علی داودی | ||
|
دکتر امیدوار رضایی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی طی پیامی رحلت دکتر محمود بروجردی، داماد گرامی حضرت امام خمینی «ره» را تسلیت گفت. انالله و انا الیه راجعون از دست دادن یاری دیگر از یاران امام برای مردم ایران اسلامی بسی ناگوار و واقعه ای تلخ و دردناک است. درگذشت آقای دکتر محمود بروجردی داماد گرامی حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) کسی که در خلوص ، پاکی ، مردم داری و دین داری زبان زد بود، موجب تأثر بسیار شد.این مصیبت بزرگ را به همه بازماندگان به ویژه بیت عزیز و شریف حضرت امام (قدّس سرّه) و علی الخصوص همسر مکرمه و فرزندان محترم ایشان تسلیت عرض می نمایم. از خداوند متعال خواهانم که خلوص نیت و خدمات ارزشمند ایشان به اسلام و ایران را موجب غفران و تقرب الهی وی قرار دهد. دکتر امیدوار رضایی – عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی 7 اسفند ماه 89 [ یکشنبه 89/12/8 ] [ 9:50 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
قذافی به همراه چهار پسر خود بنام های سیف الاسلام، الساعدی، المعتصم و الخمیس در پادگان نظامی باب العزیزه در غرب طرابلس پناه گرفته اند و فرماندهی نیروهای ضد مردمی را کنترل می کنند.
در حالی که شهرهای زیادی در لیبی تحت کنترل مردمی قرار دارند وزیر سابق دادگستری این کشور دولت موقت را تشکیل داد.
به گزارش مهر به نقل از رویترز، "مصطفی محمد عبدالجلیل" که در واکنش به قیام های مردمی در این کشور از سمت خود کناره گری کرده بود در شرق شهر بنغاری دولت موقت این کشور را تشکیل داد. یک روزنامه محلی به نقل از وی می نویسد: معمر قذافی به تنهایی مسئول جنایت هایی است که در لیبی اتفاق می افتد. گزارش ها حاکی از آن است که قذافی به همراه چهار پسر خود بنام های سیف الاسلام، الساعدی، المعتصم و الخمیس در پادگان نظامی باب العزیزه در غرب طرابلس پناه گرفته اند و فرماندهی نیروهای ضد مردمی را کنترل می کنند. از دیگر تحولات در لیبی نیز سیف العرب فرزند پنجم و جوان ترین فرزند او ظاهراً به نیروهای انقلابی پیوسته و احمد قذافی الدم پسر عموی قذافی هم که یکی از نزدیکان وی بود به مصر گریخته است. [ یکشنبه 89/12/8 ] [ 9:49 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
معمر قذافی ?? ساله است و در چهل و دو سال گذشته، قدرت را در این کشور در دست داشته است. سرهنگ قذافى در ?? سالگى توانست به همراه گروهى از افسران لیبى، ادریس اول پادشاه لیبى را در کودتاى بدون خونریزى از قدرت برکنار کند. وی در صحرایى در نزدیکى استان سرت به دنیا آمده است. قذافى به دلیل نحوه لباس پوشیدن خود و داشتن محافظان زن معروف است...
دارایی های معمر قذافی، دیکتاتور لیبی که نزدیک به 42 سال است، نفت و ثروت مردم لیبی را به انحصار خود و خانواده اش درآورده، اکنون بیش از 130 میلیارد دلار است. به گزارش صفحه عربی «تابناک»، روزنامه «الاخبار» لبنان در این باره نوشت: بعید نیست که بین همه سران عرب، قذافی رتبه نخست ثروت و اموال را به دست آورد، چون او و خانواده اش، همه پروژه های کشور لیبی را در دست داشتند و هیچ پروژه اقتصادی نبود که قسمت اعظم آن به جیب این خانواده شوم نرود. در همین باره، در نامه های محرمانه دیپلمات های آمریکایی که در سایت ویکی لیکس افشا شدند، آمده است: قذافی و خانواده اش سرمایه گذاری های وسیعی در مجال شرکت های نفتی و هتل سازی در لیبی و خارج از لیبی داشته اند. بنا بر این گزارش، قذافی یکی از بزرگترین سهامداران بزرگترین و معروف ترین بانک ایتالیاست، افزون بر ای نکه او صاحب یکی از باارزش ترین هتل های ایتالیاست که در سال 2009 با سرمایه خودش بنا کرده است. از سویی، این گزارش نشان می دهد که هر کدام از اعضای خانواده اش، بخشی از اداره و مصادره اموال و ثروت های مردم لیبی را بر عهده داشتند، به گونه ای که فرزندان قذافی برای به دست آوردن پروژه های گوناگون اقتصادی کشورشان با همدیگر مبارزه و رقابت می کرده اند. برای نمونه، مدتی پیش بین پسرانش محمد، المعتصم و الساعدی برای به دست آوردن امتیاز شرکت کوکاکولا اختلاف شدیدی پیش آمده بود. در پایان این گزارش آمده است: دارایی های این سرهنگ مجنون، چهار برابر بودجه مملکتش است که با این ثروت می تواند مشکل سوءتغذیه و گرسنگی تمام آفریقا را حل کند، ولی از کسی که پاسخ مخالفانش را که به صورت مسالمت آمیز به خیابان ها آمده بودند، با سلاح سنگین و بمباران هوایی بدهد، چه توقعی می رود...؟! شجرنامه خانواده قذافی معمر قذافی ?? ساله است و در چهل و دو سال گذشته، قدرت را در این کشور در دست داشته است. سرهنگ قذافى در ?? سالگى توانست به همراه گروهى از افسران لیبى، ادریس اول پادشاه لیبى را در کودتاى بدون خونریزى از قدرت برکنار کند. وی در صحرایى در نزدیکى استان سرت به دنیا آمده و به دلیل نحوه لباس پوشیدن خود و داشتن محافظان زن معروف است. فلسفه سیاسى او در کتابى با نام «کتاب سبز» منتشر شده و به گفته او، جایگزینى براى سوسیالیسم و کاپیتالیسم با افزوده هایى از دین اسلام است. او در سال ????، سیستم حکومتى تحت عنوان جماهیریه یا حکومت توده ها را به لیبیایى ها معرفى کرد که بنا بر این نظریه، کشور با کنگره ها و کمیته هاى مردمى اداره مى شود؛ البته در این سال ها، سرهنگ قذافى در لیبى قدرت را به طور کامل در دست داشته و انفرادى بر این کشور حکومت کرده است. ![]() همسر اول سرهنگ قذافى، معلم مدرسه بود. آن دو پیش از ازدواج همدیگر را ندیده بودند. آنها یک پسر به نام محمد دارند و شش ماه پس از ازدواج جدا شدند. همسر دوم صفیه فرکاش، همسر دوم آقاى قذافى و مادر هفت فرزندش است. آنها همچنین یک دختر و پسر به نام هاى میلاد و حنا را به فرزندخواندگى قبول کرده اند. حنا در چهار سالگى در بمباران طرابلس در سال ???? توسط آمریکایى ها کشته شد. محمد قذافى فرزند رهبر لیبى از همسر اول اوست. او رئیس کمیته المپیک لیبى است که مقر آن در طرابلس است. او همچنین مدیرعامل شرکت پست و مخابرات این کشور است که مسئولیت اداره تلفن هاى همراه و ارتباطات ماهواره اى را به عهده دارد. سیف الاسلام قذافى ?? سال دارد و انگلیسى را روان صحبت مى کند. او از مدرسه اقتصاد لندن، مدرک دکترا گرفته و عمدتا در جبهه افرادى دیده مى شود که خواهان آزادسازى اقتصاد لیبى هستند. او مسئول بنیاد خیریه بین المللى قذافى و بنیاد توسعه است که در آزاد کردن گروگان ها از دست پیکارجویان اسلامگرا به ویژه در فیلیپین نقش داشته است. در سال ???? او پس از انتقاد از حکومت پدرش، لیبى را ترک کرد، اما دوباره به کشور بازگشت. از او به عنوان چهره مدرن لیبى یاد مى شود، ولی در سال ???? اعلام کرد که علاقه اى به به ارث بردن قدرت از پدرش ندارد. او در اوج ناآرامى هاى اخیر لیبى، در تلویزیون دولتى ظاهر شد و نسبت به بروز جنگ داخلى در این کشور هشدار داد و هم اکنون نیز در کشتار مردم سهم بسزایی دارد. ساعدى قذافى ?? ساله است و با دختر یک فرمانده ارتش لیبى ازدواج کرده است. او قبلا فوتبال بازى مى کرد و براى مدت کوتاهی، در یکی از تیم های لیگ برتر ایتالیا توپ زد. او اکنون رئیس فدراسیون فوتبال لیبى است و در زمانى که فوتبال بازى مى کرد، کاپیتان تیم ملى بود. از زمان بازنشستگى از فوتبال، او در صنعت فیلم سازى نیز فعال بوده و ظاهرا صد میلیون دلار در فیلمى که بازسازى یک تریلر آلمانى بود سرمایه گذارى کرد. معتصم بالله قذافى که سن و سال او معلوم نیست. سرهنگ دوم ارتش لیبى است و گفته شده که سال ها پیش، پس از طراحى کودتایى علیه پدرش به مصر گریخت، ولی بخشوده شد و اجازه بازگشت به کشور را گرفت. او هم اکنون مشاور امنیت ملى پدرش است و فرماندهى یک واحد ارتش را به عهده دارد. هانیبال قذافى که براى شرکت ملى حمل و نقل دریایى لیبى کار مى کرد و مسئولیت انتقال نفت لیبى را به عهده داشت. گفته شده او در چند حادثه خشونت بار دست داشته و در سال ???? متهم شد که دوست دختر حامله خود را در پاریس مورد ضرب و شتم قرار داده. او در سال ???? در ژنو سوئیس پس از آن که دو مستخدمش، او را متهم کردند که به آنها حمله کرده، بازداشت شد. او بعدا با تأمین وثیقه آزاد شد، اما این رخداد موجب شد تا دولت لیبى، محصولات سوئیس را تحریم کرده و شرکت هاى سوئیسى را از این کشور اخراج کند. لیبی همچنین دیپلمات هاى خود را از برن فراخواند. هانیبال، سوئیس را مافیاى جهانى نامیده و گفته این کشور باید تجزیه شود. سیف العرب قذافى که اطلاعات بسیاری درباره این فرزند جوان رهبر لیبى در دست نیست. به نوشته روزنامه دیلى تلگراف، در سال ???? ماشین فرارى او به دلیل سر و صداى زیاد اگزوز ماشین، در آلمان توقیف شد. او در آن زمان در مونیخ درس مى خواند. وی چند روز پیش پس از آنکه پدرش وی را مأمور به سرکوب مردم بنغازی کرده بود با تخطئه پدرش، به انقلابیون پیوست. خمیس قذافى یک افسر پلیس است و تعلیمات نظامى خود را در روسیه گذرانده. او فرماندهى نیروى ویژه ای را به عهده دارد. گفته شده که فرماندهى سرکوب معترضان در بنغازى با او بوده است. عایشه قذافى تنها دختر رهبر لیبی ?? سال دارد و از مشاوران حقوقى گروه وکلاى مدافع صدام، رهبر سابق عراق بود. او در سال ???? با یکى از اقوام پدرى ازدواج کرد. او مدیر بنیاد خیریه «واعتصموا» و سفیر حسن نیت برنامه پیشرفت و توسعه ملل متحد در لیبى است. میلاد قذافى فرزند خوانده قذافى است و گفته شده که در جریان بمباران مجتمع مسکونى قذافى توسط آمریکا در سال ???? جان رهبر لیبی را نجات داده است. [ یکشنبه 89/12/8 ] [ 9:49 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
تکلیف نظام اسلامی و مردم برای مقابله با اینگونه افراد و گروههای معاند که ممکن است هنوز هم عوامل اندک آنها با اعلام مواضع و شعارهای تند و تخریبی در پی تضعیف نظام باشند روشن است که نمونه آن در 25 بهمن ماه به روشنی اتفاق افتاد.
آیةالله هاشمی رفسنجانی با اشاره به حوادث 25 بهمن گفت: تکلیف نظام و مردم برای مقابله با گروههای معاند و عوامل اندک آنها مشخص است. وی که در ابتدای جلسه امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن می گفت، افزود: هیچ محور دیگری نمیتواند جایگزین اسلام و قانون اساسی و ولایت در شرایط فعلی برای کشور شود. به گزارش روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در جلسه امروز این مجمع ، ابتدا یک بند باقیمانده از سیاستهای کلی برای ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور مطرح و سپس 2 لایحه اختلافی میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان شامل لایحه موافقت نامه استرداد مجرمان بین ایران و افغانستان و لایحه ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد در دستور کار قرار گرفت. در این جلسه که اکثریت اعضا حضور داشتند، ابتدا گزارشی از تحولات اخیر مناطق عربی و آفریقایی و خیزشهای اسلامی مردمی علیه دول دیکتاتوری در این مناطق ارائه شد. آیتالله هاشمی رفسنجانی هم در این جلسه با اشاره به سیر سریع تحولات و نهضت بیداری اسلامی در کشورهای منطقه، از جمله در مصر، بحرین و یمن که از لحاظ جغرافیایی در منطقهای حساس قرار گرفته و در لیبی که به دلیل موقعیت ممتاز نفت برای اروپا خطر حضور نظامی ناتو در این منطقه را نیز جدّی کرده است، ضرورت هوشیاری و دیپلماسی فعال برای مواجهه با شرایط خاصی در منطقه را مورد تأکید قرار داد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با توجه به تکاپوی استکبار جهانی برای اعمال نفوذ در خیزشهای اسلامی منطقه و تحولات جهانی گفت: در این شرایط، حفظ و تقویت وحدت و همدلی و اعتماد در کشور یکی از ضروریترین امور است. وی با اشاره به وجود افراد یا گروههایی در کشور که از اول پیروزی انقلاب اسلامی با اصل انقلاب، جمهوری اسلامی، قانون اساسی و اصل ولایت فقیه زاویه داشتد و با توطئهها و ترفندهای گوناگون، اعم از کودتا، جاسوسی، ترور و توسل به راههای دیگر، سعی در مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران را داشته و دارند گفت: تکلیف نظام اسلامی و مردم برای مقابله با اینگونه افراد و گروههای معاند که ممکن است هنوز هم عوامل اندک آنها با اعلام مواضع و شعارهای تند و تخریبی در پی تضعیف نظام باشند روشن است که نمونه آن در 25 بهمن ماه به روشنی اتفاق افتاد. آیتالله هاشمی رفسنجانی، اکثریت جامعه را از جمله وفاداران و علاقمند و دلسوز انقلاب و نظام اسلامی دانست و گفت: از وظایف مهم امروز مسئولان این است که این اکثریت وفادار را متحد نگه داریم و از اعلام مواضع تفرقهانگیز و افراطی پرهیز شود. وی افزود: عوامل وحدت در جامعه کاملاً مشخص است. محور حرکت و پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، اسلام و مکتب اهل بیت(ع) بوده است و دستاوردهای بزرگی نیز کسب شده است که متأسفانه برخی مواضع افراطی و تفرقهانگیز از هر طرف تندرو که اعلام شود چه از سوی دشمنان نظام و یا اشتباهی و سوءبرداشت توسط برخی دوستان ناصواب است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، به نقش امام، مراجع و روحانیت در بسیج مردم و پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و با تأکید بر اینکه زمانی برخی در اوایل میاندیشیدند چون حزب در کشور وجود ندارد در مبارزه شکست خواهیم خورد، گفت: تشکّل و شبکه فعال روحانیت، در قامت کاملتری از یک حزب در عرصه اداره کشور حضور یافت و با پایگاههای مردمی که در سراسر کشور در مساجد داشت توانست به دور از آثار منفی حزب، با کمک مردم به خوبی مبارزه را پیروز و کشور را اداره کند و با کمک فتاوای مترقی مراجع و تکیه بر مکتب اهل بیت(ع) و حول محور ولایت فقیه، بحرانها را پشت سر گذاشتیم. وی افزود: هیچ محور دیگری نمیتواند جایگزین اسلام و قانون اساسی و ولایت در شرایط فعلی برای کشور شود. هاشمی تأکید کرد: همین عوامل تاکنون محور حرکت جامعه و عامل تداوم آن بوده و در آینده نیز خواهد بود و تحقق این مهم نیز در گرو وحدت، یکپارچگی و حضور مردم است. بدون حضور و حمایت مردم که در متون اسلامی و قانون اساسی نیز به صراحت اهمیت آن ذکر شده، اقدامات به نتیجه نخواهد رسید. لذا اساسیترین بستر تحقق اهداف متعالی نظام اسلامی، تحقق اهداف قانون اساسی است که جمهوری اسلامی ایران با ساختار مناسب براساس این اصول شکل گرفته مردم هستند که متأسفانه حرکتها و مواضع افراطی و تندرو خواسته یا ناخواسته میتواند این اصول مترقی را تضعیف و وحدت و همبستگی مردم را مخدوش کند. هاشمی رفسنجانی همکاری روحانیت شیعه و دانشگاهیان را شکلدهنده انقلاب اسلامی و اعتماد و اطمینان مردم به آنان را عامل پیروزیهای انقلاب تاکنون دانست و تأکید کرد: متأسفانه گروههای افراطی این دو عامل مهم را هدف قرار دادهاند و در این شرایط از افراد و نیروهای معتدل، اصولی و دلسوز واقعی انتظار میرود به دور از عصبانیت و کارهای افراطی، براساس اصول قانون اساسی، سعی در ایجاد تعدیل در افراطیگریها و حاکمیت منطق و قانون در جامعه کنند. وی تأکید کرد: انتقاد صحیح و منطقی نه تنها مذموم نیست بلکه سازنده و عامل رشد است، ولی افراطیگری در تضعیف ولایت و دین و نادیده گرفتن نقش مردم بسیار خطرناک است. آیتالله هاشمی رفسنجانی با اشاره به برنامههای شومی که دشمنان برای صدمه زدن به انقلاب اسلامی در سر دارند گفت: این انقلاب مربوط به نسل اول و دوم آن نیست بلکه باید سالهای سال برای آیندگان تا رسیدن به نتیجه نهایی خود بماند و روشنگر آیندگان باشد. باید مردم را در صحنه حول محور این اصول نگه داریم و اجازه بروز و ظهور به افراد و تفکر و گروهها تندرو ندهیم. رئیس مجلس خبرگان، با انتقاد از مباحث انحرافی که این روزها در برخی محافل سیاسی و رسانههای خاص و حتی صداوسیما در خصوص مجلس خبرگان رهبری و انتخابات هیأت رئیسه آن میشود گفت: متأسفانه برخی محافل و افراد و رسانههای معلومالحال، مباحثی را در خصوص خبرگان مطرح میکنند که اینگونه به جامعه القاء کنند که اینجانب تشنه ریاست بر جایگاه و مسند خاصی هستم. در صورتی که به گواه تاریخ و گواهی شخصیتهای موجود و نظام، بحمدلله هیچگاه و در هیچ مقطعی به دنبال پُست و مسئولیت نبودهام و از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و مبارزه تاکنون در همه مسئولیتها، اعم از تأمین سوخت داخل کشور، شورای انقلاب، وزارت کشور، صداوسیما، دفاع مقدس، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، خبرگان و... یا از طرف امام راحل یا رهبری معظم انقلاب تکلیف و دستور مسئولیت را متوجه من کرده است یا با خواست مردم و بزرگان، با آرای مردم بوده است و در آینده نیز به عنوان یک سرباز انقلاب، همینگونه خواهد بود. ایشان افزود: حتی در اجلاس دوره قبل خبرگان رهبری، ریاست خبرگان را شخصاً به آیتالله مهدوی کنی پیشنهاد کردم و خود مایل به پذیرش آن نبودم و حضور در انتخابات خبرگان را رهبری معظم بر من تکلیف کردند ولی متأسفانه برخی افراد ناآگاه و یا شاید آگاه بهگونهای شانتاژ میکنند که گویی اینگونه مسئولیتها برای اینجانب جاذبهای دارد. اگر مسئولیتی پذیرفته میشود جز ادای تکلیف و دین به جامعه و انقلاب و نظام اسلامی نیست و این بار نیز برخی افراد و گروههای افراطی دانسته یا ندانسته شانتاژهایی میکنند که احساس میکنم نباید تسلیم آنها و القائات آنان شد. لذا به تکلیف عمل خواهم کرد و نتیجه آن هر چه باشد تنها رضایت و خشنودی خداوند برایم مهم است. آیتالله هاشمی رفسنجانی در پایان سخنان خود درگذشت شادروان دکتر بروجردی وابسته به خانواده حضرت امام(ره) را به بیت معزز امام راحل(ره) و مردم شریف ایران تسلیت گفت [ یکشنبه 89/12/8 ] [ 9:48 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
موسولینی خود به اندازه کافی به زبانهای خارجی مسلط بود، زمانهایی که هیتلر بر اثر عصبانیت کنترل خود را از دست میداده، تنها کسی که اجازه داشت او را آرام کند، موسولینی بود. بنابراین نازیها به همراه فاشیستها با صلح و پیروزی در کنار هم بودند
کلاریتا پتاچی دختر یک پزشک بود که در دوره مهمی از زندگی موسولینی حضور داشت؛ دوران مابین حضور ایتالیا در جنگهای جهانی. از 1936 تا 1945 او تنها عشق پیشوای دیکتاتور ایتالیا محسوب میشد. انتشار اولین قسمت از خاطرات حجیم و پرسوز و گداز پتاچی که در زمان رابطه او با موسولینی نوشته شده، خبر داغ این روزهای ایتالیاست. در این خاطرات پتاچی منشی فداکار و عاشق موسولینی، تمام تلاشش را کرده که یک چهره کامل از موسولینی نشان بدهد ولی در این میان ناآگاهانه آشفتگی و ازهم پاشیدگی درون موسولینی را هم نشان داده شده است. این دفترچه خاطرات را سال 1950 پلیس ایتالیا ضبط کرد و بعد از آن برای 60 سال از دسترس عموم دور ماند. البته الان هم همه این خاطرات منتشر نشده و صدها صفحه دیگر که سالهای 1929 تا 1945 را پوشش میدهد در سال 2015 انتشار خواهد یافت. اما همین قسمت منتشرشده نکات شگفتانگیزی دارد که منبع اصلی و قدیمیتر مطالعه درباره موسولینی یعنی کتاب خاطرات داماد موسولینی، گالیتزو چیانو (Galeazzo Ciano) را به چالش میکشد. دفتر خاطرات پتاچی پر از جوکهای موسولینی در مورد ملیتهای مختلف است که به سبک جوکهای کنونی است. شاید این طنز مدیون دوران ده ساله روزنامهنگاری او باشد. موسولینی راجع به انگلیسیها اینگونه میگفت: «یک مشت خوک که فقط با هوسشان فکر میکنند.» موسولینی در گفتههایش تاکید میکرد که «انگلیسیها همیشه از افرادی که از اقشار پاییندست به مراتب بالا رسیده باشند، متنفر هستند.» تنها مرد مورد ستایش موسولینی دیزرایلی بود که به گفته او یک ایتالیایی واقعی بود که به ملکه ویکتوریا عشق میورزید (بنجامین دیزراییلی، نخستوزیر ملکه ویکتوریا در اواخر دهه 0881 بود. او اصالتا یهودی ایتالیاییتبار بود) از نظر او، «اسپانیاییها هم افراد بیمصرف، تنبل و بیخاصیتی بودند که خونشان با خون اعراب مخلوط شده بود. رهبر آنها، فرانکو نیز یک احمق بود که در جنگهای داخلی کشورش باید به سادگی پیروز میشد اما نبردها را به راحتی واگذار میکرد!» فرانسویها بدترین مردم اروپا هستند. آنها افراد فاسد و منحطی بودند که با آبله گیج و با روزنامههای آزاد، مسموم شده بودند. «فرانسویها کاملا از دست رفته و مردمی تهوعآور هستند.» فرانسویها پسران ناخوانده ناپلئون بودند. او خود را یک فرزند بحق ناپلئون میدانست. موسولینی همیشه نگران بود که هیچگاه نتواند به قدرت امپراتوران رم برسد. اما پتاچی او را دلداری میداد و میگفت که هماکنون هم بزرگتر از آنهاست. ![]() اما نظر موسولینی راجع به آلمانیها که همیشه به آنها وفادار ماند چه بود؟ بدون شک موسولینی به هیتلر اجازه میداد که «مانند او به تمام جهان حکومت کند.» اما آلمانیها «نیرومند و خطرناک» بودند، تمام 100 میلیون آنها؟ بدون شک آنها میدانستند که «ایتالیا آنها را در جنگ جهانی [اول] شکست داده است.» حتی اگر «به تدریج جمعیت آنها به 800 میلیون هم برسد، باز هم ایتالیاییها آنها را شکست خواهند داد.» گذشته از این، بعد از میزبانی هیتلر در 1938، موسولینی هیتلر را مردی با روحیه طنز خواند. «هیتلر همیشه ترسی همراه با احترام نسبت به من دارد.» هرچند خاطراتی که کلاریتا نوشته، به دقت ثبت و ضبط شده اما اینگونه حرفهای موسولینی شباهتی به حرفهای جدی یک مرد ندارد و بیشتر بهعنوان سرگرمی گفته میشده است. عربها در نظر موسولینی افرادی بودند که «قادر به انجام هیچ کار مثبتی نیستند.» در حالی که «رومانیاییها افراد غیرقابل پیشبینیای بودند که ترکیبی از افسانههای روم و بدنام اسلاو هستند.» موسولینی زمانی که بعضی از افراد به قانونهای نژادپرستانه او اعتراض کردند در مورد ایتالیاییها هم گفت که آنها نیز محدودیتهای خودشان را دارند. شکاک نامطمئن موسولینی نیاز داشت که از ظاهر او تعریف کنند. او به یاد داشت، زمانی که با روشنفکر یهودی به نام مارگریتا سافاری دوست بود، او از هیکل موسولینی ایراد گرفته بود. سافاری از نظر سنی بزرگتر از موسولینی بود و از نظر مالی وضعیت بهتری از او داشت. ارتباطات او با سران مملکتی بسیار قویتر از موسولینی بود. اما در سالهای 1937 و 1938 که اعتقادات ضدیهودی در موسولینی پرورش یافت نظرش درباره سافاری عوض شد و گفت که «همیشه از بوی بد این یهودی، مشمئز میشده است!» موسولینی هیچگاه از همسرش ریچل جدا نشد ولی همیشه از رابطه با او ناراضی بود و میگفت که او هیچگاه مطالعه ندارد. البته خود موسولینی تصدیق میکرد که کلاریتا هم روشنفکر نیست اما فرد قابل اعتمادی برای دوستداشتن او بود. کلاریتا درباره موسولینی مینویسد که «از بچگی عاشق تو بودم. امروز و همیشه من عاشق تو خواهم بود.» به عنوان تشکر هم موسولینی به او قول داده بود که از هوسبازیهای گذشته دست بردارد. البته موسولینی در سالهای 1938 و 1939 به کلاریتا خیانت کرد. در کل رابطه بین بنیتو و کلاریتا مانند رابطه افسانهای رومئو و ژولیت نیست. رابطه نزدیک با این دیکتاتور رابطهای کثیف، حیوانی و کوتاه است. موسولینی بارها در مورد شخصیت خودش میگوید که «من یک حیوان هستم، یک مرد وحشی.» سنگ قبرنویس با وجود اینکه موسولینی با لافزنی فراوان از خود حرف میزد، ولی نیمنگاهی به مرگ داشت و از میرابودن انسان باخبر بود و همیشه نگران چگونگی قضاوت تاریخ در مورد نحوه برخورد او با قدرت بود. مادر او در سن 46 سالگی مرد و پدر او ده سال بعد از زنش در 1938 در نزدیکی تولد 55 سالگیاش فوت کرد. موسولینی اظهارکرده بود که «کلاریتا بسیار جوانتر از او است و زود یا دیر به او خیانت خواهد کرد و این رابطه بیشتر از چند سال امتداد نخواهد داشت. آیا سزار و ناپلئون در سنین نسبتا کم نمردند؟» به اینترتیب او حتی از زندگی شخصیاش هم به اندازهای که از بیرون دیده میشود، لذت نبرده بود اما آیا بدتر از این امکانپذیر بود؟ با نگاه به زندگی فرزند محبوب موسولینی ادا (Edda)، میبینیم که او هم زندگی بیبند و بار و پوچی داشت. تمام زمان خود را صرف پوکر و دورههای سخنچینی و غیبت میکرد و از مسوولیت مادری خود فراری بود. وقتی که ادا از پدرش حرفشنوی نداشت، دیگر از بقیه افراد نیز انتظاری نمیرفت؛ مثلا در سال 1938 موسولینی میگوید: «من یک دیکتاتور نیستم، من یک برده هستم. من حتی بر خانه خودم هم تسلطی ندارم. من تاکنون فقط تحمل کردهام. من نیاز به یک دنیای جدید دارم. جهانی که بتوانم خود آن را بسازم.» شاید همین احساس عصبانیت بود که باعث شد در اواخر دهه 1930 موسولینی دیکتاتوری خود را بهشدت افزایش دهد و میزان تمامیتخواهی و نظامیگری خود را گسترش دهد. فرمانده کل اما موسولینی یک دیکتاتور بود، مدیر ملت و رژیم خود بود. در تمامی زمانها یا پتاچی در کنار او بود و یا اینکه با او تماس میگرفت که از اوضاع باخبر شود. سرعتبخش اصلی دولت او بود. موسولینی زمانی که روزنامه را ورق میزد به پتاچی میگفت، «اینکار به او امکان میدهد که جهان را سیاحت کند.» در بعضی مواقع دقت فراوان او باعث خشم زیادش میشد؛ مثل زمانی که یک روزنامه فرانسوی در مقالهاش از او به اندازه ستایش نکرده بود! در مواردی مشابه موسولینی نامههایی را به دیوانسالاران مینوشت و آنها را برای حماقتشان سرزنش میکرد. آنها سالهای متمادیای را برای نوشتن یک مقاله صرف میکردند در حالی که «ذهن خلاق او در چند دقیقه مطالب مهم را شناسایی میکرد.» بیشترین بخش از افشاگری پتاچی در مورد موسولینی به پاییز 1938 برمیگردد، حساسترین روزهای تاریخ بشر، قبل از شعلهورشدن جنگ جهانی دوم. در آن روزها، کنفرانس مونیخ به میزبانی هیتلر برگزار شد و او قصد داشت تا موافقت رهبران اروپایی را برای مالکیت سادنتلند (بخشی از چک و اسلواکی) بگیرد. بعد از کنفرانس، موسولینی به کنار معشوقهاش برمیگردد. او در مورد کنفرانس به پتاچی گفت که پذیرایی نازیها عالی بود. هیتلر که موسولینی او را «یک آدم مهربان در درون» توصیف میکرد، با چشمان پراشک از او استقبال کرد. موسولینی با اشتیاق زیاد گفت: «او خیلی مرا دوست دارد.» مهمانی بهخوبی پیش رفته بود؛ «دلادیه، نخست وزیر فرانسه مرد خوبی بوده» و «چمبرلین، نخست وزیر انگلستان مرد بسیار قابل احترامی بود، تقریبا 70 ساله که سرسختانه تا پاسی از شب مشغول بهکار بود.» طبیعتا آنها در تمامی موارد مهم به دیکتاتور ایتالیایی وابسته بودند! «من تمام چیزهای مورد نیاز را فراهم کرده بودم. آنها نمیدانستند از کجا شروع کنند.» موسولینی خود به اندازه کافی به زبانهای خارجی مسلط بود و به همین خاطر بود که چمبرلین و دلادیه، موسولینی را در جریان این کنفرانس «اِلدوک» خطاب میکردند. زمانهایی که هیتلر بر اثر عصبانیت کنترل خود را از دست میداده، تنها کسی که اجازه داشت او را آرام کند، موسولینی بود. بنابراین نازیها به همراه فاشیستها با صلح و پیروزی در کنار هم بودند. موسولینی میگفت: «الان زمانی است که دموکراسی باید جای خود را به دیکتاتوری بدهد. ما یک نیرو هستیم، بههمراه هم نماینده یک ایده، یک فکر و یک مردم هستیم. او با لباس قهوهای و من با لباس مشکی.» آنزمان آلمان، بزرگترین قدرت جهان بود و بهخاطر معاهده ورسای (نتیجه جنگ جهانی اول) بسیار تحت فشار بود. «ما هیچ چیزی برای ترسیدن نداریم. بهتر است آلمان را به عنوان دوست، در کنارمان داشته باشیم چون از باقی کشورها قویتر و درعین حال با وفاتر است.» خودپرست خشمگین باوجود تمام این غرور و خودشیفتگیهای موسولینی، رفتهرفته تناقض نقش ایتالیا آشکارتر میشد. هیچ صلح پایداری در کنفرانس مونیخ بسته نشد. در این کنفرانس سادنتلند به آلمانها تعلق گرفت، اما بحران اروپا هیچ راه خروجی برای خود نیافت. در این دوران، سرخوشیهای موسولینی، به خشم تبدیل شد. اولین دلیلی که موسولینی برای خشم خود بیان میکند، پادشاه ایتالیا «ویکتور امانوئل سوم» است؛ پادشاهی که روابط موسولینی با او همیشه خوب بوده است. پادشاه از پیروزی موسولینی در کنفرانس مونیخ، بهسردی استقبال کرده بود. بهعنوان انتقام، موسولینی برای این بیاحترامی، خانواده سلطنتی را محدود کرد. «مگر آلمانیها این کار را در یک حمله با 22 نفر از اعضای خانواده سلطنتی خود نکردند؟» حتی بدتر از پادشاه، پاپ بود. در تابستان سال 1938، موسولینی به حمله آلمانیها به مسیح بهعنوان «یهودی» اعتراض کرده بود و آن را انزجاربرانگیز دانسته بود. ولی «همدردی پاپ با سیاهان و یهودیها، بسیار فاجعهآمیز بود.» روزی خواهد رسید که موسولینی تمام این دوروییها در مسیحیت را از بین خواهد برد. اما زمانی که موسولینی به جهان بدبینتر شد، میزان نژادپرستیاش هم زیاد شد. موسولینی در پاییز 1938 گفت؛ «همه آنها را از بین خواهم برد. تاکنون با آنها بهخوبی برخورد کردهام، ولی همه آنها را میکشم، تکتک آنها را. یک قتلعام، مثل قتلعام ترکها». دو روز بعد از این سخنان، موسولینی گفت، «مثل زندانیکردن 70 هزار عرب، من میتوانم پنجاه هزار یهودی را نیز به زندان بیندازم.» تفسیرهای سادهای از نوشتههای آن دوره وجود دارد و ضدیت با یهود در رفتارهای موسولینی مشخص است. این موضوع اصلی نوشتههای پتاچی بود زمانی که دولت موسولینی رفتهرفته رو به نژادپرستی هرچه بیشتر میرود. حتی بتهوون که موسولینی، زمانی او را یکی از بهترین آهنگسازان میدانست هم بهخاطر یهودیبودنش وارد فهرست سیاه فاشیستها شده بود؛ «آنها خوکهایی هستند که باید قطعهقطعه شوند. افرادی با طبیعتی خیانتکار. آنها بهراحتی میتوانند به افرادی ازمیان خودشان نیز خیانت کنند. من از آنها متنفرم.» قاتل فاشیست خاطرات کلاریتا در این دوره، نشان میدهد که بنیتویی که کلاریتا کورکورانه به او عشق میورزید یک قاتل فاشیست است. آیا حرفهای وحشیانه موسولینی باید عمل شود؟ شاید نه. اما این ملتی بود که به یک رژیم با رهبری کاریزماتیک تکیه داشت و به سختی میتوان ترجمه افکار یک دیکتاتور به عمل را پیشبینی کرد. موسولینی به پتاچی گفته بود که او فهرستی از افرادی که باید کشته شوند را تهیه کرده و به آرتورو بوچینی (رئیس پلیس) داده است. آیا بوچینی که حتی حرفهای رهبرش را هم شنود میکرده، فرد قابل اطمینانی بوده است؟ قضیه شنود را حتی خود موسولینی هم نمیدانست. با وجود تمامیتخواهیهای موسولینی، دولت او هیچگاه نتوانست دستورالعمل روشنی برای تصمیمگیریهای خود پیدا کند. این شرایط، موسولینی را در قدرت و بدون قدرت نگه داشتهبود. شاید بههمین دلیل است که او زمان زیادی برای صرفکردن با عشقش داشت. [ یکشنبه 89/12/8 ] [ 9:47 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
تصاویر زیر چهره نورانی یکی از این شهدا را نشان می دهد: « مهندس شهید علی المؤمن» 26 ساله، که وقتی ارتش بحرین زنان حاضر در تظاهرات را هدف قرار داد خود را مقابل گلوله ها انداخت و جانش را فدای نجات هم وطنانش کرد.
شیعیان مظلوم بحرین پس از ده ها سال رنج، اینک مردانه به پا خاسته اند و حقوق خود را مطالبه می کنند.
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ اینان اکنون و با گذشت تنها شش روز از قیام خود 8 شهید و بیش از 500 مجروح تقدیم کرده اند. تصاویر زیر چهره نورانی یکی از این شهدا را نشان می دهد: « مهندس شهید علی المؤمن» 26 ساله، که وقتی ارتش بحرین زنان حاضر در تظاهرات را هدف قرار داد خود را مقابل گلوله ها انداخت و جانش را فدای نجات هم وطنانش کرد. این شهید سعید در هنگام تغسیل، لبخند زد؛ گویی که مکان متعالی خود را در «جنات النعیم» به نظاره نشسته است... طوبی له و حسن مآب. ![]() ![]() [ یکشنبه 89/12/8 ] [ 9:46 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
دکتر محمود بروجردی داماد گرامی حضرت امام خمینی (ره) و همسر سرکار خانم زهرا مصطفوی صبح امروز شنبه، در پی یک بیماری طولانی (سرطان غدد لنفاوی) در بیمارستان لاله تهران درگذشت. به گزارش «تابناک» محمود بروجردی متولد سال 1312، معاون اسبق وزارت آموزش عالی (وزارت علوم فعلی) و سفیر سابق ایران در فنلاند بوده است. مراسم تشییع در ساعت 9:30 صبح یکشبنه (8/ 12/ 89 ) از مقابل حسینیه جماران آغاز و سپس مراسم تدفین در حرم مطهر حضرت امام (س) برگزار خواهد شد. مجلس یادبود نیز روز دوشنبه 9/ 12/ 89 از ساعت 14 تا 15:30 بعدازظهر در مسجد الجواد در میدان هفت تیر برگزار خواهد شد. ![]() تابناک این مصیبت وارده را به بیت شریف امام(ره) و عموم بازماندگان تسلیت عرض می نماید. [ یکشنبه 89/12/8 ] [ 9:44 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
در پایان بیست و سومین دوره مسابقات بینالمللی تکواندو جام فجر، تیم ایران قهرمان شد.
به گزارش روابط عمومی فدراسیون تکواندو، در پایان بیست و سومین دوره مسابقات بینالمللی تکواندو جام فجر تیم موسسه مالی اعتباری وحدت مازندران با کسب 3 مدال طلا ، یک نقره ، یک برنز و 54 امتیاز عنوان قهرمانی رقابتها را از آن خود کرد.
تیم امید ایران با کسب 2 مدال طلا، 3 نقره و 52 امتیاز در جای دوم ایستاد. افغانستان "الف " با یک مدال طلا، یک نقره، یک برنز و 33 امتیاز در مکان سوم قرار گرفت.
تیم مقاومت آذربایجان غربی با یک مدال طلا، 3 برنز و 32 امتیاز و جمهوری آذربایجان با یک نقره، 4 برنز و 31 امتیاز به ترتیب چهارم و پنجم شدند.
در رده بندی امتیازی تیمها بر اساس کشورهای شرکت کننده ایران با 83 امتیاز قهرمان شد، افغانستان با کسب 33 امتیاز، آذربایجان با 31 امتیاز، روسیه با 25 امتیاز و اردن با 21 امتیاز به ترتیب دوم تا پنجم شدند. در این دوره از رقابتها 17 تیم در قالب 12 کشور حضور داشتند.
[ شنبه 89/12/7 ] [ 9:30 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
این منبع گفت، در محافل سیاسی در پایتخت لیبی هشدار قذافی جدی گرفته شده است و آنان حمله علیه سفارت خانه کشورهای غربی را غیر محتمل نمی دانند.
هشدار قذافی به آمریکا مبنی بر دست زدن طرافدارنش به حمله علیه منافع واشنگتن از جمله حمله به سفارت این کشور در طرابلس و افشای اسناد سری ، ناتو را به صحنه کشاند. یک منبع نزدیک به پسر قذافی که اخیرا به مخالفان پیوسته روز جمعه از طرابلس به خبرنگار ایرنا خبر داد، قذافی به اوباما هشدار داده است که دست آمریکا نیز به خون ملت لیبی آغشته است و اسناد سری را که در دست دارد افشا می کند. این منبع گفت، در محافل سیاسی در پایتخت لیبی هشدار قذافی جدی گرفته شده است و آنان حمله علیه سفارت خانه کشورهای غربی را غیر محتمل نمی دانند. محافل سیاسی می گویند به نظرمی رسد قذافی برخلاف "مبارک" و "بن علی" قصد دارد اوباما را از حاشیه به گود بکشد و سقوط پر هزینه ای برای آمریکایی ها داشته باشد. یک دیپلمات عرب گفت: قذافی سیاست صدام حسین را انتخاب کرده و اکنون که آمریکا به عنوان حامی اصلی به وی پشت کرده قصد دارد انتقام بگیرد. منابع خبری نیز گزارش می دهند مقامات ناتو بزودی جلسه اضطراری در مورد وضعیت در لیبی برگزار می کنند. راسموسن، دبیرکل ناتو روز جمعه موضوع لیبی را چالشی بزرگ خواند این در حالیست که مقام های آمریکایی سکوت کرده اند. ساکنان شهر طرابلس، پایتخت لیبی نماز جمعه را در حالی برگزار کردند که این شهر در محاصر نیروهای نظامی وفادار به قذافی است . در سال 2008آمریکا برای اینکه دست یافتن به منابع نفتی لیبی را با همکاری قذافی توجیه کند سناریو " طرح ناکام حمله به سفارت آمریکا در طرابلس " را به صحنه آورد. سیف الاسلام القذافی در آن زمان مامور شد در جمع خبرنگاران حضور یابد و بگوید که نیروهای امنیتی لیبی طرح تروریستی انفجار منافع غربیها در طرابلس از جمله مقر سفارت آمریکا را خنثی کردند و در واقع این یک نوع وجهه دادن به حکومت دیکتاتوری قذافی بود. برخی خبرنگاران لیبیایی در طرابلس این روزها از کمک آموزشی و تجهیزاتی آمریکا به زندان های قذافی برای شکنجه مخالفان سخن می گویند. گفته می شود این موضوع یکی از اسنادی است در صورت افشا شدن می تواند رسوایی بزرگی برای مقام های آمریکایی ایجاد کند. مخالفان رژیم قذافی می گویند پس از بازگشایی سفارت آمریکا در طرابلس واشنگتن همواره در جهت منابع خود طرح های دمکراتیک را لگد مال کرده و اطلاعات معارضان را در اختیار قذافی گذاشته است. [ شنبه 89/12/7 ] [ 9:30 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
وزیر خارجه بحرین در این مهمانی شام، دقایقی سخنرانی کرد و با دفاع از رژیم اسرائیل، گفت: «همه کشورها باید بپذیرند که اسرائیل دارای وجودی تاریخی در خاورمیانه است و تا ابد هم در اینجا باقی خواهد ماند. وقتی همه اعراب این را درک کنند، آنگاه به راحتی خواهیم توانست...
چندی پیش، خبری با نام «راز تحرکات ضدشیعی در بحرین برملا شد+عکس» منتشر کردیم. اکنون که ما شاهد تحولات جاری در بحرین هستیم، گویا بازخوانی آن مطلب، خالی از لطف نیست و سرنخ های جدیدی درباره اوضاع کنونی این کشور و علت نوع برخورد و رفتار نیروهای وابسته به رژیم بحرین با معترضین که بیشتر آنان را شیعیان تشکیل می دهد، مشخص می شود. به گزارش صفحه عربی «تابناک»، اخبار رسیده از بحرین، حاکی از آن است که شاهزاده «خالد بن حمد آل خلیفه»، وزیر امور خارجه بحرین چند ماه پیش، در سفری به ایالات متحده آمریکا، محرمانه در مراسم مهمانی یکی از افراطی ترین سازمان های مردم نهاد وابسته به حرکت صهیونیست جهانی شرکت کرد و در آن با شماری از سردمداران و سرمایه داران این حرکت، دیدار و گفت وگو کرد. ![]() در همین راستا، منابع رسانه ای از سرزمین های اشغالی با تأیید این خبر افزودند: وزیر خارجه بحرین در این مهمانی محرمانه به مقر جنبش دینی یهودیان افراطی «حباد» ـ که ساختمان مرکزی آن در واشنگتن است ـ رفت. خانم «هدی عزرا نونو»، سفیر بحرین در ایالات متحده آمریکا ـ که یک یهودی تبار است ـ نیز وزیر خارجه بحرین را در این مهمانی شام همراهی می کرد. این منابع در ادامه افزودند: شماری از بزرگان و اعضای اصلی کمیته روابط یهود و آمریکا ـ آیپک ـ نیز در این مهمانی شام حضور داشتند. برخی از اعضای سازمان یهودیان افراطی «بنی بریت» نیز در این مراسم شرکت کردند. ![]() این منابع رسانه ای صهیونیستی همچنین افزودند: وزیر خارجه بحرین در این مهمانی شام، دقایقی سخنرانی کرد و با دفاع از رژیم اسرائیل، گفت: «همه کشورها باید بپذیرند که اسرائیل دارای وجودی تاریخی در خاورمیانه است و تا ابد هم در اینجا باقی خواهد ماند. وقتی همه اعراب این را درک کنند، آنگاه به راحتی خواهیم توانست به یک صلح کامل در خاورمیانه دست یابیم.» گفتنی است، بلافاصله پس از بازگشت شاهزاده «خالد بن حمد آل خلیفه» از آمریکا به کشورش، فشارها علیه شیعیان این کشور چندین برابر شد، به گونه ای که سرانجام به بازداشت 23 فعال شیعی منجر گشت. تصاویر بیشتر را در اینجا ببینید. [ شنبه 89/12/7 ] [ 9:29 صبح ] [ علی داودی ]
[ نظرات () ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |