علی داودی | ||
|
نقش و وظیفه آقای سفیر و مسوولان ایرانی ساکن امارات که با خرج ملت شهید داده ایران در آن دیار رحل اقامت افکنده اند چیست؟آیا مسوولیت آنان تنها تمشیت امور تجاری و دادو ستد کالا و بهره مندی حداکثری از سود های تجاری و سرمایه گذاری بازرگانی با شیوخ دوبی،شارجه و ابوظبی است یا حفاظت و پاسداری همه جانبه و مسوولانه از هویت ملی ایرانی ،نام خلیج فارس و تمامیت ارضی ایران در جزایر سه گانه همیشه ایرانی؟
سرویس سیاست خارجی ـ همزمان با روز ملی خلیج فارس ، در حالی که افکار عمومی ملت ایران دربرابر حرمت شکنی ها ی پی در پی اخیر اماراتی ها از جمله وزیر خارجه این شیخ نشین به ایرانیان و نیز تکرار توهین به هویت ایرانی توسط ناظر عرب بازی ذوب آهن و همراهی مسوولان ایرانی با این فرد و پایین آوردن پارچه نوشته مزین به نام خلیج فارس در کشور خودمان، همچنان به شدت آزرده و ملتهب است،سکوت پر رمز و راز دست اندرکاران ایرانی در تهدید نام خلیج همیشه فارس و بی تفاوتی مسوولان ایرانی در برابر این گستاخی ها پرسش های بسیاری را در اذهان ایرانیان غیرتمند ایجاد کرده که ضرورت باز نگری در سیاست های کلان نسبت به همسایه های جنوب خلیج فارس را در این برهه تاریخی بیش از پیش اجتناب نا پذیر می نماید.
به گزارش "تابناک"، در حالی که مسوولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی در برابر تشدید تهدید دولت های عربی همچنان دم فرو بسته اند و آن گونه که پیش بینی می شود احتمالا مثل همیشه صدور یک بیانیه نرم و خنثی از سوی سخنگوی محترم وزارت خارجه را شاهد خواهیم بود در سطح مسوولان نظام، نایب رئیس مجلس ورای اسلامی ،حجه الاسلام ابوترابی با رشادت و صلابت به روشنی ضرورت تجدید نظر در روابط با امارات را برای پاسخ گویی به این یاوه گویی ها متذکر شد.
در این میان چند پرسش در اذهان ایرانیان وطن دوست و به ویژه خانواده های شهیدان جان بر کف هشت سال دفاع مقدس مطرح می شود.
1-در تساهل و مدارا و سعه صدر افسار گسیخته و توجیه ناپذیر مسوولان ایرانی نسبت به حرمت شکنان عرب جنوب خلیج فارس دیگر هیچ شک و شبه ای وجود ندارد.آیا این مساله فقط به سیاست لزوم صدور مجدد کالا از دوبی ناشی از قطع رابطه با آمریکا مربوط می شود؟آیا در این شهر ایرانی تبعید گاه زندانیان ایرانی دوره کریم خان که تا دهه نود میلادی بیابانی بی آب و علف بوده و تنها و تنها ما سبب رونق و شکوفایی آن شدیم باید همچنان شاهد توهین به تاریخ و هویت ملی ایرانی باشیم و دم فرو بندیم؟ دستگاه سیاست خارجی ایران که داعیه مبارزه با استکبار جهانی به سر پرستی آمریکای جهان خوار را دارد، چرا در برابر گستاخی های نوکران دست چندم آمریکا این گونه ضعیف و منفعل عمل می کند؟
بزرگ ترین پرسش ملت ایران این است که آیا شرافت و ناموس ایرانی با چندین میلیارد گردش سرمایه ایرانی در دوبی قابل معامله است؟ آیا این ارتباطات ارزش این را دارد که هر روز و به شیوه ها و روش های گوناکون سیاسی،ورزشی،رسانه ای و... از سوی مسوولان اماراتی شاهد حرمت شکنی به هویت ایرانی خلیج فارس و تمامیت ارضی ایران در جزایر سه گانه همیشه ایرانی که به مثابه ناموس ملی ایرانیان تلقی می شود باشیم؟
2- نقش و وظیفه آقای سفیر و مسوولان ایرانی ساکن امارات که با خرج ملت شهید داده ایران در آن دیار رحل اقامت افکنده اند چیست؟آیا مسوولیت آنان تنها تمشیت امور تجاری و دادو ستد کالا و بهره مندی حداکثری از سود های تجاری و سرمایه گذاری بازرگانی با شیوخ دوبی،شارجه و ابوظبی است یا حفاظت و پاسداری همه جانبه و مسوولانه از هویت ملی ایرانی ،نام خلیج فارس و تمامیت ارضی ایران در جزایر سه گانه همیشه ایرانی؟ در بازی سه شنبه شب سپاهان ایران و العین امارات، مسوولان اماراتی در جلوی چشم مقام های سفارت و کنسولگری ایران در امارات با نصب پارچه نوشته بزرگی در برابر دوربینهای تلویزیونی که در آن نام خلیج فارس جعل شده بود و نمایش چندین باره آن در برابر میلیون ها بیننده تلویزیونی، توهین آشکاری به هویت ملی ایرانیان کردند،که انتظار می رفت مسوولان سفارت و فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی به این اقدام اعتراض نموده و خواهان توقف بازی تا پایین آوردن این پارچه نوشته شوند ولی متاسفانه مسوولان همچنان در جایشان راحت نشستند و خوردن تنقلات و تماشای ادامه فوتبال را به خورد شدن غرور ملی یک ملت بزرگ تاریخی ترجیح دادند. این اقدام نابخردانه مسوولان ایرانی حاضر در ورزشگاه امارات در هنگام اهتزاز پارچه نوشته منقش به نام مجعول برای خلیج فارس چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ آیا بهتر نبود مسوولان ایرانی از ادامه بازی صرف نظر می کردند تا هویت ایرانی که ناموس ملی هر کس که خود را ایرانی می داند تلقی می شود بیش از این مورد تحقیر قرار نگیرد؟آیا این موضوع با رهنمود رهبر انقلاب در خصوص حفظ عزت و اقتدار ایرانی در عرصه بین الملل در تعارض نیست؟
آیا آقایان مسوول سیاست خارجی جمهوری اسلامی و مقامات ساکن امارات و سایرکشور های عربی می دانند مسوولیت دیپلماتیک آنان و رفاه حاصل از آن ثمره خون صد ها هزار شهید میهن دوست به خون خفته ای است که اجساد مطهر هزاران نفر آنها هنوز در اعماق آب های اروند رود و خلیج فارس باقی است و خانواده های داغدار آنان همچنان در حسرت دیدار اجساد پاکشان به سر می برند؟
آیا آقایان مسوول و دیپلمات فراموش کرده اند که دولت امارات به دلیل حمایت های مالی تجاری پشتیبانی میلیاردی از صدام حسین در جنگ تحمیلی علیه ایران در کشتار صد ها هزار ایرانی سهیم بوده و جهت احقاق حقوق ملت ایران باید مورد بازخواست و محاکمه بین المللی و دریافت غرامت از سوی ملت ایران قرار گیرد؟
آیا دم فرو بستن و نادیده گرفتن تخریب و انتقال منابع طبیعی و ثروت ملی ایرانیان از جمله سنگ ها و صخره های ایران از خراسان گرفته تا کرمان و فارس و انتقال آن ها به دوبی برای به کار گیری در خشک کردن آب خلیج فارس (که این نیز بر خلاف موازین بین المللی محیط زیستی است) و ساخت پروژه های چند میلیاردی شهر های "نخل" در درون آب ها ی خلیج فارس که بسیاری از مردم عادئ ایرانی از آن آگاه هستند به اطلاع مسوولان ایرانی رسیده است؟آیا مسوولیت مقابله با قاچاق لایه های خاک های ارزشمند "پت" کنده شده از منطقه حاصلخیز مغان و اردبیل و سایر مراتع سرسبز ایران و بسته بندی و انتقال آن ها به امارات برای به کارگیری در پارک ها و فضای سبز پروژه های خوشگذرانی دوبی با کیست؟آیا از خود پرسیده اید کشور و ملت ایران چرا باید هزینه آباد سازی بیابان بی آب و علف دوبی را بپردازند؟آیا پاسخ ما به شهیدانمان به تاریخمان به نیاکانمان جز شرمندگی چیزی است؟
3- همکاری تنگاتنگ مسوولان سیاسی و ورزشی عرب در تحریف نام خلیج فارس و هویت ایرانی سال ها است که در دستور کار کشور های عربی قرار دارد ولی پرسش این است که چرا بین مسوولان سیاسی و ورزشی ایران این گونه ناهماهنگی و بی توجهی به منافع ملی ایران در خلیج فارس صورت می گیرد ؟ برگزاری هرساله مسابقات فوتبال کشور های خلیج فارس(با نام جعلی) با مجوز کنفدراسیون فوتبال آسیاو جلو گیری از کاربرد نام خلیج فارس در بازی های کشور های اسلامی در ایران و معرفی بو علی سینا ،ابوریحان بیرونی و دیگر مشاهیر ایرانی به عنوان مشاهیر عرب در افتتاحیه بازی های آسیایی قطر تنها بخشی از اقدامات هماهنگ سیاسی ورزشی اعراب علیه ایران بوده است ، ولی آیا در ایران هماهنگی بین مسولان سیاسی و ورزشی در حفظ منافع ملی ایرانیان وجود داشته است؟ به راستی دلیل کوتاه آمدن غیر قابل توجیه مسوولان ایرانی در برابر خواسته بی جای آن ناظر عرب ، اقدام ضد ایرانی گزارشگربازی ذوب آهن الاتحاد( که نه تنها از کوچک ترین اشاره ای به اقدام ارزشمند تماشاگران غیرتمند اصفهانی در حفظ نام خلیج فارس خودداری کرد بلکه حتی به هنگام شعار پر معنای تماشاگران"عرب باید بدونه خلیج فارس میمونه" تعمدا آن چنان با صدای بلند و بیان مطالب بی ربط تلاش می کرد صدای تماشاگران غیرتمند اصفهانی به گوش میلیون ها بیننده تلوزیونی نرسد) و نیز عملکرد بسیار نامطلوب کارگردان تلوزیونی این بازی در مورد نشان ندادن پارچه نوشته خلیج فارس چه بوده است؟ چرا در برابر این مسامحه و دیگر موارد مشابه گذشته همانند خطای نابخشودنی آقای ح. م. در بازی های اسلامی و حذف نقشه و نام خلیج فارس از آن بازی ها و نیز عدم اعتراض به تحریف تاریخ ایران و مشاهیر آن در افتتاحیه بازی های آسیایی ودر برابر افراد به ظاهر ایرانی که منافع ملی را به راحتی فدای منافع شخصی خود می کنند برخوردی در خور صورت نمی گیرد؟
ملت هوشیار ایران این توقع به جا را دارد که کسانی که به این سادگی در مقابل خواسته غیر منطقی و غیر اخلاقی بیگانگان تسلیم می شوند در اسرع وقت از کار برکنار و به کوتاهی آنها رسیدگی شود تا درس عبرتی برای سایرین و تجربه ای برای اتفاقات بعدی باشد. 4- آیا با اقدامات یک پارچه عربی علیه تمامیت سرزمینی ایران جای آن نیست که با هماهنگی بین سیاست و ورزش جمهوری اسلامی همزمان با برداشتن موانع و آزاد گذاشتن رفت و آمد ملت ایران به جزایر سه گانه ابو موسی و تنب بزرگ و تنب کوچک جهت اقامت و سرمایه گذاری در این بخش ابدی از خاک پاک ایران، فدراسیون فوتبال با احداث اماکن بزرگ ورزشی هرساله یک تورنمنت بین المللی در این جزایر همیشه ایرانی به نام خلیج همیشه فارس بر گزار کند تا ضمن تحکیم و تثبیت هر چه بیشتر حاکمیت ملی ایران بر خلیج همیشه فارس،جزایر و کرانه های آن، تیر دشمنان قسم خورده تاریخی ایرانیان بر سنگ بخورد؟ 5- آیا مسوولان ایرانی به چه قیمتی حاضرند روابط ایران با امارات را همچنان پایدار نگاه دارند؟ آیا گاه آن نرسیده که در پاسخ به یاوه سرایی های وزیر خارجه امارات و سایر مقامات این کشور و اقدامات خصمانه سیاسی ورزشی کشور های عربی در چشمداشت به تمامیت ارضی ایران، سطح روابط دو کشور تغییر یابد تا ورشکستگی اقتصادی ناشی از این اقدام درس عبرتی برای این شیخ نشین کوچک و سایر متحدان عرب آن باشد؟آیا زمان آن نرسیده که میلیاردها دلار سرمایه گذاری و ده ها هزار شرکت ایرانی از کشور متخاصم امارات خارج و به مناطق ایرانی چون چابهار، قشم وکیش و در بد ترین شرایط به مناطق هم جوار عمان منتقل شود؟ بی تردید قاطبه ملت ایران از موضع نمایندگان به حق ایرانیان از جمله آقای ابوترابی فرد در ضرورت بازنگری دستگاه سیاست خارجی در سطح روابط با امارات قاطعانه حمایت خواهند کرد. [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:40 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
تابناک اجتماعی - از برخی شهرهای کشور و همچنین پایتخت، خبر میرسد که توراتهای مشکوک با نام عهد عتیق و جدید بی نام و نشان و برخی کتب انحرافی به راحتی به فروش میرسند و یا توزیع میشوند. به گزارش خبرنگار «تابناک»، این توراتها با چاپ و صحافی نفیس و مطلوب با قطری زیاد بدون دارا بودن شناسنامه و مشخص نمودن ناشر و محل چاپ و توزیع، دارای مطالب دست خورده انحرافی و کفرآلودی به ویژه در نسبتهای ناروا به مقام قدسی پروردگار است و بیش از این که یک کتاب الهی باشد، بیشتر شبیه یک کتاب قصه با حکایتهای شیطانی است. [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:39 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
دانشمندان یک اسپری هورمونی ساخته اند که مردان را مانند زنان حساس کرده و آنها را عاطفی تر و دلسوز تر می کند. به گزارش خبر آنلاین دانشمندان با استفاده از یک هورمون خاص توانسته اند تغییرات زیادی در احساسات مردان به وجود آورده و آن ها را مانند زنان دلسوز و حساس کنند. محققان آلمانی هورمون اکسیتوسین را در بینی 24 مرد اسپری کرده و سپس تصاویر احساسی مانند یک کودک گریان ، یک دختربچه که گربه خود را در آغوش گرفته است یا یک مرد غمگین را به آنها نشان دادند. سپس واکنش این افراد با گروه دیگری از مردان که این اسپری را دریافت نکرده بودند مقایسه شد. دانشمندان متوجه شدند این اسپری چنان تاثیری روی احساسات مردان دارد و آن ها به گونه ای احساس همدلی و دلسوزی از خود نشان می دهند که در حالت طبیعی باید از زنان انتظار داشت. اکسیتوسین هورمونی است که در هنگام بارداری زنان منتشر می شود و به آن ها در ارتباط برقرار کردن با کودک تازه متولد شده کمک می کند. این تحقیقات که در دانشگاه بان انجام شده و در نشریه نوروساینس به چاپ رسیده است نشان می دهد که اکسیتوسین در احساسات انسان ها نقش بسیار مهمی دارد . قرار است این اسپری به زودی در اینترنت به فروش برسد. [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:39 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
نتایج یک تحقیق در سطح جهان نشان میدهد دختران نوجوان انگلیسی به دلیل سیگار کشیدن و نوشیدن مشروبات الکلی بسیار زودتر از حد معمول میمیرند. به گزارش خبرآنلاین محققان متوجه شدند دختران انگلیسی حتی از دخترانی که در اسلوونی و آلبانی زندگی میکنند زودتر میمیرند . آنها احتمال مرگ و میر دختران 15 ساله را در هر کشور تا قبل از رسیدن به 60 سالگی بررسی کردند. این مرگ و میرها که به عنوان "پیش از موعد" شناخته میشوند در حال گسترش پیدا کردن هستند . این در حالی است که امروزه با واکسیناسیون ، افزایش امنیت راهها و جادهها و پیشرفتهای صورت گرفته در پزشکی و داروسازی نباید شاهد این موضوع باشیم. به نظر میرسد عادات ناسالم زندگی دختران نوجوان انگلیسی مانند چاقی ، سیگار کشیدن و نوشیدن مشروبات الکلی در این میان سهم بسیاری دارد.در حالی که میزان ابتلا به سرطان ریه در اروپا در حال کاهش است ، تعداد مبتلایان به این بیماری در بین زنان انگلیسی در حال افزایش یافتن است. در تحقیقاتی که در Lancet به چاپ رسیده است مشخص شد دختران نوجوان انگلیسی با احتمال بیشتری نسبت به دختران اسلوونی یا آلبانی قبل از 60 سالگی خواهند مرد و عمر پسران این کشور نیز هم سطح اردن و امارات متحده عربی شده است. در اسلوونی میزان ابتلا به سرطان در حال افزایش است و بیماریهای قلبی مهمترین عامل مرگ و میر پیش از موعد در بین زنان محسوب میشود.همچنین میزان خودکشی در این کشور بالاترین رقم را در جهان به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر تصادفات رانندگی و خودکشی مهمترین دلایل مرگ و میر را در آلبانی به خود اختصاص میدهد. در تحقیقاتی که توسط یک تیم از دانشگاه واشنگتن صورت گرفته است مشخص شد در بریتانیا به ازای هر 1000 دختر 15 ساله ، 58 نفر قبل از رسیدن به سن 60 سالگی جان خود را از دست میدهند. این در حالی است که در اروپای غربی فقط دختران کشورهای دانمارک و بلژیک شانس کمتری برای رسیدن به سنین پیری را دارند. این آمار در بین پسران بدتر از این است و تعداد مرگهای پیش از موعد در بین آنها ، 93 نفر در هر 1000 پسر است. پروفسور گلیمور از کالج روانشناسی رویال انگلستان در این باره گفت : ما باید برای حل این مشکل فکر جدی بکنیم.تعداد مبتلایان به بیماریهای ناشی از سیگار کشیدن و مشروبات الکلی در بین زنان در حال نزدیک شدن به مردان است. [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:38 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
یک جنین پسر که توسط پزشکان در ایتالیا سقط شده و رها شده بود بعد از گذشت یک روز زنده پیدا شد. به گزارش خبرآنلاین این جنین 22 هفته ای سپس به مرکز مراقبتهای ویژه بیمارستانی در شهر روسانو در جنوب ایتالیا منتقل شده و بعد از یک روز جان خود را از دست داد. مادر این نوزاد که برای اولین بار ، باردار شده بود بعد از آنکه متوجه شد جنین در حال رشد در بدنش معلول است تصمیم به سقط آن گرفت. اما این نوزاد در حین عملی سقط جنین که در بیمارستان روسانو کالابرو انجام شده بود زنده ماند و پزشکان آن را به همان وضعیت رها کردند تا بمیرد. بعد از گذشت تقریبا یک روز یک کشیش به نام آنتونیو مارتلو به کنار جسد این جنین رفت تا برای او دعا بخواند . زمانی که او به کنار بدن نوزاد که با یک پارچه پوشانده شده و بند نافش هم هنوز به بدنش متصل بود رفت ، متوجه شد جنین هنوز نفس میکشد و حرکت میکند. این کشیش به سرعت پزشکان را مطلع کرد و آن ها جنین را به واحد مراقبتهای ویژه نوزادان در بیمارستان کاسنزا منتقل کردند که نهایتا این جنین در آنجا جان خود را از دست داد. بعد از این قضیه پلیس ایتالیا تحقیقات خود را آغاز کرد ، چرا که کشتن جنین در این کشور غیر قانونی محسوب میشود. این بدان معناست که بعد آن که یک جنین از عمل سقط جان سالم به در میبرد پزشکان باید تلاش خود را برای نجات جان او به کار ببندند. قرار است وزارت بهداشت این کشور بازرسینی به این بیمارستان بفرسد تا در مورد حقیقت ماجرا تحقیق کنند . طبق قانون 194 ، سقط جنین در صورتی که این احتمال وجود داشته باشد که نوزاد بتواند جدا از مادر خود به حیاتش ادامه بدهد غیر قانونی است و این عمل فقط در صورتی مجاز است که ادامه بارداری برای سلامت و جان مادر خطرناک باشد. اگر اطلاعات داده شده درست باشد ، بازرسان با رها کردن تعمدی یک جنین نارس که دارای شکلهایی از ناتوانی و فلج بوده است روبرو خواهند شد که با معیارهای انسانی سازگار نیست. یکی از مسوولان در این باره گفت : زمانی که یک نوزاد به دنیا میآید مانند یک شهروند ایتالیایی محسوب میشود و دارای همه حقوق انسانی آنها نیز خواهد بود.این ماجرا واقعا وحشتناک است و دل هر انسانی را به درد میآورد. این موضوع باعث مطرح شدن دوباره بحثهایی در مورد قانونی بودن سقط جنین در این کشور شده است. [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:38 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
تیم تحقیقاتی وزارت دفاع هند در حال بررسی مردی است که از 70 سال قبل تاکنون بدون آب و غذا زیسته است. به گزارش خبرگزاری مهر، وزارت دفاع هند در حال بررسی مردی است که گفته می شد از 70 سال قبل تا کنون بدون خوردن و نوشیدن به زندگی خود ادامه داده است. در راستای این بررسیها محققان بیمارستان احمدآباد هند شرایط جسمی "پرالاد جانی" را تحت کنترل گرفتند و تائید کردند که این مرد هندی که از 6 روز قبل در این بیمارستان به سر می برد تاکنون به آب و غذا دست نزده است. به اعتقاد وزارت دفاع هند، کشف راز این مرد هندی می تواند به زندگی سربازانی که ناچارند در شرایط بحرانی بدون آب و غذا زندگی کنند کمک کند. به گفته پزشکانی که این مرد را معاینه کرده اند با وجود سن بالا هیچ علامت سوء تغذیه و کم شدن آب در بدن وی مشاهده نمی شود. "پرالاد جانی" داستان زندگی خود را اینطور تعریف کرده است که در 7 سالگی برای ماجراجویی به تنهایی همانند یک "قدیس سرگردان" در دنیا خانه پدری را ترک می کند. برخی اعتقاد بر این دارند که یک نیروی حیات بخش در کالبد این قدیسین وجود دارد که آنها را قادر می سازد تنها با نیروی روح به حیات خود ادامه دهند. "جانی" معتقد است که تحت حمایت یک رب النوع قرار دارد که وی را از طریق سوراخی در سقف دهان با اکسیر ویژه غذا می دهد. بررسیهای یک پزشک متخصص در عرصه مطالعات ماوراء الطبیعه، توانایی این مرد را در زندگی بدون غذا تائید می کند. این در حالی است که سایر پزشکان قادر به ارائه پاسخی مناسب برای علل این توانایی نیستند. براساس گزارش تلگراف، مدیر موسسه فیزیولوژی وزارت دفاع هند در این خصوص توضیح داد: "شاید اگر این مرد به طور علمی مورد آزمایش قرار بگیرد بتواند منجر به یک کشف بزرگ علمی شود. در حقیقت این مرد می تواند به ما بیاموزد که چگونه در شرایط دشوار به زندگی خود ادامه دهیم. به این ترتیب قادر خواهیم بود زندگی انسانها را در مدت وقوع بلایای طبیعی، در شرایط دشوار، زیر آب و در تمام موقعیتهایی که انسان را با مشکل مواجه می کنند نجات دهیم." پزشکان این بیمارستان قصد دارند این مرد عجیب را به مدت دو هفته تحت کنترل قرار دهند. در این مدت زمان در یک انسان طبیعی بدون آب و غذا، ماهیچه ها تحلیل می روند و بدن با کاهش شدید وزن و بی آبی مواجه می شود [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:37 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
دیگر هندوانه ها را به شرط چاقو نمی خرند،خیال فروشنده ها جمع است که هندوانه هایشان گوشتی و قرمز رنگند. این اتفاق نه با تغییرات ژنتیکی بلکه با اضافه کردن ماده ای شیمایی در کانالهای ورودی آب کشاورزی در جالیزگاه شبانکاره بوشهر توسط برخی کشاورزان رخ می دهد. به گزارش خبرنگار مهر، نزدیک به 30 هکتار از زمینهای کشاورزی منطقه شبانکاران در پایین دست "سد رئیس علی دلواری" استان بوشهر، سالانه زیر کشت محصولات جالیزی می رود. اما در اقدامی نادر بعضی از کشاورزان این منطقه ماده ای شیمیایی را در جویبارهای منتهی به جالیزها رها می کنند تا ماده محلول که حاوی رنگدانه های قرمز شیمیایی است بعد از جذب به وسیله ریشه ها گوشت هندوانه ها را قرمزتر کند. در این منطقه رنگدانه های جادویی به غیر از روان شدن در جویبارهای محصولات کشاورزی، به گلوی گوسفندان قربانی نیز ریخته می شود و دامداران برای اینکه خون گوسفندان قصابی شده شان رنگی تر باشد آنها را به خوردن ماده های رنگی محلول در آب ترغیب می کنند، این دو اتفاق و اتفاقهای مشابه به شدت با واکنش بیولوژیستها و متخصصان محیط زیست انسانی همراه شده و آنها نسبت به این رفتار کشاورزان و دامداران هشدار داده اند. یک فعال محیط زیست در بوشهر به خبرنگار مهر گفت: این اتفاق به یک باور ذهنی در کشاورزان تبدیل شده است. آنها فکر می کنند رنگی کردن آب جویبارها می تواند داخل هندوانه ها را رنگی کند در حالی که این رنگدانه های ناشناخته ممکن است به دلیل سمی بودن منجر به تغییرات بیولوژیکی در بدن مصرف کنندگان شود و آثار زیانباری برای بدن دارد. مجتبی عوض زاده تاکید کرد: این مواد شیمیایی محلول در آب می تواند بعد از مدتی خاک را نیز دچار تغییرات ساختاری و شیمیایی کند که نتیجه آن ضرر به خود کشاورزان، محیط زیست انسانی و طبیعی و بافت گیاهی منطقه است. از دیگر سو، یک کارشناس ارشد بیولوژی در گفتگو با خبرنگار مهر فرایند استفاده از مواد رنگی محلول در آب را پدیده ای ناشناخته و کاملا غیر علمی برای تغییر رنگ میوه ها دانست و گفت: برای تغییر رنگ هندوانه باید تغییراتی در ژن هندوانه به وجود بیاید و البته گاهی بیولوژیستها ریزمغذیهایی را به هندوانه ها اضافه می کنند که موجب افزایش حجم هندوانه می شود. این ریزمغذیها استانداردی دارد که مجموعه ای از بیست مواد و یا "عنصر آلی" برای تقویت خاک است و به آن بیست بیست می گویند. فاطمه بیگلری با اشاره به اینکه ماده رنگ دهنده شیمایی محلول می تواند شبیه مواد سمی باشد که به عنوان عنصری متحرک از طریق ریشه ها جذب ساقه ها و تنه گیاه و خود محصول می شود. وی گفت: هر ماده ای خارج از ارگانیزم می تواند کارکرد گیاه را تغییر دهد، در کشتزارهای صیفی جات هر گونه ماده سمی می تواند از طریق جذب به میوه، مصرف کنندگان را دچار مسمویتهای شدید کند. این بیولوژیست تاکید کرد: آنتی اکیسدانها (رنگریزه ها) در گیاهان و محصولات صیفی به خودی خود خاصیت ضد سرطان دارند و البته در مقالات معتبر دنیا تاکید شده که با افزایش دادن "بیان ژن" می توان رنگ هندوانه را حتی تغییر داد و برای این تغییر باید آنتی اکسیدان "لیکوپن" که مرکزیت رنگ ریزه در هندوانه است را دگرگون کرد. با این حال در کشورهای مثل آفریقای جنوبی به طور طبیعی بعضی هندوانه ها با رنگ غیر قرمز هم تولید می شود. بیگلری تغییر در ساختار ژنتیکی گیاهان را امری مرسوم و کاملا تکامل یافته توصیف کرد و افزود: اینکه با تغییر رنگ آب با مواد ناشناخته و رنگدانه های سمی و شیمیایی بتوان رنگ داخل میوه های مثل هندوانه و یا طعم آنها را تغییر داد برای ما ناشناخته است و به نظر می رسد کاری غلط باشد و به نوعی می تواند باعث تغییر خاک نیز شود. اگر چه احداث کانالهای آب در قالب طرحهای آبخیز داری و هدایت آب به سمت پائین دست در این منطقه زیر سدی نیمه کاره رها شده و آب کافی به زمینهای شبانکاره نمی رسد اما تولید محصولات صیفی مثل خیار، گوجه و خریزه و هندوانه در جالیزهای فصلی منطقه شبانکاران ادامه دارد و در بعضی مواقع چنین اتفاقات نادری نیز رخ می دهد. [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:36 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
مدیر هنرهای تجسمی سازمان زیباسازی شهرداری تهران گفت: طی یک ماه گذشته 8 مجسمه مشاهیر ، اساتید و شاعران از بوستان ها و میادین شهر تهران به سرقت رفته است. سید مجتبی موسوی در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر با بیان اینکه همه مجسمه های به سرقت رفته از جنس برنز است، افزود : مجسمه های به سرقت رفته مربوط به مشاهیر و شاعرانی همچون شهریار، استاد خاتم، ستارخان ، باقرخان و مجسمه های انتزاعی و همچنین مجسمه مادر و فرزند است. وی گفت: مجسمه مادر و فرزند مجسمه ارزشمندی بود که در حاشیه میدان صنعت شهرک قدس نصب شده بود. وی گفت: سارقان گروهی با دستگاههای برش و جرثقیل این مجسمه ها را سرقت کرده اند. موسوی با بیان اینکه سرقت دیگر مجسمه ها نیز کار بیش از دو سارق است، گفت: به جز مجسمه مادر و فرزند که حدود 50 میلیون تومان ارزش دارد ، دیگر مجسمه های به سرقت رفته هر کدام حدود 12 میلیون تومان قیمت دارد . مدیر هنرهای تجسمی سازمان زیباسازی شهرداری تهران با بیان اینکه سازمان زیباسازی با مراجع قضایی در حال بررسی این موضوع است، افزود: تلاش می کنیم تا با تدابیر جدیدتر از جمله تغییر در چگونگی نصب و افزایش حفاظت و نگهداری از سوی نگهبانان ، از سرقت مجسمه های نصب شده در مناطق مختلف شهر جلوگیری کنیم. [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:35 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
زاهدان ـ خبرگزاری مهر: سیستان و بلوچستان برای ایرانیانی که این شهر را ندیده اند در سه چیز خلاصه می شود: «ناامنی، قاچاق و افاغنه» ... اما اینجا سیستان و بلوچستان است. شهر شگفتیهای ناشناخته، زادگاه رستم و تهمینه و خاستگاه یعقوب لیث. اینجا مهد تمدن ایرانی است. خبرنگاران برای بازدید از بخشهای مختلف استان سیستان و بلوچستان در این استان حضور یافتند.
![]() شهر سوخته در 60 کیلومتری زابل ![]() ![]() ![]() ![]() مسجد نوساز براسان ![]() مرزبانان نیروی انتظامی ![]() ![]() تصفیه خانه آب شرب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پژوهشگاه تحقیقاتی دام و کشاورزی دانشگاه زابل ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() رود هیرمند ![]() ![]() ![]() روستای قلعه نو ![]() ![]() ![]() زمین کشاورزی نقطه مرزی افغانستان با محصول عدس ![]() گمرک مرزی ایران و افغانستان [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:34 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
پراهلاد جانی ، مرتاض هشتاد و سه ساله هم اکنون در بیمارستانی در شهر احمد آباد در غرب هند زیر نظر 30 پزشک قرنطینه است.
یک مرتاض 83 ساله هندی گفت: هفتاد سال بدون آب و غذا زنده مانده ام و پزشکان هندی مرکز ملی پژوهش های دفاعی سرگرم مطالعه و بررسی این ادعا هستند. گزارش واحد مرکزی خبربه نقل از خبرگزاری فرانسه حاکیست، پراهلاد جانی ، مرتاض هشتاد و سه ساله هم اکنون در بیمارستانی در شهر احمد آباد در غرب هند زیر نظر 30 پزشک قرنطینه است. دانشمندان می گویند: شاید نتایج این تحقیق به بشر در تبیین راهکارهایی برای ادامه حیات در صورت وقوع بلایای طبیعی و شرایط بسیار حاد و نیز اکتشافات علمی همانند اعزام فضا نورد به کره ماه و مریخ کمک کند . آزمایش ها روی این مرتاض هندی موارد مختلف همچون تصویربرداری ام آر ای ، اندازه گیری فعالیت مغز و قلب با الکترود و دیگر مطالعات عصبی و فیزیکی را در بر می گیرد. این آزمایش ها از روز بیست و دوم آوریل آغاز شده است و تا حدود بیست روز ادامه خواهد داشت و در این مدت مرتاض هندی نه آبی نوشیده و نه غذایی می خورد . [ شنبه 89/2/11 ] [ 8:33 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |