آذری....» اعلام کرده اند که هدف نهایی آن به زعم آن ها، استقلال از ایران است. نکته جالب این است اعضای این شورا همگی از مقامات سابق ایران شمالی (دولت فعلی باکو) و ترکیه هستند که خود را نماینده آذری های ایران بزرگ نامیده اند.
موجودیت این شورا در حاشیه گردهمایی فرهنگی آذری ها در آنکارا اعلام شده و در جریان یک کنفرانس خبری برگزار شده به منظور معرفی آن، سخنگوی این شورا گفته هدف نهایی ما استقلال آذری هایی است که در آذربایجان ایران بزرگ زندگی می کنند.
![]() اعضای این شورا همچنین ضمن انتقاد از آنچه کوتاهی ترکیه در توجه به امور آذربایجان ایران بزرگ خواندند، از دولت آنکارا تقاضا کردند توجه بیشتری به آن ها کرده و خود را در مسائل مرتبط با آن ها وارد کند.
این افراد همچنین ضمن انتقاد ازا ایران و مذهب تشیع، مدعی شده اند برخی از آذری ها درصدد رها کردن عقاید شیعی هستند، اما به دلیل شرایط، اجازه این کار را نمی یابند!
در گردهمایی آنکارا افراد مختلفی که بعضاً در گذشته دارای سمت های بالایی در دولت های آذربایجان و ترکیه بوده اند نیز حضور داشتند.
تشکل این شورا در آنکارا را باید نمونه عریان و آشکار دخالت ترکیه در امور کشورهای همسایه تلقی کرد. گویا دولت این کشور به جنگیدن تنها در یک جبهه راضی نیست و در پی انجام اقدامات مختلفی علیه دولت های سوریه و عراق، اینک متوجه هدف اصلی خود، یعنی ایران شده است.
طی سال های گذشته، بسیاری از تحلیلگران با اشاره به سیاست های دولت اردوغان در ترکیه، هدف اصلی این دولت را تلاش برای احیای امپراتوری عثمانی معرفی می کردند؛ اما دولتمردان ترک ضمن رد این موضوع، هدف خود را برقراری روابط مثبت و مساعد و «به صفر رساندن مشکلات با همسایگان» عنوان می کردند.
اینک پس از یک دهه حاکمیت دولت وابسته به حزب عدالت و توسعه در ترکیه، نیات واقعی این دولت آشکار شده و آنکارا ضمن در پیش گرفتن سیاستی سراسر تهاجمی، تمامیت ارضی کشورهای همسایه را هدف قرار داده است.
بی تردید، هیچ گونه عذر و بهانه ای در توجیه تشکیل این شورا از طرف دولت ترکیه پذیرفته نیست؛ شورایی که علناً هدف خود را همراهی با سیاست های ضدایرانی آمریکا می داند و ضمن تقاضای دخالت ترکیه در ایران، هدف اصلی و اولیه خود را استقلال از ایران عنوان می کند.
تشکیل این شورا را باید نقطه اوج جدیدی در تلاش های دیرپای همسایگان ترک در تجزیه ایران قلمداد کرد؛ تلاش هایی که صدها سال از تاریخ ایران را آبستن حوادث و جنگ هایی فراوان کرد، اما در نهایت به پیوستن ذره ای از خاک آذربایجان ایران به عثمانی منجر نشد.
همه می دانند که آذری های ایران جزو وفادارترین مردم به تمامیت سرزمینی و حاکمیت ملی کشور و همچنین به نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار می روند و هدفی جز اعتلای نام ایران در سر ندارند. به این ترتیب، این تنها و تنها سیاست ترکیه است که با گرد هم آوردن چند نفر عنصر تندرو و دادن امکانات به آن ها، از آنان به عنوان ابزاری برای پیشبرد توهمات عثمانی گرایانه خود استفاده کند.
باید توجه داشت که این اقدام ترکیه دست کمی از ادعای امارات در مورد جزایر سه گانه ایرانی ندارد و بلکه از آن شدیدتر و مهم تر است. به این ترتیب بر دستگاه دیپلماسی کشورمان واجب است با اتخاذ موضعی محکم در مقابل دولت ترکیه، مفهوم حاکمیت ملی ایران را به آنان تفهیم کند.
[ سه شنبه 91/2/26 ] [ 8:9 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
فرزند کارلوس اسلیم
کارلوس اسلیم الو ثروتمندترین مرد جهان که در آمریکای جنوبی زندگی می کند و صاحب تجارتی معادل 16 میلیارد دلار است، 6 فرزند ازجمله 3 پسر دارد که البته خیلی ها در مکزیک سرزمین مادری آن ها که اسلیم الو در آن از محبوبیت چندانی برخوردار نیست، آن ها را فرزندانی بی انگیزه و فاقد مهارت لازم برای حفظ سرمایه پدرشان می دانند.
فرزند بیل گیتسجان گیتس پسر بیل گیتس متولد سال 1999 میلادی است و هنوز در شرایط سنی نیست که تجارت پدر ثروتمند خود را در اختیار گیرد. اما بیل و ملیندا گیتس همواره گفته اند که اجازه نمی دهند فرزندان آن ها به صرف پولداربودن والدین خود، تن پرور بار بیاند و این شیوه را در سیستم تربیتی آن ها هم به کار گرفته اند. فرزند وارن بافتهاوارد گراهام بافت فرزند بزرگ وارن بافت میلیاردر سرشناس آمریکایی است. گراهام بافت در عرصه تجارت، سیاست، کشاورزی، عکاسی و امور خیریه فعالیت های مختلفی داشته و هم اکنون 400 هکتار زمین مزرعه در نبراسکا در اختیار دارد و هم اکنون در ایلینویز ساکن است. او مدتی هم مدیر شرکت برکشایر به ریاست پدرش و رئیس شرکت زراعتی بافت بوده و از دسامبر سال 2010 هم مدیر شرکت کوکاکولاست. بافت هم چنین ده ها کتاب درمورد مکالمه و شرایط زندگی انسان ها و مقالاتی برای وال استریت ژورنال و واشنگتن پست نوشته است. او علاوه بر اقدامات بشردوستانه متعدد در زمینه امور خیریه، بنیادی به نام خود تاسیس کرده و به بیش از 95 کشور دنیا سفر کرده است. فرزندان اورتگاآرمانسیو اورتگا ثورتمندترین مرد اسپانیا رئیس شرکت ایندیتکس گروپ که برندهایی نظیر زارا، ماسیمو دوتی، برشکا، زاراهوم، پل اند بیر و چند شرکت دیگر را تحت پوشش خود قرار داده است. سه فرزند او به نام های ساندرا اورتگا مرا، مارکوس اورتگا مرا و مارتا اورتگا پرس هم چون پدرشان زندگی ساده ای دارند و دخالت چندانی در تجارت موفق او ندارند. فرزند برنارد آرنو
آنتوان آرنو فرزند برنارد آرنو اخیرا 17 درصد سهام هرمس را خریداری کرده است. او که فرزند ثروتمندترین مرد فرانسه و چهل و سومین مرد قدرتمند دنیاست، ریاست بخش ارتباطاتی شرکت اوئی ویتون را هم برعهده دارد. او از کودکی در پاریس راه پدرش را پیموده و حتی در روزهایی که مدرسه می رفته به مدت سه ماه کیف های دستی لوئی ویتون را می فروخته است. خواهر بزرگ او دلفین هم اکنون نفر سوم برند معروف دیور است. فرزند لری الیسون
دیوید الیسون فرزند لری الیسون مدیرعامل شرکت اوراکل است که به تهیه کنندگی و بازیگری در عرصه سینما مشغول است. او مدیرعامل و موسس شرکت تولیداتی اسکای دنس است که در سال 2010 سرمایه آن به 350 میلیون دلار رسید و در تولید و ساخت فیلم با شرکت پارامونت پیکچرز همکاری می کند. فرزند فوربس
مالکوم فوربس میلیارد برزرگ آمریکایی که در سال 1990 از دنیا رفت، ناشر مجله فورس از سال 1957 تا 1990 بود. او که دلیل اصلی شهرت مجله معروف فوربس است، ثروت فراوان خود را از پدرش برتی فوربس به ارث برد که او را تنها چند روز بعد از فارغ التحصیلی از پرینستون در روزنامه درفیرفیلد تایمز به عنوان مالک و منتشرکننده این نشریه سر کار گذاشت و او به بهترین شکل ممکن از سمرایه به ارث رسیده پدرش استفاده کرد. اندکی بعد لانکاسترتریبون را در سال 1942 منتشر کرد و چهار سال بعد از تجربه ای در ارتش در زمان جنگ جهانی دوم، به مجله فوربس پیوست. او در ابتدا شریک این مجله بود ولی بعدها به عنوان ناشر، نویسنده، سردبیر و نایب رئیس و در نهایت رئیس این مجله انتخاب شد. فوربس با این که مرتب درمورد مبلغ ثروت و دارایی های هر شخص گزارش های مختلف منتشر می کرد اما همواره اهز انتشار مبلغ دقیق ثروت و درآمد خود بی زار بود. در سال 1990 نیویورک پست تخمینی درمورد دارایی های او باتوجه به تمامی املاک و ثروت او انجام داد. ولی مجله تایمز نوشت که محاسبه نیویورک پست بیش از اندازه سخاوت مندانه بود و اعلام کرد مالکوم فوربس یک میلیارد است و سالانه میلیون ها دلار بابت مجله خود سود خالص دریافت می کند و مجله پیپل دبر این اساس از هشت خانه متعلق به او، یک قصر در مراکش، یک ملک دیگر در نورماندی و یک جزیره در فیجی خبر داد. کمپانی او تحت عنوان فوربس، هزینه یک جشن تولد پرهزینه و معروف او را پرداخت کرد که مالکوم در جواب منتقدان آن را یک میهمانی با هدف تجارت نامید. سبک زندگی خاص او و ولخرجی های پیاپی مالکوم فوربس سبب شد رسانه ها لقب خوشبخت ترین میلیونر را به او اطلاق کنند. او سالانه میلیون ها دلار از ثروت خود را به مراسم خیریه می بخشید و جزو یکی از غول های تجارت آمریکا به شمار می رفت که در زمینه اطلاع رسانی و الهام گرفتن رهبران موفق اقتصادی نقش به سزایی ایفا کرد. فرزند لاکشمی متال
آدیتیا میتال، مدیرعامل ArcelorMittal بزرگ ترین کارخانه ساخت استیل دنیا که پدرش لاکشمی میتال پنجمین مرد ثورتمند دنیا است در رده بندی فوربس در سال 2011 ریاست آن را برعهده دارد. او که در رشته اقتصاد از دانشگاه پنسیلوانیا فارغ التحصیل شده، مدتی هم در بانک کردیت سوئیس فرست بوستن کار کرده و در سال 1997 به تجارت خانوادگی پدرش پیوسته و سال 1999 به سرپرستی شرکت رسید. او در لندن زندگی می کند. همسر او مگامیتال مالک شرکت آلمانی اسکادا است. خواهر او هم عضو هیات مدیره ArcelorMittal است. این دو در سال 2008 مبلغ 15 میلیون پوند به یک بیمارستان خصوصی در لندن کمک کردند. فرزند ترامپ
دونالد جان ترامپ یک مدیر تجارت آمریکایی و شخصیتی تلویزیونی که ریاست شرکت The Trump Organization و بنیاد Trump Enterainment Resorts را برعهده دارد. دونالد ترامپ به دلیل سبک زندگی خاص خود و نقشی که در یکی از برنامه های رئالیتی شو شبکه ان.بی.سی داشته، او را به عنوان یک سلبریتی مشهور و در رده هدفهم ثروتمندان سال 2011 از نگاه نشریه فوربس قرار داده است. ترامپ پسر فرد ترامپ، یکی از افرادی است که در توسعه املاک و مستغلات در شهر نیویورک نقش به سزایی داشته است و برای شرکت پدرش تحت عنوان Elizabeth Trump & Son هم کار کرده و در سال 1971 مدیریت این شرکت را برعهده گرفته و نام آن را The Trump Organization گذاشته است. برادر بزرگ تر دونالد به نام فرد جونیور در سال 1981 فوت کرد. پدربزرگ او از مهاجران آلمانی بود که در قرن نوزدهم به ایالات متحده مهاجرت کرده بود. ترامپ حرفه کاری خود را در شرکت پدرش شروع کرد و در ابتدا روی تجارت مورد علاقه پدرش در زمینه املاک و مستغلات و اجاره خانه در مناطق مختلف نیویورک تمرکز کرد. یکی از اولین پروژه های اش زنده کردن دوباره دهکده مجموعه های آپارتمانی متعلق به پدرش در اوهایو بود که در سال 1962 به مبلغ 7/5 میلیون دلار توسط فرد ترامپ خریداری شده بودند. او بعد از یک سرمایه گذاری اولیه 500 هزار دلاری، این مجموعه 1200 واحدی را در عرض دو سال دوباره زنده کرد و در پروژه ساخت ساختمان که امکان سوددهی بیشتری در اختیار او قرار می دادند، مشغول به کار شد. ترامپ علاوه بر این فعالیت های متعدد ساختمانی بزرگ در نیویورک داشت که همگی پروژه های عظیمی بودند. برای مدتی هم به عنوان مشاور مالی مایک تایسون مشت زن معروف آمریکایی هم فعالیت کرد. او سرمایه گذاری های وسیع دیگری با خرید سهام در شرکت پارکرادنان، انجام داده و در سال 2003 امپراتوری مستغلات پدرش را به یک گروه سرمایه گذار شامل بین کاپیتال، کولبرگ کراویس رابرتس و لامبونونی بانک به مبلغ 600 میلیون دلار فروخت. سهم ترامپ از این فروش 200 میلیون دلار بود که او در پروژه دیگری آن را سرمایه گذاری کرد. دونالد ترامپ سال هاست که به آموزش مسائل مالی هم می پردازد و خیلی از شرکت کنندگان در سمینارهای او درمورد شیوه تربیت فرزندانش سئوال می کنند. [ دوشنبه 91/2/25 ] [ 8:20 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |